فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۰۱ تا ۵۲۰ مورد از کل ۷٬۲۲۱ مورد.
۵۰۱.

واکاوی روش شناسی پیرس و بررسی سهم آن بر رویکرده ا و روش ه ای پ ژوهش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: روش شناسی پراگماتیسم چارلز ساندرس پیرس مبانی روش ها رویکردها و روش های پژوهش

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تعلیم و تربیت
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) سایر جریان ها پراگماتیسم
تعداد بازدید : ۱۳۳۵ تعداد دانلود : ۱۰۰۸
در پژوهش حاضر با تحلیل محتوایی که از آثار موجود در رابطه با فلسفه چارلز ساندرس پیرس انجام شد، روش شناسی این فیلسوف آمریکایی و بررسی سهم آن بر رویکردها و روش های پژوهش مورد توجه قرار گرفت. این بررسی ضمن اینکه بیانگر ارتباط بیانات پیرس در حوزه روش، با فن خطابه نظری در منطق، مقولات سه گانه و انواع استدلال است، نشان می دهد که پیرس در فلسفه خود از سه روش پراگماتیک، دستیابی به مقولات فلسفی و روش های تثبیت عقیده سخن می گوید. همچنین یافته ها علاوه بر بیان مبانی روش های مذکور، حاکی از تأثیر روش پراگماتیک بر پوزیتیویسم منطقی و سهم روش دستیابی به مقولات در حوزه پدیدارشناسی است. در رابطه با تثبیت عقیده، پیرس چهار روش دلبستگی جزم آلود، سلطه گرا، پیشینی و علمی را مطرح می سازد و از آن میان تنها از روش علمی جانبداری می کند. این روش که متشکل از سه روش حدسی، قیاسی و استقرائی است، به دلیل نقش پژوهش در دستیابی به حقیقت، به همراه روش پراگماتیک در بسط رویکرد پوزیتیویسم منطقی سهیم بوده است. این روش ضمن دربرداشتن مشخصات تحقیق کیفی، به دلیل رویکرد تجربی اش به پژوهش به همراه روش های پراگماتیک و دستیابی به مقولات، پراگماتیسم پیرس را به عنوان بنیادی برای روش تحقیق ترکیبی معرفی می کند.
۵۰۲.

سهم صور خیال، اراده و عقل در حصول مفهوم عقلی با تکیه بر فلسفه ی نفس ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ارسطو خیال عقل فعال فلسفه ی نفس مفهوم عقلی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو ارسطو (384-322 ق.م)
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۱۶۸۵ تعداد دانلود : ۱۱۷۹
تبارشناسی و فهم دقیق آرای بسیاری از فیلسوفان در باب ادراکات، بدون توجه به نظریه ی عقل ارسطو، به خصوص در باب چگونگی حصول مفهوم عقلی، ممکن نیست. این نوشتار در تلاش است با تکیه بر بازخوانی متن آثار ارسطو و نیز محورقراردادن نفس شناسی ارسطو، تفسیری نو از مسأله ارائه کند: الف) مفهوم عقلی حاصلِ دستگاه شناختی انسان است نه قوه ی عاقله ی محض؛ ب) در این دستگاه، عامل فعلیت بخشِ معقولاتِ بالقوه نه عقل بیرونی است نه عقل درونی محض، بلکه هریک از بخش های مختلف دستگاه شناختیِ انسان (حس، خیال، اراده و عقل) به نحوی در بالفعل شدن معقول بالقوه نقش دارند؛ ج) فرایند شکل گیری ادراکات از الگوی طولی واحدی پیروی نمی کند، بلکه کارکردهای بخش های مختلف دستگاه شناختی درهم تنیده اند، به طوری که نمی توان مرز مشخصی میان قوای حسی، خیالی و عقلی و نیز میان کارکرد هایشان ترسیم کرد. از منظر ارسطو، با همان ادراکی که شیء جزئی محسوس را درمی یابیم، ذات کلی و خالص آن را نیز درمی یابیم.
۵۰۳.

