فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۶۱ تا ۶۸۰ مورد از کل ۱٬۹۵۰ مورد.
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۳ بهار ۱۳۹۶ شماره ۲
43-52
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: سلامت عمومی انسان ها همواره از موضوع های بسیار مهم در جوامع بشری بوده است. در این میان به نقش عامل های مؤثر دین و قرآن و آموزه های آن در سلامت عمومی افراد، بسیار توجه می شود. بنابراین، هدف از این پژوهش بررسی شاخص های سلامت عمومی و مقایسه ی ابعاد آن در دو گروه از زنان حافظ قرآن و زنان غیرحافظ شهر کرمانشاه است. روش کار: این پژوهش از نوع توصیفی- مقایسه یی است. تعداد 106 نفر از زنان حافظ قرآن کریم به روش هدفمند از مرکزهای جامعه القرآن واحد خواهران شهر کرمانشاه؛ و 91 نفر از زنان غیرحافظ، از کارآموزهای واحد خواهران سازمان فنی و حرفه یی شهر کرمانشاه، با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه ی سلامت عمومی (GHQ-28)؛ و برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون مقایسه ی میانگین ها استفاده شده است. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است. علاوه براین، نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داده که بین دو گروه زنان حافظ قرآن و زنان غیرحافظ، در مقیاس های سلامت عمومی، علائم اضطراب، اختلال خواب، افسردگی، علائم جسمانی؛ و همچنین در مقیاس کارکرد اجتماعی تفاوت معناداری وجود دارد. نتیجه گیری: از آنجایی که سطح سلامت عمومی حافظان قرآن نسبت به افراد دیگر (غیرحافظ) بیشتر است، می توان نتیجه گرفت که ترویج فعالیت های قرآنی و شناخت هر چه بیشتر تأثیرهای قرآن بر سلامت عمومی انسان ها، می تواند به ما در شناخت بهتر قرآن و استفاده ی بیشتر از آن در درمان بیماری های روانی و ارتقای سلامت روحی و روانی کمک کند.
چشم اندازی بر مساجد ارتقادهنده ی سلامت: مطالعه یی مروری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۳ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۴
103-116
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: پژوهش های متعدد نشان داده که اماکن مذهبی می تواند نقش مهمی در ارتقای سلامت جامعه داشته باشد. ازاین رو، پژوهش حاضر به بررسی نقش اماکن مذهبی در ارتقای سلامت جامعه و پیشنهاد راهکار آزمایشی برای تدوین نظام نامه ی جامع مساجد ارتقادهنده ی سلامت پرداخته است. روش کار: این پژوهش مروری بر اساس دیاگرام پریزما و با جستجوی علمی در پایگاه های اطلاعاتی مانند پابمد و ساینس دایرکت صورت گرفته است. بدین صورت که تعداد 20 مقاله ی علمی مربوط به ده سال اخیر بررسی شد و همه ی اطلاعات مورد نیاز بر اساس اهداف پژوهشی در جدول مناسبی وارد و تحلیل شد. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است. علاوه براین، نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: با جستجو در پایگاه های اطلاعاتی فارسی، پژوهشی مرتبط با مساجد ارتقادهنده ی سلامت به زبان فارسی یافت نشد. همه ی مطالعات یافت شده به زبان انگلیسی بود که در کشورهای هلند، آمریکا، آفریقا، کنیا و کنگو صورت گرفته بود. بر اساس یافته های به دست آمده در این مطالعات، اماکن مذهبی و روحانیون نقش مهمی در اعتلای همه جانبه ی سلامت داشتند. محور اصلی همه ی این مطالعات ارتقای سلامت بود که در شاخه های مختلفی از جمله توسعه ی سلامت معنوی، پیشگیری از انواع سرطان ها، ترویج فعالیت بدنی و ورزش، بهداشت فردی، سلامت خانواده، اهدای عضو، ارتقای سلامت اجتماعی، بهداشت تغذیه و مواد غذایی، سلامت مردان و زنان، مراقبت معنوی از بیماران در حال مرگ، بیماری های مزمن، سبک زندگی سالم، سرمایه های اجتماعی و خودمراقبتی انجام شده بود. نتیجه گیری: به منظور طراحی نظام نامه ی مساجد ارتقادهنده ی سلامت، انجام مطالعه یی مقدماتی (پایلوت) ضروری است؛ زیرا آنچه در مطالعات خارجی از آن به اماکن مذهبی تعبیر شده، از نظر محتوای فرهنگی و اعتقادی با کشور ما متفاوت است. از سویی دیگر ایجاد کمیته یی مشترک بین وزارت بهداشت و دیگر نهادهای مرتبط با مساجد نیز می تواند بسیار راهگشا باشد.
بررسی مقایسه ای رابطة بین عوامل هوش معنوی با اضطراب و افسردگی در دانش آموزان مقطع متوسطه براساس زمینة تحصیلی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطة بین عوامل هوش معنوی با اضطراب و افسردگی در دانش آموزان رشتة «معارف و علوم اسلامی» و سایر رشته های تحصیلی انجام شده است. گروه نمونه شامل 38 دانش آموز رشتة علوم و معارف اسلامی (کل جامعه) و 196 دانش آموز از رشته های گوناگون تحصیلی در پایة چهارم دبیرستان های شهرستان خرم آباد (ناحیة 2 آموزش و پرورش) بود که به روش «نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای» انتخاب شدند. در این پژوهش، از 3 پرسش نامة «هوش معنوی ناصری»، پرسش نامه «اضطراب بک» و پرسش نامه «افسردگی گلدبرگ» استفاده شد. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که اضطراب در هر دو گروه به طور معنا داری از طریق عامل شکیبایی (در هوش معنوی) قابل پیش بینی بود. همچنین افسردگی از طریق عامل شکیبایی و بخشش در گروه معارف و علوم اسلامی و از طریق عوامل شکیبایی و تجارب معنوی در سایر دانش آموزان قابل پیش بینی بود. اما عامل شکیبایی پیش بینی کنندة بهتری بود. همچنین در گروه «معارف و علوم اسلامی» این عوامل پیش بینی کننده های قوی تری بودند.
نقش جهت گیری مذهبی و صفات شخصیت در پیش بینی نشانه های اختلال شخصیت دستة «ب»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش جهت گیری مذهبی و صفات شخصیت در پیش بینی نشانه های اختلال شخصیت دستة «ب» بود. برای این منظور، تعداد 290 نفر از دانشجویان دانشگاه شهید مدنی آذربایجان با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب و به وسیلة پرسش نامه «میلون-3»، پرسش نامة کوتاه «شخصیت نئو»، و «مقیاس جهت گیری مذهبی» ارزیابی شدند. داده ها با استفاده از روش «تحلیل رگرسیون چندگانه» تحلیل شد. نتایج نشان داد عامل روی آوری به مذهب با اختلالات شخصیت به صورت مثبت همبسته است و توانست نشانه های اختلال شخصیت نمایشی، ضداجتماعی و مرزی را پیش بینی کند. همچنین صفات شخصیت تجربه پذیری، توافق جویی، برون گرایی و روان نژندی با اختلالات شخصیت به صورت متفاوت همبسته بود و توانست نشانه های آنها را پیش بینی کند. جهت گیری مذهبی و صفات شخصیت با اختلالات شخصیت مرتبط است و می تواند نشانه های اختلال شخصیت را پیش بینی نماید.
مفهوم شوخ طبعی: دیدگاه ها و ملاحظات(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی نظریات مفهوم شوخ طبعی است. روش پژوهش، توصیفی - تحلیلی بوده و با استفاده از منابع موجود، پنج نظریه عمده در ماهیت شوخ طبعی؛ یعنی برتری جویی، عدم تجانس، تسکین، معکوس و نظریه روان شناسی مثبت بررسی شد. نظریه برتری جویی، منشأ شوخ طبعی را فخر ناگهانی از مقایسه خود با دیگران و درک نقصی در افراد دیگر و تحسین خود به خاطر عدم وجود آن نقص می داند. نظریه عدم تجانس، مشخصه ادراک پذیر شوخ طبعی را لذت از تجربه و تفکر نامتجانس معرفی می کند. نظریه تسکین، در واقع تبیین های فیزیولوژیکی را به نظریه عدم تجانس اضافه نمود و نتوانست اشکالات نظریه عدم تجانس را رفع کند. نظریه معکوس، تجربه شوخ طبعی را بر اساس نظریه گسترده تری تبیین نمود که اشکالات آن بررسی شد. در روان شناسی مثبت نیز تعریفی از شوخ طبعی ارائه شده است که به رغم برطرف شدن اشکالات نظریات دیگر، نقش فرهنگ جوامع مختلف را در تبیین شوخ طبعی لحاظ نکرده بود. اندیشمندان مسلمان نیز با دارا بودن نگاه هنجاری به شوخ طبعی، اساساً ورودی جامع و کامل به تعریف شوخ طبعی نداشتند. در نهایت، اینکه هرچند الگوی اسلامی شادکامی، درصدد تعیین جایگاه شوخ طبعی در منظومه معارف اسلامی برآمده است، اما به نظر می رسد نتیجه روشنی درباره تعیین حد و مرز آن و تبیین تفاوت ها و اشتراک های آن با مفاهیم دیگر ارائه نکرده است.
رابطه بین سبک های دلبستگی، مسئولیت پذیری و بخشودگی با تعهد زناشویی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی رابطه بین سبک های دلبستگی، مسئولیت پذیری و بخشودگی با تعهد زناشویی می باشد. این پژوهش با روش توصیفی انجام شد. جامعه آماری این پژوهش، کارکنان متأهل دانشگاه علوم پزشکی شهرستان ساری تشکیل بودند که تعداد 265 نفر با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از چهار پرسش نامه تعهد زناشویی آدامز و جونز، پرسش نامه مقیاس دلبستگی هازن و شیور، مقیاس مسئولیت پذیری گاف و مقیاس سنجش بخشودگی بین فردی احتشام زاده و همکاران استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری توصیفی و ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره به روش همزمان استفاده شد. یافته ها نشان داد که بین سبک های دلبستگی، مسئولیت پذیری و بخشودگی با تعهد زناشویی رابطه معناداری وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که از بین سه خرده مقیاس سبک های دلبستگی، سبک دلبستگی ایمن سهم بیشتری در پیش بینی متغیر تعهد زناشویی ایفا می کند. همچنین، مسئولیت پذیری و بخشودگی نیز توانایی پیش بینی متغیر تعهد زناشویی را دارند. به طورکلی، نتایج پژوهش حاکی از نقش مهم و تأثیرگذار متغیرهای دلبستگی، مسئولیت پذیری و بخشودگی در پیش بینی تعهد زناشویی بود.
نگرش های مربوط به انتخاب همسر: نقش کمال گرایی و طرح واره های ناسازگار اولیه(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی نقش کمال گرایی و طرح واره های ناسازگار اولیه در پیش بینی نگرش های مربوط به انتخاب همسر در میان دانشجویان و طلاب شهر قم است. روش پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی بود. بدین منظور، از میان دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی و دانشگاه دولتی شهر قم و طلاب حوزه علمیه قم 163 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به پرسش نامه های نگرش های مربوط به انتخاب همسر (ARMSS)، کمال گرایی (TPI) و طرح واره های ناسازگار اولیه (YSQ-SF) پاسخ دادند. در تحلیل داده ها از آزمون همبستگی و تحلیل رگرسیون گام به گام استفاده شد. یافته ها نشان داد بین حوزه های بریدگی و طرد، خودگردانی و عملکرد مختل، دیگر جهت مندی، محدودیت های مختل، مؤلفه های تلاش برای عالی بودن، نیاز به تأیید و فشار از سوی والدین با نگرش های مربوط به انتخاب همسر رابطه همبستگی معناداری وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه گام به گام نشان داد که حوزه بریدگی و طرد طرح واره های ناسازگار اولیه و مؤلفه های فشار از سوی والدین، نشخوار فکری و تلاش برای عالی بودن از مهم ترین پیش بینی کننده های نگرش های مربوط به انتخاب همسر هستند. این یافته ها نقش مهم کمال گرایی و طرح واره های ناسازگار اولیه را در شکل گیری نگرش های مربوط به انتخاب همسر نشان می دهد.
