فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۴۱ تا ۱٬۲۶۰ مورد از کل ۵۱٬۲۸۱ مورد.
۱۲۴۱.

بررسی ویژگی های دبیری اسکندربیک منشی و تحلیل محتوایی کتاب تاریخ عالم آرای عباسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دبیری اسکندربیک منشی عالم آرای عباسی صفویه تحلیل محتوایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۵ تعداد دانلود : ۱۵۹
دبیری یکی از مهم ترین مشاغل دیوانی و درباری است که سابقه آن به دوران پیش از اسلام می رسد. آنچه ما را از میزان اهمیت این حرفه مطمئن می سازد، وجود کتاب های متعدد نگاشته شده در باب صفات، فضیلت ها و بایدها و نبایدهای دبیری است. پژوهش حاضر به دنبال این پرسش شکل گرفت که اسکندربیک منشی به عنوان یکی از معتبرترین دبیران دوره صفویه، تا چه میزان دارای ویژگی هایی است که بزرگان این حرفه درمورد دبیران برشمرده اند؟ از سویی دیگر یکی از میراث قابل توجه حکومت صفوی، منابع تاریخی ای است که به قلم دبیران رسمی و درباری تحریر شده است. یکی از نویسندگان این دست کتب اسکندربیگ منشی، دبیر مخصوص شاه عباس اول است که بسیاری از نامه های دوره صفوی و همچنین کتاب تاریخ عالم آرای عباسی به قلم او تحریر شده است. پرسش بعدی پژوهش حاضر این است که اسکندربیک به عنوان نمونه ای از دبیران دوران صفوی، در نگارش این اثر چه روشی برگزیده است و کتاب از نظر محتوایی دارای چه ویژگی هایی است؟ در این مقاله که براساس مطالعات کتابخانه ای انجام شده است، تلاش شده تا شرایط دبیری اسکندربیک با آنچه که بزرگان این حوزه به عنوان مهم ترین شرایط دبیری تعیین کرده اند، سنجیده شود؛ همچنین ویژگی های محتوایی تاریخ عالم آرای عباسی بررسی شود؛ زیرا این اثر به عنوان یکی از مفصل ترین و مشهورترین آثار دوره صفوی، می تواند نمونه قابل اعتنایی از سبک فکری و شیوه نوشتاری دبیران دورل صفوی باشد.
۱۲۴۲.

بازشناسی معنای بومی گرایی در ادبیات داستانی معاصر ایران (1285 -1400)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ادبیات داستانی بومی گرایی فرهنگ هویت استعمار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۸ تعداد دانلود : ۱۶۷
بومی گرایی اصطلاحی مدرن است که درپی روند استقلال و رهایی کشورهای استعمارزده شرقی از سلطه کشورهای استعمارگر غربی پدید آمد و هم زمان به حوزه های مختلفی ازجمله ادبیات داستانی راه یافت. با بررسی تعاریف متنوع این اصطلاح و شیوه کاربست آن ها در انواع پژوهش های ادبی، می توان دریافت که انتخاب هر یک از این تعاریف به سادگی می تواند روند پژوهش و نتایج آن را دچار تغییر یا انحراف کند. به دیگر سخن، نبود تعریفی دقیق و کاربردی از بومی گرایی را می توان مهم ترین چالش و کاستی پژوهش های مربوط به این حوزه دانست. به منظور دست یافتن به چنین تعریفی، این مقاله به روش توصیفی و تحلیلی، به واکاوی و ریشه یابی معنای بومی گرایی در ادبیات داستانی ایران از زمان مشروطه تا 1400 خورشیدی پرداخته است. بدین شیوه که در آغاز تحقیق، همه پیش فرض ها درباره بومی گرایی نادیده گرفته شد؛ سپس این اصطلاح از جنبه های اجتماعی، فکری و ادبی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که بومی گرایی با بومی نویسی و سایر مفاهیم مشابه از نظر معنا و کارکرد تفاوت دارد. همچنین در بازتعریف این اصطلاح، به عنوان مهم ترین دستاورد تحقیق، مشخص شد که بومی گرایی در ادبیات داستانی واکنشی دووجهی است که به طور هم زمان به مؤلفه های بومی و استعماری می پردازد.
۱۲۴۳.

هم سانی یا دگرسانی دو اهرم عشق در غزلیات مولانا و سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عاشق معشوق مولانا سعدی غزل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۱ تعداد دانلود : ۱۴۱
یافتن نقاط اشتراک و اختلاف بین عاشق و معشوق (دو اهرم عشق) در دیوان شاعران مختلف به شناخت بیشتر جهان بینی و معیارهای زیباشناسانه آن ها کمک می کند. در این مقاله با روش تحلیل مقایسه ای و با استفاده از ابزار کتابخانه ای، ویژگی های گوناگون عاشق و معشوق در پنجاه غزل از سعدی و پنجاه غزل از مولانا استخراج شده است. بر اساس آن، گونه های مختلف معاشیق دسته بندی و در آخر اشتراکات و اختلافات نگاه دو شاعر بررسی شده است. یافته ها در پی اثبات یا ردِ علمی برخی از فرضیه هایی است که پیشتر وجود داشته اند؛ فرضیاتی چون دست نیافتنی بودن معشوق سعدی، شخصی تر بودن عشق در غزلیات او، ثابت قدم تر بودن مولانا در استغراق اثبات شده است؛ همچنین این نکته که جمال، شرط اولیه عاشقی سعدی اما برای مولانا نتیجه عشق است و ویژگی های عاشق و معشوق در غزلیات متفاوت (عاشقانه/عارفانه) یک شاعر به هم شبیه تر هستند تا گونه مشابهش در غزل شاعر دیگر. این یافته ها که ریشه در آرای عرفانی مولانا و جمال شناسی سعدی دارد بر تفاوت بنیادی جهان بینی دو شاعر صحه می گذارد. از دیگر تفاوت ها می توان به اختلاف موضعشان در برابر هردو نوع عشق حقیقی و مجازی، چگونگی توصیف معشوق، میزان قدرت عاشق در موقعیت عاشقانه و احساسات او اشاره کرد.  
۱۲۴۴.

