فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۰۱ تا ۳۲۰ مورد از کل ۹۵۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف شناخت عوامل مؤثر بر تمایل به ترک خدمت فرهنگیان کارشناس ارشد و بالاتر شهر تهران(90-1389) از دیدگاه ایشان انجام شد. جامعه آماری پژوهش، کلیه فرهنگیان کارشناس ارشد شاغل در کادر آموزشی مناطق نوزده گانه شهر تهران و تعدادی از فرهنگیان دارای دکترا بود. برای بررسی عوامل مؤثر بر تمایل به ترک خدمت از پرسشنامه محقق ساخته با مؤلّفه های شایسته سالاری، پرداخت عادلانه، رضایت شغلی و تعهد سازمانی استفاده شد. پرسشنامه میان 170 تن از فرهنگیان کارشناس ارشد و بالاتر در4 منطقه شهر تهران توزیع شد که به صورت نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و با تعدادی از ترک خدمت کنندگان از آموزش و پرورش نیز مصاحبه به عمل آمد. نتایج حاکی از آن بود که 4/96 درصد از افراد نمونه به ترک خدمت از آموزش و پرورش تمایل داشتند و از دیدگاه آن ها عوامل مؤثر در تمایل به ترک خدمت ایشان به ترتیب اولویت عبارت بودند از: 1) اجرا نشدن نظام هماهنگ و عادلانه پرداخت؛ 2) نبود زمینه ارتقاء و پیشرفت شغلی مناسب در آموزش و پرورش و3) فقدان شایسته سالاری در سازمان آموزش و پرورش.
رابطه آشنایی با فن آوری اطلاعات و توانمند سازی دبیران متوسطه شهرستان بجنورد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف کلی از انجام این پژوهش، بررسی رابطه آشنایی با فن آوری اطلاعات و توانمند سازی دبیران می باشد. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه مورد بررسی، شامل: کلیه دبیران شهرستان بجنورد به حجم 1100 نفر می باشد که از طریق نمونه گیری تصادفی طبقه ای، 287 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده، شامل پرسش نامه توانمند سازی اسپریتزر که پایایی آن بر اساس ضریب آلفای کرونباخ 82/0 و پرسش نامه محقق ساخته در زمینه فن آوری اطلاعات می باشد که پایایی آن بر اساس ضریب آلفای کرونباخ 71/0 محاسبه شد. برای بررسی فرضیه های تحقیق، از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. هم چنین برای تعیین متغیرهای تأثیرگذار و نشان دادن تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم متغیرهای مستقل بر وابسته از رگرسیون چند متغیره استفاده گردید. یافته ها نشان داد که بین کاربرد اینترنت، استفاده از دوره های آموزشی، توانایی انتقال اطلاعات دبیران، توانایی مدیریت بانک های اطلاعاتی، توانایی اشتراک اطلاعات و در کل آشنایی با فن آوری اطلاعات؛ با توانمندسازی شغلی دبیران رابطه وجود دارد. هم چنین استفاده از دوره های آموزشی، توانایی انتقال اطلاعات، نگرش به انتقال و مبادله اطلاعات نقش تعیین کننده ای در توانمندسازی دبیران دارند.
بررسی عوامل روانشناختی موثربردیدگاه متخصصان کشاورزی استان سمنان درباره کشاورزی پایدار -(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی عوامل موثر بردیدگاه متخصصان کشاورزی استان سمنان درخصوص ضرورت بکارگیری کشاورزی پایداربود. روش: پژوهش از نوع کاربردی است که به روش علی- مقایسه ای انجام شد. جامعه آماری شامل کارشناسان کشاورزی شاغل دربخش اجراواعضای هیئت علمی گروههای کشاورزی دانشگاههای استان سمنان بود. حجم نمونه به کمک فرمول کوکران 168 نفرمحاسبه وبرای انتخاب آنهاازروش تصادفی ساده استفاده شد.ابزار اصلی جمع آوری اطلاعات پرسشنامه بود که روایی آن براساس نظرات اساتیدکشاورزی وپایایی ابزار نیز با آزمون مقدماتی انجام و مقدار آلفا 89% شد.برای تحلیل داده ها از آزمونهای همبستگی ورگرسیون چند متغیره استفاده گردید. نتایج:یافته ها نشان دادبین متغیرهای توجه به علائق بهره برداران ،یادگیری جهت پایدارسازی کشاورزی،توجه به نیازهای بهره برداران ونگرش مثبت به حفظ منابع طبیعی بامتغیر نگرش متخصصان دررابطه باضرورت بکارگیری کشاورزی پایداردرسطح 95درصدرابطه معنی داروجودداشت.این رابطه برای متغیرهای میزان آگاهی ازتاثیرکشاورزی متعارف بر تخریب محیط زیست ،آگاهی ازمزایای کشاورزی پایداروتشویق بهره برداران به انجام کشت پایداربامتغیرنگرش متخصصان درخصوص ضرورت بکارگیری کشاورزی پایدار در سطح 99 درصدمعنی داربود.نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که ازمیان متغیرهای مستقل،اولین متغیریعنی میزان آگاهی ازتاثیرکشاورزی متعارف بر تخریب محیط زیست بیشترین دلیل وضرورت روانشناسانه درضرورت بکارگیری توسعه پایداربود.پس از آن متغیرتشویق بهره برداران به انجام کشت پایداروسپس متغیرهای آگاهی ازمزایای کشاورزی پایدار،توجه به نیازهای بهره برداران و یادگیری جهت پایدارسازی کشاورزی ،دارای بیشترین نقش بر متغیر وابسته بودند که 1/35 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین نمودند.