«سبک زندگی» با رویکرد تطبیقی بین دیدگاه «علامه طباطبایی» و «دالایی لاما»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف معلوم ساختن تفاوت ها و شباهت های سبک زندگی از دیدگاه «علامه طباطبایی» و «دالایی لاما» انجام شده است و رویکردی میان رشته ای بین اخلاق و روان شناسی، و نیز رویکردی علمی- دینی دارد؛ و با روش تحلیل نظریِ متون دینی و روان شناختی به انجام رسیده است. نتایج نشان داد که علامه طباطبائی «گستره سبک زندگی» را در چهار مقوله ارتباط با «خدا»، «خود»، «دیگران» و «طبیعت» تعریف می کند و سه مقوله دیگر را زیل «ارتباط با خدا» جای می دهد؛ اما دالایی لاما، فقط به سه حیطه ارتباط با «دیگران»، «خود» و «طبیعت» توجه کرده و ارتباط با «خدا» را توجه نمی کند. هر دو اندیشمند به خودشناسی، مهرورزی، احترام به والدین، عشق به همسر، حفظ محیط زیست و نقد تکنولوژی پرداخته اند، اما در ناحیه مبانی و اهداف تفاوت های اساسی دارند؛ در واقع، علامه نگرشی اعتقادی اخلاقی دارد، اما دالایی لاما، نگرش «اخلاق سکولار» دارد.
بررسی اثربخشی آموزش سلامت معنوی بر امیدواری و راهبردهای مقابله یی در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس (ام.اس.)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: شناخت ابعاد معنوی، جزء حیاتی سلامت انسان است که به افزایش علاقه به آموزش معنویت منجر می شود. سلامت معنوی تأثیر مثبتی روی سلامتی، طول عمر و بهبودی از بیماری جسمانی دارد. ازاین رو، هدف این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش سلامت معنوی گروهی بر امیدواری و راهبردهای مقابله یی بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس (ام.اس.) است. روش کار: این پژوهش از نوع کارآزمایی بالینی است که جامعه ی آماری آن را اعضای «جامعه ی حمایت از بیماران ام.اس.» شهر تهران تشکیل می دهند. پس از محاسبه ی حجم نمونه، نمونه گیری در دو مرحله انجام شد؛ ابتدا 100 نفر از اعضای جامعه ی حمایت از بیماران ام.اس. و سپس 30 نفر، به صورت تصادفی انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. یک روان شناس بالینی آموزش دیده، آموزش سلامت معنوی را به صورت گروهی، در هشت جلسه ی 90 دقیقه یی برگزار کرد. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسش نامه ی امیدواری میلر (MHS) و پرسش نامه ی راهبردهای مقابله یی لازاروس و فولکمن (CSQ) بود. نمره های پیش آزمون و پس آزمون نیز با استفاده از تجزیه و تحلیل کوواریانس، تحلیل شد. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است. علاوه براین، نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: یافته ها نشان می دهد که آموزش هشت جلسه مداخله ی سلامت معنوی در گروه آزمایش، نسبت به گروه کنترل، موجب تغییر در نمره های حاصل از متغیّرهای امیدواری (35/0)، راهبردهای مقابله یی مسئله مدار (40/0) و هیجان مدار (25/0) شده است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش گویای این است که آموزش سلامت معنوی می تواند در افزایش امیدواری و تقویت راهبردهای مقابله یی کارآمد (مسئله مدار) افراد مبتلا به ام.اس. مؤثر باشد.
بررسی رابطه انواع افسردگی از منظر قرآن با جهت گیری مذهبی
منبع:
پژوهشنامه روانشناسی اسلامی سال سوم بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۶
145 - 171
حوزه های تخصصی:
افسردگی از بیماری های بسیار رایج روانی است که زندگی فردی و اجتماعی بسیاری از افراد را تحت الشعاع قرار داده است. مطالعات بسیاری حاکی از نقش تأثیرگذار مذهب بر سلامت روان است. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه انواع افسردگی از منظر قرآن با جهت گیری مذهبی بود. نمونه آماری 214 نفر از دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات بود که تقریباً از هر دو جنس زن و مرد به نسبت مساوی انتخاب شدند. در این پژوهش سن دانشجویان بین 20 تا 40 سال بود و به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای سنجش در این تحقیق، پرسش نامه افسردگی از منظر قرآن (فیاض و همکاران، 1394) و مقیاس جهت گیری مذهبی (بهرامی احسان، 1380) بود. یافته ها نشان داد جهت گیری مذهبی با انواع افسردگی از منظر قرآن همبستگی منفی دارد و این بدان معنا است که افرادی که جهت گیری مذهبی قوی تری دارند کمتر به افسردگی مبتلا هستند. بنا بر داده های رگرسیون، ابعاد جهت گیری مذهبی علاوه بر همبستگی، قدرت پیش بینی انواع افسردگی را دارند. نتیجه این پژوهش نشان داد ابعاد جهت گیری مذهبی با افسردگی از منظر قرآن ارتباط دارد و می تواند آن را پیش بینی کند.
تأثیر آموزش مهارت های زندگی با رویکرد اسلامی بر افسردگی، اضطراب و استرس زنان مبتلا به اختلالات روانی مزمن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تأثیر آموزش مهارت های زندگی با رویکرد اسلامی بر افسردگی، اضطراب و استرس بیماران مبتلا به اختلالات روانی مزمن است. روش پژوهش نیمة آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون است. جامعة آماری بیماران زن مراجعه کننده به مرکز توان بخشی بیماران اعصاب و روان «پرستو» شهرستان نجف آباد هستند که از زمستان 1392 در این مرکز بستری شده بودند. تعداد 24 نفر زن، به روش نمونه گیری در دسترس، و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که پس از کنترل نمرات پیش آزمون، تفاوت معناداری بین میانگین نمرات افسردگی، اضطراب و استرس دو گروه آزمایش و کنترل در مرحلة پس آزمون وجود دارد (01/0> P). با توجه به نتایج پژوهش، آموزش مهارت های زندگی با رویکرد اسلامی در کاهش افسردگی، اضطراب و استرس زنان مبتلا به اختلالات روانی مزمن مؤثر است و می تواند به عنوان یک مداخلة درمانی مناسب در کنار درمان دارویی این بیماران به کارگرفته شود.
رابطة سبک زندگی اسلامی با خود مهارگری و ویژگی های شخصیتی در بین دانشجویان و طلاب(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، تعیین میزان رابطه سبک زندگی اسلامی با خودمهارگری و ویژگی های شخصیتی است. روش تحقیق، توصیفی از نوع همبستگی است و در آن از پرسش نامه های خودمهارگری، شخصیت پنج عاملی گلدبرگ و سبک زندگی اسلامی استفاده شد. گروه نمونه تحقیق، شامل 383 شرکت کننده از جامعه آماری دانشجویان مؤسسه آموزش عالی شهاب دانش و طلاب تعدادی از مدارس حوزه علمیه قم انتخاب شدند. داده های تحقیق، توسط روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل واریانس، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های تحقیق نشان داد که بین سبک زندگی اسلامی، با خودمهارگری و ویژگی های شخصیتی - بجز خرده آزمون برون گرایی - رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. همچنین طلاب و دانشجویان در سبک زندگی اسلامی دارای تفاوت معنادار هستند. به این ترتیب، با افزایش نمره در سبک زندگی اسلامی، نمرات خودمهارگری و ویژگی های شخصیتی (بجز برون گرایی) نیز افزایش خواهد یافت.
رابطه پایبندی مذهبی و سبک های هویت با کارآمدی خانواده(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی رابطه پایبندی مذهبی و سبک های هویت با کارآمدی خانواده است. این پژوهش، از نوع توصیفی است که با استفاده از روش همبستگی انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش، کلیه طلاب مرد و زن و دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی شهر قم می باشند. نمونه پژوهش، 388 نفر به صورت در دسترس، انتخاب شد. شرکت کنندگان ضمن ارائه برخی مشخصات جمعیت شناختی، به پرسش نامه های پایبندی مذهبی (JRAQ)، سبک های هویت (ISI-6G) و کارآمدی خانواده (SFEQI) پاسخ دادند. یافته ها نشان می دهد که کارآمدی خانواده با پایبندی مذهبی و سبک های هویت اطلاعاتی و هنجاری همبستگی مثبت و با ناپایبندی و دوسوگرایی مذهبی همبستگی منفی دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که پایبندی مذهبی و دوسوگرایی مذهبی و همچنین سبک هویت اطلاعاتی، توان پیش بینی کارآمدی خانواده را دارند.
