حافظ نظریه پرداز و منتقدتیزبینی است که با شگردهای خاص هنری و به زبان طنز در مسائل مهم انسانی و اجتماعی ورود پیدا می کند و با تبیین و تحلیل آن ها، مدعیان و متولیان را به چالش می کشاند. یکی از این موارد، «حسبه و محتسب» است. او به عنوان شاعر منتقد و طنزپرداز با انواع کج روی ها و بدعت ها مبارزه می کند، اما آنچه در این میان وجه خاص به خود گرفته و حافظ را در مبارزه مصمم تر می کند؛ محتسب است، چراکه عملکرد بد او می تواند به اصل دین آسیب بزند. از این رو، حافظ با تمام توان هنری و قدرت شاعری طی دو مرحله ثبوتی و اثباتی و با هفت طریق: 1- نقد خود، 2- بیان گستردگی فسق، 3- تجاهل العارف، 4- حقیقت نمایی دینی، 5- رفتار متناقض، 6- مستی محتسب و 7- خونریزی محتسب به مقابله با این دشمن خطرناک که مستقیم دین را نشانه گرفته می رود تا با نقد و نظر صحیح، هم حقیقت زیبای دین را روشن سازد و هم چهره زشت مدعیان را. در این مقاله سعی شده است به روش توصیفی- تحلیلی و برمبنای تعقّلی- منطقی این نقد و نظر تبیین شود.