فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۸۱ تا ۱٬۷۰۰ مورد از کل ۱٬۸۳۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
یکی از اهداف مهم دوره پیش دبستانی برای بسیاری از دانش آموزان با آسیب بینایی، یادگیری خواندن و نوشتن خط بریل به عنوان اصلی ترین ابزار سواد آموزی است. بریل آموزی فرآیندی است که با آموزش مهارت های پیش بریل شروع می شود و شامل فعالیت هایی برای افزایش آ گاهی و ادراک حسی کودکانی است که خواندن و نوشتن را به خط بریل یاد خواهند گرفت. این مقاله با استناد به دانش موجود در منابع این حوزه و تجارب زیسته ی نگارنده در کار با دانش آموزان با آسیب بینایی نوشته شده است تا چارچوبی منطقی برای آموزش بریل به این گروه از دانش آموزان در دوره پیش دبستان ارائه کند.
تاثیر آموزش از طریق رایانه بر مهارت گفت و شنود انگلیسی در دانش آموزان مبتلا به اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر آموزش از طریق رایانه بر مهارت گفت و شنود انگلیسی در دانش آموزان مبتلا به اوتیسم با عملکرد پایین در مقایسه با روش آموزش از طریق کتاب درسی انجام شد. روش: این پژوهش با استفاده از روش ترکیبی (کمی-کیفی) و با طرح مطالعه موردی انجام شد. جامعه آماری دانش آموزان مدارس پسرانه ویژه اوتیسم در شهر تهران در پایه هفتم متوسطه پیش پیش حرفه ای با سطح آموزش پذیری بالاتر در سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۰ بودند. شش دانش آموز با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای تعیین همسطح بودن نمونه ها از آزمون کافمن (۲۰۰۴، ویرایش دوم) استفاده شد. نمونه ها به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. دانش آموزان گروه آزمایشی با استفاده از برنامه رایانه ای محقق ساخته و دانش آموزان گروه کنترل با استفاده از کتاب درسی آموزش دیدند. یافته ها: نتایج نشان داد که میزان تقلید جملات، تشخیص نقش و محیط گفت و شنود در گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل به طور معنادار افزایش یافته است. نتایج آزمون پیگیری ماندگاری این تاثیرات را نشان داد. بررسی کیفی پاسخ های والدین به سوالات مصاحبه بیانگر تاثیر برنامه رایانه ای بر ایجاد انگیزش مشارکت در گفت و شنود انگلیسی بود. نتیجه گیری: با در نظر گرفتن ضعف دانش آموزان مبتلا به اوتیسم در مهارت گفت و شنود، و با توجه به تاثیرات مثبت برنامه رایانه ای بر این مهارت در آنان، می توان استفاده از آموزش رایانه ای را برای تدریس گفت و شنود انگلیسی توصیه کرد.
بازداری پاسخ، توجه پایدار و ابعاد همدلی در کودکان با اختلالات رفتاری برون نمود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال های رفتاری برون نمود از شایع ترین اختلال های روان پزشکی دوره ی کودکی است. از جمله مؤلفه های روان شناختی که در این کودکان تحت تأثیر قرار می گیرد، کارکردهای اجرایی و همدلی است. از این رو هدف پژوهش حاضر، بررسی بازداری پاسخ، توجه پایدار و ابعاد همدلی در کودکان با اختلال های رفتاری برون نمود بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع علی-مقایسه ای است. جامعه ی آماری شامل دانش آموزان دوره ی ابتدایی )سنین 8 تا 12 سال( شهر تبریز در سال تحصیلی 97 - 98 بود که تعداد 100 کودک با اختلال های رفتاری برون نمود ) 50 دختر و 50 پسر( و 100 کودک فاقد اختالل ) 50 دختر و 50 پسر( به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه علائم مرضی کودکان فرم معلم، آزمون های استروپ و عملکرد پیوسته، و مقیاس همدلی دادس استفاده شد. نتایج با روش تحلیل واریانس چند متغیری در نرم افزار SPSS20 تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بازداری پاسخ، توجه پایدار، همدلی سرد و گرم در کودکان با اختلال های رفتاری برون نمود ضعیف تر از کودکان فاقد اختلال است ) 57 / .) p > 0/05 ،F =40 نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که کارکرد های اجرایی و همدلی در کودکان با اختلال های رفتاری برون نمود آسیب می بینند. شناسایی و فهم این عوامل می تواند به درک بهتر این اختلال و ارائه ی راهکارهای مختلف درمانی کمک کند.
