فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۲۴۱ تا ۲٬۲۶۰ مورد از کل ۵٬۳۸۹ مورد.
«ذاتی» در منطق و فلسفه(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
معارف عقلی ۱۳۸۷ شماره ۱۰
حوزه های تخصصی:
مفهوم ذاتی از واژگان پرکاربرد در منطق و فلسفه است. چون بیتوجهی به معانی مختلف یک واژة مشترک، سبب خطا و غلطیدن به دام مغالطه اشتراک لفظی میشود، بر آن شدیم معانی مختلف واژه ذاتی را مشخص کنیم. در این میان، چند معنا از معانی این واژه مشهورتر است؛ مثل ذاتی باب ایساغوجی و یا ذاتی باب برهان، ولی حتی در این دو معنا نیز سخنانی متفاوت و گاه متعارض هست که در این نوشتار به بررسی آنها خواهیم پرداخت.
بعد اومانیستى در انقلاب کپرنیکى کانت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ ۱۳۸۷ شماره ۶۵
حوزه های تخصصی:
امانوئل کانت (1804ـ1724) ــ بزرگترین فیلسوف دوران جدید، که عصر
روشنگرى، انقلاب کبیر فرانسه، تفوق علم نیوتنى، افراط اصالت تجربه، غلبة اصالت منفعت، تنش نهضت رومانتیسم و در عین حال متافیزیک سنتى را در زمان خویش دریافته و آنها را بلاواسطه تجربه کـرده و فهمیده بود ــ در طرح اصلى خویش درباب فلسفه ــ به معنى کلى ــ انقلاب کپرنیکى را در معرفت بشرى ــ به معنى اعم ــ اعلام کرد. انقلاب کپرنیکى کانت از وجوه بسیار قابل بحث است؛ اما مىتوان گفت که در تمامیت آن، تثبیت اصولى مبانى مدرنیسم مشاهده مىشود. تا آنجا که به بحث حاضر مربوط است، انقلاب کپرنیکى، تأیید و تحکیم همهجانبة سوبژکتیویسمى است که با کوژتیوى دکارت تحقق یافته بود. اگر اومانیسم ــ دست کم در حوزة فلسفى آن ــ در تفکر جدید، پیامد سوبژکتیویسم جدید باشد، مىتوان گفت که انقلاب کپرنیکى کانت مستلزم اومانیسم است.(1)
انقلاب کپرنیکى تعبیرى است که خود کانت براى بیان وضعیت جدید فکرى
خویش به کار برده (نقد عقل محض[1]، ص XVI) و معنى آن این است که سوژه در هر حال محور است. گرچه کانت طرح انقلاب کپرنیکى را در کتاب نقادى عقل محض فرانهاده است، محدودة آن به این کتاب منحصر نیست؛ بلکه این انقلاب را در کتاب نقادى عقل عملى و نیز نقد حکم و آثار دیگر کانت مىتوان مشاهده کرد. بنابراین مىتوان اومانیسم کانت را در هر سه نقد دنبال کرد.
در این نوشته، نخست از نقد عقل نظرى، سپس نقد عقل عملى و بعد از آن از نقد حکم سخن خواهد رفت و در پایان، جایگاه خدا در این انقلاب کپرنیکى بهاجمال بررسى خواهد شد.
درآمدی جدید به فلسفه علم
حوزه های تخصصی:
اسلام و نظریه جنگ عادلانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دین و اخلاق
تکرار: تفکرات مدرن از زیبایی شناختی قرون وسطی
منبع:
زیباشناخت ۱۳۸۷ شماره ۱۹
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه هنر
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه ادبیات
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی قرون وسطی قرون وسطی اولیه (قرون 5-11)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی قرون وسطی قرون وسطی میانه (قرون 12 و 13)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی قرون وسطی قرون وسطی متاخر (قرون 14 و 15)
- حوزههای تخصصی هنر و معماری گروه های ویژه هنر و فلسفه
تاریخ نظریه نهادی هنر
ابعاد مسئلة معنا از دیدگاه فلسفی
حوزه های تخصصی:
مسئلة معنا از مسائل غامض زبان شناسی و فلسفی است. در این نوشتار که سبک و سیاقی فلسفی دارد، سعی می شود تا به برخی از پیچیدگی های مسئلة معنا اشاره شود. ابتدا با تأملاتی کلی دربارة معنا، سؤالاتی دربارة آن طرح می شود تا برخی از جنبه های عام این مسئله ـ و نه براساس موشکافی های فلسفی ـ نمایان شود.
در ادامه، با بیان این مطلب که فیلسوفان نیز از آغاز به مسئلة معنا توجه داشته اند، از منظر فلسفة معاصر در باب معنا اشاره می شود. دو جریان عمدة فلسفی معاصر، یعنی جریان فلسفة تحلیلی و پدیدارشناسی که می توان گفت بقیة جریان ها، انشعاب هایی از این دو جریان فلسفی اند، در ارتباط با مسئلة معنا به اجمال معرفی می شود. سپس با تمرکز بر جریان فلسفة تحلیلی و ممیزاتی که می توان برای آن برشمرد تا ویژگی های این زمینة تفکر فلسفی را دریافت، سعی می شود بر همین زمینة فکری، فهرستی از پرسش هایی اساسی درباب معنا بیان شود. از همین رو و برای تأکید بر پیچیدگی و دقایق فلسفی این بحث، دو مسئله، انتخاب و پیرامون آن ها مباحثی مطرح شده است. یکی مسئلة رابطة «معنا» و «معرفت» و دیگری مسئلة رابطة «معنا» و «زبان» است. مسئلة اول یک بار به شکل عام و بار دیگر بر زمینة فلسفة تحلیلی و مسئلة دوم به طور خلاصه از منظر ویتگنشتاین، کواین و جان سرل بررسی شده و به دلیل گستردگی و عمق برخی از نظریات، از منظر فیلسوفانی چون دیویدسون، بررسی نشده است.
دیالکتیک و معنا
حوزه های تخصصی:
برای صورت بندی مسئلة «معناپژوهی ارشاد اسلامی»، بررسی دیدگاه های متفاوت دربارة معنا ضرورت دارد. در این نوشتار به رابطة میان «دیالکتیک» و «معنا» می پردازیم، با این امید که در انتها، بررسی این رابطه ما را در دستیابی به معنای ارشاد اسلامی یاری کند.
پیش از پرداختن به رابطة «معنا و دیالکتیک»، باید ببینیم که مقصود از دیالکتیک چیست؟
برای جست وجوی پاسخ این پرسش به تاریخ تفکر و فلسفه مراجعه می کنیم؛ این کنجکاوی، ما را با افرادی مواجه می کند که به نوعی به دیالکتیک پرداخته اند و درعین حال تفاوت های اساسی در تفکر و فلسفة آن ها دیده می شود. زیرا مفاهیم، خصوصاً مفاهیم فلسفی، در طول تاریخ تغییر و تحول پیدا می کنند و بی تردید دیالکتیک نیز از این امر مستثنا نیست؛ یعنی دیالکتیک مثلاً مورد نظر افلاطون با مراد کانت از این واژه متفاوت است. در این نوشتار قصد «معناپژوهی دیالکتیک» را نداریم. ازاین رو، سعی می شود به جنبه های مشترک در تبیین معنای دیالکتیک اشاره شود و درعین حال جنبه های متفاوت دیدگاه های متفکران و فیلسوفان نیز بیان شود.
گذری بر نظریه لیبرالیسم رسانه ای
حوزه های تخصصی:
قهر و قدرت (زندگی و اندیشه هانا آرنت)
حوزه های تخصصی: