فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۰۱ تا ۱٬۳۲۰ مورد از کل ۵٬۳۸۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
دیدگاه های مختلفی در موافقت و مخالفت با علم دینی در کشور وجود دارد، و تا به حال تلاش چندانی برای هم گرایی این دیدگاه ها صورت نگرفته است. هدف پژوهش حاضر این است که بر مبنای آرای دکتر سروش، که در ایران به مخالف علم دینی مشهور است، راهکارهایی برای تولید علم دینی ارائه کند. در این مقاله دو راهکار برای تولید علم دینی به تناسب دو تلقی دکتر سروش از علم دینی، یعنی تلقی ضعیف (علم برگرفته از متون دینی) و قوی (علم هماهنگ با متون دینی) ارائه خواهد شد
نقد مبانی و پیش فرض های رویکرد کارکردگرایانه به دین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از رویکردهای مورد توجه در علوم اجتماعی، کارکردگرایی است که بر اساس آن پدیده های اجتماعی، به ویژه دین، مطالعه می شود. این رویکرد ریشه در اثبات گرایی دارد و مدعی است که هر پدیدة اجتماعی باید در پرتو نقش و وظیفة عینی ای که در یک نظام دارد بررسی شود، البته نقدهایی از سوی مخالفانش بر آن وارد شده است، هدف از این مقاله نقد مبانی و پیش فرض های این رویکرد در مطالعات دینی است، از این رو ضمن بیان خاستگاه های معرفتی و تاریخی این رویکرد و تعاریفی که کارکردگرایان از دین ارائه داده اند، به نقد این تعاریف و مبانی و پیش فرض های این دیدگاه پرداخته شده است.
نقد نظریه عدل الاهی غایت شناسانه سوئین برن درمسأله شرّ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وجود انواع شرور در جهان هستی همواره دستمایه ملحدین برای نقد عقلانیت خداباوری بوده است. در میان پاسخهای مختلفی که از سوی خداباوران به مسأله شر داده شده است، نظریه عدل الاهی غایتشناسانه سوئینبرن، فیلسوف دین معاصر انگلیسی، از اهمیت خاصی برخوردار است. وی در این نظریه عدل الاهی ادّعا دارد که نظریهاش نه تنها می تواند به اِشکال شرّ اخلاقی پاسخ دهد، بلکه اِشکال شرّ طبیعی را نیز می تواند از میان بردارد. در این نوشتار، در ابتدا با استناد به آثار مختلف سوئینبرن، نظریه وی تحت عنوان «نظریه عدل الاهی غایتشناسانه در مورد مسأله شرّ و استدلالات مربوطه» تقریر و تحلیل خواهد شد، سپس در بوته نقد قرار خواهد گرفت و نشان داده خواهد شد که نظریه عدل الاهی غایت شناسانه وی با اشکالات متعددی روبه رو است.
علم انسانی ـ اجتماعی اسلامی: مسئله امکان پذیری و راهبردهای رشد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله از دو بخش تشکیل شده است. در بخش نخست، به ایجاز، دلایلی برای امکان پذیریِ علم انسانی ـ اجتماعی اسلامی ارائه و در بخش دوم مقاله، بسته ای راهبردی، برای تحقق آرمان علوم انسانی ـ اجتماعی اسلامی ارائه شده است. ایده اولیه این راهبردها در گفتگو با صاحب نظران جمع شده و در مرحله تبویب، تنقیح، تقویت و تبیین راهبردها از جلسات پنل با حضور متخصصان حوزة سیاست علم و آینده پژوهی استفاده شده است. راهبردهای پیشنهاد شده، در ذیل این پنج راهبرد کلان، انسجام یافته اند: 1. تبیین ضرورت علوم انسانی ـ اجتماعی اسلامی؛ 2. تبیین مبانی، نظریه ها و روش های برآمده از دین در حوزه علوم انسانی ـ اجتماعی؛ 3. تقویت فعالیت های سیاست گذارانه در عرصه علوم انسانی ـ اجتماعی؛ 4. تقویت و جهت دهی جامعه علمی کشور در این حوزه از علوم؛ 5. بهره برداری از علوم انسانی ـ اجتماعی حاصل آمده با رهیافت اسلامی.
