فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۶۶۱ تا ۳٬۶۸۰ مورد از کل ۵۱٬۷۰۲ مورد.
منبع:
شفای دل سال چهارم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۷
1 - 17
حوزه های تخصصی:
هم زمان با انقلاب مشروطه ایران و تحوّلات سیاسی و اجتماعیِ ملازم با آن، مجلّات و روزنامه ها به عنوان مهم ترین رسانه های ارتباطی بین مردم و روشن فکران شناخته شد. طنز روزنامه ای گسترش چشم گیری یافت؛ به طوری که ژورنالیست های طنزپرداز در این دوره برای ارتباط هرچه بیشتر با مردم کوچه و بازار، مسائل و معضلات روز را دست مایه کار قرار داده و به انتقاد از اوضاع و احوال سیاسی و اجتماعی پرداختند. یکی از مشهورترین نشریات مشروطه، روزنامه نسیم شمال است که سروده ها و نوشته های طنزآمیز سیّداشرف الدّین گیلانی در آن منتشر می شد. نسیم شمال به دلیل طنز ویژه اش از اقبال عمومی بی نظیری برخوردار شد. در این مقاله شگردهای طنزآفرین ادبی در اشعار و حکایات سیّد اشرف تحلیل و بررسی شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد از بین ساز و کارهای ایجاد طنز در آثار وی، چند مورد اهمیّت و بسامد بیشتری دارد: 1) به کارگیری نوع ادبی فابل یا همانندسازی با حیوانات که نوعی الگوی روایی- نمادین است. 2) استفاده از نادان نمایی که به واسطه آن هر چیزی به ضدّ خود بدل می شود. 3) بازی با معانی سمبل ها که معطوف به زمینه های اعتقاد دینی و باورهای خرافی است. 4) کاربرد تمثیل برای ارائه پیام های جدّی از پسِ عناصر تمثیلیِ روایت های ساختگی. 5) بهره جویی عامدانه از تناقضات درون متنی که فضای سروده یا نوشته را آکنده از تعریض های سیاسی و اجتماعی می کند. همچنین مهمل نویسی در مقام نوعی استراتژی نوشتار طنزآمیز از طریق ارائه مطالب بی ربط انجام می شود.
نقد و بررسی کتاب یکصد منظومه عاشقانه فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد ادبی سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۴
189-228
حوزه های تخصصی:
یکصد منظومه عاشقانه فارسی نوشته حسن ذوالفقاری، یکی از جامع ترین و مقبول ترین کتاب ها در حوزه داستان های عاشقانه فارسی است که پس از گذشت حدود هفت سال از اولین چاپ خود، اکنون به چاپ سوم رسیده است. هدف مقاله حاضر نقد و بررسی این کتاب است. برای این منظور، ضمن معرفی مختصری از کتاب، در سه بخشِ نقد ساختاری، نقد محتوایی و نقد منابع، با ذکر شواهد و مستندات، به بررسی اشکالات و نواقص آن پرداخته شده است. عدم انطباق کامل عنوان با محتوای کتاب، اشکال در تبویب کتاب، نداشتن رویه واحد در انتخاب عناوین مداخل، مدخل قراردادن بعضی از نظیره ها و منظومه هایی که اطلاعات کافی از آن ها موجود نیست، پایبند نبودن به ساختار پیش بینی شده برای هر مدخل، اشکالات نگارشی و ضعف تألیف در بعضی مواضع (اشکالات ساختاری)، قرار دادن منظومه های عاشقانه ذیل نوع غنایی و نمایشی، اشکال در ریخت شناسی داستان های عاشقانه، بعضی اظهارنظرهای نادقیق و نیازمند تأمل، گزارش ناقص/ اشتباه بعضی داستان ها، بعضی داده های نادرست (اشکالات محتوایی)، ندیدن بعضی از منابع و بعضی آشفتگی ها در فهرست منابع و ناهماهنگی آن با ارجاعات، ایرادهایی است که برطرف شدن آن ها در ویراست دوم، اعتبار و مقبولیت کتاب را افزون تر خواهد کرد.
