فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۴۱ تا ۳۶۰ مورد از کل ۶٬۰۱۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
Introduction: Quality of life (QOL) in cancer patients is more important than only being alive. In all types of the cancers because of disease, course of treatment and also complication of treatments, directly and indirectly patients’ QOL will change. So finding a way to improve QOL of cancer patients is one of the priority of our health system. One effective way is improvement of sense of coherence (SOC) which is one of the component of salthogenic medicine. In this research we want to know how much influence SOC has on QOL in cancer patients, in a systematic review. Methods and material: We aimed to do a systematic review so in our literature search strategy, we searched in some databases, such as pubmed, scopus, cochrane, web of science and Embase. Then appropriate studies in title, inclusion and exclusion criteria, were selected and their mark in Critical Appraisal Skills Program (CASP) criteria. 8 studies remained for us for our study. Then we extract the data and synthesis the results. Results: In this review, in most of the studies there was a strong association between SOC and QOL, but some confounders such as age, stage of cancer,… can increase or decrease the degree of this association. The differences between the kinds of questions in different questionnaires maybe made these differences. Conclusion: Taken together, there is a moderate correlation between SOC and QOL and some another factors can have effect on both of our variables .SOC can change cross sectional, so, we should do more research to find the factors that can improve the SOC in cancer patients.
بررسی کیفی انگاره های ذهنی نادرست از خداوند(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش، با هدف شناسایی خداانگاره های نادرست انجام شده است. پژوهش حاضر مطالعه ای کیفی از نوع تحلیل محتواست که اطلاعات آن، از طریق نمونه گیری مبتنی بر هدف و مصاحبه نیمه ساختاریافته، با 22 نفر از دانشجویان دختر مقطع لیسانس دانشگاه میبد، با حداکثر تنوع جمع آوری شده است. داده ها پس از 18 مصاحبه، به نقطه اشباع رسید، ولی برای حصول اطمینان تا 22 نفر ادامه یافت. پس از پیاده کردن مصاحبه های ضبط شده، به تحلیل داده ها، به روش تفسیری پرداخته شد و کدهای اولیه استخراج گردید. این کدها، براساس شباهت ها دسته بندی و طبقه بندی شده و در قالب مقولات شکل گرفتند. براساس یافته های پژوهش، 108 مفهوم در کدگذاری اولیه و 68 مقوله در کدگذاری باز به دست آمد که با حذف موارد تکراری، به 62 مفهوم و 18 مقوله تقلیل یافت. برخی از این کدها، عبارتند از: فهم استعاره ای از خداوند و صفات او، داشتن حس طلبکارانه نسبت به خداوند، خشمگین شدن خدا در برابر اعتراض به ناملایمات زندگی و... .
The comparison of health-related behaviors in individuals with and without COVID-19(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Objective: According to the importance of health precautions and preventive behaviors against COVID-19, the present study aimed to compare health-related behaviors in individuals with and without COVID-19. Methods: This study was causal-comparative and descriptive. The sample of the study was 30 persons with a history of COVID-19 infection and 61 normal individuals who were selected in available from men and women in Rasht in 1399. To collect data the Clark and et al compliance behaviors against COVID-19 questionnaire (2020) was used. Results: The results of multivariate analysis of variance showed that there were differences in health-related behaviors among individuals with and without COVID-19. In other words, the average of Perceived Invulnerability scores are higher in individuals with COVID-19 and Health Precautions and Health Importance in them, is less than normal individuals. Conclusions: These findings indicate that there are gaps in health behaviors related to COVID-19 area which awareness in this area can have a positive effect on the quality of health-related behaviors.