در جستجوی عوامل معنوی طول عمر انسان در قرآن(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۳ بهار ۱۳۹۶ شماره ۲
102-114
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: با وجود پیشرفت هاى چشمگیر در علم و تکنولوژی، روز به روز اضطراب، افسردگى و ناآرامى بیش از پیش بر جوامع چیره شده و سلامت معنوی و به تبع آن سلامت جسمی انسان را به خطر می اندازد. ازاین رو، اهمیت پرداختن به زوایای گوناگونِ سلامت مادی و معنوی، بیشتر احساس مى شود. افزایش طول عمر یکی از آثار سلامت معنوی است. هدف این پژوهش بررسی عوامل معنوی طول عمر از دیدگاه قرآن است. روش کار: در این تحقیق که با روش تحلیلی - کتابخانه یی انجام شده، از کتاب های حوزه ی علوم اسلامی و دینی، تفاسیر موجود و نیز از مقالات حوزه ی روان شناسی، با موضوع سلامت معنوی و طول عمر، استفاده شده است. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است؛ علاوه براین، نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: یافته ها نشان داده که از دیدگاه قرآن کریم، پنج عاملِ معنوی موجب طول عمر انسان می شود؛ همچنین در قرآن بیش از عوامل مادی طول عمر انسان، به عامل های معنوی توجه شده است. نتیجه گیری: برای افزایش طول عمر در دنیای تکنولوژی، عمل کردن به عامل های معنوی که در قرآن به آن توجه شده، بسیار کارساز و اثربخش است
انسان و فرشته خویی
حوزه های تخصصی:
انسان دارای جنبه های مشترکی با حیوان و فرشته است؛ بیشترین اشتراک انسان با حیوان، در جنبه های جسمی و مادی؛ و جنبه ی مشترک انسان با فرشتگان در عقلانیت است. ازآنجایی که موضوع علم پزشکی بدن انسان و آثار طبیعی و مادی آن است، به ناچار به جنبه های مشترک درمانی بین انسان و حیوان اندیشیده و در این باره به آزمایش و پژوهش می پردازد؛ ولی پرداختن به این موضوع به طور طبیعی ممکن است انسان را از نگاهی متعالی به دیگر ابعاد وجودی خویشتن باز دارد. اگر نگاهمان را اندکی از بُعد خاکی برگرفته و نگاهی آسمانی و ملکوتی به انسان بیفکنیم، درخواهیم یافت که انسان جنبه های مشترکی نیز با ملائک دارد که آن جنبه ها، در بُعد روحانیِ وجود او جلوه گر شده است، همان بخشی که در باور و اعتقاد ما تأمین کننده ی سلامت معنوی به معنای واقعی کلمه نیز است.
نقش میانجی خودکارآمدی و تاب آوری در رابطه ی هوش معنوی و اضطراب امتحان دانش آموزان دبیرستانی شهر قم(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: هوش معنوی در کاهش اضطراب امتحان که موجب کاهش عملکرد تحصیلی می شود، مؤثر است. کشف متغیّرهای واسطه در رابطه ی هوش معنوی و اضطراب امتحان، زمینه ی تدوین بسته های آموزشی مناسب تر هوش معنوی را برای کاهش این اضطراب فراهم می کند. هدف این پژوهش، بررسی نقش میانجی خودکارآمدی و تاب آوری در رابطه ی هوش معنوی و اضطراب امتحان است. روش کار: این پژوهش توصیفی ازنوع همبستگی است و جامعه ی آماری آن را تمامی دانش آموزان دبیرستانی شهر قم در سال تحصیلی 95 - 96 تشکیل می دهند. نمونه گیری پژوهش به روش خوشه یی تصادفی انجام شده است. بدین منظور سه مدرسه ی دخترانه و سه مدرسه ی پسرانه به طور تصادفی انتخاب؛ و 380 پرسش نامه در برخی کلاس ها توزیع شد که پس از جمع آوری آنها، 269 پرسش نامه (127 پسر و 142 دختر) پذیرفتنی بود. شرکت کنندگان پرسش نامه های اضطراب امتحان ساراسون، هوش معنوی عبدالله زاده، خودکارآمدی شرر و همچنین پرسش نامه ی تاب آوری کونور و دیویدسون را تکمیل کردند. برای تحلیل داده ها از روش های همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر بر اساس مدل بارون و کنی استفاده شده است. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است. علاوه براین، نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج تحلیل همبستگی پیرسون نشان داده که رابطه ی اضطراب امتحان با هوش معنوی (267/0)، خودکارآمدی (475/0-) و تاب آوری (330/0-) معنادار (01/0< P) است. علاوه براین، نتایج تحلیل مسیر بر اساس مدل بارون و کنی نشان داده که خودکارآمدی (17/0) و تاب آوری (09/0) رابطه ی اضطراب امتحان و هوش معنوی را به طور کامل میانجیگری می کند. نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده، هوش معنوی از راه خودکارآمدی و تاب آوری موجب کاهش اضطراب امتحان می شود. ازاین رو، پیشنهاد می شود برای کاهش اضطراب امتحان دانش آموزان، بسته های آموزشی هوش معنوی با تأکید بر افزایش خودکارآمدی و تاب آوری آنان تدوین شود.
ملاک انسان سالم از نگاه متون دینی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۴ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۱
104-117
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: بحث سلامت در انسان به قرآن کریم بازمی گردد که نگاهی فراتر از سلامت جسمی به انسان دارد و سلامت معنوی را بخش مهمی از سلامت در انسان قلمداد می کند. هدف از این مقاله نشان دادن معیار انسان سالم از نگاه متون دینی است؛ ازاین رو تلاش شد معیار انسان سالم از منظر دین اسلام شناسایی و معرفی شود. در این راستا از نظر اندیشمندان دینی نیز بهره برده شد. روش کار: این پژوهش توصیفی، ازنوع تحلیل محتوا و با استناد به آیات قرآن و تفسیرهایی است که مفسران با توجه به آیات مطرح شده درباره ی سلامت انسان بیان کردند. در کنار آن با بررسی روایاتی که از اهل بیت (علیهم السلام) در راستای تفسیر آیات قرآن رسیده، تلاش شده است معیار و ملاک سلامت انسان به ویژه در بخش معنوی معرفی شود و برای تأیید آن از سخنان صاحب نظران معاصر نیز بهره جسته شده است. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است. علاوه براین، نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: با توجه به نتایج پژوهش می توان گفت انسانی سالم است که هر دو جنبه ی سلامت (مادی و معنوی) را دارا باشد، ولی باید توجه داشت وجود یکی از این دو ملازم وجود دیگری نیست، بدین معنا که ممکن است انسانی از نظر جسمی سالم باشد ولی از نظر معنوی سالم نباشد و نیز ممکن است از نظر معنوی انسان سالمی باشد ولی به دلایلی جسم او سالم نباشد. آنچه در سعادت انسان ارزش بیشتری دارد، سلامت معنوی او است. نتیجه گیری: همان گونه که صاحب نظران ابراز داشته اند، انسانیت به جنبه ی روحی انسان مربوط می شود نه به جنبه ی جسمی و مادی او؛ ازاین رو، سلامت روح انسان مهم تر از سلامت جسم او؛ و بیماری روح و دل انسان مهم تر از بیماری جسم او است. بنابراین، وقتی از انسان سالم سخن به میان می آید دو بُعد از جنبه های سلامت به ذهن می رسد، یکی انسان سالم از نظر مادی و دیگری انسان سالم از نظر معنوی که در حوزه ی علم دین به آن توجه می شود.
بررسی ارتباط بین سلامت معنوی و ابعاد سلامت عمومی در بیماران مبتلا به سرطان پستان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۳ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۳
80-91
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: سلامت معنوی یکی از مفاهیم بنیادین در بیماری های مزمن است و رویکردی مهم در ارتقای سلامت عمومی افراد در نظر گرفته می شود. با توجه به اهمیت سلامت معنوی و نقش آن در ارتقای سلامت عمومی، پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط بین سلامت معنوی و سلامت عمومی در بیماران مبتلا به سرطان پستان مراجعه کننده به مرکز جامع کنترل سرطان دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی انجام شده است. روش کار: این پژوهش از نوع مقطعی است و جامعه ی آماری آن شامل 122 نفر از بیماران مبتلا به سرطان پستان مراجعه کننده به مرکز یادشده، در سال 1393 است. داده ها پس از جمع آوری ازطریق پرسش نامه های سلامت معنوی 20 سؤالی پالوتزیان [1] و الیسون [2] و سلامت عمومی 28 سؤالی؛ و تعیین روایی و پایایی آنها، به صورت خودایفا، تکمیل شد و با آزمون های تحلیل واریانس، همبستگی و رگرسیون خطی در سطح معنی داری کمتر از 05/0 تجزیه و تحلیل شد. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است. علاوه براین، نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: بر اساس یافته های پژوهش، سلامت معنوی بیشتر بیماران در حد متوسطی قرار دارد (8/37 درصد)؛ و بیشتر شرکت کنندگان در مطالعه (50 درصد)، دچار مشکل سلامت عمومی خفیفی هستند. همچنین در این پژوهش علاوه بر اینکه بین سلامت عمومی و مشخصات دموگرافیک (وضعیت تأهل، سطح تحصیلات، وضعیت درآمد و فعالیت جسمانی) سطح معنی داری وجود دارد، بین سلامت عمومی و سلامت معنوی بیماران نیز رابطه ی معنی داری دیده می شود. نتیجه گیری: با توجه به یافته ها، برای پیشگیری از آسیب های روانی در بیماران، ارتقای سلامت معنوی مبتلایان به سرطان پستان باید از اولویت های کادر بهداشتی و درمانی قرار گیرد.
مقایسه اضطراب مرگ، احساس تنهایی و دلبستگی به خدا، در بین بیماران سرطانی، بیماران قلبی و افراد سالم(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش ﺑا هدف مقایسه اﺿ ﻄﺮاب ﻣﺮگ، احساس تنهایی و دلبستگی به خدا، در بین بیماران سرطانی، قلبی و افراد سالم اﻧﺠﺎم ﺷﺪه اﺳﺖ. جامعه آماری شامل 612 بیمار سرطانی، 210 بیمار قلبی و 40 نفر افراد سالم بود. برای جمع آوری داده ها، از پرسش نامه های اضطراب مرگ تمپلر، احساس تنهایی UCLA و دلبستگی به خدا اثر بک و مک دونالد استفاده شد. آماره های مربوط به سه تحلیل واریانس تک متغیری، پس از تصحیح بنفرونی نشان داد که تفاوت میانگین هر سه متغیر در بین سه گروه معنی دار است. نتایج آزمون تعقیبی LSD نشان داد، میانگین نمرات احساس تنهایی در بیماران سرطانی به گونه معنی دار بالاتر از بیماران قلبی و افراد سالم است. اما میانگین نمره دلبستگی به خدا، در بیماران سرطانی و قلبی بالاتر از افراد سالم است. همچنین میانگین نمره اضطراب مرگ بیماران سرطانی، به گونه معنی داری بالاتر از بیماران قلبی و افراد سالم است.
بنیادهای نظری سبک زندگی از دیدگاه قرآن کریم(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، عبارت است از استخراج بنیادهای نظری سبک زندگی از دیدگاه قرآن کریم؛ سوال اصلی پژوهش این است که «سبک زندگی تجویزی قرآن، بر چه بنیادهائی بنا می شود و آن بنیادها، چگونه به یک مدل رفتاری امتداد می یابد؟» به منظور پاسخ گوئی به این سوال، با بهره گیری از روش توصیفی-تحلیلی به روش اسنادی در منابع قرآنی و بارویکرد تفسیریِ استنطاق از قرآن، بنیادهای نظری سبک زندگی مورد واکاوی واقع شده است. بعضی از دستاوردهای پژوهش عبارت است از اینکه مبانی سبک زندگی از دیدگاه قرآن کریم را می توان در چهار دسته: معرفت شناختی، هستی شناختی، انسان شناختی و ارزش شناختی مورد بررسی قرار داد؛ از بررسی مبانی هستی شناختی و انسان شناختی، «جهان بینی توحیدی» و از واکاوی مبانی ارزش شناختی، «چارچوب نظام ارزشی توحیدی» به دست آمد. با تبیین جهان بینی و نظام ارزشی توحیدی، «نگرش های سبک زندگی، جهت گرایش ها و استانداردهای انتخاب» شکل یافت که الگوهای رفتاری خاصی را شکل می دهد. در نهایت، رابطه بین مبانی و الگوهای رفتاری، در قالب یک مدل نمادین نمایش داده شد.