فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۲۱ تا ۱٬۶۴۰ مورد از کل ۱٬۸۳۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر استفاده از قصه گویی دیجیتالی بر تنظیم هیجان در کودکان دارای اختلال طیف اتیسم صورت گرفت. این پژوهش با روش شبه آزمایشی و با دو گروه آزمایش و کنترل، با پیش آزمون و پس آزمون اجرا شد. جامعه آماری پژوهش کلیه کودکان دارای اختلال طیف اتیسم مراجعه کننده به کلینیک مادر و کودک وابسته به دانشگاه شهید بهشتی بود. 20 نفر از کودکان دارای اختلال طیف اتیسم به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. برای آزمودنی های گروه آزمایش به مدت 12 جلسه 45 دقیقه ای برنامه مداخله قصه گویی دیجیتالی به صورت انفرادی ارائه شد. به منظور ارزیابی متغیر وابسته از سیاهه تنظیم هیجان (شیلدز و سیچتی، 1998) استفاده شد. داده های جمع آوری شده توسط تحلیل کوواریانس مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که برنامه مداخله به طور معناداری در افزایش تنظیم هیجان در آزمودنی های گروه آزمایش موثر بوده است. در پایان استفاده از قصه گویی دیجیتالی به منظور ارتقای تنظیم هیجان کودکان دارای اختلال اتیسم مورد بحث و بررسی قرار گرفت.
مقایسه رابطه والد-کودک، انعطاف پذیری و انسجام خانواده در والدین کودکان با و بدون لکنت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: لکنت زبان به عنوان یکی از شایع ترین اختلالات روانی کلام می تواند زمینه ساز بروز پیامدهای منفی بسیاری برای فرد و خانواده شود و مشکلات روان شناختی، رفتاری و اجتماعی را به وجود بیاورد؛ بنابراین با توجه به اهمیت این موضوع پژوهش حاضر با هدف مقایسه جوّ عاطفی خانواده، رابطه والد-کودک و انعطاف پذیری و انسجام خانواده در والدین کودکان با و بدون لکنت زبان انجام شد. روش: در این پژوهش از روش علی مقایسه ای-پس رویدادی استفاده شد و جامعه آماری آن والدین کودکان 8 تا 12 سال دختر و پسر با و بدون لکنت زبان شهر رشت در سال 1399 بود. نمونه مورد مطالعه شامل 60 نفر از هر دو گروه والدین در دامنه سنی 30 تا 50 سال بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده شامل پرسشنامه رابطه والد-کودک پیانتا ) 2011 ( و مقیاس ارزیابی انعطاف پذیری و انسجام خانواده اولسون و همکاران ) 1986 ( بود. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون t مستقل و تحلیل واریانس چندمتغیره استفاده شد. یافته ها: نتایج بیانگر وجود تفاوت معنادار بین دو گروه والدین دارای کودک با و بدون لکنت زبان در متغیرهای رابطه والد- کودک، انعطاف پذیری و انسجام خانواده بود ) 001 / .)p > 0 نتیجه گیری: نتایج نشان داد لکنت زبان می تواند بر شرایط خانوادگی، کارکردهای خانواده و رابطه کودک با والدین و دیگر اعضا اثرات منفی گذاشته و همچنین خانواده نیز می تواند در کاهش یا افزایش لکنت زبان کودک مؤثر باشد؛ بنابراین، وجود یک محیط غنی، آرام و رابطه متقابل درست و همچنین لزوم آموزش به خانواده بسیار حائز اهمیت است.
نقش تمرین های تناسب اندام و هوازی در کارکردهای اجرایی کودکان نارساخوان و حساب نارسا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش های دهه های اخیر، تمرین های ورزشی را در بهبود کارکردهای اجرایی مؤثر دانسته اند. از این رو، هدف از این مطالعه بررسی نقش تمرین های تناسب اندام و هوازی در فرایند حل مسئله کودکان نارساخوان و حساب نارسا است. مواد و روش ها: با استفاده از روش پژوهش مرور نظام دار و با واژه های کلیدی ورزش های هوازی، تناسب اندام، فعالیت بدنی، آمادگی جسمانی و اختلالات یادگیری در منابع اطلاعاتی گوگل اسکولار، اسپرینگر، ساینس دایرکت، الزویر، پایگاه اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی و پژوهشگاه اطلاعات و مدارک علمی ایران در طی سال های 2010 تا 2020 تعداد 34 مقاله به دست آمد و در نهایت 10 مقاله گزارش شد. یافته ها: براساس این یافته ها، فعالیت های ورزشی باعث تحریک رشد مغز، افزایش کارایی ادرا کی و در تمرکز کردن به کودکان کمک می کند و همچنین می تواند یادگیری و موفقیت را برای کودکان آسان تر کند و مداخله منظم تمرین های ورزشی اثر معنا داری بر یادگیری و کارکردهای اجرایی افراد داشت. با این حال، برای بررسی نقش تمرین های ورزشی، اندازه شدت کار، مدت و نوع ورزش بر کارکردهای اجرایی در بافت مغز کودکان به جستجوی علمی بیشتری نیاز هست. نتیجه گیری: نقش تمرین های ورزشی تناسب اندام و هوازی برای افزایش کارکردهای اجرایی بااهمیت است و همچنین نقش این عوامل در پیشگیری و درمان احتمالی مشکلات یادگیری وابسته به کارکردهای اجرایی، باید مورد توجه قرار گیرد.
