فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۴۸۱ تا ۲٬۵۰۰ مورد از کل ۵۱٬۴۳۴ مورد.
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال هجدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۹
136 - 109
حوزه های تخصصی:
در اکثر قریب به اتفاق منابع پس از اسلام، روایت غلبه ضحاک بر جمشید این گونه آمده است که پس از افول اقتدار سلطنت جمشید و گریختن فرّه از او و پیشروی و کشورگشایی ضحاک، در نهایت جمشید حکومت و تخت پادشاهی را رها می کند و می گریزد. مدت زمانی او در نقاط مختلف جهان سرگردان و فراری بود و ضحاک همه جا در پی او. در پایان ضحاک، جمشید را می یابد، و وی را با ارّه به دو نیم می کند. حال سوال اینجاست: چرا ضحاک جمشید را با این شیوه منحصر به فرد می کشد؟ آیا ضحاک نمی توانست مانند بسیاری از شاهان یا پهلوانان تاریخ اساطیری ایران، دشمن خود را سر ببرد؟ چرا ضحاک او را به دار نیاویخت؟ یا حتی می شد بدون بیان نحوه کشته شدن، تنها به ذکر این مطلب بسنده کرد که ضحاک پس از یافتن جمشید، او را کشت. پس بی گمان رازی و نمادی در پس این نحوه خاص کشتن جمشید؛ یعنی ارّه کردن او بوده است. این تحقیق بر آن است تا با روش توصیفی تحلیلی و با توجه به تأثیر اسطوره های اقوام بومی ایران که قطعا تحت تأثیر اسطوره های دولت شهرهای میان رودان بوده است، مطابقت اسطوره های ضحاک و مردوک را بیان کند؛ با توجه به شباهت این دو روایت، این نظریه را مطرح می سازد که ارّه کردن جمشید توسط ضحاک، متأثر از دوپاره کردن تیامت توسط مردوک است.
شاهنامه بینافرهنگی: بررسی نسخه مصوّر شاهنامه بزرگ ایلخانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب حماسی سال چهاردهم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۴
325 - 353
حوزه های تخصصی:
شاهنامه بزرگ ایلخانی یکی از شاهکارهای عصر مغول و مکتب تبریز است. این نسخه مصوّر به خوبی روایت شاهان ایلخانی و ارتباطات فرهنگی و هنری آن روزگار را با زبان تصویر بیان می کند. این شاهکار ایلخانی از دست حوادث روزگار مصون نمانده و به خاطر طمع صاحبانش شیرازه آن گسسته شده است، اما همان اوراق برجای مانده به خوبی اوج هنر ایلخانی را به نمایش می گذارد. این پژوهش نگاره های این نسخه را از منظر شاخصه های تصویری بررسی می کند و نشان می دهد که چگونه هنر ایران و شرق دور در این نسخه با هم گره خورده است. این پیوند در نمایش چهره های چینی – مغولی و شیوه تصویرگری طبیعت (درخت، کوه و ابر) مشهود است. علاوه بر این شاخصه های تصویری دیگر این نسخه نظیر نمادپردازی فرهمندی شاهان، شیوه تصویرگری صحنه های نبرد و سوگ نگاری نیز بررسی می شود. در برخی موارد نیز نگاره های این نسخه با نسخه جامع التواریخ که هر دو در یک دوره و یک سبک به تصویر درآمده اند قیاس می شود. حاصل بررسی نشان می دهد که در نگاره های شاهنامه بزرگ ایلخانی اسلوب هنری فرهنگ های مختلف با هم درآمیخته است: از سویی تأثیرپذیری از نقاشی چینی در چهره پردازی و منظره سازی به چشم می خورد، از سوی دیگر فرهنگ مغولی بر نگاره ها غلبه دارد، علاوه بر این بن مایه نگاره ها در تصاویر ایران باستان ریشه دارد، حتّی این تأثیرپذیری تا فرهنگ های دوردست نظیر هنر بیزانس هم پیش رفته است. از این رو می توان این نسخه را شاهنامه ای بینافرهنگی دانست که چندین سنّت فرهنگی (مغول، چین، ایران باستان، بیزانس) را در یک نسخه واحد تلفیق کرده است.
