فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۱۶۱ تا ۵٬۱۸۰ مورد از کل ۵۱٬۷۰۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
معرفی نسخه خطی هفت منظر
حوزه های تخصصی:
بررسی مضامین در آواها و ترانه های مشاغل زنانه
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات فولکلور و عامیانه
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی انسان شناسی انسان شناسی فرهنگی انسان شناسی کاربردی انسانشناسی شهری فرهنگ مردمی
- حوزههای تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات شفاهی
- حوزههای تخصصی ادبیات قالب های شعر معاصر تصنیف و ترانه
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی کار و شغل
هستی شناسی پسامدرن در داستان «من دانای کل هستم» براساس نظریه برایان مک هیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این نوشتار، داستانِ کوتاه «من دانای کل هستم»، از مصطفی مستور بر مبنای نظریه مک هیل، بررسی می شود. داستان مذکور، ویژگی هایی پست مدرن و ظرفیت تحلیل بر اساس این نظریه را دارد. مک هیل، پست مدرنیسم، را ادامه مدرنیسم می داند. او از سه عنصر «امر غالب»، «معرفت شناسی» و «هستی شناسی» استفاده می کند. به اعتقاد او امر غالب در داستان مدرن، معرفت شناسی و در داستان پست مدرن، هستی شناسی است. این نوشتار نشان می دهد؛ داستانِ کوتاه «من دانای کل هستم»، بیشتر به نشان دادن جهان های ممکن در داستان می پردازد و مطابق نظریه مک هیل، در بُعد هستی شناختی برجسته تر است. اگرچه، جنبه معرفت شناختی آن نیز قابل تأمل است. بنابراین، بر اساس این نظریه، می توان «من دانای کل هستم» را داستانی پست مدرن تلقی کرد. همچنین نشان داده شده است، که میان جهان های تودرتوِی «واقعیت» و «خیال»، تعامل وجود دارد. در داستان مذکور مطابق نظریه مک هیل، واقعیت، از خیال تأثیر می پذیرد و تبعیت می کند. مستور در داستان خود از شگردهایی چون؛ «حضور نویسنده در متن»، «دانای کل نبودن راوی»، «فرم دایره ای»، «عدم قطعیت در مسئله شناخت»، «جهان های تو در تو و امکان تعامل میان آنها»، «از بین بردن مرز میان واقعیت و خیال»، استفاده کرده است. برخی از این ویژگی ها خاصّ داستان پست مدرن هستند. روش انجام پژوهش توصیفی – تحلیلی است.
هوم پشمین پوش یا گیاه زرین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
" منظومه های حماسی ایران، بسیاری از آیین های ادیان باستانی را در بردارند و در اصل، نبرد روشنی و تاریکی یا نبرد اهورامزدا و اهریمن را بیان می کنند.
بررسی آیین های کهن ایرانی نشان می دهد که همواره سه آیین زَروانی، مهرپرستی و زردشتی بیشتر مورد توجه بوده و در این میان، «آیین مهری» (میتراییسم) که آیینی مبتنی بر چندگانه پرستی بوده با وجود پژوهش های بسیار، هم چنان در بخش های عمده ای ناشناخته مانده و به ویژه کمتر به نشانه ها و عناصر آن در آثار ادبی توجه شده است.
از جمله عناصری که در انجمن مهری دینی با چندین تجسم نشان داده شده و در حد ایزدی از ایزدان این انجمن تعالی یافته، گیاهی زرین به نام «هوم» است. هوم در شاهنامه تنها یک بار به آشکارا در هیأت مردی پشمینه پوش و چندین بار از جمله در داستان زاده شدن رستم به گونه ی نهانی در شکل گیاه درمان بخش یا نوشیدنی آیینی ظاهر شده و هر بار در طرح کلی روایتی از روایات شاهنامه نقش داشته است آن گونه که می توان گفت بدون شناسایی نقش این گیاه، فهم گوشه ای از روایات ملی ایران ناقص و ابتر خواهد ماند.
این نوشتار برآن است که مرتبه ی هوم در باور مهری دینان را نشان دهد و به بررسی نقش و جایگاه آن در شاهنامه بپردازد.