نمود شخصیت پردازی در ترجمه برای دوبله فارسی
منبع:
شفای دل سال چهارم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۸
232 - 241
حوزه های تخصصی:
اهمیت شخصیت در خلق داستان به اندازه ای است که ارسطو، فیلسوف یونانی، آن را دومین رُکن از ارکان داستان می داند. شخصیت های داستان عموماً به دو شیوه پردازش می شوند: شیوه مستقیم و شیوه غیرمستقیم. در شخصیت پردازی مستقیم، نویسنده گاه در نقش دانای کُل و گاه از زبان شخصیت های داستان به معرفی شخصیت ها می پردازد. در شخصیت پردازی غیرمستقیم، کلام، ظاهر، محیط، افکار و رفتار شخصیت ها، خواننده را به شناخت آن ها قادر می سازد. شخصیت پردازی کلامی، از عناصر شخصیت پردازی غیرمستقیم است. هدف از نگارش مقاله حاضر، بررسی تطبیقی شخصیت پردازی کلامی در فیلم «بانوی زیبای من» (My Fair Lady) و دوبله آن به زبان فارسی است. «بانوی زیبای من» در سال 1964 بر اساس نمایش نامه «پیگمالیون» (Pygmalion)، اثر جرج برناردشاو به کارگردانی جرج کیوکر ساخته و به زبان های گوناگون، ازجمله فارسی دوبله شد. مدیریت دوبله «بانوی زیبای من» به زبان فارسی را علی کسمایی بر عهده داشت و بسیاری آن را یکی از شاهکارهای تاریخ دوبله در ایران می دانند. ازآنجاکه کلام شخصیت ها، نقش محوری در آثار مزبور دارد، بررسی تطبیقی «بانوی زیبای من» و دوبله آن، منجر به شناسایی عناصر شخصیت پردازی کلامی و شیوه های بازآفرینی آن در دوبله می شود.
مرگ اندیشی و نوزایی در قصه های ایرانی انجوی شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مرگ و مرگ اندیشی از بن مایه های برجسته در قصه های عامیانه است و اندیشه نوزایی برخاسته از مرگ اندیشی از باورهای جمعی و اسطوره ای کهن است. مرگ و نوزایی، صورت های متعددی در قصه ها دارند و در تعدادی از نمونه ها بیانی نمادین دارند. شناخت این صورت ها و نمادها، درک عمیق تری از مرگ اندیشیِ عامه نمایان می سازد. نگارندگان برای دست یابی به اَشکال مرگ اندیشی و نوزایی در مجموعه چهار جلدی قصه های ایرانی انجوی شیرازی از شیوه توصیفی- تحلیلی بهره برده و صورت های مرگ، نوزایی و نمادهای مرگ اندیشی و نوزایی را شناسایی، استخراج و تحلیل کرده اند. یافته های پژوهش نشان می دهند مرگ دو نمود طبیعی و غیرطبیعی در قصه ها دارند و صورت های غیرطبیعی مرگ، که پربسامدترین گونه مرگ در قصه هاست، عبارتند از: اقدام موفق، اقدام ناموفق و مرگ با پایان باز، رویگردانی از کشتن، خودکشی، مرگ بر اثر حوادث، دیدار با مردگان و شایعه مرگ. ظهور و بروز نمادهای مرگ در شکل های اقدام موفق، اقدام ناموفق و نتیجه نامشخص در کشتن و مرگ بر اثر حوادث است. صورت های نوزایی در قصه ها شامل ولادت مجدد، انتقال نفس، استحاله، تناسخ و رستاخیز است، نمادهای آن هم در تمامی شکل های نوزایی بسامد دارند و در پاره ای از نمونه ها با نمادهای مرگ مشترکند.
فردوسی و هویّت ملّی ایرانیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب فارسی سال ۷۴ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۴۳
187 - 201
حوزه های تخصصی:
در میان آثار فاخر فارسی، درون مایه هیچ اثری به اندازه شاهنامه فردوسی با موضوع «ملیّت ایرانی» و «هویّت ملّی ایرانیان» گره نخورده است. عناصر و نمادهای ملّی نظیر «سرزمین» با مرزهای مشخّص جغرافیایی (خواه اساطیری یا واقعی)، آداب و رسوم و سنن، تاریخ، زبان ملّی مشترک و بالاخره جایگاه مردم و دین و دولت، جای جای در این اثر سترگ و بی همتا تظاهر یافته است و به همین لحاظ شاهنامه را به حق «سند هویّت ملّی ایرانیان» دانسته اند. اما اینکه دوام و بقای «ملیّت ایرانی» تا چه اندازه مدیون حکیم طوس و شاهنامه او است، پرسشی است که گرچه در وهله نخست پاسخ بدان دشوار می نماید، لیکن به نظر می رسد با مرور اجمالی تکوین پدیده هایی که به شکل گیری «ملیّت ایرانی» در جهان باستان و به تبع آن تدوین و تنظیم افسانه ها و روایت هایی انجامید که به طریق تاریخ روایی در باب تکوین ملیّت و مظاهر مختلف فرهنگی ایرانیان بازگو شده اند، بتوان پاسخی مناسب برای آن ارائه کرد.