نقد و بررسی نظریة گناه ازلی در مسیحیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله گناه اولیه پس از پولس رسول، نخستین بار به وسیله قدیس آگوستین مورد بحث و بررسی کلامی قرار گرفت. به نظر او، انسان به دلیل گناه اولیه آدم و حوا گناهکار است و تنها لطف و عنایت الهی است که انسان را به سوی خیر هدایت می کند. این مقاله با روش نظری و مطالعه تورات و انجیل درصدد تبیین دقیق این نظریه و بررسی آن با توجه به دیدگاه های برخی متکلمان و فیلسوفان است. این تحقیق نشان می دهد با اینکه در عهد قدیم و جدید، اثری از تعلیم آموزه گناه نخستین وجود ندارد، با این حال امروزه، بسیاری از فرقه های مسیحی در خصوص فراگیر بودن گناه آدم اتفاق نظر دارند. از نگاه آنان، نه تنها پیامبران الهی در گناه اصلی شریک هستند، بلکه تمامی کودکان نیز از بدو تولد گناهکار به دنیا می آیند. پولس رسول و دیگران از نظریه پردازان آن هستند. درحالی که علّامه طباطبائی و دیگران از منتقدان جدی این آموزه می باشند.
پیشینه تاریخی، توصیف و تبیین موضع ملاصدرا درباره چیستی فلسفه اولی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو ارسطو (384-322 ق.م)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی متافیزیک
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
الگوی علم شناسی موضوع محور ارسطویی- سینوی، فلسفه اولی را بحث از عوارض ذاتی «موجود بما هو موجود» دانسته و دو حوزه امور عامه و الهیات بالمعنی الأخص را ذیل آن علم واحد دسته بندی می کرد. با پیشرفت تاریخی علم کلام و غلبه یافتن رویکرد فلسفی در آن، مباحث دو حوزه مذکور از یکدیگر تفکیک شده و با لحاظ کردن آن ها به عنوان دو علم مستقل، به تدریج الگوهای متنوعی، یکی پس از دیگری و هریک با نقد الگوی پیشین، برای وحدت بخشی مباحث امور عامه ارائه گردید. از ملاصدرا به عنوان یک فیلسوف نوآور می توان توقع داشت که در این سیر تاریخی و خصوصاً با تحولی که در محتوای فلسفه اولی ایجاد کرده طرح بدیعی نیز برای شناسایی آن عرضه کرده باشد، اما او نامنتظرانه به همان موضع ارسطویی- سینوی بازگشته است. در تییین چرایی اتخاذ این رأی، شواهد غیرمقنع و قابل دفعی وجود دارد که نشان می دهد آن موضع، حاصل اندیشه های ابتدایی – و نه نهایی– ملاصدرا بوده است. اما قابل دفاع تر است که آن موضع فلسفه شناسانه ملاصدرا با فلسفه او سازگار دانسته شده و یا اینکه با توجه به قرائن متعدد و از جمله برای حفظ ادعای انقلاب پارادایمی حکمت متعالیه نسبت به سنت های فلسفی پیشین، رخنه ای در اندیشه او محسوب گردد.
صورتبندی برهان نظم از منظر سوئینبرن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برهان نظم ساده ترین، قابل فهم ترین و عمومی ترین برهان بر وجود خداوند است. در طول تاریخ روایت های متعددی از این برهان ارائه شده است که از درجات متفاوتی از قوّت و دقّت برخوردارند. به نظر نگارندگان معقول ترین و قابل دفاع ترین روایت از این برهان، روایتِ «استدلال از راه بهترین تبیین» است. روایت هایِ کلاسیک، مقایسه ای، تنظیم دقیق، پیچیدگی غیر قابل تقلیل بیوشیمیایی و اطلاعات زیست شناختی ضمن آنکه هر یک روایت هایی مستقل هستند، امّا به نظر می آید اگر بتوان این روایت ها را در خدمت «استدلال از راه بهترین تبیین» در آورد، برهان نظم می تواند نقش مؤثّرتری در اثبات وجود خدا در کنار سایر براهین ایفا کند. سوئینبرن استدلالی ارائه کرده، که نتیجة آن- به زعم وی- محتمل بودن وجود خدا را نشان می دهد. او این بار را بر دوش برهانی استقرایی گذاشته است. ریچارد سوئینبرن در تقریر این برهان با تفکیک نظم جهان به نظم زمانی و نظم مکانی و صورتبندیِ جدیدی از برهان طرح و تدبیر، تلاش درخوری در این راه نموده است. در این جُستار سعی شده تا تقریر و روایت سوئینبرن از برهان نظم که در آثار متعدد او به انحای مختلف بیان شده است در یکجا و به صورت نظام مند تقریر شود، تا راه برای بررسی، نقد و یا تقویت آن هموارتر گردد. با جستجوی انجام گرفته این برهان تاکنون با نظامی که در این مقاله بدان پرداخته شده است، صورتبندی نشده است.
عقلانیّت فضیلت محور و باورهای دینی؛ با تأکید بر نظریة سوسا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معرفت شناسی فضیلت محور، یکی از جدیدترین رویکردهای معرفت شناسی است که به دلیل تمرکز بر فاعل شناسا و فضیلت های معرفتی او، از سایر رویکردهای موجود متفاوت می باشد. این رویکرد، به جهت شباهت با رویکردهای برون گرایی که در ذیل معرفت شناسی اصلاح شده قرار می گیرند، از ظرفیت های قابل توجّهی برای نظریه پردازی در معرفت شناسی باورهای دینی برخوردار است. لذا می توان با تعریف پیش فرض هایی چون فضائل معرفتی دینی و منظر دینی، به مفهوم جدیدی از عقلانیّت دست یافت. این نظریه، در مقابل استدلال های شکّاکان مبنی بر عدم امکان معرفت در حوزة باورهای دینی و نیز استدلال ملحدان مبنی بر عدم وجود خدا، دفاع قابل قبولی از باورهای دینی ارائه می کند.
تقریر و تبیین استدلال های اخلاقی سی. اس. لوئیس بر وجود خدا «عینیت گرایی و نگاه مؤمنانه به عالم هستی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر تقریرهای متفاوتی از استدلال اخلاقی بر وجود خدا شکل گرفته است. یکی از این تقریرها، استدلال از طریق عینیت گرایی اخلاقیِ سی. اس. لوئیس است؛ لوئیس با توسل به احکام و قوانین اخلاقی متداول در حیات انسانی و با توجه به مجادلات اخلاقی، انتقادات اخلاقی، و عذرآوری انسان هنگام عمل نکردن به قوانین اخلاقی، که همه روزه برای انسان روی می دهد، وجود عینی ارزش ها و قوانین اخلاقی را اثبات می کند و سپس با توجه به تفاوت ماهیت قوانین اخلاقی و قوانین طبیعی، بنیان استدلال اخلاقی خویش را پایه گذاری می کند. لوئیس در جست وجوی مبنا و اساس این قوانین عینی اخلاقی، ذهنی عالی را به عنوان یگانه مبنای حقیقی احکام اخلاقی اثبات می کند. این مقاله به تقریر و تبیین استدلال اخلاقی لوئیس می پردازد و در پایان به نقد و بررسی آن خواهد پرداخت.
پاسخ بوئتیوس به دشواره شر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رویکرد اصلی نوشتار حاضر ترسیم دیدگاه بوئتیوس فیلسوف نامدار رومی قرون وسطی به مسئله شر است. وی بی آنکه مرتکب خطایی شده باشد، در بند و به مرگ محکوم گشته و بجّد با دشواره شر به خود می پیچد و بدنبال راه چاره است و از این رهگذر ماهیت سعادت واقعی را مدنظر قرار داده و اشکالاتی مطرح می سازد و به آنها پاسخ می دهد. دو اشکالی که وی مطرح ساخته بدین ترتیب است1) با وجود خدایی قادر مطلق، و خیرمحض چگونه می تواند شر وجود داشته باشد؟ و2) چرا رویه جهان معکوس می چرخد و خیر فرودست باقی می ماند و شر، فرا؟ همچنین در این راستا دفع دخل مقدر می نماید و به دو اشکال احتمالی مبنی براینکه 1)آیا خدا می تواند از شر به مثابه یک ابزار استفاده نماید؟ و 2)رابطه شر و اختیار چگونه است، پاسخی پیش دستانه می دهد.
برهان تجربه دینی از دیدگاه سویین برن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برهان تجربه دینی یکی از مهم ترین براهین اثبات وجود خدا در مغرب زمین است. سویین برن-فیلسوف خداباور- بر اساس اصول خاصی که آن ها را «اصل آسان باوری» و «اصل گواهی» می نامد، تقریر ویژه ای از این برهان ارائه نموده است که توجه فلاسفه دین را به خود جلب نموده است. در این پژوهش سعی شده است ضمن توضیح اصول مزبور، تقریر سویین برن از این برهان تبیین گردد.