"
بررسی و تحلیل دو غزل از خاقانی و حافظ بر مبنای زبان شناسی نقش گرای سیستمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله ابتدا به بررسی و تبیین دیدگاه تحلیلی هلیدی در قالب زبان شناسی نقش گرایِ سیستمی پرداخته شده است و مفاهیمی نظیر فرانقش های سه گانه اندیشگانی، بینافردی و متنی تبیین شده و فرایندهای مادی، کلامی، رفتاری، ذهنی و رابطه ای توضیح داده شده است. سپس به نقش مشارکین فرایند، کنش گران، کنش پذیران و حامل و محمول پرداخته شده و در پایان، عناصر پیرامونی فرایند نیز از نگاه هلیدی توضیح داده می شود. بر مبنای دیدگاه فوق، تحلیلی از دو غزل خاقانی و حافظ ارائه شده است، این غزل ها از نظر وزن و قافیه و موضوع به یک دیگر بسیار نزدیک اند. خاقانی از دوازده فرایند مادی، چهار فرایند رابطه ای، سه فرایند رفتاری و یک فرایند وجودی در غزل خود بهره گرفته و حافظ از سیزده فرایند مادی، پنج فرایند رفتاری، سه فرایند رابطه ای و کلامی و یک فرایند وجودی استفاده کرده است، هر دو شاعر بیشتر از افعال حال بهره جسته اند. مشارکین فرایند در هر دو غزل بیشتر شامل شاعر، بادصبا، صبحدم و معشوق است و رابطه کنش گرها و کنش پذیرها نیز در دو غزل درخور توجه است. عناصر پیرامونی در دو غزل شامل عناصر مکانی، زمانی، چگونگی و علت است و خاقانی و حافظ بیشتر از عنصر مکانی و چگونگی در غزل های مذکور استفاده کرده اند.
فنّاوری در زبان امروز (جستاری در تأثیر تکنولوژی بر شعر احمد عزیزی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه علوم و فنون با شتابی روزافزون همه جنبه های زندگی بشر را درنوردیده است. این دگرگونی بر نحوه تفکر انسان ها نیز تأثیر گذاشته و با تغییر تلقّی افراد نسبت به پدیده های پیرامونی، مکالمات و گفتگوها نیز تغییر یافته است. همراه با پیشرفت تکنولوژی، گذشته از آن که واژگان فراوانی وارد زبان فارسی شده و ترکیبات و تعبیرات جدید برای استفاده و کارکرد این علوم و فنون ساخته شده است، بسیاری از معانی و مفاهیم نیز دگرگون گشته است. به طوری که زبان امروز با سرعت بیشتری تغییر مییابد. هدف غایی این مقاله بررسی ساخت این زبان، که آن را زبان امروز می خوانیم، با استفاده از پیکره واژگانی اشعار احمد عزیزی است و طیّ آن شیوه های ساخت واژگان جدید و تغییر معنای واژگان گذشته بررسی می گردد. در این مقاله سؤال اساسی تحقیق این است که نحوه مراوده انسان امروزی با ماشین چگونه در زبان او تأثیر گذاشته است و فرضیه تحقیق نیز بر این اساس شکل گرفته است که ماشین و فنّاوری بر زبان احمد عزیزی مؤثّر بوده است. لذا پس از معرفی برخی واژگان مرتبط با فنّاوری نوین مانند خودرو، تلفن و مظاهر زندگی شهری که احمد عزیزی برای بیان مفاهیم زندگی ماشینی امروز در شعر خود به کار داشته است، در جستجوی میزان تأثیر پذیری شعر عزیزی از فناوری امروز بوده ایم
رمز پردازی باد در آثار سنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«رمزپردازی باد در آثار سنایی» مقاله ای درباره سمبل «باد» و گسترده پهناور و کهن این واژه در فرهنگ مردم جهان است. در این مقاله به سمبل «باد» در فرهنگ جهانی و ایرانی و هم چنین شعر فارسی اشاره می شود. از میان شاعران فارسی زبان، سنایی بیش از دیگران از «باد» سخن گفته و به طور خاص به ستایش آن پرداخته است. انتخاب باد و سخن سنایی با آن مربوط به نوع نگرش و جهان بینی سنایی در رابطه با طبیعت و هستی است. در این مقاله کاربردهای واژه باد در آثار سنایی مورد بحث قرار می گیرد و این که او چگونه باد را به جای واژه های «نفس و دم، روح و ریح» به کار گرفته است.
