بررسی تطبیقی اسطوره های ضحاک و مردوک در خویشکاری دو نیم کردن هماوردان اساطیری خود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال هجدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۹
136 - 109
حوزه های تخصصی:
در اکثر قریب به اتفاق منابع پس از اسلام، روایت غلبه ضحاک بر جمشید این گونه آمده است که پس از افول اقتدار سلطنت جمشید و گریختن فرّه از او و پیشروی و کشورگشایی ضحاک، در نهایت جمشید حکومت و تخت پادشاهی را رها می کند و می گریزد. مدت زمانی او در نقاط مختلف جهان سرگردان و فراری بود و ضحاک همه جا در پی او. در پایان ضحاک، جمشید را می یابد، و وی را با ارّه به دو نیم می کند. حال سوال اینجاست: چرا ضحاک جمشید را با این شیوه منحصر به فرد می کشد؟ آیا ضحاک نمی توانست مانند بسیاری از شاهان یا پهلوانان تاریخ اساطیری ایران، دشمن خود را سر ببرد؟ چرا ضحاک او را به دار نیاویخت؟ یا حتی می شد بدون بیان نحوه کشته شدن، تنها به ذکر این مطلب بسنده کرد که ضحاک پس از یافتن جمشید، او را کشت. پس بی گمان رازی و نمادی در پس این نحوه خاص کشتن جمشید؛ یعنی ارّه کردن او بوده است. این تحقیق بر آن است تا با روش توصیفی تحلیلی و با توجه به تأثیر اسطوره های اقوام بومی ایران که قطعا تحت تأثیر اسطوره های دولت شهرهای میان رودان بوده است، مطابقت اسطوره های ضحاک و مردوک را بیان کند؛ با توجه به شباهت این دو روایت، این نظریه را مطرح می سازد که ارّه کردن جمشید توسط ضحاک، متأثر از دوپاره کردن تیامت توسط مردوک است.