اثربخشی طرح واره درمانی بر تنیدگی والدگری و سخت رویی روان شناختی مادران کودکان با اختلال طیف اُتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی طرح واره درمانی بر میزان تنیدگی والدگری و سخت رویی روان شناختی مادران کودکان 6 12 ساله ی با اختلال طیف اتیسم در سال 1398 بود. روش: طرح پژوهش از نوع شبه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه مادران کودکان با اختلال طیف اُتیسم در شهر اندیمشک بود که از میان آنان 30 نفر به صورت هدفمند انتخاب و در دو گروه 15 نفری آزمایشی و کنترل قرار داده شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه ی شاخص تنیدگی والدگری )آبیدین، 1995 ( و سخت رویی روان شناختی )کوباسا، مدی و کوهن، 1982 ( بود. ابتدا پیش آزمون در دو گروه اجرا شد. سپس گروه آزمایشی به مدت 8 جلسه تحت آموزش طرحواره درمانی قرار گرفت. این جلسه ها به صورت گروهی و هفتگی برگزار شد. در پایان، هر دو گروه مورد سنجش پس آزمون قرار گرفتند. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس تک متغیری نشان داد که برنامه طرح واره درمانی موجب کاهش تنیدگی والدگری و افزایش سخت رویی روان شناختی مادران شده است ) 001 / .)P< 0 نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده می توان نتیجه گرفت که آموزش طرح واره درمانی، یک درمان مؤثر برای کاهش تنیدگی والدگری و ارتقاء سخت رویی روان شناختی و به طور کلی بهبود سلامت روان افراد می باشد.
تأثیر آموزش تنظیم هیجان بر رفتارهای انطباقی/ اجتماعی نوجوانان دارای اختلال اضطراب جدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر رفتارهای انطباقی/ اجتماعی نوجوانان دارای اختلال اضطراب جدایی انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. شرکت کنندگان در پژوهش 20 نوجوان دارای اضطراب جدایی بودند که از میان نوجوانان مشغول به تحصیل در پایه های متوسطه اول و دوم مدرسه هنر و ادبیات تهران در سال تحصیلی 99-1398 شناسایی و به صورت تصادفی در دو گروه 10 نفره آزمایش و کنترل جای دهی شدند. گروه آزمایش، آموزش تنظیم هیجان مدل گراس را در 8 جلسه 90 دقیقه ای به صورت تک نفره دریافت کردند، اما گروه کنترل هیچ مداخله ای نگرفت. برای گرد آوری داده ها در پیش آزمون و پس آزمون از پرسشنامه های اضطراب جدایی مارچ و همکاران (1997) و پرسشنامه عملکرد انطباقی/ اجتماعی اسپنس و همکاران (2002) استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس یک و چند متغیری استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل کواریانس نشان داد که آموزش تنظیم هیجان در افزایش رفتارهای انطباقی/ اجتماعی در نوجوانان دارای اختلال اضطراب جدایی مؤثر بوده است (001/0>ρ). با توجه به یافته ها به نظر می رسد می توان از آموزش تنظیم هیجان به منظور مدیریت اضطراب و افزایش رفتارهای انطباقی نوجوانان دارای اختلال اضطراب جدایی به عنوان برنامه آموزش تکمیلی در کنار سایر روش های درمانی استفاده کرد.
کاربرد فناوری ردیابی چشم برای غربالگری و توان بخشی کودکان با نیازهای ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ردیابی چشم، فناوری اندازه گیری حرکات چشم، هنگام نگاه کردن به نقطه موردنظر است. در فرآیند ردیابی چشم، مدت زمان نگاه به یک موقعیت خاص، توالی مشاهدات و نیز نقاط مورد توجه، پردازش می شوند و حرکات چشم با عناوینی مانند؛ تثبیت، پرش و ... مشخص می گردند. اطلاعات مربوط به چگونگی حرکات چشم در یک لحظه ی خاص، کاربردهای بالقوه ی بسیاری در زمینه ی آموزش و پرورش کودکان با نیازهای ویژه دارد. پژوهش حاضر با مرور مقالات مربوط به حوزه ی ردیابی چشم، به این کاربردها پرداخته است. نتایج، گویای آن است که از فناوری ردیابی چشم می توان برای غربالگری به هنگام نارساخوانی و اختلال طیف اُتیسم و نیز تشخیص دقیق اختلال نارسایی توجه همراه با بیش فعالی استفاده کرد. همچنین نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که شناخت توانمندی های دیداری کودکان با نیازهای ویژه ی ذهنی، بهبود گفتارخوانی کودکان آسیب دیده ی شنوایی، تقویت توانایی های ارتباطی کودکان چند معلولیتی و بهبود بازداری شناختی کودکان با اختلال نارسایی توجه همراه با بیش فعالی به کمک این فناوری امکان پذیر است. یافته های پژوهش حاضر نشان دهنده ی آن است که فناوری ردیابی چشم، نه تنها برای تشخیص به هنگام بعضی از اختلالات شناختی مناسب است بلکه از این فناوری می توان برای توان بخشی دانش آموزان آسیب دیده نیز استفاده کرد.
عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی خانواده کودکان با نشانگان داون: مطالعه پدیدارشناسی از تجربه زیسته خانواده ها و متخصصان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۹
1 - 28
حوزه های تخصصی:
نشانگان داون از رایج ترین اختلال های کروموزومی می باشد . تولد کودکی با این نشانگان وضعیت ذهنی و روانی والدین و سایر اعضای خانواده را به طور چشمگیری تحت تأثیر قرار می دهد. هدف از پژوهش حاضر بررسی عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی خانواده کودکان با نشانگان داون با توجه به تجربه زیسته خانواده ها و متخصصان این حیطه بود. پژوهش به شیوه کیفی و به صورت پدیدارشناسی انجام گرفت. شرکت کنندگان در پژوهش 14 خانواده و 15 متخصص بودند که از طریق مصاحبهنیمه ساختاریافته تجارب زیسته خود را بیان کردند. داده ها طی سه مرحله کدگذاری شد و این سه مرحله شامل کدگذاری باز، محوری و انتخابی بود. کدهای باز شامل 24 مفهوم و کدهای محوری متشکل از: حمایت های دریافتی، پذیرش، مهارت های مقابله ای، عملکرد فرزند با نشانگان داون، نگرانی و امنیت آینده بود. تجارب زیسته خانواده ها و متخصصان نشان داد حمایت های دریافتی خانواده ها، پذیرش کودک با نشانگان داون توسط خانواده و اجتماع، مهارت های مقابله ای خانواده، عملکرد فرزند با نشانگان داون و اطمینان از آینده فرزند عواملی مهم برای کیفیت زندگی خانواده به شمار می روند.
ارزیابی و مقایسه ساختار عضلانی اسکلتی اندام فوقانی و تعادل ایستای کودکان دارای اختلال بینایی و شنوایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: اختلالات اسکلتی - عضلانی صدماتی است که در افراد با وضعیت های نا مناسب زمان انجام کارها و تکالیف شغلی به مدت طولانی به وجود می آید و سبب ایجاد درد در نواحی گردن، کمر، شانه ها، بازوها و دیگر نواحی می شود. هدف از پژوهش حاضر ، ارزیابی و مقایسه ساختار عضلانی اسکلتی اندام فوقانی و تعادل ایستا در کودکان کم بینا، کم شنوا و عادی است. روش : جامعه آماری این پژوهش پسران 6 - 14ساله با کم بینایی و کم شنوایی شدید تا عمیق بودند. این مطالعه