بررسی جلوه های فرهنگ عامه ایرانی در سفرنامه های هینریش بروگش آلمانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
فرهنگ عامه مجموعه آیین ها و مراسم، اسطوره ها، افسانه ها، داستان ها، مَثَل ها، ترانه ها، لالایی ها، چیستان ها، بازی ها و سرگرمی ها، باورها و خرافه ها و... یک قوم است. سفرنامه ها از جمله نوشته هایی است که اطلاعات وسیع و ارزشمندی از اوضاع و احوال سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و... مردم سرزمین های گوناگون در آن ها یافت می شود. بنابراین واکاوی این گونه نوشته ها در شناخت جلوه های فرهنگ عامه یک سرزمین بسیار مؤثر است. در این پژوهش که با روشی توصیفی- تحلیلی و بهره گیری از منابع کتابخانه ای صورت می گیرد، دو سفرنامه «سفری به دربار سلطان صاحبقران» و «در سرزمین آفتاب»، نوشته هینریش بروگش آلمانی، که در زمان ناصرالدین شاه دو بار به ایران سفر کرده ، با هدف بازخوانی جلوه های فرهنگ عامه ایرانی عصر قاجار، بررسی شده است. دستاورد پژوهش نشان می دهد که بخش قابل توجهی از این سفرنامه ها به شرح و توصیف مؤلفه های فرهنگ عامه ایرانی اختصاص دارد. وصف صورت و سیرت ایرانیان، زیورآلات و آرایش، شکار، جشن ها و شادمانی ها، آیین سوگواری محرم، آیین ازدواج و عروسی، آیین مرگ، آداب و عادات غذاخوردن، آداب مهمانی و مهمان نوازی، زبان و ادبیات عامه، بناها و مکان های عامیانه، هنرهای عامیانه و صنایع دستی و باورها و خرافات مهم ترین عناصر فرهنگ عامه ایرانی است که بروگش در سفرنامه های خود با نگاهی تیزبین و فراگیر پیرامون آن ها سخن گفته است. در بخش هایی از سفرنگاره های بروگش، ذهنیت و نگاه «غربی» به «شرقی» که «دیگری» را با «خود» مقایسه می کند و «خود» را برتر می شمارد، به چشم می خورد. هر چند که قضاوت های منصفانه نیز در آن ها کم نیست و می تواند وجه تمایز این سفرنامه ها با بسیاری از سفرنامه های اروپایی باشد.
تحلیل سفرهمای به چین در منظومه همای و همایون خواجوی کرمانی بر اساس نظریه کهن الگوی «سفرقهرمان» جوزف کمبل(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هنر و ادبیّات در اسطوره شناسی کمبل جایگاه ویژه ای دارند و از مهم ترین پیکره های مطالعاتی محسوب می شوند. تک اسطوره از روش های اسطوره شناختی در حیطه ادبیّات و هنر است هم در ساحت خلق هم در ساحت درک. منتقدان برای درک آثاری که از این راه خلق شده اند به تک اسطوره روی می آورند. کمبل بیش از هر هنر دیگر با ادبیات درگیر بوده است. کهن الگوی سفر قهرمان کمبل بر سه خط کلّی روایتی جدایی، تشرّف و بازگشت همراه با هفده زیر مجموعه تبیین شده است که در پایان زمینه ساز تکامل روحی- روانی قهرمان است. این پژوهش به صورت تحلیلی – تطبیقی و در جامعه آماری منظومه همای وهمایون صورت پذیرفته است و به تحلیل سفر همای به چین بر اساس نظریه «سفرقهرمان» جوزف کمبل پرداخته است و برایند پژوهش این است که سفر همای تا حدّ زیادی مطابق بر سفر قهرمان کمبل بوده است و قهرمان در پایان سفر به تکامل روحی- روانی و خودشناسی و کسب هویّت رسیده است.
بررسی تطبیقی برخی مؤلفه های پست مدرن در آثار بورخس و گلشیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال سیزدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۴
67 - 96
حوزه های تخصصی:
با ورود ایران به قرن بیستم و گسترش ترجمه آثارادبی از دیگرکشورها، نویسندگان ایرانی هرچه بیشتر با نویسندگان و فنون نویسندگی معاصرجهان آشناگشتند، از آنان تأثیرپذیرفتند و برخی از شیوه های آنان را در آثارخویش به کارگرفتند و بعضاً بومی ساختند. ازاین رو ضرورت مطالعهتطبیقی ادبیات درایران نیز، پدیدآمد. همچنین از دیگرمظاهرعصرجدیدگذر از گفتمان مدرنیسم به پست مدرنیسم بوده است. نویسنده آرژانتینی بورخس ازپیشگامان این دورهگذار است که برنسلی از نویسندگان درسراسرجهان تأثیرگذاشته است. در ایران نیز بورخس ازطریق اعضای انجمن ادبی جنگ اصفهان معرفی شد. یکی ازاعضای آن نویسنده معاصرایرانی هوشنگ گلشیری بود که مقاله ای هم درباره بورخس منتشرکرد.یکی از زمینه های پژوهش در ادبیات تطبیقی تاثیر ادبیات ملت ها بریکدیگر است مقاله حاضر درچارچوب بایسته های ادبیات تطبیقی، با بررسی برخی مؤلفه های پست مدرن، درصددپاسخ به این پرسش است که گلشیری تا چه میزان متأثر از بورخس بوده است و این تأثیرپذیری درچه مواردی مشهوداست؟ در این راستا داستان های «شب شک» و «شازده احتجاب» از گلشیری و «مضمون خائن و قهرمان» و «کتابخانه بابِل» از بورخس مورد بررسی قرار گرفت و مؤلفه های پست مدرنِ «عدم-قطعیت»،«اقتباس» و «وجودشناسی» در داستان های هر دو نویسنده یافت شد.آنچه می توان گفت این است که گلشیری در اوان فعالیت حرفه ای خویش با بورخس آشناگشته، از آن تأثیر پذیرفته و بحث درباره آثار بورخس در حلقه ادبی پیرامونش به طورجدی مطرح بوده است.