بررسی انتقادی نظریة زایتگایستِ اخلاقیِ داوکینز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نسبیت اخلاقی آتئیسم علمی تکامل ژن محور اخلاق ژنتیکی مبتنی بر نظریه تکامل زایتگایست اخلاقی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
تعداد بازدید : ۱۶۷۱ تعداد دانلود : ۹۸۲
داوکینز در دیدگاه «اخلاق ژنتیکی مبتنی بر نظریة تکامل» مدعی است که یک «زایتگایست اخلاقی» یا «روح زمانة اخلاقی» وجود دارد که در جوامع تکامل می یابد. وی با رد اصول اخلاقی مبتنی بر دین و مطلق گرایی اخلاقی معتقد است که ماهیت اخلاقیات بر اساس روح زمانه به سرعت در حال تغییر است و هر دوره ای اصول اخلاقی مختص به خود را می طلبد. به ادعای او دین و اخلاق محصول فرایند زیستی تکامل و انتخاب طبیعی هستند. اخلاقیات نیز ریشه در دین ندارند، بلکه منشأ داروینی دارند. ژن های دگرخواه در خلال فرایند تکامل انتخاب شده اند و ما به طور طبیعی واجد نوع دوستی هستیم و حس ترحم و نیک خواهی و سایر اخلاقیات را می توان بر اساس تکامل تبیین کرد. نه تنها تمام حیات بلکه اخلاق نیز حاصل فعالیت ژن هاست. ژن ها با واداشتن ارگانیسم به رفتار نیکوکارانه و اخلاقی، بقای خود را تضمین می کنند. طبق نظر او عمل اخلاقی عبارت است از عملی که توانایی بقا را در بلندمدت افزایش می دهد و عمل غیراخلاقی عملی است که از این توانایی می کاهد. این مقاله درصدد بیان اشکالات دعاوی داوکینز است. پیش فرض بی مبنای طبیعت گرایی، تقلیل گرایی گزافی، نسبی گرایی فاجعه بار اخلاقی، نابسندگی تحلیل تکاملی از سرعت تحول زایتگایست اخلاقی، تعارض تحلیل داوکینز با شهود اخلاقی انسان ها، ناموجه بودن پاداش و جزا و تعلیم و تربیت با تکاملی دانستن اخلاق، تعبیر نامناسب از مطلق گرایی، جبر ژنتیکی نافی اختیار انسان، خطاهای روشی- مغالطة منشأ، تلقی نادرست از ابتنای اخلاق بر دین و ایدئولوژی گرایی علمی از جملة انتقادات به دیدگاه وی هستند.
۵۰۴.

پارادوکس کرول از منظر ویتگنشتاین، ابن سینا، و خواجه نصیر(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: ابن سینا ویتگنشتاین خواجه نصیر پارادوکس لوئیس کرول پارادوکس استنتاج چارلز لاتویج داجسون وضع مقدم

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه تحلیلی
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق منطق صوری سنتی منطق ارسطو
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق منطق صوری سنتی منطق ارسطویی منطق عالم اسلام
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
تعداد بازدید : ۱۳۵۶ تعداد دانلود : ۹۳۸
پارادوکس کَرول بنیادی ترین مفهوم منطق، یعنی مفهوم استنتاج را به چالش می کشد و چنین می نمایاند که در هیچ استنتاجی نمی توان از مقدّمات به نتیجه رسید. مقاله ی پیش رو این پارادوکس را بر سه اندیشمند بزرگ، ویتگنشتاین، ابن سینا، و خواجه نصیر، عرضه می کند و می کوشد تا راه حلّی را از سخنان آنان فرا چنگ آورد. ویتگنشتاین از یک وضع مقدّم «بیان ناپذیر» ولی «نشان دادنی» در همه ی استنتاج ها سخن می گوید که سرانجام به تفکیک «قاعده» از «مقدّمه» می انجامد. ابن سینا نیز اصول منطقی را «مکیال» می داند نه «مادّه»، که این دقیقاً همان تفکیک یادشده است. و خواجه نصیر از نیازمندی هر قیاس اقترانی به یک وضع مقدّمِ «معاون» و «مقارن» سخن می راند که بیان دیگری از «وضع مقدّم بیان ناپذیرِ نشان دادنیِ» ویتگنشتاین است که باز به تفکیک یادشده منتهی می شود. و تفکیک «قاعده» از «مقدّمه» و نارواییِ تبدیل اوّلی به دومی کلید حلّ پارادوکس کرول است. این دقیقاً همان تفکیک یادشده است. و خواجه نصیر از نیازمندی هر قیاس اقترانی به یک وضع مقدّمِ «معاون» و «مقارن» سخن می راند که بیان دیگری از «وضع مقدّم بیان ناپذیرِ نشان دادنیِ» ویتگنشتاین است که باز به تفکیک یادشده منتهی می شود. و تفکیک «قاعده» از «مقدّمه» و نارواییِ تبدیل اوّلی به دومی کلید حلّ پارادوکس کرول است.
۵۰۵.

بررسی تطبیقی آزادی از دیدگاه شهید مطهری و ژان پل سارتر(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: اِگزیستانسیالیسم سارتر خدا اخلاق آزادی انسان شهید مطهری

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه سیاسی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی اندیشه سیاسی اسلام فلسفه سیاسی
تعداد بازدید : ۳۰۷۱ تعداد دانلود : ۱۱۵۲
آزادی از مهم ترین ارزش های انسانی است که همواره مورد بحث و مناقشه اندیشمندان بوده است. شهید مطهری از جمله مهم ترین متفکّران مسلمان در دوره معاصر می باشد که اندیشه او نقش بسیاری در شکل گیری فرهنگ اسلامی معاصر داشته است. از سوی دیگر، ژان پل سارتر نیز از جمله متفکّران اگزیستانسیالیست معاصر می باشد که آثار او در زمینه های فکری بسیار اثرگذار بوده است. با توجّه به اینکه هر دو متفکّر علاقه زیادی به طرح و بررسی مسائل مربوط به وجود انسانی دارند، این پرسش مطرح می گردد که آنان چه دیدگاهی درباره «آزادی» دارند؟ و در دیدگاه آنها چه وجوه اشتراک و وجوه اختلافی می توان یافت؟ در این تحقیق، با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و براساس متون وآثار شهید مطهری و سارتر، به مقایسه و تطبیق نظریات آن دو پرداخته شده است. بر اساس یافته های تحقیق، به نظر می رسد برخی وجوه اشتراک میان دیدگاه این دو متفکّر وجود دارد، مانند ارزشمند بودن آزادی و مسئولیت آوربودن آزادی. اما اختلاف مبنایی زیادی نیز میان آن دو وجود دارد. برای نمونه، به نظر ژان پل سارتر، آزادی تنها ارزش انسانی و کمال ذاتی انسان است که با وجود خداوند و وجود ارزش های دیگر در تضاد است. چنین نگرشی به آزادی انسان را از حقیقت خویش و مبدأ و معاد جدا و او را، بدون اتکا به هیچ اصل و قانونی، همه کاره خود معرفی می کند. اما آزادی مطرح در کلام استاد مطهری فقط با نگاه به علت فاعلی و غایی انسان معنا می یابد. در دیدگاه وی، هر تعلقی ضد آزادی است، مگر تعلق و وابستگی به خداوند متعال، که تعلق به او عین آزادی است و جز با وابستگی و اعتقاد به خداوند آزادی حقیقی حاصل نمی شود. ایشان تمام هستی را در طول وجود خداوند می بیند و پایه و اساس ارزش هایی مانند آزادی و عدالت را خداشناسی می داند و انسانیت و ارزش های او را بدون شناخت خداوند بی معنا و بی مفهوم می داند.
۵۰۶.

بررسی انتقادی دیدگاه فرگه در باب وجود محمولی در پرتو حکمت صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ملاصدرا وجود محمولی فرگه گزاره های وجودی ثبوت الشیء ثبوت شیء لشیء

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه تحلیلی آباء فلسفه تحلیلی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
تعداد بازدید : ۱۳۶۳ تعداد دانلود : ۸۴۳
فرگه با تشبیه گزاره های وجودی به گزاره های عددی به این نتیجه می رسد که وجود محمولی درجة دوم و صرفاً قابل حمل بر مفاهیم است، نه اشیاء. استدلال وی، با ابتنای بر ثبوت شیء لشیء بودن گزاره های وجودی، این است که اگر وجود بر اشخاص به منزلة یک محمول و ویژگی درجة اول حمل شود، گزاره های وجودی موجبه، همان گو و سالبة آن ها خودشکن خواهد شد. بر این اساس، وی گزاره هایی همچون «سقراط وجود دارد» را درست ساخت نمی داند و در تلاش برای ارائة شکل صحیح آن، به صورت نمادین، وجود را به جایگاه سور منتقل می کند. با معیار قرار دادن دیدگاه ملاصدرا روشن می شود که برخلاف گمان فرگه، اولاً اصل در گزاره های وجودی، شخصیه بودن است و ثانیاً مفاد گزاره های وجودی، ثبوت الشیء است نه ثبوت شیء لشیء و ثالثاً، اینکه از پیش فرض های قول به این همان بودن این گزاره ها اصالت وجود است که فرگه منکر آن است.
۵۰۷.

مجعولیت وجود و ملاک آن از نگاه ملاصدرا و مقایسه آن با دیدگاه کانت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کانت اصالت وجود ملاصدرا وجود رابط مجعولیت