توصیفی تحلیلی روی 30 پسر کم بینا، 30 پسر کم شنوا و 30 پسر عادی که به صورت غیر تصادفی هدف دار از جامعه در دسترس انتخاب شدند، بود. برای ارزیابی نا هنجاری سر به جلو و شانه گرد از نمای جانبی و برای بررسی فلکشن جانبی سر و شانه نابرابر از نمای قدامی، با استفاده از دوربین دیجیتال عکس برداری و از نرم افزار اتوکد استفاده شد. همچنین برای ارزیابی کایفوز از خط کش منعطف (91/0 r= ) و تعادل ایستا از روش آزمون لک لک اصلاح شده (87/0 r = ) سنجیده شد. تجزیه و تحلیل آماری با استفاده از آنالیز واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی شفه در سطح معنا داری (05/0 P ≤ ) و ضریب همبستگی پیرسون با استفاده از نرم افزار 20 spss انجام شد. یافته ها : نتایج آماری نشان داد که زاویه سر به جلو و شانه گرد کم بینایان (001/0 p= ) بیشتر از گروه کم شنوایان و عادی بود؛ زاویه فلکشن جانبی سر در کم شنوایان (001/0 p= ) بیشتر از دو گروه دیگر بود. همچنین زاویه شانه نابرابر در کم شنوایان بیشتر از سایر گروه ها بود (001/0 p= ) و تفاوت معناداری بین کایفوز گروه ها با یکدیگر مشاهده شد (001/0 p= )، به طوری که میزان کایفوز در کم بینایان بیشتر از دو گروه دیگر بود. همچنین تفاوت معنا داری در تست تعادل ایستای گروه ها وجود داشت (001/0 p= )، با وجود اینکه که تعادل ایستای کم بینایان کمتر از دو گروه دیگر بود. نتیجه گیری: براساس نتایج این مطالعه کم بینایی و کم شنوایی موجب کاهش تعادل و ایجاد مشکلات پاسچرال در این افراد خواهد شد. بنابراین برای بهبود وضعیت بدنی، مهار و کاهش ناهنجاری ها، حفظ وضعیت بدنی مناسب در این افراد ضروری به نظر می رسد .
تجارب زیسته دانشجویان معلول جسمی - حرکتی، از مشارکت در آموزش فراگیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فراهم نمودن آموزش فراگیر، پایدار و قابل دسترس برای دانشجویان معلول، می تواند ناشی از شناخت و حمایت از حقوق آنان باشد. هدف پژوهش حاضر، توصیف و فهم تجارب زیسته دانشجویان معلول جسمی – حرکتی، از مشارکت در آموزش فراگیر، در سطح آموزش عالی است. این پژوهش در سال تحصیلی 1399-1398 با ابتنای بر پارادایم تفسیری و رویکرد کیفی و با استفاده از روش پدیدارشناسی، از نوع روان شناختی (علمی) انجام شد. از میان جامعه دانشجویان جسمی _ حرکتی، تعداد 18 نفر از دانشجویان این طیف، با نوع معلولیت شدید و خیلی شدید، با استفاده از شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب و در مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته مشارکت کردند. تجزیه وتحلیل داده ها، هم زمان با جمع آوری داده ها، به صورت دستی و با استفاده از الگوی پیشنهادی کلایزی [1] انجام شد. راهبردهای اعتباربخشی به داده ها با استفاده از روش های بازنگری ناظرین، بازنگری مشارکت کنندگان، تخصیص زمان کافی برای جمع آوری داده ها و درگیری مداوم و مثلث سازی محقق انجام شد. یافته ها در مضمون های اصلی «معنای تحصیل»، «موانع دسترس پذیری»، «هزینه تحصیلی»، «ارتباطات انسانی» و «نقش سازمانی» و چندین مضمون فرعی دیگر استخراج شد. نتایج گویای این نکته مهم است که علی رغم وجود نیروی انگیزه درونی قوی در دانشجویان معلول، جهت اثبات توانمندی های خود و همچنین فضای ارتباطی حمایتی در گروه های غیررسمی، این محیط دانشگاهی معلول کننده و غفلت سازمانی است که، به عنوان سد محکم در مقابل دانشجویان معلول قرار می گیرد و مانع تحقق اهداف مدل اجتماعی معلولیت و آموزش فراگیر می شود. نتایج به دست آمده، هشدار می دهد که عدم مناسب سازی محیط دانشگاه، موجب شکست برنامه های درسی تجربه شده دانشجویان معلول جسمی- حرکتی خواهد شد.
مقایسه اثربخشی آموزش های شناختی رفتاری و ادراک حرکتی بر اختلال ریاضی در دانش آموزان دارای اختلال یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: دانش آموزانِ با اختلال یادگیری ریاضی به علت کژکارکردهای شناختی و رفتاری، نقص هایی در جهت یابی و پردازش دیداری- فضایی دارند که به ضعف در ادراک روابط فضایی و مهارت های پایه ای محاسبه ها منجر می شود. هدف این پژوهش، مقایسه اثربخشی آموزش های شناختی رفتاری و ادراک حرکتی بر اختلال ریاضی در دانش آموزان دارای اختلال یادگیری شهر تهران بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری عبارت بود از دانش آموزان 9 تا 12 ساله دارای اختلال یادگیری شهر تهران که از بین آنها تعداد 45 دانش آموز به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل (هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه اختلال ریاضی آزمون کی مت (1988) استفاده شد. گروه های آزمایشی تحت آموزش شناختی رفتاری (10 جلسه 60 دقیقه ای) و آموزش ادراک حرکتی (8 جلسه 25 دقیقه ای) قرار گرفتند؛ اما گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. داده ها با استفاده از آزمون آماری تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شدند یافته ها: نتایج نشان داد، هر دو آموزش های شناختی رفتاری و ادراک حرکتی بر کاهش اختلال ریاضی در دانش آموزان دارای اختلال یادگیری اثربخش بودند (01/0p<) و بین اثربخشی آموزش های شناختی رفتاری و ادراک حرکتی بر کاهش اختلال ریاضی در دانش آموزان دارای اختلال یادگیری، تفاوت معنا داری وجود نداشت (05/0p>) و این نتیجه تا مرحله پیگری تدوام داشت. نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت، از آموزش های شناختی رفتاری و ادراک حرکتی در جهت کاهش اختلال ریاضی در دانش آموزان بهره برد.
مقایسه اثربخشی روش دُر و روش ترکیبی(آموزش مستقیم وآگاهی واج شناختی)بر علائم نارساخوانی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی دوره جدید سال دهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۹
133 - 156
حوزه های تخصصی:
هدف:هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی روش دُروروش ترکیبی(آموزش مستقیم و آگاهی واج شناختی) بر علائم نارسا خوانی بود.روش شناسی:روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری کلیه دانش آموزان نارسا خوان که به مراکز اختلالات یادگیری شهر ارومیه در سال تحصیلی 97-98 مراجعه و تعداد45نفر به صورت هدفمند در دو گروه آزمایشی ویک گروه کنترل به صورت تصادفی قرار گرفتند. در یک گروه روش دُر و در گروه دیگر روش ترکیبی هریک به مدت 20 جلسه ی 60دقیقه ای اجرا گردید. برای جمع آوری داده ها از آزمون خواندن ونارسا خوانی استفاده شد.تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیری بود. یافته ها: نتایج نشان داد هر دو روش دُر و ترکیبی(آموزش مستقیم و آگاهی واج شناختی) به طور معنی داری نسبت به گروه کنترل بر علائم نارسا خوانی اثربخش بوده اند(p <.05). همچنین نتایج مقایسه های زوجی نشان داد گروه ترکیبی(آموزش مستقیم و آگاهی واج شناختی)در اکثر مولفه های خواندن نسبت به گروه دُر اثربخش-تراست.نتیجه گیری:با توجه به اثربخشی آموزش آگاهی واج شناختی و مستقیم بصورت ترکیبی بر علائم نارسا خوانی دانش آموزان از اهمیت بالایی برخوردار است.
تأثیر آموزش مدیریت والدین در کاهش اختلال نافرمانی مقابله ای دانش آموزان کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: دانش آموزان کم توان ذهنی، اختلال نافرمانی مقابله ای بیشتری در مقایسه با کودکان عادی دارند. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف تأثیر آموزش مدیریت والدین در کاهش علایم اختلال نافرمانی مقابله ای دانش آموزان کم توان ذهنی انجام گرفت. روش: این پژوهش از نوع روش نیمه آزمایشی همراه با پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل و آزمایشی بود. جامعه آماری، شامل والدین دانش آموزان کم توان ذهنی مدارس استثنایی شهر سلماس در سال 1397 - 1398 بود. ۳۰ نفر از افراد واجد شرایط به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه کنترل (15 نفر ) و آزمایشی ( 15 نفر ) جایگزین شدند. برای جمع آوری داده ها، از مقیاس اختلال رفتار مخرب ( ۱۹۹2 ) استفاده شد. در این پژوهش، گروه آزمایشی 8 جلسه آموزش مدیریت والدین را به صورت گروهی دریافت کردند و گروه کنترل، مداخله ای دریافت نکرد. یافته ها: برای تحلیل داده های پژوهش از تحلیل کوواریانس تک متغیره استفاده شد. نتایج داده های پژوهش نشان داد که آموزش مدیریت والدین در کاهش علایم اختلال نافرمانی مقابله ای مؤثر است ( p>./.5). نتیجه گیری: براساس یافته های به دست آمده، می توان نتیجه گرفت که آموزش مدیریت والدین، روش کارآمدی در بهبود علایم اختلال نافرمانی مقابله ای دانش آموزان کم توان ذهنی است.