از خود – ارزیابی تا اعتبارسنجی برای بهبود کیفیت آموزش عالی: روندهای اخیر در ایران ورؤوس یک الگو
حوزه های تخصصی:
هرچند از مراکز آموزش عالی انتظارمیرود ‘ پاسخگویی خود را نسبت به محیط اطراف بیشتر کرده و به جهان شمولی اقتصاد واکنش بیشتری نشان دهند؛اما این مراکز خود با مسایل متعددی روبه رو هستند.به منظور مقابله با این مسائل ‘ باید کوشش مستمری برای بهبود کیفیت در آموزش عالی به عمل آید. با توجه به موارد یادشده‘این مقاله ابتدا به مسایل نظام های آموزش عالی اشاره میکند. سپس مفهوم خود- ارزیابی را به عنوان وسیله ای برای بهبود کیفیت آموزش عالی معرفی مینماید.پس از توصیف فرآیند و پیامدهای حاصل از اجرای آزمایشی یک طرح ارزیابی درونی(خود-ارزیابی)در دانشگاههای علوم پزشکی ایران ‘ مقاله به تحلیل هدفهایی که به وسیله این طرح تحقق یافته است میپردازد.این هدفها ‘علاوه بر جنبه های دیگر ‘شامل موارد زیر است:الف)ارتقای حس اعتماد وهمکاری اعضای هیأت علمی از طریق افزایش دانش ودرک آنان؛ب)بهبود تدریس‘پژوهش وعرضه خدمات تخصصی؛پ)تسهیل مقایسه های بین – دانشگاهی.براساس تجربه های حاصل از اجرای آزمایشی طرح یاد شده‘یک الگوی اعتبارسنجی عرضه شده است . در این الگو ارزیابی درونی نقش اساسی را در بهبود کیفیت مستمر آموزش عالی ایفا میکند.
عوامل موثر بر ارزشیابی عملکرد اعضای هیات علمی توسط دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف: اساتید یکی از ارکان اصلی دانشگاه محسوب می شوند و نحوه عملکرد آنها در بازدهی کل نظام آموزشی نقش اساسی ایفا می کند. هدف این پژوهش، بررسی عوامل زمینه ای تاثیرگذار بر نحوه ارزشیابی اساتید دانشگاه توسط دانشجویان بود.
روش ها: این پژوهش توصیفی- تحلیلی در 12339 دانشجوی دانشگاه علوم و فنون مازندران در نیم سال دوم سال تحصیلی 91-1390 انجام شد. معدل کل دانشجویان به عنوان شاخص تعیین وضعیت عملکرد تحصیلی دانشجو مورد استفاده قرار گرفت. برای تحلیل نتایج پژوهش از نرم افزار SPSS 17 و آزمون های آنالیز واریانس یک طرفه، تعقیبی توکی، همبستگی پیرسون و T مستقل استفاده شد.
یافته ها: میانگین نمره ارزشیابی اساتید با توجه به وضعیت عملکرد تحصیلی، جنسیت و مقطع تحصیلی دانشجویان، وضعیت تاهل، سابقه تدریس و رتبه استاد و همچنین نوع درس و زمان ارایه آن تفاوت معنی دار داشت. توان علمی- آموزشی و رفتار اجتماعی اساتید در کلاس درس در سطح اطمینان 100% دارای رابطه معنی دار و مثبت بود (0001/0=p).
