فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۲۱ تا ۲۴۰ مورد از کل ۵۱٬۳۹۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
وامق و عذرا از جمله عشاق مشهور و زبانزد ادب فارسی و نام یکی از منظومه های عاشقانه عنصری است که به سبب شهرت، بازتاب وسیعی در شعرغنایی فارسی داشته است. این منظومه تا مدتها مفقود بود و تنها در چند دهه پیش، ابیاتی از آن به دست آمد که با کمک ابیات پراکنده موجود در فرهنگها و منابع دیگر، ابعادی از داستان روشن شد.
از این مثنوی عنصری، که به بحرتقارب سروده شده، 26 اثر به فارسی و ترکی به نظم و نثر تقلید شده است، لیکن نظیره های آن با اصل داستان تفاوت کلی دارد. اصل داستان یونانی است و جز نام عشاق، تمامی جایها و نامها نیز یونانی است. این داستان در عصر ساسانی به پهلوی و سریانی و در دوره اسلامی به عربی ترجمه شد.
در این مقاله نویسنده می کوشد ضمن گزارش و تحلیل روایت عنصری، آن را با شش روایت دیگر مقایسه کند تا میزان شباهت ها و تفاوتها و پایبندی نظیره سازان به اصل داستان را معلوم و مشخص سازد. به دلیل حجم زیاد مقاله، خلاصه داستانها حذف شد. سرایندگان این شش روایت عبارتند از: قتیلی بخارایی (قرن ده)، خواجه شعیب جوشقانی (قرن یازده)، صرفی کشمیری (قرن ده)، حسینی شیرازی (قرن سیزده)، صلحی خراسانی (قرن یازده)، میرزا محمد صادق نامی اصفهانی (قرن سیزده) در بخش دوم مقاله، هجده بنمایه مشترک هفت روایت وامق و عذرا مقایسه و تحلیل می شود تا میزان تفاوتها و شباهتهای روایات معلوم شود. این بررسی تطبیقی می تواند یکی از الگوهای بررسی قصه های سنتی بویژه منظومه های عاشقانه به شمار آید.
لحن تعلیمی در دیوان حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دیوان حافظ، ادبیات تعلیمی و ادبیات غنایی به خوبی با هم پیوند خورده اند و نتیجة هم نشینی این دو نوع ادبی، به شکل گیری لحنی خاص در کلام حافظ منجر شده است. حافظ با زدن رنگ عاطفی به پند و اندرزهای کوتاه و فشرده اش، نوعی خاص از ادبیات تعلیمی را که دارای لحنی نرم و تأثیرگذار است، تقویت و برجسته کرد و با گنجاندن بایسته ها و نبایسته های اخلاقی در فرم غزل، راه های درست زندگی را در بیانی هنری و دلنشین به مخاطبانش نشان داده است. در این مقاله ضمن بیان اهمیت عنصر لحن در فهم و تفسیر دیوان حافظ، مؤلفه های کشف لحن تعلیمی در اشعار او معرفی می گردد و انواع لحن تعلیمی در غزلیاتش بررسی و تحلیل می شود. بررسی غزلیات حافظ در محور افقی و عمودی بر اساس روش توصیفی- تحلیلی نشان می دهد که حافظ از گونه های مختلف لحن در ابیات تعلیمی بهره برده است اما لحن او در برابر عموم مخاطبانش، اغلب غیرتحکمی و خیرخواهانه است. او بیشتر از طریق گزینش واژگان مناسب و دقت در نحوة چینش آن ها و هماهنگ کردن موسیقی کلام و بهره گیری از انواع تکرارها به ایجاد لحن تعلیمی مورد نظرش دست یافته است.
بررسی وجوه تأثیر فضای مجازی بر زبان و ادبیات فارسی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گسترش اینترنت و امکانات آن در دهه هفتاد در ایران، سبب ایجاد تحولات مهمی در حوزه زبان و ادبیات فارسی گردید که پدید آمدن شیوه های نوینی چون: وب نوشت ها و ابر داستان ها در حوزه نثر و نیز پیدایش شعر دیجیتالی و گسترش یافتن شعر های تصویری و دیداری در حوزه شعر از مهم ترین این تغییرات به شمار می آید. همچنین فراگیرشدن استفاده از اینترنت، این فرصت را در اختیار مخاطبان عام قرار داده است تا به ارایه نظر و نقد آثار ادبی منتشر شده در فضای مجازی بپردازند که این خود سبب فراوانی و البته سطحی شدن نقدها در این فضا گردیده است. به طور کلی رشد فضای سایبر در جامعه ما از یک سو، شکل های نوینی از طرح افکار ادبی را پیش روی نویسندگان و شاعران قرار داده و امکان تعامل گسترده تر و سریع تری را میان خالق آثار ادبی و مخاطبان آن ها فراهم نموده است؛ از سوی دیگر، شتابزدگی در نوشتن، سطحی شدن برخی از آثار و همچنین نقد آن ها، ایراد های نوشتاری و بی توجهی به ویرایش نوشته ها و ... از جمله عیوبی است که گریبانگیر آثار منتشر شده در این فضا گردیده است. این پژوهش بر آن است تا به بررسی وجوه تأثیر فضای مجازی بر زبان و ادبیات فارسی معاصر پرداخته، فواید و کاستی های آن را در چهار مقوله قواعد نوشتار، نظم، نثر و نقد ادبی بررسی نماید.
بلاغت: رمز و تفاوت آن با نماد و نشانه
حوزه های تخصصی:
نقد و بررسی تصحیح جدید تاریخ بیهقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چاپ نخست تصحیح جدید تاریخ بیهقی، اثر ابوالفضل بیهقی، که یکی از پایه های نثر فارسی به شمار می رود، در اواخر سال 1388 خورشیدی، به کوشش آقایان دکتر محمّدجعفر یاحقّی و مهدی سیّدی منتشر شد. پیش از این، استادان بنامی چون ادیب پیشاوری، سعید نفیسی، دکتر قاسم غنی و دکتر علی اکبر فیّاض به تصحیح این اثر برجسته همّت گمارده بودند، امّا تصحیح و پژوهش تازه ای که انجام گرفته، از لونی دیگر است؛ چرا که افزون بر مقابلة دقیق نسخ متعدّد و چاپ های کتاب و فراهم کردن تصحیحی انتقادی از آن، بسیاری از کاستی ها و مشکلات چاپ های پیشین بر طرف شده و اصالت های نسخ خطی به متن بازگشته است. همچنین مقدّمة مفصّل، توضیحات فراوان و فهرست های متنوّع و گستردة کتاب، از امتیازات ویژه و غیرقابل انکار کتاب است. این مقاله بر آن است تا با نقد و بررسی این تصحیح تازه، علاوه بر ذکر مزایا و نقاط قوّت آن، شماری از کاستی ها و نیز برخی از پیشنهادهای اصلاحی را مطرح کند.
عشق متنی تجربه عشق در کتاب عشق روی پیاده رو نوشته مصطفی مستور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقالة حاضر مفهوم عشق را در دو ساحت متفاوت و متمایز بررسی می کند. عشق از سویی همواره تجربه و مفهومی استعلایی شمرده شده که ثابت است و با حقیقتی فراانسانی نسبت دارد. این گونه خوانش، از نوشته های افلاطون شروع شده است و همچنان ادامه دارد. اما در برابر، نگاهی به عشق وجود دارد که از همان افلاطون تا به امروز، عشق را پدیده ای انسانی، فرهنگی و از همه مهم تر «متنی» می داند. به این تعبیر، عشق درون زبان (یا به گفتة ژاک لکان، «نظم نمادین») فهمیده، تکثیر و تجربه می شود. در اینجا، نگارنده تنش بین این دو نگاه را در مجموعه داستان های کوتاه عشق روی پیاده رو نوشتة داستان نویس معاصر ایرانی، مصطفی مستور، بررسی و تحلیل می کند. برای طرح این موضوع به مسئلة غیاب در عشق می پردازد و اینکه چگونه تجربة عشق در این داستان ها همواره درگروی غیاب عاشق یا معشوق است؛ دیگر اینکه عشق به عنوان مفهومی نشانه ای درون نظام نشانه ای ساخته و دارای دلالت می شود و سپس اینکه در نهایت، شخصیت های این داستان های کوتاه چگونه همگی با «روایت های عاشقانه» عاشق می شوند و عشق را می فهمند. این همه به عشق مفهومی متکثر و روایتی می دهد. بنابراین، عشق نشانه ای است که همواره درحال ساخته شدن است.
نثر مسجع فارسی را بشناسیم
حوزه های تخصصی:
نثر مسجع نثری است آهنگین و شعرگونه؛ هر چند فاقد وزن است، همانند شعر، از موسیقی قافیه و زیبایی های ترفندهای ادبی و ظرایف بلاغی معمولا بهره دارد. زبان در نثر مسجع معمولا عاطفی است نه خبری؛ زیرا سجع با مضامین خبری صرف تناسبی ندارد. نثر مسجع در ادب فارسی ارج والایی دارد و از همان آغاز پدید آمدن نثر دری وجود داشته و از قرن ششم به بعد کتاب ها و رسالاتی ارزنده به این نثر زیبا تدوین یافته که از همه مهم تر مناجات های خواجه عبدالله انصاری و گلستان سعدی است. ولی، متاسفانه، درباره نثر مسجع فارسی تحقیق جدی مستقلی صورت نگرفته و اشارات مختصری که به سجع و نثر مسجع فارسی شده همه بر اساس استقرای ناقص است و بعضا مبرا از خطا هم نیست. وانگهی این اشارات به جای آن که درباره نثر مسجع باشد مربوط به سجع در شعر است. دیگر آن که تاکنون به بررسی تحلیلی زیبایی های نثر مسجع پرداخته نشده و در این باره سخنی گفته نشده است؛ حال آن که غرض از نثر مسجع زیبایی آفرینی است و از این دیدگاه به آن باید نگریست. ما در این گفتار برآنیم که به توصیف سجع و نثر مسجع فارسی و بررسی زیبایی های آن بپردازیم. اما نخست ببینیم سجع چیست؟ در تعریف سجع گفته اند: تسجیع آن است که سخن را با سجع بیاورند و آن سخن را مسجع و جمله های مشابه را قرینه می گویند. سجع آن است که کلمات آخر قرینه ها در وزن یا حرف روی یا هر دو موافق باشد...
نقد و بررسی کتاب بینوایان ویکتور هوگو
حوزه های تخصصی:
نمود نام آوا در شعر نیما(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات فارسی و به ویژه شعر نو - در مقایسه با ادبیات کلاسیک - تحولی شگفت و شگرف در حوزه زبان ، اندیشه ، مبانی جمال شناسی و موسیقایی پیدا کرده است . حضور نام آوا ، در شعر نیما و دیگر نوپردازان ، یکی از ابزارهای مقابله با دگمانیسم واژگان شعری در ادبیات سنتی است . هرچند حضور نام آوا در شعر نیما ، بیشتر مورد اشاره رضا براهنی ( 1344 ش . ) و اخیراَ دکتر سعید حمیدیان ( 1381 ش . ) واقع شده ، اما تا کنون تحلیلی از کارکرد بلاغی آن ارائه نشده است . نگارنده در این مقاله به تشریح موضوع ، بررسی بسامد ، و تحلیل زبانی - بلاغی - موسیقایی نام آوا در شعر نیما یوشیج پرداخته ، با این همه از ارائه شواهدی چند از شعر اخوان ثالث ، فروغ فرخزاد ، سهراب سپهری ، و شاملو غافل نمانده است .
