درخت حوزه‌های تخصصی

اختلالات یادگیری

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۱۵۸ مورد.
۱۲۱.

بررسی مدل پردازش واج شناختی خواندن در دانش آموزان پسر عادی و نارساخوان دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 483 تعداد دانلود : 740
هدف این تحقیق بررسی برازش یک مدل شناخته شده در زمینه خواندن و نارساخوانی و پاسخ به این سوال بود که آیا در نمونه های یک زبانه فارسی زبان عادی و نارساخوان مدل پردازش واج شناختی، مدل تبیینی مناسبی به شمار می رود؟ بدین منظور از جامعه دانش آموزان دبستانی 8-10 سال شهر تهران با بهره گیری از روش نمونه گیری هدفمند 138 دانش آموز نارساخوان پسر و 138 دانش آموز پسر عادی که از لحاظ متغیرهای سن، جنس و هوش همتا شده بودند انتخاب شدند. آزمون هایی برای سنجش آگاهی واج شناختی، حافظه فعال واج شناختی، نامیدن سریع خودکار و تشخیص نارساخوانی اجرا شد و برای سنجش سرعت و صحت خواندن از آزمون متن خوانی و واژه خوانی فلاح چای (1374) استفاده شد. پایایی تمام آزمون های محقق ساخته با استفاده از روش بازآزمایی بررسی گردید. روش تحلیل عاملی برای کشف عوامل مورد نظر و روش مدل یابی معادلات ساختاری جهت برازش مدل نظری بکار رفت. نتایج نشان دادند که مدل پردازش واج شناختی در گروه نارساخوان و گروه عادی از برازش مناسبی برخوردار است. این مدل هم در گروه عادی و هم در گروه نارساخوان می تواند سرعت و صحت خواندن را تبیین نماید. در گروه عادی مدل پردازش واج شناختی یک مفهوم سه بعدی است که از متغیرهای آگاهی واج شناختی، حافظه فعال واج شناختی و نامیدن سریع خودکار تشکیل شده است. اما متغیر نامیدن سریع خودکار به دلیل نداشتن رابطه معنی دار با متغیر حافظه به خوبی در مدل قرار نمی گیرد. در گروه نارساخوان ها سه مولفه پیشنهادی مدل بدلیل همبستگی معنی دار با هم اجزای یک ساختار به شمار می روند. در تمام مولفه های مدل گروه عادی عملکرد بهتری از گروه نارساخوان داشت.
۱۲۷.

فراتحلیل شیوع ناتوانی های یادگیری در دانش آموزان ابتدایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 192 تعداد دانلود : 726
هدف از این پژوهش برآورد میزان شیوع ناتوانی های یادگیری در دانش آموزان ابتدایی کشور بود. با توجه به اینکه چندین پژوهش با حجم نمونه بزرگ در کشور انجام گرفته بود، تحقیق حاضر قصد داشته است تا با استفاده از روش فراتحلیل نرخ شیوع ناتوانی های یادگیری را از مطالعات انجام شده برآورد کند. به این منظور با استفاده از بانک اطلاعاتی اسناد و مدارک علمی ایران و نیز فصلنامه ها و مجلات علمی - پژوهشی یا ترویجی هفت مطالعه شناسایی گردید که دسترسی به تعدادی از این مطالعات به علت جابجایی در مرکز منتشر کننده پژوهشهای مذکور در زمان انجام مطالعه حاضر میسر نشد. چهار مطالعه با حجم نمونه بزرگ بدست آمد که در فراتحلیل حاضر مورد استفاده قرار گرفته اند. از طرف دیگر نرخ شیوع با استفاده از اطلاعات بدست آمده از مراکز ناتوانی های یادگیری در سطح کشور نیز محاسبه گردید. به طور کلی نرخ شیوع ناتوانی های یادگیری با توجه به فراتحلیل حاضر و نیز تحلیل حساسیت عبارت بودند از: شیوع کلی 8.81 درصد در هر دو جنس در چهار مطالعه بدون تحلیل حساسیت، شیوع در خلال تحلیل حساسیت و پس از حذف مطالعه کردستان 6.02 درصد، شیوع در پسران 6 درصد و شیوع در دختران 4.56 درصد. برآوردهای نرخ شیوع حاصل از آمار مراکز ناتوانی های یادگیری برای شیوع ناتوانی های یادگیری در سال های 80-81 و 81-82 که توسط پژوهشگر مطالعه حاضر محاسبه و به دست آمده است به ترتیب 3.19 و 3.7 درصد بوده است. در تحلیل نهایی با احتساب نرخ شیوع بدست آمده از مراکز ناتوانی های یادگیری در فراتحلیل حاضر نرخ شیوع کلی 4.58 درصدی برای ناتوانی های یادگیری در دانش آموزان ابتدایی کشور بدست آمد. از طرف دیگر نتایج فراتحلیل حاضر نشان داد که پسران 1.1 تا 2.2 درصد بیش از دختران به ناتوانی های یادگیری مبتلا می شوند. با توجه به اینکه نرخ شیوع در استانهای کردستان و اردبیل بر اساس مطالعات انجام شده بالاتر از مطالعات تهران و رشت بوده است، احتمال نقش عامل دوزبانگی در ارزیابی های تشخیصی برای وجود ناتوانی های یادگیری می رود.
۱۲۹.

