فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۹۸۱ تا ۳٬۰۰۰ مورد از کل ۵۱٬۷۰۲ مورد.
منبع:
متن شناسی ادب فارسی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۴۹)
99 - 123
حوزه های تخصصی:
مذهبی نگاری به معنی ترسیم صحنه های دینی و مذهبی اعم از صحنه های جنگ، شمایل نگاریِ ائمه و روایات مربوط به زندگی آنان، جنگ های حضرت علی (ع) و حوادث کربلاست. شمایل نگاری مذهبی در ابتدا بیشتر به قصه های پیامبران اختصاص داشت؛ اما به مرور به مضامینی با رنگ شیعی، به ویژه داستان های کربلا و تعزیه خوانی، توجه بیشتری نشان داده شد. اثر باذل مشهدی درقرن دوازدهم به سبک و شیوه شاهنامه سروده شده و از آثار مهم در حوزه مذهبی نگاری است.حمله خوانی ازجمله سنن نقّالی شیعی با درون مایه حماسی است. به دنبال حمله خوانی، حمله نگاری نیز شیوه ای برای تجسّم و ترسیم نگاره های حضرت علی (ع) به شمار آمد. یکی از نسخ مصوّر نفیس حمله حیدری موّرخ ۱۲۲۲، در کتابخانه ملّی فرانسه نگهداری می شود و ۲41 تصویر به سبک نگاره های هندی دارد. این پژوهش افزون بر معرفی این نسخه و آرایه های هنری آن، به بررسی نگاره های مذهبی می پردازد. نسخه یادشده نسبت به نمونه های مشابه آن ویژگی هایی دارد که سبب می شود معرفی و بررسی آن ضرورت داشته باشد. از امتیازات این نسخه کمیّت بالای نگاره ها و نفیس بودن هنری آنهاست. از دیگر وجوه برجسته آن، سبک نگارگری هندی است که کاربرد آن برای نگاره های مذهبی کم سابقه یا شاید بی سابقه است. افزون بر این، تصویرگری زنان در نگاره های این نسخه جایگاه ویژه ای دارد؛ به گونه ای که این نسخه را از نگاره های مذهبی دیگر متمایز می کند. این ویژگی ها سبب می شود این نسخه نسبت به نمونه های مشابهی که بررسی کردیم، جایگاهی منحصربه فردی به خود اختصاص دهد. پرسش پژوهش این است که شمایل نگاری حضرت محمّد (ص)، حضرت علی (ع) و اهل بیت (ع) در این نسخه چگونه صورت گرفته و نگارگر برای شمایل نگاری چه شیوه های خلاقانه ای ابداع کرده است؟ روش بررسی بر مبنای تحلیل شکل و ویژگی های برجسته تصویری نگاره هاست. حاصل پژوهش نشان می دهد که نگارگر شیوه ای خاص را برای شمایل نگاری برگزیده که تاکنون در نگارگری سابقه نداشته است.
سبک زنانه در متون لالایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان بازنمای قواعد عام تر اجتماع است که در آن طبقات و دسته های مختلفی زندگی می کنند از این رو با شناخت خصوصیات زبان دوجنس، می توان آن دو را از هم تمییز داد. لالایی ها، یکی از انواع ادبیات منظوم عامه اند که درواقع آن ها را باید متونی کاملاً زنانه به حساب آورد. بررسی سبکی متون زنانه با روش های زبان شناسی برای حصول خصوصیات و شاخصه های گونه زبانی زنانه و درنتیجه نقد علمی این آثار، اهداف اصلی سبک شناسی زنانه را تشکیل می دهند. این جستار در چارچوب تحلیل فمینیستی قصد داشته تا سطوح مختلف زبانی و فکری لالایی های عامیانه را سبک شناسی کند. در این پژوهش با بهره گیری از روش توصیفی _ تحلیلی دریافتیم که لالایی های عامه سرشار از وجه عاطفی و احساسی مادرانه اند که این مهم در سطوح مختلف آوایی، واژگانی، نحوی و کاربردی نمایان است. زبان ساده و روان لالایی ها تجلی گاه تفکرات ساده زنان قدیم است که موجد نحوی شاخص شده است. عامل قدرت مردان در طول تاریخ باعث شده تا زنان نسبت به جنس مؤنث، تفکری مردانه داشته باشند و هویت خود را وابسته به مردان بدانند. این نوع نگرش در گفتمان لالایی های سنتی منعکس شده است.