نتیجه گیری: مولفه های عملکرد تحصیلی دانشجو، جنسیت استاد و دانشجو، دوره تحصیلی دانشجو، نوع درس، توان علمی- آموزشی استاد، مرتبه علمی، سابقه تدریس، زمان ارایه درس و وضعیت تاهل استاد بر ارزشیابی اساتید توسط دانشجو موثر است، ولی وضعیت استخدامی استاد رابطه ای با این ارزشیابی ندارد.
تاثیر آموزش شوخ طبعی بر سازگاری زناشویی و بهزیستی روانشناختی معلمان و دبیران زن شهرستان اردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش شوخ طبعی بر رضایت زناشویی و بهزیستی روانشناختی بود. جامعه مورد پژوهش شامل کلیه معلمان و دبیران زن آموزش و پروررش شهرستان اردستان در سال تحصیلی 92-1391 بود .بر اساس نمره ای که در پرسشنامه سازگاری زناشویی اسپانیر و بهزیسستی روانشناختی ریف بدست اوردند در گروه های 14 نفره آزمایشی و کنترل قرار گرفتند. طرح پژوهش از نوع شبه آزمایشی بود. گروه آزمایشی، آموزش شوخ طبعی (مک گی، 2002؛ نقل از شمس، 1386) را به مدت 8 جلسه 60 دقیقه ای دریافت گردند و گروه کنترل هیچ گونه آموزشی را دریافت نکردند و در انتظار آموزش باقی ماندند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون کواریانس تک متغیره استفاده شد. پس از اجرای مجدد پرسشنامه سازگاری زناشویی و بهزیستی روانشناختی، نتایج نشان داد که سازگاری زناشویی گروه آزمایشی در مقایسه با گروه کنترل افزایش یافت. اما در مورد متغیر بهزیستی روانشناختی بین گروه آزمایشی و گروه کنترل تفاوت معناداری وجود ندارد. محقق پیشنهاد می کند برای رسیدن به نتایج قابل اعتماد تر جلسات به مدت 6 ماه ادامه یابد.
میزان انطباق ویژگیهای سازمان آموزش و پرورش شهر اصفهان با ویژگیهای سازمان یادگیرنده از دیدگاه دبیران در سال تحصیلی 85-1384
حوزه های تخصصی:
این تحقیق، میزان انطباق ویژگیهای سازمان آموزش و پرورش شهر اصفهان با ویژگیهای سازمان یادگیرنده را در سه حیطه فردی، گروهی و سازمانی مورد بررسی قرار داده و در صدد تعیین تفاوت در نحوه تلقی پاسخگویان برحسب سن، میزان تحصیلات و سابقه تدریس از سازمان آموزش و پرورش، به عنوان سازمان یادگیرنده بوده است. روش تحقیق، توصیفی از نوع پیمایشی است و جامعه آماری پژوهش را کلیه دبیران دبیرستان های دخترانه نواحی پنجگانه آموزش و پرورش شهر اصفهان در سال تحصیلی 85 ـ1384 تشکیل داده اند که به روش تصادفی خوشه ای و از طریق فرمول انتخاب حجم نمونه، تعداد 260نفر از نواحی 2،3 و 4 انتخاب شدند. از این تعداد 18 نفر به سؤالات پاسخ کامل ندادند و بنابراین از تحقیق کنار گذاشـته شدند و 242 نفر در پژوهش شرکت کردند. ابزار جمع آوری اطلاعـات، پرسشنامه ابعاد سازمـان یادگیرنده واتکینز و مارسیک بود. داده های پژوهش در دو سطح آمار توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار) و استنباطی (تحلیل واریانس یکطرفه، t تک متغیره) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت نتایج نشان داد که ویژگیهای سازمان آموزش و پرورش در حیطه فردی و سازمانی با ویژگیهای سازمان یادگیرنده انطباق دارد، ولی در حیطه گروهی انطباق ندارد. تلقی افراد از سازمان یادگیرنده نیز فقط در حیطه فردی برحسب سابقه تدریس تفاوت معناداری را نشان داد.
