فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۲۱ تا ۸۴۰ مورد از کل ۱٬۸۳۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر تجربه های زیستی و عواملی که مادران ایرانی دارای فرزند کم توان ذهنی برای بخشیدن دیگران به کار می گیرند را مورد بررسی قرار داده است. برای رسیدن به این هدف، روش کیفی و نظریه برخاسته از داده ها مورد استفاده قرار گرفت. 20 نفر از مادران دارای فرزند کم توان ذهنی که برای تکمیل پرونده فرزند خود به سازمان آموزش پرورش رجوع کرده بودند، به صورت تصادفی انتخاب و سئوال های نیمه ساختار یافته در مورد بخشش دیگران و عواملی که آن ها در این مورد استفاده کرده اند تا رسیدن به مرحله اشباع مورد بررسی قرار گرفت. تحلیل داده ها از طریق کد های باز و مشخص شدن گزاره های اصلی و فرعی، نشان داد که در ایران مادران این گروه از کودکان به ترتیب از منابع معنوی، منابع درونی و منابع و علایق اجتماعی برای بخشیدن دیگران استفاده می کنند. این یافته ها نشان می دهد که غنی بودن محتوا و متون مربوط به بخشایش گری در فرهنگ ایرانی – اسلامی به مادران دارای فرزند کم توان ذهنی برای بخشیدن دیگران کمک کرده است.
اثر بازخورد تطبیقی- اجتماعی بر عملکرد تکلیف تولید نیرو در دختران با کم توانی ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین اثر بازخورد تطبیقی- اجتماعی بر
اجرای تکلیف تولید نیرو در دختران با کم توانی ذهنی بود. روش پژوهش، آزمایشی با طرح
پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. از بین دانش آموزان دختر با کم توانی ذهنی
شهرستان شیراز46 دانش آموز دختر به روش
نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. شرکت کنندگان بر اساس آزمون بیشترین انقباض ارادی
که در نخستین جلسه به وسیله دینامومتر دستی از آن ها به عمل آمد به دو گروه
آزمایشی 22 نفری در گروه بازخورد (هنجاری مثبت) و 24 نفری در گروه کنترل (بدون
دریافت بازخورد) تقسیم شدند. تحلیل کواریانس، عملکرد بهتر گروه آزمایشی را در
تکلیف تولید نیرو نسبت به گروه کنترل نشان داد. یافته های این پژوهش شواهدی را
برای اهمیت نقش انگیزشی بازخورد فراهم می آورد. بنابراین به علت تأثیر ویژه ای که
بازخورد تطبیقی- اجتماعی بر عملکرد تکلیف تولید نیرو در دانش آموزان با کم توانی ذهنی
دارد، به عنوان یک راهکار آموزشی مؤثر در زمینه آموزش مهارت ها به مربیان دانش آموزان
آموزش ویژه توصیه می گردد.
اثرات داشتن خواهر یا برادر با ناتوانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: پرورش یک کودک با ناتوانی در خانواده نه تنها والدین، بلکه سایر فرزندان خانواده را نیز تحت تاثیر قرار می دهد. درواقع به دلیل این که رابطه خواهران و برادران نسبت به روابط دیگر پایدارتر و طولانی تر است؛ قوت و رشد این رابطه می تواند رشد، رفتار، شخصیت، نگرش و هویت یابی آن ها را تحت تاثیر قرار دهد. این گروه از خواهران و برادران ازیک طرف به دلیل مشکلاتی مانند احساس های متضاد، متعارض، حقارت، ظلم و تبعیض که والدین به دلیل داشتن فرزند دارای ناتوانی با آن مواجه اند، تحت فشار هستند و از طرف دیگر، ناتوانی خواهر یا برادر با ناتوانی، بر رابطه خواهر و برادران تاثیر گذاشته و آن ها را در مخاطره اختلال های گوناگون قرار می دهد.
نتیجه گیری: در این مقاله نخست در مورد رابطه خواهران و برادران به ویژه زمانی که یک کودک با ناتوانی در خانواده وجود دارد، بحث، سپس اثرات مثبت و منفی داشتن خواهر یا برادر با ناتوانی ارایه شده است، سرانجام اثرات داشتن خواهر یا برادر با ناتوانی بر اساس جنسیت بیان و در پایان نتیجه گیری شده است.
مقایسه ویژگی های شخصیتی و بهزیستی مادران با و بدون فرزند آسیب دیده شنوایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: والدین و به ویژه مادران دارای فرزند با نیازهای ویژه به سبب داشتن چنین فرزندی می توانند در معرض مخاطراتی قرار گیرند که بررسی آن ها می تواند در پیشبرد اهداف آموزشی و توان بخشی بسیار مهم باشد. هدف از انجام پژوهش حاضر مقایسه ویژگی های شخصیتی و بهزیستی مادران با و بدون فرزند آسیب دیده شنوایی بود.
روش: روش پژوهش علی-مقایسه ای بود. جامعه آماری شامل همه مادران دارای فرزند آسیب دیده شنوایی در حال تحصیل در مدارس ویژه افراد دارای آسیب شنوایی در شهر کرج بود که تعداد 57 مادر دارای فرزند آسیب دیده شنوایی و با رعایت همتاسازی با گروه نخست تعداد 57 مادر بدون فرزند آسیب دیده شنوایی به عنوان نمونه انتخاب شده و به تکمیل پرسش نامه 5 عاملی شخصیت نئو و بهزیستی کی یز پرداختند.
یافته ها: داده های گردآوری شده با استفاده از تحلیل واریانس یک راهه و ضریب همبستگی پیرسون تحلیل شدند. نتایج نشان داد که بین ویژگی های شخصیتی و بهزیستی مادران 2 گروه تفاوت معناداری وجود ندارد (05/0p>) اما بین متغیرهای ویژگی های شخصیتی و بهزیستی رابطه معناداری وجود دارد (01/0p<).
نتیجه گیری: برای افزایش سطح بهداشت روانی مادران دارای فرزند آسیب دیده شنوایی ارایه راهکارهایی از سویی مشاوران و برگزاری کارگاه های آموزشی می تواند سودمند باشد.
تاثیر تمرین های مقاومتی در نیمرخ هورمونی و ایمونوگلوبین بزاق بزرگسالان دارای نشانگان داون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به منظور بررسی اثرات تمرین های مقاومتی در سطوح ایمونوگلوبین A بزاق و نیمرخ هورمونی بزرگسالان کم تحرک با نشانگان داون طراحی شده بود.
روش: درمجموع 40مرد بزرگسال دارای نشانگان داون از طریق گروه های مختلفی که به افراد با کم توانی ذهنی کمک می کردند، به کارگرفته شدند. همه شرکت کنندگان تاییدیه پزشکی را برای شرکت در فعالیت های بدنی کسب کردند. به صورت تصادفی 24نفر از بزرگسالان انتخاب شده و شروع به انجام تمرین های مقاومتی در یک چرخه 16ایستگاهی به مدت 12هفته با 3روز در هفته کردند. شدت تمرین ها براساس عملکرد آزمون 8 تکرار بیشینه برای هر تمرین بود. گروه گواه نیز شامل 16 بزرگسال دارای نشانگان داون بود که از لحاظ سن، جنسیت و نمایه توده بدنی، همسان سازی شده بودند. سطوح کورتیزول، تستوسترون و ایمونوگلوبین A بزاق توسط روش الایزا اندازه گیری شد. عملکرد وظایف کاری هم با استفاده از آزمون چیدن مکرر جعبه های سنگین مورد ارزیابی قرارگرفت.
یافته ها: تمرین های مقاومتی به طور معناداری غلظت ایمونوگلوبین A بزاق (94/0d=؛ 0120/0P=) و سطوح تستوسترون (57/1d=؛ 0088/0P=) را در گروه تجربی افزایش داده بود. افزون براین، عملکرد وظایف کاری نیز بهبودیافته بود، درحالی که هیچ تغییری در گروه گواه که ورزش نکرده بودند، مشاهده نشد.