طراحی برنامه بازی درمانی زبان شناختی ساختارمند، ویژه اختلال خواندن: مبانی و راهکارها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: بازی درمانی زبان شناختی یک مداخله باساختار و مبتنی بر هسته زبان شناختی خواندن است که می تواند برای دانش آموزان با اختلال خواندن مناسب سازی و اجرا شود. هدف بررسی حاضر، ارایه مبانی نظری و راهکار و اصول طراحی بازی درمانی زبان شناختی برای توانمندسازی معلمان و مشاوران مرتبط با خدمات آموزشی و توان بخشی کودکان با اختلال خواندن است. یافته ها: بررسی مبانی نظری نشان می دهد، خواندن دارای یک هسته زبان شناختی است که رمزگشایی و معنادهی دو مؤلفه اصلی آن است لذا بازی درمانی برای اختلال خواندن باید بصورت هدفمند بر هسته زبان شناختی متمزکز شود، پژوهش های متعددی نشان از سودمندی و اثربخشی مداخلات در حوزه آ گاهی واج شناختی، معناشناسی و نحو و درک مطلب است. در نوشتار حاضر، مؤلفه های اصلی و فرعی هسته زبان شناختی تبین شده و علاوه بر آن نمونه هایی از بازی های پیشنهادی برای هر مورد ارایه شده است و در نهایت اصول و راهکارهایی برای مناسب سازی و بازطراحی و اجرای مداخلات بازی درمانی زبان شناختی برای اختلال خواندن ارایه شده است. نتیجه گیری: تحریک و به چالش کشیدن هدفمند هسته زبان شناختی خواندن از طریق بازی، منطق زیربنایی طراحی مداخلات بازی درمانی زبان شناختی است و معلمان و مشاوران می توانند با درک مناسب از ماهیت و هسته زبان شناختی اختلال خواندن و به مناسب سازی و اجرای نمونه بازی های ارایه شده در مقاله حاضر مبادرت ورزند.
اثربخشی برنامه مداخله ای تعامل همه جانبه با رویکرد حسی بر رفتارهای چالش انگیز کودکان با اختلال اتیسم عملکرد پایین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی برنامه مداخله ای تعامل همه جانبه با رویکرد حسی بر رفتارهای چالش انگیز کودکان با اختلال اتیسم عملکرد پایین انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمام کودکان با اختلال اتیسم عملکرد پایین مراکز نگهداری و توان بخشی شهر کرج در سال تحصیلی 1399 بود. روش: روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. حجم نمونه 12 کودک با اختلال اتیسم عملکرد پایین از مرکز کهریزک بودند که با روشنمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش و کنترل به شیوه تصادفی گمارش شدند. پس از آن گروه آزمایش به مدت 10 جلسه 40 دقیقه ای برنامه مداخله ای تعامل همه جانبه با رویکرد حسی را دریافت کردند و گروه کنترل در انتظار آموزش مانند و جهت رعایت اخلاق پژوهش بعد از اتمام پژوهش، گروه کنترل نیز آموزش دریافت نمود. یافته ها: برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس یک راهه ( ANCOVA ) استفاده شد. یافته ها نشان داد که برنامه مداخله ای تعامل همه جانبه با رویکرد حسی موجب کاهش رفتارهای چالشی گروه آزمایش شد. نتیجه گیری: با توجه به یافته های این پژوهش می توان از برنامه مداخله ای تعامل همه جانبه با رویکرد حسی به منظور کاهش رفتارهای چالش انگیز کودکان با اختلال اتیسم عملکرد پایین به عنوان یک روش مداخله ای مفید بهره برد.