اوج و فرود داستان وارگی در شعر ژاله اصفهانی و سیمین بهبهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۵۲)
59 - 88
حوزه های تخصصی:
اوج و فرود داستان وارگی در شعر ژاله اصفهانی و سیمین بهبهانی
مریم سادات دستغیب *
لیلا پژوهنده * *
چکیده
در ایران منظومه سرایی و شعر روایی از روزگار پیش از اسلام سابقه دارد. با توجه به میزان اثرگذاری زنان در عرصه ی شعر معاصر و حرکت شعر معاصر به سمت ساختار داستانی در قالب های مختلف، این پژوهش کاربرد عناصر داستانی را در شعر ژاله اصفهانی و سیمین بهبهانی به شیوه ی توصیفی – تحلیلی بررسی کرده و چگونگی کاربرد این عناصر و نسبت روایت با شاعرانگی را در شعر آنان نشان داده و پس از آن، شباهت ها و تفاوت های داستان پردازی را در آثار شاعران به شیوه ی تطبیقی و تحلیل آمار، موردبررسی قرار داده است. تحلیل آماری شواهد شعری، جدول ها و نمودارهای عناصر داستانی و یافته های پژوهش نشان می دهد با وجود داشتن شباهت، اما تفاوت های بنیادی در کاربرد عناصر داستانی دیده می شود. در اشعار ژاله، گاه روایت داستان به ساختار شعر آسیب رسانده و جنبه ی داستانی بر ویژگی شعری پیشی گرفته و از تخیل و شاعرانگی شعر کاسته است، در مقابل روایت های سیمین به شیوه ای نو و خلاقانه سروده شده اند. می توان گفت سیمین بهبهانی روایت را به حد شعر اوج و ژاله اصفهانی در مواردی شعر را به حد روایت تنزل داده است.
واژه های کلیدی: داستان وارگی، ژاله اصفهانی، سیمین بهبهانی، شعر روایی، عناصر داستانی.
* دانشجوی کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه قم maryamdastgeib@gmail.com
** دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه قم leila.pazhoohandeh@gmail.com (نویسنده ی مسئول)
تاریخ دریافت مقاله: 17/7/1400 تاریخ پذیرش مقاله: 12/11/1400
بررسی جایگاه ایزد وای (باد) در اوستا و مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وای، نام ایزدی بزرگ و مقتدر در ایران باستان است که مظهر باد بوده، یکی از یشت های اوستا به او اختصاص دارد. از یشت ها و سایر متون زرتشتی چنین برمی آید که این ایزد گاه جایگاهی حتی بالاتر از اهورامزدا دارد و بازتاب درخشانی در آیین های باستانی دارد. وای به دلیل قدرت و نفوذ خود، همچون دیگر ایزدان پیش از زرتشت، به راحتی در مزدیسنا حل نشد و نابسامانی هایی را در این آیین پدید آورد؛ از سوی دیگر نظر به اهمیت و جایگاه پدیده «باد» در آثار برخی عرفا همچون سنایی، عطار و مولانا بر آن شدیم به بررسی مناسبات باد در مثنوی و اوستا و مقایسه جایگاه باد در دو نگرش اساطیری و عرفانی بپردازیم. پرسش این پژوهش، که با روش توصیفی- تحلیلی نوشته شده، این است که آیا ایزد باد، با آن مایه اهمیت و عظمت، بروز و ظهوری در عقاید عرفانی پس از اسلام یافته است یا خیر و آیا می توان نشانه ای یافت مبنی بر اینکه فهم عرفانی مولانا از مقوله باد، متأثر از اندیشه های ایران باستان است؟ ظاهراً اهمیت تماثیل باد نزد مولانا بیشتر به قرآن و نگرش های اسلامی بازمی گردد؛ اما نتیجه ای که در پایان به دست می آید مؤید نوعی اثرپذیری غیرمستقیم و منبعث از ناخودآگاه جمعی ایرانی درخصوص این ایزد فراموش شده است.
تحلیل شخصیّت «کلو» در رمان «سووشون» بر اساس نظریّه کارن هورنای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی شخصیّت کلو در داستان سووشون مسئله اصلی این مقاله است که به سبب دوری از خانواده روستایی و محیط دلخواهش دچار اضطراب و پرخاشگری شده و در برابر یوسف و خانواده اش، مکانیسم های دفاعی روانی را به کار می برد که منطبق با نظریّه کارن هورنای است. هدف از این تحقیق، آن است که تاثیر دوران کودکی و محیط رشد و تعلیم و تربیت را در شکل گیری شخصیّت آینده کودک نشان دهد. کودکی که به خاطر احساس ناامنی و نبودِ محبّت واقعی احساس درماندگی کند، راهی جز انتخاب مخالفت و ستیز ندارد. روش مقاله برای رسیدن به اهداف و نتایج مشخص به شیوه توصیفی- تحلیلی بوده و استفاده از روش کتابخانه ای و گردآوری مطالب را در پیش گرفته است. نتایج تحقیق نشان می دهد که وقتی کودک در دوران رشد از امنیّت روانی بی بهره باشد، دچار اضطراب های فراوانی می گردد که زمینه روان رنجوری را فراهم آورده و باعث استحاله شخصیّتی نیز می گردد؛ و سرانجام یک از تیپ های شخصیّتی مورد نظرِ کارن هورنای در او آشکار می شود.
