آرشیو

آرشیو شماره ها:
۷۰

چکیده

ترجمان‌‌البلاغه به عنوان نخستین کتاب منثور فارسی در حوزه‌های نقد ادبی و بلاغت، نقشی یگانه و ممتاز در تأسیس و تحلیل این مباحث و موضوعات دارد. رادویانی با نوشتن این کتاب، هم نخستین سنگ بنای مباحث ادبی را به نثر گذاشت و هم مجموعه دیدگاه‌ها و اندیشه‌های رایج در حوزه مسائل زیباشناختی شعر را که غالباً‌ به زبان عربی بود، وارد زبان فارسی و فرهنگ ایرانی کرد و تا حدودی آن مقوله‌ها را بومی ساخت. ضمن آن که با خلق این اثر گام مهمی در علمی ساختن نثر فارسی نیز برداشت و زمینه را برای طرح وسیع‌تر این مقوله‌ها ـ در این زبان ـ آماده ساخت و موجی نو در میان متفکران و صاحب‌نظران ادبی‌ ـ از جمله رشید و طواط و متابعان او ـ در انداخت و تا قرن‌ها بعد این موضوعات را از اشتغالات ذهنی و قلمی اندیشه‌ورزان و دوستداران ادبیات ساخت. ترجمان‌البلاغه، علاوه بر نقش ممتازی که در آغازگری و پیوند مباحث فرهنگی و ادبی داشت، خود نیز بسیاری دیدگاه‌ها و آراء تازه در زمینه نقد و بلاغت و بدیع مطرح کرد و گهگاه به نقد عملی و حتی ساختاری فکر و شعر روزگار خود پرداخت و نکته‌هایی تازه و راهگشا را هدیه ‌ارباب معرفت کرد. هدف این مقاله، افزون بر تبیین جایگاه ترجمان‌البلاغه در فرهنگ و ادب ایران ـ که پیش از آن استاد مرحوم احمد آتش بخشی از آنها را مطرح ساخته بودند و بخش مهمی را هم به میان نیاورده بودند ـ بررسی دقیق و استنادی دیدگاه‌ها و اندیشه‌های رادویانی در باب شعر و ارکان سازنده آن و نیز مسأله ساخت و صورت و معنا در شعر است. ضمن آن که کل کتاب ترجمان‌البلاغه هم به صورتی یکپارچه و مرتبط، مورد نقد و تحلیل دقیق ساختاری و تطبیقی قرار گرفته است و خاستگاه، نوع نگاه، شیوه‌های تحلیل صنایع ادبی و ضعف و قوت‌های رادویانی هم مورد نقد و بررسی قرار گرفته است.

تبلیغات