تحلیل اسطوره قهرمان در داستان ضحاک و فریدون بر اساس نظریه یونگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"داستان ضحاک و فریدون یکى از مشهورترین اسطورههاى ایرانى است که فردوسى در شاهنامه به نقل آن پرداخته است.در مقاله حاضر کوشش شده این اسطوره و قهرمانى آن بر حسب چهار چوبهاى نقد اسطورهاى مبتنى بر عقاید یونگ و پیروانش تحلیل گردد.
در نظر یونگ محتواى ناخود آگاه جمعى یا همان کهن الگوها به شکل افسانه و اسطوره پدیدار مىگردند.این کهن الگوها خود ناشناخته و ناپیدایند اما به شکل رویا، افسانه و اسطوره تجلى مىکنند.
در مقاله حاضر ضحاک و فریدون به عنوان تجلىهاى مختلف یک روان واحد و مراحل رشد آن به سمت فرآیند فردیت و کمال شخصیت تأویل شدهاند.نتیجه کار نشان مىدهد که با استفاده از این شیوه مىتوان درک بهترین از اسطورههاى ایرانى داشت و برخى جنبههاى تاریک آن را روشنتر ساخت.
"
تبیین کهن الگوی «سفر قهرمان» بر اساس آرای یونگ و کمبل در هفت خوان رستم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جوزف کمبل مبتنی بر آرای کارل گوستاو یونگ با طرح کهن الگوی سفر قهرمان، عرصه ای جدید در نقد کهن الگویی، پدید آورد. آرای کمبل درباره این کهن الگو، قابلیت های فراوانی برای تجزیه و تحلیل تطبیقی و زیبایی شناسی آثار داستانی، به ویژه حماسه های کهنی که در آنها پهلوان مراحلی چندگانه را برای رسیدن به هدفی مقدس و انسانی پشت سر می گذارد، دارد. هفت خوان رستم را در شاهنامه نیز می توان مبتنی بر آرای کمبل بررسی کرد. در این هفت خوان، رستمِ قهرمان با اجابت ندای فراخوان زال برای نجات سرداران ایران، پای در سفری به غایت دشوار می نهد و با گذر از مراحلی هفت گانه، ضمن توفیق در مأموریت خود و کسب مواهب مادّی، به نوعی خودشناسی و کمال معنوی نائل می شود که این امر، خویشکاری اصلی قهرمان مطابق با آرای کمبل درباره کهن الگوی «سفر قهرمان» است.
نقد شعر زمستان از منظر نظریه روانکاوی لاکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آراء و نظریه های فیلسوف و نظریه پرداز برجسته فرانسوی ژاک لاکان، هم مبتنی بر مفاهیمِ بنیادینِ روانکاویِ فرویدی است و هم این مفاهیم را با به کارگیری مجموعه ای از اصطلاحات و روش شناسی های نو بسط می دهد. تبیین لاکان از مفهوم ضمیر ناخودآگاه، نمونه خصیصه نمایی از تکمیل و تعدیل نظریه روانکاویِ کلاسیک است. توجه لاکان به زبان، خود یکی از ویژگی های فرویدیِ اندیشه اوست. اما جایگاه و اهمیت زبان در تبیینی که او از ضمیر ناخودآگاه به دست می دهد، از محدوده ملاحظات عامِ زبانی (آن چنان که در نظریه فروید می توان دید) بسیار فراتر می رود. لاکان با بهره گیری از (و هم زمان تعدیلِ) زبان شناسی سوسوری، چهارچوب نوینی برای فهم مفهوم ضمیر ناخودآگاه ایجاد می کند، چهارچوبی که در نظریه فروید وجود ندارد و خود نمونه ای است از بسط و گسترش روانکاوی به شیوه ای میان رشته ای.
در نوشته حاضر، نخست نظریه پردازی های زبان مبنایانه لاکان درباره رشد روانیِ سوژه را تبیین خواهیم کرد. به این منظور، به طور خاص دیدگاه او را درباره «ساحت خیالی» و «ساحت نمادین» و مفاهیم وابسته به این دو اصطلاح مهم بررسی می کنیم. سپس در بخش پایانیِ این نوشتار، کاربردپذیریِ مفاهیم لاکانی در نقد ادبی را در قرائتی نقادانه از شعر معروف «زمستان» سروده مهدی اخوان ثالث خواهیم سنجید.