تصحیح و گزارش لغات، اصطلاحات و عباراتی از نزهت نامه علائی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نزهت نامه علائی نسخه های خطی تصحیح متن ضبط درست دانش های روزگار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۵ تعداد دانلود : ۱۵۲
نزهت نامه علائی از مهم ترین دایره المعارف های کهن تاریخ ادبیات فارسی است که به سبب سرشت خاص خویش، متنی چنددانشی به شمار می آید و مخاطب هنگام مطالعه آن با مطالب گوناگونی روبه رو می شود. این متن ترکیبی از دانش های حیوان شناسی، کانی شناسی، کشاورزی، نجوم، تاریخ، جغرافیا، اسطوره و حماسه، طلسم، فراست و نظایر آن است که با آیین ها و باورهای عامه درآمیخته و به عجایب نامه ها نزدیک شده است. با وجود اهمیت فوق العاده نزهت نامه علائی ، این متن تاکنون تنها یک بار به کوشش فرهنگ جهانپور تصحیح و بدون نگارشِ تعلیقات چاپ شده است. حاصل کار او با وجود استفاده از دست نویس های معتبر، کاستی های بسیار دارد. موضوع این پژوهش که به روش توصیفی تحلیلی انجام شده، تصحیح و گزارش لغات، اصطلاحات و عباراتی از نزهت نامه علائی است. مسئله اساسی پژوهش تصحیح بخش هایی از کتاب بر مبنای دست نویس های محل رجوع مصحح و تحلیل و شرح آنها با استفاده از متون مشابه و همسان است. نتایج تحقیق نشان می دهد با وجود دسترسی مصحح به نسخه های معتبر، به سبب نبودِ روش و معیار روشن در تصحیح متن و بی توجهی به دانش های گوناگون و پشتوانه فرهنگی متن، کاستی ها و اشتباهات بسیاری در متن نزهت نامه علائی پدید آمده است؛ با تأمل در دست نویس ها و رجوع به منابع همسان و مشابه و مقتضی می توان این اشتباهات را تصحیح کرد و توضیح داد.
۱۲۴۵.

تحلیل نشانه- معناشناسی حکایت سلطان محمود و غلام هندوی در دفتر ششم مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نشانه معناشناسی حکایت سلطان و غلام مثنوی دفتر ششم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۳ تعداد دانلود : ۱۶۱
نشانه معناشناسی در متون ادبی، ازجمله علوم جدیدی است که درک و شناخت بیشتری از متن، در اختیار خواننده می گذارد. در این پژوهش با بررسی گفتمان، از زاویه های تازه ای به متن نگریسته می شود که دریچه تازه ای از معانی را به روی خواننده می گشاید. در این مقاله براساس حکایت سلطان محمود و غلام هندو از دفتر ششم مثنوی مولانا، به بررسی نشانه معناشناسی حکایت یادشده و تحلیل معنایی داستان پرداخته می شود. در این پژوهش، نشانه ها نه به صورت منفرد، بلکه در تعامل با مجموعه ای از نشانه های دیگر بررسی می شود که به معناسازی در گفتمان می انجامد. همچنین ویژگی های کنِشی یا شوِّشی گفتمان در حکایت بررسی خواهد شد. نکته مهم این است که نشانه ها در فرایندی تعاملی به معناآفرینی و خلق بُعد هنری و زیبایی کلام می انجامند. در گفتمان مولانا، نشانه ها از ویژگی های سیال و پویا برخوردارند. ه دف اص لی ای ن مقاله، تحلیل و بررسی سیالیّت و طغیان نشانه ها در این حکایت است که چگونه سبب سیالیّت و تداوم معنا در گفتمان می شود. این پژوهش به پرسش های زیر پاسخ داده است: فرایند تحول و طغیان نشانه ها در گفتمان این حکایت مبتنی بر کدام شرایط گفتمانی رخ می دهد؟ چگونه تغییر شرایط گفتمانی به تولید معناهای سیّال می انجامد؟ با توجه به عرفانی بودن مثنوی معنوی ، کدام نظام گفتمانی نمود بیشتری دارد؟ در این پژوهش به بررسی این مسئله پرداخته می شود که مولانا چگونه با برهم زدن قواعد ثابت نشانه ها، شکل تعینی گفتمان را متحول می کند و سالک را به مرحله خطرپذیری سوق می دهد؛ نیز چگونه جریان معانی را از وضعیت یکنواخت و برنامه محور به وضعیتی سیّال و پرتلاطم تبدیل می کند.
۱۲۴۶.

تحلیل نشانه شناسی «مار» در شعر «من آن روز می گفتم ...» سیمین بهبهانی با تأکید بر نظریه مایکل ریفاتر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: نشانه شناسی ریفاتر سیمین بهبهانی مار ضحّاک زن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۴ تعداد دانلود : ۱۴۷
هر شعر فاخری یک ایده مسلّط دارد .شاعر این ایده مسلّط را در لابه لای ساختار شعر یا یک جمله و گاهی حتّی یک واژه در درون شعر پنهان می کند. بعد با هنرمندی برخی واژه ها را نشان دار می کند تا مخاطب از طریق آنها ایده مسلّط شعر را شناسایی کند. آیا سیمین بهبهانی در سرایشِ شعرِ «من آن روز ...» از این کارکردِ هنری بهره برده است؟ برای رسیدن به پاسخ به نظر می رسد؛ بهره مندی از نظریه نشانه شناسی مایکل ریفاتر بیش از هر نظریه دیگری مناسب تر باشد. مقاله حاضر بر مبنای نظریه نشانه شناسی این اندیشمند و با روش توصیفی- تحلیلی، شعر سیمین را بررسی کرده است. پس از بررسیِ عناصر غیر دستوریِ شعر مذکور، نتایجِ تحقیق بیانگر آن است که انباشتهایی با معنا بنِ «مار»، «ضحّاک» و «ترس» در شعرِ «من آن روز...» بسامد بالایی دارد. با بررسی منظومه های توصیفیِ شعر، خوشه های استعاری با هسته های «جامعه سنتی»، «خوی اهریمنی» و جامعه شبه مدرن» به دست آمد و به کمک همین خوشه های استعاری، هیپوگرامهای شعر نیز مشخص گردید که مهم ترین آنها عبارتند از: مار نماد خوی اهریمنی انسانهاست که در نظامهای مرد سالار بیشتر در وجودِ جنس مذکّر تجلّی می یابد. هم چنین مقایسه انباشتها، منظومه های توصیفی و هیپوگرامها با رویکرد بینامتنیّت، ماتریس ساختاری زیر را در ذهن نویسندگان این مقاله ایجاد کرد: خوی اهریمنیِ نظامِ مرد سالار در جوامع سنتی از طریق بازیهای فولکلوریک، ستم پذیری را به دخترانِ جامعه القا می کند. در جامعه شبه مدرن آموزشِ ستم پذیری با روشهای مدرن تری مانند نمایش، طناب بازی و ... ادامه می یابد.
۱۲۴۷.

تحلیل متن شناسانه ریاض المحبین: اثری اخلاقی-عرفانی در دوره قارجار(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: رضاقلی ابن محمدقلی نوری ریاض المحبین رضاقلی خان هدایت سبک شناسی متن دوره قاجار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۱ تعداد دانلود : ۱۲۰
این پژوهش با هدف تبیین جایگاه و اهمیت ریاض المحبّین در ادب فارسی، به تحلیل و بررسی محتوا و ساختار آن پرداخته است. ریاض المحبّین اثری است که بین سال های 1264 تا 1270 ق. در زمینه اخلاق و عرفان نگاشته شده است. این کتاب شامل حکایات داستانی و تاریخی درباره محبت و اقسام آن است که با چاشنی تمثیل ها، آیات، احادیث و سخنان بزرگان و مشایخ پرداخته شده است. در متن این کتاب همچنین اشعار بسیاری از مولانا، سعدی، حافظ و دیگر شاعران بزرگ زبان و ادب فارسی به کاررفته که نشان دهنده مطالعات ادبی مؤلف است. نویسنده ریاض المحبّین، رضاقلی بن محمدقلی نوری، شاعر نیز بوده و شعرهای بسیاری عمدتاً در قالب مثنوی از خود در این کتاب گنجانده، که هرچند از حیث مرتبه شعری متوسط است، برخی از آن ها مناسب حال بوده و ضمن حکایات، از زبان شخصیت های داستان ها بیان شده است. همچنین بخش دیگری از اشعار او، در پایان کتاب، مضمونی پرسوزوگداز از حماسه حسینی دارد که در زمره تأثربرانگیزترین اشعار عاشورایی قرار می گیرد و بیانگر احساسات و اعتقادات راسخ نویسنده ریاض المحبّین به خامس آل عبا و پیروان اوست. همچنین در این پژوهش، درباره شبهه انتساب ریاض المحبّین به رضاقلی خان هدایت سخن به میان آمده و با استناد به شواهد مندرج در متن کتاب، این ادعا رد شده است. در ادامه صحیح ترین نسخه قابل مراجعه از میان نسخ چاپی و خطی موجود از این اثر معرفی شده است. در این مقاله در ابتدا از طریق روش کتابخانه ای مطالب گردآوری شد. سپس اطلاعات به دست آمده طبقه بندی و با مطالعه موردی ریاض المحبّین ویژگی های سبکی آن از دیدگاه سبک شناسی تاریخی و از لحاظ ساختاری استخراج شد.
۱۲۴۸.