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر ایده آلیسمِ آلمانی (قرون 18 و 19)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مباحث وجود
تعداد بازدید : ۱۳۹۴ تعداد دانلود : ۷۸۶
پذیرش و اثبات اصالت وجود، مستلزم پذیرش مجعولیت وجود است. به همین جهت، اصالت وجود با مجعولیت آن در تلازم است؛ هرچند این دو مسئله تفاوت هایی دارند. مطابق مبانی حکمت متعالیه، ملاک مجعولیت وجود بر پایه رابط بودن آن تعیین می شود. رابط بودن وجود به معنای «وابستگی صرف به غیر» است. آنچه به علت خود تعلق محض دارد، مجعول واقعی آن نیز به شمار می رود. در مکتب صدرایی، وجود رابط به این معنا جایگاه متفاوتی با وجود رابط در قضایا دارد. اما در اندیشه کانت، به رابط بودن وجود در قضیه حملیه حصر توجه شده است. وی به قصد نقادی برهان وجودی آنسلم، بر این باور است که وجود در قضیه، هیچ افزایشی در مفهوم موضوع ایجاد نمی کند؛ بلکه تنها نقش رابط را دارد. ملاک محمولیت در قضیه، فزون بخشی است که در وجود رابط دیده نمی شود. این وجود رابط که به کلام صدرالمتألهین شباهت دارد، غیر از آن چیزی است که ملاک مجعولیت در حکمت متعالیه تحقیق شده است. ملاصدرا به نوع دیگری از وجود رابط پرده بر می دارد که از تحلیل اصل علیت به دست آورده است و بر اساس آن تمام ممکن ها را عین ربط به ذات حق می داند. ایشان در حوزه قضایا، علاوه بر قضیه مرکبه، هلیه بسیطه را نیز می پذیرد که محمول آن وجود است. کانت این دسته از قضایا را بی معنا می داند و گزاره «خدا وجود دارد» را ترکیبی و تحلیلی نمی شناسد، اما ملاصدرا آن را مفاد ثبوت الشیء قرار می دهد به گونه ای که اگر افزایشی در موضوع ایجاد نمی کند، به دلیل ماهیت نداشتن ذات حق و اصیل بودن وجود است.
۵۰۸.

نیم نگاهى به مباحث فلسفه ذهن(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: حیث التفاتى فلسفه ذهن علیت ذهنى علم النفس فلسفى رابطه ذهن و بدن هوش مصنوعى هویت شخصى

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۷۲ تعداد دانلود : ۲۹۸۸
امروزه مباحث فلسفه ذهن، به طور جدى در محافل فلسفى غرب مطرح است، و آثار خود را در دانش هایى همچون انسان شناسى، روان شناسى، فلسفه اخلاق و فلسفه دین بر جا مى گذارد. چنان که خود تحت تأثیر پیشرفت هاى برخى علوم دیگر است. با این حال، فلسفه ذهن، چندان در کشور ما شناخته شده نیست. ازاین رو، به نظر مى رسد آشنایى با این دانش، تطبیق مسائل آن با یافته هاى علم النفس فلسفى و بررسى انتقادى آن، یکى از ضرورت هاست. مقاله حاضر، گامى است کوچک در جهت معرفى مهم ترین مباحثى که امروزه در فلسفه ذهن به بحث گذاشته مى شود.
۵۰۹.

توجیه باورهای تجربی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: مبناگرایی انسجام گرایی توجیه تجارب حسی باورهای تجربی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
تعداد بازدید : ۱۴۶۶ تعداد دانلود : ۸۲۷
این مقاله با روشی تحلیلی به بررسی شروط توجیه در باورهای تجربی می پردازد. در این مقاله، نشان می دهیم که نظریات انسجام گرایی و مبناگرایی در توجیه این باورها ناتمام اند. پس از بررسی این دیدگاه ها، نظریه ی جدیدی در توجیه این باورها ارائه خواهیم کرد. در این نظریه، کوشیده ایم تا کاستی های نظریات مختلف در توجیه این باورها را برطرف سازیم. این نظریه هرچند با پیش فرض درون گرایی این نظریات در توجیه برساخته شده است، خواهیم دید که می توان از این نظریه حتی با پذیرش برون گرایی در توجیه نیز دفاع کرد.
۵۱۰.

نقدی بر اختیارگرایی دکارتی(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلید واژه ها: دکارت خودانگیختگی امکان های بدیل اراده آزاد آزادی حکم همسازگرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۹۲ تعداد دانلود : ۸۴۹
همسازگرایی دیدگاهی است که می گوید دترمینسم منطقاً با اراده آزاد همساز است و اختیارگرایی به عنوان شاخه ای از ناهمسازگرایی معتقد است در یک جهان دترمینیستی اراده آزاد امکان تحقق ندارد، ولی اراده آزاد محقق است؛ پس دترمینیسم نادرست است. آیا دکارت یک اختیارگراست؟  از این جهت که دوگانه انگاری این امکان را به «خود» می دهد تا علتی ورای علت های دیگر باشد، احتمالا او یک اختیارگراست. با وجود این خواهیم گفت، که اختیارگرایی او به جای تاکید بر مولّفه ناهمسازگرایانه «امکان های بدیل» بر مولفه همسازگرایانه «خودانگیختگی» مبتنی است. در نهایت می توان گفت که دیدگاه او از سه جنبة مهم همسازگرایانه محسوب می شود.
۵۱۱.