بررسی آثار عبید زاکانی (2) (ارزیابی لطایف عبید)
حوزه های تخصصی:
بررسی جامعه شناختی و آسیب شناسی اجتماعی در آیینة شعر مشروطه
حوزه های تخصصی:
آثار ادبی بطور نامحسوس و غیرمستقیم، آرمان ها، تفکرات و شیوة زندگی هر ملّت را در طول تاریخ نشان میدهد و تصاویری هنرمندانه از واقعیات اجتماعی عرضه میدارد. نگاه جامعه شناختی به ادبیات میتواند وضعیت اجتماعی، سیاسی و فرهنگی هر دوره را تا حدودی نمایان سازد.
یکی از مهم ترین ویژگیهای ادبیات و شعر مشروطه، تأثیرپذیری آن از جریانات اجتماعی و سیاسی است که تحت تأثیر اوضاع و شرایط حاکم بر جامعه، شعر وارد حوزة زندگی مردم میشود و نحوة زندگی ملّت را بتصویر میکشد. جامعة ایران در حال و هوای انقلاب و تغییر و تحول اساسی است و روشن فکران تلاش دارند، سنت های جدید، جایگزین سنت های کهنه گردد. در این راستا نیز «ادبیات اعتراض و انتقاد» شکل میگیرد که خصیصة بارز آن جامعه گرایی و واقع گرایی است. از ره گذر بررسی اشعار این دوره براحتی میتوان اوضاع جامعه آن زمان را ترسیم نمود و افق فکری شاعران و نوع تلقی آنان را نسبت به مسایل اجتماعی و فرهنگی تبیین و تفسیر کرد.
رستم و ایزد باد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
باد یکی از عناصر طبیعت است که در آغاز تنها عنصری نیک و اهورایی بوده، اما در مبارزه اهریمن با اهورا، به وسیله اهریمن فریفته می گردد و به جنگ با اهورا بر می خیزد. گرشاسپ با او مبارزه کرده و او را تسلیم می کند. یکی از داستانهای پر راز و رمز شاهنامه فردوسی نبرد رستم و اکوان دیو است. این نبرد بازمانده نبرد ایزد باد و دیو باد و همچنین نبرد گرشاسپ با باد اهریمنی است. اکوان دیو همانند اهریمن و سایر دیوان ویژگی نابودگری و همچنین ویژگیهای دیو بوشاسپ و دیو مرگ را دارد. برجسته ترین ویژگی اکوان دیو سرعت شگفت انگیزی است که او را به نماد دیو باد تبدیل کرده است. رستم با شمشیر باد و اسب باد با اکوان دیو مبارزه می کند و او را همانند اهریمن نخست به بند کشیده و در پایان، سر می برد. رستم در این داستان نماد ایزد باد و زندگی است.
مدارا در شعر و شخصیت حافظ
منبع:
کیان ۱۳۷۷ شماره ۴۵
حوزه های تخصصی:
بررسی فرمالیستی شعر «ارغوان» از هوشنگ ابتهاج در سه حوزه ی زبان، موسیقی و زیبایی شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال دهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۲۴)
31 - 48
حوزه های تخصصی:
«ارغوان» شعری درخشان با مضمونی اجتماعی، سروده هوشنگ ابتهاج از چهره های مشهور شعر معاصر یا نیمایی است. عواطف غالب بر این شعر غم و اندوه و حسرت است که فقدان آزادی بر دل شاعرِ دربند مستولی گردانده است، اما اندیشه آرمان گرایانه او در انتظار دمیدن صبحی برای پرواز و رهایی است. این پژوهش با رویکردی فرمالیستی و با روشی تحلیلی سعی دربررسی شعر ارغوان در سه ساحت زبانی، موسیقایی و زیبایی شناختی دارد. بررسی های صورت گرفته در این پژوهش نشان می دهد دلایل موفقیّت، جذابیّت و ماندگاری این شعر در هماهنگی میان کاربرد زبان عاطفی و پراحساس، وزنِ متناسب با محتوا و اعتدال در به کارگیری فنون بلاغت به ویژه استفاده هنرمندانه از زبان استعاری است. این عوامل، شعر ارغوان را در ترازوی نقد ناقدان وزین کرده است. ابتهاج با به کارگیری شگردهایی در هر یک از این سطوح (زبانی، آوایی و ادبی)، توانسته است به گونه ای موفق عاطفه و احساس خود را به مخاطب انتقال دهد.