مقایسه تاثیر روش های مشاوره مسیرشغلی مبتنی بر نظریه شناختی- اجتماعی، سازه-گرایی و انگیزشی بر اشتیاق مسیرشغلی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه ی تاثیر روش های مشاوره مسیرشغلی مبتنی بر نظریه شناختی- اجتماعی، سازه گرایی و انگیزشی بر اشتیاق مسیرشغلی دانشجویان انجام گردید. روش: این پژوهش از نوع شبه آزمایشی و دارای طرح پیش، پس آزمون و پیگیری همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان کارشناسی دانشگاه الزهرا در سال تحصیلی 95-94 بودند. به روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم جامعه تعداد 361 نفر از دانشجویان پرسشنامه اشتیاق مسیرشغلی را تکمیل کردند. از بین آنها تعداد74 نفر نمره یک انحراف استاندارد پایین تر از میانگین کسب کردند. مرحله دوم 60 نفر از افرادی که داوطلب شرکت در مرحله دوم پژوهش بودند انتخاب شده و به صورت تصادفی در سه گروه آزمایش(هر کدام 15) و یک گروه کنترل قرار گرفتند. مشاوره مسیرشغلی مبتنی بر نظریه شناختی- اجتماعی، سازه گرایی و انگیزشی در مورد سه گروه آزمایش انجام شد. در پایان چهار گروه دوباره با استفاده از پرسشنامه اشتیاق مسیرشغلی هیرشی (2014) سنجیده شدند. یافته ها: نتایج درون و بین آزمودنی حاصل از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و واریانس چندمتغیری نشان دادند که ارائه آموزش بر بهبود میانگین نمرات اشتیاق مسیرشغلی تاثیر داشته است(p < 0/001). نتایج آزمون تعقیبی بیان گر آن بود که نمره کل اشتیاق مسیرشغلی در مراحل پس آزمون و پیگیری در گروه کنترل به طور معناداری از سه گروه مشاوره مسیرشغلی مبتنی بر رویکرد شناختی- اجتماعی، سازه گرایی و انگیزشی کمتر بود(p < 0/001). نتیجه گیری: پژوهش حاضر بیانگر این است که آموزش مشاوره مسیرشغلی مبتنی بر رویکرد شناختی- اجتماعی، سازه گرایی و انگیزشی بر افزایش اشتیاق مسیرشغلی دانشجویان دختر موثر است.
مقایسه رضایت زناشویی، کیفیت زندگی، بهزیستی روان شناختی و تاب آوری روانی زنان شاغل فرهنگی، شاغل غیرفرهنگی و زنان خانه دار شهر بوشهر
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با عنوان مقایسه رضایت زناشویی، کیفیت زندگی، بهزیستی روان شناختی و تاب آوری روانی زنان شاغل فرهنگی، شاغل غیرفرهنگی و زنان خانه دار شهر بوشهر انجام گرفته است. روش پژوهش علی- مقایسه ای از نوع پس رویدادی است. در این پژوهش جامعه آماری کلیه زنان شاغل فرهنگی، شاغل غیرفرهنگی و زنان خانه دار شهر بوشهر بودند را تشکیل داد که تعداد 1900 نفر زنان شاغل فرهنگی، 7269 نفر زنان شاغل غیرفرهنگی و 38504 نفر زنان خانه دار بودند. نمونه آماری بر اساس روش نمونه گیری خوشه ای شامل تعداد 60 نفر از زنان شاغل فرهنگی و 60 نفر زنان شاغل غیرفرهنگی و همچنین 60 نفر زنان خانه دار را تشکیل می دهد. ابزارهای مورداستفاده پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ، مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسون، کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی و بهزیستی روان شناختی می باشد. نتایج پژوهش نشان دادند که زنان خانه دار نسبت به سایر گروه ها از رضایت زناشویی بیشتری برخوردار بودند. زنان شاغل فرهنگی نسبت به سایر گروه ها از کیفیت زندگی بالاتری برخوردار بودند. زنان شاغل فرهنگی نسبت به سایر گروه ها از بهزیستی روان شناختی بیشتری برخوردار بودند. زنان شاغل فرهنگی نسبت به سایر گروه ها از تاب آوری بالاتری برخوردار بودند.
