فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۱۲۷ مورد.
اثربخشی آموزش مهارتهای عاطفی به مادران در کاهش دلبستگی ناایمن و مشکلات رفتاری دانش آموزان مقطع دبستان شهر اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: ریشه بسیاری از مشکلات رشدی، عاطفی، رفتاری، اجتماعی و... ناشی از شکل گیری دلبستگی ناایمن و شرایط حاکم بر آن می باشد. از این رو، آموزش مهارت های عاطفی به مادران در کاهش دلبستگی ناایمن و مشکلات رفتاری راه حل مناسبی برای مشکل فوق است.
مواد و روش ها: نمونه ها با روش نمونه گیری تصادفی- خوشه ای، انتخاب و در دو گروه آزمایش و شاهد جایگزین شدند. آزمودنی ها در مراحل پیش آزمون و پس آزمون به پرسش نامه ها پاسخ دادند. آموزش مهارت های عاطفی به مادران در گروه آزمایش و در 8 جلسه به شکل گروهی انجام گرفت و گروه شاهد در طی پژوهش هیچ گونه آموزشی دریافت نکرد. داده ها با استفاده از آزمون کواریانس در نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل گردید.
یافته ها: در نتیجه آموزش مهارت های عاطفی، کیفیت دلبستگی آزمودنی ها در گروه آزمایش نسبت به گروه شاهد به طور معنی داری افزایش یافت (05/0 ≤ P). همچنین، کاهش معنی داری نیز در میزان مشکلات رفتاری کودکان مشاهده شد (05/0 ≤ P).
نتیجه گیری: به وجود آوردن تغییراتی در حساسیت مادرانه، پیش بینی کننده بسیار قوی برای تغییر دلبستگی کودک می باشد. مشکل بسیاری از مادران این است که شیوه و زمان تعاملشان با نیازهای کودک همسان نیست. حساسیت مادرانه می تواند از طریق آموزش مهارت ها به دست آید . علاوه بر این ، افزایش حساسیت مادرانه بر روی فرایندهای توجهی مادر اثر می گذارد و باعث می شود که رفتارهای فعلی کودک خود را بهتر درک کند.
اختلال دهلیزی در کودکان با آسیب شنوایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اگرچه مشکل اصلی کودکان دچار آسیب شنوایی کاستی های زبان و ارتباط است با وجود این، کودکان آسیب دیده شنوایی در معرض خطر بالاتری برای کاستی های حرکتی به ویژه تعادل هستند که اغلب نادیده گرفته می شود. تقریباً 20 تا 70 درصد کودکان کم شنوا دچار اختلال دهلیزی هستند که شیوع آن متناسب با درجه ی کم شنوایی تغییر می کند. بنابراین، ارزیابی اختلال دهلیزی در کودکان کم شنوای حسی عصبی برای شناسایی هرگونه تأخیر رشدی حرکتی برای مداخله ی زودهنگام ضروی است.حرکتی برای مداخله ی زودهنگام ضروی است.
اثربخشی شن بازی درمانی بر کاهش اختلالات رفتاری کودکان پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی شن بازی درمانی بر کاهش اختلالات رفتاری کودکان مبتلا به اختلال رفتاری انجام شد. این پژوهش از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و روش آماری تحلیل کوواریانس چند متغیره بود. جامعه آماری شامل کودکان 7-5 ساله دارای اختلال رفتاری بود که در سال 92-91 در مراکز مهد کودک شهر کرمانشاه، قرار داشتند. روش نمونه گیری تصادفی ساده بود. ابتدا از بین مناطق سه گانه شهر کرمانشاه، شش مهد کودک(از هر منطقه دو مهد کودک) به تصادف انتخاب شد. 54 کودک دارای اختلال رفتاری شناسی شدند. سپس بر اساس نقطه برش پرسشنامه و شرایط ورود و خروج از مطالعه، 30 کودک( 10 دختر و 20 پسر) به عنوان گروه نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در گروه آزمایش 15 نفر و کنترل 15 نفر قرار گرفتند. کودکانی که در گروه آزمایشی قرار داشتند به مدت ده جلسه هفتگی (45 دقیقه در هفته) در فعالیت شن بازی به صورت انفرادی شرکت داده شدند در حالی که گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند. برای سنجش اختلال رفتاری و مؤلفه های آن از پرسشنامه اختلال رفتاری راتر فرم معلم(1967) استفاده شد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان دادند که مداخله شن بازی درمانی، به کاهش مؤلفه های پرخاشگری/بیش فعالی، اضطراب/افسردگی، ناسازگاری و کمبود توجه در کودکان مبتلا به اختلال رفتاری منجر می شود. اما بر اختلال سلوک اثر معنی دار ندارد. چنین دستاوردی در پیگیری یک ماه حفظ شد. می توان نتیجه گرفت مداخله شن بازی در کاهش اختلال رفتاری کودکان مبتلا به اختلال رفتاری نقش مژثری دارد.
