فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۰۱ تا ۵۲۰ مورد از کل ۵۱٬۳۹۰ مورد.
نظری اجمالی به تاریخ ترجمه در ایران
حوزه های تخصصی:
به خلاف آنکه گفته می شود ترجمه در ایران سابقه ای طولانی ندارد و از «بیشتر از یکی دو قرن در گذشته عقب تر نمی رود» در این مقاله سعی شده به طور اجمال نشان داده شود که سابقه ترجمه در ایران به قرنها پیش از میلاد مسیح (ع) باز می گردد و امروزه اسناد و مدارکی نبز از آن در دست هست.به طور کلی این ترجمه ها در طول تاریخ پرفراز و نشیب این کشور باعث شده است ملت ما تقریبا با همه طرز تفکرها، ادیان، فلسفه و عرفان سایر ملل آشنا شده و در نتیجه وسعت نظر روحی خاص ایرانی را به وجود آورد و از سوی دیگر ملت ما را که از اقوام و مردم گوناگون تشکیل می شود، ضمن ایجاد روح همزیستی مسالمت آمیز و یگانگی فرهنگی، ملتی دو زبانه یا چند زبانه بار آورد.
تحلیل عنصر"شخصیت" در رمان "جای خالی سلوچ" اثر محمود دولت آبادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شخصیت(character) عبارتست از مجموعه غرایز و تمایلات و صفات و عادات فردی، یعنی مجموعه کیفیات مادی و معنوی و اخلاقی که فرآیند عمل مشترک طبیعت اساسی، اختصاصات موروثی و طبیعت اکتسابی است و در کردار و رفتار و گفتار و افکار فرد جلوه می کنند و وی را از دیگر افراد متمایز می سازند (یونسی،1382: 289). اثر ادبی آیینه ایست که شخصیت درونی نویسنده در آن متجلی می شود و بدین وسیله خواننده به جهان درونی او راه می یابد. شخصیت ها را به انواع گوناگونی از جمله: اصلی و فرعی، ایستا و پویا، جامع و ساده و ... تقسیم بندی کرده اند؛ به عنوان مثال، شخصیت ها در داستان "جای خالی سلوچ"راکد و ایستا نیستند و متناسب با سن و محیط اجتماعیشان متفــاوت عمل می کنند. نگارنده در این مقاله کوشیده است از یک سو جوانب مختلف شخصیت هــای رمان "جــای خالی سلوچ"را تحلیل کند و از سویی دیگر رابطه دیگر عناصر داستان از جمله،گفتگو، زمان، مکان، صحنه و... را با شخصیت نمایان سازد.
نقد و تحلیل رمان "" چراغ ها را من خاموش کردم "" از منظر زبان و جنسیت
حوزه های تخصصی:
بررسی و تحلیل آثار ادبی از منظر زبان و جنسیت در زبان فارسی، موضوعی نسبتاً تازه است که به تحقیق و پژوهش نیاز بسیار دارد. اولین نظریه ها را در این مبحث «رابین لیکاف» در مقاله ی مشهور خود با عنوان «زبان و موقعیّت زن» مطرح کرد که تحول شگرفی در مطالعات زبان شناسی اجتماعی ایجاد کرد، او برای اولین بار اعلام کرد زبان زنان با زبان مردان متفاوت است. مجموع نظریاتش بیشتر حاکی از تسلط زبان مردانه بر زبان بود. در ایران ورود زنان به فضاهای اجتماعی و فرهنگی سابقه چندانی ندارد. با توجه به اینکه در گذشته زنان را مخاطب و خواننده آثار ادبی نمی دانستند و بیشتر مردان برای مردان می نوشتند و بهترین زبان را نیز زبان مردانه می دانستند، باید دید اکنون که آنان فرصت ورود به میدان نویسندگی را یافته و آثار برجسته ای نیز از خود بر جا گذاشته اند، آیا توانسته ا ند زبانی مناسب جنسیت قهرمانان خود ایجاد کنند؟ زویا پیرزاد یکی از نویسندگان زن معاصر است که با خلق چند اثر داستانی به ویژه رمان «چراغ ها را من خاموش می کنم» جایگاه مطلوبی در ادبیات داستانی معاصر در میان نویسندگان احراز نموده و جوایز بهترین رمان سال پکا، بهترین رمان سال بنیاد هوشنگ گلشیری، کتاب سال وزارت ارشاد جمهوری اسلامی و... را به خود اختصاص داده است. بنا به موقعیت و جایگاه ویژه این نویسنده و رمان معروفش در بین داستان نویسان معاصر، بر آن شدیم با پژوهشی این رمان، مکالمات قهرمانان را از حیث زبان و جنسیت بررسی کرده، میزان موفقیت نویسنده را از این منظر ارزیابی نماییم. نتایج به دست آمده نشان می دهد نویسنده در بسیاری از موارد موفق و از حیث پرداختن به موضوعات خاص جنسیت ها فراتر از هنجارهای زبان شناسی عمل کرده ، لیکن در پاره ای از موارد به ویژه رنگواژه ها ناموفق بوده است.