رابطه حمایت اجتماعی ادراک شده با استرس ثانویه و سلامت روانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۷
45 - 62
حوزه های تخصصی:
اختلال استرس پس از ضربه، یکی از مشکلات حاد و مزمن اختلالات روانی جانبازان جنگ تحمیلی به شمار می رود که علاوه بر ایجاد چالش در زندگی آن ها، می تواند بر سلامت روانی همسران آن ها نیز تأثیر بگذارد. هدف این مطالعه، بررسی رابطه حمایت اجتماعی ادراک شده با استرس ثانویه و سلامت روانی در همسران جانبازان اعصاب و روان بیمارستان روانپزشکی صدر تهران بود. نمونه آماری پژوهش، 192 نفر از همسران جانبازان اعصاب و روان مراجعه کننده به بیمارستان روانپزشکی صدر تهران در سال 1399 تشکیل دادند که به صورت نمونه گیری تصادفی سیستماتیک از بین این جامعه آماری انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده، پرسشنامه حمایت اجتماعی ادراک شده (زیمت، داهلم، زیمت و فارلی، 1988)، پرسشنامه استرس ثانویه (موتا، ژوسف، رز، سوزی و لیدرمن، 1997) و پرسشنامه 28 سوالی سلامت عمومی (گلدبرگ و هیلیر، 1979) بود. برای آزمون فرضیه ها، از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند گانه استفاده گردید. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد حمایت اجتماعی ادراک شده، قادر به پیش بینی استرس ثانویه و سلامت روانی در افراد مورد مطالعه بوده و به تنهایی توانسته است 3/33 درصد از تغییرات استرس ثانویه و 8/ 35 درصد از تغییرات استرس ثانویه و سلامت روانی را پیش بینی کند. لذا می توان گفت، حمایت اجتماعی ادراک شده، پیش بینی کننده معنی داری برای استرس ثانویه و سلامت روانی همسران جانبازان اعصاب و روان بوده و ارائه خدمات حمایت روانی به این گروه آسیب پذیر می تواند نقش بسزایی در تأمین سلامت روانی آن ها داشته باشد.
مقایسه اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و نوروفیدبک بر میزان و شدت علائم جسمی و تنظیم هیجانی بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۳۹)
121 - 144
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و نوروفیدبک بر میزان و شدت علائم جسمی و تنظیم هیجانی بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر انجام شد. روش: پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه پژوهش شامل تمامی زنان مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر مراجعه کننده به کلینیک های فوق تحصصی گوارش شهرستان قزوین در سال 1398 بود. 45 نفر از بیماران به صورت در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه گمارش شدند. فرم ملاک تشخیصی رم-3 و پرسشنامه تنظیم هیجانی (گروس و جان، 2003) قبل، بعد و دو ماه بعد از مداخله در مورد تمامی افراد نمونه اجرا گردید. گروه های آزمایش تحت شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و نوروفیدبک قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و نوروفیدبک بر کاهش میزان و شدت علائم جسمی و افزایش تنظیم هیجانی بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر مؤثر است (01/0>p). مقایسه میانگین های دو گروه آزمایش نشان داد تفاوت معناداری بین اثربخشی آن ها بر میزان و شدت علائم جسمی و تنظیم هیجانی بیماران وجود ندارد (05/0<p). نتیجه گیری: هر دو مداخله از طریق فنون خاص خود می توانند میزان و شدت علائم جسمی بیماران را کاهش و تنظیم هیجانی آن ها را افزایش دهند؛ بنابراین درمانگران می توانند از این مداخلات جهت کنترل علائم جسمی و هیجانی بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر استفاده کنند.
بازنمایی فرآیند نمود باور به خدا و روز قیامت در تاب آوری زلزله زدگان: یک مطالعه کیفی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
به دلیل افزایش بلایای طبیعی و آثار آن بر افراد، تأکید بر نقش عوامل معنوی در مواجهه با آنها افزایش یافته است؛ ولی هنوز پژوهش ها به روشنی به تبیین این عوامل نپرداخته اند. پژوهش حاضر با هدف بازنمایی فرآیند نمود باور به خدا و روز قیامت در تاب آوری زلزله زدگان سرپل ذهاب انجام شد. رویکرد این پژوهش کیفی و از نوع داده بنیاد بود. بدین منظور 27 نفر از زلزله زدگان کرمانشاه به روش نمونه گیری هدفمند و با استفاده از مصاحبه عمیق مورد مطالعه قرار گرفتند. داده ها پس از جمع آوری، ثبت و کدگذاری در قالب مقوله های اصلی دسته بندی و از راه فنون کدگذاری اشتراوس و کوربین، کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری گزینشی تحلیل شدند. براساس نتایج به دست آمده، باور به خدا و روز قیامت به عنوان مقوله هسته ای انتخاب شد. شرایط علّی عبارت از معرفت و توکل به خدا، اعتقاد به قضا و قدر الهی و اجرای عدالت بود. اتحاد و انسجام به عنوان شرایط زمینه ای و انجام فعالیت های مذهبی به عنوان شرایط واسطه ای انتخاب شد. راهبردهای مورد استفاده زلزله زدگان برای مقابله با زلزله و پیامدهای آن عبارت بود از: نوع دوستی و الگوگیری؛ درنهایت پذیرش و نگاه به زندگی به عنوان وسیله نه هدف به عنوان پیامد این الگو معرفی شد. این مطالعه تصویری روشن از فرایندها، پاسخ ها و بهبودی پس از بلایا ارائه کرد. یافته های این پژوهش می تواند به ایجاد پاسخ های مؤثر و سریع در بازماندگان بلایا کمک کند.
اثربخشی آموزش الگوی سبک زندگی علوی بر افزایش رضایت زناشویی زوجین دارای اختلافات زناشویی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، ترویج سبک زندگی علوی و تشویق زوجین به الگوگیری از سبک زندگی علوی، برای افزایش رضایت زناشویی می باشد. این پژوهش، از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه شاهد بود. جامعه آماری پژوهش، زوجین مراجعه کننده به مرکز مشاوره دانشگاه ملایر بودند که40 نفر به صورت تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایشی (20 نفر) و کنترل (20 نفر) جایگزین شدند. از ابزار پرسش نامه رضایت زناشویی آنریچ ESQ، به عنوان پیش آزمون پس آزمون در این پژوهش استفاده شد. سپس برنامه آموزشی الگوی سبک زندگی علوی، به عنوان متغیر مستقل در 8 جلسه یک ساعته به زوجین آموزش داده شد. داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته های پژوهش نشان داد که آموزش الگوی سبک زندگی علوی بر افزایش رضایت زناشویی زوجین دارای اختلافات زناشویی، تأثیر معناداری داشت. ازاین رو می توان گفت: ارائه آموزه های سبک زندگی مبتنی بر نهج البلاغه و سیره علوی، الگویی مناسب برای افزایش رضایت زناشوبی زوجین است.
The Role of Positivism and Intolerance of Uncertainty in the Students’ Fear of Covid-19(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Objective: Fear of Covid-19, is one of the subjects experienced by the mankind in 2019 for the reason that it threatened the physical health and life of the individuals, increased their stress and caused the incitation of a vast spectrum of psychological problems like anxiety and depression. Present study tries investigating the role of positivism and uncertainty intolerance in fear of Covid-19. Method: The study population included all the boy and girl university students studying in psychology, educational sciences and counseling majors of Payam-e-Noor University, Khuzestan Branch. Among students, 269 students were voluntarily selected through the social network of Whatsapp. The study method is correlational. The data have been gathered by the assistance of positivism, uncertainty intolerance and fear of Covid-19 questionnaires. Use was made of SPSS for analyzing the data. Result: Regression analysis indicated that positivism and uncertainty intolerance are predictors of fear of Covid-19 and that they account for 16% of the variance of fear of Covid-19 (P<0.05). Conclusions:The present study suggests it to the responsible officials that the prerequisite for reducing the thoughts hence the fear of Covid-19 is the shift from negative to positive attitude and that it is necessary to bring about a change from uncertainty intolerance to uncertainty tolerance.
مقایسه اثربخشی آموزش اتوژنیک و آموزش نظم دهی عاطفه بر تنظیم شناختی هیجان زنان مبتلا به کمردرد مزمن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۴۰)
91 - 110
حوزه های تخصصی:
مقدمه: کمردرد مزمن وضعیت پیچیده ای است که عوامل روانشناختی در آن دخیل هستند و فرد را مستعد مزمن شدن ناتوانی ناشی از آن و عدم پاسخ دهی به درمان های معمول می کنند. هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش اتوژنیک و آموزش نظم دهی عاطفه بر تنظیم شناختی هیجان زنان مبتلا به کمردرد مزمن بود. روش: پژوهش از نوع طرح های نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل است. از بین 60 نفر از بیماران مراجعه کننده به کلینیک درد که مایل به شرکت در پژوهش بودند؛ تعداد 33 نفر به روش نمونه گیری در دسترس، انتخاب و به طور تصادفی در 3 گروه 11 نفره جایگزین شدند. ابزارهای به کاررفته در این پژوهش شامل بسته کامل آموزش نظم دهی عاطفه (ART) و بسته آموزش اتوژنیک (AT) و همچنین پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (CERQ) بود. یافته ها: نتایج پژوهش حاکی از کاهش نمرات تنظیم شناختی هیجان منفی و زیرمقیاس های آن (سرزنش خود و دیگران، نشخ وار فک ری، فاج عه آمیز کردن و پذیرش) در بیماران مبتلا به کمردرد مزمن بود. نتیجه گیری: به نظر می رسد هر دو مداخله ART و AT از طریق مکانیزم های یکسانی با ایجاد تغییرات فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی بدن توانسته اند باعث نظم دهی هیجان های منفی در افراد مبتلا به کمردرد شوند.
اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر کاهش نشخوار فکری، تحمل پریشانی و احساس انسجام در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس (ام اس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر کاهش نشخوار فکری، تحمل پریشانی و احساس انسجام در بیماران مبتلا به ام اس بود. طرح این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر روش اجرا طرح نیمه تجربی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه ی بیماران زن مراجعه کننده به انجمن ام اس تهران در سال 1398 بودند که با توجه به ملاک های ورود و خروج به مطالعه و پس از غربالگری اولیه (تکمیل پرسشنامه های مرحله پیش آزمون)، 30 بیمار زن به شیوه در دسترس انتخاب و با گمارش تصادفی در دو گروه 15 نفره آزمایش و کنترل قرار گرفتند. ابزارهای گردآوری داده ها شامل پرسشنامه های نشخوار ذهنی- تامل نیما قربانی (RRS)، تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (DTS) و حس انسجام آنتونووسکی (SOC) بود. تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل کواریانس چندمتغیره و نرم افزار 25spss انجام گرفت. نتایج پژوهش بیانگر آن است که میان گروه آزمایش و کنترل از لحاظ نشخوار ذهنی، تحمل پریشانی و حس انسجام تفاوت معنی داری در سطح (0.001> P) وجود دارد. درمان مبتنی بر شفقت یکی از درمان های حوزه روان شناسی موج سوم است که موجب کاهش نشخوار ذهنی و افزایش در تحمل پریشانی و احساس انسجام بیماران مبتلا به ام اس شده است.
الگوی ارتباطی تاب آوری و ذهن آگاهی با بهزیستی هیجانی با نقش واسطه ای تنظیم هیجان در بیماران سرطانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۳۹)
67 - 84
حوزه های تخصصی:
مقدمه: بیماری سرطان بر جنبه های مختلف کیفیت زندگی بیمار ازجمله وضعیت روحی، روانی، اجتماعی و اقتصادی تأثیر دارد. هدف پژوهش حاضر، ارزیابی الگوی ارتباط ذهن آگاهی و تاب آوری با بهزیستی هیجانی با نقش واسطه ای تنظیم هیجان در بیماران سرطانی بود. روش: روش اجرای این پژوهش توصیفی و طرح پژوهش همبستگی از نوع الگویابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری در این پژوهش شامل بیماران سرطانی در سال 1399 بود که به شکل نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. نمونه پژوهش شامل 200 نفر (زن و مرد) از بیماران سرطانی در بیمارستان امام حسین (ع) شهر تهران بود. برای جمع آوری داده ها از فرم کوتاه مقیاس ذهن آگاهی فرایبرگ سوئر و همکاران (2011)، فرم کوتاه مقیاس تاب آوری (واگنیلد و یانگ، 2009)، پرسشنامه تنظیم هیجان گروس و جان (2002) و مقیاس بهزیستی ذهنی کی یز و ماگیارمو (2003) استفاده گردید. جهت تحلیل روابط واسطه ای از روش بوت استرپ استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد ذهن آگاهی و تاب آوری بر بهزیستی هیجانی اثر مستقیم و معنی دار دارد. اثر مستقیم ذهن آگاهی و تاب آوری بر تنظیم هیجان نیز معنادار بود. نقش واسطه ای تنظیم هیجان در رابطه بین ذهن آگاهی و تاب آوری با بهزیستی هیجانی معنادار نبود. نتیجه گیری: نتایج پژوهش برای متخصصان و روانشناسان حوزه سلامت تلویحات کاربردی داشته و می توان نتیجه گرفت که ذهن آگاهی و تاب آوری بر بهزیستی هیجانی بیماران سرطانی اثر مستقیم دارند.
بایسته های مشاوره با جنس مخالف با رویکرد اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی بایسته های مشاوره با جنس مخالف با رویکرد اسلامی به روش توصیفی-تحلیلی صورت گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد مشاوره باجنس مخالف با شرایطی مجاز است. بررسی دیدگاه اسلامی در این خصوص در مقابل دو دیدگاه سخت گیرانه و سهل گیرانه، «رویکردی معتدلانه» به مشاوره با جنس مخالف دارد. همچنین یافته های پژوهش در بررسی بایسته های مشاوره با جنس مخالف حاکی از آن است که مواردی همچون «تقوامداری»، «انتخاب مکان مناسب»، «التزام به نگاه عفیفانه»، «التزام به پوشش مناسب»، «پرهیز از آرایش»، «التزام به گفتگوی عفیفانه»، «اختصار و اکتفا به حد ضرورت»، «کنترل روابط همدلانه» از جمله مهم ترین بایسته مشاوره با جنس مخالف است. بنابراین رویکرد اسلامی در مشاوره تفاوت محسوسی از باید و نبایدهای تحقق سالم مشاوره با جنس مخالف را نتیجه می دهد.