تحلیل جریان شناسانه مقاله های علمی مرتبط با نقد کهن الگویی در ژانر حماسه (از دهه بیست تا پایان دهه نود شمسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد ادبی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۱ شماره ۵۷
236-181
حوزه های تخصصی:
نقد کهن الگویی از رویکردهایی است که در چند دهه اخیر در نگارش مقالات علمی گسترش چشمگیری یافته است. این نقد در مطالعات ادبی کاربرد بسیار دارد و به نوعی با ادبیات درهم تنیده است. در این مقاله که برگرفته از طرحی پژوهشی است، با نگاهی جریان شناسانه به نقد کهن الگویی در ایران به شکل جریانی مطرح در نقد ادبی به بازشناسی و تحلیل آن در مقالات دانشگاهی مرتبط با ژانر حماسی پرداخته و گفتمان حاکم بر این نقد، مؤلفه های تکرارشونده و سیر تطور این مؤلفه ها در مقالات تحلیل شده است. جامعه آماری شامل پیشینه ای از مقالات و کتاب هایی درحوزه شاهنامه پژوهی است که از ابتدای قرن به تحریر درآمده و نیز مقالات علمی پژوهشی ای که از دهه هفتاد به بعد، با رویکرد نقد کهن الگویی، متون مربوط به ژانر حماسه را واکاوی کرده اند. در این پژوهش، افراد شاخص و اثرگذار در معرفی رویکرد نقد کهن الگویی، گفتمان های حاکم بر آن و سیر تطور تاریخی و موضوعی رویکرد مذکور در ژانر حماسه با روش توصیفی تحلیلی بررسی شده است. از حدود دهه چهل شمسی، مطالعات میان رشته ای با رویکرد نقد کهن الگویی مورد توجه قرار گرفت. در دهه شصت و هفتاد، غالب نویسندگان، به ویژه نویسندگانی که امروز در این عرصه شناخته شده اند، راهی تازه در مطالعات نقد کهن الگویی گشودند. از مشخصات بارز مقالات این دوره، غلبه تحلیل های محتوایی، خوانش های تطبیقی و کشف معناست. در دهه هشتاد و نود، حجم انبوهی از مقالات دانشگاهی تولید شد که گرچه در ساختار نظام مندتر است، آسیب های فراوانی نیز در نگارش و تحلیل های آن ها وجود دارد که به تفصیل در متن مقاله به آن پرداخته شده است.
مکان یابی نام های جغرافیایی در منطقه کهگیلویه و بویراحمد با تأکید بر اسطوره سفر کی خسرو به کوه دنا، براساس منابع تاریخی و پژوهش های باستان شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اسطوره ها در نگاهداشت فرهنگ و آداب و رسوم کهن ایران زمین جایگاه خاصی دارند. یکی از مهم ترین اسطوره های رایج در میان ساکنان بومی شهرستان های بویراحمد و دنا، اسطوره سفر کی خسرو، پادشاه کیانی ایران زمین به کوه دنا واقع در نزدیکی شهر سی سخت است . پژوهش حاضر براساس شیوه تاریخی تحلیلی و تطبیقی است که براساس مطالعات کتابخانه ای و مستندات و باستان شناسی انجام شده است. با توجه به اینکه اسطوره سفر کی خسرو نه تنها در افواه و اذهان مردم منطقه بویراحمد و دنا، بلکه در مناطق جغرافیایی و اسامی اماکن آن به وضوح می توان آن را دید و شنید و ازجمله اسطوره هایی به شمار می آید که نه تنها قرابت ماهوی آن را در اسطوره های سایر ملل می توان یافت بلکه در کتب تاریخی به ویژه شاهنامه فردوسی می توان آن را مطالعه کرد؛ به همین سبب پرداختن به مطالعه اسطوره ذکرشده ضروری به نظر می رسد. بنابراین مکان یابی نام های جغرافیایی اسطوره کی خسرو با اهداف و پاسخ به پرسش های اصلی پیش رو انجام پذیرفت: مهم ترین منابع مکتوب موثقی که به اسطوره سفر کی خسرو به کوه دنا اشاره کرده اند کدام اند؟ تا چه حد می توانیم درمورد اسطوره سفر کی خسرو به کوه دنا، به مدارک باستان شناختی استناد کنیم؟ علاوه بر شاهنامه فردوسی، در منابع دست اول تاریخی که در قرون سوم و چهارم هجری توسط مورخان اسلامی نوشته شده اند ازجمله ابن اثیر، حمدالله مستوفی، حمزه اصفهانی و گردیزی به اسطوره کی خسرو از منظر واقعه تاریخی اشاره شده است. از مهم ترین مدارک و شواهد باستان شناختی مرتبط با اسطوره کی خسرو، تل خسرو در نزدیکی یاسوج است که هانیس گاوبه، باستان شناس اتریشی آنجا را کاوش کرده است.