پسا استعمار گری پست کلونیالیسم
حوزه های تخصصی:
طنز سیاسی - اجتماعی در اندیشه های عبید زاکانی و احمد مطر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقایسه اندیشه های عبید زاکانی، شاعر و نویسنده عصر مغول و احمد مطر، از شاعران معاصر عراق، در حوزه ادبیّات تطبیقی مکتب آمریکا قرار می گیرد. یکی از وجوه مشترک در آثار این دو هنرمند که بر اثر شرایط خفقان آور جامعه به وجود آمده، طنز سیاسی - اجتماعی است که هدف اصلی آن انتقاد از شرایط نابسامان جامعه و اصلاح آن است. از این روی، در حکایت های زاکانی و اشعار مطر، در کنار مضمون های متفاوت، مضامین طنزآمیز مشترکی چون نقد حاکم، قاضی، واعظ، تصریح به نام دشمنان، گسترش فساد، سرکوب شخصیّت های برجسته و اندیشمندان و گسترش فقر، قابل بررسی است.
عبید از هنر خاصّی در بیان سخنانش سود جسته که همین مسأله سبب گشته است معنای طنزهایش را تنها خردمندان دریابند؛ امّا زشت گویی او در برخی حکایت هایش، آثار او را به سوی هزل و یاوه کشانده و معنای حقیقی سخنانش را پنهان ساخته است. مطر با رعایت جانب ادب، توانسته حقایق تلخ روزگار خویش را آشکارتر سازد و برخلاف عبید، شعر خود را تنها برای مبارزه با حکومت به کار گیرد و حسّ مخالفت مردم بر ضد اوضاع نابسامان را بیشتر بر انگیزد؛ هرچند که خود از رسیدن به آینده ای درخشان ناامید است.
فلک نازنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تسکین شیرازی، یعقوب بن مسعود (؟)، فلک نازنامه، به کوشش سید علی آل داوود، انتشارات توس (گنجینه متون داستانی ?)، تهران ????، ???(??+???) صفحه.
فلک نازنامه شرح سفرها و ماجراهای فلک ناز، شاهزاده یهودی تبار مصری است. از این مثنوی با نامهای فلک ناز، داستان فلک ناز، خورشیدآفرین، فلک ناز و خورشیدآفرین، سرو و گل، خورشیدآفرین و گل، فلک ناز و خورشیدآفرین و سرو و گل طناز، و خورشیدآفرین و فلک ناز و سرو و گل طناز یاد شده است. این داستان دلکش عاشقانه، زمانی، در مکتبخانه ها خوانده می شده است. و از آن چند روایت منثور و منظوم موجود است. از آن میان، روایت منظوم سروده تسکین شیرازی - ظاهرا در پرتو زبان گفتاری و شیوه مقبول داستان سرایی آن - بیشتر شهرت یافته و چندین بار در هند و ایران به چاپ رسیده است.
تسکین شاعری عرب تبار بوده که پدر و مادرش در بحرین سکونت داشته اند و او به شیراز مهاجرت کرده و در آن شهر اقامت گزیده است. وی، در عصر کریم خان زند می زیسته، و فلک نازنامه را به تشویق میرزا شرف، از بزرگان شیراز، به رشته نظمی سست درآورده است. میرزاشرف، پیش از تسکین، شاعری به نام «ضیایی» را مامور نظم این داستان کرده بود، اما ضیایی این کار را به پایان نبرد.
فلک نازنامه، به تقلید از خسرو و شیرین نظامی، در بحر هزج مسدس مقصور (یا محذوف) سروده و ماخذ آن چندبار با عنوان سرو وگل معرفی شده است، از جمله در این بیت:
به هر منظوم و منثوری رسیدم کتابی به ز سرو و گل ندیدم
(ص 65)...
«بیهوده کاری» در آیینه ی ضرب المثل های فارسی و عربی
حوزه های تخصصی:
«مَثَل» مقوله ای زبانی- ادبی به شمار می آید که از جایگاهی والا در فرهنگ ایرانی و عربی برخوردار است. مثل نگاران ایرانی و عرب سعی وافر داشته اند که امثال را گردآوری و ثبت و ضبط نمایند. شیوه ی مثل پژوهی و تدوین ضرب المثل ها بیشتر مبتنی بر شیوه ی «دسته بندی الفبایی» بوده است و هیچ گونه رابطه و پیوند منطقی و معنایی میان امثال به چشم نمی خورد. نگارنده بر این باور است که دسته بندی امثال براساس «حوزه های معنایی» می تواند از یک سو مثل پژوهان و پژوهندگان را در مطالعات مردم شناسانه و کشف عناصر فرهنگی و تمدنی ملت ها کمک نماید و از سوی دیگر، دستیابی به مثل های مربوط به حوزه های مختلف را امکان پذیر می نماید. در این پژوهش، تلاش شده است ضرب المثل های دلالت کننده بر «بیهوده کاری» در فارسی و عربی بررسی گردد. ابتدا تعاریف گوناگونی از «مثل» از منظر مثل پژوهان ایرانی و عرب ارائه شده است؛ آنگاه مجموعه امثال حوزه ی مذکور به شکل تطبیقی بررسی شده اند. این مقاله می تواند در حوزه های مثل شناسی و مثل نگاری و تطبیق امثال فارسی و عربی با تأکید بر اهمیت «طبقه بندی معنایی» امثال نه «دسته بندی الفبایی» آنها کاربرد داشته باشد. نگارنده رفتارهای بیهوده، نسنجیده، غیر منطقی، متهورانه و عاری از هرگونه دوراندیشی، سنجیدگی و ظرافت را به عنوان یک آسیب اجتماعی و فرهنگی تلقی کرده و سعی نموده است تا ابعاد گوناگون بیهوده کاری را در امثال فارسی و عربی تجزیه و تحلیل نماید.
داستان پردازی و شخصیت پردازی مولوی در مثنوی معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از آنجا که مثنوی مولوی، اثری تعلیمی ـ عرفانی است، سعی شاعر بر این بوده است که در قالب داستانها، حکایتهاو تمثیلها به بیان پند و اندرز و گوشزد کردن مسائل اخلاقی و همچنین تشریح افکار و اندیشه های عرفانی خود بپردازد. لذا داستانها، حکایتها و تمثیلهای مثنوی از شمول و تنوع بسیاری برخوردار است . بهترین نمونه از تداخل حکایات مثنوی در دفتر سوم در ضمن "قصه اهل سبا و یاغی کردن نعمت، ایشان را" نمود یافته است. این حکایت با بیت "282" آغاز، ولی دنباله اش رها می شود و مجددا در بیت "364" بدان باز می گردد و نقل آن به پایان می رسد. این پراکنده گویی در بیان حکایت، باعث کثرت و تنوع کاربرد شخصیتها در مثنوی می شود؛ چه پایه و اساس هر داستانی را شخصیتهای آن تشکیل می دهد که خود عامل یا معمول رخدادها هستند. مولوی در مثنوی از سه شیوه در پردازش شخصیتها سود جسته که عبارت است از: الف) شیوه مستقیم که در این شیوه با صراحت در مورد افراد اظهار نظر می کند. ب) شیوه غیر مستقیم: در این روش این تنها به نمایش کردار شخصیتها می پردازد و خواننده خود را خلال نقشی که آنها ایفا می کنند به حقیقت وجود آنها پی می برد. ج) شیوه تلفیقی که آمیزهای از روش مستقیم و غیر مستقیم است. همچنین در این مقاله به ابزارهای شخصیت پردازی مولانا، ویژگی شخصیتها در مثنوی و دسته بندی نام اشخاص در داستانهای مثنوی پرداخته شده است.