مقایسه اثر بخشی بازی درمانی کودک محور و بازی درمانی والدینی بر کاهش اختلالات درونی سازی شده کودکان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی بازی درمانی کودک محور و بازی درمانی والدینی درکاهش مشکلات درونی سازی شده کودکان انجام شد. مواد و روش ها: 30 کودک 8-7 ساله مبتلا به اختلال درونی سازی شده (اضطراب/ افسردگی، افسردگی/ انزوا) به شیوه تصادفی چند مرحله ای پس از غربالگری اولیه ی450 کودک در شهر اصفهان به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند. به منظور تشخیص این اختلال از فهرست رفتاری کودک آشنباخ (آشنباخ و رسکورلا، 2001) استفاده شد. این کودکان به تصادف در دو گروه مداخله بازی درمانی کودک محور و والدینی قرار داده شدند. در گروه بازی درمانی کودک محور، هر کودک در 16 جلسه بازی درمانی و در گروه بازی درمانی والدینی، مادران در10 جلسه درمان گروهی شرکت کردند. مادران هر دو گروه در دو مرحله پیش آزمون و یک مرحله پس آزمون پرسشنامه آشنباخ را تکمیل کردند. به فاصله یک ماه پس از اتمام درمان، نتایج درمان پی گیری شد. به منظور تحلیل داده ها از تحلیل واریانس اندازه گیری های مکرر استفاده شد.
یافته ها: بر طبق یافته ها بین میانگین های متغیر درونی سازی شده و زیر مقیاس اضطراب در دو گروه بازی درمانگری کودک محور و بازی درمانی والدینی تفاوت معنادار وجود داشت، بدین معنا که روش بازی درمانی والدینی موجب کاهش بیشتر رفتارهای درونی ساز ی شده و اضطراب کودکان شده است، اگرچه تاثیرات این دو روش در کاهش زیرمقیاس افسردگی/ انزوا تفاوت قابل توجهی نداشته اند. به علاوه پس از یک ماه پیگیری، نتایج به دست آمده در روش بازی درمانی والدینی پایدار تر از روش بازی درمانی کودک محور مشاهده شد.
نتیجه گیری: در نتیجه می توان بازی درمانی والدینی را به عنوان روشی اثر بخش تر از روش بازی درمانی کودک محور در کاهش مشکلات درونی سازی شده و اضطراب کودکان در نظر گرفت.