بازنمایی ارزش های خانوادگی و روابط جنسیتی در ضرب المثل های بلوچی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ضرب المثل ها نشان گر فرهنگ قومی هر جامعه هستند و با تأمل بر آن ها می توان به تصویری عمیق و روشن تر از آن جامعه رسید. مُراد پژوهش حاضر نیز در همین راستا، گردآوری و تفسیر مجموعه ای از ضرب المثل های بلوچی بوده که بیشتر ناظر به ارزش ها، باورها و اعتقادات مردم بلوچ در زمینه خانواده و به طور خاص روابط جنسیتی بوده اند. به این منظور، از دو روش مطالعات کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. همچنین برای تحلیل بهتر مواد پژوهش، از یک رویکرد تفسیری بهره بُرده ایم. در این راستا، خوانش مثل های بلوچی در ارتباط با موضوع موردبحث، به احصای هفت مقوله محوری منجر شده است: 1) حاکمیت و استمرار نظام پدرتبار و مردسالار؛ 2) خویشاوندی قوم مدارانه و استمرار ساختارهای عشیره ای؛ 3) تقدیس و ارج گذاری نقش والدین در تربیت و جامعه پذیری فرزندان؛ 4) مهمان نوازی و پُررنگ بودن ارتباطات اجتماعی مسئولانه؛ 5) احترام و بزرگداشت کهن سالان و سالمندان؛ 6) تأکید بر اهمیت جایگاه و مقام مادری؛ 7) نگاه به زن در سایه سار مرد. درمجموع نیز یافته های پژوهش نشان می دهد که در میان عامه بلوچ ها به دلیل عدم رواجِ زبان نوشتاری بلوچی، ادبیات عامه و به خصوص ضرب المثل ها نقش پررنگی در جامعه پذیری، تربیت نسل ها، انتقال بین نسلی، هویت شناسی، بازتولید و تحکیم ارزش های خویشاوندی و جنسیتی دارد، و از این حیث در زمره ابزارهای فرهنگی برای حفظ و تداوم هویت و فرهنگ بلوچ ها محسوب می شود.
بررسی موقعیت ها و سطوح روایی در قصه های عامیانه بلند با تأکید بر «ابومسلم نامه»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی تابستان ۱۴۰۱ شماره ۹۲
169 - 194
حوزه های تخصصی:
نقالی در گذشته فرهنگی ایران به معنای گسترده، خواندن و بازگفتن هرگونه داستان است. قصه پژوهی، حضور عامل انسانی نقال در انتقال قصه را موردتوجه قرار می دهد، اما نشانه های حضور، میزان تصرف یا پایبندی وی به منابع را به شکلی روش مند و دقیق بررسی نمی کند. آشفتگی و اختلاط نقال با راوی و نویسنده نشان می دهد قصه پژوهان با وجود اذعان به اینکه قصه، نویسنده عینی ندارد، راوی جهان داستانی را گاه با نویسنده و گاه با نقال یکی دانسته اند. همچنین دخالت مصححِ قصه به صورت کاربرد علائم سجاوندی، پررنگ کردن و یا در میان خط تیره قرار دادن برخی جملات به منظور تمایز نقال از راوی بدون آنکه مبنای دقیق و سنجیده ای داشته باشد بر آشفتگی های موجود افزوده است. روایت شناسی، موقعیت ها و سطوح روایی را براساس تقابلِ راوی، کنش گر و مخاطب در اثر بررسی می کند. رویکرد روایت شناسی در شناخت قصه های عامیانه بلند که از طریق سنت نقالی و داستان گزاری بازسازی و ثبت شده اند، اهمیت بسزایی دارد؛ زیرا از طریق قائل شدن به تمایز در سطوح روایی، جایگاه نقال و گفتمان وی مشخص می شود. آیا برای نقال سطح روایی جدا از راوی، نویسنده ملموس و انتزاعی قابل دریافت است؟ نتایج این پژوهش با دیدگاه قصه پژوهان راجع به نقال، راوی و نویسنده مقایسه می شود.
نقد جایگاه اجتماعی- فرهنگی زن در رمان کلیدر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی تابستان ۱۴۰۱ شماره ۹۲
285 - 312
حوزه های تخصصی:
رمان، طرحی از زندگی است که دوره ای از زمان و فرهنگ اجتماع را در قالب روایت می ریزد و با موقعیت بخشیدن به شخصیت ها و حوادث گذر زندگی را از پیچ و خم امواج زندگی وصف می کند. این وصف اما، خالی از ارائه طرح و برنام زندگی نیست. زنان به منزله بخشی از پیکره اجتماع، زندگی و فرهنگ همواره قسمتی از بار جلو رفتن روایت را بر دوش داشته اند و نمایشی که از آن ها ارائه شده، دیدگاه آرمانی، انتقادی و یا اصلاحی نویسنده را به نمایش گذاشته است. در رمان برجسته کلیدر چند زن نقش اساسی دارند. دولت آبادی از تئوری نمایش اجتماع در ارائه داستان سود جسته و ابعاد انتقادی، اصلاحی و دیدگاه های آرمانی کمتری را به نمایش گذاشته است. این نوشتار با طرح مباحثی مانند نقد جایگاه زنان در رمان کلیدر، بیان کاستی ها و عدم توجه به آموزه های منتقدانی چون گلدمن و بارت، موقعیت الهام بخشی این رمان را با نقص جدی روبه رو دیده و کوشیده است تا پاره ای از کاستی های نگاه اجتماعی - فرهنگی نویسنده را مورد تذکار قرار دهد.
تحلیل انتقادی جایگاه فعل در گفتمان قدرت در مدح(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی پاییز ۱۴۰۱ شماره ۹۳
65 - 95
حوزه های تخصصی:
شعر مدحی، آشکارترین نمونه شعر ایدئولوژیک ادبیات کلاسیک فارسی است که در اصلی ترین کارکرد خود، حافظ منافع حاکمیت است. شاعران مدیحه سرا، شعر را به ابزار زبانی تولید گفتمان قدرت تبدیل کرده اند. براین اساس، زبان در خدمت محتوا قرارگرفته و به عنوان ابزار برجسته سازی هدف های حاکمیت به کار رفته است. ایدئولوژی در تمام لایه های زبانی، بروز می یابد و بررسی هر یک از مقوله های زبانی در شناسایی سازوکارهای ایدئولوژیک متن میسر است. فعل به عنوان یکی از ارکان نحوی، عنصر بنیادین جمله است که در بررسی دستوری آن، مقوله های مختلفی مطرح است؛ مؤلفه هایی همچون زمان، شخص و شمار، وجه فعل، گذرایی و ناگذرایی، معلوم و مجهول بودن و اسنادی و کنشی بودن که در متن حاضر بررسی شده اند. در این پژوهش، چگونگی کاربرد آن ها در پیشبرد اهداف گفتمانی مدح مدنظر است. بدین منظور، نمونه ای شامل بیست قصیده منتخب از شش شاعر برجسته مدیحه سرا برگزیده و مؤلفه های مذکور با رویکرد جایگاه گفتمانی آن ها بررسی شد. طبقه بندی و تحلیل افعال با دلالت بر غلبه برخی ساخت ها بر دیگر ساخت های فعل، نشان دهنده همسویی زبان و قدرت است که مطابق اهداف ایدئولوژیک متن برای نمایش اقتدار ممدوح و اقناع مخاطب به کار رفته است. غلبه کاربرد ساخت معلوم، افعال ناگذر، افعال تام و تأکید بر ضمیر سوم شخص مفرد، از ساخت های نحوی در مدح است که بر مرکزیت ممدوح و کنشگری او تأکید می کند. همچنین، غلبه وجه اخباری و افعال مضارع بر قاطعیت گزاره های مربوط به ممدوح صحه می گذارد.
بررسی حوزه های مبدأ و مقصد استعاره های آثار سوررئال از منظر زبانشناسی شناختی بر پایه نظریات کوچش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی پاییز ۱۴۰۱ شماره ۹۳
233 - 284
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق، بررسی استعاره های رمان های سبک سوررئالیست از منظر زبانشناسی شناختی است. محقق در این پژوهش در پی دستیابی پاسخ به این پرسش ها است که بیشترین فراوانی حوزه های مبدأ و مقصد استعاره های آثار سوررئال، در کدام یک از حوزه های رایج کوچش است؟ و همچنین به لحاظ عینی و انتزاعی بودن حوزه های مبدأ و مقصد، استعاره های آثار سوررئال به چه صورت هستند؟ رمان هایی که در این پژوهش انتخاب شدند، 6 رمان سوررئال از نویسندگان و نقاط مختلف دنیا بودند. در این پژوهش، صد صفحه ابتدایی این 6 رمان، موردمطالعه قرار گرفت. استعاره ها استخراج و در بافت متن موردبررسی قرار گرفت و در جدولی حوزه مبدأ و مقصد این استعاره ها بر اساس حوزه های مبدأ و مقصد کوچش مشخص شد؛ و درنهایت عینی و انتزاعی بودن حوزه های مبدأ و مقصد مشخص شد. نتایجی که به دست آمد حاکی از این مطلب است که حوزه های مبدأ و مقصد، هر دو بیشتر عینی هستند گرچه حوزه های انتزاعی نیز در این میان به چشم می خورد. بیشترین فراوانی در حوزه مبدأ مربوط به انسان و ماشین ابزار و در حوزه مقصد مربوط به انسان و طبیعت است؛ و این حاکی از اهمیت نقش انسان در این سبک نوشتاری علیرغم سوررئال بودن آن هاست.
نقد اسطورهای داستان رستم و سهراب بر اساس نظریات نورتروپ فرای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی پاییز ۱۴۰۱ شماره ۹۳
285 - 305
حوزه های تخصصی:
از رویکردهای مهم در مطالعات اسطوره شناختی متون ادبی، نظریات نورتروپ فرای در این خصوص است. پژوهش حاضر داستان رستم و سهراب در متن شاهنامه را با الگوی پیشنهادی فرای و با روش توصیفی-تحلیلی، بررسی می کند. گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای است. مطابق بررسی ها، حضور عناصری مانند اسطوره زوال، مرگ فاجعه آمیز، قربانی کردن و انزوای قهرمان، داستان را با میتوس پاییز و تراژدی انزوا در نظریه فرای قرین می نماید. پس از برشماری مراحل ششگانه تراژدی در الگوی فرای، انطباق آن با سیر وقایع این داستان بررسی گردید. نهایتاً چنین نتیجه گرفته شد که بر اساس الگوی تراژدی انزوا، قهرمان اسطوره ای یعنی رستم به سبب انزوای منتج از وجه خودآگاهی-اش، مرتکب عملی می شود که تجربه ای فردی برایش به همراه دارد. همچنین طبق نظر فرای درباره نقش اسطوره در انعکاس دوره اجتماعی مؤلف، نتیجه شد که شکل گیری اسطوره رستم و سهراب می-تواند بازتابی از دیدگاه فردوسی به اوضاع اجتماعی معاصرش باشد.
متن پژوهی ادبی از منظر ترجمه پژوهی ادبی: نقدی بر بروز خطاهای آشکار در ترجمه متون ادبی با تکیه بر مدل های زبان شناختی متن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی زمستان ۱۴۰۱ شماره ۹۴
293 - 322
حوزه های تخصصی:
ترجمه پژوهی و نقد ترجمه را می توان زیرشاخه ای از متن پژوهی دانست. موضوع تحقیق حاضر، بررسی خطاهای آشکار در پیکره ای دوزبانه شامل یک رمان فارسی و دو ترجمه انگلیسی است. در این پژوهش، کلیه واژگان و عباراتی که به خطا ترجمه شده اند، دقیقاً بررسی شد. طبق یافته ها، مقوله های واژگانی چالش برانگیز برای دو مترجم انگلیسی یکسان نبود. ازآنجاکه مترجم غیربومی در ترجمه اصطلاحات و برخی گروه های اسمی دچار چالش اساسی بوده است، می توان مطالعه دقیق اصطلاحات متون ادبی زبان مبدأ را برای عملکرد مطلوب تر این گروه از مترجمان حیاتی دانست. نکته مهم اینجاست که مترجم بومی سه بار اثر خود را ویرایش کرده است. یافته دیگر این جستار نشان می دهد که مترجم غیربومی حدوداً سه برابر بیش از مترجم بومی دچار خطاهای آشکار شده است و این تأکیدی بر لزوم ویرایش مکرر متن مقصد، توجه به مقوله پویایی متن و مشارکت فعال تر مترجمان بومی در ترجمه شاهکارهای ادبیات ملی خود است.
بررسی و مقایسه پیکره بنیاد گفتمان آثار جلال آل احمد و احمد محمود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دیدگاه های چندی به منظور تحلیل متن های ادبی مبتنی بر داده های واقعی زبان وجود دارد که می توان در این خصوص به تحلیل های پیکره یار و دیدگاه «کلیدواژگی» اشاره کرد. مقاله حاضر سفرنامه و رمان های «غرب زدگی، خسی در میقات، مدیر مدرسه، اورازان، تات نشین های بلوک زهرا» از جلال آل احمد و «مدار صفر درجه، غریبه ها، پسرک بومی و همسایه ها» از احمد محمود را بر اساس این دو دیدگاه تحلیل می کند. تحلیل پیکره یار روش سودمندی است که به واسطه آن می توان به بررسی بازنمود ایدئولوژی در صورت های زبانی در حوزه ای چون زبان شناسی پرداخت. متن های ادبی نیز اعم از رمان ها و سفرنامه هایی که توسط نویسندگان شکل می گیرد، نشأت گرفته از ایدئولوژی نهفته ویژه ای است تا مخاطب را به سمت آنچه مدنظر نویسنده است سوق دهد. پژوهش حاضر درصدد آن است تا با تکیه بر کلیدواژه های موجود در آثار این دو نویسنده، با بهره گیری از رویکرد نظری بیکر (2006) و با استفاده از روش تحقیق توصیفی و تحلیل محتوا و همچنین با روش گردآوری پیشینه پژوهش به صورت کتابخانه ای و با تکیه بر پیکره های زبان به بررسی فضای سیاسی و اجتماعی حاکم در آثار آن ها بپردازد. برای دستیابی به تحلیل مناسب با تکیه بر ابزار رایانشی ورد اسمیت، 3 کلیدواژه واژگانی که از فراوانی زیادی برخوردار بودند از هر اثر استخراج شد و سپس در قالب 54 جمله- نمونه مبتنی بر رویکرد ون دایک مورد تحلیل قرار گرفت و مشخص شد که رویکرد نویسندگان بیانگر چه نوع ویژگی های ایدئولوژیک بوده است. نتایج حاصل نشان دهنده نگرش و ایدئولوژی آسیب شناختی جلال آل احمد و احمد محمود در جوامع انسانی بود.