اثربخشی آموزش خانواده محور مبتنی بر مدیریت رفتاری والدین بر نشانه های بالینی و عملکرد تحصیلی کودکان واجد اختلال نقص توجه/بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تدوین برنامه آموزشی خانواده محور مبتنی بر مدیریت رفتاری والدین و بررسی اثربخشی آن بر نشانه های بالینی و عملکرد تحصیلی کودکان واجد اختلال نقص توجه/بیش فعالی انجام شد. روش: این مطالعه با روش نیمه آزمایشی و گمارش تصادفی با پیش آزمون، پس آزمون اجرا شد. جامعه آماری تمامی کودکان واجد اختلال نقص توجه/بیش فعالی دبستان های شهر قزوین و والدین آنها بودند که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، تعداد 40 نفر از آنها انتخاب شدند و با استفاده از روش جایگزینی تصادفی دردو گروه 20 نفری برای هریک از گروه های آزمایشی و کنترل قرار گرفتند. به منظور ارزیابی نشانه های بالینی اختلال از مقیاس درجه بندی والدین و معلم (SNAP – IV) استفاده شد. از آزمون پیشرفت تحصیلی محقق ساخته هم به منظور ارزیابی عملکرد تحصیلی استفاده شد. والدین گروه آزمایش در ده جلسه آموزش مدیریت رفتاری مبتنی بر رویکرد رفتاری شرکت داده شدند. برای تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس چندمتغیره استفاده شد. یافته ها: مطالعه حاضر نشان داد که مداخله های خانواده محور مبتنی بر آموزش مدیریت رفتاری به والدین دارای کودکان واجد نقص توجه/بیش فعالی به طور معناداری (01/0>P ) اثر بخش بوده و نشانه های بالینی اختلال را درکودکان آنهاکاهش داد. همچنین در بهبود عملکرد تحصیلی این کودکان، مؤثربود (01/0>P). نتیجه گیری: بنابراین می توان از این برنامه به منظور بهبود نشانه های بالینی و عملکرد تحصیلی چنین کودکانی بهره گرفت. به این ترتیب برنامه ریزی برای استفاده از برنامه مدیریت رفتاری برای آنها اهمیت ویژه ای دارد.
بررسی تأثیر روش های آموزش انفرادی بر عزت نفس، انگیزش تحصیلی و عملکرد خواندن دانش آموزان نارساخوان مقطع ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی تأثیر روش های آموزش انفرادی (یادگیری در حد تسلط و آموزش خصوصی) بر عزت نفس، انگیزش تحصیلی و عملکرد خواندن دانش آموزان نارساخوان مقطع ابتدایی انجام گرفت. روش: روش پژوهش، شبه تجربی و از نوع طرح پیش آزمون- پس آزمون با دو گروه آزمایش و گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش را تمام دانش آموزان پایه های چهارم و پنجم ابتدایی دارای اختلال یادگیری ویژه از نوع خواندن تشکیل می دهند که به روش نمونه گیری هدفمند، 32 نفر انتخاب شدند و پس از تکمیل پرسشنامه عزت نفس کوپراسمیت (SEI)، مقیاس تجدیدنظر شده هوش وکسلر، آزمون خواندن و نارساخوانی نما و پرسشنامه انگیزش تحصیلی هرمنس به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و گواه (16 نفر برای هر گروه) قرار گرفتند. مداخله آموزشی در 8 جلسه به مدت یک ماه برای گروه آزمایش ارائه شد و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکردند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس و با نرم افزارSPSS نسخه ۲6 تحلیل شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد دانش آموزانی که آموزش های انفرادی را دریافت کرده بودند، در انگیزش تحصیلی، عزت نفس و عملکرد خواندن در مقایسه با گروهی که آموزش انفرادی را دریافت نکرده بودند، نمره بیشتری کسب کرده اند. نتیجه گیری: روش های آموزش انفرادی بر انگیزش تحصیلی، عزت نفس و عملکرد خواندن دانش آموزان مبتلا به نارساخوانی تأثیر مثبت دارد. از این رو می توان اذعان کرد که از روش های آموزش انفرادی می توان به منزله برنامه آموزشی اثربخش برای حل مسائل این دانش آموزان در مقطع ابتدایی بهره گرفت.
خواندن در افراد با نشانگان دان: «مسیر دیداری» یا «مسیر واج شناختی»؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: بسیاری از افراد با نشانگان دان خواندن را تا حدودی یاد می گیرند ولی نحوه یادگیری خواندن در آنها، در بین پژوهشگران جای بحث بوده است. برخی از پژوهشگران مدعی بودند که با توجه به نقایص واج شناختی افراد با نشانگان دان و توانایی های دیداری-فضایی قوی تر این افراد، آنها برای یادگیری خواندن بر «مسیر دیداری » تکیه دارند و برخی دیگر، نشان دادند که «مسیر واج شناختی » نیز در یادگیری خواندن نقش دارد. هدف مقاله حاضر بررسی و مقایسه نقش «مسیر دیداری » و «مسیر واج شناختی » در یادگیری و آموزش خواندن به افراد با نشانگان دان است. مواد و روش: روش پژوهش حاضر مروری است، 50 مقاله پیشگام و جدید مرتبط با این موضوع از پایگاه های Springer، Wiley، Elsevier، Taylor and Francis، SAGE Publications و Emerald بررسی شدند. نتایج: بسیاری از افراد با نشانگان دان می توانند خواندن را دست کم در سطح کلمه یاد بگیرند. بااین حال، پرا کندگی های زیادی در این زمینه وجود دارد. افراد با نشانگان دان در استفاده از «مسیر واج شناختی » برای خواندن دچار مشکل هستند و اتکا آنها در خواندن بیشتر بر «مسیر دیداری » است. بااین حال، هر دو مسیر در یادگیری خواندن نقش دارند، گرچه نقش «مسیر دیداری » پررنگ تر است. نتیجه گیری: برای آموزش خواندن به افراد با نشانگان دان، می توان هم از روش آموزش کل خوانی کلمه که مبتنی بر «مسیر دیداری » است و هم از روش آوایی که مبتنی بر «مسیر واج شناختی » است، استفاده کرد ولی ترکیب این دو روش، کارایی بیشتری دارد؛ زیرا با اتکا به «مسیر دیداری » کودک فقط قادر خواهد بود کلمات آموزش داده شده را بخواند ولی برای خواندن کلمات جدید، او به دانش حرف-صدا نیز نیاز دارد.
رابطه ذهن آگاهی با خودکارآمدی خلاق در معلمان مدارس با نیازهای ویژه: نقش واسطه ای تاب آوری روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین نقش واسطه ای تاب آوری روان شناختی در ارتباط بین ذهن آگاهی و خودکارآمدی خلاق معلمان مدارس استثنایی شهرستان 1400-1399 یزد بود. پژوهش حاضر از نوع تحقیقات همبستگی است که در آن روابط میان متغیرهای پژوهش در قالب بررسی مسیرهای یک مدل علّی مورد تحلیل قرار گرفت. جامعه مورد پژوهش تمامی معلمان مدارس استثنایی شهر یزد بود، از این جامعه تعداد 200 معلم به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه تاب آوری کانر و دیویدسون CD-RISC، پرسشنامه ذهن آگاهی لانگر برای معلمان و پرسشنامه خودکارآمدی خلاق (CSEQ) بود. جهت بررسی مدل پیشنهادی پژوهش، از نسخه 22 نرم افزارهای SPSS و AMOS استفاده گردید. نتایج نشان داد که تاب آوری روان شناختی در ارتباط بین ذهن آگاهی و خودکارآمدی خلاق معلمان مدارس استثنایی نقش واسطه ای دارد. ذهن آگاهی هم به صورت مستقیم و غیرمستقیم و با نقش واسطه گری تاب آوری خودکارآمدی خلاق را در معلمان مدارس استثنایی پیش بینی می کند. همچنین، ذهن آگاهی به صورت مستقیم تاب آوری را در معلمان مدارس استثنایی پیش بینی کرده و تاب آوری نیز مستقیم خودکارآمدی خلاق را در معلمان مدارس استثنایی پیش بینی می کند. می توان نتیجه گرفت که تاب آوری روان شناختی در ارتباط بین ذهن آگاهی و خودکارآمدی خلاق معلمان مدارس استثنایی شهرستان یزد نقش واسطه ای را دارد.
اثربخشی روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده بر مؤلفه های استرس والدگری مادران دارای فرزند با اختلال طیف اُتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: عوامل فراوانی می تواند باعث ایجاد استرس والدگری شود که داشتن فرزندی با اختلال طیف اُتیسم ازجمله آنها است؛ بنابراین، هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده بر مؤلفه های استرس والدگری مادران دارای فرزند اُتیستیک بود. روش: روش این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری سه ماهه، همراه با گروه گواه بود. جامعه ی آماری شامل تمامی مادران دارای فرزند با اختلال طیف اُتیسم شهر تهران در سال 1399 بود. از میان آنها 30 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه گواه ) 15 نفر ( و آزمایشی ) 15 نفر ( جایگزین شدند. برای جمع آوری داده ها، از پرسشنامه ی شاخص استرس والدگری )آبیدین، 1990 ( استفاده شد. گروه آزمایشی، مداخله روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده در 12 جلسه 60 دقیقه ای )هر هفته یک جلسه( به صورت فردی، دریافت کردند و گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد. برای تحلیل داده های پژوهش از تحلیل کوواریانس چندمتغیری یکراهه اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد، روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده بر مؤلفه های استرس والدگری )حس صلاحیت، دلبستگی، محدودیت نقش، افسردگی، روابط با همسر، انزوای اجتماعی و سلامت والدین( مادران دارای فرزندان با اختلال طیف اُتیسم تأثیرگذار بوده است. اثربخشی بعد از دوره پیگیری نیز حفظ شد ) 01 / .)P>0 نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت که روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده، راهبردی مؤثر در بهبود تمامی مؤلفه های استرس والدگری مادران دارای فرزند با اختلال طیف اُتیسم می باشد و می توان از آن به عنوان روش درمانی مؤثر بهره برد.