نتیجه گیری: نتیجه این که، یک پروتکل تمرین های مقاومتی کوتاه مدت، پاسخ های ایمنی مخاطی و همچنین سطوح تستوسترون بزاق را در بزرگسالان کم تحرک دارای نشانگان داون بهبود داده است
رابطه تاب آوری و پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان کم شنوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ه دف این پژوهش تعیین رابطه بین تاب آوری و پیشرفت ت حصیلی در دانش آموزان کم شنوا مقطع راهنمایی شهرستان قروه بود. مطالعه حاضر از نوع همبستگی است. در این مطالعه 280 نفر از دانش آموزان کم شنوا (143 پسر و 137 دختر) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. از آزمودنی ها خواسته شد مقیاس تاب آوری کانرو دیویدسون را تکمیل کنند و از معدل کل سال تحصیلی 93-92 آنها استفاده شد. جهت تحلیل داده ها از روش تحلیل رگرسیون استفاده شد. نتایج نشان داد که بین تاب آوری و پیشرفت تحصیلی، رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد. تاب آوری می تواند پیشرفت تحصیلی را پیش بینی کند و با افزایش میزان تاب آوری، میزان پیشرفت تحصیلی نیز افزایش می یابد.
روش های انطباق و اصلاح اختلال پردازش حس های نزدیک درکودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: توانایی های پردازش حسی، پیش نیاز پاسخ دهی اثر بخش به موقعیت ها، تسهیل یادگیری، رفتار اجتماعی و کارکردهای روزمره شخص هستند، بنابر این اختلال در پردازش حسی می تواند زندگی روزانه فرد را تحت تاثیر قرار دهد. هدف پژوهش حاضر ارایه برخی شیوه های انطباق محیطی با ویژگی های کودکان دارای اختلال پردازش حسی و نیز روش های اصلاح این اختلال بود.
روش: این پژوهش از نوع مروری بود.
یافته ها: درمان اختلال های پردازش حسی در سه بخش عمده؛ اختلال تعدیل حسی، اختلال تمیز و افتراق حسی و اختلال حرکتی مبتنی بر حواس انجام می گیرد اما با توجه به نظریه یکپارچگی حسی، برخی برنامه های درمانی برمبنای هفت حس، در دو دسته حس های نزدیک (تعادل، عمقی و لامسه) و حس های دور ( بینایی، شنوایی، بویایی و چشایی) پی ریزی می شوند.
نتیجه گیری: با توجه به اینکه حس های نزدیک به شکل ناآگاهانه اطلاعات حسی مهمی را برای ایجاد، حفظ و بازیابی وضعیت و هماهنگی بدن به دست می دهند، پژوهش ها، اثربخشی راهبردهای انطباق و اصلاح اختلال پردازش حس های نزدیک را توضیح داده اند.
تاثیر دو نوع برنامه ورزشی بر ترکیب بدنی نوجوانان دارای نشانگان داون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: هدف از این پژوهش بررسی اثرات 12 هفته تمرینات هوازی و مقاومتی بر ترکیب بدنی نوجوانان دارای نشانگان داون بود.
روش: به این منظور در پژوهشی نیمه تجربی 41 نوجوان دارای نشانگان داون و با میانگین سنی 7/2±5/15 سال، به 3 گروه تمرینات هوازی (16ATG; n=)، گروه تمرینات مقاومتی (15RTG; n=) و گروه کنترل (10CG; n=) تقسیم شدند. تمرینات هوازی با شدت 70-50 درصد ضربان قلب ذخیره و 3 بار در هفته و تمرینات مقاومتی هم با شدت 12 تکرار بیشینه و 2 بار در هفته انجام شد. هر دو نوع تمرینات به مدت 12 هفته ادامه یافتند. درصد چربی بدن با استفاده از روش پلتیسموگرافی و تجهیزات بادپاد ارزیابی گردید. دور کمر، وزن و قد نیز اندازه گیری شد، همچنین برای مقایسه متغیرهای پیش و پس از مرحله مداخله از آزمون تی همبسته استفاده شد.
یافته ها: درصد چربی بدن در دو گروهی که در تمرینات شرکت کرده بودند، تغییر معناداری نداشت. با این وجود، گروه کنترل افزایش معناداری را در این متغیر نشان داد (2/7±3/31 در مقابل 9/7±5/34). از سوی دیگر نمایه توده بدنی و دور کمر به طور معناداری در گروه هوازی کاهش یافت (7/9±2/86 و 1/11±3/87 WC:؛ 2/4±5/26 و 4/4±5/27 BMI:)، درحالی که گروه مقاومتی و گروه کنترل تفاوت معناداری را در این متغیرها نشان ندادند. تمرینات هوازی و مقاومتی باعث حفظ سطوح چربی بدن شدند.
نتیجه گیری: تمرینات هوازی به طور معناداری نمایه توده بدنی و اندازه محیط دور کمر را کاهش دادند. درصد چربی افرادی که در تمرینات حضور نداشتند، افزایش یافت.
فلسفه ای برای تربیت دینی افراد کم توان ذهنی با نگاهی به فلسفه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارائه مبانی فلسفی پیشنهادی برای تربیت دینی افراد کم توان ذهنی(بر اساس نظرات ملاصدرا) هدف اصلی این مقاله است. تاکید مقاله به طور عمده بر سرنوشت نهایی و سعادت اخروی این افراد، متمرکز است. تحلیل(متون صدرایی) و استنتاج، روش مورد استفاده درتدوین نوشته حاضر بوده است. تشکیکی بودن وجود، خیریت وجود، جسمانیه الحدوث و روحانیه البقا بودن نفس و حرکت جوهری، مبانی فلسفی منتخب برای تربیت دینی افراد کم توان ذهنی است. مراتب سعادت اخروی افراد کم توان ذهنی، وابسته به تربیت دینی آنان است.آنچه تفاوت مراتب وجودی و در نتیجه اختلاف در درجات سعادتمندی افراد کم توان ذهنی را همانند بقیه انسان ها، رقم می زند،کمیت وکیفیت ملکات و صورت های علمی متحد شده با نفسشان است که در فرایند حرکت جوهری کسب شده است. انجام فرایض دینی و خودداری از ارتکاب معاصی(با کمک بزرگسالان) هرچند با فهم اندک و اختیار محدود صورت پذیرد، برای افراد کم توان ذهنی بی نتیجه نیست و موجب ارتقا کیفیت زندگی اخروی آنها می گردد. تربیت دینی افراد کم توان ذهنی به دلیل این برداشت غلط که آنها مکلف نبوده و خداوند آنها را به عذاب دچار نمی سازد، نباید مورد کم توجهی قرار گیرد.
رابطه سبک های فرزندپروری والدین با رفتار سازشی دانش آموزان کم توان ذهنی
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: سبک های فرزندپروری والدین مهمترین نقش را در تربیت فرزندان به عهده دارند. بنابراین پژوهش حاضر با هدف پیش بینی رفتار سازشی دانش آموزان کم توان ذهنی بر اساس سبک های فرزندپروری مادران آنها انجام شد.
روش: این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه مورد مطالعه را تمامی مادران کودکان کم توان ذهنی مقطع ابتدایی شهر رشت در سال تحصیلی 94-1393 تشکیل می دادند که از میان آنها 110 نفر با روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها در این پژوهش از پرسشنامه رفتار سازشی واینلند (1953) و پرسشنامه شیوه فرزندپروری بامریند (1973) استفاده شد.