اثر مهارتهای شغلی بر خشنودی شغلی با نقش میانجی گر فرسودگی شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خشنودی شغلی نگرشی است که موجب بهبود بهره وری، افزایش انگیزه و توانمندی کارکنان می شود، لذا شناخت عوامل مؤثر بر آن و توجه به مهارت شغلی می تواند زمینه افزایش خشنودی شغلی را فراهم نماید. هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر مهارت شغلی بر خشنودی شغلی با نقش میانجی فرسودگی شغلی می باشد. جامعه آماری این تحقیق شامل کارکنان اقماری دکل های حفاری 61 و 69 فتح متعلق به شرکت ملی حفاری ایران بود. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده، 109 نفر انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها با استفاده از پرسش نامه های استاندارد بوده است. جهت سنجش روایی از آزمون روایی محتوایی و روایی سازه و برای سنجش پایایی نیز از آزمون های آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی در نرم افزار پی.ال.اس استفاده گردید. یافته ها رابطه مهارت شغلی با خشنودی شغلی و فرسودگی شغلی و رابطه فرسودگی شغلی با خشنودی شغلی را تأیید کرد. همچنین، یافته ها حاکی از آن بود که مهارت شغلی از طریق نقش میانجی گر فرسودگی شغلی، بر خشنودی شغلی کارکنان ملی حفاری ایران اثر غیرمستقیم دارد. نتایج پژوهش بیانگر آن است که با توجه به مشخص شدن رابطه بین خشنودی شغلی با فرسودگی شغلی و مهارت شغلی، مدیران برنامه هایی جهت افزایش خشنودی شغلی کارکنان و احساس خودکارآمدی اجرا نمایند و زمینه کاهش فرسودگی شغلی را فراهم نمایند.
عوامل سازمانی مؤثر بر خلاقیت سازمانی: یک مطالعه فراتحلیل در برخی سازمان های ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محیطِ در حال تغییر و دگرگونی، سازمان ها را ملزم به توجه به خلاقیت و نوآوری می کند. سازمان ها باید به طور مداوم خلاق باشند تا بتوانند مزیت رقابتی داشته باشند. هدف تحقیق حاضر بررسی عوامل مؤثر بر خلاقیت به روش فراتحلیل در سازمان های ایرانی است، تا از این طریق بتوان با یکپارچه سازی پژوهش های مجزای انجام شده در زمینه خلاقیت، عوامل مؤثر بر آن را شناسایی و اندازه اثر هریک از عوامل و میزان همگنی مطالعات انجام شده را مشخص نمود. روش پژوهش، فراتحلیل است. بدین منظور از نرم افزار CAM2 استفاده شده است. در جستجوی اولیه با معیارهای ورود سال پژوهش و زبان پژوهش از پایگاه های داده مورد بررسی 1687 سند مرتبط با موضوع یافت گردید. پس از آن، با معیارهای درون گنجی 170 پژوهش گزینش و در فرایند فراتحلیل وارد شده است. یافته های پژوهش نشان داد که در سطح اطمینان 95 درصد عوامل سازمانی تأثیر معنی داری بر خلاقیت سازمانی داشته و توانسته 52/0 درصد از تغییرات خلاقیت سازمانی را تبیین کند. همچنین، نتایج آزمون ناهمگونی نشان دهنده آن بود که بین مطالعات مورد بررسی ناهمگنی وجود دارد که به همین جهت از اندازه اثر تصادفی استفاده شد. نمودار قیفی نیز حاکی از آن است که خطای استاندارد پایین و سوگیری نسبتاً کم است، که درواقع بیانگر توزیع نرمال و تصادفی است و خطای مشاهده شده نیز ناشی از انواع اریب احتمالی می باشد. نتایج این پژوهش نشان دهنده آن بود که از میان متغیرهای بررسی شده فرهنگ بوروکراسی، فرهنگ سلسله مراتبی، پیچیدگی شغل، راهبرد رفتارمحور، تفویض اختیار با مقدار معنی داری P>0.05، بدون تأثیر بر خلاقیت سازمانی گزارش شده است. همچنین متغیرهای استراتژی و سیاست های دانش محور و فرهنگ قبیله ای با اندازه اثرهای 65/0 و 63/0، بیشترین درصد تغییرات خلاقیت در سازمان های ایرانی، و متغیر رهبری عملگرا با اندازه اثر 17/0 کمترین درصد تغییرات خلاقیت در سازمان های ایرانی را تبیین کرده است. نتایج نشان می دهد تلاش برای بهبود فرهنگ سازمانی به ویژه غنی سازی فرهنگ قبیله ای و هم چنین تدوین استراتژی های مدیریت دانش سازمانی و برنامه ریزی برای اجرای این استراتژی ها تأثیر قابل توجهی بر توسعه خلاقیت سازمانی در سازمان های ایرانی خواهد داشت.
