فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۱۴۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: سبک دلبستگی ناایمن، یکی از عوامل مؤثر در بسیاری از آسیب های روانی است. این پژوهش با هدف مقایسه ویژگی های مثبت، منفی و آشفته اسکیزوتایپی در دانشجویان دلبسته ایمن، اجتنابی و اضطرابی دانشگاه تبریز انجام گردید.
مواد و روش ها: در یک مطالعه مقطعی تعداد 300 دانشجوی (150 مرد و 150 زن) دانشگاه تبریز به روش نمونه گیری خوشه ای- تصادفی انتخاب شدند. پرسش نامه شخصیت اسکیزوتایپال (SPQ یا Schizotypal personality disorder) و مقیاس دلبستگی بزرگ سالان (AAI یا Adults attachment inventory) در مورد دانشجویان اجرا گردید. داده های پژوهش با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیره (MANOVA) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: میانگین سنی شرکت کنندگان 28/1 ± 21 سال بود. یافته ها نشان داد که میان دلبسته های ایمن با دلبسته های ناایمن اجتنابی و اضطرابی در ویژگی های مثبت، منفی و آشفته اسکیزوتایپی و همچنین نمره کل SPQ تفاوت معنیدار وجود دارد (05/0 > P). در مقابل، تفاوتی میان دلبسته های ناایمن اجتنابی و اضطرابی در ویژگی های مثبت، منفی و آشفته اسکیزوتایپی و نیز نمره کل SPQ وجود ندارد (05/0 < P).
نتیجه گیری: افراد دلبسته ناایمن اجتنابی و اضطرابی ویژگیهای مثبت، منفی و آشفته شدیدتری نسبت به افراد دلبسته ایمن تجربه میکنند. با این وجود، تفاوتی میان دلبسته های ناایمن اجتنابی و اضطرابی به لحاظ شدت ویژگیهای مثبت، منفی و آشفته اسکیزوتایپی وجود ندارد. در مجموع، افراد دلبسته ناایمن جهت تجربه ویژگی های اسکیزوتایپی و ابتلا به اختلال شخصیت اسکیزوتایپال آسیب پذیرتر هستند.
تبیین میزان اثربخشی رویکرد طرحواره درمانی گروهی بر اختلالات شخصیت دسته B مردان وابسته به مواد
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، تبیین اثربخشی طرحواره درمانی گروهی در تعدیل نمرات اختلالات شخصیت افراد وابسته به مواد می باشد. این تحقیق بر روی افراد تحت درمان نگهدارنده با متادون در مراکز دولتی شهرستان شیراز انجام گرفت. گروه نمونه شامل 30 نفر از افراد تحت درمان بوده که به روش تصادفی انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده شامل مصاحبه بالینی بر اساس DSM، پرسشنامه کوتاه طرحواره های ناسازگار یانگ، پرسشنامه چند محوری میلون II، پرسشنامه پیشرفت درمانMAP بوده و روش های آماری استفاده شده در این تحقیق، روشهای توصیفی و غیر پارامتریک مان ویتنی U می باشد. در پایان دوره درمان، اختلاف نمرات قبل و بعد از درمان در محورهای اختلالات شخصیت دسته B، پیشرفت درمان نگهدارنده با متادونMMT)) و طرحواره های ناسازگار اولیه درگروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری را نشان داد. در نتیجه طرحواره درمانی گروهی می تواند بعنوان یک رویکرد درمانی مناسب در بهبود علائم اختلال شخصیت، تعدیل طرحواره های ناسازگار اولیه و پیشرفت درمان افراد وابسته به مواد در نظر گرفته شود.
اختلال شخصیت وسواسی جبری
حوزه های تخصصی:
مقایسه کارکردهای اجرایی و توجه پایدار در دانشجویان دارای علایم وسواسی- اجباری، اسکیزوتایپی بالا و علایم همپوش با گروه بهنجار(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه کارکردهای اجرایی و توجه پایدار در دانشجویان دارای علایم وسواسی- اجباری، اسکیزوتایپی بالا و علایم همپوش با گروه بهنجار صورت گرفت.
مواد و روش ها: این پژوهش به روش پس رویدادی (علی- مقایسه ای) بررسی دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه تبریز انجام شد. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، 1570 نفر انتخاب شدند و پرسش نامه شخصیت اسکیزوتایپی و پرسش نامه بازنگری شده وسواسی- اجباری را تکمیل کردند. سپس در مرحله غربال گری به صورت تصادفی از بین افراد باقیمانده در هر گروه 35 نفر و در کل 140 نفر انتخاب شدند و آزمون رنگ- واژه استروپ، آزمون دسته بندی کارت های ویسکانسین و آزمون عملکرد مداوم را اجرا کردند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمارهای توصیفی و ANOVA استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که بین کارکردهای اجرایی و توجه پایدار در گروه همپوش و اسکیزوتایپی بالا با گروه بهنجار تفاوت معنی داری وجود دارد (05/0 < P). اما بین گروه وسواسی- اجباری و گروه بهنجار به استثنای خطای ارتکاب در آزمون، عملکرد مداوم در بقیه شاخص ها تفاوت معنی داری وجود ندارد (05/0 < P).
نتیجه گیری: در گروه همپوش نقایص کارکردهای اجرایی و توجه پایدار، الگوی متفاوتی از گروه وسواسی- اجباری و اسکیزوتایپی بالا داشت و به نظر می رسد که این اختلال سیمای بالینی خاصی داشته باشد.
بررسی اختلالات شخصیت در مردان همسرآزار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اختلالات شخصیت در مردان همسرآزار شهر تبریز می باشد. پژوهش، توصیفی و از نوع پس رویدادی است. 100 مرد (50 مرد همسرآزار و 50 مرد غیرهمسرآزار) از طریق نمونه گیری در دسترس در این پژوهش شرکت کردند و پرسشنامه بالینی چندمحوری میلون (MCMI-III) را تکمیل نمودند. به منظور مقایسه میانگین نمرات مردان همسرآزار و غیرهمسرآزار در مقیاس های MCMI-III از تحلیل واریانس چندمتغیری استفاده شد. نتایج نشان دادند که بین میانگین نمرات دو گروه مردان همسرآزار / غیرهمسرآزار در خرده مقیاس های شخـصیت دوری گزین، افـسرده و وابـستـه از خرده مقیاس الگوهای بالینی شخصیت؛ بین میانگین دو گـروه مـردان همسـرآزار/-غیرهمسرآزار در خرده مقیاس های شخصیت اسکیزوتایپـال و پارانوئید از مقیاس الگوهای بالینی شدید شخصیت؛ بین میانگین نمرات دو گروه مردانهمسرآزار/ غیرهمسرآزار در خرده مقیاس های اختلال افسرده خویی و وابستگی به مواد و اختلال استرس پس از ضربه از مقیاس نشانگان بالینی؛ بین میانگین نمرات دو گروه مـردان (همسرآزار / غیرهمسرآزار) در هـر سـه خرده مقیاس اختلال تفکر، اختلال افسردگی اساسی و اختلال هذیانی از مقیاس نشانگان بالینی شدید، تفاوت معناداری وجود دارد. با توجه به بالاتر بودن میانگین نمرات مردان همسرآزار در بیشتر خرده مقیاس ها نتایج و پیامدهای پژوهش در مقاله تشریح و تبیین می شوند.
بررسی تأثیر آموزش مؤلفه های فراشناختی در کاهش رفتارهای ضد اجتماعی جوانان زندان مرکزی ارومیه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: رفتارهای ضد اجتماعی طیف گسترده ای دارد که موجب آسیب های مختلف روانی، اجتماعی و خانوادگی می شود. روش های مختلفی برای کاهش رفتارهای ضد اجتماعی استفاده شده است. این پژوهش با هدف تعیین تأثیر آموزش مؤلفه های فراشناختی در کاهش رفتارهای ضد اجتماعی جوانان زندان مرکزی ارومیه بوده است.
مواد و روش ها: این مطالعه به روش شبه آزمایشی طراحی شد. برای این منظور تعداد 30 نفر از جوانان ضد اجتماعی زندان مرکزی ارومیه به روش تصادفی انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و شاهد قرار گرفتند. ابتدا پرسش نامه فراشناخت Wells و Cartwright-Hatton توسط گروه های آزمایش و شاهد تکمیل شد و سپس برنامه 8 جلسه ای آموزش این مؤلفه ها برای گروه آزمایش اجرا گردید. بعد از پایان آموزش مؤلفه های فراشناختی، از طریق چک لیست محقق ساخته تعیین رفتارهای ضد اجتماعی، گروه آزمایش در موقعیت های مختلف، مورد مشاهده رفتاری قرار گرفت و در زمینه 15 مؤلفه رفتارهای ضد اجتماعی، نتایج ثبت شد.
یافته ها: نتایج با داده های آزمون تحلیل کوواریانس، آزمون t و آزمون 2χ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و نشان داد که مؤلفه های پنچ گانه فراشناختی در جوانان ضد اجتماعی مختل است و آموزش این مؤلفه ها باعث اصلاح این مؤلفه ها در گروه آزمایش میشود. همچنین بین میانگین نمرات پس آزمون آزمودنیهای گروه آزمایش و شاهد در مؤلفه های فراشناختی تفاوت معنی دار به دست آمد (01/0 > P). پیگیری نتایج آموزش ها نشان داد که رفتارهای ضد اجتماعی گروه آزمایش کاهش معنی دار دارد (05/0 > P).
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که مؤلفه های فراشناختی، مختل یکی از عوامل رفتارهای ضد اجتماعی جوانان بوده، مداخلات فراشناختی در کاهش رفتارهای ضد اجتماعی آن ها مؤثر می باشد.
بیماری راضی کردن دیگران ؛ لطفا مرا دوست بدارید
حوزه های تخصصی:
بررسی سبک ها و ابعاد دلبستگی بزرگسال در تجاوزگران جنسی و مقایسة آن با افراد عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مطالعه با هدف بررسی سبک ها و ابعاد دلبستگی در یک نمونة تجاوز گر جنسی انجام گرفت.34 تجاوزگر جنسی با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده از میان افرادی که به جرم تجاوز به عنف در زندان مرکزی شهر مشهد به سر می بردند انتخاب شدند. 34 آزمودنی عادی از لحاظ چهار متغییر سن، وضعیت تأهل، وضعیت اشتغال و سطح تحصیلات با گروه اول جور شدند. گروه عادی بر اساس نمرة مقیاس GSI در پرسشنامة SCL-90-R انتخاب شدند (GSI 1). داده ها با استفاده از فرم بازنگری شدة پرسشنامة تجربة روابط نزدیک (ECR-R) جمع آوری شد و با آزمون t استیودنت برای گروه های همبسته مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که میانگین نمرات گروه تجاوزگران جنسی در بُعد اضطراب دلبستگی به طور معنی داری از گروه عادی بیشتر است. بین دو گروه در بُعد اجتناب مربوط به دلبستگی تفاوت معنی داری وجود ندارد. همچنین، نسبت تجاوزگران جنسی در سبک های دلبستگی نا ایمن به طور معنی داری از گروه عادی بیشتر است. بنابراین، افراد تجاوزگر جنسی دارای سطح بالایی از اضطراب مربوط به دلبستگی اند که می تواند در سوق دادن آنان به سوی رفتارهای تعدی گرانة جنسی نقش داشته باشد.
اختلال های شخصیت
مقایسه مکان کنترل، عزت نفس، و اختلالات شخصیتی میان زنان زندانی (با تاکید بر زنان با مجرمیت منکرات) و زنان عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر در پی مقایسه ویژگی های روانی زنان زندانی (مجرمیت منکرات) با دیگر زنان زندانی (مواد مخدر و قتل) و همچنین زنان عادی بود. ویژگی های روانی مورد سنجش در این پژوهش شامل عزت نفس، مکان کنترل و اختلالات شخصیت (افسردگی، جامعه ستیزی، خودبیمارانگاری) بود. به همین منظور تمامی زنان زندانی در بند نسوان زندان مرکزی ارومیه به علت ارتکاب جرایم منکراتی، مواد مخدر و قتل بازداشت و نگهداری می شدند، انتخاب و آزمون شدند. تعداد زنان زندانی در زمان اجرای تحقیق 60 نفربود که 10 نفر با مجرمیت قتل، 31 نفر با مجرمیت مواد مخدر و 19 نفر با مجرمیت منکرات آزمون شدند. تحقیق حاضر از نوع علی- مقایسه ای بود. به همین دلیل از گروه کنترل استفاده شد. آزمودنی های گروه کنترل(25 نفر) از لحاظ متغییرهای سن، تحصیلات و شرایط اقتصادی-اجتماعی با گروه آزمایش همتا شدند. پرسشنامه عزت نفس کوپر اسمیت، پرسشنامه مکان کنترل جولیان راتر، پرسشنامه اختلال شخصیت(MMPI) و پرسشنامه جمعیت شناختی محقق ساخته در گروهها اجرا شد. نتایج تحلیل واریانس و آزمون های تعقیبی تفاوتهای معناداری را در متغیرهای عزت نفس، افسردگی، رفتار ضد اجتماعی، پارانویید، خستگی روانی و خودبیمارانگاری زنان زندانی با زنان عادی نشان داد، اما مکان کنترل زنان زندانی با زنان عادی تفاوتی را نشان نداد.
بررسی برخی از همبسته های جمعیت شناختی الگوهای شخصیت مرزی در نمونه های غیربالینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناسایی تفاوت های جمعیت شناختی در شیوع شخصیت مرزی در جمعیت عمومی در تشخیص عواملی کمک کننده می باشد که سیر و سبب شناسی آن را تحت تاثیر قرار می دهند. هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر برخی از مؤلفه های جمعیت شناختی از قبیل تحصیلات والدین، تعداد اعضاء خانواده، تاهل، سن و ترتیب تولد بر شخصیت مرزی بود. بدین منظور نمونه ای به حجم 749 نفر (380 نفرگروه مذکر و 369 نفر گروه مؤنث) به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای از دانشکده های مختلف دانشگاه شیراز انتخاب و با مقیاس شخصیت مرزی (STB) آزمون شدند. یافته ها نشان داد که صفات شبه روان گسستگی مرزی در میان فرزندان متعلق به پدران با تحصیلات پایین، خانواده های پر جمعیت و گروه مجرد بیشتر دیده می شود. همچنین، سن، تحصیلات مادر و ترتیب تولد با صفات مرزی رابطه ای نشان ندادند. این یافته ها نقش عوامل جمعیت شناختی به ویژه عوامل خانوادگی در پدیدآیی یا تشدید صفات مرزی را خاطرنشان می کند.
رابطه مدل سه عاملی شخصیت اسکیزوتایپی با وسواس های فکری: مطالعه در سطح غیربالینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مباحث قابل توجهی در ارتباط با رابطه وسواس های فکری با پدیده های شبه-پسیکوزی مانند صفات اسکیزوتایپی انجام شده است. هدف از پژوهش حاضر بررسی امکان رابطه فوق در نمونه های غیربالینی با در نظر گرفتن مدل سه عاملی شخصیت اسکیزوتایپی بود. این پژوهش در یک بررسی همبستگی انجام شد. بدین منظور نمونه ای به حجم 262 نفر (105 مرد و 157 زن) به روش نمونه-گیری تصادفی انتخاب و مورد آزمون قرار گرفتند. شرکت کننده ها به مقیاس های شخصیت اسکیزوتایپی (STA؛ کلاریج و بروکز، 1984) و وسواس فکری پادوا (PI؛ ساناویو، 1980) پاسخ دادند. بر اساس نتایج، وسواس های فکری و صفات اسکیزوتایپی در جمعیت غیربالینی همبستگی متقابلی با یکدیگر نشان دادند. نتایج تحلیل رگرسیونی چندمتغیره نشان داد از بین مؤلفه های سه گانه شخصیت اسکیزوتایپی، مؤلفه های سوءظن پارانویید/اضطراب اجتماعی و همچنین تجارب ادراکی غیرمعمول بیشترین رابطه را با وسواس فکری دارند و مؤلفه تفکر سحرآمیز با وسواس های فکری رابطه نشان نمی دهد. این نتایج همسو با تحقیقات قبلی در مورد نمونه های بالینی و بر اساس فرضیه طیف اضطراب- پسیکوز تفسیر می شوند.