بازآفرینی شعر حافظ در شعر معاصر از منظر آشنایی زدایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آشنایی زدایی حافظ شعر معاصر فرمالیسم روسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۱ تعداد دانلود : ۱۱۰
آرمینه کاظمی سنگدهی* احمد گلی ** ناصر علیزاده خیاط*** چکیده آشنایی زدایی از مفاهیم کاربردی نقد ادبی فرمالیسم روسی است. بر مبنای این نظریه، کار شاعر یا هنرمند، آشنایی زدایی در کلام و شعر است. ازآنجایی که کثرت کاربرد، به عادی شدن مسائل زیبایی شناسی و بی تأثیرشدن لذت شاعرانه ی مخاطب منجر می شود؛ هنرمند وظیفه دارد با بهره گیری از شگردهای زبان شاعرانه، غبار عادت را از کلام و شعر بزداید و به درک عمیق تر مخاطب از اثر ادبی و هنری کمک کند. بی تردید در عرصه ی شعر و ادب، بدون بهره گیری از اشعار شاعران پیشین، آفرینش شعری نو امکان پذیر نیست. در بازآفرینی سروده های متقدمین، ارتباط اجزای ساختار، جنبه های ادبیت متن، وجه غالب و برجسته سازی موتیف های خاص متون کهن دستمایه ی شاعران قرار می گیرد تا با بیانی دیگر به مضمون آفرینی و ترکیب سازی واژگانی بپردازند. قرن هاست که فرهنگ و ادبیات سرزمین ما، تحت تأثیر غزلیات حافظ است. پیوند شعر معاصر با غزلیات حافظ در تمام انواع شعر، سنتی، نیمایی، سپید و گفتار دیده می شود. در این پژوهش با رویکرد ساختاری و به شیوه ی توصیفی- تحلیلی، آشنایی زدایی های شعر معاصر از غزلیات حافظ بررسی شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که شاعر معاصر در بسیاری موارد با بهره گیری از انواع هنجارگریزی، اشعار خواجه را به سبک و سیاق خویش تغییر می دهد و با توجه به اهداف شاعرانه ی خویش به آشنایی زدایی دست می زند و گاه به ساخت واژگانی تازه می پردازد و گاه به مضامین غزلیاتش از زاویه ای دیگر می نگرد تا ضمن برجسته سازی وجوه غالب اشعار حافظ، مخاطب را به شگفتی وادارد. * دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهید مدنی آذربایجان armineh.kazemi@gmail.com (نویسنده ی مسئول) ** استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهید مدنی آذربایجان ah.goli@yahoo.com *** استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهید مدنی آذربایجان nasser.alizadeh@gmail.com تاریخ دریافت مقاله: 15/6/ 1400 تاریخ پذیرش مقاله: 21/1/1401
۱۲۴۹.

تحلیل تأثیر شاهنامه بر نام گذاری های دوران غزنوی و سلجوقی به کمک نظریه تاریخ ذهنیت ها

کلید واژه ها: دوران غزنوی و سلجوقی نام گذاری تاریخ ذهنیت ها روح زمانه شاهنامه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۵ تعداد دانلود : ۷۴
تأثیر شاهنامه در ذهنیت ایرانی ابعاد مختلفی دارد که جنبه ای از آن، تأثیری است که بر نام گذاری های ایرانیان بر فرزندانشان نمود یافته است. ازآنجاکه در مطالعات شاهنامه از منظر تاریخ ذهنیت ها در شکل دهی روح زمانه های مختلف به شاهنامه توجه نشده است، بررسی و تحلیل نمودهای آن می تواند افقی جدید در مطالعات شاهنامه پیش روی ما بگشاید. در این پژوهش که به روش توصیفی تحلیلی انجام شده است، از دیدگاه تاریخ ذهنیت ها (ذهنیت عامه)، تأثیر شاهنامه بر نام گذاری های اعیان در دوران غزنوی و سلجوقی بررسی شده است تا نمودی از این تأثیر بر ذهنیت عامه و روح زمانه دوران غزنوی و سلجوقی آشکار شود. یافته ها نشان می دهد پس از مدتی که از زمان حضور این حاکمان در ایران می گذرد، نام هایی که برای فرزندان خود برمی گزینند، ایرانی شاهنامه ای می شود و این رویکرد حاصل تأثیر شاهنامه بر رفتار اعیان از مجرای پندارهای عامه و ذهنیت عامه است که روح زمانه ویژه ای منطبق با گرایش های ایرانی شاهنامه ای را در فضای اندیشگانی جامعه به وجود آورده بود.
۱۲۵۰.

نگاهی تازه به کاربرد تک واژ «که» در بندهای ساده از منظر دستور نقش گرای نظام مند

نویسنده:

کلید واژه ها: آغازگرنمای «که» سیاق غیررسمی دستور نقش گرای نظام مند فرانقش متنی فرانقش بینافردی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۴ تعداد دانلود : ۶۹
تکواژ «که» که در ساخت زبان فارسی انعطاف و تنوع معنایی و نحوی بسیاری دارد تاکنون ظاهراً در هیچ نوشته یا اثر پژوهشی از منظر یک نظریه جامع زبان شناسی بررسی نشده است. پژوهش حاضر کوشیده است، از میان نقش های چندگانه آن، کاربرد این تکواژ را در بندهای ساده زبان فارسی از دیدگاه دستور زبان شناسی نقش گرا بررسی کند. در این جستار، تکواژ از دیدگاه نقشی که در ساختار بند به مثابه پیام (فرانقش متنی) و نقشی که به مثابه تعامل و تبادل (فرانقش بینافردی) ایفا می کند، در نمونه بافت های زبانی با روش توصیفی تحلیلی موردبررسی قرارگرفته است. نویافته ها حاکی است که این تکواژ در واحد زبانی بند، نقش آغازگرنما را بر عهده دارد و آغازگر را از نظر معنایی فشرده سازی و آماده انتقال و پیشبرد جریان پیام می کند. همچنین از منظر فرانقش بینافردی، نگرش گوینده را نسبت به خود و مخاطب و نوع مناسباتی که بین آن ها شکل می گیرد، برجسته نمایی می کند. یافته های پژوهش می تواند توجه پژوهشگران را به کاربست بیشتر رویکردهای نوین دستوری، از جمله دستور نقش گرای نظام مند هلیدی، به ظرفیت های بکر و شگرف زبان فارسی جلب کند.
۱۲۵۱.

معرّفی تحفهالغیب محمودبن حسین مشهدی؛ رساله ای در تصوّف از اوایل قرن دهم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تحفهالغیب محمودبن حسین مشهدی عبیدالله تستری شیرازی بایزید دوم دربار عثمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۹ تعداد دانلود : ۸۱
دربار عثمانی در زمان سلطان محمّد فاتح و فرزندش، سلطان بایزید دوم، از مراکز حامی زبان و ادب فارسی بود؛ به گونه ای که برخی ایرانیان با شنیدن اخبار امنیت و حمایت پادشاهان آن دیار، راه مهاجرت اختیار کردند. یکی از این افراد، صوفیی با نام محمودبن حسین موسوی مشهدی بود که بر اثر فتنه ها و ظلم های حادث شده در خراسانِ اواخر قرن نهم، ناگزیر به سوی دربار عثمانی روانه شد. او در قیصریه، با شیخ سیدعبیدالله تستری شیرازی ملاقات و دو سال و نیم در خانقاه او اقامت کرد. پس از آن، بدان نیت که به دربار سلطان بایزید دوم راه یابد و بنا به توصیه سیدعبیدالله، رساله ای در تصوّف با نام « تحفهالغیب » نوشت. این رساله، یک مقدّمه و چهار باب دارد و در آن، ابیات فارسی و عربی درخور توجّهی از شاعران مشهور و ناشناخته آمده است. در این مقاله، به شناسایی محمودبن حسین مشهدی و شیخ او، سیدعبیدالله، می پردازیم. پس از آن، ضمن تعیین حدود زمانی تألیف تحفهالغیب ، تنها نسخه خطی شناخته شده آن (محفوظ در کتابخانه ایاصوفیا، استانبول) را معرّفی می کنیم. در بخش معرّفی رسم الخط اثر با یکی از ویژگی های درخور توجّه آن، یعنی نقطه گذاری، آشنا می شویم. ضمناً   موضوع این رساله و مشرب فکری نویسنده آن را از نظر می گذرانیم و در نهایت به سبک زبانی و وجه ادبی تحفهالغیب اشاره می کنیم.
۱۲۵۲.

تأثیر هژمونی فرهنگی بر بینامتنیت پسااستعماری در داستان های "الماس ها ابدی اند"، اثر ایان فلمینگ و "بریق الماس"، اثر نبیل فاروق با تکیه بر نظریه هومی بابا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هژمونی فرهنگی بینامتنیت پسااستعماری ژانر جاسوسی جایگشت الماس ها ابدی اند بریق الماس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۴ تعداد دانلود : ۲۳۴
بینامتنیت پسااستعماری نظریه نوین بینامتنی است که هدف آن تحلیل روابط بینامتنی متون کشورهای استعمارشده با متون غربی و میزان تأثیرپذیری از آن است. هسته مرکزی این مطالعات را هژمونی فرهنگی تشکیل می دهد. نظریه پردازان پسااستعماری معتقدند استعمارگران با القای فرهنگ غرب به عنوان فرهنگ برتر، کشورهای فرودست را رضایت مندانه به اطاعت از خود وامی دارند و متن ها به عنوان یک رسانه مهم نقش اساسی در این زمینه دارند. بریق الماس نبیل فاروق نمونه ای از داستان عربی در ژانر جاسوسی است که شواهد بیانگر برگرفتگی آن از یک داستان انگلیسی به نام الماس ها ابدی اند است. پژوهش حاضر تلاش نموده تا با روش توصیفی-تحلیلی و با تکیه بر نظریه پسااستعماری هومی بابا به چگونگی ایجاد رابطه توسط نویسنده آن به عنوان سوژه استعمارزده با متن غربی بپردازد. نتایج حاصل حاکی از آن است که اولاً در رابطه برگرفتگی این داستان تغییر و جایگشت جدی بر تقلید غلبه دارد؛ ثانیاً اقتباس این مؤلف شرقی از سبک جاسوسی غربی آگاهانه بوده و نه تنها منجر به تقلید کورکورانه نشده، بلکه عاملی گشته برای به رخ کشیدن توان او در تولید متون جدید همراه با حفظ فرهنگ عربی و دعوت دیگر فرهنگ ها به پیوند و احترام به انسانیت فارغ از رنگ و نژاد. 
۱۲۵۳.