بررسی و تحلیل تمثیلی شخصیت های رمان سووشون از سیمین دانشور (با رویکرد به شخصیت زری، یوسف، سر جنت زینگر و مک ماهون)
حوزه های تخصصی:
تمثیل به عنوان یکی از مهم ترین ابزارهای ادبی برای بیان مفاهیم مختلف غنایی، تعلیمی، حماسی، عرفانی و ... مورد استفاده قرار می گیرد. این میزان از انعطاف پذیری، موجب تداوم نقش آفرینی تمثیل در حوزه ادبیات شده است، به طوری که در گستره ادبیات داستانی فارسی معاصر نیز شاهد کاربست آن هستیم. در این بین، رمان سووشون از سیمین دانشور دارای لایه های رمزی و تمثیلی است که بر پیچیدگی ها و تنوع معنایی آن افزوده است. در این تحقیق با استناد به منابع کتابخانه ای و روش توصیفی- تحلیلی سعی شده است اغراض اولیه و ثانویه سیمین دانشور در رمان سووشون بررسی و کاویده شود تا به این پرسش پاسخ داده شود که شخصیت های زری، یوسف، سر جنت زینگر و مک ماهون، تمثیلی از چه افرادی هستند و برای تبیین چه مفاهیمی خلق شده اند؟ نتایج تحقیق نشان می دهد که در این رمان، شخصیت زری تمثیلی از مؤلف (سیمین دانشور) و جنس زن است. شخصیت یوسف، تمثیلی از امام حسین (ع) ، سیاوش و قشر روشنفکر به ویژه جلال آل احمد است. همچنین، شخصیت سر جنت زینگر و مک ماهون تمثیلی از استعمار هستند. در این رمان، استفاده از اسطوره های ایرانی و سامی برای پرورش تمثیل ها برجسته بوده است.
بررسی و تحلیل من های فردی و اجتماعی در شعر فروغ فرخزاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انسان در هر جایگاه معرفتی که قرار گیرد هم خویشتن خویش را متمایز از دیگر عناصر هستی می داند و هم پیوسته در کنشی متقابل با پدیده های زیستی و جامعه شناختی به سر می برد. یکی از مباحث مهم در دانش جامعه شناسی بررسی ظرفیت وجودی انسان ها و شیوه برخورد آنان با مباحث پیرامون و شرایط اجتماعیِ خانواده، سرزمین و جهان است که از این دو پدیده اغلب تحت عنوان «من»ِ اجتماعی و «من»ِ فردی یاد می شود. بررسی اشعار فروغ فرخزاد که قسمت عمده ای از آن برخاسته از ضمیر ناخودآگاه انسانی و در پیوند با رمانتیسم و در نهایت سمبولیسم سیاسی- اجتماعی است، می تواند نمودهای گوناگون «منِ» فردی و اجتماعیِ فروغ را به عنوان زنی ایرانی در دوره ای از تاریخ اجتماعی ایران، که دوره گذار محسوب می شود تبیین کند. بررسی حاضر بیانگر آن است که علاوه بر وجود منِ تغزلی در همه دوره های شعری و زندگی فروغ البته با سیر نزولی، وجود تقابل و ناسازواری منِ فردی و اجتماعی و در نهایت غلبه من اجتماعی ِکمال گرا و تحوّل طلب و بیان نارضایتی ازآنچه که در جامعه انسانی می گذرد از نمودهای برجسته شعر فروغ خصوصا در نیمه دوم زندگی شعری فروغ محسوب می شود. فردگرایی و سپس اجتماعی شدن و «از نو اجتماعی شدنی» از سویی گویای تحول اجتماعی و تاثیری است که بر ایفای نقش اجتماعی فروغ گذارده است و از سویی دیگر شعر او را تصویرگر جامعه سرد و رو به اضمحلال قرار داده است.