بررسی و مقایسه مهارتهای آگاهی واجی و سرعت نامیدن در کودکان نارساخوان و عادی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: نارساخوانی آگاهی واجی سرعت نامیدن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 808
"هدف: در طی دهه های اخیر ارتباط میان نقص در مهارتهای آگاهی واجی با مشکلات خواندن بطور وسیعی پذیرفته شده است و عمده ترین علت نارساخوانی، مشکلات پردازش واجی در نظر گرفته شده است. اگر چه نتایج تحقیقات اخیر در زمینه سرعت نامیدن، حاکی از اینست که این مهارت منبع احتمالی دیگری جهت نارساخوانی می باشد. روش بررسی: پژوهش حاضر با هدف بررسی و مقایسه مهارتهای آگاهی واجی و سرعت نامیدن بر روی 58 کودک پایه دوم ابتدایی شهر تهران صورت گرفته است. 28 نفر از آزمودنیها نارساخوان و 30 نفر عادی بودند. تکالیف مورد استفاده در این تحقیق عبارت بودند از: آزمون آگاهی واج شناختی دستجردی (1381). کلیه اطلاعات جمع آوری شده در این پژوهش با استفاده از آزمونهای آماری تی مستقل و یومن ویتنی مورد تحلیل قرار گرفتند، همچنین همبستگی میان مهارتهای آگاهی واجی و سرعت نامیدن با استفاده از آزمونهای ضریب همبستگی پیرسون و اسپیرمن در دو گروه آزمودنیها مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: نتایج حاصل از اجرای آزمونهای آماری حاکی از آن است که بین گروه نارساخوان و عادی در مهارتهای مذکور تفاوت معنی داری وجود دارد و گروه نارساخوان در هر دو مهارت ضعیف تر از گروه عادی می باشد. همچنین در این پژوهش میان مهارتهای آگاهی واجی و سرعت نامیدن همبستگی معنی داری وجود نداشت. نتیجه گیری: نتایج این تحقیق نیز همسو بسیاری از تحقیقات مشابه، نشانگر وجود مشکلات آگاهی واجی و سرعت نامیدن در افراد نارسا خوان است. از نظر دیگر عدم همبستگی معنادار میان دو مهارت می تواند نشانگر آن باشد که سرعت نامیدن مستقل از آگاهی واجی است."
۱۳۳.

عوامل‌مؤثر بر اختلالهای یادگیری در دانش‌آموزان دوره ابتدایی شهر اصفهان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 43 تعداد دانلود : 46
"به منظور بررسی عوامل موثر بر اختلالهای یادگیری ، عامل های آسیب مغزی ، بیماریهای عفونی مادر در دوران بارداری ، برتری جانبی ، ادراک بینایی ، حافظه بینایی ، حافظه شنوایی و توجه در دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری ( n=60 ) و عادی ( n=60 ) در پایه های سوم و چهارم ابتدایی با استفاده از آزمون بندر گشتالت ، بررسی تاریخچه تحول کودک ، آزمایشهای مربوط به برتری جانبی ، آزمون آندره ری ، خرده آزمون توالی حافظه شنیداری و آزمون نقطه شماری مورد بررسی قرار گرفتند . داده های به دست آمده از پژوهش به کمک روشهای آماری مک نمار ، t برای نمونه های وابسته ، تحلیل ممیز به روش رگرسیون گام به گام و تحلیل عوامل مورد تجزیه قرار گرفت . "
۱۳۵.

مقایسه الگوهای انشا نویسی در دانش آموزان پسر نارسا خوان و نارسا نویس پایه های چهارم و پنجم ابتدایی، با دانش آموزان عادی شهر تهران در سال تحصیلی 80-81

۱۳۶.

مقایسه نوع ادراک کودکان مبتلا به اختلالات یادگیری و کودکان عادی در آزمون رورشاخ و قابلیت این آزمون در شناسایی و تشخیص اختلالات یادگیری

۱۳۷.

بررسی همه گیرشناسی ناتوانی یادگیری املاء در دانش آموزان دختر و پسر دوره ابتدائی شهر اهواز و اثر درمان چند حسی در کاهش ناتوانی یادگیری املاء در آنان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ناتوانی یادگیری ناتوانی یادگیری املاء و روش چند حسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 322 تعداد دانلود : 579
ناتوانی یادگیری نوشتن یکی از اختلالات یادگیری بخصوص است که به درک با استفاده از زبان نوشتاری مربوط می شود. برای تشخیص این اختلال باید مهارتهای نوشتن کودک به طور قابل توجهی زیر سن تقویمی، هوش و عملکرد تحصیلی وی باشد. این اصطلاح اصولا افرادی را که به واسطه معلولیتهای دیداری، شنیداری یا حرکتی، همچنین عقب ماندگی ذهنی یا محرومیتهای محیطی، فرهنگی یا اقتصادی به مشکلات یادگیری دچار شده اند، شامل نمی شود. این پژوهش با هدف بررسی همه گیرشناسی ناتوانی یادگیری املاء در بین دانش آموزان دوره ابتدائی و بررسی تاثیر روش ترمیمی چند حسی در کاهش این ناتوانی انجام پذیرفته است. در این پژوهش روش آزمایشی میدانی به کار رفته است که در آن از طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروههای آزمایشی، گواه و گواه بهنجار استفاده شده است. نمونه مربوط به همه گیرشناسی 160 کلاس (شامل 4000 دانش آموز پسر و دختر) دبستانهای اهواز بود که به صورت نمونه گیری مرحله ای انتخاب شدند. همچنین 180 دانش آموز به طور تصادفی ساده برای آزمون فرضیه ها گزینش شدند. برای جمع آوری داده ها از آزمونهای تشخیصی اختلال املاء، ماتریسهای پیشرونده ریون، آزمون املاء و بررسی پرونده تحصیلی دانش آموز استفاده شد. یافته های این پژوهش نشان داد که میزان همه گیرشناسی ناتوانی یادگیری املاء 7 درصد است. میزان همه گیرشناسی ناتوانی یادگیری املاء در دانش آموزان پسر نسبت به دختر (7.6 درصد در مقابل 6.4 درصد) بیشتر است. نتایج حاصل از اجرای آزمایش روش ترمیمی چند حسی نشان داد که استفاده از این روش به صورت معنی داری باعث کاهش اختلال املاء می گردد و پس از یک ماه پیگیری نتایج حاصل از مداخله نسبتاً پایدار بودند.
۱۳۸.

مقایسه مهارت های اجتماعی و مشکلات رفتاری در دو گروه از کودکان عادی و مبتلا به اختلالات یادگیری در خانه و مدرسه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: مهارت اجتماعی اختلال یادگیری مدرسه مشکلات رفتاری خانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 357
به منظور انجام این بررسی دو گروه از کودکان عادی و مبتلا به اختلالات یادگیری که در مدارس عاری تحصیل کرده و بر اساس سن و جنس همتا شده و دارای هوش بهر طبیعی بودند از طریق مقیاس درجه بندی مهارت های اجتماعی (گرشام والیوت 1990) مورد مقایسه قرار گرفتند این مقیاس دارای دو فرم ویژه ارزیابی والدین و معلمان است . یافته ها نشان می دهد که مهارت های اجتماعی و مشکلات رفتاری کودکان مبتلا به اختلالات یادگیری و عادی بر اساس ارزیابی معلمان تفاوت معنی دار ندارد اما والدین کودکان عادی را در زمینه کسب مهارت های اجتماعی در خانه بهتر از کودکان مبتلا به اختلالات یادگیری ارزیابی کرده اند و میانگین نمرات کودکان عادی در زمینه همکار ی و مسئولیت پذیری به طور معنی دار بیشتر از کودکان مبتلا به اختلالات یادگیری بوده است . افزون بر این کودکان مبتلا به اختلالات یادگیری بیشتر از کودکان عادی در خانه داری مشکلات رفتاری هستند و این وضعیت در سه عامل مشکلات رفتاری شامل رفتارهای درونزا و برونزا و پر تحرکی دیده شده است به نظر می رسد کودکان مبتلا به اختلالات یادگیری در محیط مدرسه عادی مشکلات رفتاری بیشتری از کودکان عادی ندارد و در محیط مدرسه از مهارت اجتماعی کافی برخودارند اما در محیط خانه دارای کاستی مهارت های اجتماعی و رفتار نامناسب هستند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان