فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۸۱ تا ۳۰۰ مورد از کل ۶۲۳ مورد.
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی گروه درمانی مبتنی برکیفیت زندگی بر بهزیستی ذهنی و سلامت روان افراد انجام شده است.
روش: طرح پژوهش از نوع شبه تجربی با گروه آزمایش، گواه و پیگیری می باشد. جامعه آماری شامل کلیه افراد مراجعه کننده به مرکز مشاوره بود که از بین آنان به روش نمونه گیری تصادفی 24 نفر که از لحاظ سلامت روانی و بهزیستی ذهنی پایین بودند به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. افراد گروه آزمایش، مداخلات 10 جلسه ای را به صورت گروهی دریافت و افراد گروه گواه، در لیست انتظار قرار گرفتند. به کمک ابزارهای پژوهش، پرسشنامه های سلامت روان، مقیاس عاطفه مثبت و منفی و مقیاس رضایت از زندگی از هر دو گروه پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو و نیم ماهه به عمل آمد. از روش های آمار توصیفی و کواریانس جهت تجزیه و تحلیل اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر کیفیت زندگی استفاده شد.
یافته ها: نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که گروه درمانی مبتنی بر کیفیت زندگی افسردگی، نشانه های جسمانی- سازی و بد کارکردی اجتماعی را در پس آزمون و پیگیری کاهش داده ولی بر اضطراب آزمودنیها تاثیری نداشته است. همچنین این درمان، بر بهزیستی ذهنی در بعد هیجانی (افزایش عاطفه مثبت و کاهش عاطفه منفی) در پس آزمون اثر داشته است اما در بعد شناختی (رضایت از زندگی) آزمودنیها تغییری ایجاد نکرده است.
نتیجه گیری: بر اساس یافته ها می توان نتیجه گیری گرفت که گروه درمانی مبتنی بر کیفیت زندگی که از ترکیب روان شناسی مثبت با رویکرد شناخت- رفتاری شکل گرفته، شاخص های سلامت روان و بهزیستی ذهنی افراد را ارتقا می دهد.
اثربخشی آموزش برنامه فرزندپروری مثبت بر خوداثرمندی والدینی مادران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خوداثرمندی والدینی اشاره به باورها یا قضاوت های یک والد از توانمندی هایش جهت نظم دهی و اجرای یک سری از تکالیف مربوط به والد گری با کودک را دارد. احساس خـود اثـرمندی ضعیف در والدین می تواند مقدمه ای بر بد رفتاری با کودک و تاثیرات سوء بر رشد اجتماعی، هیجانی و شناختی کودک باشد و نیز می تواند عملکرد و سازگاری روان-شناختی والدین را تحت تاثیر قرار دهد. این مطالعه با هدف اثر بخشی آموزش برنامه فرزند-پروری مثبت بر خود اثرمندی والدینی مادران صورت گرفته است. این پژوهش از نوع تجربی و به صورت پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل است.
نمونه پژوهش شامل 24 نفر از مادران دختران 7 تا 9 ساله شهر بردسکن در سال تحصیلی 89-88 است که به صورت تصادفی و همتاسازی شده در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفته اند. اعضای گروه آزمایش به مدت 8 هفته، هر هفته یک جلسه، به مدت 2 ساعت در جلسات برنامه فرزند-پروری مثبت شرکت کرده در حالی که گروه کنترل هیچ گونه آموزشی دریافت نکردند. ابزارهای گرد آوری داده ها شامل پرسشنامه خود اثرمندی والدینی و پرسشنامه توانایی ها و مشکلات بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری t مستقل و تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته-های حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد که میانگین نمرات در دو گروه، بعد از برنامه آموزش، دارای تفاوت معنا داری در سطح 05/0P< است. به طور کلی می توان گفت که برنامه فرزند پروری مثبت توانسته است از طریق تقویت رفتار های مثبت کودکان به وسیله مادر، الگو سازی والد گری مناسب، تلفیق سطح دانش و توانایی مادران، ایجاد تعاملات موثر والد-کودک و فراهم آوردن حمایت اجتماعی، سطح خود اثرمندی والدینی مادران را ارتقاء بخشد.
نقش سرکوب فکر، عوامل فراشناختی و هیجانات منفی در پیش بینی اختلال وابستگی به مواد
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش سرکوب فکر، عوامل فراشناختی، و هیجانات منفی در پیش-بینی اختلال وابستگی به مواد است.
روش: طرح تحقیق از یک نگاه از نوع همبستگی و با توجه به هدف دیگر علی-مقایسه ای است. آزمودنی های پژوهش 70 نفر از افراد مبتلا به اختلال وابستگی به مواد و 70 نفر از افراد عادی (جمعا 140 نفر) بودند. افراد وابسته به مواد از میان مردان مراجعه کننده به مراکز درمان سرپایی انتخاب شدند و نمونه عادی نیز از جمعیت عمومی انتخاب شد. روش نمونه گیری در هر دو روش به صورت در دسترس بود. افراد دو گروه به کمک پرسشنامه فراشناخت، سیاهه سرکوب خرس سفید و پرسشنامه های اضطراب و افسردگی بک ارزیابی شدند. برای تحلیل داده ها از تحلیل تشخیصی استفاده گردید.
یافته ها: باورهای فراشناختی منفی در مورد نگرانی، افسردگی و سرکوب فکر بیشترین توان پیش بینی معنی دار اختلال وابستگی به مواد را داشتند.
نتیجه گیری: می توان به کمک عوامل فراشناختی، سرکوب فکر و هیجانات منفی (خصوصاً افسردگی)، اختلال وابستگی به مواد را پیش بینی نمود. بر پایه این الگو می توان یک رویکرد پیشگیرانه از وابستگی به مواد و یک رویکرد روان درمانی بر پایه درمان های شناختی و فراشناختی تدارک دید و یافته های این پژوهش را در محیط های بالینی و مشاوره ای برای کمک به افراد وابسته به مواد به کار گرفت.
رابطه خلاقیت و بهزیستی ذهنی در دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
توجه به احساس بهزیستی یا رضامندی افراد و رابطه آن با خلاقیت امری ضروری است. موفقیت فعالیتهای دانشجویان نیز میتواند تا حد زیادی به دارابودن احساس رضامندی از کیفیت زندگیشان و نیز خلاقیت آنها بستگی داشته باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین خلاقیت و بهزیستی ذهنی در دانشجویان دانشگاه الزهرا(س) انجام شد.
روش: این پژوهش همبستگی روی 300 نفر از دانشجویان دانشگاه الزهرا(س) که در سال 1388 به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند، انجام شد. برای ارزیابی خلاقیت از پرسشنامه خلاقیت عابدی و برای سنجش بهزیستی ذهنی از پرسشنامه بهزیستی ذهنی بزرگسالان که ابعاد هیجانی، روانشناختی و اجتماعی بهزیستی ذهنی را ارزیابی میکند، استفاده شد. دادهها با استفاده از آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گامبهگام با نرمافزار SPSS 13 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافتهها: میان خلاقیت و بهزیستی ذهنی (46/0= r ؛ 01/0>p) رابطه معنیداری در جهت مثبت وجود داشت. در تحلیل رگرسیون گامبهگام از میان مولفههای خلاقیت، سیالی به همراه انعطافپذیری در مجموع 25% واریانس بهزیستی ذهنی را به خود اختصاص دادند. سایر مولفههای خلاقیت نقش مهمی در پیشبینی بهزیستی ذهنی و ابعاد آن نداشتند.
نتیجهگیری: داشتن روحیهای شاد و رضایت از شرایط زندگی میتواند بر ایجاد اعمال و بینشهای نو و اصیل تاثیر مهمی داشته باشد. همچنین هیجانهای مثبت خود میتوانند از همین اعمال و بینشهای نو خلق شوند.
زندگی سالم مساوی است با تربیت × اخلاق
حوزه های تخصصی:
تا ابد شاد بودن
حوزه های تخصصی:
شادی و شادمان بودن چرا و چگونه ؟
حوزه های تخصصی:
ارمغان شادکامی
حوزه های تخصصی:
شادمانی موجب ارتقای بهره وری می شود
حوزه های تخصصی:
پیش بینی رفتارهای پرخطر بر اساس هیجان خواهی و عوامل جمعیت شناسی در دانشجویان دانشگاه اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بروز رفتارهای پرخطر پیامدهای نامطلوبی به همراه دارد. به علت شناسی بروز رفتارهای پرخطر و عوامل همبسته با آن و تدوین برنامه های مداخله ای، کمتر توجه شده است. لذا هدف از اجرای این پژوهش، بررسی رابطه بین رفتارهای پرخطر با هیجان طلبی و متغیرهای جمعیت شناسی و پیش بینی هیجان خواهی بر اساس این دو مجموعه متغیر در دانشجویان دانشگاه اصفهان مد نظر قرار گرفت. بدین منظور در یک طرح پژوهشی توصیفی از نوع همبستگی، 377 (183 پسر و 194 دختر) دانشجوی دانشگاه اصفهان به شیوه تصادفی طبقه ای نسبی انتخاب و با مقیاس هیجان طلبی زاکرمن و پرسش نامه رفتارهای پرخطر و پرسش نامه محقق ساخته ویژگی های جمعیت شناختی ارزیابی شدند. نتایج تحلیل رگرسیون لوجستیک نشان داد که جنسیت دانشجو، سن پدر به همراه «تجربه طلبی»، «فقدان بازداری»، «حساسیت به یکنواختی» و «خطرجویی و ماجراجویی» به پیش بینی 8/8٪ از احتمال تعلق به گروه دانشجویان دارای رفتار پرخطر قادر می باشد، (05/0P<).یافته های این پژوهش بیان گر نقش جالب توجه مؤلفه های هیجان خواهی در تبیین رفتارهای پرخطر است کما این که بر نقش برخی متغیرهای فردی - خانوادگی در گرایش به رفتارهای پرخطر اشاره دارد.
یوگای خنده (خنده در کودکان ویژه)
حوزه های تخصصی:
یوگای خنده
حوزه های تخصصی:
یوگای خنده (بخند و رها باش)
حوزه های تخصصی:
وبلاگ های شادکامی
حوزه های تخصصی:
ارمغان شادکامی
حوزه های تخصصی:
ارمغان شادکامی
حوزه های تخصصی:
تا ابد شاد بودن
حوزه های تخصصی:
سرسختی، کیفیت زندگی و احساس بهزیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش روابط بین ویژگیهای روان شناختی مدیران را ارزیابی کرد. پنجاه مدیر مرد از دانشگاه آزاد اسلامی با میانگین سنی 40 سال، برای اندازه گیری سـرسختی به مقیاس زمینه یابی دیدگاههای شخصی کوباسا (1986)، فرم کوتاه پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (1998) و زیرمقیاس بهزیستی از پـرسشنامه روان شناختی کالیفرنیا (گاف، 1987) پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج نشان دادند که بین سـرسختی، کیفیت زندگی و بهزیستی مدیران همبستگی مثبت و معنادار وجود دارد. عاملهای سرسختی (تعهد، مهار و چالش) توانستـند به ترتیب 2/18، 5/28 و 1/10 درصد از واریانس کیفیت زندگی را تبیین کنند. یافته ها در ارتباط با نقش سرسختی در سلامت مدیران مورد بحث قرار گرفتند.