مطالعه مروری: تکانشگری در کودکان؛ تعاریف، علل و نظریه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: تکانشگری، یک عامل تعیین کننده مهم در تفاوت های شخصیتی، ویژگی تشخیصی در اختلال های روانشناختی و عامل اساسی و تأثیرگذار در بروز رفتارهای خطرناک است. دوران کودکی مهم ترین دوره ای است که در آن بیشتر ریشه های اساسی رفتار شکل می گیرد و تا بزرگسالی ادامه پیدا می کند. دستیابی به یک تعریف دقیق و یکپارچه از تکانشگری بر اساس علت های بالقوه از جنبه های مختلف، اولین قدم در یافتن راه حل محسوب می شود. این مطالعه بررسی مهم ترین مباحث مربوط به تکانشگری در کودکان است. این مباحث شامل علت ها، تعاریف مختلف و تئوری های مطرح در تکانشگری است. روش: تمام مقاله های در دسترس مربوط به تکانشگری در کودکان به زبان انگلیسی یا فارسی که تا مارس 2020 در پایگاه های الکترونیکی مانند Web of Science،Scopus ، PubMed و OT seeker منتشر شده بودند، بررسی شده است. یافته ها: از 65 مقاله استخراج شده، 21 مقاله با معیارهای ورود و معیارهای خروج منطبق شدند. براساس CEBM (مرکز پزشکی مبتنی بر شواهد)، کیفیت مقاله های مطالعه شده، متوسط روبه خوب بود. بعلاوه، مقاله ها براساس با معیارهای PEDro متوسط بودند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج، به نظر می رسد نقص در برنامه ریزی، نقص در توجه به عواقب آینده و سرعت عمل بالا در پاسخ به محرک های بیرونی و داخلی از دلایل مهم تکانشگری است.
اثربخشی آموزش والدین آدلری(گام) بر کاهش تعارضات مادر فرزندی در نوجوانان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر بخشی آموزش والدگری آدلری بر کاهش تعارضات مادر فرزندی در نوجوانان دختر انجام شده است. روش تحقیق از نوع شبه آزمایشی است و طرحی که از آن استفاده شده، طرح «پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه» است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه ی دا نش آموزان دختر پایه ی اول و دوم دبیرستان شهر اردکان در سال 97-1396 است که سن آن ها بین 17-15 سال است. روش نمونه گیری نیز به این صورت بود که از بین دبیرستان های شهر اردکان، یک دبیرستان به صورت در دسترس انتخاب شد. در این تحقیق به منظور اندازه گیری تعارض بین والدین و فرزندان از مقیاس تاکتیک های تعارض استفاده شده است. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس داده ها نشان داد که آموزش والدین آدلری بر کاهش تعارضات والد فرزندی و نیز افزایش مهارت استدلال موثر بوده، در حالی که بر کاهش پرخاشگری کلامی و پرخاشگری فیزیکی تاثیری نداشته است. بر این اساس می توان نتیجه گرفت تلفیق رویکرد آدلری در آموزش به والدین با رویکردهای هیجان مدار می تواند طیف بیشتری از مسائل والد نوجوان را پوشش داده و به حل و فصل آنها کمک کند.
روان شناسی مثبت در حوزه نارسایی های تحولی، مقایسه پارادایم های قوت- محور و نارسایی-محور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف معرفی رویکرد قوت- محور و مقایسه آن با رویکرد نارسایی- محور در حوزه نارسایی های تحولی انجام شد. روش: در این راستا، از راه پژوهش مروری و جستجوی کلیدواژه های تخصصی شامل رویکردهای قوت- محور و نقص- محور و نارسایی های تحولی در پایگاه های اطلاعاتی تخصصی جهان شامل (PubMed, Elsevier, Science direct, Google Scholar) یافته ها و اطلاعات مورد نظر برای دستیابی به هدف پژوهش واکاوی شد. یافته ها: از مسیر مطالعه رویکرد قوت- محور، شواهد پژوهشی بیانگر ویژگی هایی مثبتی مانند پتانسیل، توانایی، مشارکت، مداومت، شناسایی، فرصت، تأکید بر موفقیت، حضور داشتن، انطباق، تواناسازی، تأکید بر فرایند، پویایی، جنبش، بی نظیری، پرهیز از تحمیل، تأکید بر تجربه ها و بافت افراد، شناسایی قوت افراد، مراجع- محوری، سازگاری متخصصان، تأکید بر محیط مراجع، انعطاف پذیری، خوب بودن ذات انسان، حمایت و فراگیر است. نتیجه گیری: برای دستیابی به نتایج مطلوب در حوزه نارسایی های تحولی، طراحی و اجرای برنامه های پژوهشی و مداخله ای پیشنهاد می شود.
تأثیر تمرین های ادراکی حرکتی بر کنش های حرکتی کودکان مبتلا به اختلال هماهنگی رشدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر یک دوره تمرین های ادراکی حرکتی روی کنش های حرکتی کودکان مبتلا به اختلال هماهنگی رشدی ( DCD ) بود. روش: به این منظور، تعداد 34 کودک مبتلا به اختلال هماهنگی رشدی در دامنه سنی 10 تا 12 سال به عنوان نمونه انتخاب و به دو گروه کنترل و آزمایشی تقسیم شدند (20 نفر در گروه کنترل و 14 نفر در گروه آزمایشی قرار گرفتند) و در آزمون های پژوهش حاضر شرکت کردند. از پرسشنامه اختلال هماهنگی رشدی والدین 7 ( DCDQ- 7 ) و آزمون تبحر حرکتی برونینکس- اوزرتسکی برای تشخیص کودکان DCD استفاده شد. برای بررسی کنش های حرکتی آزمودنی ها از آزمون تولید حرکات دویی، آزمون تصویرسازی کنشی و آزمون دانش استفاده از شیء استفاده شد. آزمودنی های گروه آزمایشی به مدت هشت هفته در برنامه تمرینی شرکت کردند، اما گروه کنترل در طول این مدت در هیچ برنامه ورزشی مدونی شرکت نکردند. یافته ها: نتایج آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری ( MANCOVA ) نشان داد عملکرد آزمودنی های گروه آزمایشی نسبت به گروه کنترل در آزمون تولید حرکت های کنشی (در هر دو بخش حرکت های انتقالی و حرکت های غیرانتقالی) پس از دوره تمرینی به طور معناداری بهبود یافته است (05/0 P< )؛ در حالی که تفاوت معناداری بین اجرای این گروه در دو آزمون تصویرسازی کنشی و دانش استفاده از شیء در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون دیده نشد (05/0 P> ). نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد یک دوره برنامه تمرینی ادراکی- حرکتی باعث بهبود اجرا و تولید اعمال کنشی در کودکان مبتلا به DCD می شود در حالی که تأثیر معناداری روی برنامه ریزی اعمال کنشی این کودکان ندارد.
بررسی اثربخشی نمایش درمانی بر کفایت اجتماعی و خودپنداره مثبت دانش آموزان با اختلال یادگیری ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی نمایش درمانی بر کفایت اجتماعی و خودپنداره مثبت دانش آموزان پسر با اختلال یادگیری ویژه انجام شد. روش: پژوهش از نوع نیمه آزمایشیی و طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان پسر مشغول به تحصیل در پایه هشتم با اختلال یادگیری ویژه شهر کرج در سال تحصیلی 1399 - 1400 بودند. برای تعیین حجم نمونه، ابتدا با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای از بین مدارس ابتدایی ناحیه 3 شهر کرج، یک مدرسه به صورت تصادفی انتخاب و از بین دانش آموزان آن، 30 نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت جایگزینی تصادفی در دو گروه آزمایشی و گواه گمارده شدند ) گروه آزمایشی 15 نفر/ گروه گواه 15 نفر (. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه مشکلات یادگیری کلرادو ) 2011 (، پرسشنامه کفایت اجتماعی فلنر ) 1990 (، پرسشنامه خودپنداره کودکان پی یرز-هریس ) 1969 ( و مصاحبه بالینی ساختاریافته بر اساس DSM-5 بود. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس تک متغیری و چندمتغیری در SPSS-26 انجام شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که نمایش درمانی بر کفایت اجتماعی، خودپنداره مثبت و مؤلفه های آنها در دانش آموزان پسر مؤثر بود ) 001 / .)P> 0 نتیجه گیری: با توجه به یافته ها، می توان گفت که نمایش درمانی روشی اثربخش در بهبود کفایت اجتماعی و خودپنداره مثبت دانش آموزان با اختلال یادگیری ویژه بود، درنتیجه این روش قابلیت کاربرد در مرا کز آموزشی و مدارس را دارد.