یافته ها: تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین سبک مقتدرانه با رفتار سازشی همبستگی مثبت معنی دار و بین سبک های مستبدانه و سهل گیرانه با رفتار سازشی همبستگی منفی معنی دار وجود دارد (01/0>P). همچنین تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از رگرسیون چندگانه نشان داد که سبک تربیتی مقتدرانه پیش بینی کننده مثبت و معنی دار رفتار سازشی است (01/0>P) و سبک های تربیتی سهل گیرانه و استبدادی پیش بینی کننده منفی و معنی دار رفتار سازشی است (01/0>P).
نتیجه گیری: با توجه به یافته های به دست آمده طراحی و برگزاری برنامه ها و کارگاه های آموزش خانواده در زمینه آگاه سازی اولیا از سبک های فرزندپروری و تأثیر هر یک از آنها بر فرزندان بسیار ضروری است تا از این طریق بتوان با تغییر نگرش مادران و بهبود روابط اعضای خانواده، رفتار سازشی دانش آموزان کم توان ذهنی را بهبود بخشید
تعریف و مفهوم سازی نیازهای ویژه، شناسایی و اولویت بندی پژوهشی گروه های با نیازهای ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش
با هدف شناسایی مشکلات گروه های
دارای نیازهای ویژه در ابعاد روانی، اجتماعی، معنوی و جسمی در ایران انجام
شد. این پژوهش کیفی با روش نظریه زمینه ای اجرا شد. در این پژوهش نخست پس از بررسی و مطالعة متون و مرور منابع موجود در
سراسر دنیا 10 گروه به عنوان افراد
دارای نیازهای ویژه منظور شده و 100 نفر از این افراد یا نزدیکان شان، براساس نمونه گیری
هدفمند تا زمان اشباع نظری داده ها مورد پژوهش قرار گرفتند. این گروه ها شامل کودکان؛ سالمندان؛ افراد با ناتوانی های حسی-
حرکتی؛ بیماران شدید روان پزشکی و کم توانی ذهنی؛ افراد دارای نیازهای ویژه پزشکی؛
مصرف کنندگان مواد؛ زندانیان؛ افرادی که تحت شرایط اجتماعی به حاشیه رانده شده اند
(اقلیت ها)؛ افرادی که در طبقات پایین اقتصادی- اجتماعی قرار دارند و زنان باردار می باشند. به منظور جمع آوری داده ها از روش مصاحبة نیمه ساختار
یافته استفاده شد و سپس با روش کدگذاری استراس و کوربین یا مقایسه مداوم تحلیل شد.
مهمترین حوزه های استخراج شده از مشکلات و نیازهای ویژه گروه های مورد بررسی عبارت
بودند از خانواده، آموزش (فضا و امکانات)، تفریحات و سرگرمی، جابجایی و حمل و نقل،
بناها و فضاها (منازل و اماکن عمومی)، مشارکت اجتماعی و اشتغال، خدمات درمانی و
توانبخشی، و نگرش سایر افراد به مشکلات آن ها. بنابراین می توان نتیجه گرفت که عبارت ""نیازهای ویژه"" در ارتباط با
ناتوانی معنا می یابد، که محصول ویژگی های فرد و موانعی است که توسط اجتماع ایجاد
شده است. در راه برطرف کردن آن نیازها موانع متعددی به چشم می خورد که به طور
عمده توسط بشر ایجاد شده اند. برخی از این موانع عبارتند از خدمات و سیستم های
ناکارآمد، سیاست گذاری های تبعیض آمیز، نگرش های اجتماعی، برچسب ها و غیره.
درمان شناختی- رفتاری اختلال ریاضی: مطالعه موردی
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال ریاضی یکی از مهمترین و شایع ترین اختلال های دوران کودکی است که بسیاری از روان شناسان به آن توجه ویژه نموده اند. اگرچه بسیاری از دانش آموزان در یادگیری ریاضی دچار مشکل هستند، ولی همه آنها به اختلال ریاضی مبتلا نیستند. در سال های اخیر روش های گوناگونی برای تشخیص و درمان اختلال های ریاضی به کارگرفته شده است، که فنون شناختی- رفتاری یکی از آنها به شمار می رود. هدف پژوهش حاضر مطالعه تأثیر درمان شناختی- رفتاری بر درمان اختلال ریاضی است. مطالعه حاضر از نوع تک آزمودنی با طرح اندازه گیری مکرر بوده است.