بررسی تطبیقی رموز عرفانی منظومه ی مهر و ماه جمالی دهلوی با داستان شیخ صنعان عطار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال چهاردهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۵۱)
169 - 194
حوزه های تخصصی:
منظومه ی مهر و ماه ، مثنوی عاشقانه ی جمالی دهلوی یکی از مریدان طریقت سهروردیه است. اگرچه این مثنوی در اصل داستانی عاشقانه است که قهرمان داستان در پی رؤیای معشوق از بدخشان به «مینا» سفر می کند؛ اما با تأمّل دیده می شود که طرح داستان با داستان شیخ صنعان منطق الطیر مطابقت دارد و سیروسلوکی روحانی را به تصویر درآورده است، چنان که در منطق الطیر ، شیخ صنعان در پی رسیدن به معشوق از تمام شهرت و اعتبار ظاهری خویش درمی گذرد تا به عشق واقعی دست یابد. در منظومه ی مهر و ماه نیز «ماه» در پی رؤیای خویش با دست شستن از تمامی امکانات، قدم در راه سلوک می گذارد و با گذر از تمامی تعیّنات، فنا را تجربه می کند. در این داستان درویش غار بدخشان و خضر راه دان در رسیدن ماه به مهر و اتّحاد آن ها به عنوان پیر فرزانه نمود می یابند و چون کار دشوارتر می شود، حضرت محمد (ص) همانند داستان شیخ صنعان در رؤیای همراهِ قهرمان ظاهر می شود و به یاریگری می پردازد. رموز عرفانی مطرح در منظومه ی مهر و ماه کاملاً تداعی کننده ی منطق الطیر عطار است. اگر عطار با طرح داستان شیخ صنعان، باری دیگر قدرت عشق را در رسیدن به کمال تبیین می کند، جمالی دهلوی نیز با داستان مهر و ماه ، سفر عرفانی ماه را به تصویر می کشد. صرف نظر از شرایط سن و اختلاف ادیان که عشق شیخ صنعان را به صورت عشقی ممنوع معرفی می کند، در هر دو داستان عناصری چون رؤیای حرکت بخش، شب به عنوان زمان نقطه ی عطف سفر، سفر از شرق به غرب، موانع و خطرات بازدارنده سلوک، هم سویی عقل و عشق، نمود حضرت محمد (ص) در رؤیای همراه قهرمان، گذر از عشق مجازی به عشق حقیقی، در سلوک قهرمانان دیده می شود. این مقاله بر مبنای مکتب فرانسه، به سیرعرفانی ماه و تأثّر آن از داستان شیخ صنعان می پردازد.
مقاله ی کوتاه: شعرهای نویافته از امیرمعزّی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال چهاردهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۵۱)
341 - 354
حوزه های تخصصی:
نسخه های خطّی گنجینه های باارزش و مهمّی هستند که آگاهی های فراوانی از گذشته ی ادبی ایران، در دل آن ها جای دارد. ازجمله ی این آگاهی های ارزشمند، شعرهای چاپ نشده ی شاعرانی است که دیوان آن ها سال هاست که چاپ شده و متن آن در دسترس همگان است. اهمّیّت این شعرهای چاپ نشده بسیار زیاد است و ارزش آن ها بر کسی پوشیده نیست. در پژوهش حاضر به بررسی شعرهای امیرمعزّی (520 ه .ق) در کتاب رسائل العشّاق و وسائل المشتاق از ابوالمعالی مسعودبن احمد سیفی نیشابوری (قرن 6 ه .ق) می پردازیم. در این کتاب ۳۹ بیت به امیرمعزّی نسبت داده شده است. از این تعداد 22 بیت در شمار بیت های چاپ نشده ی اوست. این شعرهای نویافته شامل نه رباعی و چهار بیت با مضمون تغزّلی است. بر اساس همین دست نویس مشخّص می شود که یک غزل و دو رباعی او به نام دیگران شهرت یافته است. همچنین به استناد رسائل العشاق که تاریخ کتابت آن چندصد سال از کهن ترین نسخه ی مورداستفاده در تصحیح دیوان امیر قدیم تر است، چهار بیت از بیت های او تصحیح شده است.