اثربخشی آموزش فرزندپروری مثبت بر تعامل والد - کودک و مشکلات رفتاری کودکان با مشکلات برون نمود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: در این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش فرزندپروری مثبت بر تعامل والد - کودک و مشکلات رفتاری کودکان با مشکلات برون نمود بررسی و ارزیابی شد. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل تمام مادران دانش آموزان با مشکلات برون نمود پایه های سوم و چهارم ابتدایی شهر اصفهان در سال تحصیلی 98-1399 بودند. 30 نفر از این مادران به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل قرار گرفتند (هر گروه شامل 30 مادر). گروه آزمایش، آموزش فرزندپروری مثبت را دریافت کرد و گروه کنترل، مداخله ای دریافت نکرد. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه رابطه مادر- کودک راس (1988) و سیاهه کودک آخنباخ- نسخه والدین (آخنباخ و رسکولار، 2007) بود. یافته ها : به منظور تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از تحلیل کوواریانس چند متغیره استفاده شد. داده ها به کمک نرم افزار spss-22 تحلیل شدند. نتایج نشان داد که آموزش فرزندپروری مثبت، تأثیر معناداری بر افزایش تعامل والد - کودک و کاهش مشکلات رفتاری (مشکلات اجتماعی، نادیده گرفتن قواعد و رفتارهای پرخاشگرانه) کودکان با مشکلات برون نمود دارد (0001/0 P= ). نتیجه گیری: می توان گفت آموزش فرزندپروری مثبت رویکرد مناسبی برای افزایش تعامل والد - کودک و کاهش مشکلات رفتاری کودکان با مشکلات برون نمود می باشد.
اثربخشی روان شناسی مثبت نگر بر بهزیستی روان شناختی مادران دارای فرزند کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: کودکان کم توان ذهنی به واسطه ی نیازهای مراقبتی، آموزشی و توان بخشی تنش و فشار زیادی را به خانواده وارد می کنند و این عوامل می توانند فرآیند سازگاری و بهزیستی روان شناختی والدینشان را تحت تأثیر قرار دهند. هدف: هدف این پژوهش، اثربخشی روان شناسی مثبت نگر بر بهزیستی روان شناختی مادران دارای فرزند کم توان ذهنی بود. روش پژوهش: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مادران دارای فرزند کم توان ذهنی مرکز توان بخشی معلولان نمونه شهرستان شهریار بود که با روش نمونه گیری هدفمند، 30 نفر انتخاب شدند و در دو گروه آزمایشی ) 15 نفر( و کنترل) 15 نفر( جایگزین شدند. گروه آزمایشی 8 جلسه 2 ساعته آموزش مداخله های روان شناسی مثبت نگر دریافت کردند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه بهزیستی روان شناختی )ریف، 2002 ( استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس یک طرفه انجام شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که مداخلات روان شناسی مثبت نگر بر بهزیستی روان شناختی و مؤلفه های آن در مادران دارای فرزند کم توان ذهنی تأثیر دارد. نتیجه گیری: با توجه به یافته های این پژوهش، روان شناسی مثبت نگر می تواند به عنوان یک روش برای توانمندسازی مادران با کودک کم توان ذهنی مطرح باشد.
اثربخشی برنامه پذیرش و تعهد بر اضطراب اجتماعی و تاب آوری تحصیلی دانش آموزان دارای اختلال لکنت زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۹
119 - 145
حوزه های تخصصی:
هدف مطالعه حاضر تعیین اثربخشی آموزش برنامه پذیرش و تعهد بر اضطراب اجتماعی و تاب آوری تحصیلی دانش آموزان دارای اختلال لکنت زبان بود. طرح پژوهش از نوع شبه آزمایشی بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان پسر مقطع دوم متوسطه دارای اختلال لکنت زبان شهرستان خوی بودند. در این راستا 32 نفر از آنان به شیوهنمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه 16 نفره آزمایش و کنترل برای شرکت در آموزش برنامه تجربه زیسته محور پذیرش و تعهد (باردل و همکاران، 2022) گمارده شدند. از مقیاس های تاب آوری تحصیلی (ساموئلز، 2004) و پرسشنامه اضطراب اجتماعی (کانر و همکاران، 2000) در پیش و پس آزمون برای جمع آوری داده ها استفاده شد. برنامه آموزش پذیرش و تعهد در 8 جلسه مداخله ای برای گروه آزمایش اجرا گردید. تحلیل کوواریانس نشان داد که برنامه آموزش پذیرش و تعهد تاب آوری تحصیلی و اضطراب اجتماعی دانش آموزان دارای اختلال لکنت زبان را به صورت معنی داری ارتقا داده است. درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد با آموزش و بهبود راهبردها و تکنیک های مؤثر باعث می شود دانش آموزان نگرش واقع بینانه نسبت به مشکل خود پیدا کنند و بر پیامدهای سخت اختلالشان فائق آیند؛ بنابراین اجرای این برنامه برای افراد دارای اختلال لکنت زبان و سایر نارسایی های تحولی پیشنهاد می شود.
بررسی و مقایسه بسته های توان بخشی شناختی کلاسیک و رایانه محور در ارتقای کارکردهای شناختی کودکان با اختلال یادگیری خاص: مروری نظام دار بر پژوهش های داخلی در ایران از سال 1389 تا 1399(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف : در سال های گذشته با شیوع پیدا کردن اختلال های یادگیری، مداخله زودرس این دسته از اختلال ها برای مبتلایان بسیار می تواند اهمیت داشته باشد. هدف پژوهش حاضر، مطالعه مروری نظام مندی برای بررسی اثربخشی و ملاحظه های مرتبط با انواع روش های توان بخشی مختلف برای کودکان مبتلا به اختلال یادگیری خاص در ایران می باشد. روش: در مطالعه نظام مند حاضر، مقاله های داخلی در بازه سال های 1389-1399 با موضوع توان بخشی های شناختی کلاسیک و مبتنی بر کامپیوتر برای کودکان دارای اختلالات یادگیری بررسی شدند که درمجموع 60 مقاله برای تحلیل و بررسی بیشتر در این مقاله انتخاب شدند. یافته ها: در این بخش نتایج تحلیل های آماری انجام شده در ارتباط با اطلاعات پژوهش ها تاریخ انجام پژوهش ها، سن آزمودنی ها، نوع اختلال یادگیری، نوع متغیر وابسته (کارکرد های شناختی)، نوع ابزار توان بخشی و مشخصات مرتبط با آن، تعداد و طول جلسه ها، فردی یا گروهی تشکیل شدن جلسه ها، داشتن پیگیری در ادامه پژوهش و مکان برگزاری پژوهش آورده شده است. نتیجه گیری: بر اساس نتایج مطالعات انجام شده و تائید اثربخشی برنامه های توان بخشی های شناختی بر بهبود مؤلفه های شناختی کودکان دارای اختلال های یادگیری، این نوع مداخلات می توانند در جهت بهبود انواع مؤلفه های شناختی به کار روند. همچنین پژوهشگران برای بهبود اثربخشی هرچه بیشتر این برنامه ها باید در استفاده از این بسته های توان بخشی باید به شرایط مخاطبان و اجرای برنامه در طراحی هر بسته توجه کنند تا با توجه شرایط خاص هر مخاطب، این برنامه ها در بهبود مهارت های مورد نظر، بهتر و سریع تر محقق گردد .
اثربخشی آموزش ایماگوتراپی بر انعطاف پذیری شناختی و اجتناب شناختی مادران دارای فرزندان کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: هدف از این پژوهش اثربخشی آموزش ایما گوتراپی بر انعطاف پذیری شناختی و اجتناب شناختی مادران دارای فرزندان کم توان ذهنی بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی و با به کارگیری طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه انجام شد. جامعه آماری متشکل از تمام مادران دارای فرزندان کم توان ذهنی شهر بیرجند در سال ۱۴۰۲ - ۱۴۰۱ بود. از میان جامعه آماری با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد ۲۸ مادر داری فرزند کم توان ذهنی انتخاب، و به صورت تصادفی در قالب 2 گروه آزمایشی ) ۱۴ ( و گواه ) ۱۴ ( جایگزین شدند. در این پژوهش به منظور جمع آوری داده های پژوهش از پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندروال ) ۲۰۱۰ ( و اجتناب شناختی سکستون و دا گاس ) ۲۰۰۸ ( استفاده شد. گروه آزمایشی به مدت ۱۰ جلسه ی ۹ دقیقه ای تحت آموزش ایما گوتراپی قرار گرفت، درحالی که گروه گواه آموزشی دریافت نکرد. داده ها از طریق تحلیل کوواریانس چندمتغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده های پژوهش نشان داد که آموزش ایما گوتراپی بر بهبود انعطاف پذیری شناختی و کاهش اجتناب شناختی آزمودنی ها اثربخش بوده است ) ۰۱ / .)P>۰ نتیجه گیری: نتایج این پژوهش حا کی از کاربرد مفید رویکرد آموزش ایما گوتراپی در بهبود انعطاف پذیری شناختی و کاهش اجتناب شناختی مادران دارای فرزند کم توان ذهنی بود.