بررسی و تحلیل انتقادی دیدگاههای ادبی رادویانی در ترجمانالبلاغه
حوزه های تخصصی:
ترجمانالبلاغه به عنوان نخستین کتاب منثور فارسی در حوزههای نقد ادبی و بلاغت، نقشی یگانه و ممتاز در تأسیس و تحلیل این مباحث و موضوعات دارد. رادویانی با نوشتن این کتاب، هم نخستین سنگ بنای مباحث ادبی را به نثر گذاشت و هم مجموعه دیدگاهها و اندیشههای رایج در حوزه مسائل زیباشناختی شعر را که غالباً به زبان عربی بود، وارد زبان فارسی و فرهنگ ایرانی کرد و تا حدودی آن مقولهها را بومی ساخت. ضمن آن که با خلق این اثر گام مهمی در علمی ساختن نثر فارسی نیز برداشت و زمینه را برای طرح وسیعتر این مقولهها ـ در این زبان ـ آماده ساخت و موجی نو در میان متفکران و صاحبنظران ادبی ـ از جمله رشید و طواط و متابعان او ـ در انداخت و تا قرنها بعد این موضوعات را از اشتغالات ذهنی و قلمی اندیشهورزان و دوستداران ادبیات ساخت. ترجمانالبلاغه، علاوه بر نقش ممتازی که در آغازگری و پیوند مباحث فرهنگی و ادبی داشت، خود نیز بسیاری دیدگاهها و آراء تازه در زمینه نقد و بلاغت و بدیع مطرح کرد و گهگاه به نقد عملی و حتی ساختاری فکر و شعر روزگار خود پرداخت و نکتههایی تازه و راهگشا را هدیه ارباب معرفت کرد. هدف این مقاله، افزون بر تبیین جایگاه ترجمانالبلاغه در فرهنگ و ادب ایران ـ که پیش از آن استاد مرحوم احمد آتش بخشی از آنها را مطرح ساخته بودند و بخش مهمی را هم به میان نیاورده بودند ـ بررسی دقیق و استنادی دیدگاهها و اندیشههای رادویانی در باب شعر و ارکان سازنده آن و نیز مسأله ساخت و صورت و معنا در شعر است. ضمن آن که کل کتاب ترجمانالبلاغه هم به صورتی یکپارچه و مرتبط، مورد نقد و تحلیل دقیق ساختاری و تطبیقی قرار گرفته است و خاستگاه، نوع نگاه، شیوههای تحلیل صنایع ادبی و ضعف و قوتهای رادویانی هم مورد نقد و بررسی قرار گرفته است.
بررسی تحلیلی سیر نقد ادبیات کودک و نوجوان در ایران با نگاهی آسیب شناسانه به قالب های نقد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله ی حاضر، ضمن مروری بر جریان نقد ادبیات کودک و نوجوان ایران از مشروطه تا کنون، نشان داده است که این جریان هرچند رو به رشد بوده اما با رویکردی آسیب شناسانه، بیشتر بر دو قالب ویژه تاکید داشته است: نخست، ارائه ی فهرست کتاب های مناسب و دوم، نقدهای مفصل و تخصصی. این دو شیوه با وجود برخورداری از ارزش، کاربردهایی محدود دارند. از این رو نمی توانند به تنهایی جریان نقد را مؤثر، فراگیر و نهادینه کنند. پیشنهاد مقاله ی حاضر این است که افزون بر توجه به ارزش های هر دو شیوه ی پیش گفته، به راهی میانه نیز اندیشیده شود. این راه، معرفی کتاب در سطح کلان و پرشمار، در قالب نشریه و یا فضای مجازی است. معرفی کتاب در همان حال که محدودیت هایی دارد، از ظرفیت هایی ویژه نیز برخوردار است
تحلیل محتوای مهارت های عام زندگی زناشویی و خانوادگی در «بوستان» سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تحلیل محتوای مهارت های عام زندگی زناشویی و خانوادگی در «بوستان» سعدی است. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع تحلیل محتوا و به صورت کیفی است. «بوستان» سعدی، به وسیله چک لیست محقق ساختة مهارت های عام زندگی زناشویی و خانوادگی مورد تحلیل محتوا قرار گرفت. سپس اطلاعات حاصل، به وسیله شاخص آماری فراوانی، مورد تحلیل قرار گرفت.