روایت شناسی مقامات حمیدی بر اساس نظریه تودوروف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پی رواج نظریات ساختار گرایانه، روایت به عنوان ساختار تلقی شد و هر یک از نظریه پردازان تلاش کردند اجزای تشکیل دهنده ساختار روایی را دریابند و الگوی پایه ای برای آن ارائه کنند؛ از جمله این نظریه پردازان تزوتان تودوروف است.
روایت شناسی مقامات حمیدی بر اساس الگویی که تودوروف مطرح می کند، نشان می دهد مقامه ها از ساختار روایی واحدی پیروی کرده است. ساختار روایی هر مقامه بر مبنای سه پی رفت پایه استوار است که با نظم یکسانی در پی هم قرار می گیرد. علاوه بر سه پی رفت در %60 مقامه ها دو پی رفت فرعی دیگر به دلایلی مثل مقدمه چینی برای مطرح شدن بعدی، بیان علت رخدادی و یا به عنوان جفت متقابل پی رفت پایه حضور دارد. شیوه غالب پی رفتها زنجیره سازی و در یک مورد درونه گیری است. نظر به اینکه در تمام مقامه ها راوی به سفر می رود در موقعیت مناظره / موعظه قرار می گیرد و سرانجام مطالبی را می آموزد. عناصر دستور پایه مقامات سفر - مناظره / موعظه - آموختن است که در حدیث نبوی اطلبوا العلم ولو بالصین ریشه دارد.
تحلیل محتوای لطایف الطوایف از دریچه عناصر داستانی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
لطایف الطوایف اثر ارزشمند فخرالدین علی صفی، یکی از امهات متون ادبیات داستانی ماست که از حیث اشتمال بر حکایات کوتاه، طنزآمیز و عبرت آموز، دارای جایگاه و اهمیت ویژه ای است. بسیاری از متون کلاسیک بویژه متون داستانی در مجامع و پژوهش های دانشگاهی، تنها از جنبه لغوی (philological) بررسی می شوند و از نظر ماهیت داستانی کمتر بدان ها عنایت می شود و جای تحقیقات تحلیلی (analytic) خالی است. در این مقاله به بررسی و تحلیل چهار عنصر داستانی یعنی «شخصیت»، «موضوع و درونمایه»، «روایت و راوی» و «گفتگو» می پردازیم. در بخش شخصیت، حکایات کتاب از شش نظر بررسی می شود: (از نظر تعداد شخصیتها، جنسیت شخصیت ها، طبقات اجتماعی شخصیتها، حرفه و پیشه آنها، ناهنجاریهای باطنی و ظاهری آنها و ویژگی های اصلی و مهم شخصیتها). در بخش دوم مقاله، موضوعات و درونمایه های حکایتها بررسی می شود که به چهار دسته کلی تقسیم شده است: درونمایه سیاسی، اجتماعی، اخلاقی، دینی، مذهبی و هنری. تمام اطلاعات ارایه شده در دو بخش شخصیت و موضوعات و درونمایه ها با ذکر آمار و ارقام و ارایه جدول هایی است که دقیقا بسامد حضور و ظهور هر مورد را نشان می دهد و بدین ترتیب از هر گونه کلی گرایی و اظهارنظر شخصی جلوگیری می شود. سعی شده است بر اساس آمار و ارقام دقیق، تحلیلی کوتاه و در خور حوصله مقاله ارایه شود. در بخش سوم و چارم مقاله نیز «روایت و راوی» و «گفتگو» در حکایات این کتاب بررسی شده است. امید است که حاصل این پژوهش در مطالعات جامعه شناسی ادبیات، بویژه جامعه ادبی ایران قرن نهم و دهم هـ. به کار آید.