دین و مدرنیته؛ بررسی رویکرد فروکاهشی به دین در نسبت با مدرنیته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در عصر مدرن اگر تعارضی میان دین و مدرنیته باشد، این تعارض چگونه قابل رفع و رجوع است؟ در این تعارض برخی تقدم دین، بعضی تقدم فرهنگ مدرن و برخی نیز راهی میانه را مطرح می سازند. در نگاه آقای ملکیان، دین هم به متون دینی و هم به برداشت های انسان ها از آن متون و نیز به اعمال انسان های متدین اطلاق می شود. فهم سنتی از دین، فهم بنیادگرایانه و مبتنی بر تاریخ است که با مدرنیته سازگار نیست. از این رو وی معنویت را به منزلة دین عقلانی شده، و تفسیر مدرن از دین را به جای فهم سنتی از دین ارائه می کند. فهم سنتی از دین با برخی از مؤلفه های مدرنیته سازگار نیست. پس از آنجا که این مؤلفه ها اجتناب ناپذیرند، باید از دین فهمی ارائه دهیم که ناسازگاری با مدرنیته در آن برطرف شود. در نقد این دیدگاه باید گفت اولاً برخی از مؤلفه هایی که در دین مورد ادعای او با مدرنیته درگیر می شوند، اصولاً در ادیان یا دست کم در دین اسلام وجود ندارند و برخی دیگر که از مؤلفه های دین به شمار می روند، از پشتوانة عقلی و معرفتی برخوردارند. روش این مقاله توصیفی، تحلیلی و انتقادی است.
تبیین نسبت های جهانی شدن و جهانی سازی با آموزه های دینی در عصر پساتجدد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ازمیان رفتن مرزهای زمانی و مکانی و نزدیکی فرهنگ ها و جوامع، موضوعی به نام جهانی شدن را به محافل سیاسی، اقتصادی و فرهنگی وارد کرده، چالش ها و فرصت هایی را برای آموزه های دینی ایجاد کرده است. هدف از این پژوهش تفکیک فرایند جهانی شدن و پروژة جهانی سازی غربی و تبیین نسبت های آن با آموزه های دینی است. روش تحقیق، توصیفی تحلیلی بود. پس از مطالعة اسناد موجود، تعاریف و نظریه های مختلف در زمینة جهانی شدن، جهانی سازی بررسی و تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد می توان نسبت های مختلفی بین این دو مقوله با آموزه های دینی در نظر گرفت؛ نسبت جهانی شدن با آموزه های دینی، نسبت جهانی سازی با آموزه های دینی و نسبت میان جهانی شدن در وضعیت کنونی، با آموزه های دینی. یافته ها نشان داد جهانی شدن در راستای جهانی کردن دین اسلام، یکی از اهداف آموزه های دینی است. اما جهانی سازی غربی در نقطة کاملاً مخالف با آموزه های دینی قراردارد.
مقایسة راه حل مسئله شر از دیدگاه جان هیک و علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شر در قرون اخیر به صورت منطقی و قرینه ای(علیه وجود خدا) مطرح و به منزلة نقدی بر آموزه های دینی مطرح شده است. فیلسوفان و متکلمان راه حل های متنوعی ارائه داده اند که از جمله پاسخ ها، پاسخ هیک (فیلسوف و متکلم مسیحی) است که تئودیسة پرورش روح است و نیز پاسخ علامه طباطبایی که قایل به عدمی بودن شر شده، آن را لازمة عالم مادی و اختیار انسان می داند. این دو نظریة عدل باور با وجود نقاط اشتراک، دارای تفاوت های بنیادین اند. در مقایسه و تطبیق دو نظریه، ابعاد مسئله روشن تر می شود و راه حل جدیدی به دست می آید. لذا مقالة حاضر به بررسی و تطبیق این راه حل ها می پردازد.
تحول وجودی انسان در عهد جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از موضوعات مهم در ادیان توحیدی، سلوک و تحول معنوی انسان است. این تحول را در مسیحیت می توان با روی کردهای متفاوت عرفانی، کلامی و کتاب مقدسی مورد توجه قرار داد. از سوی دیگر، این سلوک معنوی را می توان از ابعاد گوناگون، نظیر جایگاه آن در دین، تأثیر آن در زندگی دنیوی و اخروی، راه های تقرب و سلوک به خدا و ... مورد بررسی قرار داد. اما یکی از پرسش های مطرح در این جا این است که خود این سلوک به چه معنا و از چه سنخی است. سخن در این است که چه رخ می دهد که سالک الی الله به کمال دست می یابد؛ آیا تحولی حقیقی در او رخ داده است یا تشریفاً او را کامل و مقرب خدا می خوانند؟ در مسیحیت و مشخصاً عهد جدید، این سلوک عرفانی و کمالی، تحولی وجودی، حقیقی، تشکیکی و در عین حال بیشتر اعطایی است و با واژگانی نظیر تقدیس، اتحاد با خدا و مسیح و نورانی شدن بیان می شود؛ که شاکله ی این نوشتار را شامل است.
تبیین ماهیت انسان از دیدگاه اسلام و غرب و عوامل تربیت دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت اخلاقی
این پژوهش به ماهیت انسان از دیدگاه اسلام و غرب و نقش آن در علوم تربیتی پرداخته است. روش پژوهش کیفی و از نوع توصیفی تحلیلی (تحلیل اسنادی) است. یافته ها دلالت دارد بر اینکه انسان، موضوع تربیت است و هرگونه طرحی در این زمینه، مسبوق به نگاه انسانشناختی ویژه ای است. ماهیت انسان از دیدگاه اسلام شامل اصالت فطرت، انسان به منزله عامل، هدفمندی و کمال گرایی و حیات طیبه است در حالی که در غرب اصالت فرد، سکولارسیم، مادی گرایی و رویکرد تجربی و امانیسم از مهمترین گزاره های تربیتی است. با توجه به جامعیت دین اسلام، تربیت دینی با محوریت تعالی و تکامل معنوی انسان، تلاش دارد که انسان را از مرحله دانستن به مرحله بودن سوق دهد و خیر اعلی را به منزله ارزش، فراسوی امور علمی و ... قرار دهد .
بررسی انتقادی نظریه این همانی ذهن و بدن در فلسفه ذهن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله نخست مراد از نظریه این همانی میان ذهن و بدن را تبیین، و سپس به برخی از ادله این نظریه اشاره می کنیم. در دلیل اول به نظریه اسمارت اشاره کرده ایم. وی بر اساس دیدگاه ویلیام اکامی مبنی بر اینکه اگر پدیده ای به صورت مادی قابل تبیین باشد نباید آن را با مفاهیم متافیزیکی تفسیر کرد، مدعی می شود ازآنجاکه امروزه تمامی حالات ذهنی از قبیل عشق و نفرت و علم قابل تبیین فیزیکی است، نباید از روح مجرد در توجیه این حالات بهره گرفت. در نقد این نظریه نشان داده ایم علاوه بر اینکه مبنای اکامی از نظر عقلی ناصحیح است به رغم پیشرفت های علمی، هنوز دانش تجربی بشر نمی تواند تفسیری پذیرفتنی برای حالات ذهنی ارائه دهد. در ادامه به دلیل دیویدسن بر نظریه این همانی اشاره و انتقادات وارد بر آن را بیان کرده ایم و در پایان چنین نتیجه گرفته ایم که قایلان به این همانی میان نفس و بدن ادله متقن و صحیحی برای این نظریه ندارند.
رهیافت اصلاح ساختار ژنتیک در حل مسأله ی شرور انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بهره بردن از قدرت علمی و خلاقیت انسان در محدود کردن و پس راندن شرور و جلوگیری از گسترش آن از مصادیق همکاری با خالق و یاری دادن به خداوند در حل مسأله شر محسوب می شود .
بسیاری صفات بد اخلاقی و خلق و خوی های ناپسند و در نتیجه شخصیت و رفتار شرورانه پایه ی زیستی و ژنتیکی دارند. فن آوری مهندسی ژنتیک این امکان را به ما می دهد که از ویژگی هایی در ژن ها یمان برخوردار باشیم که تا سرحد امکان، کمتر گرفتار شرور گردیم. بنابراین در قدم نخست، با بهر ه گیری از ژن درمانی می توان از پیدایش برخی از نواقص جسمانی و اخلاقی و انتقال آن به نسل های بعدی جلوگیری کرد و سپس با مهندسی ساختار ژنتیکی انسان و در نتیجه اصلاح نژاد بشر، می توان به انسانی دست یافت که دارای درصد بالایی از صفات و خصوصیات مطلوب جسمانی، عقلانی، اخلاقی و الاهی بوده، تا در نتیجه ی آن، شمار چشم گیری از شرور روزمره ی انسانی از صفحه ی زندگی محو شود و به دیگر شرور تاریخی پیوندد.
نگارنده رهیافت اصلاح ساختار ژنتیک را در شرایط موجود، راهبردی اساسی و بر تر در حل شرور انسانی و دستیابی به خیرات و کمالات ارزیابی کرده و معتقد است که بشریت باید هر چه زودتر تصمیم استفاده از آن را عملی کند.