مقالات
حوزه های تخصصی:
ویتگنشتاین در فقرات پایانی تراکتاتوس از وجود امر ناگفتنی سخن می گوید که خود را نشان می دهد. اراده و سوژة مرید در آموزه های ویتگنشتاین متقدم در زمرة ناگفتنی ها قرار می گیرد. ویتگنشتاین در یادداشت ها، از سوژه با چهار عنوانِ سوژة متفکر، سوژة شناسا، سوژة متافیزیکی، و سوژة مرید سخن می گوید. سوژة مرید متفاوت از دیگر عناوین تبیین می شود. سوژة مرید امری استعلایی و حامل خیر و شر است و بدون آن اخلاق معنا نمی یابد. می توان گفت اراده، سوژة مرید، و ارادة بیگانه یا خدا بیش ترین نقش را در اخلاق ویتگنشتاینی بازی می کنند. با این حال ابهامات قابل توجهی در این مفاهیم وجود دارد. این نوشتار در پی آن است تا در مسیر روشن سازی این مفاهیم در آموزه های ویتگنشتاین مقدم قدم بردارد.
بررسی تطبیقی آموزة گناه نخستین از نظر اسلام و مسیحیت با تکیه بر آرای علامه طباطبایی و آگوستین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی قرون وسطی آباء کلیسا (قرن 3 و 4)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه اندیشه های فلسفی در ایران معاصر
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی الهیات فلسفی
آموزة گناه نخستین یکی از اصول اعتقادی مسیحیان است؛ بر اساس این آموزه، طبیعت بشری به علت گناه آدم، گناه آلود شده است، لذا برای نجات، لازم است عیسی قربانی شود. آگوستین این موضوع را به شکل مفصلی مطرح می کند. به نظر او، آدم برای زندگی بهشتی خلق شده بود و هویتی خداگونه داشت، اما بر اثر نافرمانی، آن را از دست داد و بر زمین هبوط کرد و با مرگ مواجه شد. گناه آدم دامن تمام انسان های بعدی را گرفت و عیسی با مرگش، خود را فدیة گناهان بشر کرد. دین اسلام اعتقادی به این آموزه ندارد. به اعتقاد علامه طباطبایی، آدم (ع) از ابتدا برای زندگی زمینی خلق شده بود و سکونتش در بهشت، مقدمه ای برای آن بوده است. آدم مخالف امر الهی عمل نکرد، زیرا مخالفت وی با نهی ارشادی بوده است. و عمل او ترک اولی محسوب می شود. با توبة آدم و قبولی آن در نزد خداوند، مقامِ آدم تغییری نکرد، بلکه مکان و کیفیت زندگی وی تغییر کرد. این تحقیق درصدد است که ضمن بررسی پیشینه گناه نخستین، نظر خاص آگوستین در مسیحیت و علامه طباطبایی در اسلام، و مبانی اعتقادی آن ها را در مورد این آموزه ارائه دهد.
علم و دین از نگاه فرانسیسکو آیالا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پس از انقلاب علمی قرن هفدهم و قدرت گرفتن علوم تجربی، رقیبی قدرت مند برای ادیان در حل مشکلات بشر، و ارائة تبیینی روشن تر از جهان پا به عرصة وجود نهاد. رابطة علم و دین در کانون مباحث فلسفی قرار گرفت و آرای گوناگونی در این خصوص ارائه شد. نوشتار حاضر به نقد و بررسی دیدگاه فرانسیسکو آیالا[i]کشیش و ژنتیک دان برجستة معاصر می پردازد. وی بر این باور است که کتاب مقدس فقط در خصوص نجات و سعادت آدمی مصون از خطاست و اساساً هدف آن تبیین پدیده های طبیعی نیست. آیالا با پذیرش موضع طبیعت گرایی روش شناختی، و رد طبیعت گرایی متافیزیکی، برای تبیین وقایع طبیعی صرفاً پدیده های طبیعی را به میدان می آورد و دخالت هرگونه موجود ماوراء طبیعی از جمله خداوند را در امور جهان نفی می کند. او معتقد است برای تبیین پیدایش گونه های زیستی بر روی زمین فقط باید به نظریة تکامل و انتخاب طبیعی اکتفا کرد و آن ها را به خداوند منتسب نکرد، این نوع نگرش می تواند مشکل شر را به خوبی حل کند؛ زیرا شرور به تکامل و انتخاب طبیعی منتسب می شود و خداوند از ارتکاب شرور مبرا می شود. به نظر می آید راه حل آیالا برای حل مشکل شر از توانایی کافی برخوردار نیست؛ آیالا علم و دین را مربوط به دو حوزة متمایز می داند که هریک بر قلمرویی مجزا پرتو می افکند، از همین روی این دو در ارائة تصویری درست از عالم مکمل یک دیگرند
تحلیل ویژگی های عقلانی برهان جهان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهمیت پرسش از هستی خدا و تأثیرات گستردة آن در کلیت زندگی انسان، باعث تلاش فیلسوفان و متکلمان برای ارائة برهانی عقلانی در این خصوص شده است که براهین متنوعی چون برهان های وجودی، فطرت، حدوث، حرکت، نظم، اخلاقی، و جهان شناختی از این جمله اند و از قرون گذشته تاکنون با تعابیر و تفاسیر گوناگونی ارائه شده و می شوند. در این میان، برهان جهان شناختی، از جهات چندی دارای اهمیت است که باعث مهم ترشدن آن و تقربش به نوعی برهان عقلانی و جهان شمول شده است: 1. در سنت فلسفی غربی و اسلامی، این برهان در مقایسه با دیگر براهین، از جانب فیلسوفان و متکلمان بیش تری مورد استفاده واقع شده و تنوع بیش تری از تقریرها را به خود اختصاص داده است؛ 2. این برهان دارای خصوصیات مشترک دینی، کلامی، و فلسفی است، لذا اکثر متکلمین با استفاده از روش های فلسفی و کلامی آن را به کار برده اند؛ 3. این برهان از فهم عقلانی نسبتاً عمومی آغاز کرده و اصول واقعیت هستی و علیت و وابستگی علت به معلول را محور استدلال خود قرار داده، که آن با تعابیر گوناگون برای اکثریت مردم قابل فهم است؛ 4. در این برهان از وجود معلول و وابستگی آن، وجود علت که در نهایت خداست، استفاده شده، یعنی سیر عقلانی از معلول به علت، که محور روش استدلالی این برهان است بسیار مناسب تر از سیر از علت به معلول است؛ 5. عدم وابستگی این برهان به براهین دیگر، در حالی که برخی از آن ها، چون برهان نظم، حرکت، و حدوث صرفاً با پذیرش برخی از مقدمات این برهان قابل استفاده هستند؛ 6. استفاده از حداقل اصول، چون پذیرش واقعیت و اصل علیت برای اثبات خدا و یگانگی او در این برهان؛ 7. مطابقت محتوا و مفاد این برهان، یعنی وابستگی و نیازمندی موجودات در این جهان و حاکمیت اصل علیت با واقعیت های خارجی در تحلیل عقلانی. در این مقاله ضمن نگاهی کوتاه به اهمیت برخی تقریرهای برهان در سنت فلسفی غرب و اسلام، تلاش می شود ویژگی های عقلانی آن در موارد مذکور بررسی و تحلیل شوند
حل مشکل گناه ذاتی بر مبنای دو اصل «ایمان» و «لطف» در نظام فکری آگوستین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از اساسی ترین مسائل آگوستین در طول حیات فکری اش، یافتن پاسخ این مسئله است که چه چیز وصول بشر به حکمت حقیقی و سعادت را این چنین دشوار و در مواردی غیر ممکن ساخته است. پاسخ وی را می توان در یک کلمه خلاصه کرد: «گناه». به همین جهت او درصدد بر می آید تا با ارائة دو اصل بنیاد، ایمان و لطف، مشکل گناه را در بشر حل کند تا مسیر دستیابی به حقیقت را بر وی هموار سازد. اما باور او به «گناه ذاتی» که مبنایی برگرفته از متن مسیحیت است، وی را در حل این مشکل با دشواری هایی مواجه می سازد. به اعتقاد آگوستین دو اصل ایمان و لطف در ارتباط با ارادة انسان معنا پیدا می کنند؛ این اراده، مطابق مبنای گناه ذاتی، اراده ای در گناه تلقی می شود و بنابراین بیش از آن که بشر را به سمت خیر سوق دهد او را به سوی انتخاب شر می کشاند. بر این اساس به نظر می رسد کسب فیضِ ایمان یا لطف از سوی چنین موجودی تا حد زیادی غیر محتمل خواهد بود؛ همین مطلب موجب ابهاماتی در دیدگاه آگوستین در این زمینه شده است. پژوهش حاضر بر اساس روش توصیفی- تحلیلی با تکیه بر تحلیل منطقی به بررسی این مطلب پرداخته است
بررسی معنای دین بر اساس «درآمد» درس گفتارهای فلسفة دین هگل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هگل نخستین فیلسوفی بود که در درس هایش در برلین مباحثی ذیل عنوان فلسفة دین مطرح کرد. دریافت او از دین علاوه بر فهم متعارف، از فهم هم عصرانش نیز متفاوت بود. هگل بر خلاف تلقی روزگارش نه دین را از حوزة شناخت بیرون گذاشت و نه آن را به احساس فروکاست. او با نگاه تاریخی خود ادیان را در سیر تاریخی آن ها دید و با اصول دیالکتیکی خویش به درک تازه ای از دین راه یافت. حاصل این درک نشاندن دوبارة دین در حوزة شناخت نظری شد. مقالة حاضر درصدد است ساز و کار درک هگل از دین را، بر اساس «درآمد» درس گفتارهای فلسفة دین، بسان یکی از حوزه های شناخت نظری در معنای مد نظر او نشان دهد
دو راهکار تولید علم دینی بر مبنای آرای دکتر سروش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دیدگاه های مختلفی در موافقت و مخالفت با علم دینی در کشور وجود دارد، و تا به حال تلاش چندانی برای هم گرایی این دیدگاه ها صورت نگرفته است. هدف پژوهش حاضر این است که بر مبنای آرای دکتر سروش، که در ایران به مخالف علم دینی مشهور است، راهکارهایی برای تولید علم دینی ارائه کند. در این مقاله دو راهکار برای تولید علم دینی به تناسب دو تلقی دکتر سروش از علم دینی، یعنی تلقی ضعیف (علم برگرفته از متون دینی) و قوی (علم هماهنگ با متون دینی) ارائه خواهد شد