اندر پس لفافه ها( بررسی و تحلیل برخی از ابیات خسرو و شیرین نظامی)
حوزه های تخصصی:
حکیم نظامی گنجوی از بزرگان وئنو آوران ادب فارسی به شمار می رود. خمسه او از آثار معتبر واصیل ادبیات فارسی محسوب می شود و از این جهت، تقلیدهای زیادی از آن صورت گرفته است.
از دیر باز تصحیح های مختلفی از خمسه نظامی انجام شده است و امروزه نیز شارحان بزرگواری، مانند حسن وحید دستگردی، برات زنجانی، بهروز ثروتیان، عبد المحمد آیتی و….. به شرح ابیات این پنج گنج، همت گمارده اند، اما متاسفانه با وجود تلاش این استادان، هنوز ابیات زیادی از آثار او دچار ابهام است و در بسیاری از موارد، مشکل ابیات همچنان باقی است.
یکی از منظومه های خمسه نظامی خسرو وشیرین است که 6500 بیت دارد و در بحر هزج مسدس مقصور سروده شده است. این منظومه ابیات مشکل و پیچیده ای دارد که شارحان در مورد آنها اختلاف نظر دارند. در این مقاله در پی آنیم تا برخی از ابیات مبهم از این منظومه را مطرح کنیم و ضمن بیان اختلاف نظر شارحان،درحد توان به رفع ابهام آنها بپردازیم.
مقدمه ای بر رابطه ادبیات و فلسفه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات و فلسفه در طول تاریخ همواره در حال تعامل و داد و ستد بوده اند. گاه به هم نزدیک و حتی عین هم شده و گاه نیز از یکدیگر فاصله گرفته اند. نوع ارتباط این دو شاخه از فعالیت فکری بشر، از روزگار باستان تاکنون، همیشه محل بحث صاحب نظران بوده است. اما این مساله همچنان بر جای خود باقی است که چه نوع ارتباط منطقی و معرفت شناختی بین ادبیات و فلسفه وجود دارد. مقاله حاضر می کوشد تا با نگاهی تحلیلی، تاریخی و روش شناسانه، صورتی قابل فهم و علمی از مساله به دست دهد. برای نیل بدین مقصود به مباحث مفهومی درباره چیستی ادبیات و فلسفه پرداخته، حیثیت علمی هر دو را مورد بررسی قرار می دهد و سپس نقاط اشتراک و افتراق دو دانش را تعیین می نماید. دست آخر به احصا انواع ارتباط معنی دار و منطقی بین ادبیات و فلسفه می پردازد.