Posthumanist Strategies of Forming Surrogate Cyborg Subjectivity in Contemporary Young Adult Autism Novels(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Posthumanist themes are usually worked in speculative genres such as biotechnological science fiction. This paper demonstrates the potentiality of realistic young adult autism fiction for exploring posthumanist ideas. By highlighting the parallels between autistic sense of self and the posthumanist conception of subjectivity, we argue that autism young adult novels have the potentiality to re-conceptualize adolescence and subjectification in ways that diverge from the dominant humanistic paradigm of traditional young adult novels. Unlike traditional young adult novels, these autism novels depict adolescence as the period in which the individual leaves the illusion of autonomy behind, and becomes aware of his status as relational and inextricably tied to other subjectivities. These novels demonstrate that subjectification is a collective process whereby the individual emerges as an agential subject only in relation to other subjectivities. In order to illustrate our point we analyze Nothing is Right and Imaginary Friends, two novels by the autistic writer Michael Scott Monje, Jr. This paper proposes that this process relies on posthumanist premises of relationality, deconstruction of self/other binary and acknowledgment of difference as a constituent of selfhood.
Intersectional-Translocational Positionality in Arab-American Women’s Narratives: Reading Randa Jarrar's A Map of Home and Laila Halaby's West of Jordan(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
The present paper analyzes the conceptualization of contemporary forms of identity construction within the interrelation of diaspora, ethnicity, belonging, transnationality, translocationality, and interculturality. It casts critical light on the complex subjectivity by introducing the concept of translocational positionality addressed by intersectionality theory. Intersectionality is presented as an analytical tool which sets a far more integrated analysis of diaspora, the shifting devaluation of racialized, sexualized, classed, and gendered lives and factors which shape social locationality. Thereby, Floya Anthias' concept of translocational positionality is used to address the complex and intersectional frame of social locationalities of in-transit Arab women and to unravel issues pertain to identity in terms of the status of in-transit Arab women and their unstable positionality on America. Identifying and scrutinizing the complex process of self-inscription in Randa Jarrar and Laila Halaby's narratives: A Map of Home (2008) and West of Jordan (2003), the study revealed that when the sense of non-belonging to place conceived as home occurs, liberating vision for change, fluid positionality and transformation perceptibly emerge. The research concludes locations are particularly fluid and henceforth positionality, home and belonging are necessarily defined in relation to time, context and space and so susceptible to shifts, transformations and contradictions.
بررسی و تحلیل تشابهات حکمت مزدیسنا و نگرش خودبنیاد فریدریش نیچه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال ششم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱۹
30 - 58
حوزه های تخصصی:
آیین مزدیسنا یکی از کهن ترین ادیان جهان است که حتی با وجود مهجور ماندن زبان و خط اوستایی و پهلوی، از دیرباز مورد توجه مکاتب و معارف بشری قرار گرفته است. فریدریش نیچه فیلسوف آلمانی نیز حتی با گذشت قرون متمادی و تحولات اجتماعی گسترده در زندگی نوع انسان، از فلسفه و حکمت آیین زرتشتی بی نصیب نمانده و به نظر می رسد بسیاری از سخنان وی متاثر از این آیین است. پژوهش حاضر میزان تشابهات میان این دو نحله آیینی و فلسفی را به روش توصیفی - تطبیقی بررسی می کند. دستاورد این تحقیق، امکان ارتباط و تاثیر آیین مزدیسنا بر آرای نیچه را تقویت می کند، به نحوی که در بازنمایی سوژه خودبنیاد نیچه، اراده در یک بینش ناشناس درونی، معطوف به قدرت است، تفسیری که در مزدیسنا از آن با نام امشاسپندان فروشی نام برده می شود و همچنان که آن ها صور معنوی عالم خلقت هستند، در جهان نیچه ای نیز اشیاء و اجسام، نمودی از حقیقت ذات خود هستند. محوریت اصلی اندیشه نیچه نوآفرینی و ساخت جهانی عاری از پیش فرض های دیرین و خرافه هاست، همان طور که نوآفرینی عالی ترین خواست پیامبر مزدیسنا در ایران اوستایی بوده است. از رهیافت های نیچه، برآمدن اندیشه نوین و فرو شدن اندیشه های ناسازگار است، همچنان که در بینش زرتشتیان، فروهرهای نوین مردم زنده، قوی تر از فروهرهای درگذشتگان هستند. در دو رویکرد، ابرانسان یا سوشیانت، نامیرا و آخرین آفریده است که جهان را عاری از شر دروغ و انسان را فنا ناپذیر خواهد کرد.