روش و یافته ها: یافته های پژوهشی مبین نقش مؤثر درمان شناختی- رفتاری در درمان اختلال ریاضی است. این روش بر آموزش مهارت های شناختی مبتنی است و بیشتر به شکل آموزش خود و خود گویی برای تسهیل مهارت حل مسئله ارائه می شود. در این پژوهش تلاش شد که دانش آموز محرک هایی را که بر پاسخ او اثر می گذارد، بشناسد و آن را به گونه ای مناسب تغییر دهد. داده های این مطالعه با استفاده از آزمون و مصاحبه عمیق بالینی گردآوری شده است. در این پژوهش یک دانش آموز دختر 11 ساله دارای اختلال ریاضی با بهره گیری از فنون شناختی رفتاری مورد درمان قرار گرفته است و داده ها با استفاده از روش اندازه گیری مکرر تحلیل شده است.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاکی از آن است که درمان شناختی- رفتاری در کاهش نرخ اشتباهات دانش آموز طی 10 جلسه اثر داشته است. استلزام های نتیجه به دست آمده در مقاله مورد بحث قرار گرفته است.
اثربخشی بازی درمانی گروهی شناختی- رفتاری در اصلاح سازش نایافتگی اجتماعی دانش آموزان دختر با کم توانی ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی بازی درمانی گروهی با رویکرد شناختی- رفتاری در اصلاح سازش نایافتگی اجتماعی دانش آموزان دختر 8 تا 15 ساله کم توان ذهنی انجام گرفت.
روش: روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل و آزمایش بود. جامعه آماری پژوهش را دانش آموزان دختر ابتدایی کم توان ذهنی شهر کرمانشاه تشکیل می دادند. در نمونه گیری 32 نفر به روش در دسترس انتخاب و سپس براساس 2 انحراف استاندارد بالاتر در آزمون راتر،20 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند (10 آزمایش و10 گواه). گروه آزمایش 11 جلسه بازی درمانی با رویکرد شناختی- رفتاری دریافت کردند و گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده های پژوهش، پرسشنامه رفتاری راتر بود. تحلیل داده با استفاده از روش تحلیل کوواریانس نشان داد که بازی درمانی با رویکرد شناختی- رفتاری باعث کاهش سازش نایافتگی اجتماعی دانش آموزان دختر با کم توانی ذهنی و افزایش تعاملات اجتماعی آن ها شده است.
یافته ها: مهم ترین نتایج این پژوهش، مؤثر بودن بازی درمانی گروهی در اصلاح سازش نایافتگی اجتماعی، مفید بودن استفاده از رویکرد شناختی- رفتاری و یکسان بودن نتایج مفید بازی درمانی در کودکان با سطوح ذهنی متفاوت است.
نتیجه گیری: از این رو می توان نتیجه گرفت روش بازی درمانی گروهی با رویکرد شناختی-رفتاری، در کنترل سازش نایافتگی اجتماعی نوجوانان کم توان ذهنی مؤثر است.
اثر بخشی نقاشی درمانی در کاهش رفتارهای پرخاشگرانه دانش آموزان دختر کم شنوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: کودکان کم شنوا به علت نارسایی در مهارت های ارتباطی مستعد بروز رفتارهای برون نمود از قبیل پرخاشگری هستند. هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی نقاشی درمانی در کاهش رفتار پرخاشگرانه دانش آموزان دختر کم شنوا بود.
روش: جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل همه دانش آموزان ابتدایی دختر کم شنوا در استان قم بودند که پس از تکمیل پرسش نامه فهرست رفتاری کودکان توسط معلمان، 46 دانش آموزی که بالاترین نمره را در زیر مقیاس رفتار پرخاشگرانه داشتند، به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جای دهی شدند. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه به نقاشی آزاد پرداختند. در پایان دوره آموزشی، معلمان دو گروه پرسشنامه های یاد شده را به عنوان پس آزمون تکمیل کردند.
یافته ها: تحلیل نتایج با استفاده از تحلیل کوواریانس بیان گر تاثیر نقاشی درمانی بر کاهش نمره های رفتار پرخاشگرانه (0/05<P) دانش آموزان کم شنوا در گروه آزمایشی نسبت به گروه کنترل بود.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که مداخله نقاشی درمانی در کاهش رفتار پرخاشگرانه دانش آموزان دختر کم شنوا موثر بوده است. بنابراین می توان گفت که کاربرد روش های هنر درمانی و به طور ویژه نقاشی درمانی باعث کاهش مشکلات رفتاری کودکان با نیازهای ویژه می شود.
مقایسه ی میزان رضایت از زندگی دانش آموزان با اختلالات بینایی و بدون اختلالات بینایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه : هدف پژوهش حاضر مقایسه میزان رضایت از زندگی دانش آموزان با اختلالات بینایی و بدون اختلالات بینایی بود.
روش : نمونه پژوهش 120 (56 پسر و 64 دختر) دانش آموز مدارس تلفیقی مقطع راهنمایی و دبیرستان در سال تحصیلی 90-91 در شهر شیراز بود، که 60 دانش آموز با اختلال بینایی و 60 دانش آموز بدون اختلال بینایی را شامل می شد. به منظور گردآوری اطلاعات از مقیاس چندگانه رضایت از زندگی (هیوبنر، 2001) استفاده گردید. پایایی ابزار از طریق آلفای کرونباخ، و روایی آن از طریق همبستگی مؤلفه های پرسشنامه با یکدیگر و نمره کل به دست آمد. تجزیه و تحلیل اطلاعات با محاسبه t-test مستقل صورت گرفت.
یافته ها : نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که دو گروه دانش آموزان با اختلالات بینایی و بدون اختلالات بینایی در هیچ یک از مؤلفه های رضایت از زندگی (خانواده، دوستان، مدرسه، محل زندگی و خود) و کل رضایت از زندگی تفاوت معناداری ندارند. یافته ها همچنین نشان داد که میزان رضایت از زندگی در دو جنس یکسان است.
مقایسه کفایت اجتماعی دانش آموزان آسیب دیده شنوایی دارای مادران با و بدون استرس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: هدف از پژوهش حاضر مقایسه کفایت اجتماعی دانش آموزان آسیب دیده شنوایی دارای مادران با و بدون استرس بود.
روش: روش پژوهش توصیفی از نوع علی- مقایسه ای بود. برای این منظور 121 دانش آموز (دختر و پسر) که به شیوه نمونه گیری در دسترس از مدارس استثنایی شهر شیراز انتخاب شده بودند، شرکت داشتند. مقیاس پاسخ به استرس (کوه و همکاران 2001) و مقیاس کفایت اجتماعی (کاریگان، 2007) ابزار های مورد استفاده این پژوهش بودند.
یافته ها: به منظور تحلیل داده های این پژوهش از روش تحلیل واریانس دو طرفه استفاده شد که نتایج نشان داد تفاوت معناداری بین کفایت اجتماعی دانش آموزان آسیب دیده شنوایی مادران با و بدون استرس وجود دارد (p<0/05) بدین معنا که کفایت اجتماعی دانش آموزان دارای مادران با استرس به طور معناداری کمتر از دانش آموزان دارای مادران بدون استرس است.
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که استرس مادر می تواند روی کفایت اجتماعی کودک آسیب دیده شنوایی تأثیر منفی بگذارد.
اثربخشی آموزش مهارت های حل مسئله بر راهبردهای مقابله ای در والدین کودکان کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مهارت های حل مسئله بر راهبردهای مقابله ای در والدین کودکان کم توان ذهنی بود
روش: بدین منظور 60 نفر از والدین کودکان کم توان ذهنی شهر تهران به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی به 2 گروه آزمایش و کنترل (هر یک 30نفر) تقسیم شدند. روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. گروه آزمایش به مدت 7 جلسه تحت آموزش مهارت های حل مسئله قرار گرفتند و از پرسش نامه راهبردهای مقابله ای لازاروس به عنوان ابزار پژوهش استفاده شد. در پایان داده های به دست آمده با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش مهارت های حل مسئله بر راهبرد مقابله مستقیم، فاصله گرفتن، خودکنترلی، طلب حمایت اجتماعی، اجتنابی و ارزیابی مجدد مثبت والدین کودکان کم توان ذهنی اثرگذار است اما آموزش مهارت حل مسئله بر راهبرد پذیرش مسئولیت و حل مسئله برنامه ریزی شده والدین کودکان کم توان ذهنی اثرگذار نیست.
نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که آموزش مهارت های حل مسئله بر تغییر برخی از راهبردهای مقابله ای در والدین کودکان کم توان ذهنی اثرگذار است.
رابطه ابعاد عزت نفس، آرزوها و انتظارات دانش آموزان با آسیب جسمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: بیشتر افراد با آسیب جسمی از عزت نفس پایینی برخوردارند و به نوبه خود انتظاری که برای رسیدن به آرزوهایشان دارند، پایین است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه ابعاد عزت نفس، آرزوها و انتظارات دانش آموزان با آسیب جسمی بود.
روش بررسی: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. نمونه پژوهش مشتمل بر 71 نفر از دانش آموزان با آسیب جسمی (41 پسر و 30 دختر) شهر شیراز بود. به منظور گردآوری داده ها از 3 ابزار؛ فرم کوتاه مقیاس عزت نفس هر (کلی، دنی و یونگ، 1997)؛ زیرمقیاس عزت نفس ارتباط با همسالان از پرسش نامه دوبوا، فلنر، براند، فیلیپس و لیز (1996) و مقیاس آرزوها و انتظارات (لوبر، استوت همر- لوبر، وان کامن و فارینگتون، 1991) استفاده شد، برای تحلیل داده ها نیز از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد.
نتایج: نتایج حاصل از این پژوهش نش ان داد که بین عزت نفس در خانه با آرزوها و انتظارات (اهمیت کنونی اهداف، انتظارات آینده نزدیک، انتظارات آینده دور) دانش آموزان با آسیب جسمی همبستگی مثبت و معنادار بالاتری نسبت به سایر ابعاد عزت نفس وجود دارد (01/0>P).
نتیجه گیری: بین عزت نفس و آرزوها و انتظارات دانش آموزان با آسیب جسمی رابطه مثبت معنادار وجود داشت.
ناتوانی های یادگیری غیر کلامی: چگونگی تشخیص و کاهش اثرات آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: ناتوانی های یادگیری غیر کلامی یکی از جدیدترین مباحث از زیرمجموعه های ناتوانی های یادگیری است که با توجه به ارتباط و هم پوشانی برخی نشانه های آن با برخی از اختلال های طیف اتیسم (نشانگان اسپرگر) نیاز به دقت و ارزیابی بیشتری دارد. این مقاله تلاش دارد بر نوع غیر کلامی ناتوانی های یادگیری تمرکز کند.
نتیجه گیری: در این پژوهش پس از ارایه ویژگی های افراد با ناتوانی های یادگیری غیر کلامی از قبیل نشانه های کلی و ویژه؛ اطلاعاتی در مورد شیوه تشخیص و ارزیابی این گونه افراد و همچنین روش هایی برای کاهش اثرات آن هم در محیط آموزشگاهی و هم در اجتماع ارایه شده است. مقاله شامل نکته های کاربردی برای مربیان و همچنین نکته هایی برای همکاری والدین به منظور بهبود قابلیت اجتماعی افراد با ناتوانی های یادگیری غیرکلامی است.