آنچه از مجموع مباحث مطروحه در این مقاله بر می آید، این است که ادبیات و فلسفه هر دو دارای وجهی هستی شناسانه هستند اما با دو زبان و روش متفاوت است و این که در قرن اخیر مرزهای این دو طریقه جهان-شناسیک بغایت به یکدیگر نزدیک شده است
نقد ساخت گرایی تکوینی رمان همسایه ها اثر احمد محمود
حوزه های تخصصی:
لوسین گلدمن (1913-1970م) پژوهشگر سرشناس در حوزة جامعه شناسی ادبیات و جامعه شناسی رمان است. وی با پیروی از نظریة کارل مارکس به بررسی ارتباط اثر ادبی با جامعه پرداخت؛ پس از آن حوزة پژوهش های جامعه شناسانة خود را به جامعه-شناسی رمان منحصر کرد و روش جدیدی را در پیش گرفت و آن را ساختگرایی تکوینی نامید. گلدمن در روش خود در پیِ برقراریِ پیوندی معنادار میان فرم ادبی و مهمترین جنبه های زندگی اجتماعی بود. در ساختگرایی تکوینی به جنبه های تاریخی توجّه ویژه ای می شود. احمد محمود (1310-1381ه .ش) نویسندة خطة جنوب ایران است. وی را به دلیل پرداختن به زندگی واقعی طبقة کارگر و ضعیف جامعه نمایندة رئالیسم اجتماعی می دانند. رمان همسایه ها اولین رمان محمود است که به دلیل پرداختن به زندگی مردم جامعه به عنوان اثری اجتماعی قابل بررسی است. در این مقاله، این رمان به روش ساختگرایی تکوینی گلدمن از منظر نقد جامعه شناسانه بررسی شده است. رمان همسایه ها به دلیل پرداختن به مسائل جامعة ایران در دهة بیست، از جمله حضور نیروهای انگلیسی در ایران، غارت نفت، ملّی شدن صنعت نفت، اعتصابات کارگران و از این قبیل، اثری رئالیستی است و بسیاری از مؤلفه های روش ساختگرایی تکوینی گلدمن بر روی آن قابل انطباق است.
زیستن در عاریت (زندگی اصیل و زندگی روزمره از دیدگاه هایدگر)
حوزه های تخصصی:
تحلیل روان کاوانه شخصیت سودابه و رودابه (یگانه های دوسویه شاهنامه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شاهنامه اثر ارزشمند ملی و محصول ناخودآگاه جمعی اقوام ایرانی و از نوع حماسه است و داستان های آن بویژه در بخش های اسطوره ای و حماسی، می تواند نمادین و دارای معانی ژرف و عمیق باشد. یکی از زمینه هایی که می تواند بستر پژوهش شاهنامه باشد و آثار و نتایج مفیدی به دست دهد، بستر روان کاوی و روان شناسی است. بر اساس نظر کارل گوستاو یونگ، آنیما (وجود مادینه)، از مهمترین موضوعات نظریه روان شناسی تحلیلی شخصیت است که به صورت های دوگانه سازنده و ویرانگر نمود پیدا می کند. در شاهنامه داستان های غنایی عاشقانه ای وجود دارد که از این دیدگاه قابل بررسی اند. معشوقه های شاهنامه در کنار داشتن جلوه های غنایی می توانند نمود های دوگانه آنیما باشند که در ناخودآگاه جمعی قوم ایرانی وجود داشته و در اسطوره و پس از آن در حماسه پدیدار شده اند. سودابه و رودابه دو معشوقه مهم و اثرگذار شاهنامه اند که یکی آنیمای منفی و دیگری آنیمای مثبت ناخود آگاه است که در حماسه فردوسی نقش و کارکرد مهمی ایفا می کنند. این دوگانگی بیانگر این نکته است که آنیما در برخورد با خودآگاه می تواند مثبت و یا منفی باشد و نتایج ویرانگر و یا برعکس آفریننده آن به خودآگاه فرد بستگی دارد. اهمیت و نقش خودآگاه و در نتیجه اراده در ساختن فرد و جامعه در این تحلیل آشکار می شود. این مقاله به اختصار به بررسی و تحلیل این موضوع پرداخته است.
تحلیل بوطیقای قصه موسی و خضر در مثنوی و کشف الاسرار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از داستان های تاریخی و در عین حال سمبلیک قرآنی که به دلایل مختلف در متون ادبی صوفیانه بارها تکرار شده، داستان «موسی و خضر» است که به دلیل ظرایف و پیام های گوناگون، ظرفیت تاویل پذیری فراوانی نیز یافته است. در این مقاله مولف ضمن نگاه اجمالی به تفاسیر گذشته و برداشتهای عرفانی و غیر عرفانی نویسندگانی که به این داستان پرداخته اند، به کیفیت انعکاس آن در آثار مولانا می پردازد. این مطالعه نشان می دهد که مولانا در یکی از موارد یازده گانه ای که به این داستان در مثنوی اشاره کرده، تاویل و قرائتی بر خلاف تفسیرهای گذشته و حتی ده مورد دیگر در مثنوی ارایه کرده و ساختار داستان را بر بنیاد موسی و خضر و برتری شخصیت موسی بر خضر (موسی محوری) بنیان نهاده است. نگارنده بر اساس دلایل سه گانه ای، بر آن است که مولانا در این نوع قرائت و تاویل، از کتاب کشف الاسرار میبدی و یا شاید از منبع دیگری استفاده کرده، که مآخذ میبدی در کشف الاسرار بوده است.
بررسی عنصر شخصیت در حکایت های بوستان سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بلاغت و رسایی سخن شیخ اجل با عوامل متعددی پیوند دارد. او از هر فرصتی برای به اوج رساندن کلام خود و تسخیر بیشتر مخاطب بهره می جوید. اگرچه هدف اصلی سعدی حکایت پردازی نبوده است، بلکه از حکایت بیشتر به عنوان ابزاری برای تبیین دقیق تر اهداف تعلیمی و تربیتی خویش و همراه کردن مخاطب با خود بهره می گیرد، اما باریک بینی ها و ظرافت کاری های آگاهانه ی او در گزینش افراد یا اشخاص و عناصر حکایت ها نیز در بلاغت جویی او بی تاثیر نیست.
بوستان یا سعدی نامه از مثنوی های مشهور و تاثیرگذار تعلیمی- تمثیلی ادب پارسی و به اعتقاد برخی از سعدی پژوهان، برجسته ترین اثر شیخ اجل است. سعدی در این مثنوی برای رسانیدن پیام های خود، از ابزار و رسانه ی پرتاثیر «حکایت» بهره ی فراوان برده است. در مجموع، 183 حکایت یا حکایت واره ی کوتاه و بلند در بوستان - براساس نسخه ی مرحوم یوسفی- وجود دارد که بی تردید از لحاظ هنری و زیبایی شناسی همه در یک پایه نیستند.
این مقاله به فراوانی افراد یا اشخاص اصلی حکایت های بوستان اختصاص یافته است و نگارندگان با تسامح در برخی از موارد، برای بیان منظور خود از واژگان یا اصطلاحاتی چون «شخصیت»، « پویایی» و «ایستایی» که در واقع، بیشتر به حوزه ی داستان نویسی نوین تعلق دارد، کمک گرفته اند.در هر حال، منظور از واژه ی «شخصیت» عنصری است که رویدادها، کنش ها یا محادثه ها در پیرامون وجود او شکل می گیرند. در مجموع، این مقاله نشان می دهد که:
1. در حکایت های بوستان چه گونه ای از شخصیت ها، نمود بیشتری دارند؟
2. پویایی و ایستایی شخصیت های اصلی حکایت ها ی بوستان چگونه است؟
3. در میان شخصیت های انسانی، چه کسری به زنان و چه اندازه ای به مردان اختصاص یافته است؟
4. چه تعداد از شخصیت های اصلی بوستان چهره ی مثبت و چه قدر چهره ای منفی دارند؟
5. سهم شخصیت های مذهبی- عرفانی، تاریخی- اسطوره ای و تمثیلی چه قدر است؟
مثنوی نل و دمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابوالفضل فیض دکنی، نل و دمن، به کوشش سید علی آل داوود، مرکز نشر دانشگاهی، تهران ????، ???(??+???+??)صفحه.
ابوالفیض فیضی اکبرآبادی دکنی (954-1004)، متخلص به «فیضی» و سپس «فیاضی»، از فارسی گویان نامدار هندوستان است که، پس از درگذشت غزالی مشهدی (وفات: 980 ق)، ملک الشعرای دربار اکبرشاه شده است. او فرزند شیخ مبارک ناگوری (915-1001)، مولف تفسیر منبع العلوم، و برادر بزرگ ابوالفضل علامی (958-1011)، مولف اکبرنامه و آیین اکبری است. فیضی در شعر و ادب و تاریخ مهارت داشته. کتابخانه 4600 جلدی او، که نسخه های متون محفوظ در آن غالبا به خط مولفان آنها بوده، پس از مرگ وی، به خزانه پادشاهی انتقال یافته است.
فیضی بر زبان های فارسی و عربی و سنسکریت احاطه داشته و آثاری به فارسی و عربی تالیف و از سنسکریت به فارسی ترجمه کرده است؛ از جمله سواطع الالهام فی تفسیر القرآن مشهور به «تفسیر بی نقطه» که در سراسر آن حرف نقطه دار نیاورده است؛ لیلاوتی، ترجمه از سنسکریت؛ لطیفه فیاضی، مکاتیب فیضی، گلدسته نظم و نثر، گزیده شعر قدما با مقدمه ابوالفضل علامی؛ دیوان؛ پنج نامه، خمسه فیضی؛ رباعیات شهر آشوب.
فیضی قصد داشته است پنج مثنوی به نام های مرکز ادوار، سلیمان و بلقیس، نل و دمن، هفت کشور، و اکبرنامه، به تقلید از نظامی گنجوی بسراید. اما، با مرگ زودرس، توفیق اتمام آن را نیافته است. مثنوی فارسی نل و دمن، سومین منظومه از طرح ناکام فیضی، ترجمه ای است همراه با تصرف از داستان عاشقانه نله و دمینتی مهابهاراتا، که در بیش از چهارهزار بیت بر وزن مفعول مفاعلن فعولن (بحر هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف یا مقصور)، در برابر لیلی و مجنون نظامی سروده شده، و چندین شرح و نظیره بر آن نوشته اند...
نخستین و کهن ترین تفسیرهای عرفانی آیات قرآن کریم و احادیث نبوی در ادب فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گمان می رود نگارش متون عرفانی در ادب فارسی از نیمة دوم قرن پنجم هجری آغاز شده است. در این آثار بسیاری از آیات قرآن کریمو احادیث به طور پراکنده شرح و تفسیر می شود؛ البته اطلاعات دقیقی از نخستین تفسیرهای عرفانی قرآن کریمو احادیث به زبان فارسی و شیوة بیان آنها در جمع های علمی و عرفانی در دست نیست. از قرن ششم تفسیرهای سنتی فارسی رشد بسیاری یافت. برپایة اسناد و متون موجود به نظر می رسد برخی از حکیمان و عارفان با جهان بینی عرفانی و با تأکید بر جنبه های معرفتی آیات و احادیث به تفسیر روی آوردند. اکنون دو رساله در تفسیر آیات و احادیث موجود است که از نخستین نمونه های کم یاب در این زمینه است. این دو رساله با نگارش مستقل و مجزا در مجموعة دست نوشته های سلیم آغا و کتابخانة سلیمانیه نگهداری می شود. فروزانفر یکی از این دو رساله را با عنوان تفسیر سورة محمد و سورة فتحبه صورت تک نسخه تصحیح کرد؛ اما رسالة ترجمه و تفسیر احادیث همچنان ناشناخته باقی مانده است. در این جستار شیوة شکل گیری و دگرگونی تاریخی تفسیرهای عرفانی فارسی قرآن کریمتحلیل و یکی از کهن ترین نمونه های تفسیر عرفانی احادیث نبوی نیز معرفی و بررسی می شود.
کاوش در مجاز عقلی
حوزه های تخصصی:
در این گفتار ضمن بیان انواع مجاز، تعریفی جامع و مانع از مجاز عقلی ارائه و به علت نامگذاری، قرینه و علاقه های آن، اشاره شده است. سپس به جایگاه مجاز عقلی در علوم مختلفی چون معانی، بیان، کلام، زبان شناسی، تفسیر، فلسفه و نیز اینکه منظور از عقل، کدام عقل است، پرداخته و در این میان نظرات بزرگانی چون سکاکی، خطیب قزوینی، جرجانی، زمخشری، فخررازی، دکتر بدوی طبانه، دکتر شفیعی و دکتر کزازی مطرح شده است. در ادامه مباحثی از جمله نسبت در مجاز عقلی، اقسام این مجاز و نشانه برونی و درونی آن تبیین و در پایان نیز به بیان ایراد به تعریف سکاکی اشاره و سپس اعتراضات تفتازانی در رد مذهب سکاکی تحلیل شده است.
برای تبیین بیشتر مجاز عقلی، شواهدی از قرآن و نهج البلاغه و متون فارسی و عربی، گفتار ما را مزین کرده است.
باده و می و تعابیر آن در شعر عرفانی فارسی
حوزه های تخصصی:
با رواج شعر عرفانی فارسی، شعرای صوفی مسلک و عارف برای بیان اندیشه و احساسات درونی خویش کلمات و واژه ها را در معنای اصطلاحی و کنایی به کار می برده اند. «می» و «شراب» از جمله الفاظی است که در شعر عرفانی جایگاه ویژه یی را دارا بوده است این اصطلاح با ویژگی ها و صفات بی شمار خود، معانی عرفانی نغزی را در ادبیات منظوم فارسی به جا گذاشته است. با ورود «باده و شراب» در شعر فارسی و به تبع آن، جریان این الفاظ در شعر عرفانی و صوفیانه، معانی و تعابیر «باده» گسترده تر شده و دیگر الفاظ مربوط به باده خواری همچون میکده، خرابات، مستی، ساقی و ... ذهن شاعران را به معشوق حقیقی و عشق و محبت ازلی پیوند زده است تا زیباترین و عاشقانه ترین صور شعری به تصویر کشیده شود.
آسمان پدر و زمین مادر در اساطیر ایرانی و شعر فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از بن مایه های مشترک اساطیری در روایات ملل مختلف - که در حوزه اسطوره شناسی تطبیقی جای بحث و بررسی دارد - موضوع پدر (مذکر) بودن آسمان و مادر (مونث) بودن زمین و ازدواج آن دو با یکدیگر است که در ادبیات و فلسفه ما نیز بازتاب آن دیده می شود و از آنها به پدران جهان برین (آبا علوی) و مادران جهان فرودین (امهات سفلی) و از تاثیر و تاثیر آن دو به ازدواج و از حاصل و نتیجه ازدواج آنها به فرزندان سه گانه (موالید ثلاثه) تعبیر شده است.در این مقاله نخست موضوع آسمان پدر و زمین مادر و ازدواج آنها با یکدیگر در اساطیر ملل و اقوام مختلف مورد بررسی قرار گرفته، سپس با ذکر شواهدی نمود و بازتاب این باور در اساطیر ایرانی و شعر کلاسیک فارسی نشان داده شده است.
نامهای شاعرانه معشوق در غزلیات خاقانی ، نظامی و سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در شعر غنایی، معشوق، نقش اصلی و تعیین کننده را عهده دار و در واقع محور ادب غنایی ایران است. عاشق و معشوق یکی از مضامینی است که در شعر فارسی مورد توجه بوده و طی قرون متمادی، در هر دوره ای از شعر فارسی، نگرشی خاص نسبت به آن وجود داشته است.
مقاله حاضر، نگاه این سه شاعر به معشوق و قدرت تخیل آنها را در توصیف او و اینکه چه القاب و نامهای شاعرانه ای را بر معشوق خود نهاده اند، مورد بررسی قرار داده است. به عنوان مثال، محراب، قندیل، نمک و... آیا این سه شاعر در این نامگذاری مقلد بوده اند یا مبتکر، از کدام یک از صورتهای خیالی برای نامگذاری معشوق بیشتر بهره برده اند و بسامد آن چقدر بوده است.
با نگاهی گذرا به القاب و عنوان های معشوق در غزلیات هر سه شاعر معلوم می شود که عنوانها و القاب به کار رفته، اغلب یکی است. اما تفاوت در وجه شبه و مضمون آنهاست و این تخیل ظریف ناشی از شگردها و قدرت بی نظیر این شاعران در استفاده از صورت های خیالی است.
در این مقاله برای هر یک از القاب و نام های شاعرانه معشوق به ذکر یک شاهد شعری بسنده شده است. البته چون تعداد غزلیات بجای مانده از نظامی در مقایسه با غزلیات خاقانی و سعدی از حیث تعداد، کمتر است، سعی نگارنده بر این بوده تا براساس تعداد غزلها، درصدی از آن به دست دهد. در پایان، این القاب مقایسه و بسامد هر یک از آنها به صورت نمودار نشان داده شده است که می تواند از دیدگاه سبک شناسی مورد توجه قرار گیرد.