پژوهشی نو درباره شمار بیت های شاهنامه (پاسخی دیگر به چرایی اختلاف میان رقم مشهور و کمیت واقعی شاهنامه)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تعداد بیت های شاهنامه تفاوت های کمی چاپ های مهم شاهنامه بیت های الحاقی شاهنامه دلالت معنایی عدد شصت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۹ تعداد دانلود : ۲۰۸
از دیرباز تا به امروز با استناد به روایاتی رایج و سه بیت منتسب به فردوسی، شاهنامه به داشتن شصت هزار یا قریب به شصت هزار بیت مشهور بوده است؛ حال آن که شمار ابیات در کهن ترین دستنویس ها و نیز متون چاپیِ معتبر از پنجاه هزار بیت درنمی گذرد. پژوهش حاضر در پی پاسخی تازه به این پرسش هاست که این رقم از کجا، کی و توسط چه کسانی رواج یافته، و نسخ خطی و چاپ های مشهور به تفکیکِ بخش های داستانی، هریک دارای چه تعدادی از ابیات هستند. این پژوهش شامل چهار بخش است: 1. بررسی و نقد ابیات منتسب به فردوسی درباره تعداد بیت های شاهنامه 2. بررسی گزارش های مختلف درباره شمار ابیات شاهنامه (اعم از مقدمه های پنج گانه شاهنامه، تذکره ها، منابع تاریخی، ادبی، جغرافیایی، رجالی و...، و دیدگاه های پژوهش گران معاصر) 3. بازشماری و به دست دادنِ تعداد دقیق بیت های شاهنامه به تفکیک بخش های داستانی، در چاپ های تُرنِر ماکان، ژول مول، بروخیم، دبیرسیاقی، مسکو، کزّازی، جیحونی، خالقی. 4. بحث درباره دلالت های معنایی عدد «شصت» و «شصت هزار». نگارندگان برآنند که عدد «شصت هزار» نه توسط فردوسی بلکه توسط شاهنامه دوستان، و دست کم از قرن ششم با افاده معنی «کثرت»، «کمال» و «تقریب» در توصیف تعداد ابیات شاهنامه به کاررفته و حکایاتی بر اساس آن برساخته شده است که در متونی همانند چهارمقاله بازتاب یافته است. متأثر از این متن و نظایر آن، این عدد در منابع بعدی نیز تکرار شده است. برپایه این گونه روایاتِ مشهور، دست کم از سده ششم ابیاتی درباره شمار شصت هزاریِ بیت های شاهنامه سروده و به شاهنامه الحاق شده و مبنای گمانه زنی های نویسندگان قدیم و پژوهش گران معاصر قرار گرفته است.
۱۲۵۴.

بررسی گفتمان وحدت در منظومه سفر بیداران صفارزاده با رویکرد تحلیل گفتان لاکلاو و وموفه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شعر آیینی صفارزاده سفر بیداران گفتمان وحدت امت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۴ تعداد دانلود : ۹۱
منظومه سفر بیداران از طاهره صفارزاده، در زمان اوج مبارزات انقلابی مردم در روزهای نزدیک به پیروزی انقلاب سروده شده است. در این برهه زمانی پرداختن به مفهوم وحدت، بیانگر نقش وحدت در پیروزی انقلاب است. در این جستار به شیوه توصیفی، تحلیلی و استنادی به مهم ترین شاخصه های گفتمان وحدت در منظومه یادشده پرداخته می شود؛ ازاین رو، شاعر می کوشد گفتمان وحدت را در شعر خویش مطرح کند. این گفتمان هم متأثر از هژمونی قدرت مردمی است که برای انقلاب قیام کرده اند و هم نشانگر تأثیر شعر بر این حرکت مبارزاتی به عنوان یک رسانه بسیار مؤثر. صفارزاده شاعری با نگرش و ایدئولوژی قرآنی و مذهبی است و مفهوم وحدت در این منظومه بیشتر از جنس وحدت ایدئولوژیک و اسلامی است نه از نوع ناسیونالیستی و ملی میهنی. وطن در شعر وی، مفهوم اسلامی دارد؛ درواقع شاعر به دنبال وحدتی در سطح امت اسلام است. صفارزاده با بهره گیری از اندیشه های قرآنی خویش به زیبایی سیر وحدت وجود و وحدت جهان اسلام را درهم تنیده است. وحدتی که هم در ساختار و بافت متنی شعر نمود دارد و هم در محتوا و درون مایه شعر جاری است. بسامد واژگانی که نشان از کثرت در عین وحدت هستند و کارکردهایی که از تلمیحات قرآنی و دینی برای تبیین وحدت استفاده شده، قابل توجه است.
۱۲۵۵.

بررسی تطبیقی وادی توحید از دیدگاه مولانا و عطار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عرفان وادی توحید مولانا عطار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۹ تعداد دانلود : ۱۵۰
هدف از این پژوهش بررسی تطبیقی وادی توحید از دیدگاه مولانا و عطار بوده است. در این پژوهش، نشان داده شده که مولانا جلال الدین بلخی چگونه در اثر ماندگار خویش، مثنوی معنوی، با طی کردن وادی توحید با سالکان راه طریقت همراه و همگام است. از طرفی چون مثنوی یک اثر تعلیمی تمثیلی است به صورت مختصر به بررسی پاره ای از داستان ها و تمثیلاتی می پردازیم که مولانا در آن به یکی از هفت وادی اشاره کرده است. البته تعداد مقامات در منطق الطیر عطار به طور آشکار هفت وادی ذکر شده است که عبارتند از: طلب، عشق، معرفت، استغنا، توحید، حیرت و فقر و فنا. در میان شاعران عرفانی، عطار است که مرز مقامات را به خوبی مشخص کرده و کتاب «منطق الطیر» خویش را بر پایه همین هفت مقام بنا نهاده و نظمی مشخص و منطقی در سیر بیان اندیشه های عرفانی خویش داشته و توحید را در منطق الطیر بسیار نمایان بیان نموده است. در نتیجه مولانا در مثنوی بر تعداد مقامات مقید نبوده است و تفکیکی میان آنها قائل نیست. او نیز  به نظم و ترتیب آن ها نظر نداشته است و یکی از مهم ترین مقامات را هر دو شاعر توحید می دانند.
۱۲۵۶.

تقابل سازی با کلان نماد «باز» در مثنوی و غزلیات شمس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مثنوی غزلیات شمس تقابل کلان نماد باز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۰ تعداد دانلود : ۱۴۶
تقابل های دوگانه از ساختار ذهن و زبان انسان سرچشمه می گیرد و سپس در نظام های نشانه ای دیگر به کار می رود؛ ازین رو در متون ادبی، تقابل ها یکی از اساسی ترین نشانه ها و الگوهای تحلیل هستند که بستر درک مفاهیم ذهنی را فراهم می کنند. در این نوشتار تقابل های خُرد مثنوی و غزلیات شمس، با انتخاب نمونه «تقابل سازی با کلان نماد باز» استخراج، تحلیل و مقایسه شده است. تقابل هایی که با کلان نماد «باز» در مثنوی ساخته شده اند، اغلب در یک رابطه طبیعی و منطقی با مضامین تقریباً مشترک قرار دارند؛ و باز در بیشتر موارد نماد روح الهی و اولیاء است و در این معانی مولانا عالم روحانی را مقابل عالم جسمانی قرار می دهد. اما در غزلیات، حیواناتِ مقابلِ باز متفاوت هستند. نیز، هنجارشکنی و رابطه غیرطبیعی در روابط تقابلی، هم از لحاظ بسامد، هم از حیث تنوع، شاخص تر است و به تبع آن، تصویرهای تقابلی طبیعی و غیرطبیعی بیشتر و متنوع تر است. هنجارگریزی ها بیشتر به رفعِ تقابل و وحدت قطب های مقابل یا جابه جایی قطب های مثبت و منفی با روش های مختلف اشاره دارد. نمونه هایی از تقابل و هنجارشکنی آن در هر دومتن با لفظ و مضمون مشابه و مشترک وجود دارد و در برخی موارد هم تقابل ها فقط در یکی از دو متن مورد مطالعه پردازش شده اند.
۱۲۵۷.

تأثیرپذیری متون نقّالیِ شاهنامه از عناصر صوفیانه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: نقالی ادبیات صوفیانه دراویش عجم خاکساریه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۱ تعداد دانلود : ۱۵۸
سنّت نقّالی به معنای خاص آن احتمالاً چند صد سال پیش از حکومت صفویه در ایران وجود داشته است، ولی دوره رواج واقعیِ نقّالی به عهد صفوی بازمی گردد. نقّالی به انواع گوناگونی چون پرده خوانی، حمزه خوانی، شمایل خوانی، صورت خوانی، قوّالی و روضه خوانی تقسیم می شده است، اما  مهم ترین و جذاب ترین نوعِ نقّالی را شاید بتوان نقّالی شاهنامه و داستان های حماسی دانست. اگرچه ریشه قصه های اینگونه نقّالی (نقالی شاهنامه و قصه های پهلوانی) برآمده از سنّت ها و روایت های پهلوانیِ کهن پارسی است، ویژگی اصلی و بارزِ آن ها تأثیر پذیری از باورها، اعتقادات و ارزش هایِ نقّالان و مخاطبانِ اینگونه از نَقل هاست. از جمله این باورها و اعتقادات، آموزه های صوفیانه و درویشی است که به علت رواج صوفی گری در عصر صفوی و قاجار (دوره رواییِ نقّالی)، و مهم تر از آن، نَقلِ اینگونه داستان ها توسط دراویشِ فرقه عجم و خاکساریه در روایات/ متونِ نقّالی شاهنامه وارد شده اند. با بررسی روایاتِ مکتوبِ نقّالی می توان به روشنی اثرپذیری آن ها را از سنّت ها و عناصر صوفیانه مشاهده کرد؛ سنّت ها و عناصری مانند پوشیدن جامه درویشی، توبه، زهد، ریاضت و چلّه نشینی، مرگ اختیاری، و انواعِ کرامات توسط برخی پهلوانان و شاهانِ حماسی.
۱۲۵۸.