تجسم آمال: عطار و بازآفرینی آرزوها از طریق حلاج و شیخ صنعان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۴۸)
221 - 246
حوزه های تخصصی:
در هر هنر روایی و به طورکلی در هر روایتی، اگر نه کلِ شخصیتِ راوی، دست کم بخش عمده ای از شخص و شخصیت او بازگویی می شود؛ چه در آثاری که خود مستقیم می آفریند و چه در آثاری که به بازآفرینی شخصیت ها و حادثه ها می پردازد. عطار هم به عنوان یک راوی بزرگ که مهم ترین آفریننده ی آثار ماندگار ادبی در میراث روایی عرفانی ماست، از این قاعده برکنار نیست. هدف این مقاله آن است که به صورتی مستدل و مستند و با تکیه بر آثار اصلی عطار، اثبات کند که هدف اولیه و عمده ی عطار از آفرینشِ شیخ صنعان در منطق الطیر و حلاج در تذکر ه الاولیاء و منطق الطیر و دیگر آثار، بازتولید آمال و ا هداف و به ویژه «منِ برتر و نهادِ خویش»، از طریق خلق و بسط آن دو شخصیت است که یکی چهره ای کاملاً تاریخی و عینی دارد و دیگری در مرز میان افسانه و واقعیت جا گرفته است. در واقع، عطار از طریق این دو، تمامی خواسته ها و آرزوها و آمالی که در ذهن و روان داشته، اما به دلیل وضعیت خاص سیاسی و اجتماعی و فرهنگی، موفق به تحقق بخشی بدان ها نشده است، به صورتی بسیار جذاب و گیرا باز می آفریند و در متن این قصه ها و از طریق آن ها، به تماشای منِ تحقق یافته ی خود می نشیند.
بررسی علت رویین تنی در شاهنامه و مهابهارت بر اساس الگوهای آیینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال سیزدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۵
95 - 120
حوزه های تخصصی:
رویین تنی یکی از مباحث تکرار شونده در حماسه های جهان است که در شاهنامه و مهابهارت نیز نمود یافته است. اما درباه علت رویین تنی روایت های متعددی در سرتاسر جهان دیده می شود؛ رویین تنی با آب، رویین تنی با خون اژدها، رویین تنی به کمک خدایان و… که همگی قدمت بسیار دارند و با اساطیر کهن پیوند خورده اند و یافتن نشانه های روایت کهن تر در آنها سخت می نماید. در سوی دیگر نیز آیین های شمنی، آیین های بسیار کهنی هستند که در واقع تکرار اسطوره های بسیار کهن بوده اند. بنابراین می توانند در یافتن اشکال کهن اسطوره راهنمای بسیار مفیدی باشند. در این تحقیق سعی شده است علل رویین تنی در روایت های شاهنامه و مهابهارت، بر اساس آیین های شمنی تحلیل شده و اصیل ترین روایت در باب رویین تنی به دست آید. بر اساس این تحقیق رویین تنی به واسطه بلعیده شدن توسط اژدها که در اسطوره روایت ّهای ایرانی نمود یافته، اصالتی بسیار کهن تر دارد؛ اما قدیم ترین روایت احتمالاً روایت رویین تنی ارجونه است که با تغییراتی در مهابهارت نمود یافته است.
تحلیل اسطوره کاوی عشق در فرهنگ گیلان (مطالعه موردی: روایت رعنا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۳
277 - 303
حوزه های تخصصی:
عشق، بیانگر عمیق ترین نوع ارتباط بین انسان هاست و همواره می تواند صورت های متفاوتی به خود بگیرد. بر این اساس، تمامی انسان ها در رابطه عاشقانه از یک الگوی واحد عاطفی پیروی نمی کنند؛ گاه ممکن است دست به خشونت و یا مجازات دیگری بزنند. اسطوره رعنا در منطقه گیلان، پیدایش گونه ای عشق و دلدادگی و سرنوشت نافرجام در نظام ارباب رعیتی حاکم بر جامعه است. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیل محتوا، و با رویکرد اسطوره کاوی و بررسی روایت، درصدد توضیح عناصر تأثیرگذار بازنگری اسطوره عاشقانه رعنا است؛ همچنین هدف از این پژوهش، بررسی ابعاد گوناگون روایت اسطوره ای و شرایط گفتمانی، پیرامتنی و فرامتنی آن است. برای شناخت بهتر رمزگان های موجود در روایت ، اسطوره کاوی می کوشد با تأکید بر روان کاوی و جامعه کاوی علاوه بر مطالعه متن ، به مطالعه فرهنگ و گفتمان های حاکم بر اثر نیز بپردازد. نتایج پژوهش بیان می کند که، روابط انسانی، به ویژه عاطفی می تواند بیانگر وضعیت تکاملی یک جامعه باشد و اگر جامعه ای بخواهد هویت زیبایی شناسی بومی خود را حراست نماید، راهی جز شناخت گذشته خویش و توجه به اسطوره های بومی خود ندارد؛ زیرا، اسطوره ها الگوهای رفتاری و کرداری افراد جامعه تلقی می شوند و در بیشتر موارد، تأثیرگذاری آن ها به صورت ناخودآگاه انجام می گیرد.
کتابشناسی لالایی های ایرانی
منبع:
نقد، تحلیل و زیبایی شناسی متون سال چهارم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱۲
87 - 108
حوزه های تخصصی:
در این مقاله کوشش بر این است که کتابشناسی لالایی های ایرانی ارائه شود. کتابشناسی حاضر شامل 347 کتاب، مقاله و پایان نامه در این موضوع است. در دسترس بودن چنین فهرستی می تواند در سازمان دهی، تدوین و تحلیل لالایی های ایرانی از منظرهای گوناگون چون زبانشناسی، ادبیات، جامعه شناسی، روانشناسی و حوزه های تربیتی یاری رسان باشد. در این مقاله کوشش بر این است که کتابشناسی لالایی های ایرانی ارائه شود. کتابشناسی حاضر شامل 347 کتاب، مقاله و پایان نامه در این موضوع است. در دسترس بودن چنین فهرستی می تواند در سازمان دهی، تدوین و تحلیل لالایی های ایرانی از منظرهای گوناگون چون زبانشناسی، ادبیات، جامعه شناسی، روانشناسی و حوزه های تربیتی یاری رسان باشد. در این مقاله کوشش بر این است که کتابشناسی لالایی های ایرانی ارائه شود. کتابشناسی حاضر شامل 347 کتاب، مقاله و پایان نامه در این موضوع است. در دسترس بودن چنین فهرستی می تواند در سازمان دهی، تدوین و تحلیل لالایی های ایرانی از منظرهای گوناگون چون زبانشناسی، ادبیات، جامعه شناسی، روانشناسی و حوزه های تربیتی یاری رسان باشد. در این مقاله کوشش بر این است که کتابشناسی لالایی های ایرانی ارائه شود. کتابشناسی حاضر شامل 347 کتاب، مقاله و پایان نامه در این موضوع است. در دسترس بودن چنین فهرستی می تواند در سازمان دهی، تدوین و تحلیل لالایی های ایرانی از منظرهای گوناگون چون زبانشناسی، ادبیات، جامعه شناسی، روانشناسی و حوزه های تربیتی یاری رسان باشد. در این مقاله کوشش بر این است که کتابشناسی لالایی های ایرانی ارائه شود. کتابشناسی حاضر شامل
بررسی خودشیفتگی و فرافکنی در حکایت نخچیران و شیر مثنوی معنوی
حوزه های تخصصی:
واژه نارسیسم در معنی خودشیفتگی را اولین بار فروید به کار برد. البتّه دیگران، قبل از فروید، آن را در معنی خودپرستی و تحقیر کننده، برای توصیف نگرش روانی در روان شناسی بالینی مطرح کرده اند. این اختلال شخصیت در بسیاری از موارد منجر به فرافکنی می شود. فرافکنی یکی از مکانیسم های روان شناسی است که از طریق آن می توان به ضمیر و درون انسان ها پی برد و شناخت نسبی از شخصیت آن ها به دست آورد. مولانا جلال الدین محمد بلخی در آثار خود به ویژه در مثنوی معنوی به جنبه روان شناختی رفتار انسان توجّه کرده است. در این مقاله برآنیم، خودشیفتگی و فرافکنی را به عنوان یکی از مفاهیم نوین روانشناسی، در حکایت نخچیران و شیر مثنوی معنوی، با رویکردی توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای، مورد بررسی و تحلیل قرار دهیم. یافته ها نشان می دهد که مولانا، شخصیت خودشیفته را، مشکل کلّی بشریت می داند و می خواهد به شیوه ای راهکاری برای آن بیابد. سراسر مثنوی مبارزه با خودشیفتگی و غرور است. در حکایت، شیر با خویشتن خود دیدار می کند و به حقیقت خود می رسد. درواقع، خرگوش شیر را نکشت، خشم و خود شیفتگی شیر و عدم توکّل او به خداوند، موجب غفلت و در نهایت هلاکش شد. مساله دیدار در زبان مولانا، گاه با تعابیر و نشانه هایی همچون: آب، چشمه، جویبار، چهره، عکس خود را در آب دیدن و ... بیان می شود که افسانه نارسیس را در عالم اسطوره تداعی می کند.
خوانشی انتقادی از کتاب نقش و نقش گرایی در بلاغت عربی
حوزه های تخصصی:
تحلیل انتقادی کتاب های مختلف در صورت انطباق با اصول علمی، فعالیتی مطلوب و ارزشمند محسوب می شود. در پرتو اندیشه انتقادی و با تکیه بر اصول و مبانی علمی، رشد و بالندگی در عرصه های مختلف حاصل خواهد شد. بر این اساس، تحلیل انتقادی کتاب نقش و نقش گرایی در بلاغت عربی اثر علیرضا محمدرضایی و مهران غلامعلی زاده، از طریق قرائت تنگاتنگ و تطبیق با نظریه یاکوبسن و با هدف ارائه نقدی صحیح و سودمند در پرتو منابع نقدی و زبانی، به منزله مسئله اصلی این پژوهش انتخاب شده است. علی رغم تألیف کتاب از پایان نامه، این اثر از امتیازات پایان نامه بودن و استادان و داوران آن بهره چندانی نبرده است. یافته های پژوهش نشان می دهد مطالب کتاب، تجلیاتی از نظریه ارتباط زبانی یاکوبسن در قرآن و اندکی شعر و نثر است که خود یاکوبسن غایب بزرگِ شکل و محتوای کتاب است. با وجود اینکه مؤلفان درپی ارائه شکلی نو در پژوهش های زبانی و بلاغی عربی بوده اندt در عمل و در تطبیق نمونه ها با نظریه، تبیین و تعریف کارکردهای مختلف با استفاده از منابع معتبر، به شکل ابتدایی و سطحی عمل کرده و به توفیق چندانی دست نیافته اند.
بازشناسی مؤلفه های دگردیسی در ترجمه ابن عربشاه از مرزبان نامه با تکیه بر الگوی وینه و داربلنه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ترجمه، بازسازی و بازآفرینی یک متن در زبانی دیگر است که مستلزم تسلط کامل مترجم به عناصر و دلالت های درون و برون زبانی متن مبدأ و نیز دلالت ها و نشانه های متنی و غیرمتنی زبان مقصد است و به معادل یابی و انتقال واحد ها و صورت های زبانی محدود نمی شود. ارتباط تنگاتنگ میان زبان فارسی و عربی باعث دادوستدهای پرشماری بین این دو زبان شده که از جمله آن ها ترجمه کتاب «مرزبان نامه» سعدالدین وراوینی توسط ابن عربشاه در سده نهم است. ابن عربشاه در ترجمه خود، رویکردی اقتباسی و آزاد اتخاذ کرده و کوشیده با ایجاد دگردیسی و بازآفرینی متن اصلی بر ترجمه خود، لباس تألیف بپوشاند. پژوهش پیش رو با تکیه بر الگوی وینه و داربلنه و با هدف ارزیابی و کیفیت سنجی ترجمه ابن عربشاه و تبیین میزان بهره گیری او از مؤلفه های ترجمه اقتباسی سامان یافته است. با توجه به گستردگی حجم کتاب، باب پنجم آن به عنوان پیکره پژوهش مورد بررسی قرار گرفت. برآیند پژوهش نشان داد که «فاکهه الخلفاء» ترجمه ای اقتباسی از مرزبان نامه است و مترجم با کاربست معادل های همسو با زبان مقصد، جایگزین کردن عبارات ساده به جای ساختارهای پیچیده، افزایش و کاهش معنای واژگان، زبان ترجمه را عادی و طبیعی کرده است. در تطبیق ترجمه ابن عربشاه با الگوی وینه و داربلنه نیز مشخص شد که مترجم از رهگذر ترجمه غیرمستقیم و با بهره گیری از تکنیک های جابه جایی، تغییر بیان، معادل یابی و اقتباس، دگرگفتی دیگر از اثر گرانسنگ «مرزبان نامه» ارائه داده است. مؤلفه جابه جایی پربسامدترین مؤلفه است و دو مقوله اطناب و افزوده سازی بیشتر در سطح عبارت و جمله به کار رفته و اطناب گویی باعث شده در مجموع حجم فاکهه الخلفاء نسبت به مرزبان نامه افزایش یابد. مؤلفه تغییر بیان پس از جابه جایی، پرکاربردترین مؤلفه است.
واکاوی دیدگاه های نقدی یوسف حسین بکّار درباره ترجمه های عربی رباعیات خیام براساس نظریّه گرایش های ریخت شکنانه «آنتوان برمن»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یوسف حسین بکّار (1942- تاکنون) نویسنده، محقق و منتقد ادبی از جمله پژوهشگرانی است که به واسطه آگاهی از شیوه و فنون ترجمه، اقدام به نقد و بررسی ترجمه های عربی رباعیات خیام کرده است. در این راستا، پژوهش حاضر بر آن بوده است تا دیدگاه های نقدی وی پیرامون این ترجمه ها را براساس 7 مؤلّفه (عقلایی سازی، شفاف سازی، اطناب کلام، غنایی زدایی کیفی، غنایی زدایی کمی، تخریب اصطلاحات و تخریب سیستم زبانی) از دیدگاه ریخت شکنانه آنتوان برمن (1991-1942م) نظریه پرداز مبدأ گرای فرانسوی به شیوه توصیفی- تحلیلی مورد بررسی قرار دهد. در این جستار، آرای نقدی بکّار در کتاب الترجمات العربیّه لرباعیات الخیام، مطالعه و سپس از میان دیدگاه های نقدی وی آنچه قابلیت انطباق و همسویی بیشتر را با مؤلفه های نظریه آنتوان برمن داشته، گزینش شد و تحت عنوان مربوط به خود مورد بحث و بررسی قرار گرفت. یافته ها نشان داد که بکّار در نقد و بررسی های خود با بهره گیری از رویکرد زبان شناختی اغلب دیدگاه هایی ذوقی و به دور از استدلال و برهان ارائه داده است. اتخاذ رویکرد زبان شناختی از سوی بکّار دلیل مطابقت روش نقدی وی با مؤلّفه های نظریه آنتوان برمن در این مقاله بود؛ با این تفاوت که رویکرد زبان شناختی در روش بکّار، فاقد کاربست مباحث نظری بود و او دیدگاه های خود را در قالب و چارچوب نظری با ساختاری علمی، منسجم و استوار ارائه نداده است.