تحلیل عاملی تاییدی نسخة تجدیدنظر شدة فهرست تنیدگی شغلی در اعضای هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چکیده: هدف پژوهش حاضر تعیین الگوی اندازه گیری نسخة تجدیدنظر شدة فهرست تنیدگی شغلی (آسیپو، 1998) در بین اعضای هیات علمی دانشگاه انجام شد. 285 نفر از اعضای هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی (150 مرد و 135 زن) با روش نمونه برداری چندمرحله-ای انتخاب شدند و به فهرست تنیدگی شغلی پاسخ دادند. به منظور تحلیل داده ها از روش تحلیل عاملی تاییدی ضرایب همبستگی درونی ابعاد چندگانة فهرست تنیدگی استفاده شد. نتایج تحلیل عاملی تاییدی فهرست تنیدگی شغلی بر پایة نرم افزار AMOS نشان داد که راه حل سه عاملی تجربة سازگاری شغلی مشتمل بر تنیدگی نقش شغلی (اضافه بار نقش، عدم کفایت نقش، ابهام نقش، حدود نقش، مسئولیت پذیری و محیط فیزیکی)، منابع مقابله ای (سرگرمی، خودمراقبتی، حمایت اجتماعی، مقابلة منطقی/شناختی) و فشار فردی (فشار روان شناختی، فشار بین فردی و فشار جسمانی) با داده ها برازش خوبی داشت. به بیان دیگر، نتایج تحلیل عاملی تاییدی نشان داد که در بین معلمان ایرانی، الگوی چندبُعدی نسخة تجدیدنظر شدة فهرست تنیدگی شغلی، یک الگوی اندازه گیری قابل قبول است. در مجموع ، نتایج مطالعة حاضر، با تاکید بر ثبات ساختار عاملی فهرست تنیدگی شغلی و اعتبار این فهرست برای سنجش تنیدگی ابعاد چندگانة تجربة سازگاری شغلی در بین اعضای هیات علمی نشان می دهد که ساختارهای اصلی و سازوکارهای علّی زیربنایی تجارب تنیدگی زا در موقعیت های کاری از اصولی کلی تبعیت می کند.
بررسی رابطه بین استراتژیهای رفتار محور خودرهبری و خلاقیت اعضای هیأت علمی دانشگاه علم و صنعت ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطه بین استراتژیهای رفتارمحور خودرهبری و خلاقیت اعضای هیأت علمی دانشگاه علم و صنعت ایران بوده است. جامعه ی آماری شامل کلیه ی اعضای هیأت علمی دانشگاه علم و صنعت ایران می باشد که در سال تحصیلی 1388-1387 بالغ بر 345 نفر بوده اند. در این پژوهش از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم استفاده گردیده است و نمونه ای به حجم 113 عضو هیأت علمی انتخاب گردید. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از پرسشنامه ی استاندارد خودرهبری و پرسشنامه ی استاندارد خلاقیت رندسیپ. روشهای آماری تجزیه و تحلیل داده ها، ضریب همبستگی پیرسون ،ضریب رگرسیون و تحلیل واریانس چندمتغیره بوده است. یافته های تحقیق نشان داد که با افزایش خلاقیت اعضای هیأت علمی بر میزان استفاده از استراتژی های رفتارمحور آنها نیز افزوده تر خواهد شد،بین میانگین نمرات استراتژیهای رفتارمحور خود رهبری بر اساس متغیرهای دانشکده،سابقه خدمت ومرتبه علمی تفاوت معناداری وجودندارد ولی بین میانگین نمرات خلاقیت آنها بر اساس دانشکده محل خدمت و مرتبه علمی تفاوت معناداری وجود نداشته اما بر اساس سابقه خدمت، تفاوت معناداری بین میانگین نمرات خلاقیت در سطح 05/ P وجوددارد.
ارزشیابی عملکرد اساتید توسط دانشجویان پرستاری؛ دانشگاه علوم پزشکی ارومیه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف: هدف ارزشیابی اساتید توسط دانشجو سنجش اثربخشی تدریس و ارتقای کیفیت آموزش است . این مطالعه با هدف ارزشیابی عملکرد اساتید توسط دانشجویان پرستاری دانشگاه علوم پزشکی ارومیه انجام شد.
روش ها: این پژوهش توصیفی پیمایشی در همه 382 دانشجوی مقطع کارشناسی رشته پرستاری دانشگاه علوم پزشکی ارومیه در سال 92-1391 انجام شد و 73 دانشجو با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه محقق ساخته ارزشیابی عملکرد آموزشی اساتید حاوی 30 گویه در 4 مولفه روش تدریس، تسلط و توان علمی، انضباط آموزشی و ویژگی های فردی و اجتماعی استاد استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها به کمک نرم افزار آماری SPSS 16 و با استفاده از آزمون T تک متغیره انجام شد.
یافته ها: میانگین امتیاز مولفه روش تدریس 07/1±32/3 (60/2=t؛ 01/0=p)، تسلط و توان علمی 15/1±32/3 (39/2=t؛ 01/0=p)، انضباط آموزشی 19/1±34/3 (44/2=t؛ 01/0=p) و ویژگی های فردی و اجتماعی استاد 08/1±34/3 (71/2=t؛ 008/0=p) به دست آمد که همگی اختلاف معنی داری با حد فرضی 3 داشته و در وضعیت نسبتاً مطلوب قرار داشتند.
نتیجه گیری: از دیدگاه دانشجویان پرستاری دانشگاه علوم پزشکی ارومیه، چهار مولفه ویژگی های فردی و اجتماعی، روش تدریس، انضباط آموزشی و تسلط و توان علمی و حرفه ای در ارزشیابی اساتید مهم هستند.
وضعیت یادگیری سازمانی و توانمندسازی پرستاران؛ دانشگاه علوم پزشکی تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف: یادگیری سازمانی فرآیندی پویا ست که سازمان را قادر به سازگاری سریع با تغییرات می سازد . هدف از مطالعه حاضر، بررسی ارتباط دو مولفه یادگیری سازمانی و توانمندسازی از دیدگاه پرستاران به عنوان منابع بزرگ دانش سازمانی و انتقال دانش در بیمارستان ها بود.
روش ها: مطالعه توصیفی- همبستگی حاضر در جامعه 1200 نفری پرستاران 4 بیمارستان وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران در بازه زمانی مهرماه تا اسفندماه 1391 انجام گرفت. 310 پرستار به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه استاندارد دارای 3 بخش اطلاعات جمعیت شناختی، پرسش نامه 16سئوالی گومز و 20 سئوال پیرامون مولفه توانمندسازی کارکنان بود. تجزیه و تحلیل داده های با استفاده از نرم افزار SPSS 18 و آزمون های آماری همبستگی پیرسون، آزمون T مستقل و آنوا انجام شد.
یافته ها: میانگین مولفه یادگیری سازمانی در پرستاران مورد مطالعه، 73/0±99/2 و توانمندسازی 57/0±60/3 بود. قوی ترین همبستگی مولفه توانمندسازی با بُعد فضای باز و آزمایشگری (51/0=r) و ضعیف ترین همبستگی با بُعد دید سیستمی (39/0=r) بود. رابطه معنی داری بین مولفه توانمندسازی (023/0=p) و بعد فضای باز و آزمایشگری (005/0=p) با متغیر جنسیت وجود داشت. همچنین رابطه معنی داری بین بُعد دید سیستمی (015/0=p) و متغیر نوع استخدامی پرستاران مشاهده شد.
رابطه بین نوع فرهنگ سازمانی با رهبری
حوزه های تخصصی:
هدف از نگارش مقاله حاضر، ارائه یافته های حاصل از بررسی رابطه بین نوع فرهنگ سازمانی با رهبری در دانشگاههای دولتی کشور در سال تحصیلی86-1385بوده است. در این مقاله، روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بوده است. حجم نمونه آماری 284 نفر از اعضای هیات علمی دانشگاه ها استفاده شده که با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده اند. ابزارتحقیق شامل پرسشنامه انواع فرهنگ سازمانی دنیسن و اسپریتزر(1991) و پرسشنامه رهبری براساس مالکوم بالدریج (2002) بوده است. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که بین فرهنگ گروهی با رهبری فرهنگ سلسله مراتبی با رهبری و فرهنگ عقلانی با رهبری رابطه مثبت و معناداری وجود دارد؛ ولی بین فرهنگ توسعه ای با رهبری، رابطه معناداری مشاهده نشد.
ارزیابی عملکرد اعضای هیأت علمی دانشگاه خوارزمی با توجه به مقالات منتشر شده در پایگاه (Web of Science) از سال 2000 تا 2010 بر اساس معیارهای علم سنجی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، ارزیابی عملکرد علمی اعضای هیأت علمی دانشگاه خوارزمی با توجه به مقالات منتشرشده در پایگاه Web of Science از سال 2000 تا 2010 بر اساس معیارهای علم سنجی است. در این پژوهش از روش علم سنجی که یکی از روش های کمی است، استفاده شده است. داده های مورد نیاز این پژوهش از پایگاه WoS استخراج شد. ابتدا، سیاهه ای از اعضای هیأت علمی دانشکده ها و مشخصات فردی و دانشگاهی آنان تهیه شد، از جمله: گونه های مختلف نگارش اسم آنان به زبان انگلیسی، سپس، به منظور خاص کردن اطلاعات موجود در پایگاه WoS مقالات اعضای هیأت علمی دانشگاه خوارزمی در این پایگاه جست وجو شد که در مجموع 1699 مقاله یافت شد. جامعه آماری مورد نظر تمامی اعضای هیأت علمی دانشگاه خوارزمی در نیمسال دوم سال 1391 است که شامل 303 عضو هیأت علمی است. نتایج به دست آمده، نشان داد که بیشتر اعضای هیأت علمی دانشگاه خوارزمی دارای مرتبه علمی استادیاری هستند. دانشکده ادبیات و علوم انسانی دارای بیشترین اعضای هیأت علمی است. بیشترین میزان تولیدات علمی و استنادات دریافتی به اعضای هیأت علمی دانشکده شیمی اختصاص دارد. بین تولیدات علمی اعضای هیأت علمی و رتبه علمی آنان، هم چنین، بین تولیدات علمی اعضای هیأت علمی و استنادات دریافتی شان، رابطه مثبت متوسطی وجود دارد. هم چنین، بالاترین میانگین شاخص هرش به دانشکده تربیت بدنی اختصاص دارد. در کل نتایج نشان داد روند رشد تولید مدارک علمی اعضای هیأت علمی دانشگاه خوارزمی در سال های 2003 و 2009 سیر نزولی داشته است. اما، در سال های دیگر میزان افزایش تولیدات علمی دانشگاه خوارزمی، فرآیند نسبتاً یک نواختی داشته است.
رابطه ی بین رفتار شهروندی سازمانی با سکوت سازمانی از دیدگاه دبیران مدارس متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی ارتباط بین رفتار شهروندی سازمانی با سکوت سازمانی از دیدگاه دبیران مدارس متوسطه شهرستان گرمی بود. روش پژوهش، توصیفی – همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه دبیران مقطع متوسطه شهرستان گرمی به تعداد 140 نفر (35 زن و 105 مرد) بوده تشکیل داد. و بر اساس جدول کرجسی - مورگان نمونه ای به حجم 103 نفر (25 زن و 78 مرد) به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های رفتار شهروندی سازمانی اورگان و کونوسکی (1996) و سکوت سازمانی واکولا و بورادوس (2005) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری همبستگی کانونی، آزمون t تک نمونه ای، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیری استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان داد که بین رفتار شهروندی سازمانی با سکوت سازمانی همبستگی مثبت معنی داری وجود دارد. رفتار شهروندی سازمانی و ابعاد آن بالاتر از متوسط و سکوت سازمانی و ابعاد آن کمی پایین تر از متوسط ارزیابی شد. همچنین از بین مولفه های رفتار شهروندی سازمانی، جوانمردی و آداب اجتماعی توانایی تبیین سکوت سازمانی را داشته است. اما نوع دوستی، احترام و تکریم و وجدان کاری توان پیش-بینی سکوت سازمانی را نداشته است. و بطور کلی 25% واریانس سکوت سازمانی را رفتار شهروندی سازمانی پیش بینی می نماید.
رابطه بین عوامل زمینه ای اعضاء هیأت علمی با رضایت شغلی و رضایت سازمانی آنان در دانشگاه های شهرستان سبزوار(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
با توجه به وسعت نارضایتیها در سازمان های امروز به ویژه در دانشگاه ها، شناخت عوامل زمینه ای اعضاء هیأت علمی به عنوان مجریان اصلی برنامه های آموزش عالی الزامی است. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین عوامل زمینه ای اعضاء هیأت علمی با رضایت شغلی و رضایت سازمانی آنان صورت گرفت. روش پژوهش توصیفی، از نوع همبستگی بود. از بین 194 نفر عضو هیأت علمی 122 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب گردید. پرسشنامه محقق ساخته سنجش رضایت شغلی و رضایت سازمانی مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین عوامل زمینه ای اعضاء هیأت علمی با رضایت شغلی و هم چنین رضایت سازمانی رابطه معنیداری وجود دارد. به علاوه مشخص گردید که بین رضایت شغلی و رضایت سازمانی اعضاء هیأت علمی نیز رابطه معنیداری وجود دارد.