بررسی راه حل ویتگنشتاین به واقعیت سلبی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: عدم راسل ویتگنشتاین واقعیت سلبی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه تحلیلی
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۸۱۴ تعداد دانلود : ۶۸۸
دشواره واقعیت سلبی این است که گرچه وجود صدق ساز، نفس الامر و متعلق گزاره ایجابی صادقی چون «تهران پایتخت ایران است» در خارج هیچ مشکلی ندارد، وجود متعلق گزاره سلبی صادقی چون «تهران پایتخت ایرلند نیست» در خارج بسیار مشکل ساز و خلاف شهوده بوده و در واقع نوعی ثبوت معتزلی است. از آن جا که ویتگنشتاین از اندیشمندانی است که برخلاف پندار رایج، بسیار درگیر مسائل عدمی بوده است و به مهم ترین مسأله آن، یعنی همین دشواره واقعیت سلبی، نیز راه حلی پیش نهاده است، این نوشتار نخست اشاره ای به راه حل های او به مطلق مسائل عدمی دارد و سپس، با دفع نقدهای دیگران، به روش عقلی به بررسی انتقادی راه حل خاص او به واقعیت سلبی می پردازد مبنی بر این که: این مجموع(Gesamtheit) واقعیت های ایجابی است که یک واقعیت سلبی را نیز مشخص می کند.
۵۱۲.

مسئلة خفای الهی از دیدگاه جان شلنبرگ و پل موزر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خداباوری باور الحاد خفای الهی ناباوری عقلانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۴۴ تعداد دانلود : ۵۷۶
سنتی برای وجود خداوند را اصلاً قانع کننده نمی یابند. آن چه ممکن است بدتر از آن باشد، این است که بعضی از مردم با خلوص نیت در جست وجوی خداوند هستند، اما او را نمی یابند و ناچار می شوند با احساس ناخشنودی و دلسردی، این جست وجو را رها کنند. «خفای الهی» نامی است که فلاسفه بر این پدیده نهاده اند.  جان شلنبرگ، فیلسوف معاصر، معتقد است که خفای الهی، الحاد را توجیه می کند. پل موزر فیلسوف تحلیلی معاصر، برعکس جان شلنبرگ، نه تنها معتقد نیست که خفای الهی، الحاد را توجیه می کند بلکه اساساً از نظر او خفا ویژگی لازم و ضروری مثبت خدای یهودی-مسیحی است.  ما در این مقاله به بررسی و مقایسة دیدگاه ها و دلایل این دو فیلسوف معاصر دربارة مسئلة خفای الهی می پردازیم و اعتبار برهان خفای الهی در توجیه الحاد را با توجه به نظرات این دو فیلسوف مورد بررسی قرار می دهیم. نتایجی که از بررسی های انجام شده در این مقاله به دست می آید از این قرارند که اولاً برخلاف دیدگاه موزر مسئلة خفای الهی نیازمند توجیه و استدلال به طور کلی است؛ ثانیاً استدلال شلنبرگ بر مبنای خفای الهی از سوی خداباوران قابل پاسخ گویی است و نمی تواند الحاد را توجیه کنند.
۵۱۳.

لَری لاودن و استقراء بدبینانه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: لری لاودن (فرا)استقراء بدبینانه صورت بندی (منطقی) موفقیت نظریه ها صدق (تقریبی)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۵۰ تعداد دانلود : ۸۲۳
واقع گرایان، با تکیه بر برهان «معجزه ممنوعِ» خود، می گویند که بهترین تبیین برای موفقیت فوق العاده تئوری های علمی این است که آنها (تقریباً) صادق هستند؛ اما لَری لاودن، با انتشار مقاله ای در سال 1981، یک استدلال تاریخی مهم و تأثیرگذار (مشهور به استقراء بدبینانه) را ترتیب داد که با این مدعای واقع گرایان کاملاً مخالفت داشت. طبق نظر لاودن، تاریخ علم، تئوری های علمی فراوانی را به ما عرضه می دارد که علی رغم موفقیت شان امروزه معلوم شده است که صادق نبوده اند. بنابراین برخلاف ادعای واقع گرایان، موفقیت را نمی توان نشانه صدق تئوری ها دانست. در این مقاله ابتدا استدلال لاودن را گام به گام و با جزئیات و تفصیل لازم معرفی می کنیم و سپس به بازسازی و صورت بندی دقیق آن در قالب یک استدلال منطقی می پردازیم. درنهایت پاسخی، از منظر خویش، برای این استدلال ارائه می کنیم.
۵۱۴.