رابطه هوش هیجانی با کارآفرینی سازمانی: نقش میانجی اشتیاق شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه کارآفرینی سازمانی به سرعت در حال تبدیل شدن به یک سلاح قدرتمند برای بسیاری از سازمان ها به منظور ایجاد مزیت رقابتی می باشد. پژوهش حاضر به بررسی رابطه هوش هیجانی و کارآفرینی سازمانی با توجه به نقش میانجی اشتیاق شغلی پرداخته است. این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. کلیه کارکنان شرکت نفت فلات قاره ایران به تعداد 1100 نفر جامعه آماری پژوهش را تشکیل می دهند که 285 نفر از آن ها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار تحقیق شامل پرسشنامه های استاندارد اشتیاق شغلی سلانوا و شوفیلی (2002)، کارآفرینی سازمانی مارگاریت هیل (2003) و هوش هیجانی افزلور و ماینورس (2003) بود. برای بررسی روایی پرسشنامه ها از ضرایب روایی همگرا و واگرا استفاده شد .پایایی پرسشنامه ها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار PLS و الگویابی معادلات ساختاری استفاده گردید. نتایج تحقیق نشان داد که بین هوش هیجانی با کارآفرینی سازمانی و اشتیاق شغلی رابطه وجود دارد. بین کارآفرینی سازمانی و اشتیاق شغلی نیز رابطه معنی دار بود. همچنین، نتایج نشان داد که رابطه غیر مستقیم کارآفرینی سازمانی از طریق اشتیاق شغلی با هوش هیجانی از رابطه مستقیم آن بیشتر است. لذا می توان نتیجه گیری کرد که با توجه به رابطه هوش هیجانی با کارآفرینی سازمانی و با در نظر گرفتن تأیید نقش واسطه ای اشتیاق شغلی، مدیران می توانند با توجه هرچه بیشتر به اشتیاق شغلی کارکنان شرایط لازم را برای کارآفرینی سازمانی فراهم سازند.
فراوانی شکوفایی در دانش آموزان سرآمد براساس مدل های مختلف بهزیستی: آیا تفاوتی براساس جنسیت وجود دارد؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر، فراوانی شکوفایی در دانش آموزان سرآمد مبتنی بر چهار مدل شکوفایی بررسی شد. پژوهش حاضر از نوع مطالعات توصیفی - مقایسه ای بود. نمونه پژوهش شامل ۵۹۲ دانش آموز پسر (226 نفر) و دختر (366 نفر) سرآمد دوره اول متوسطه (رده سنی ۱۵-۱۳ ساله) شهرستان تبریز در سال تحصیلی 99-1398 بودند. شرکت کنندگان به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و چهار مقیاس مختلف شکوفایی را تکمیل کردند. برای تحلیل داده ها از تحلیل جدول متقاطع˓ آزمون مک نمار˓ آزمون کوکران کیو و آزمون خی دو استفاده شد. نتایج تفاوت هایی در فراوانی شکوفایی مبتنی بر مدل های شکوفایی نشان دادند: ۳/۵۳ درصد (مبتنی بر مدل هوپرت و سو)، ۱/۶۳ درصد (مبتنی بر مدل داینر و همکاران)، ۴/۶۸ درصد (مبتنی بر مدل کیز) و ۵/۷۲ درصد (مبتنی بر مدل سلیگمن). همچنین، نتایج پژوهش حاضر حاکی از تفاوت فراوانی شکوفایی در میان دانش آموزان دختر و پسر سرآمد بود؛ این تفاوت به نفع دانش آموزان پسر بود. نتایج تحلیل جدول متقاطع درصد توافق خوبی بین مقیاس های باتلر و کرن و کیز (%۶/۹۱)، داینر و همکاران و هوپرت و سو (%۸۶)، باتلر و کرن و هوپرت و سو (%۲/۸۰)، هوپرت و سو و داینر و همکاران (% ۸۰) و هوپرت و سو و کیز (%۷۹) نشان دادند. درصد توافق بین مقیاس های داینر و همکاران و کیز (۷۰%) و داینر و همکاران و باتلر و کرن (۵%/۷۲) متوسط بود. نتایج نشان دادند تشخیص شکوفایی بستگی زیادی به مقیاس به کاررفته و ترکیب مؤلفه های مختلف دارد.
رابطه دین داری و تاب آوری با بهزیستی روانی در همسران جانبازان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۷ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
81-94
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: جنگ معمولاً پیامدهای گسترده فردی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی دارد که تأثیر بسیاری بر مشکلات جسمی و روانی می گذارد. ازاین رو، هدف از این پژوهش تعیین رابطه دین داری و تاب آوری با بهزیستی روانی در همسران جانبازان شهر کرج بود. روش کار: روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری 3750 نفر از همسران جانبازان شهر کرج بود که از میان آنان نمونه ای به تعداد 249 نفر در سال 1398 با توجه به فرمول کوکران به روش دردسترس انتخاب شد. ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه دین داری سراج زاده و همکاران، پرسش نامه تاب آوری کونور و دیویدسون و پرسش نامه بهزیستی روان شناختی ریف بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از آزمون آماری همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه به روش گام به گام استفاده شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: یافته ها نشان می دهد بین مؤلفه های دین داری با بهزیستی روانی رابطه مثبت و معنی داری در مقدار 01/0 وجود داشت. همچنین از بین پنج مؤلفه مربوط به تاب آوری، تنها بین سه مؤلفه تأثیرات معنوی، تحمل عاطفه منفی و پذیرش مثبت با بهزیستی روانی رابطه خطی معنا داری وجود داشت و متغیّرهای شایستگی فردی و کنترل، در تبیین بهزیستی روانی همسران جانبازان نقشی نداشتند. نتیجه گیری: با توجه به اینکه متغیّرهای دین داری و تاب آوری پیش بینی کننده های معناداری برای بهزیستی روانی هستند، می توان با ایجاد ظرفیت هایی در موقعیت های آموزشی، بهزیستی روانی همسران جانبازان را ارتقا بخشید.
بررسی دیدگاه کارآموزان، کارورزان، دستیاران و اعضای هیئت علمی بالینی درباره اخلاق حرفه ای بالینی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۷ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
112-123
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: آموزش و رعایت اصول اخلاق حرفه ای در رشته های بالینی پزشکی همواره کانون توجه است. ازاین رو، هدف این تحقیق تعیین دیدگاه کارآموزان، کارورزان، دستیاران بالینی و اعضای هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی مازندران درباره اهمیت رعایت شاخص های اخلاق حرفه ای در بخش های بالینی بوده است. روش کار: این مطالعه از نوع مقطعی-توصیفی است. جامعه آماری پژوهش تمامی کارآموزان، کارورزان، دستیاران بالینی و اعضای هیئت علمی بالینی دانشگاه علوم پزشکی مازندران به تعداد 380 نفر در سال ۹۷-1396 بودند که از میان آنان320 نفر به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و به پرسش نامه اخلاق حرفه ای بالینی به روش خودایفا پاسخ دادند. سؤالات مقیاس در پنج حیطه وظیفه شناسی، احترام به دیگران، تعالی شغلی، شرافت و درستکاری و نوع دوستی مشخص شده بود. برای تحلیل میانگین داده های کمّی از آزمون تی و آنوا و برای متغیّرهای کیفی از آزمون کای دو استفاده شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: شرکت کنندگان در پژوهش حاضر 320 نفر (84 درصد) بودند که 163 نفر (9/50 درصد) از آنان را زنان تشکیل دادند. میانگین سنی شرکت کنندگان نیز 4/6±8/26 بود. توزیع فراوانی افراد به این ترتیب بود که 128 نفر (40 درصد) کارآموز، 127 نفر (7/39 درصد) کارورز، 51 نفر (5/17 درصد) دستیار و 9 نفر (8/2 درصد) استاد بودند. علاوه براین، 1/84 درصد از شرکت کنندگان به کارنبردن جملات تحقیرآمیز نسبت به بیماران را گزینه مهم اخلاق حرفه ای بالینی می دانستند و دیدگاه زنان و مردان نیز در اهمیت گویه های اخلاقی تفاوتی نداشت (844/0P<) ولی کارآموزان، کارورزان، دستیاران و استادان درباره اهمیت کدهای اخلاقی اختلاف معنی داری داشتند (035/0>P). نتیجه گیری: از دیدگاه مشارکت کنندگان بالینی، برخی از گویه ها مثل احترام به بیماران اهمیت بالاتری داشت ولی در حیطه تعالی شغلی کم اهمیت بود. ازاین رو، تقویت انگیزه های درونی و بیان جایگاه شاخص های اخلاق حرفه ای بالینی در برنامه های آموزشی بالینی برای برخی از موارد گزارش شده کم اهمیت، توصیه می شود.
سنجش میزان تأثیرپذیری سلامت عمومی دانشجویان دانشگاه پیام نور خوی بر اساس اعتقادات دینی و آگاهی اجتماعی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۷ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
34-46
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: دانشجویان از نظر اهمیت و اثر مستقیمی که بر رشد، توسعه و پیشرفت جامعه دارند و از نیروهای کارآمد و متخصص برای آینده جامعه محسوب می شوند و به جهت شرایط خاص دوره دانشجویی ازجمله دوری از خانواده، واردشدن به مجموعه ای بزرگ و پرتنش، مشکلات اقتصادی، حجم زیاد دروس و رقابت های فشرده نیاز بیشتری به سلامت عمومی، روحی و روانی دارند. از سویی، به نظر می رسد رابطه ای بین سلامت عمومی با اعتقادات دینی و آگاهی اجتماعی در دانشجویان وجود دارد. ازاین رو، هدف پژوهش حاضر بررسی نقش اعتقادات دینی و آگاهی اجتماعی در پیش بینی سلامت عمومی، روحی و روانی دانشجویان دانشگاه پیام نور خوی بود. روش کار: پژوهش حاضر از نوع توصیفی است. جامعه آماری پژوهش دانشجویان عادی مقطع کارشناسی دانشگاه پیام نور خوی بود که با فرمول تاباچنیک و فیدل نمونه ای به حجم 120 نفر (60 دختر و 60 پسر) در سال تحصیلی 99-1398 به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شد. ابزارهای جمع آوری داده ها پرسش نامه 28 سؤالی سلامت روان گلدبرک، پرسش نامه 25 سؤالی نگرش مذهبی براهنی و پرسش نامه 21 سؤالی هوش اجتماعی ترومسو بود و نتایج آن با استفاده از رگرسیون چندمتغیّری و همبستگی پیرسون تجزیه و تحلیل شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلف مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده است. یافته ها: بیشترین سن دانشجویان بررسی شده در پژوهش مربوط به گروه 25-20 سال (3/78 درصد) و بیشترین تعداد دانشجویان مربوط به رشته های فنی بود. یافته ها نشان داد که بین اعتقادات دینی و سلامت عمومی، روحی و روانی و نیز آگاهی اجتماعی و سلامت عمومی رابطه معناداری وجود داشت (71/0R= و 01/0(P<. نتیجه گیری: هرچقدر اعتقادات و عقاید دینی افراد بالاتر باشد، سلامت عمومی بهتری خواهند داشت و همچنین افرادی که آگاهی و دانش اجتماعی بالاتری دارند، میزان سلامت عمومی بهتر و مناسب تری خواهند داشت.
تأثیر آموزش راه های معنایابی بر اساس آموزه های قرآنی بر میزان شادمانی دین پژوهان دختر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۷ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
90-102
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: بامعنابودن موجب شادی می شود و به اشخاص اجازه می دهد رویدادها را تفسیر کنند و درباره نحوه زندگی و خواسته های انسان در زندگی برای خویش ارزش هایی تدارک ببینند. ازآنجاکه آیات الهی راه و روش زندگی معنادار را ارائه نموده است، پژوهش حاضر به منظور بررسی تأثیر راه های معنایابی بر اساس آموزه های قرآنی بر میزان شادمانی دین پژوهان دختر شهر قم صورت گرفته است. روش کار: این پژوهش از نوع نیمه تجربی همراه با پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل است که به صورت مشاوره گروهی و در هشت جلسه برگزار شده است. جامعه آماری پژوهش تمامی دین پژوهان دختر شهر قم در نیم سال اول تحصیلی 98-1397 و نمونه پژوهش 60 دین پژوه دختر با دامنه سنی 18 تا 25 در مقطع کارشناسی بود که به صورت داوطلبانه در مشاوره گروهی ثبت نام نمودند و به صورت تصادفی در دو گروه 30 نفره کنترل و آزمایش قرار گرفتند. ابزار پژوهش پرسش نامه شادمانی آکسفورد بود. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و تحلیلی (تحلیل کوواریانس) استفاده شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: تحلیل داده ها نشان می دهد که میانگین نمرات شادمانی گروه آزمایش قبل از مداخله 40/31 + 51/94 و بعد از مشاوره گروهی 87/14 + 13/130 تغییر کرد. بنابراین میانگین گروه آزمایش در مرحله پس آزمون بیشتر بود. درنتیجه راه های معنایابی بر اساس آموزه های قرآنی بر میزان شادمانی دین پژوهان مؤثر بوده است (001/0P<). نتیجه گیری: ازآنجاکه آیات الهی راه و روش زندگی معنادار را به بهترین شیوه تبیین نموده است پیشنهاد می شود در آموزش های مؤسسات آموزشی از مفاهیم این آیات برای ایجاد شادمانی در دانش آموزان، دانشجویان و دین پژوهان استفاده شود.