انس و هیبت و وجوه تعلیمی آن دو در حدیقه سنایی و مثنوی معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«هیبت و انس» از مفاهیم زوجی است که جزو احوال عرفانی به حساب می آیند و در مرتبه ای بالاتر از «خوف و رجا» و «قبض و بسط» قرار دارند؛ از آن جا که این احوال در لحظات حیات عارف، نوسان دارند و او تجربه هر دو حال را دارد. عارفان هم در مورد هیبت و هم درباره انس، اقوالی دارند و سالکان را گاهی دارای حال هیبت و گاهی دارای حال انس می دانند؛ اما بر اساس مکتب فکری خود یکی از این دو حال را بر دیگری ترجیح داده، در آثار عرفانی و تعلیمی شان، دیدگاه ویژه خود را به مخاطب عرضه می کنند. در این پژوهش ضمن تأکید بر مسائل بنیادینی چون «انس»، «هیبت»؛ به عنوان زمینه اصلی بحث با بهره گیری از روش تحلیلی- توصیفی، به جنبه تعلیمی آن دو، در حدیقه سنایی و مثنوی معنوی، پرداخته شده و آن گاه این نتیجه حاصل گردیده که هرچند آثار عرفانی تجلی حالات درونی سرایندگان آن است، اما گاه جنبه تعلیمی، بر بیان حالات درونی پیشی می گیرد و آفریننده اثر، متناسب با احوال خود به سمت یکی از این احوال گرایش پیدا می کند و بر صفات قهری یا لطفی خداوند تأکید بیشتری می کند؛ چنانکه سنایی از عارفان مکتب زهد، بیشتر بر هیبت خداوند تأکید و مخاطبان را از هیبت خداوند بر حذر می دارد؛ ولی مولوی به عنوان عارف مکتب عاشقانه، بیشتر به انس با خداوند و صفات جمالی او تأکید دارد. بیان تشابه و تفاوت مکتب فکری و گرایش های عرفانی این دو عارف و شرح و تفسیر آنان از دو حال هیبت و انس، از اهداف اصلی این مقاله است.
بررسی بینامتنی فردوس المرشدیه با متون دینی و عرفانی (با تکیه بر رساله قشیریه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۵
39 - 65
حوزه های تخصصی:
لازمه درک آثار ادبی آگاهی از پیش متن ها و آثار پیش از آن است. بر این اساس، کشف و دریافت سرچشمه های متون ادبی یکی از روش های فهم بهتر آن ها به شمار می آید. در این پژوهش با هدف بررسی میزان تأثیرپذیری فردوس المرشدیه از متون دینی و عرفانی، با روش توصیفی- تطبیقی به بررسی بینامتنی آن براساس نظریه ژرار ژنت پرداخته شده است. با مطالعه بیش متنیتی احوال و کرامات شیخ ابواسحاق کازرونی (352-426 ﻫ.ق) در فردوس المرشدیه ، اسطوره سازی از قهرمان برمبنای دیرینه الگوها و نظیره سازی از شیوه زندگی و معجزات و داستان های پیامبران به وسیله مریدان او برای نشان دادن علوّ مقام و عظمت پیرشان مشهود است. بررسی بینامتنی فردوس المرشدیه با دیگر متون عرفانی در سطح مضامین و اصطلاحات عرفانی، آیات و احادیث، حکایت ها و نقل قول های عارفان، گواه وجود بینامتنیت صریح در مضامین آن با رساله قشیریه است. بنابراین رساله قشیریه از منابع مطالعاتی شیخ ابواسحاق کازرونی و مریدان او بوده است و شیخ ابواسحاق برخی از مضامین عرفانی، حکایت ها و اقوال و دیدگاه عارفان دیگر را از قشیری وام گرفته که این رابطه بینامتنی صریح در سطح عبارات و واژگان در بیشتر موارد به صورت نقل قول بدون ارجاع در متن است.