خوانش برجستگی های زبانی و بومی- اقلیمی در شعر معاصر مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بوم (local) از واژه های پرتکرار درحوزه ی دانش زیست محیطی است. این اصطلاح در پیوند با مفاهیم ادبی و دانش بوم شناسی (ecology) فصل جدیدی در مطالعات میان رشته ای گشوده است. منظور از ادبیات بومی- اقلیمی هر نوع تجربه ای است که در رهگذر زندگی یک شاعر با محیط پیرامون در خیال، زبان، اندیشه و عواطفش انعکاس پیدا کند. شعربومی- اقلیمی، شعری سوبژکتیو با ارگانیسمی که سنت و مدرنیزم در بافت آن نمایان است. این جستار به دنبال پاسخ به این پرسش است که عناصر بومی- اقلیمی در غنای صورت های زبانی و ذهنی شعر مازندران چه نقشی هایی ایفا کرده است. پژوهش حاضر حاصل خوانش(225) دفتر شعر پنجاه شاعر مازندران از(1350تا1400)است که در آن نویسندگان کوشیده اند، عناصر بومی- اقلیمی را در دو کلان شاخصه ی جغرافیایی و اجتماعی– فرهنگی در نه خُرد شاخصه صورت بندی نمایند. از این منظر نقش عناصر محیطی و رسالت جغرافیایی در تمام گرایش های سبکی، قالب ها و ژانرهای موجود در شعراستان مازندران واکاوی شده است. یافته های این پژوهش با توجه به تحلیل داده های آماری، نشان می دهد که المان های بومی- اقلیمی در شاخصه ی اجتماعی– فرهنگی شعر مازندران نمود قابل ملاحظه ی داشته چنانکه آداب و رسوم، باورها و اعتقادات، واژگان بومی، سنت و مدرنیته، موسیقی و نگاه زیست محیطی در روساخت و ژرف ساخت سروده ها به تصویر درآمده است. روش پژوهش تلفیقی از نوع کمی و تحلیل محتوا با استفاده از منابع اسنادی و سایت های معتبراینترنتی است.
نشانه شناسی ادبی داستان لالایی برای دختر مرده حمیدرضا شاه آبادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نشانه شناسی دانشی است که به مطالعه ی معناهای پنهان یک متن می پردازد و بر این باور است که یک دال به مدلول های دیگر اشاره دارد. نظریه ی نشانه شناسی در آثار روایی ادبیات کودک و نوجوان کاربرد فراوانی دارد. یکی از این آثار داستانی لالایی برای دختر مرده اثر حمیدرضا شاه آبادی است. از پرکابردترین نشانه ها در داستان، نمادها هستند که در این داستان به تأویل و بررسی این نمادها پرداخته شده است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی نمادها و عناصر درون متنی ازجمله عنوان داستان، زمان، مکان، شخصیت ها و اشیا هستند که معناهای آشکار و پنهان متن را بیان می کنند. این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی انجام شده و به این نتیجه رسیده که نمادهای داستان معناهایی چون بی عدالتی، ستم، ضعیف کشی، ناکامی، مهاجرت اجباری، تبعیض جنسیتی، اندوه و رنج قهرمان داستان را آشکار می کنند.
بررسی سازه های ساختاری روایت های تمثیلی در مثنوی معنوی
منبع:
تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی دوره ۱۳ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۰
106 - 127
حوزه های تخصصی:
روایت شناسی از دیدگاه ساختارگرایان به مطالعه طبیعت، شکل و نقش روایت می پردازد و می کوشد توانایی و فهم متن روایت را نشان دهد. مثنوی معنوی، از شاهکارهای تمثیلی زبان فارسی در عین دیرینگی ساختار، تازگی و طراوت خود را در روایت های تمثیلی حفظ کرده است. هدف این بررسی نمایان ساختن دلایل برجستگی روایت های تمثیلی در آثار مولاناست. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و با بررسی شماری از روایت های تمثیلی آثار مولانا صورت گرفته است. بر پایه این پژوهش مشخص می شود افزون بر ابهام آفرینیِ تمثیل، عوامل دیگری نیز مانند: بسط لحظه از طریق داستان درونی، ایجاد داستان های موازی، الگوی حادثه در روایت های تمثیلی و دوگانگی ساختاری، در ماندگارکردن ساختار روایت های تمثیلی به عنوان نوع ادبی محبوب مولانا بسیار سهم داشته است نویسندگان این پژوهش، تمثیل های مثنوی را در جایگاه گونه ای از انواع روایت، برپایه منسجم تری از قواعد و قوانین ساختاری روایت شناسی یافته اند.
بررسی سبک تبیین بدبینانه در رباعیات عمر خیام(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
بررسی تطبیقی سیمای زن در اشعار نظامی و سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پانزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۰
221 - 254
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی و مقایسه سیمای زن در اشعار دو شاعر بزرگ، نظامی و سعدی ، از دیدگاه نقد سیمای زن می پردازد. این دیدگاه ها در مورد مدح و ذم ها درباره زن جایگاه بارزی پیدا می کند. در جستار حاضر تلاش بر آن است تا با بررسی صفات زن در اشعار این دو شاعر به سیمای حقیقی زن در آن دوران پی ببریم و با اشاره به پاره ای از اشعار به دیدگاه حقیقی آن ها درباره زن عینیت بخشیم و نشان دهیم که در بسیاری از اوقات تنها تأثیر اوضاع اجتماعی نیست که موجب نگاه مردسالاری در نویسنده یا شاعر می شود، بلکه خصلت های فردی، خانوادگی، محیط و باورهای سنتی بسیار مؤثر است. در این مقاله ابتدا نکات مثبت سپس جنبه های منفی زنان مورد بررسی قرار گرفته است. در نقد شخصیت زنان در آثار نظامی و سعدی می توان گفت که شخصیت های اصلی زنان شامل مهین بانو، شیرین، مریم، شکر، نوشابه بردعی و ماریه قبطی می باشند و در آثار سعدی از زن خاصی نام برده نشده است.
تصویر هنری اجتماع نقیضین در غزلیات حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی سال ۲۲ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۰
179 - 210
حوزه های تخصصی:
بیان هنرمندانه اجتماع نقیضین، در معنای ترکیب هنری پارادیم های متضاد یکی از مبانی زیبایی شناسی شعر است. این موضوع ریشه در زبان قرآن، ادعیه و شطحیات قدمای مشایخ صوفیه دارد و یکی از ویژگی های عام زبان عرفانی است که از نثر صوفیه به شعر صوفیه راه پیدا کرده است. از میان شاعران عارف، حافظ (وفات: 792 ه . ق) یکی از کسانی است که از این شیوه در شعر خود بهره زیادی برده است. بررسی غزلیات حافظ نشان می دهد که بسامد این هنرسازه در شعر او، نسبتاً بالاست؛ زیرا این شاعر سعی کرده در بیشتر موارد، با قراردادن هر چیزی در برابر ضدّ آن، تصویری هنری ارائه کند -تصویری که غالباً متناقض نماست. از آنجا که این موضوع با همه اهمّیّتی که دارد تا کنون به صورت اخص در غزلیات حافظ بررسی نشده، نگارنده کوشیده است تا آن را در قالب این مقاله، با روش تحلیل محتوا (رویکرد تحلیلی توصیفی) بررسی کند. در این بررسی مشخص شده است که تصویر هنری اجتماع نقیضین یکی از ویژگی های زبانی-محتوایی شعر حافظ است و حافظ در 48 بیت، از این شیوه برای بیان مفاهیم مذهبی، در 45 بیت، برای بیان موضوع های عارفانه، در 24 بیت، برای بیان مفاهیم عاشقانه و در 15 بیت برای بیان مباحث کلامی استفاده کرده و در اغلب موارد، تصاویرِ متناقض نما (پارادوکسیکال) به صورت گزاره (جمله) بیان شده اند. درباره علل استفاده حافظ از این شیوه بیانی، می توان گفت که بیان هنرمندانه تناقض های موجود در عالم، یکی از ویژگی های زبان عرفانی است و حافظ به عنوان شاعری عارف، چون برای این عالم و زیبایی های آن در کنار آن عالم، اصالت قائل است، تناقضی در کلام او آشکار شده است؛ وانگهی، در روزگار حافظ به دلیل تعصّبات مذهبی، ریا و تظاهر زیاد شده و به دنبال آن تناقض عجیبی بین دل و رفتار حکومت و مردم به وجود آمده و حافظ با بهره گیری از این شیوه بیانی، خواسته است تا بخشی از تناقض های حاکم بر رفتار جامعه عصر خود را نیز باز نماید.
بررسی الزامات و راه کارهای اقتصاد مقاومتی در شعر اقبال لاهوری
حوزه های تخصصی:
اقتصاد مقاومتی اصطلاحی است که رهبر معظّم انقلاب اسلامی، نخستین بار، در شهریور ماه 1389 برای مقابله با هجمه های اقتصادی دشمنان مطرح کردند. بر اساس سخنان ایشان، اقتصاد مقاومتی بدین معناست که شرایط اقتصادی کشور به گونه ای تنظیم شود که در برابر تکانه های اقتصادی آسیب کمتری ببیند. اقتصاد مقاومتی ویژگی ها، الزامات و راه کارهای گوناگونی دارد. در پژوهش حاضر سعی شده است که این ویژگی ها و راه کارها در شعر اقبال لاهوری واکاوی شود. بر اساس این بررسی، اقبال لهوری سه عامل را در ایجاد مشکلات اقتصادی کشورها مؤثّر می داند:1-عدم خودباوری2-وابستگی به غرب3-دسیسه های غرب. او برای حلّ این مشکلات و پیروزی بر عوامل راه حل هایی را پیشنهاد می کند. از جمله تلاش برای رسیدن به امّت واحده اسلامی، رسیدن به خودباوری، کاهش وابستگی به غرب از طریق تکیه بر توان داخلی و مبارزه با خام فروشی. نظرات اقبال در این زمینه به درون زا و برون نگر بودن اقتصاد مقاومتی، اصلاح الگوی مصرف و حمایت از کالای داخلی اشاره دارد. از جمله تلاش برای رسیدن به امّت واحده اسلامی، رسیدن به خودباوری، کاهش وابستگی به غرب از طریق تکیه بر توان داخلی و مبارزه با خام فروشی. نظرات اقبال در این زمینه به درون زا و برون نگر بودن اقتصاد مقاومتی، اصلاح الگوی مصرف و حمایت از کالای داخلی اشاره دارد.
نشانه شناسی حافظه فرهنگی «هزار و یک شب» و «هزار و یک روز»(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال پنجم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۸
66 - 79
حوزه های تخصصی:
«هزار و یک شب» و «هزار و یک روز» از رسته ادبیات عامیانه فارسی و بخش معنادار حافظه تاریخی فرهنگ مردم ایران اند. این دو اثر که در بستر زبان فارسی و سپهر نشانگانی فرهنگ خودی (ایرانی) برای ایجاد هنجار و نظم سیستم فرهنگی ایجاد شده بودند در فرایند ترجمه موجب شگفتی فرهنگ دیگری شدند و در گذر زمان بر ادبیات جهان تأثیر بسزایی گذاشتند. این دو اثر با همسانی نشانه ها، چینش نشانه ای و دلالت معنایی در سپهر نشانگانی و متون همریخت قصه های ایرانی این پرسش را تولید می کنند که مناسبات این دو اثر در حافظه متن ادبیات جهان چگونه است؟ از این رو این پژوهش با رویکرد توصیفی- تحلیلی بر پایه نظریه نشانه شناسی فرهنگی یوری لوتمان، مطالعه ارتباط دوسویه و نقش مند میان نظام های نشانه ای متفاوت، با بررسی ترجمه ها و متون تأثیرگرفته از این دو اثر در حافظه فرهنگی ادبیات جهان نتیجه می گیرد: نشانه های فرهنگی این دو کتاب بازنمونی از ستیز، مدارا و گفتگوی انسان ایرانی با طبیعت، جامعه و با فرهنگ های مجاور است. ترجمه این قصه ها گفتمان فرهنگ ایرانی با فرهنگ های دیگری بود. شروع این گفتمان با تکرار و تسلسل تولید ترجمه همراه بود، سپس با تأثیرگذاری بر شیوه تولید متن های جدید بر پایه الگوی قصه های ایرانی، خودکارشدگی و بازتاب آن در فرهنگ های دیگری موجب تحول آن فرهنگ ها شد.
جهان ادبی به مثابه جهان ممکن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد ادبی سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۶
52-3
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر برآن است تا با طرح جهان ادبی به مثابه جهان ممکن، ضمن قول به خودبسندگی اثر ادبی، بدیلی دربرابر آن دسته از نظریاتی به دست دهد که اثر ادبی را بازتاب وضع امور در جهان واقع تلقی می کنند. به همین سبب پس از طرح بحثی درباب خودبسندگی اثر ادبی که به واسطه نیروهای درون سو شکل می گیرد، موضوع بافت گرایی را از موضع کلانِ فرهنگی، پدیدارشناختی و زبان شناختی می کاود. این پژوهش به لحاظ روشی، تلفیقی از رویکردهای پدیدارشناختی و زبان شناختی را در بررسی بافت ادبی به کار می بندد تا اصول موضوعه جهان ممکن ادبی را در پرتو موضوعاتی مانند صورت های سمبلیک، تمامیت، ناهمسانی معناشناختی، ناممکنِ محتمل، منطق درونی اثر و خوانش نشانه شناختی تبیین کند. در این بررسی، مشخص می شود که در معناشناسی جهان ممکن ادبی، نظریه هماهنگی صدق در قیاس با نظریه تطابق صدق کارایی بیشتری دارد و جهان ادبی، ضمن تعلیق کارکرد ارجاعی متن، شکل گیری معنا را نه از طریق ارجاع به وضعیت امور در جهان خارج، بلکه از طریق انتظام درونی اثر ممکن می سازد.
کاربست استعاره دستوری در تحلیل متون نمونه موردی: داستان حسنک وزیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استعاره دستوری به معنای جایگزینی یک طبقه دستوری یا یک ساختار دستوری با طبقه یا ساختاری دیگر است؛ این استعاره در فرا نقش های اندیشگانی و بینا فردی نمودِ بیشتری دارد. استعاره دستوری در هریک از این فرا نقش ها می تواند کنشگران و معانی فرایندها را دگرگون نماید. هرچند برخی معتقدند این استعاره مختص متون علمی است که از عینیت بیشتری برخوردارند اما کاربست این استعاره در تحلیل دیگر متون، همانند متون تاریخی که مدعی گزارش واقعیت اند، نیز کارا است. یکی از متونی که مؤلف بر بیان واقعیت تأکید می نماید تاریخ بیهقی است. به نظر می رسد استعاره دستوری می تواند برای سنجش مدعای این اثر کارا باشد. در این پژوهش برای بررسی ادعای بیهقی، داستان حسنک وزیر را از منظرِ استعاره دستوری بررسی کرده ایم. نتایج پژوهش نشان می دهد فرایندهای مادی بیشترین فرایند این متن اند؛ استعارات دستوری اسمی، معانی دیگر، به کارگیری جملات در نقش های غیرمعمول و به کار بردن فرایندها به جای یکدیگر در فرا نقش بینا فردی، حذف عامل یا کنشگر فرایند و... از دیگر نتایج این پژوهش است. بر اساس یافته ها می توان گفت بیهقی در عین اینکه بر گزارش امرِ واقع تأکید می نماید، واقعیت را کامل گزارش نمی کند بلکه بخشی از واقعیت را که بی خطر یا کم خطر است بازگو می کند و در مقابل بخشی را نیز وامی نهد.
بررسی مضامین کاربردی در سرفصل آموزشی رشته زبان و ادبیات عربی و تحلیل گفتمان انتقادی کتاب هجره النصوص، دراسات فی الترجمه الأدبیه و التبادل الثقافی نوشته عبده عبود
حوزه های تخصصی:
کتاب هجره النصوص، دراسات فی الترجمه الأدبیه و التبادل الثقافی نوشته عبده عبود، ازجمله آثار مهم و درعین حال اندکی است که به مسئله ترجمه در ادبیات تطبیقی پرداخته و در آن اهمیت ترجمه در روابط بینافرهنگی و منافع این روابط، آموزش زبان عربی در آلمان و بالعکس و... تبیین شده است. در مقاله حاضر با روش توصیفی تحلیلی تلاش شده تا گذشته از بررسی مضامین این کتاب و قابلیت پیشنهاد آن به منزله منبع درسی در رشته زبان و ادبیات عربی، با توجه به بیان دیدگاه های اجتماعی و نظرات نویسنده در زمینه سیاستگذاری فرهنگی، و نیز با توجه به قابلیت ها و ابزارهای تحلیل گفتمان انتقادی، این اثر در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین که در رویکرد تحلیل انتقادی فرکلاف بدان ها توجه می شود، بررسی شود. بازتاب نگرانی های مؤلف از عملکرد ضعیف عرب در زمینه روابط بینافرهنگی، واگذار کردن میدان به اسرائیل در این زمینه، سوء استفاده اسرائیل از این شرایط و سعی در ترسیم تصویری منفی از عرب در اذهان عمومی در جهان و همچنین اهمیت ترجمه در روابط بینافرهنگی، منافع فراوان برای عرب در این روابط و... از مسائلی هستند که به سبب اهمیت در دید عبده عبود، در کتاب بسامد بالایی دارد.
بازشناسی رسم «ستی» در هند و بازتاب آن در متون ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال نهم آذر و دی ۱۴۰۰ شماره ۴۱
۳۵۸-۳۲۱
حوزه های تخصصی:
ایران و هند دو همسایه دیرین با خاستگاه مشترک و سابقه تمدنی کهن هستند که قرن ها در مجاورت هم زیسته اند و بر هم اثر گذاشته اند. این اثرگذاری در دوره هایی پررنگ و در زمان هایی کم رنگ بوده، اما می توان ادعا کرد که هرگز بی رنگ نشده است. رسمِ ستی(= ساتی) - که با معیارهای اخلاقی امروزی مغایر و با موازین ادیانِ ابراهیمی و زرتشتی ناسازگار است و طبعاً برای ایرانیان پذیرفتنی نیست - از رسوم قدیمی هندوان است که سالیان درازی اجرا می شده و امروزه ظاهراً متروک شده است؛ رسمی که مربوط به تقدسِ آتش، شکوه عشق، هندوییسم و نتیجه مردسالاری و زن ستیزی هندی است. این پژوهش با بررسی کتاب های هندی (مقدس و تاریخی) و تحقیقات مربوط به آن سرزمین و کنکاش در متون تاریخی ایران کوشیده است با بازشناسی ستی، علت و عناصر پدید آمدن یا چرایی و چگونگی اش را توضیح دهد و حضورش در ادب، شعر و منظومه های فارسی را بررسی و مطالعه کند.
The Representation of the Twenty-first Century Children in Justin Kurzel’s Macbeth 2015(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Children in Justin Kurzel’s Macbeth 2015, represent many symbolic concepts, such as the dominant ideology of the Elizabethan era. This research study explains why the source text has undergone many changes regarding the representation of child characters. Kurzel has added new child characters to the original story to signify his concern for the young generation of our contemporary time. Contextualization and the socio-historical events will explain the reason behind the abundance of children in the film adaptation. Robert Stam’s model of intertextual dialogism helps to understand how Macbeth 2015 relates to real physical and psychological damage to contemporary children by war. The adaptation is in constant dialogue with the reality of violence and war in the turn of the century. Child soldiers, grieving and revengeful parents and children, and Post-Traumatic Stress Disorder are serious contemporary dilemmas. These traumatic events are a consequence of the pursuit of power by people who encourage war and violence.
محتسب شیخ شد و فسق خود از یاد ببرد (شگردهای تقابلی حافظ با شاه محتسب)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی بهار ۱۴۰۰ شماره ۸۷
274 - 296
حوزه های تخصصی:
حافظ نظریه پرداز و منتقدتیزبینی است که با شگردهای خاص هنری و به زبان طنز در مسائل مهم انسانی و اجتماعی ورود پیدا می کند و با تبیین و تحلیل آن ها، مدعیان و متولیان را به چالش می کشاند. یکی از این موارد، «حسبه و محتسب» است. او به عنوان شاعر منتقد و طنزپرداز با انواع کج روی ها و بدعت ها مبارزه می کند، اما آنچه در این میان وجه خاص به خود گرفته و حافظ را در مبارزه مصمم تر می کند؛ محتسب است، چراکه عملکرد بد او می تواند به اصل دین آسیب بزند. از این رو، حافظ با تمام توان هنری و قدرت شاعری طی دو مرحله ثبوتی و اثباتی و با هفت طریق: 1- نقد خود، 2- بیان گستردگی فسق، 3- تجاهل العارف، 4- حقیقت نمایی دینی، 5- رفتار متناقض، 6- مستی محتسب و 7- خونریزی محتسب به مقابله با این دشمن خطرناک که مستقیم دین را نشانه گرفته می رود تا با نقد و نظر صحیح، هم حقیقت زیبای دین را روشن سازد و هم چهره زشت مدعیان را. در این مقاله سعی شده است به روش توصیفی- تحلیلی و برمبنای تعقّلی- منطقی این نقد و نظر تبیین شود.
مضمون سازی با شگرد فراخوانی شخصیت در اشعار علیرضا قزوه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال سیزدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۴
31 - 57
حوزه های تخصصی:
شخصیت های تاریخی و اسطوره ای با هویت و تاریخ مستقلی که دارند، امکان مناسبی برای شاعر فراهم می کنند تا مفاهیم و معانی مورد نظرش را از طریق آنها به خواننده منتقل کند. از سویی خوانندگان نیز با درک مشابهت میان این شخصیت ها و مضامین وارد شده در شعر بهتر می توانند معنای مورد نظر شاعر را درک کنند. در واقع این شخصیت ها عمق بیشتری به کلام و معانی سخن شاعر می بخشند. بررسی این شخصیت ها نیز منجر به نقد و مطالعه دقیق تر متن می شود. پژوهش حاضر به بررسی مضامین جدید در دفتر شعر «عشق علیه السلام» علیرضا قزوه با مطالعه و بررسی شخصیت های میراثی در اشعار او می پردازد. هدف مقاله حاضر بررسی شیوه های مختلف مضمون آفرینی قزوه با استفاده از شگرد فراخوانی شخصیت در دفتر شعر «عشق علیه السلام» است. روش تحقیق در این پژوهش، کیفی (تحلیلی-توصیفی) است. در دفتر «عشق علیه السلام» 17 شخصیت حضور دارند که در سه دسته دینی، تاریخی و اسطوره ای قابل تقسیم هستند. شاعر به دو صورت با این شخصیت ها ارتباط برقرار کرده است؛ نخست: بیان میراث؛ یعنی به کارگیری آنها بدون دخل و تصرف در ابعاد شخصیتی یا ویژگی های آنها و دیگر بازآفرینی آنها. این شخصیت ها در اشعار قزوه، کاربردهایی دارند از جمله؛ توصیف، تصویرآفرینی، گسترش و بسط معنایی همراه با ایجاز، ترسیم حال شهدا و جانبازان، انتقاد از اوضاع کنونی مسلمانان و جهان اسلام و یادآوری مجد و شکوه گذشته مسلمانان.
فراهنجاری دستوری فصل و وصل در قرآن کریم با تکیه بر نظریه متنیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبی - قرآنی سال نهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۳۳)
83 - 118
حوزه های تخصصی:
مبحث «فصل و وصل» یکی از ارزشمندترین مباحث علم معانی و یکی از مهارت های مورد نیاز در فهم صحیح متون به ویژه متن قرآن به شمار می آید. این در حالی است که با تأمل در کلام خداوند می توان به مصادیقی دست یافت که برخی از قوانین بلاغی مهم و ثابت این بحث را مخدوش می سازد. از این رو بازخوانی این مبحث مهم امری اجتناب ناپذیر می نماید. بدین تصور نوشتار حاضر بر آن است تا با توجه به نظریه متنیت و تکیه بر اصل فراهنجاری(هنجارگریزی)، به عنوان یکی از مهم ترین ابزار ادبیت متن، ضمن روش توصیفی-تحلیلی، موارد عدول از قواعد حاکم بر مبحث فصل و وصل را در آیات قرآن مورد بررسی قرار دهد و ضمن ارائه یک تحلیل روشنگر برای هر عبارت، به این سوال اصلی پاسخ دهد که: فراهنجاری در مواضع فصل و وصل تا چه اندازه متاثر از بافت است و تأثیر این فراهنجاری بر متنیتِ متنِ قرآن و ظرافت های معنایی ورای آن چیست؟ بررسی داده های قرآنی نشان داد که قواعد موجود در باب فصل و وصل، قطعی و یقینی نیست بلکه مواضع فصل و وصل با توجه به بافت متن و سیاقمندی معنا قابل عدول است. لذا وجود تکه متن هایی گسسته در موضع وصل و یا ذکر کلامی پیوسته در موضع فصل برای قواعد فصل و وصل دو وظیفه معناشناختی و کاربردشناختی را با هم فراهم می سازد. به بیان دیگر کاربست و عدم کاربست حرف عطف «واو» نقش بسزایی در زایش معنا ایفا می کند. همچنین معانی تعلیل، تعدید و شمارش، تصویر مبالغه آمیز فضای ترس و دهشت، تاکید بر تغایر مفهوم دو جمله از جمله معناهایی هستند که حرف «واو» با عدول از اصول فصل و وصل آن ها را آفریده است.
بررسی چگونگی اقتباس فیلم هامون از رمان بوف کور بر اساس نظریه زمان روایی ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اقتباس فیلم ها از آثار ادبی تقریبا از اوایل پیدایش سینما وجود داشته است. فیلم هامون ساخته داریوش مهرجویی نیز با تکیه بر اقتباس، بر اساس رمان معروف بوف کور نوشته صادق هدایت ساخته شده است. هدف اصلی این پژوهش، مقایسه ی عنصر زمان در رمان بوف کور و اثر سینمایی مقتبس از آن یعنی فیلم سینمایی هامون است. روش مورد استفاده در این پژوهش تحلیلی-توصیفی است که مبنای آن توصیف گزاره می باشد و بر اساس نظریه ی زمان روایی ژرار ژنت به رشته تحریر در آمده است. این مقایسه در بخش مضمون و محتوای کلی دو اثر و خاص تر بر اساس نظریه زمان روایی ژنت در بخش های ترتیب، تداوم و بسامد انجام شده است. نتایج حاکی از آن است که 1- در برگردان بوف کور به فیلم هامون، حالتی میانه مورد توجه قرار گرفته که هم بر اصالت و استقلال اثر مقتبس و هم بر اصالت و استقلال اثر منبع تاکید می شود. 2- در بخش مضمون، از این جهت که هر دو اثر، روایت زندگی انسانی است که از محیط و انسان های اطراف خود خسته شده و به انزوا کشیده شده است و به رویا و ضمیر ناخودآگاه پناه می برد، بسیار به هم نزدیک است. 3- هیچ یک از دو اثر از نظم و ترتیب زمانی خاصی تبعیت نمی کنند و به شیوه ی زمان پریشی، روایت می شوند
ادبیات تطبیقی از منظری دیگر (تصویرِ اثر از دیدگاه پژوهشگر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله با در نظر آوردن تعریف ادبیات تطبیقی از منظر پیر برونل و همکارانش در کتاب ادبیات تطبیقی چیست؟ ، شیوه ای دیگر در پژوهش برای این نوع مطالعات طرح شده است که مقابله ای ست میان تصویر نوشتارو تصویر اثر از دیدگاه پژوهشگر. در این شیوه، به تعداد پژوهشگرانِ متعلق به فرهنگ های متفاوت، یکی از تصویرهای بالقوه ِاثر نمایان می شود. فرآیند این پژوهش بدین گونه است: با مطالعه متن ادبی، تغییرات شکلی اثر نشان می شود و در روند توصیف و تحلیل، از آن رمزگشایی صورت می پذیرد. این رمزگشایی منجر به آشکارگی معناهای اثر می شود که ضرورتاً معناهای نهفته در نیت نویسنده نیست. و چون معناها صورتی یکسان ندارند. این صورت معنا، تصویر است و بدین ترتیب، تصویر اثر در مقام معنای آن، به تعداد پژوهشگران و خوانندگان مترقی و مجرب ادبیات، توسعه می یابد. برای پروراندن چنین شیوه ای در مطالعات ادبیات تطبیقی که معطوف به تنها یک اثر است، به طرح نمونه هایی از داستان های کوتاه و طرح های کافکا پرداخته شده است. این شیوه پژوهش، ظرفیت تازه ای برای مطالعات تک قطبی ادبیات تطبیقی، مبتنی بر نگرشی از تعریف کلاسیک پیر برونل و همکارانش به دست می دهد؛ نگرشی با در نظر آوردن خاستگاه نظری ادبیات تطبیقی.