اثرسنجی سایکودراما در درمان دزدی مرضی (کلپتومانیا)- مورد پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بر اساس DSM-5 کلپتومانیا یک اختلال کنترل تکانه است که با ناتوانی در مقاومت در برابر تکانه دزدی مشخص می شود. اگرچه روش درمانی شناختی-رفتاری در مورد این اختلال به کار رفته است، اما معمولاً از دارودرمانی استفاده می شود. بر اساس پژوهش های محقق، از روش سایکودراما که روشی در روان درمانی با یک شکل نمایشی است، تا به حال برای درمان این اختلال استفاده نشده است. بنابراین، مهم ترین هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی سایکودراما در درمان دزدی مرضی است. در این پژوهش از طرح تک آزمودنی (A-B) استفاده شد و مقیاس ارزیابی نشانگان کلپتومانیا به کار رفت. درمانجو، دختری 11 ساله بود که با نشانه های کلپتومانیا به درمانگر معرفی شد. طول درمان این مراجع، هشت جلسه (هر هفته یک جلسه) بود. بعد از جلسات درمان، جلسات پیگیری نیز انجام شد. نمره درمانجو در پیش آزمون 34 بود که در مقیاس ارزیابی نشانگان کلپتومانیا، نمره بسیار بالایی است. در پس آزمون، نمره او به 11 کاهش یافت که نشان دهنده ایجاد تغییری محسوس در وضعیت او است. گزارش های درمانجو و مادرش از افکار و رفتارهای مربوط به دزدی در جلسات پیگیری نیز حاکی از کاهش بارز نشانه های کلپتومانیا بودند. بر اساس یافته های پژوهش، می توان گفت که روش سایکودراما در درمان کلپتومانیا مؤثر است. در نتیجه مهم ترین پیشنهاد پژوهش حاضر، استفاده از این روش روان درمانی در پژوهش ها، به قصد آزمون اثربخشی آن و اطمینان از تعمیم نتایج و در جلسات درمانی با هدف روان درمانی است.
مقایسه اثربخشی مداخله متمرکز بر تروما و آموزش مهارت های اجتماعی بر توانایی و مشکلات رفتاری دختران شاهد و ایثارگر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، مقایسه اثربخشی مداخله متمرکز بر تروما و آموزش مهارت های اجتماعی بر توانایی و مشکلات نوجوانان فرزندان نوجوان دختر (16-13 سال) شاهد و ایثارگر بود. 39 نفر از فرزندان جانبازان مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه به روش تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و در سه گروه 13 نفری (دو گروه آزمایش و یک گروه گواه) به صورت تصادفی قرار گرفتند. ابزار اندازه گیری پرسشنامه توانایی ها و مشکلات (SDQ گودمن، 2000) و پرسشنامه جمعیت شناختی بود. پس از اعمال مداخله پس آزمون و چهار ماه بعد پیگیری اجرا شد. نتایج حاکی از آن بود که تفاوت معنی داری در نمره کل (نمره کل توانایی و نمره کل مشکلات رفتاری هیجانی) بین گروه های آزمایش متمرکز بر تروما و آموزش مهارت های اجتماعی در مقایسه با گروه گواه وجود داشت (F=4.29,P≤0.001). در زیر مقیاس های مشکلات بیش فعالی (M=3.15) و مشکلات سلوک (M=3.23)، اثربخشی مداخله متمرکز بر تروما از آموزش مهارت های اجتماعی مؤثرتر بود. در مرحله پیگیری، و در زمینه توانایی نوع دوستی، آموزش مهارت اجتماعی (M=9.53) بر مداخله متمرکز بر تروما (M=9.38) برتری داشت (01/0 >P ،F=6.98).در مجموع، این تحقیق استفاده از مداخله متمرکز بر تروما و مداخله آموزشی مهارت های اجتماعی را در جهت افزایش توانایی ها و کاهش مشکلات رفتاری در فرزندان شاهد و ایثارگر پیشنهاد می کند.
مقایسه ویژگی های پنج عامل شخصیت در دانشجویان بدون و در معرض اعتیاد به اینترنت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: اعتیاد به اینترنت در دانشجویان یکی از اعتیادهای جدید در جوامع مدرن محسوب می شود. لذا هدف این پژوهش، مقایسه ویژگی های پنج عامل شخصیت در دانشجویان بدون و در معرض اعتیاد به اینترنت در گرمسار بود.
روش: این پژوهش یک مطالعه علّی- مقایسه ای است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانشجویان دختر و پسر کارشناسی گرمسار در سال 2013 تشکیل داد که 286 نفر به شکل نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه های اعتیاد به اینترنت یانگ و فرم کوتاه نئو بود.
یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد که بین رتبه نمرات شرکت-کنندگان گروه بدون و در معرض اعتیاد به اینترنت در عامل های برون گرایی، توافق گرایی و وظیفه شناسی تفاوت معنادار وجود داشت (05/0p< ). به گونه ای که شرکت کنندگان گروه در معرض اعتیاد به اینترنت در هر یک از عوامل مذکور رتبه کمتری در مقایسه با گروه بدون اعتیاد به اینترنت را گزارش کردند.
نتیجه گیری و بحث: سه مؤلفه شخصیتی برون گرایی، توافق گرایی و وظیفه شناسی در افراد در معرض اعتیاد به اینترنت کمتر از افراد بدون اعتیاد به اینترنت است. از این رو، به نظر می رسد افراد در معرض اعتیاد به اینترنت به واسطه سردبرخورد بودن کمتر با دیگران توافق می کنند و ظیفه-شناسی کمتری را گزارش می کنند، از این رو برای گذران وقت خود به اینترنت پناه می برند.
اثربخشی بازی درمانی بی رهنمود بر کاهش اختلالات رفتاری کودکان پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اختلال رفتاری درکودکی موضوع بسیار مهمی است که می تواند زمینه ساز اختلالات در سنین بزرگسالی باشد. هدف پژوهش حاضر، مطالعه اثربخشی بازی درمانی بی رهنمود بر کاهش اختلالات رفتاری کودکان پیش دبستانی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش-آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش، کلیه کودکان پیش دبستانی دارای اختلال رفتاری در شهر کرمانشاه بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 20 کودک با استفاده از پرسشنامه اختلال رفتاری کودکان پیش دبستانی شهیم و یوسفی (1378) انتخاب شدند و به روش تصادفی ساده در دو گروه آزمایش(10 نفر) و کنترل(10 نفر) جایگزین شدند. 8 جلسه بازی درمانی بی-رهنمود به روش کداسن و شفر (2001) برای گروه آزمایش اجرا شد. در حالی که گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. در پایان مداخله، هر دو گروه مجدداً با آزمون مذکور مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافته ها با استفاده از تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بازی درمانی بی رهنمود بر کاهش اختلالات رفتاری کوکان پیش دبستانی مؤثر بود (001/0P<). بنابراین توصیه می شود که والدین، مربیان و کارشناسان آموزشی برای کاستن از رفتارهای مشکل آفرین کودکان از این شیوه آموزشی و درمانی بهره ببرند. همچنین پیشنهاد می شود که درمانگران و متخصصان کودک در کنار درمان های پزشکی، از مداخلات بازی درمانی در کاهش مشکلات رفتاری کودکان استفاده کنند.
تآثیر کاشت حلزون شنوایی بر سلامت روان و رضایتمندی زناشویی والدین
حوزه های تخصصی:
ه دف از پژوهش حاضر تاثیر کاشت حلزون شنوایی برسلامت روان و رضایتمندی زناشویی والدین است. جامعه آماری را کلیه والدینی (اعم از مادران و پدران)، که فرزندانشان آنها ناشنوا بودند و در طی سالهای 1391 – 92 جهت کاشت حلزون شنوایی کودکانشان به بیمارستان بقیه ا...الاعظم جهت عمل کاشت حلزونی مراجعه نموده بودند را شامل می شود. حج م نم ون ه 58 ن ف ر از والدین (29 زن و 29 مرد) با استف اده از روش نمونه گیری منظم یا سیستماتیک انتخ اب ش د. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشن امه 28 سوالی سلامت روان (GHQ) گلدبرگ، رضایت زناشویی انریچ استف اده ش د. این پ ژوه ش نیمه آزمای شی از نوع پی ش آزمون پس آزمون است. والدین در ابتدا و پیش از عمل (پیش آزمون) و سپس 6 ماه پس انجام عمل دوباره و بصورت پس آزمون به پرسشنامه ها پاسخ دادند. در این تحقیق از روشهای آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار،همبستگی) و استنباطی (t زوجی) استفاده شده است. یافته های به دست آمده نشان داد که میانگین نمرات سلامت روان در پس آزمون گروه آزمایش به طور معنا داری از میانگین نمرات پس آزمون در گروه کنترل پایین تر است، میانگین نمرات رضایتمندی زناشویی در پس آزمون گروه آزمایش به طور معنا داری از میانگین نمرات پس آزمون در گروه کنترل بالاتر است. نتیجه گیری می شود که کاشت حلزون شنوایی در کودکان ناشنوا بر بهبود و افزایش سلامت روان، رضایتمندی زناشویی والدین دارای کودکان ناشنوا موثر می باشد.
مقایسه اختلالات رفتاری برونی سازی شده در پسران دارای اضافه وزن با پسران دارای وزن طبیعی: با تاکید بر اختلال سلوک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مطالعه مقایسه اختلالات رفتاری برونی سازی شده در پسران دارای اضافه وزن با پسران دارای وزن طبیعی می باشد. روش بررسی: جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی شهر تهران می باشد که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای، منطقه شش انتخاب و در بین مدارس موجود در این منطفه دو مدرسه پسرانه و به طور کلی 220 دانش آموز به عنوان نمونه مورد پژوهش انتخاب شدند. از چک لیست رفتاری کودکان (CBCL) به عنوان ابزار در این مطالعه استفاده گردید. یافته ها: نتایج با استفاده از روش تحلیل واریانس چندمتغیری نشان داد که به طور کلی اختلالات رفتاری برونی سازی شده بین پسران دارای اضافه وزن با پسران دارای وزن طبیعی در سطح 05/0 P< تفاوت معنی داری وجود دارد و این تفاوت در اختلال سلوک و اختلال بی اعتنایی مقابله ای دیده شد در حالی که بین این دو گروه در اختلال بیش فعالی- کمبودتوجه تفاوت معنی داری دیده نشد (05/0 P
میزان شیوع اختلالات رفتاری در کودکان پیش دبستانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: ارزیابی دقیق مشکلات رفتاری کودکان بسیار حایز اهمیت است. بنابراین پژوهش حاضر با هدفبررسی مقایسه ای میزان شیوع اختلالات رفتاری دختران و پسران پیش از دبستان و ارایه ی راهکارهای کاهش آن انجام شد.
روش کار: جامعه ی آماری این مطالعه ی توصیفی شامل تمام کودکان پیش از سن دبستان 7-5/1 ساله ی شهر تهران در سال 90-1389 بود که از این میان نمونه ای با حجم 2000 نفر با روش نمونه گیری چندمرحله ای انتخاب و مقیاس مشکلات رفتاری کودکان در اختیار مادران آن ها قرار گرفت. داده ها با استفاده از آمار توصیفی، مجذور خی و نرم افزار SPSS نسخه ی 18 تحلیل گردیدند.
یافته ها: تعداد کل آزمودنی ها 1977 نفر بوده و 957 نفر (4/48%) پسر و 1020 نفر (6/51%) دختر بودند. شایع ترین اختلال در پسران مربوط به اختلال توجه (1/6%) و در دختران مربوط به مشکلات عاطفی-هیجانی واکنشی (2/17%) است. شایع ترین اختلال در دوره ی قبل از 5 سال مربوط به مشکلات عاطفی-هیجانی واکنشی (3/11%) و در دوره ی 7-5 سال مربوط به مشکلات عاطفی-هیجانی واکنشی (7/10%) و شکایات بدنی (3/10%) است. دختران در مقایسه با پسران در اغلب زیرمقیاس های مشکلات رفتاری، مشکلات بیشتری را تجربه کردند (001/0=P).
نتیجه گیری: دختران پیش از دبستان در مقایسه با پسران در اغلب زیرمقیاس های مشکلات رفتاری، مشکلات بیشتری را تجربه کردند. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که میزان شیوع اختلالات رفتاری در کودکان سنین پیش از دبستان در سطح نسبتا بالایی می باشد که لزوم توجه هرچه بیشتر مسئولان بهداشت روان را به این امر مشخص می سازد.
اثربخشی کارگاه آموزشی کودک اندیشمند بر شیوه های فرزندپروری والدین و مشکلات رفتاری کودکان پیش دبستانی
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: در هر جامعه ای، رابطه مناسب والدین و کودک از عوامل مهم و تعیین کننده تحول کودک و سلامت روانی اعضای آن است. این امر در دوره پیش دبستانی از اهمیت خاصی برخوردار است. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی کارگاه کودک اندیشمند بر شیوه های فرزندپروری والدین و مشکلات رفتاری کودکان پیش دبستانی بود.
روش: این مطالعه از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون تک گروهی به شمار می رود. گروه نمونه را 44 نفر از والدین دانش آموزان پیش دبستانی و دبستانی از مدارس غیرانتفاعی شهر تهران تشکیل دادند. والدین در پی فراخوانی به وسیلة مسئولان مدرسه در زمینه شرکت در کارگاه آموزشی با عنوان تربیت کودک اندیشمند، اعلام آمادگی نمودند. جلسات کارگاه هفته ای یک بار در 9 جلسه 2 ساعته برگزار شدند. ابزارهای پژوهش، مقیاس شیوه های فرزندپروری بامریند و پرسشنامه مشکلات رفتاری کودکان پیش دبستانی بود. به منظور تحلیل داده های پژوهش ازتحلیل واریانس اندازه گیری مکرر و آزمون تی وابسته استفاده شد.
یافته ها: نتایج حاصل از داده های مقیاس فرزندپروری نشان داد که مداخله حاضر شیوه های فرزندپروری مطلوب والدین را افزایش داده است و اندازه اثر این آموزش بر مؤلفه شیوه فرزندپروری مقتدرانه بالاتر از دیگر مؤلفه ها است. در ضمن مداخله اثر معناداری بر روی مشکلات رفتاری کودکان نداشت.
نتیجه گیری: از دلایل احتمالی عدم اثربخشی آموزش بر مشکلات رفتاری کودکان را می توان به کوتاهی مدت زمان سپری شده از آموزش نسبت داد. بدین معنا که انتظار می رود بخش اعظمی از نتایج آموزش های خانواده محور پس از گذشت زمان ایجاد شود تا اعضا بتوانند از فرصت لازم جهت استفاده از آموزش ها در محیط خانواده بهره مند شوند
اثربخشی برنامه مدیریت رفتاری برای مادران بر کاهش مشکلات رفتاری کودکان ناشنوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر، ضمن تدوین برنامه مدیریت رفتاری برای مادران کودکان ناشنوای دارای مشکلات رفتاری، بررسی اثربخشی آن بر کاهش مشکلات رفتاری کودکان بود. روش: پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه مادران کودکان ناشنوای کاشت حلزون شده دارای مشکلات رفتاری بودند که تحت پوشش خدمات درمانگاه های توان بخشی و کاشت حلزون شهر تهران بودند. نمونه آماری، شامل20 نفر از مادران کودکان ناشنوای دارای مشکلات رفتاری بودکه به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و با گمارش تصادفی در دو گروه آزمایشی و گواه جای گرفتند. جهت جمع آوری اطلاعات در زمینه مشکلات رفتاری کودکان، از فرم والدین سیاهه مشکلات رفتاری پیش دبستانی آخن باخ و رسکورلا و همچنین مصاحبه نیمه ساختار یافته در سه مرحله پیشآزمون- پس آزمون و پی گیری استفاده گردید. تدوین برنامه مدیریت رفتار، بر اساس نظریه رفتارگرایی و با استفاده از اطلاعات به دست آمده از مصاحبه با مادران انجام گرفت. مادران گروه آزمایشی در جلسات آموزشی مدیریت رفتار که در ده جلسه دو ساعته تنظیم گردید شرکت نموده و مادران گروه گواه صرفاً برنامه های توان بخشی شنیداری را دریافت کردند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده گردید. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد بین گروه آزمایشی و گواه در زمینه مشکلات رفتاری کودکان، در پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری تفاوت معنادار وجود دارد. بدین معنا که در گروه آزمایشی، مشکلات رفتاری کودکان کاهش معناداری داشته و این کاهش در طول زمان نیز حفظ شده است. نتیجه گیری: با بهره گیری از برنامه تدوین شده حاضر و آموزش آن به مادران کودکان ناشنوایی که دارای مشکلات رفتاری هستند، می توان شاهد تاًثیر آن در کاهش میزان مشکلات رفتاری کودکان بود.