نقش انعطاف پذیری در پیش بینی علائم اختلال های رفتاری کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر مقطع ابتدایی با میانجی گری سبک های فرزندپروری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی دوره جدید سال دهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۷
113 - 133
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش انعطاف پذیری در پیش بینی علائم اختلال های رفتاری کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر مقطع ابتدایی با میانجی گری سبک های فرزند پروری بود. این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی می باشد.که در این پژوهش 158 دانش آموز کم توان ذهنی آموزش پذیر مقطع ابتدایی به روش نمونه گیری هدفمند از دو مدرسه استثنایی گلستان و پرورش تبریز انتخاب شدند. سپس، پرسشنامه های سیاهه رفتاری کودک (آخنباخ،1991) و سبک های فرزند پروری (بامریند،1973) توسط والدین تکمیل گردید و آزمون دسته بندی کارت های ویسکانسین (برگ و گرانت، 1948) به صورت رایانه ای توسط آزمودنی ها انجام شد. همچنین پس از حذف 8 پرسشنامه مخدوش، داده های گردآوری شده 150 نفر با روش مدل سازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی (PLS) مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد بین انعطاف پذیری با علائم اختلال های رفتاری (001/0=P) و همچنین بین سبک فرزند پروری مقتدرانه با علائم اختلال های رفتاری رابطه منفی و معنادار وجود دارد) 006/0=P). همچنین نتایج نشان داد که اکثر والدین دارای سبک فرزند پروری مقتدرانه (79%) بودند. علاوه بر این نتایج معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی نشان داد که انعطاف پذیری و سبک فرزند پروری مقتدرانه توانایی پیش بینی علائم اختلال های رفتاری را دارند (184/0=R^2،001/0=P). نتایج این مطالعه از نقش انعطاف پذیری و سبک فرزند پروری مقتدرانه در علائم اختلال های رفتاری کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر حکایت دارد؛ بنابراین، پیشنهاد می شود مداخلات درمانی نوین درترمیم انعطاف پذیری در کودکان کم توان ذهنی طراحی شود و همچنین جلساتی برای آموزش والدین کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر درباره شیوه های فرزند پروری برگزار شود.
اثربخشی قصه درمانی بر اضطراب اجتماعی و تنظیم شناختی هیجان دانش آموزان نابینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی قصه درمانی بر اضطراب اجتماعی و تنظیم شناختی هیجان دانش آموزان نابینا است. روش: این پژوهش از نوع روش نیمه آزمایشی همراه با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری مطالعه حاضر، شامل دانش آموزان مجتمع آموزشی نابینایان نرجس شهر تهران است. سی نفر از افراد واجد شرایط به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه کنترل (پانزده نفر) و گروه آزمایش (پانزده نفر) قرار گرفتند. از مقیاس اضطراب اجتماعی لابیوتز و تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و کرایج استفاده شده است. گروه آزمایش ده جلسه قصه درمانی (هر جلسه به مدت نود دقیقه) را به صورت گروهی دریافت نمودند و گروه کنترل، مداخله ای دریافت نکردند. پس از اتمام دوره، برای هر دو گروه آزمایش و کنترل، پس آزمون اجرا شد. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که قصه درمانی اثر معناداری در اضطراب اجتماعی و تنظیم شناختی هیجان (کل) و مؤلفه های آن از قبیل توجه مثبت مجدد، متمرکز بر برنامه ریزی، بازنگری و ارزیابی مجدد به صورت مثبت، خود را مقصر دانستن، نشخوار فکری، تحت نظر قرار دادن، فاجعه آمیز تلقی کردن و مقصر دانستن دیگران در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل داشته است. نتیجه گیری: به طور کلی نتایج این پژوهش نشان داد که قصه درمانی می تواند به بهبود اضطراب اجتماعی و تنظیم شناختی هیجان در دانش آموزان نابینا کمک کند.
