فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۰۱ تا ۵۲۰ مورد از کل ۱٬۱۱۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر ارزیابی روابط ساختاری بین فعالیت مذهبی، تقلای مذهبی، نگرش به مواد، الگوگیری اجتماعی، بهزیستی معنوی و مصرف سیگار و قلیان در دانشجویان بود.روش: به این منظور 504 دانشجوی دختر و پسر از دانشگاه های خوارزمی، پردیس کشاورزی و آزاد کرج به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و پرسشنامه های بهزیستی معنوی، فعالیت مذهبی، تقلای مذهبی، الگوگیری اجتماعی، عقاید منفی درباره مواد و بخش دخانیات پرسشنامه رفتارهای پرخطر را پاسخ دادند. یافته ها: نتایج نشان داد که اثر فعالیت مذهبی بر مصرف سیگار و قلیان با عقاید منفی درباره مواد، الگوگیری اجتماعی، بهزیستی معنوی و انگیزه های مصرف میانجی گری می شود. همچنین اثر تقلای مذهبی بر مصرف سیگار و قلیان با بهزیستی معنوی میانجی گری می شود. نتیجه گیری: به نظر می رسد مذهب از طریق برقراری نظم اخلاقی، قواعد درونی و بیرونی و روش های مقابله ای سالم مانع پیوستن فرد به گروه های ناسالم دوستان و همسالان می شود لذا کمتر به سمت مصرف قلیان و سیگار کشیده می شود. بنابراین توجه به این عوامل در برنامه های پیشگیرانه برای مصرف مواد به ویژه سیگار و قلیان به عنوان دروازه ورود به مصرف مواد دیگر می تواند مفید باشد.
آمادگی به اعتیاد نوجوانان: عوامل روانی- اجتماعی و هم وابستگی
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر تبیین نقش عوامل روانی اجتماعی و هم وابستگی در آمادگی به اعتیاد نوجوانان بوده است. برخی افراد در مقایسه با دیگران آسیب پذیری بیشتری نسبت به عوامل خطر آمادگی به اعتیاد دارند. تجارب اولیه ی استرس زای زندگی مثل مورد آزار قرار گرفتن و شکل های تروما یکی از مهم ترین عوامل خطر هستند. آسیب پذیری ژنتیکی، والدین مصرف کننده الکل یا سایر مواد، فقدان نظارت کافی توسط والدین و ارتباط با همسالان مصرف کننده مواد نقش مهمی در آمادگی به اعتیاد نوجوانان دارد. یافته ها نشان می دهد که عوامل روان شناختی مثل هیجان خواهی و عوامل اجتماعی مثل پذیرش اجتماعی با مصرف مواد رابطه معنادار دارد. هم وابستگی و اعتیاد با یکدیگر مرتبط هستند، به ویژه که هم وابستگی ابتدا در ارتباط با والدین الکلی معرفی شد. خانواده در ایجاد هم وابستگی نقش مهم ومؤثری دارد. بنابراین با توجه به این امر و همچنین با در نظر گرفتن شیوع اعتیاد در جامعه، بررسی عوامل همراه و خطرزا برای این پدیده شوم ضروری به نظر می رسد.
روانشناسی و اعتیاد
نقش تحول مثبت نوجوانی در پیشگیری از سوء مصرف مواد و خشونت
حوزه های تخصصی:
امروزه سوء مصرف مواد به یکی از دغدغه های بزرگ جوامع بشری تبدیل شده است. سوءمصرف مواد از مهم ترین آسیب های اجتماعی است که جامعه و به طور خاص نسل جوان را به صورت جدی تهدید می کند. از سوی دیگر، پیشگیری از خشونت در بین نوجوانان نیز از دیگر اولویت های سلامت عمومی است. با در نظر گرفتن سوءمصرف مواد و خشونت به عنوان یک مشکل بهداشتی، درمانی و اجتماعی و این که عوامل متعددی در آن ها نقش دارند به نظر می رسد طراحی برنامه ای مؤثر در جهت پیشگیری از سوءمصرف مواد و عوامل مرتبط با آن ضروری باشد. برخلاف رویکردهای تحولی گذشته، رویکرد تحول مثبت نوجوانی، دوره نوجوانی را به صورتی در نظر می گیرد که می تواند منجر به پیامدهای مطلوب و بهنجار شود و نه صرفاً به عنوان دوره ای که باید مدیریت و کنترل شود. در جوامع پیشرفته به طور گسترده مداخلات و برنامه های رویکرد تحول مثبت نوجوانی با هدف پیشگیری از سوءمصرف مواد و خشونت صورت می گیرد. مداخلات تحول مثبت نوجوانی از طریق راه های مختلفی مانند شناسایی رفتارهای پرخطر از جمله سوء مصرف مواد و خشونت و با حمایت و ترغیب جوانان به دوری از رفتارهای پرخطر به وسیله جایگزین کردن این رفتارهای آسیب زا با فعالیت های مثبت و خدمات بهداشتی بهینه به نوجوانان، به دنبال این هستند که بتوانند میزان سوءمصرف مواد و خشونت را در بین نوجوانان کاهش دهند. بنابراین، به نظر می رسد برنامه ریزی در جهت آموزش مولفه های تحول مثبت و پژوهش پیرامون این موضوع می تواند گامی مهم و موثر در پیشگیری از خشونت و سوء مصرف مواد باشد.
رابطه بین نگرش نسبت به سوء مصرف مواد با باورهای غیرمنطقی و اهمال کاری تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین باورهای غیر منطقی، و اهمالکاری تحصیلی با نگرش به سوء مصرف مواد در دانش آموزان انجام شد. روش: این پژوهش از نوع همبستگی بود که بر روی نمونه ای مشتمل بر 254 نفر از دانش آموزان پسر مقطع متوسطه شهرکرمانشاه انجام شد. روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی بوده و پرسشنامه های باورهای غیرمنطقی جونز (1968)، اهمالکاری تحصیلی سولومن و راثبلوم (1984) و نگرش به مصرف مواد رحمتی (1380) بر روی نمونه انتخابی اجرا شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین باورهای غیرمنطقی و اهمال کاری تحصیلی با نگرش به مواد رابطه مثبت وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد باورهای غیرمنطقی و اهمالکاری تحصیلی در مجموع 9/38 درصد از واریانس نگرش به مواد را پیش بینی می کنند. بحث و نتیجه گیری: می توان گفت اهمال کاری تحصیلی وباورهای غیرمنطقی از جمله عوامل زمینه ساز اعتیاد می باشند که باید در درمان وپیشگیری از اعتیاد ملحوظ نظر باشند.
رابطه ی علی استعداد اعتیاد از طریق طرح واره های ناسازگار اولیه، سرمایه روان شناختی و نیازهای اساسی روان شناختی با میانجی گری الگوهای ارتباطی خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر باهدف بررسی نقش میانجی گر الگوهای ارتباطی خانواده در رابطه بین نیازهای اساسی روان شناختی، سرمایه روان شناختی و طرح واره های ناسازگار اولیه در پیش بینی استعداد اعتیاد انجام گرفته است. روش: روش پژوهش مورد استفاده توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش دانش آموزان پسر و دختر کرمانشاه، در مقطع متوسطه در سال تحصیلی 94-93 بوده است. با استفاده از جدول مورگان 400 دانش آموز (200 دختر و 200 پسر) به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند؛ که به پنج پرسش نامه، الگوهای ارتباطی خانواده در رابطه بین نیازهای اساسی روان شناختی، سرمایه روان شناختی و طرح واره های ناسازگار اولیه یانگ و استعداد اعتیاد پاسخ دادند. به منظور ارزیابی مدل پیشنهادی از معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار AMOS و SPSS-21 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد مدل پژوهش با میانجی گری الگوی ارتباطی خانواده (خرده مقیاس گفت و شنود) از برازش مناسبی برخوردار است. همچنین نتایج نشان داد که بین طرح واره های ناسازگار شکست، وابستگی، محرومیت هیجانی و بی اعتمادی، بااستعداد اعتیاد رابطه مثبت و معنادار وجود دارد و بین خرده مقیاس های خود کارآمدی، تاب آوری و ارتباط با استعداد اعتیاد رابطه منفی وجود دارد که نشان داد توانایی پیش بینی استعداد اعتیاد را دارند. نتیجه گیری: مدل ارزیابی شده از برازندگی قابل قبولی برخوردار است و گام مهمی در جهت شناخت حیطه های فردی و خانوادگی در استعداد به اعتیاد دارد و همچنین به عنوان الگویی مناسب برای طراحی و تدوین برنامه های پیشگیری از رفتارهای پرخطر می تواند بسیار مفید واقع شود.
مقایسه نیمرخ جوّ خانواده افراد وابسته به مواد و عادی به منظور ارائه مداخلات مبتنی بر خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این مطالعه به منظور مقایسه جوّ خانواده های دارای عضو وابسته به مواد و عادی انجام شد. روش: روش پژوهش علی-مقایسه ای بود. شرکت کنندگان در این پژوهش 50 نفر دارای اختلال وابستگی به مواد بودند که به مراکز درمان سرپایی اعتیاد واقع در مناطق غرب و شرق تهران مراجعه می کردند و 50 نفر عادی که با گروه اول به جز مصرف مواد همتا بودند. پرسشنامه سنجش جوّ خانواده موس و موس (1989) در میان دو نمونه اجرا شد. یافته ها: نتایج نشان داد که انسجام، تعارض، جهت-یابی پیشرفت، جهت یابی منطقی-فرهنگی، جهت یابی مذهبی، سازمان و کنترل در دو گروه تفاوت معنادار دارند ولی در مولفه های بیانگری، استقلال و جهت یابی فعالیت های تفریحی تفاوت معنادار نبود. نتیجه گیری: این مطالعه به مسئولین، متخصصان و درمان گران راهبردهای مداخله ای متناسب با ویژگی های خانواده های دارای عضو معتاد را پیشنهاد می کند.
اثربخشی مدیریت استرس به شیوه شناختی- رفتاری بر ارتقای ابعاد مختلف کیفیت زندگی مردان وابسته به مواد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: عوامل بیشماری از جمله انواع استرس های اجتماعی، اقتصادی و روان شناختی در زمینه سازی و بروز اعتیاد نقش دارند. پژوهش حاضر، به منظور بررسی اثربخشی مدیریت استرس به شیوه شناختی- رفتاری بر ارتقای ابعاد مختلف کیفیت زندگی مردان وابسته به مواد انجام شده است.
روش پژوهش: در یک طرح آزمایشی، 30 نفر از افراد وابسته به موادی که در مرکز اجتماع درمان مدار اصفهان مقیم بودند، به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و شاهد (15 نفر) بررسی شدند، گروه آزمایش به مدت 10 جلسه 90 دقیقه ای تحت درمان مدیریت استرس به شیوه شناختی- رفتاری قرار گرفتند و گروه شاهد درمان خاصی دریافت نکردند. همه شرکت کنندگان در پژوهش در آغاز، پایان و سه ماه پس از پایان درمان، پرسش نامه کیفیت زندگی (36SF یا -Item short form health survey36) را تکمیل کردند. برای تحلیل داده ها، از تحلیل کوواریانس و تحلیل کواریانس با اندازه های تکراری استفاده شد.
یافته ها: نتایج آزمون تحلیل کوواریانس بین دو گروه در مرحله پس آزمون در هفت بعد کیفیت زندگی شامل عملکرد جسمانی (09/4 = F، 012/0 > P)، محدودیت نقش جسمی (560/3 = F، 021/0 > P)، درد بدنی (779/4 = F، 006/0 > P)، سلامت عمومی (987/3 = F، 014/0 > P)، سرزندگی (369/9 = F، 0001/0 > P)، عملکرد اجتماعی (09/4 = F، 012/0 > P) و سلامت روان (420/5 = F، 004/0 > P) تفاوت معنی داری را نشان داد. همچنین نتایج تحلیل کوواریانس با اندازه های تکراری در مرحله پیگیری تفاوت معنی داری را در دو بعد درد بدنی (047/7 = F، 013/0 > P) و سلامت عمومی (055/7 = F، 013/0 > P) نشان داد.
نتیجه گیری: با توجه به یافته های فوق می توان نتیجه گرفت که مدیریت استرس به شیوه شناختی- رفتاری بر ارتقای ابعاد مختلف کیفیت زندگی مردان وابسته به مواد مؤثر است.
ارزیابی عملکرد حافظه کاری و بازداری پاسخ در افراد وابسته به متآمفتامین و افراد عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه فرایند های شناختی (حافظه کاری و بازداری پاسخ) در افراد وابسته به مت آمفتامین بود.پژوهش حاضر از نوع علی–مقایسه ای است. جامعه پژوهش کلیه افراد وابسته به مت آمفتامین و افراد غیروابسته به مواد در شهر ایلام بودند. روش نمونه گیری پژوهش حاضر به شیوه دردسترس و نمونه پژوهش شامل 30 نفر وابسته به مت آمفتامین، و 30 نفر از افراد عادی بود. از آزمون رنگ-واژه استروپ(نوع رایانه ای) برای ارزیابی بازداری پاسخ و برای ارزیابی حافظه کاری نیز خرده آزمون فراخنای ارقام حافظه وکسلر(نوع رایانه ای) مورد استفاده قرار گرفت. داده ها با روش آماری واریانس چندمتغیره تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد عملکرد افراد وابسته به مت آمفتامین درمؤلفه های فراخنای ارقام رو به جلو و فراخنای ارقام معکوس با گروه به هنجار تفاوت معناداری دارد. همچنین عملکرد افراد وابسته به مت آمفتامین در بازداری پاسخ تفاوت معناداری با گروه به هنجارداشت ولی در مؤلفه های زمان واکنش همخوان و زمان واکنش ناهمخوان و مؤلفه های بدون پاسخ ناهمخوان تفاوت معناداری بین دو گروه مشاهده نشد. نتایج پژوهش نشان داد که وابستگی به مت آمفتامین تأثیر معناداری بر حافظه کاری و بازداری پاسخ افراد وابسته دارد.
الگوی روابط ساختاری ویژگی های انحرافی شخصیت، ادراک خطر و انگیزش درمان در افراد وابسته به مواد: نقش میانجی ادراک خطر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی الگوی روابط ساختاری ویژگی های انحرافی شخصیت، ادراک خطر و انگیزش درمان در افراد وابسته به مواد انجام گرفت. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی - همبستگی بود. کلیه افراد مبتلا به وابستگی به مواد که در نیمه دوم سال 1393 به مراکز ترک اعتیاد شهر اردبیل مراجعه کردند، جامعه آماری پژوهش حاضر را تشکیل دادند. تعداد 140 نفر از این جامعه به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب و به مقیاس های مراحل آمادگی برای تغییر و اشتیاق درمان، انحراف شخصیتی و ارزیابی شناختی حوادث پرخطر پاسخ دادند. یافته ها: نتایج نشان داد که ادراک خطر و هر سه مؤلفه انگیزش درمان با ویژگی های شخصیتی افکار خصمانه، بدنام سازی دیگران، بی اعتمادی به خود، وابستگی و سلطه پذیری ارتباط منفی دارد؛ ولی بین ادراک خطر و هر سه مؤلفه انگیزش درمان ارتباط مثبت مشاهده شد. همچنین 53 % از واریانس بازشناسی، 44 % از واریانس دوسوگرایی و 47 % از واریانس گام برداری به وسیله ویژگی های انحرافی شخصیت تبیین شد. شاخص های برازش مدل نیز، مسیر ویژگی های انحرافی شخصیت به سه مؤلفه انگیزش درمان را با میانجی گری ادراک خطر تأیید کرد. نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که ادارک خطر پایین یکی از گذرگاه های تبیینی ارتباط ویژگی های انحرافی شخصیت به انگیزش درمان می باشد.
تأثیر درمان ترکیبی خانواده درمانی، گروه درمانی و متادون درمانی بر بیماران مبتلا به سوء مصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این مطالعه با هدف تأثیر درمان ترکیبی خانواده درمانی، گروه درمانی و متادون درمانی بر بیماران مبتلا به سوء مصرف مواد در مرکز درمانی آموزشی و پزشکی قدس انجام شده است. روش: در این مطالعه ده نفر بیمار تحت درمان متادون در مرکز آموزشی درمانی و پزشکی قدس به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در این مطالعه، مصاحبه بالینی توسط روانپزشک، خانواده درمانی و گروه درمانی توسط روانشناس بالینی بوده است. یافته ها: نتایج به دست آمده از این مطالعه نشان داده است که درمان ترکیبی خانواده درمانی، گروه درمانی و متادون درمانی بر درمان اعتیاد بیماران مبتلا به سوء استفاده از مواد تأثیر داشته است. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده از این مطالعه، لذا برنامه ریزی و انجام روش های درمانی فوق برای درمان بیماران مبتلا به سو مصرف مواد در مراکز روانپزشکی پیشنهاد می شود.
اعتیاد در خانواده: مروری بر مولفه های خانوادگی مرتبط با اعتیاد
حوزه های تخصصی:
سوءمصرف مواد یکی از بحرانی ترین مسائل در جوامع امروزی است. درمان افراد وابسته به مواد دشوار و نیازمند سیستم درمانی جامع با رویکردهای مختلف دارو درمانی، روان درمانی ، بازپروری و بازتوانی است. هدف پژوهش حاضر مروری بر مولفه های خانوادگی مرتبط با اعتیاد بود. روش پژوهش کتابخانه ای و مروری تحلیلی بود. با گذشت سال ها ثابت شده است که حتی مؤثرترین و جدیدترین شیوه های درمانی نیز با میزان بالایی از عود همراه است. محیط مستعد، سهولت دسترسی به مواد، خانواده و شبکه اجتماعی دوستان ناباب از جمله عوامل سوءمصرف مواد و تداوم بخش مصرف مواد هستند. بنابراین، جلوگیری از مبتلا شدن افراد به اعتیاد آسان تر از درمان آن است. در چنین شرایطی پیشگیری مناسب ترین و منطقی ترین راهکار به شمار می رود. به منظور طراحی برنامه های پیشگیری مناسب، آگاهی از عوامل موثر در شروع و تداوم اعتیاد ضروری است. سوءمصرف مواد نتیجه تعامل متغیرهای فردی، خانوادگی، اجتماعی و همسالان است که در این میان خانواده نقش مرکزی در شروع و تداوم مصرف مواد بازی می کند. مروری بر پژوهش ها نشان می دهد که مولفه های خانوادگی نقش محوری را در گرایش به اعتیاد دارند. در بین مولفه های مرتبط با خانواده، سبک های فرزندپروری، سبک های دلبستگی، مصرف مواد در خانواده و تعارضات خانوادگی بیشترین ارتباط را با سوءمصرف مواد دارند. لذا تحکیم بنیان خانواده همراه با آموزش برای کل سیستم خانواده نقش مهمی در پیشگیری از سوءمصرف مواد دارد.
پیش بینی گرایش به اعتیاد براساس مدل فرایند و محتوای خانواده در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف:این مطالعه به منظور پیش بینی گرایش به اعتیاد براساس مدل فرایند و محتوای خانواده انجام شد. روش: روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری تمامی دانش آموزان مقطع متوسطه شهرکرج در سال تحصیلی 92-91 بودند که 410 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه های آمادگی به اعتیاد (زرگر، 1385)، فرایندخانواده (سامانی، 1387) و محتوای خانواده (سامانی، 1387) بود. یافته ها: نتایج نشان داد که بین متغیرهای پیش بین و متغیر ملاک همبستگی منفی وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که مدل فرایند و محتوای خانواده توان پیش بینی گرایش به اعتیاد را دارد. نتیجه گیری: نتایج تحقیق دارای تلویحات کاربردی فراوان است.
مقایسه تکانشگری بین افراد مبتلا به ایدز، افراد دارای سوء مصرف مواد و همتایان سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به مقایسه تصمیم گیری مخاطره آمیز بین افراد مبتلا به ایدز، افراد دارای سوء-مصرف مواد و جمعیت غیربالینی پرداخته است. روش: این پژوهش، علی-مقایسه ای بوده که در شش ماهه ی اول سال 91 انجام شد. در این پژوهش 30 نفر از بیماران مبتلا به ایدز و 30 نفر بیمار سوء مصرف کننده مواد و 30 نفر از جمعیت غیربالینی در محدوده سنی 67-15 سال به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. نمونه های انتخابی براساس متغیرهای سن، تحصیلات و جنس همتا بودند. مقیاس تکانشگری بارات (1997) در هر سه گروه نمونه اجرا شد. یافته ها: نتایج نشان داد بین افراد سه گروه در خرده مقیاس های تکانشگری تفاوت وجود دارد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که درجاتی از آسیب در فرایند تصمیم گیری افراد وابسته به مواد و افراد مبتلا به ایدز وجود دارد، نقصی که ممکن است ریشه در پاره ای از رگه های شخصیتی، آسیب های عصب شناختی، مصرف مواد، عدم دریافت آموزش های مناسب و کافی در زمینه مهارت های زندگی، حل مسئله و تصمیم گیری و یا وجود احساسات، افکار و باورهای شخصی یا فرهنگی پیرامون رفتارهای محافظتی در حین رابطه جنسی باشد.
رابطه عِلّی سبک های والدگری و سبک دلبستگی ناایمن با آمادگی به اعتیاد، از طریق میانجی گری ویژگی های شخصیتی و سبک های هویت در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه عِلّی سبک های والدگری و سبک دلبستگی ناایمن با آمادگی به اعتیاد، از طریق میانجی گری ویژگی های شخصیتی و سبک های هویت در دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز بود. روش: این پژوهش از نوع همبستگی بود و شرکت کنندگان 178 نفر از دانشجویان بودند که به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل مقیاس ایرانی آمادگی اعتیاد، مقیاس سبک های والدگری (سهل گیرانه و مستبدانه)، مقیاس سبک دلبستگی ناایمن (دوسوگرا / اضطرابی و اجتنابی)، پرسش نامه ویژگی های شخصیتی نئو- فرم کوتاه (روان رنجورخویی و باز بودن نسبت به تجربه) و مقیاس سبک های هویت (هویت سردرگم و زودرس) بود. یافته ها: ارزیابی الگوی پیشنهادی با استفاده از روش تحلیل مسیر انجام گرفت. جهت آزمون روابط غیرمستقیم از روش بوت استراپ (نرم افزار AMOS- 21) استفاده شد. نتایج نشان داد که مدل پیشنهادی برازش قابل قبولی با داده ها دارد. ضرایب مسیر مستقیم (حاصل از تحلیل مسیر) و غیر مستقیم (حاصل از روش بوت استراپ) نشان دادند که سبک های والدگری سهل گیرانه و مستبدانه و سبک دلبستگی ناایمن به طور مستقیم و به طور غیر مستقیم از طریق ویژگی های شخصیتی روان رنجورخویی و بازبودن نسبت به تجربه و سبک های هویت زودرس و سردرگم روی آمادگی اعتیاد تاثیر دارند. بحث و نتیجه گیری: برای مهار و درمان اعتیاد باید هم به متغیرهای نزدیک مانند ویژگی های شخصیتی و هم متغیرهای دور مانند سبک های هویت و سبک های والدگری توجه کرد.