بررسی اثربخشی مشاوره گروهی با رویکرد واقعیت درمانی بر افزایش عزت نفس مادران دارای کودک فلج مغزی (CP)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف:پژوهش حاضر با هدف تعین اثربخشی مشاوره گروهی با رویکرد واقعیت درمانی گلاسر بر میزان عزت نفس مادران دارای کودک مبتلا به فلج مغزی در سال 1391 در مرکز بهزیستی شهر همدان انجام شد.
مواد و روش ها: این پژوهش کاربردی و از نوع نیمه آزمایشی (به صورت پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل) بود. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 30 نفر از مادران دارای کودک فلج مغزی به صورت تصادفی به دو گروه 15 نفری کنترل و آزمایش گمارش شدند. پرسش نامه عزت نفس کوپر اسمیت در مرحله پیش آزمون و پس آزمون بر روی هر دو گروه اجرا شد و نتایج با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که بین عزت نفس مادران دارای کودک مبتلا به فلج مغزی در دو گروه آزمایش و کنترل در مرحله پس آزمون تفاوت معنی داری وجود دارد.
نتیجه گیری: نتیجه تحقیق معلوم کرد که روش مشاوره گروهی با تأکید بر واقعیت درمانی گلاسر باعث افزایش میزان عزت نفس مادران دارای کودک مبتلا به فلج مغزی شد.
مقایسه تحول همدلی در کودکان دارای اختلالات درونی سازی 5 تا 11 سال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه تحول همدلی در کودکان دارای اختلالات درونی سازی 5 تا 11 سال و روش پژوهش توصیفی از نوع علی- مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کودکان سنین 5 تا 11 سال شهرستان تبریز می باشند که به این منظور 150 نفر از دختران و پسران سنین 11- 5 سال پیش دبستانی و دبستانی شهرستان تبریز با روش نمونه گیری تصادفی ساده و از مناطق پنجگانه آموزش و پرورش انتخاب شدند. بدین ترتیب پنج گروه سنی شامل گروه سنی 5 ساله، 6 ساله، 7ساله، 9 ساله و 11ساله در هرگروه سنی30 نفر (15 دختر و 15پسر) برگزیده شدند. برای جمع آوری داده ها از دو ابزار شامل پرسشنامه علائم مرضی کودکان و مقیاس همدلی دادس استفاده شد. همچنین برای تجزیه و تحلیل آماری داده ها از آزمون تحلیل واریانس یکراهه و آزمون توکی استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد کودکان سنین 11- 5 سال از لحاظ تحول همدلی متفاوت هستند. بطوری که آزمون توکی نشان داد که این تفاوت ها بین دو گروه سنی 5 و 6 سال با گروه سنی 7، 9 و 11 سال و هم چنین بین گروه سنی 7 و 9 سال با گروه سنی 11 سال می باشد. از سویی کودکان 11- 5 ساله از لحاظ شدت اختلالات درونی سازی با یکدیگر تفاوت معنی دار دارند. نتایج آزمون توکی نشان داد که این تفاوت بین گروه سنی 5 و 6 سال با گروه های سنی 7 و 9 و 11 سال و گروه سنی 7 و 9 سال با گروه سنی 11 ساله می باشد. بنابراین با افزایش همدلی، میزان اختلالات درونی سازی کاهش می یابد.