مقایسه ی نیمرخ روان شناختی کودکان دارای همشیر با و بدون اختلال طیف اُتیسم و نشانگان دان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: زندگی در کنار کودک با نیازهای ویژه، چالش های منحصربه فردی دارد و ممکن است بر سلامت روان همشیر کودک تأثیر بگذارد. هدف از پژوهش حاضر مقایسه ی نیمرخ روان شناختی کودکان دارای همشیر با و بدون اختلال طیف اُتیسم و نشانگان دان بود. روش: طرح پژوهش از نوع علی-مقایسه ای بود. جامعه ی آماری این پژوهش تمامی کودکان 6 تا 12 ساله دارای همشیر با و بدون اختلال طیف اُتیسم و یا نشانگان دان در شهر رشت در سال 1399 بود. حجم نمونه در کل معادل 55 نفر به دست آمد ) 15 نفر در هر یک از گروه های دارای همشیر با اختلال طیف اُتیسم و یا نشانگان دان و 25 نفر در گروه غیر دارای همشیر با اختلال طیف اُتیسم و یا نشانگان دان(. گروه های اول و دوم به روش هدفمند و گروه سوم به روش در دسترس انتخاب شدند. فهرست وارسی اختلالات رفتاری کودکان )آخنبا خ و ایلدبروک، 1983 ( توسط مادران تکمیل شد. داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که تفاوت بین 3 گروه از نظر متغیرهای گوشه گیری / افسردگی، اضطراب / افسردگی و رفتار پرخاشگرانه معنادار است ) 05 / p>0 (. یافته ها در رابطه با هر 3 زیرمقیاس چنین بود که کودکان دارای همشیر با نشانگان دان نمرات بالاتری نسبت به کودکان دارای همشیر بهنجار به دست آوردند ) 05 / p>0 (. همچنین کودکان دارای همشیر با اختلال طیف اُتیسم در زیرمقیاس اضطراب / افسردگی نمرات بالاتری نسبت به کودکان دارای همشیر بهنجار به دست آوردند ) 05 / .)p>0 نتیجه گیری: همشیرهای افراد با اختلالات عصبی-تحولی در معرض آسیب های روانی قرار دارند.
اثربخشی طرحواره درمانی گروهی بر حساسیت به طرد در افراد نابینا و کم بینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف : هدف مطالعه حاضر بررسی اثربخشی طرحواره درمانی گروهی بر حساسیت به طرد در افراد نابینا و کم بینا بود. روش : این پژوهش یک مطالعه نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری همراه با گروه کنترل بود. به این منظور جامعه آماری این پژوهش ، شامل تمام افراد نابینا و کم بینای مؤسسه آموزشی نابینایان ابابصیر شهر اصفهان بود که به روش نمونه گیری در دسترس، ۲۶ شرکت کننده انتخاب شدند و به صورت تصادفی ۱۳ نفر در گروه آزمایش و ۱۳ نفر در گروه کنترل گمارده شدند. گروه آزمایش براساس قرارداد طرحواره درمانی یانگ ۱۰ جلسه (به صورت هفتگی) تحت آموزش قرار گرفتند، در حالی که گروه کنترل هیچ گونه آموزشی را دریافت نکردند. داده ها به روش خودگزارش دهی (پرسشنامه حساسیت به طرد داونی و فلدمن) جمع آوری و با اس تفاده از آزمون کوواریانس به وسیله نرم افزار SPSS-21 تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها تفاوت معناداری میان حساسیت به طرد در گروه آزمایش در زمان ورود به طرح، بلافاصله پس از درمان و یک ماه پس از درمان را نشان داد، اما در گروه کنترل تفاوت معناداری مشاهده نشد. نتیجه گیری: یکی از درمان های مفید و پربازده برای اختلال های مقاوم، مبهم و درازمدت که ریشه در دوران کودکی دارند، «طرحواره درمانی» ابداعی یانگ است و گروهی بودن فرایند درمان نیز از عوامل مهم اثربخشی این الگوی درمانی در پژوهش حاضر محسوب می شد.
برنامه درسی هسته ای گسترده برای دانش آموزان با آسیب بینایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با بهره مندی کودکان و دانش آموزان با آسییب بینایی از آموزش عمومی در اوایل قرن بیستم، معلمان متوجه شدند که بسیاری از مهارت هایی که این دانش آموزان به آنها نیاز دارند، با برنامه درسی آموزش عمومی تأمین نمی شود. به همین دلیل، بعضی از مربیان با هدف افزایش مهارت های اجتماعی دانش آموزان نابینا و کم بینا تلاش کردند تا مهارت های مورد نیاز آنان را شناسایی کنند. در سال 1996 میلادی، هاتلِن ۱ از برنامه درسی ویژه ای با عنوان برنامه درسی هسته مشترک گسترده نام برد و بر اهمیت آن در زندگی کنونی و آینده ی دانش آموزان نابینا و کم بینا تأ کید کرد. باور کنونی مربیان این است که کودکان با آسیب بینایی مانند تمام کودکان، نیاز به یادگیری برنامه درسی عمومی و برخلاف سایر کودکان، نیاز به آموزش فنون و مهارت های خاصی دارند که آنان را قادر سازد به برنامه درسی عمومی و سایر اطلاعات رسمی و غیررسمی مورد نیاز برای زندگی موفقیت آمیز در جهان دسترسی داشته باشند. این مقاله به معرفی برنامه ی درسی هسته مشترک گسترده و حوزه های نُه گانه ی آن برای دانش آموزان با آسیب بینایی می پردازد.
اطلاعات عمومی برای والدین و مربیان کودکان نابینا و کم بینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بسیاری از والدین کودکان کم بینا و نابینا در مراجعات خود به پزشکان مختلف اظهار می دارند که در وقت معاینه، فرصت سئوال کردن از پزشک وجود ندارد و ا گر بخواهیم سؤال بپرسیم با وا کنش مناسبی روبه رو نمی شویم! در این مقاله، تلاش شده است تا اطلاعات دقیق و در عین حال دور از اصطلاحات سخت پزشکی ارائه شود تا خواننده محترم بتواند پاسخ برخی از مهمترین موضوعات و پرسش های کم بینایی از قبیل؛ تعریف کم بینایی، آسیب بینایی مغزی، سلول های بنیادی و نابینایی، پیشگیری و درمان کم بینایی، وسایل کمک بینایی، تأثیر آسیب بینایی بر یادگیری کودک و کارهایی که باید برای کودک کم بینا انجام داد و اینکه به چه کسی باید مراجعه کرد، را بیابد. در انتها نیز راهکارهایی برای والدین و مربیان کودکان کم بینا آورده شده است.
مقایسه اثر بازی های حرکتی گروهی و انفرادی در محیط کودک محور و معلم محور بر عملکرد حرکتی ورفتار سازشی کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف بررسی اثر بازی فردی و گروهی در محیط آموزشی معلم محور و کودک محور بر ارزیابی عملکرد حرکتی و رفتار سازشی کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر بود. روش : پژوهش حاضر نیمه تجربی و میدانی و طرح آن به روش پیش آزمون و پس آزمون انجام شده است. شرکت کنندگان در این پژوهش تعداد40 کودک کم توان ذهنی آموزش پذیر (۲۱ دختر و ۱۹ پسر) با دامنه سنی ۷ تا ۱۰ سال با ضریب هوشی۵۰ تا 70 شهر گنبد شرکت داشتند که بر اساس پرسشنامه رفتار سازشی راتر (نورم ایران)، افرادی که نمره ۴۵ و کمتر به دست آوردند، دارای شرایط شرکت در این پژوهش شدند. شرکت کنندگان به صورت تصادفی در چهار گروه 10 نفره - دو گروه انفرادی در محیط آموزشی معلم محور و کودک محور و دو گروه جمعی در محیط آموزشی معلم محور و کودک محور تقسیم شدند. رشد حرکتی کودکان کم توان ذهنی با استفاده از آزمون M-ABC-2 ارزیابی شد. مداخله ای به مدت شش هفته از بازی های حرکتی دبستانی در دو محیط آموزشی معلم محور و کودک محور به مدت دو روز در هفته و در طول دوازده جلسه انجام شد. برای آزمون فرضیه پژوهش از تحلیل واریانس – کوواریانس یک راهه استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 22 انجام شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد تأثیر بازی حرکتی انفرادی و گروهی در دو محیط آموزشی کودک محور و معلم محور بر عملکرد حرکتی و رفتاری در کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر معنادار بوده است و عملکرد حرکتی در گروه های کودک محور و معلم محور در مرحله پس آزمون بهتر از پیش آزمون بود . نتیجه گیری : بازی حرکتی به صورت گروهی در شرایط مربی محور سبب عملکرد بهتر نسبت به بازی حرکتی به صورت انفرادی و در شرایط کودک محور می شود. رفتار سازشی در افرادی که به صورت گروهی تمرین کرده بودند، بهتر از افرادی بود که به صورت انفرادی تمرین کردند.
دست روی دست، دست زیر دست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هنگام آموزش دانش آموزان نابینا چاره ای جز تماس با دست های آنان برای راهنمایی شان یا نشان دادن فعالیتی به آنها نداریم. رفتار غالب معلمان این است که با گذاشتن دست های خود روی دست های دانش آموزان آنان را به سوی فعالیتی هدایت کنند. این رفتار را روش «دست روی دست » می نامند که محدودکننده است. این مقاله که با استفاده از تجربیات زیسته ی نگارنده در فرصت مطالعاتی و دو مقاله ی 1 دیگر در این حوزه نگاشته شده است، به بازشناسی روش دست روی دست و معرفی روش دست زیر دست به عنوان جایگزین مناسب تر آن پرداخته است.