رده بندی فرمالیستی داستان های ضدجنگ در ادبیات کودک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: صلح ادبیات ضدجنگ کتاب تصویری داستان کودک فرمالیسم عنصر غالب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۵ تعداد دانلود : ۱۴۵
ادبیات ضدّجنگ زیرمجموعه ای از ادبیات صلح است. صلح به دو صورت سلبی و ایجابی بازنمایی می شود. صلح ایجابی، بر پایه مفهوم جهان وطن گراییِ اخلاقی تعریف می شود و صلح سلبی، در تضاد با مفهوم جنگ. بر همین اساس، داستان های جهان وطن گرا، آرمان شهر را بازنمایی می کنند و داستان های ضدّجنگ، ویران شهر را. داده های این پژوهش کتاب های تصویری ضدّجنگ گروه سنی «ب» و «ج» است. مقاله پیش ِرو با روش تحلیلی توصیفی و براساس رهیافتی صورت گرا، در پی پاسخ به چگونگی تمهیدات مشترک (الگوهای صوری مشترک) در داستان های ضدّجنگ کودک است. نتیجه پژوهش نشان می دهد، بسته به این که عنصر غالبِ داستان مبتنی بر کدام بخش از فرایند سه گانه «آغاز، میان و پایان جنگ» باشد، داستان های ضدّجنگ به سه دسته تقسیم می شوند: آغاز محور، میان محور، پایان محور. هر یک از این سه دسته براساس تمهیداتی که به کار می گیرند، به زیرمجموعه هایی دیگر تقسیم می شوند. استقبال از ژانر نوظهور ادبیات ضدّجنگ و خلأ پژوهش های داخلی و خارجیِ بسنده درباره ادبیات صلح کودک، ضرورت پژوهش را مسجل می نماید. مقاله حاضر برای نخستین بار ادبیات جنگ ستیز کودک را با رهیافتی صورتگرا رده بندی می کند و در این زمینه نگارنده تاکنون، چه در پژوهش های داخلی و چه خارجی، دسته بندی مشابهی را رؤیت نکرده است.
۱۲۵۹.

بررسی و تحلیل زیبایی شناسی هنجارگریزی و ترک ادب شرعی در تلمیحات دیوان خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تلمیح دیوان خاقانی هنجارگریزی ترک ادب شرعی زیبایی شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۸ تعداد دانلود : ۱۶۸
تلمیح نشان دهنده پشتوانه فرهنگی شاعر و روشی برای ارائه تصویر شاعرانه و تفسیر معانی است. هرچند از این صنعت بدیعی در سنت شعر فارسی با عنوان «سرقت ادبی» و امثال آن نام برده شده است، لیکن در نگاه ناقدان عصر حاضر به عنوان ابزاری بینامتنی تلقی می شود. تلمیح ارجاع مخاطب به بیرون از متن اصلی و بازگشت دوباره است به متن؛ هراندازه این فرآیند پیچیده و نیازمند مطالعه باشد، تفسیر متن و تولید معنا نیز دشوار خواهد بود. در پژوهش حاضر که با روش توصیفی و تحلیلی انجام شده است، بخش مهمی از تلمیحات خاقانی که نوعی هنجارگریزی و ترک ادب شرعی در آن ها وجود دارد، بررسی و تحلیل شده است. نتایج نشان می دهد که خاقانی در همه انواع تلمیحات از جمله اسطوره ها، قصص پیامبران، باورهای عامیانه و تلمیحات مذهبی و دینی (اسلامی و مسیحی و ...) دخل و تصرفی هنرمندانه ایجاد کرده است تا جایی که تلمیحات او مطابق با واقعیات تاریخی و اسطوره ای نبوده است. این تلمیحات به صورت کاملاً آگاهانه بوده و دلیل ب ی اطلاعی شاعر نیست. تنها یک یا چند مورد معدود از تلمیحات نادر در اشعار او وجود دارد که احتمالاً به دلیل تخلیط حوادث در ذهن خاقانی بوده است. موضوع دیگری که در تلمیحات خاقانی بررسی شده است «ترک ادب شرعی» است. خاقانی به دلیل اغراق در توصیفات مربوط به ممدوحان آ ن ها را گاه در جایگاه خداوندی می بیند و بارگاه آن ها را در مقابل کعبه قرار می دهد. در مواردی نیز جایگاه آن ها را همسان و هم تراز ائمه و پیامبران معرفی می کند.
۱۲۶۰.

بررسی زن ستیزی و زن ستایی در دیدگاه جامی (با تکیه بر لیلی و مجنون و سلامان و ابسال)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زن ستیزی زن ستایی جامی لیلی و مجنون سلامان و ابسال

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۲۳ تعداد دانلود : ۲۴۰
از گذشته تاکنون جایگاه و سیمای زن در ادبیات فارسی یکسان نبوده است و در ادوار تاریخی مختلف، جلوه ای از زن ستایی و زن ستیزی در آثار ادبی دیده می شود. جامی به عنوان یکی از شعرای دوره تیموریان در اشعار خود جلوه های متفاوتی از زن را مطرح نموده است. در این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی دیدگاه  متناقض نمای جامی درباره  سیمای زن در دو مثنوی لیلی و مجنون و سلامان و ابسال پرداخته می شود. هدف از این جستار، واکاوی زن ستایی (لیلی و مجنون) و زن ستیزی (سلامان و ابسال) در اشعار جامی است. بررسی سیمای زن در این دو مثنوی بیانگر دو دیدگاه متضاد در آثار جامی است چنان که در لیلی و مجنون تصویری مثبت از ویژگی های زن چون تجلی روح الهی، خردمندی، وفاداری، پاکدامنی و ... ارائه نموده و در سلامان و ابسال، زن را موجودی فریبکار، ناقص عقل، وسیله کامجویی مردان، بی و فا، کافر نعمت، بدخو و نادان معرفی کرده است. هر چند گاهی در لیلی و مجنون نیز به ندرت شاهد زن ستیزی از زبان بدگویان برضد لیلی هستیم؛ این امر می تواند هم به شرایط سیاسی، اجتماعی و فرهنگی دوره جامی و هم به دیدگاه شخصی او در ارتباط با زن ستیزی و زن ستایی از ارائه داستان و نمادسازی باشد. 

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان