فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۵۲۱ تا ۳٬۵۴۰ مورد از کل ۷٬۲۲۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
پیروان جدید کانت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پس از افول فلسفه ایده آلیستی هگل، علوم دقیقه یعنی علومی که با کمک علم ریاضی به پژوهش در اشیاء و امور طبیعی می پردازند، به سرعت توسعه یافتند. فلسفه کانت در اثر این توسعه دوباره مورد توجه متفکران قرار گرفت؛ زیرا او فقط شناخت علمی را شناخت حقیقی می دانست و شرایط امکان آن را مورد بررسی قرار داده بود. کانت درباره متافیزیک سؤال می کند که آیا اساساً متافیزیک ممکن است؟ در حالی که امکان علم را مسلم میداند و فقط شرایط امکان آن را بررسی می کند. متفکرانی که در سالهای دهه هشتاد قرن نوزدهم به فلسفه کانت روی آوردند تا به کمک آن پاسخی برای مسایل حل نشده علومطبیعی بیابند، به پیروان جدید کانت (نوکانتی) ملقب شدند.
ماده از نظر دکارت
حوزه های تخصصی:
این مقاله بخشی است در باب ماهیت ماده(جوهر جسمانی)در فلسفه دکارت،دکارت دراصل فیلسوفی بوده است با دغدغه تاسیس یک علم.از این لحاظ وی کوشید تا در رقابت با فیزیک گالیله ای ،فیزیکی صرفا ریاضی عرضه کند که براصول پیشینی مبتنی باشد.به یک معنی،تمامی تلاش فلسفی دکارت را باید ذیل این آرمان او قرائت کرد .این مقاله ،هرچندبه این نکته به صورت همه جانبه نمی پردازد،اما می کوشید با توصیف دیدگاه دکارت درباب ماهیت ماده برخی از لوازم این نظر را در حوزه فیزیک دکارتی بررسی کند.
الهیات فمینیستی و دنیوی شدن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظام شناخت عقلانی تاریخ (جستارهایی در نسبت حکمت آرمانخواهی و عقل گرایی تاریخ با دانش ها و پنداشته های انسان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ ۱۳۸۵ شماره ۶۰
حوزه های تخصصی:
معرفت شناسان (15): گالیله(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن ۱۳۸۵ شماره ۲۵
حوزه های تخصصی:
در دفاع از مؤلف
بررسی نظرات ملاصدرا و هگل در مورد هستی و نیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه مفید ۱۳۸۵ شماره ۵۳
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر ایده آلیسمِ آلمانی (قرون 18 و 19)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
بررسی نقد ارسطو از معادله سقراطی (فضیلت = معرفت)
منبع:
علامه ۱۳۸۵ شماره ۱۲
حوزه های تخصصی:
اخلاق از منظر هگل
تاریخ و سیاست : ضرورت بازاندیشی نقش سیاست در تحولات آینده جامعه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۵ شماره ۴۲
حوزه های تخصصی:
رویارویی پیوسته و فراگیری که حیات انسانی را در دوره جدید، صورت بخشیده این پرسش را بار دیگر با جدّیت مطرح نموده است که رابطه کارگزاری انسان با وقوع گریزناپذیر حوادث چگونه است؟ در واقع آنچه که رخ نموده و مینماید و کلیه عواملی که در متن و فضای حیات انسانی وجود دارند، آیا بیانگر فاعلیت انسان در ساختن و پرداختن تحولات جوامع هستند یا خیر؟ آیا تاریخ، قتلگاه ارادههای آدمیان است و یا عرصه و پهنه تجلی ارادهها؟ به نظر میرسد اگر بخواهیم سیاست را فراتر از تنظیم روابط میان انسانها و مجتمعهای انسانی درک نماییم و تاریخ را چیزی جر ترتیب و توالی رویدادها بدانیم؛ در این صورت نیازمند نظرگاهی انتقادی در خصوص رابطه تاریخ و سیاست و به عبارتی نقش اراده آدمیان در تحولات جوامع خویش هستیم. چنین افق و نظر گاهی تنها با مدد وحی و آموزههای ادیان الاهی قابل دسترسی است که حکیمانه، هم سرنوشت و هم اراده را در چارچوبی قابل ادراک و عبرت آموز آموزش میدهند. مروری بر آرای متفکرانی چون ماکیاولی، مونتسکیو، کنت، مارکس و فوکو نیز نشان میدهد که رابطه تاریخ و سیاست نیازمند بازاندیشی در پرتو روشنگریهای دین (الاهی) میباشد.