همسنجی نظریه کلیات پنجگانه در حکمت سینوی و حکمت صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اصالت وجود تشکیک وجود حکمت سینوی حکمت صدرایی کلیات پنجگانه

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو ارسطو (384-322 ق.م)
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
تعداد بازدید : ۱۰۱۹ تعداد دانلود : ۵۰۱
ارسطو در پی واکاوی در میان موجودات جهان خارج و طبقه بندی علوم، مجبور به طبقه بندی موجودات گردید که همین امر وی و شارحان او را به تدوین نظریه کلیات پنجگانه واداشت. براساس این آموزه تمامی موجودات عالم مادی در حقیقتی به نام جسم با هم مشترک بوده و در حقیقتی دیگر که بعدا به نام فصل خوانده شد با یکدیگر متمایزند. بزرگ حکیم جهان اسلام ابن سینا با بهره از تعالیم ارسطویی و بهره ازآموزه تفکیک وجود و ماهیت از فارابی، دستگاه منظم حکمت مشایی خود را با نگاهی نوین پی نهاد و پاره ای از مباحث فلسفی را به طور دقیق به مباحث وجود ملحق ساخت و پاره ای دیگر را به مباحث ماهیت مرتبط دانست که مجموع همین نگرش تا به امروز در تمامی کتب فلسفی متأخر از وی در جهان اسلام قابل مشاهده است.  و اما صدرالدین شیرازی بنیانگذار حکمت متعالیه صدرایی اگر چه تدوین مباحث خود را در کتابهایش بر اساس حکمت سینوی پایه ریزی کرد ولی دستیابی وی به آموزه اصالت وجود، و تشکیک وجود چگونگی نگرش وی به ساحات مختلف فلسفی را تغییر داد؛ چگونگی این تغییر گاه در آثار او بطور صریح مورد واکاوی قرار گرفته و گاه در هاله ای از ابهام باقی مانده است، یکی از مباحث واکاوی نشده در حکمت صدرایی، وجوب بازخوانی مجدد نظریه کلیات پنجگانه است ؛ بنابر آموزه های سینوی مقسم بحث کلیات پنجگانه، ماهیت است و بنابر حکمت صدرایی ماهیت اعتباری است ؛ لذا بظاهر، بنابر مبانی صدرایی کلیه مباحث کلیات پنجگانه اعتباری می باشد و از جایگاه حقیقی خود هبوط کرده اند. گفتار حاضر بر آن است که با بررسی جایگاه کلیات پنجگانه  در حکمت سینوی به تطور مفهومی آن در حکمت صدرایی همت گمارد وبا تحلیل پی آمدهای اعتباریت ماهیت تعارض آن را  با بحث کلیات پنجگانه وانماید و نظریه نهایی حکمت متعالیه را در این موضوع، یعنی ارجاع هستی شناسانه کلیات پنجگانه  به حوزه معرفت شناسی را  واکاود. .
۵۱۵.

هستی شناسی امر ایجابی: بررسی بنیان های هستی شناسی ایجابی ژیل دلوز نزد فلاسفه پیشاکانتی و پساکانتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کانت متافیزیک ژیل دلوز هستی شناسی امر ایجابی فلسفه پساکانتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۷۳ تعداد دانلود : ۱۰۴۶
دلوز هستی شناسی خود را در مقام فلسفه ای پساکانتی عرضه می کند. دغدغه اصلی فلسفه پساکانتی، از سالامون مایمون تا هگل، ساختن متافیزیکی جدید پس از نقد کانت و تبیین مساله تکوین هستی بود. دلوز نیز با توسل به متافیزیک اسپینوزا و لایبنیتس و همچنین فلسفه نیچه، هستی شناسی جدیدی بنا می کند. این هستی شناسی، برخلاف هستی شناسی هگلی که تکوین هستی را بر یک اصل نفی استوار کرده بود، این تکوین را بر مبنای امر ایجابی تبیین می کند. در نظر دلوز، نزد اسپینوزا و نیچه تلقی ای یکسره ایجابی از هستی وجود دارد که می تواند برای بنیان نهادن یک هستی شناسی جدید به کار رود. در نهایت همین امر ایجابی است که هم هستی شناسی و هم اخلاقی جدید را بنیان می نهد.
۵۱۶.

بررسی و تحلیل ضعف اخلاقی از منظر آگوستین و توماس آکوئیناس؛ با بهره گیری از آموزه های اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: آگوستین ضعف اخلاقی توماس آکوئیناس ضعف اراده

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی قرون وسطی آباء کلیسا (قرن 3 و 4)
  4. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی قرون وسطی قرون وسطی میانه (قرون 12 و 13)
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
  6. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی ادیان دیگر
تعداد بازدید : ۳۶۴۳ تعداد دانلود : ۱۴۴۹
«ضعف اخلاقی»، پدیده ای روانی است و این پرسش را مطرح می کند که چگونه انسان با وجود آگاهی از نادرستی یک عمل، بدان دست می زند. این مقاله به بررسی دیدگاه دو تن از متالهان مسیحی و فیلسوفان مدرسی درباره ضعف اخلاقی، یعنی آگوستین و آکوئیناس می پردازد. از نگاه آگوستین، گناه اخلاقی هنگامی پدید می آید که آدمی، اراده اش از خیر سرمدی و نامتناهی غافل باشد و یا اینکه از آن روی گردان باشد. آدم، نخستین انسانی بود که با ضعف ارادة خود، دچار گناه شد و آن موجب سقوط وی گردید. این ضعف اراده، در نسل آدم جریان یافته و موجب بروز شرور اخلاقی در وی می گردد. توماس بر این باور است نفس را دو قوه است که از این دو، یکی پست تر و دیگری برتر است؛ اولی میل و دومی را اراده می نامد. از نظر وی، برای انجام فعل اخلاقی، صرف داشتن معرفت کافی نیست، بلکه صدور فعل، نیازمند شکل گیری سایر مبادی فعل اختیاری است. از نظر وی، انسان عادی به عنوان یک فاعل اخلاقی خطاکار، هرگز از روی لجبازی و با برنامه ریزی قبلی مرتکب گناه نمی شود، بلکه فقط در شرایطی که از اختیار برخوردار است، دچار سوء استفاده از قدرت انتخاب خود می شود. درحالیکه انسان فاسد و شرور به عکس، «از روی انتخاب» مرتکب عمل زشت می شود؛ زیرا این گونه اعمال، اساساً در راستای اصول و اهدافی است که برای زندگی خود برگزیده است.
۵۱۷.

فهم دینی کرکگور از «سوبژکتیویته»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مسیحیت حقیقت ایمان سوبژکتیویته کرکگور

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای اگزیستانسیالیسم
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
تعداد بازدید : ۱۲۷۰ تعداد دانلود : ۱۱۰۹
در این مقاله سعی شده است فهم دینی کرکگور از «سوبژکتیویته» با استناد به گفته های او به ویژه در دست نوشته ها و سایر نوشته هایش تبیین شود. او مفاهیم کلیدی نظیر «مسیحیت»، «حقیقت»، «شور»، «خدا»، و «ایمان» را برای توصیف و تبیین «سوبژکتیویته» به کار می برد. برای مثال تلقی وی از مسیحیت به مثابه «سوبژکتیویته» با تلقی رایج و عمدتاً تاریخی از مسیحیت که عمدتاً درک ابژکتیو از آن دارند کاملاً متفاوت است. مسیحیت از نظر این متفکر عمدتاً در قالب آموزه ها مطرح می شود و چیزی که برای او حائز اهمیت است مسیحی شدن است، نه این که مسیحیت چیست. کرکگور به دنبال آن است که در برابر سوبژکتیویته فلسفی (معرفت شناختی) فلسفه مدرن نظیر تفکر دکارتی و کانتی موضعی انتقادی اتخاذ کند. باید گفت که کرکگور با سوبژکتیویته سروکار دارد، نه سوبژکتیویسم که یک مسئله معرفت شناختی است و او علاقه ای به آن ندارد. بنابراین هدف این مقاله این است که ماهیت دینی سوبژکتیویته و فهم دینی از آن را در نوشته های این متفکر دانمارکی نشان دهد.
۵۱۸.

زایش دوباره حماسه از فلسفه نیچه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عرفان هستی شناسی حماسه نیچه حماسه منفی اخلاق حماسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۱۷ تعداد دانلود : ۷۸۳
برخی از مفسرین ایرانیِ نیچه، با تفسیری افراطی، اندیشه او را بدیل عرفان ایرانی تعبیر کرده اند. چنین تفسیری از بیخ و بن خطا و نافیِ مبانی هستی شناختی ، ارزشی، و اخلاقیِ نیچه است. اندیشه نیچه نه از انگاره های عرفانی، بلکه از ارزش های حماسی آبستن است. برای فهم او باید از قهرمانان ایلیاد هومر و شاهنامه فردوسی چون آخیلس و رستم استمداد جست نه عرفایی چون شبلی و حلاج. علت این سوء فهم، ناتوانیِ مفسرین ایرانی در تشخیص حد فارغ میان عرفان و حماسه است. نسبت میان حماسه و عرفان، مغایرت است نه مشابهت. ممکن است جهان بینیِ عرفانی شباهت هایی با جهان بینیِ حماسی داشته باشد؛ لکن این شباهت ها صرفاً صوری است و در بنیان های هستی شناختی، معرفتی، و اخلاقی، حماسه ناقض عرفان است. با گشاده ستی و اِعمال رواداریِ بسیار، می توان عرفان را بدیل شقی از حماسه انگاشت که به تأسی از شاهرخ مسکوب آن را «حماسه منفی» می نامیم. همچنین اندیشه نیچه بیش و پیش از آنکه از سرچشمه های فرهنگ ایرانی سیراب شده باشد، از منابع فرهنگ یونانی آبشخور گرفته است. استمداد نمادین نیچه از شخصیت زرتشت نیز نمی تواند برهان محکمی برای دفاع از دعاویِ این چنینی باشد. ضمن اینکه فهم نیچه از زرتشتی گری بسیار مغشوش و مغلوط است. الغرض! با تقید به اصل عقلانیت در تفسیر، و نیز با تأکید بر اصولی چون خودبنیادی، اصالت اراده، ذم بی کنشی، و آری گویی به زندگی، فلسفه نیچه را می توان تقلایی فلسفی برای باززاییِ فرهنگ حماسی در افق زمانه و فرهنگ مدرن به شمار آورد.
۵۱۹.