نتایج پژوهش نشان داد که «بوستان» سعدی در مجموع 302 مرتبه به مهارت های عام زندگی زناشویی و خانوادگی توجه کرده است. مهارت هایی از جمله: سنجیده سخن گفتن، پرحرفی نکردن، صحبت کردن در فرصت مناسب، فضیلت سکوت، اهمیت ارتباط غیرکلامی نسبت به ارتباط کلامی، مهار خشم، مهر و محبت، صبر و شکیبایی، تکانشی عمل نکردن، بخشش و چشم پوشی، انتقادپذیری و خوش اخلاقی. با بررسی مهارت های عام زندگی زناشویی و خانوادگی در «بوستان»، مشاهده شد که سعدی چگونه در تک تک اشعار خود مهارت های زندگی زناشویی و خانوادگی را ذکر کرده است. این مهارت ها با حلاوتی خاص به رشتة نظم کشیده شده و این نشان دهندة آن است که سعدی از میان دیگر هم طرازان خود نسبت به مسائل خانوادگی، اجتماعی، نگرش ها و ارزش های مذهبی عنایتی ویژه داشته است. بلاغت و رسایی سخن وی با عوامل متعددی پیوند دارد. او از هر فرصتی برای به اوج رساندن کلام خود و تسخیر بیشتر مخاطب بهره جسته است. اگرچه هدف اصلی سعدی حکایت پردازی نبوده است، بلکه از حکایت بیشتر به عنوان ابزاری برای تبیین دقیق تر اهداف تعلیمی و تربیتی خویش و همراه کردن مخاطب با خود بهره میگیرد؛ اما باریک بینیها و ظرافت کاریهای آگاهانة او در گزینش افراد یا اشخاص و عناصر حکایت ها نیز در بلاغت جویی او بیتأثیر نیست.
آوا و معنا در شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
میان صوت و معنی و نحوة به کارگیری واج ها در القای مفاهیم، رابطة تنگاتنگی وجود دارد. سخنوران در انتخاب واژگان، ناخواسته تحت تأثیر عواطف خود قرار می گیرند و واژگانی را به کار می برند که واج های آنها بیانگر عواطف و احساسات گوینده است؛ یعنی واژگان علاوه بر انتقال معنا به انتقال عواطف و احساسات نیز می پردازند. ساختار آوایی کلمه علاوه بر نقش معنایی خویش از رهگذر مجموعة اصوات، به طور غیر مستقیم، مفهومی که در ذهن شاعر می گذرد، بیان می کند. موریس گرامون، زبان شناس نامدار فرانسوی، با قاطعیت در مورد لایه های زیرین واژگان و واج ها و قوة القاگری آنها بحث می کند که اساس کار این پژوهش مبتنی بر نظریة اوست. در پژوهش حاضر با بررسی 300 بیت از ابیات مربوط به سه حوزة معنایی حماسی و غنایی و مرثیه شاهنامه معلوم شد که رابطة معنا داری میان زمینة معنایی شاهنامه با آواها و هجاهای به کاررفته وجود دارد و زبان فردوسی در حوزه های معنایی متفاوت، به تناسب معنا تغییر می کند و شاعر از واج هایی بهره می جوید که معنای ثانوی زبان را به ذهن القا می کند. فردوسی در ابیات عاشقانه بیشتر از همخوان سایشی(24درصد)،لرزشی(5/13درصد) و روان(5/6) و هجاهای باز(cv) و (cv:) استفاده می کند. در ابیات حماسی بیشترین سهم همخوان ها را به انفجاری ها(7/38) و در هجاها به cvc اختصاص می دهد. در مراثی نیز از همخوان های خیشومی(3/19) و انفجاری- سایشی (3/3) و هجای کشیده (cv:cc) بیش از دو حوزه معنایی دیگر سود می جوید.