جریان علیت در تاریخ ، تاملی در نگرش سارتر و مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۵ شماره ۴۲
حوزه های تخصصی:
استاد مطهری با توجه به افکار جدید، توانست روند تاریخ را با توجه به اصل علیت تبیین کند. در این نوشتار که کنار آرای استاد به دیدگاههای برخی افراد برجسته مانند هگل و مارکس و به گونهای مفصلتر به دیدگاه فیلسوف فرانسوی و نماینده مهم مکتب اگزیستانسیالیسم؛ سارتر پرداخته شده، به این مهم توجه میشود که ارزش مطالعه و بررسی تاریخ چیست و بر چه اصولی استوار است. استاد مطهری در ارائه تفکر خود با وجود آن که به سنن و قوانین تاریخی و جریان ثابت اصل علیت تأکید داشت، به بسیاری از دغدغههای افراد طرفدار آزادی در جهان پاسخ مثبت داد. بررسیها نشان میدهد او در عین حال که توانست از عهده تبیین منطقی جریان اصل علیت در تاریخ برآید و نوعی ضابطه و قانونمداری را در روند تاریخی به اثبات رساند، این امکان را یافت که بر اختیار و آزادی انسان در تعیین سرنوشت خویش تأکید کند. کاری که به جرأت بنا به اظهار نظر بسیاری مانند آن چه سارتر بدان تأکید میکند، مارکسیسم نتوانست آن را به انجام برساند. شاید اغراق نباشد که بگوییم نارسایی افکار افرادی مانند سارتر که برای حفظ آزادی و اختیار انسان به ناچار در افکار خود زمینههای فروکاست نقش علیت در تاریخ را فراهم آوردند، در اندیشه های شیعی استاد به خوبی ترمیم شده است.
تحلیلی از برهان های جهان شناختی و مقایسه آن با امکان و وجوب در فلسفه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۵ شماره ۴۱
حوزه های تخصصی:
در بیان برهانهای جهانشناختی برای اثبات وجود خداوند، از اصطلاحات امکان و وجوب استفاده شده است؛ بهگونهای که برخی گمان کردهاند این دو برهان، یک برهان و در دو تقریر است. در این مقاله، ضمن ارائة تحلیلی از برهان جهانشناختی در تحول تاریخیاش، سه جریان عمده برای آن نشان داده شده است: بیان برهان در اندیشة یونانی، تقریر توماسی و سرانجام تقریر لایب نیتسی آن؛ سپس با بیان ویژگیهای این قالبهای برهان جهانشناختی، و پس از نشان دادن عناصر محوری برهان امکان و وجوب در فلسفة اسلامی، تفاوتهای این دو برهان بهویژه از جهت عناصر فلسفی موجود در آنها بیان شده است. همچنین نقدهای عمدهای که به برهان جهانشناختی شده، بررسی؛ سپس نسبت آن نقدها با برهان امکان و وجوب، سنجیده شده است.
فلسفه تجربه عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۵ شماره ۳۹ و ۴۰
حوزه های تخصصی:
همه سنتهای معنوی در گوشه و کنار جهان در حال توسعه راههایی برای نجات بشرند و آموزههایی ویژه در دفاع از باورها و عقاید خویش دارند. عرفان نیز به مثابه یکی از دیرینترین سنتهای جهان هماره نجات و آسودگی و رستگاری بشر را وجهه همت خود قرار داده و تعالیم خاص خود را سینه به سینه و سطر به سطر، به نسلهای بشری تقدیم داشته است..
در این میان، هر یک از ادیان, تجربه عرفانی اصیل فرد را در قالب ادبیات و اصطلاحات رایج در میراث فرهنگی خاص خود میریزد. گرچه فلسفه دین نیز کوشش میکند به فهم طبیعت و ماهیت الوهیت نایل آید، اما این تفاوتهای فرهنگی را نادیده میانگارد. فلسفه عرفان اما گامی فراتر مینهد و سعی دارد به طبیعت تجربه بشر از الوهیت از طریق دریافت و درک ارتباط محوری آنها با یکدیگر دست یازد.
عرفان همواره موضوعی جذاب برای فیلسوفان و زمینهای مناسب برای پژوهشهای فلسفی تلقی شده است و به این ترتیب، «فلسفه عرفان» با ابتنای بر این حقیقت شکل گرفته است که مطالعه فلسفی تجربهای مستقیم از الوهیت هم ممکن است و هم بهوسیله هر فردی به چنگ آمدنی است.
مباحثی از قبیل چیستی عرفان و تجربه عرفانی، انواع و اقسام تجارب عرفانی، نسبت تجربه عرفانی به تجربه دینی، معرفتشناسی عرفانی، زبان عرفانی و بسیاری دیگر از پژوهشهای فلسفی ناظر به تجربه عرفانی، در قلمرو فلسفه عرفان قرار میگیرند.
در این مقاله کوشش بر آن بوده تا با بهرهگیری از معتبرترین منابع فلسفی و عرفانی بهاختصار ولی جامع به این مباحث اشاره شود، باشد که از رهگذر آن پژوهشگران علاقمند به حوزههای فلسفه، عرفان و فلسفه عرفان ضمن ردیابی این قبیل بحثها و کاوش در این حوزهها، خود به ابداع و ابتکار درآنها دست زنند.