معرفت شناسی عشق: الهیات پست مدرن با قرائت ژراردی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پست مدرنیسم کتاب مقدس آرزوی تقلیدی خشونت رنه ژرار

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای پست مدرنیسم
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
تعداد بازدید : ۱۰۰۳ تعداد دانلود : ۵۸۵
از نظر رنه ژرار، آرزو در انسان، مکانیسمی تقلیدی دارد. عامل برای به دست آوردن موضوع آرزو، به الگو نگریسته، از آن تقلید می کند. با گسترش مهارت های عامل ارتباط تقلیدی به نوعی رقابت تبدیل شده و به خشونت منجر می شود. آرزوی تقلیدی منحصر به روابط بین فردی نیست و در جامعه نیز باعث رفتارهای پرخاشگرانه می شود. خشونت ناشی از آرزوی تقلیدی جامعه بر سر یک قربانی تخلیه می شود و جامعه به آرامش می رسد. از نظر ژرار جامعه و فرهنگ بشر این گونه شکل می گیرد. آرزوی تقلیدی در اساطیر، آیین های مذهبی بدوی و اسناد سرکوبگری معاصر قابل ردیابی است. وی ادعا می کند کتاب مقدس منبع کشف علت و راه حل این بحران است. کتاب مقدس با مستندسازی خشونت مقدس آن را ساخت شکنی می کند. برای رهایی از چرخه ویرانگر آرزوی تقلیدی و خشونت، در مثلث تقلید، خدا باید واسطه آرزوهای انسان باشد. پست مدرنیسم نیازمند معرفت شناسی عشقی است که اقتدارناطلب، انتقادی و تلفیقی است. نظریه ژرار از نظر ابرنظریه بودن، تعهد مدافعانه به مسیحیت، ابطال ناپذیری و غیره قابل نقد است. بااین حال این نظریه توانایی حل بعضی مشکلات پست مدرنیسم را دارد.
۵۲۰.

هرمنوتیک مدرن و نظریه تفسیری شهید مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شهید مطهری هرمنوتیک مدرن نظریه تفسیری ماهیت فهم عوامل فهم هدف فهم

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای هرمنوتیک
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفسران و تأویل گران شیعی
تعداد بازدید : ۱۷۰۷ تعداد دانلود : ۱۳۱۹
در این نوشتار که با روش توصیفی مقایسه ای و با ابزار گردآوری اطلاعات کتابخانه ای تهیه شده است سعی گردیده در خصوص مهم ترین ارکان نظریه تفسیری، یعنی ماهیت، هدف، امکان و عوامل فهم، مقایسه ای میان دیدگاه مهم ترین صاحب نظران هرمنوتیک مدرن و شهید مطهری صورت گیرد. در این راستا توانستیم مهم ترین پرسش های نظریه تفسیری را به آثار به جای مانده از استاد عرضه کنیم و پاسخ مناسبی دریافت کنیم. با این کار اولاً نگاهی نسبتاً جامع و اجمالی از نظریه تفسیری شهید مطهری به دست آمد که این خود از نو آوری های این تحقیق به شمار می رود و ثانیاً با مقایسه این نظریه با نظریه های منسوب به هرمنوتیست های مدرن به این نتیجه رسیدیم که نظریه تفسیری ایشان با هرمنوتیک مدرن قرابت بیشتری دارد اما در عین برخورداری از نکات مثبت این نظریه ها یعنی اموری همچون تکثر معنایی و واقع بینی نسبت به ماهیت فهم، از معایبی که نوعاً این نظریه ها دارند نظیر بی اعتقادی به فهم درست و نادرست و در غلطیدن به وادی نسبیت منفی به دور است. با توجه به چند ویژگی مهم نظریه تفسیری شهید مطهری یعنی جامعیت، واقع نگری، تکثرگرایی معنایی، روش مندی، جزمیت گریزی و نسبیت پرهیزی این نظریه می تواند الگوی مفسران در تفسیر متون و به خصوص تفسیر متون شرعی و نصوص دینی باشد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان