مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
عشق و محبت
منبع:
قبسات ۱۳۸۳ شماره ۳۰ و ۳۱
حوزههای تخصصی:
در این مقاله بر آن شدهایم تا «عرفان» را از دیدگاه استاد شهید مطهری بررسی کرده، به تبیین نگرشها وگرایشهای عرفانی او بپردازیم؛ چه اینکه استاد، عرفان را از نوع شناخت شهودی و مبتنی بر سیر و سلوک عملی دانسته تا انسانِ عارفِ سالک، از مرحله «فهمیدن» به منزل «رسیدن و دیدن» تکامل یافته، به مقام توحید درمراتب گوناگون نائل شود که عرفان را با توحید ناب و انسان کامل نسبتی تام و تمام خواهد بود و در این جهت برخیازاصول عرفانی از وحدت شخصی وجود، سلوک و شهود، ریاضت و عشق و محبّت بررسی شده و استاد، مقوله«وحدت وجود» را در مقام تصوّر و تصدیق از نوع سهل و ممتنع دانسته، معتقد است: بسیار اندکند کسانی که بهحقیقت معنا و ماهیت آن میپردازند.
به اعتقاد استاد، عرفان با تصوّف فرق دارد و اوّلی را مقولهای فرهنگی و دومی را اجتماعی میداند و بهشدّت برنظریه اصالت، استقلال و غنای عرفان اسلامی و زایش و رشد و بالندگی عرفان اسلامی از دامن فرهنگ و آموزههای قرآنی ـ روایی تأکید دارد و نظریه بیگانه بودن عرفان با آموزههای اسلامی یا التقاطی و تلفیقی بودن عرفان اسلامی با عرفانهای هندویی، مسیحی و... را نقد کرده، نمیپذیرد؛ اگر چه تأثیر و تأثّر فرهنگهای اخلاقی ـ عرفانی را با عرفان اسلامی قبول دارد.
و نیز در این مقاله بر آن شدیم تا به تجلیّات و نماد و نمونهای از گرایشهای عرفانی استاد شهید مطهری و تحوّلتکاملی اندیشه، انگیزه و عمل وی از حکمت به عرفان بهویژه در اواخر عمر گرانبهایش اشاراتی داشته باشیم.
گذری بر نثر غیرروایی عرفانی
حوزههای تخصصی:
نثر فارسی، به عنوان قالبی برای بیان اندیشه، در طول تاریخ هزار ساله خویش دوره های مختلفی را پشت سرگذاشته و جنبه های گوناگون معنوی و لفظی را تجربه نموده است. یکی از گونه های دلاویز نثر فارسی نوشته های عارفانه است. اگر آثار داستانی عرفانی را که مربوط به حوزه نثر روایی است، جدا کنیم، در حوزه نثرهای غیر روایی عرفانی، با مطالب متعددی از قبیل ترسلات، خطابه ها، مجالس، گونه های تعلیمی، کوته نوشته ها، نثرهای دینی، پندنامه ها، سفرنامه، زندگی نامه ها، گزارش ها، مقالات و... مواجه می شویم؛ اطلاعاتی که درباره این گونه ها در کتاب های مربوط به تحلیل نثر فارسی ارائه شده است، بسیار محدود است؛ لذا، در این مقاله سعی شده تا با استفاده از منابع معتبر و ارزشمند، اطلاعاتی درباره نثر غیرروایی و مشخص نمودن قلمرو نثرهای غیر روایی عرفانی به معرفی چهره های مهم و متون اصلی پرداخته شود.
ساختار نظری و عملی عرفان مسیحی در اندیشه آگوستین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آگوستین متألهی است دارای حالات عرفانی و عارفی است صاحب اندیشه های الهیاتی. عقل با عرفان و زهد با تصدی مناصب دینی و اجتماعی در عرفان وی جمع شده اند. در بعد عملی، محور اندیشة عرفانی وی عشق و محبت به خدا و مخلوقات اوست. از دید وی، برای رسیدن به کمال در عشق، شرط مهم فروتنی یعنی عدم رضایت به مقام فعلی و نیاز به حرکت به سمت کمال است. این امر از رهگذر تهذیب نفس، کسب فضایل دینی و دعا و نیایش قابل دستیابی است. سالک با این امور سه گانه، مراتب نفس را از مرتبة نباتی، حسی، عقلی (استدلالی)، آغاز کرده و با طی مرتبة اخلاق و طمأنینه، به هدف نهایی، که مرحله تأمل است، نائل می آید. آنان که این مراحل را طی کنند، در بُعد ادراکی از ادراک حسی مادی و روحانی خیالی گذر کرده اند و با ادراکی عقلی، به معرفتِ نوری تغییرناپذیر دست یافته اند. در این مرحله، انسان خداوند را همه جا حاضر و ناظر می داند و می یابد که همه حقایق از او تغذیه می کنند.
بررسی تطبیقی مفهوم عشق در سوانح العشّاق احمد غزالی و عطف الألف ابوالحسن دیلمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال هشتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۱
187 - 210
حوزههای تخصصی:
موضوع پژوهش حاضر بررسی عشق در نخستین آثار مستقل عارفان ایرانی است. احمد غزالی، رساله سوانح العشّاق را به عنوان نخستین اثر مستقل در این زمینه از خود به جای گذاشته است. وی در این رساله، مسائل پیرامون عشق را با دیدگاهی روان شناسانه با زبانی ادبی بیان کرده است. در قرن چهارم هجری، ابوالحسن دیلمی، عارف خوش قریحه ایرانی کتاب عطف الألف المألوف علی اللام المعطوف را در این باب به زبان عربی نگاشته بود که این اثر هم، رنگی کاملاً روان شناسانه دارد. دیلمی، گرچه از تفکّرات فلاسفه یونانی، به ویژه افلاطون تأثیر پذیرفته، امّا آمیختن نظرات آنان با مبانی دینی شریعت اسلام ایده اوست. در این جستار، سعی شده شباهت ها و تفاوت ها ی دو اثر به صورت تطبیقی نشان داده شود به گونه ای که از دل این رویکرد، نتایج خاص و منطقی به دست آید. احمد غزالی چون تجربه ابوالحسن دیلمی را در اختیار داشته، به نظریّه پردازی در باب عشق و محبت نپرداخته است؛ همچنین، زبان شاعرانه و تعمّد وی در بیان اشاره ای مطالب، سبب دشواری فهم اثر او شده است؛ در حالی که دیلمی هم نظریّه پرداز است و هم با زبانی علمی و شیوا به بیان مطالب پرداخته است؛ البته این دو، با هدف آثارشان چنان قلم و سبکی اختیار کرده اند.
بازتاب مضامین تعلیمی اخلاقی در آثار و اندیشه های نظام وفا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاشان شناسی دوره ۷ بهار و تابستان ۱۳۹۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۲)
130 - 153
نظام وفا یکی از شاعران و نویسندگان برجسته معاصر است. وی در خانواده ای اصیل و اهل ذوق و شعر و ادب پرورش یافت و با تجربیات گرانبهایی همچون چهل سال آموزگاری، عاشق پیشگی در جوانی، حشر و نشر با شاعران و بزرگان معاصر و سفر به اروپا، اشعار و نوشته ها و نمایشنامه های ارزشمند و متنوعی از خود به یادگار گذاشته و شاعران و ادیبان بزرگی همچون نیما پرورانده است. نظام با ادب و فرهنگ و عرفان کلاسیک به خوبی آشنا بود و بارها در آثارش از بزرگانی همچون خیام و سعدی و مولوی و حافظ یاد کرده و از ایشان به لحاظ صوری و محتوایی تأثیر پذیرفته است. یکی از مظاهر بارز و درعین حال بااهمیت نوشته های نظام، بازتاب مضامین تعلیمی اخلاقی و گاه عرفانی مذهبی در چنین آثاری است؛ به گونه ای که با مطالعه چنین مضامینی، می توان نظام را یک «شاعر معلم» اخلاق گرا تلقی کرد که دغدغه های بسیاری در زمینه اخلاقی زیستن و دین و جامعه دارد و آرمان شهر خود را در جامعه ای فضیلت گرا و آزادمنش جست وجو می کند. در این مقاله بر آنیم که برجسته ترین آموزه های تعلیمی اخلاقی نظام را بنمایانیم؛ موضوع ها و موتیف هایی همچون هفت تعویذ وفا، عشق و محبت، آیینه گیتی نمای دل، صلح و صفا، نرنجیدن و نرنجاندن، شکوه دانش، گنج قناعت، غنیمت شمردن دم، رهایی از قفس جسم و وطن پرستی و ایمان.
تقارب محتوایی آموزه های عرفان اسلامی و روانشناسی فردی آدلر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۱ شماره ۷۱
57 - 76
حوزههای تخصصی:
چالش بین درمانگر و مراجعان مذهبی در روان شناسی مسأله ای کاملاً جدی است که به جهت اختلاف در بینش و نحوه نگاه به خداوند، انسان و جهان بین درمانگر و مراجع به وجودمی آید. دیدگاه ناباورانه درمانگر به مسائل معنوی و حقایق مذهبی، حجاب ضخیمی از بی اعتمادی را در بین او و مراجعان مذهبی می گستراند که روند درمان را تحت تأثیر قرارمی دهد. روان شناسی فردی آدلر از جمله مکاتب مهم در روان شناسی است که به دیدگاه معنوی و مذهبی مراجعان اهمیت می دهد. در روان شناسی آدلری، همت و اراده، همنوع انسانی، عشق و محبت و برخی شاخصه های دیگر وجوددارد. همین مفاهیم در عرفان اسلامی از ترقی و ساحت وجودی خاصی برخوردار است. این زمینه مشترک بین روان شناسی فردی آدلر و عرفان اسلامی مسئله قابل توجهی است که ضرورت پژوهش در تقارب محتوایی آموزه های روان شناسی و عرفان اسلامی را ایجاب می کند. پژوهش حاضر که به روش تحلیلی- توصیفی سرانجام یافته است؛ دستاوردش استخراج پاره ای افکار مرکزی در دو ساحت روان شناسی آدلری و عرفان اسلامی بوده است. وجود چنین مباحثی ظرفیت عرفان اسلامی را در ساحت درمانگری به خوبی نشان می دهد.