فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۱٬۲۴۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
باغ و باغسازی متضمن معانی بسیاری در فرهنگ ایرانی است، بهطوریکه عالم ایرانی همواره آکنده از مظاهر باغ و طبیعت بوده است. باغ ایرانی را میتوان زیباترین محصول منتج از اصول زیباییشناسی و طبیعتگرایی فرهنگ ایرانی دانست که مفهوم آن در بسیاری از هنرهای این سرزمین نظیر سفالینه، کاشیکاری، قالیبافی، موسیقی، شعر، ادب فارسی و نگارگری متجلی شده است. از این میان هنر نگارگری یکی از مهمترین جولانگاههای تصویرسازیهای متعدد از باغ ایرانی بوده است. هنر نگارگری تاکنون از جنبههای مختلف مورد بررسی قرار گرفته و پژوهشهای بسیاری در زمینه هنرهای زیبا به بررسی و تحلیل نگارهها در زمینههای مختلف زیباشناختی، فنی، تاریخی و ... از نقطه نظر هنر نقاشی پرداختهاند. اما آنچه در پژوهش حاضر مورد نظر است بررسی رابطه میان هنر نگارگری و باغ ایرانی از دیدگاه معماری منظر ایرانی است، چرا که به علت فقدان تحقیقات کافی در این زمینه، چنین مقالاتی توانایی بالقوهای در خلق فرضیات بدیعتر در رابطه با نگارههای نمایشدهنده باغ ایرانی و کمک به توسعه اطلاعات از باغ ایرانی در دورههای مختلف تاریخی دارند. هدف این پژوهش شناسایی جلوههای اصلی تصویر شده از باغ ایرانی در نگارههای مرتبط با باغ است. برای دستیابی به هدف پژوهش به بررسی تعدادی از نگارهها در دورههای مختلف تاریخی پرداخته شد تا از نگرش تکبعدی به یک دوره خاص جلوگیری شود. تغییرات جزیی در مفهوم و طرح باغ ایرانی در دورههای مختلف مانعی در بررسی نگارهها به صورت همزمان ایجاد نمیکند چرا که باغ ایرانی در تمام ادوار تاریخی برای انسان ایرانی دارای شکل و مفهوم تقریباً ثابتی بوده است. پرسش مقاله حاضر این است که ""کدام فضا یا عنصر از باغ ایرانی بیشترین تجلی را در نگارههای باغ داشته است؟""، برای پاسخ به این پرسش ابتدا فضا، طبیعت و باغ در نگارگری به عنوان زیربنای تحقیق مورد بررسی قرار گرفت. در ادامه با تحلیل ده نگاره و انطباق ویژگیهای آنها با اطلاعات و اسناد کتابخانهای و روش توصیفی- تحلیلی انواع نمایش باغ ایرانی در نگارههای باغ به سه دسته 1. باغ کوشک 2. باغ چادر 3. کوشک؛ همچون نظرگاه باغ به چشماندازهای بیرونی دستهبندی شد و اینچنین نتیجهگیری شد که از بین تمامی عناصر اصلی باغ ایرانی نظیر آب، پوشش گیاهی، انسان و ...، بنای نظرگاهی همچون کوشک، صفه، ایوان، بالکن و اشکوبه بیشترین حضور را در نگارههای مرتبط با نمایش باغ دارد، و فرضیه مقاله اثبات شد که ""نظرگاه"" مهمترین عنصر تصویر شده از عناصر باغ ایرانی در نگارههای مرتبط است.
زندگی و پویندگی در آثار دانش مدار معماری اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
متاسفانه بیش از سه دهه متناوب است که در غم ازدست رفتن هویت اسلامی ایرانی معماری گذشتگان خود، به ظاهر به سوگ نشسته و مدام شِکوه از آن داریم که هویت ارزشمند و الهی هنر فاخر و معماری شکوه مندمان از میان رفته است. و در پی بازیافتن آن و کشف راه چگونه بازگردانیدن آن نیز، بسی عاجزانه کوشیده و به هر در و دروازه شناسا و ناشناسایی رفته، حلقه گدایی بر در کوفته و آن را با گریه و زاری طلب کرده ایم. حتی عزیزان وفادار به آن دوران باشکوه، بیکار ننشسته و بسیار کوشیده و می کوشند تا دوباره جنازه در گور رفته و پوسیده برخی از درگذشتگان آن نوع از هنر و معماری را از دل خاکِ بالذّات فناپذیر بیرون کشیده، بر تخت حاکمیت فکر و ذهن خود نشانده، یا در مقام نمونه و الگویی برترین، از آن ها کپی برداری کنند. متاسفانه نه تنها بر این فعل حرام و شنیع خود (نبش قبر مردگان) افتخار می کنند، دیگران را نیز به پیروی از عمل ناپسند و دل خراش خویش ترغیب و تشویق می کنند! سطور فوق نباید این گمان را به ذهن مخاطبان عزیز و گرانقدر بیاورد که فلانی مدافع معماری فاقد هویت امروز ایران است. بلکه در نظر است: بسیار از گم شدن چیستی حقیقی و حقیقت شخصیت خود و هنر و معماری گذشته پرافتخار خود دم می زنیم، ولی تاکنون، بنا بر این نقل گفته قرآنی مرحوم حاج محمد اسماعیل دولابی، حتی چندگام در پی یافتن و کشف «جای پای گم شدگی» خود نرفته و نگشته ایم. اینکه راستی ما از کجا و در کجا و برای چه گم شدیم؟! ایشان می گفت: هوشمندان عالم که به دنبال پیدا کردن « جای پای گم شدگی» رفتند، چون گم شده خود را یافتند و بر هندسه نقش آن جای پا نیک نظر کردند، جای پای «خود» را دیدند! آری، آن ها «خود» را (یا همان «خویشتن حقیقی خود» را) گم کرده بودند، و لذا گم شده بودند. آن ها «حقیقت نفس» خود را که «پرورش دهنده» و بلکه «حقیقت خداوندگار خالق و به کمال آورنده» خود «الله تبارک و تعالی» را گم کرده بودند و در نتیجه آن شد که هندسه نفسی و اندیشه الله محور خودشان و به تبع، هندسه دانش مدار هنر و آثارشان نیز از جایگاه اصل خود بیرون رفت و گم شد. راستی، نکند دلیل گم شدن ما نیز گم کردن حقیقت وجودی خودمان یعنی «گم شدن عقلانیّت و خِردمحوری» است؟ پاسخ به این سوال، هدف اصلی این مقاله است. اینکه: ما و هنرمان به گناه فاحش و نابخشودنیِ «فسق» دچار شده و خود و با دست نادانی و هوس مداری ظالمانه خود، رَحِمِ رشددهنده و شکوفاکننده هندسه آسمانی روح و جسم و آثار خود، یعنی رحمانیّت پرورش دهنده حضرت «رحمان» را دریده و با پای خود از آن بیرون رفته و به تبع، از تغذیه لحظه به لحظه اندیشه رحمانی و صورت آسمانی، از شکوفایی و شکوفندگی نوبه نو و فرآیندمدار کالبد مادّی، و در مجموع و از هرجهت، از همراهی و هم پایی با قافله رونده و پوینده رشد کمال محور و رسیدن به هدف مقصود بازمانده ایم! و هدف دیگر این مقاله: شرح زندگی جاودان «حقیقت بی زمان معماری اسلامی» و پویندگی دانش مدار آثار ظاهری و زمان مند آن است، شرح این معنا که: هنر اسلامی، در سازوکار موجودیت کلّی و حکمت بنیانِ خود، مبتنی بر بی زمانی اصول عقلانی حاکم و بر «هستی کلّی»، و در هندسه ساختمانی سلول های زنده و پوینده پیکره مادّی هریک از ریزبخش ها، با اصول و مبانی تکنولوژیکی دانش مدار و زمان مند «هستی جزئی» همراه است.
گزارش علمی: بررسی چگونگیِ کاربرد اسناد در مطالعات تاریخ معماری ایران
حوزه های تخصصی:
اسناد، مدارکی نوشتاری اند که برخی رویدادهای مهم زندگی در دوران مختلف، در آن ها ثبت شده است. هدف این مقاله شناسایی استعداد معماریانه اسناد و چگونگیِ استفاده از آن ها در مطالعات تاریخ معماری ایران است. روش تحقیق مقاله به صورت تحلیل محتوا و روش گردآوری اطلاعات آن، کتابخانه ای است. برای آشنایی با نحوه خواندن اسناد و ویژگی های شان، نخست، تاریخچه و انواع و اجزای آن ها و سپس انواع خط و زبانِ به کاررفته در اسناد را مطالعه می کنیم. در بخش اصلی مقاله، به چگونگیِ کاربرد این مدارک در مطالعات تاریخ معماری ایران می پردازیم و با مثال هایی، نحوه یافتن اطلاعات معماریانه در آن ها را نشان می دهیم. بااهمیت ترین اسناد در این زمینه، وقف نامه ها، فرمان های حکومتی، نامه ها و گزارش های اداری و اسناد خرید و فروش اند. این مدارک گاهی وضعیت جامعه زمان خود را انعکاس می دهند و گاهی مستقیماً به اطلاعات مربوط به معماری آثار اشاره می کنند. از جمله داده های معماریانه مهمی که با جست وجو در آن ها می توان یافت، چنین اند: وضعیت شهرها و بناها و تغییراتشان در طول زمان، مکان جغرافیایی و حدود اربعه املاک، تاریخ دقیق ساخت اثر، نام فضاها، جزئیات کالبدی و فنّی، هنرها و مشاغل وابسته به معماری و اصطلاحات معماریانه. برای این تحقیق، به کتاب ها و مقالاتی که درباره تاریخچه و ویژگی های اسناد نوشته شده است و همچنین به متن اسناد رجوع کرده ایم.
قواعد و ویژگی های معرفی شهرها در متون کهن مطالعه موردی : شهر های سامانیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله تلاش دارد تا با گذر از محتوا ، نثر و معرّفی آثار متون کهن، به قواعد و ویژگی های موجود در معرفی شهرها بپردازد . در این راستا ده شهر از عصر سامانی در تمدن اسلامی ایران انتخاب شده، آثار و منابع مورد بررسی با توجه به ساختار و طرح پژوهشی درپنج عنوان طبقه بندی شده است. معرّفی شهرها ، به ترتیب از “ اقلیم و شهر ” شروع شده و به “ شهر و فرهنگ ” خاتمه یافته است . موضوعات مقاله با توجه به بستر مطالعه ی موردی که عصر سامانی را شامل می شود به شناسایی” ماوراءاانّهر ” پرداخته و کلیاتی از شهر های این دوره معرّفی شده است . بدنة اصلی مقاله شامل برشمردن ویژگی های تفکیکی و موضوعی شهرها و تحلیل آنها است . در بین شهرهای مورد مطالعه این نوشته ، سه ویژگی در معرّفی شهرها مورد توجّه بوده که بیشترین و کامل ترین معرّفی مربوط به شهر “سمرقند و بخارا » است .
آنچه که به عنوان پرسش اصلی مقاله و فرضیة “ قاعده مندی در معرّفی شهرهای متون کهن ” مورد توجّه بوده است در بدنة اصلی مقاله پاسخ داده شده و اطلاعات طبقه بندی شده مورد تحلیل قرار گرفته است. معرّفی شهرهای بزرگ نیز دارای قاعده ویژه و کاملی بوده است به شیوه ای که نکته ای از جامعیّت معرّفی شهرها کاسته نشده است.
منظره پردازی خشک؛ بازخوانی یک سنت در هنر باغسازی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر بهار ۱۳۹۳ شماره ۲۶
حوزه های تخصصی:
زری اسکیپ1 یا منظره پردازی خشک بخشی از علم منظر است که در مواجهه با شرایط و اقلیم های گرم و خشک مطرح می شود. زری اسکیپ متشکل از هفت اصل کلی است که در راستای دستیابی به آبیاری بهینه در منظر تعیین شده اند. این اصطلاح برای اولین بار در سال 2000 میلادی در فرهنگ آکسفورد تعریف شد، درحالی که اصول آن سال ها پیش در منظرسازی باغ های ایران به کار رفته است. باغ ایرانی راهی به سوی تبیین توانمندی انسان در هم زیستی با طبیعت به ویژه در مناطق خشک و خشن کویری است. این امر که انعکاس هوشمندی و هوشیاری ایرانی است تاکنون به دست فراموشی سپرده شده و تنها در دروس باغ سازی به آن اشاره شده است. در این نوشتار تلاش می شود به منظور پاس داشت توانمندی ایرانیان در حوزه باغ سازی اثبات شود هفت اصل منظرسازی در مناطق خشک، با سبک باغ سازی ایرانی هماهنگی دارد. همچنین برای به تصویر کشیدن شکوه تفکر ایرانی دو اصل دیگر نیز معرفی می شود تا سندی استوار و انکارناپذیر بر اثبات تولد این دانش در ایران زمین باشد.
معماریِ گم شده: خانقاه در خراسان سده پنجم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خانقاه در طی تاریخ ایران، به ویژه تا پیش از صفویه، در زمره بناهای پرشمار بوده است. بااین حال، از معماری آن چندان چیزی نمی دانیم. برای شناخت معماری خانقاه باید در طی چندین تحقیق در برهه های گوناگون تاریخی و مناطق جغرافیایی ایران و جهان اسلام، همه منابع نوشتاری عربی و فارسی و ترکی و نیز آثار مرتبط معماری را بررسی کرد. در این تحقیق، به مرحله نخست پیدایی خانقاه در زادگاه آن در ایران، یعنی در سده های نخست هجری در خراسان (ربع نیشابور) می پردازیم. روش این تحقیق تفسیری تاریخی و منبع اصلی آن، منابع اولیه نوشتاری مرتبط با خراسان سده های نخست است. صوفیان از سده دوم به بعد، در مکان هایی جز مسجد استقرار یافتند و از حدود سده پنجم بود که بنای خاص صوفیان، خانقاه خوانده شد. مظروف یا سازمان خانقاه در خراسان سده پنجم به دست ابوسعید ابوالخیر قوام یافت. این سازمان ارکانی دارد؛ از ارکان انسانی گرفته تا رسوم خانقاه. کارکردهای خانقاه دامنه ای دارد: از عمومی همچون مجلس گویی تا خصوصی همچون زاویه نشینی و سماع. بنای خانقاه این کارکردها را تحقق می بخشید. جای این بنا در درون یا بر کرانه شهر یا روستا بود نه در بین راه. اجزای کالبد خانقاه، همچون سازمان آن، طیفی داشت: مکان های باز، نیمه باز و بسته. مکان های باز، یعنی صحن و بام، به کارکردهای عمومی اختصاص داشت و مکان های بسته، یعنی جماعت خانه و حجره ها و صومعه، به کارکردهای خصوصی. مکان های نیمه باز، یعنی صفه (ایوان) و رواق، مقامی بینابینی داشت. جماعت خانه، به مقتضای نیازها و کارکردش، به صورت گنبدخانه بود. صحن در میان کالبد خانقاه قرار می گرفت و صفه بر صدر صحن. جماعت خانه مستقیماً یا به واسطه صفه، به صحن مرتبط می شد. حجره ها بر گرد صحن یا در دو سوی آن می نشستند و درآیگاه (دستگاه ورودی) در میانه یکی از اضلاع صحن.
رمز و راز معماری معبد اناهیتا
منبع:
منظر بهار ۱۳۹۳ شماره ۲۶
حوزه های تخصصی:
کارگاه نظریه های نو گزارش مجله منظر از کارگاه های تخصصی مرکز پژوهشی نظر است که در آن صاحبنظران برای نخستین بار یافته های نوین خود را که در اثر تأمل در موضوع قدیم به دست آورده اند به بحث می گذارند. این نظریه ها به تدریج در قالب مقاله های مستقل به طور مشروح عرضه می شود.
مدرسه جعفرآباد بنایی ناشناخته از دوره صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدرسه جعفرآباد در فاصله 50 کیلومتری شمال اصفهان در دشت باستانی برخوار قرار گرفته و برای اولین بار، توسط نگارندگان شناسایی شده است. تحقیق حاضر به منظور پاسخ به پرسش هایی همچون تعیین زمان ساخت بنا، دلیل ساخت مدرسه در جعفرآباد و تعیین ارتباط مدرسه با سایر ابنیه و علت قرارگیری مدرسه در بافت فعلی جعفرآباد انجام شده است. روش مورد استفاده در این مقاله، توصیفی تحلیلی است؛ بر همین اساس، پس از بررسی سطحی باستان شناختی آثار و مواد فرهنگی جعفرآباد، مدرسه مورد مطالعه به دقت ثبت و مستند سازی شده و در مرحله بعد با مطالعه متون و منابع مکتوب تاریخی، به ویژه سفرنامه ها، متون جغرافیایی محلی و برخی تواریخ مرتبط با دوران صفوی و قاجار و برخی کتب و منابع دوره معاصر و همچنین بررسی ارتباط جعفرآباد با سایر سکونت گاه های دشت برخوار، پاسخ گویی به سؤالات مطرح شده مورد نظر بوده است. بر این اساس، مشخص شد که مدرسه جعفرآباد در اواخر دوره صفوی و احتمالاً زمان سلطان حسین صفوی ساخته شده و دلیل ساخت آن در این مکان، به واسطه اهمیت شهری جعفرآباد و همچنین در نتیجه موقعیت مکانی ویژه آن، در بین سکونت گاه های عهد صفوی دشت برخوار بوده است. قرارگرفتن مدرسه در بافت فعلی، توسعه شهری جعفرآباد در عهد صفوی را نشان داده و تمهیدی در راستای بالابردن ظرفیت های اقتصادی، به منظور تأمین هزینه های مدرسه و تداوم حیات آن بوده است.
تحلیل ماهیت و ساختار بازنمایی فضای شهری در کاشی کاری های قاجاری (مورد مطالعه: کاخ گلستان تهران)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی هنر و معماری هنرهای کاربردی معماری کاربردی ایران و اسلام
- حوزههای تخصصی هنر و معماری تاریخ هنر تاریخ هنر ایران پس از اسلام زندیه و قاجاریه
- حوزههای تخصصی هنر و معماری هنرهای کاربردی معماری کاربردی مطالعات شهرسازی
- حوزههای تخصصی هنر و معماری هنرهای کاربردی هنرهای صناعی تزئینی وغیره ایران و اسلام سفال، کاشی و ...
طرح ها و نقوش کاشی کاری در هر دوره منبعث از مبانی فکری- ارزشی زمان خود بوده است. مجموعه کاخ گلستان گنجینه ای ارزشمند و بدیع از انواع نقوش کاشی نگاری قاجاری است که گستره متنوعی از مضامین را دربردارد. از مهم ترین مضامین موجود در این کاشی کاری ها، دورنماهای شهری و معماری هستند که بخش مهمی از تصاویر را به خود اختصاص داده است. شیوه ها و الگوهای بازنمایی فضاهای شهری در این آثار کمتر به عنوان یک موضوع مستقل مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است که در این نوشتار بدان پرداخته می شود. پژوهش حاضر از راهبردهای ترکیبی، شامل مطالعات کتابخانه ای و میدانی استفاده می نماید. در مجموع 63 تصویر از کاشی نگاری های منظره پردازانه در نمای خارجی مجموعه بناهای کاخ گلستان به شیوه پیمایشی تهیه شده و مورد مطالعه قرار گرفته است. از این میان 6 تصویر واجد ویژگی های فضای شهری تشخیص داده شدند. الگوهای بازنمایی فضای شهری در این نقوش در 3 دسته مورد تحلیل قرار گرفته است؛ الف) ویژگی های کالبدی- فضایی این تصاویر نشان دهنده حضور میدان محصور و بسته با شاخص بصری در یک ضلع و خیابان های طویل با نشانه های قابل تمیز در تصاویر هستند که آبنماهایی نیز در مرکز خود دارند. ب) ویژگی های بصری- ادراکی تصاویر نشان دهنده استفاده از قاب های بیضی شکل عمودی، پرسپکتیوهای یک نقطه ای مرکزی و تلاش برای حفظ تقارن نسبی و تعادل در ساماندهی عناصر تصویر می باشد. د) ویژگی های عملکردی- فعالیّتی تصاویر بیانگر ماهیّت تفرجی و گردشی این فضاها بوده که اغلب توسط حضور مردم به صورت گروه های دو نفره خود را نشان می دهد.
چیدمان فرهنگ: این خانه ها زیر سایه نامهربانی ها هنوز نفس می کشند
حوزه های تخصصی:
میزگرد: احیای واژه های نوسازی؛ تأثیر نام گذاری اقدامات نوسازی بر موفقیت آنها
منبع:
منظر بهار ۱۳۹۳ شماره ۲۶
حوزه های تخصصی:
علی رغم تلاش های فراوان مدیریت شهری برای پیشبرد نوسازی در شهرهای مختلف، ارزیابی نتایج به دست آمده نشان از انحراف در روند نوسازی شهری دارد : نوسازی شهری در ایران معطوف به کالبد است و از سایر ابعاد مسئله غافل شده است.
نقص در تعاریف و ادبیات موضوع نخستین عاملی است که منجر به این انحراف شده و تأثیر بسزایی در طرح ها، روند و مدیریت نوسازی داشته است. در ادبیات نوسازی ایران مفهوم ""فرسودگی"" معنای کالبدی را تداعی می کند و ناگزیر تأثیر خود را بر روند تعیین بافت های فرسوده بر جای گذارده است حال آنکه فرسودگی امری چندوجهی و ناظر به ابعاد مختلف زیست محیطی، اجتماعی، فرهنگی و تربیتی است. تأثیر نام گذاری بر شناخت بافت های فرسوده و تبیین مفهوم آن اصلاح آن را ضروری می سازد.
همین امر در سایر اصطلاحات رسمی این حوزه نیز صادق است. اصطلاحات رسمی در ایران شامل ""نوسازی""، ""بهسازی"" و ""بازسازی"" ناظر به وجه کالبدی بافت ها هستند و سایر اصطلاحات مانند توانمندسازی و معاصرسازی به عنوان ادبیات تکمیلی این حوزه به کار می روند. این انحراف معنایی در تعاریف و اصطلاحات آغاز بیراهه رفتن فعالیت های این حوزه تلقی می شود.
با توجه به تجربه ناموفق نوسازی در ایران و تداوم این رویه در نام گذاری فرسودگی و نوسازی، سؤال میزگرد با جمعی از متخصصان این حوزه در میان گذارده شد : آیا مدیران و تصمیم گیران به این نکته واقف نیستند؟ یا اهمیت آن را در حد تأثیرگذار نمی دانند؟ این میزگرد با حضور دکتر مظفر صرافی، مهندس مجید روستا، دکتر محمد سعید ایزدی و دکتر سید امیر منصوری برگزار شد.
پژوهشی تطبیقی درساختار کالبدی- فضایی باغ ایرانی در دوران صفوی و گورکانیان هند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درمیان جلوه های گوناگون هنر معماری ایران، باغ ایرانی با ظاهری آکنده از سادگی و طراوت بر پایه اصولی مشخص و بنیادین، نمایش نمادینی از بهشت موعود است. هنرمند معمار با تکیه بر اصول اولیه معماری ایرانی و آگاهی از شرایط اقلیمی و توانمندی های طبیعی مناطق مختلف و با الهام از توصیفات متون مقدسی چون قرآن کریم پیرامون باغ های بهشت، باغ ایرانی را خلق می کند. در این میان، با افزایش روابط فرهنگی ایران و هند به خصوص در دوره های تیموری و صفوی، باغ ایرانی نیز همچون سایر ارکان معماری ایرانی، الگوی هنرمندان هندی قرار می گیرد که تجلی این تاثر در قلمرو معماری گورکانیان به وضوح قابل مشاهده است. در این پژوهش با بررسی هندسه ی باغ و برخی عناصر طبیعی و مصنوع مشخص گردید که باغ های عصر صفوی با ورود به هند در عصر گورکانی، بستری متفاوت، شکلی خاص و متمایز با تاکید بر هنر بومی را به نمایش می گذارند.
رویکردهای نوسازی در واژه های تخصصی؛ روش های مداخله در بافت های شهری، فرایند و واژگان تخصصی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر بهار ۱۳۹۳ شماره ۲۶
حوزه های تخصصی:
فرسودگی در شهر مفاهیم متفاوتی دارد که از فرسودگی کالبدی تا فرسودگی اجتماعی و کارکرد اقتصادی شهر را در برمی گیرد. هریک از انواع فرسودگی درمانی متفاوت می طلبد که ممکن است به مداخله کالبدی منجر نشود. این اصطلاح در مقطع زمانی خاصی از مراحل توسعه و عمران کشور برای تعیین مناطقی که بناهای واقع در آنها نیازمند مقاوم سازی بودند، به کار برده شد. موضوع بافت های فرسوده شهری از 1347 در شهرهای کشور مطرح شد، اما از 1380 با تصویب مصوبة شورای عالی شهرسازی و معماری ایران، اقدامات همه جانبه ای در این خصوص صورت گرفت و به عنوان برنامه ای در مقیاس ملی بودجه و برنامه های عمرانی را به سمت خود هدایت کرد.
سابقه اقدامات مشابه در کشورهای صنعتی اروپا به دوران معماری و شهرسازی مدرن و بازسازی های پس از جنگ های جهانی بازمی گردد. اکنون در کمتر کشوری نوسازی بافت های شهری از زاویه صرفاً توسعه ای در مقیاس محدوده های عظیم مطرح است. طرح های نوزایی و تجدید حیات1 و بازآفرینی2 شهری که امروزه در آن کشورها در دست انجام است، در تداوم نوسازی شهری ولی با رویکردی متفاوت مد نظر قرار گرفته است. در این طرح ها مداخله در بافت های شهری با هدف تعادل بخشی بین ""حفاظت و توسعه"" انجام می شود.
اصطلاحات فنی و واژگان تخصصی مداخله در بافت های شهری از تعاریف شاخص در حوزة شهرسازی هستند. برای فهم درست اقدامات و روش انجام آنها، باید به گونه ای هماهنگ از این اصطلاحات استفاده شود تا مشکلات بیشتری در به کارگیری و ترجمه متون و اسناد پیش نیاید. توجه و مقایسه واژگان معادل در ادبیات نوسازی کشورهای مختلف مختلف نشان می دهد دستیابی به زبانی مشترک برای ترجمه متون مرتبط با مداخله در بافت های شهری تا چه حد لازم است. تلاش در جهت رفع این ناهماهنگی از ضروری ترین اقدامات در برهه کنونی است.
جهت دست یابی به راهبردهای توسعه و حفاظتِ هماهنگ و یکپارچه پایدار شهری، مداخلات در بافت های شهری براساس تعاریف صورت گرفته جهانی به روش تلفیق توسعه و حفاظت3 (یکپارچه و هم پیوند) و به منظور نوزائی و تجدید حیات شهرها، با رعایت معیارهای توسعه پایدار و برنامه ریزی مشارکتی (مشارکت مردم در منافع و تصمیم گیری ها) صورت می گیرد.
اما هدف از این دسته بندی، به کارگیری آن در فرایند انجام مداخله در بافت های شهری است. بدین منظور راهبردها، اهداف کلی و اقدامات، از عاجل تا بلندمدت، طوری در یک ماتریس ارایه شده که بتوان با توالی اصطلاحات، به یک شرح خدمات تقریبی دست پیدا کرد و از این سند به عنوان نقشه راه استفاده شود.
بررسی تأثیر جهت ساختمان بر کاهش آلودگی ناشی از ریزگردها در مجموعه های ساختمانی، مورد مطالعاتی: بناهای شهر دزفول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
غبار هوا وضعیت پرمخاطره ای را در فضای زندگی مردم جنوب غربی ایران به وجود آورده و به بهداشت هوای تنفس آن ها آسیب زده است؛ لذا برای چاره اندیشی و رفع این مشکل، لازم است متخصصان رشته های گوناگون از جمله محیط زیست، بهداشت محیط، زمین شناسی، جغرافیای طبیعی، شیمی آلودگی هوا، مکانیک سیالات، هواشناسی، طراحی محیط، منابع طبیعی و... همدیگر را یاری کنند، زیرا این معضل را یک گروه تک تخصصی نمی تواند برطرف کند. در این میان، شایسته است معماران با مشارکت مؤثر خود، برای رفع این معضل نهایت تلاششان را بکنند. همچنین، لازم است آنان در این راه، به عنوان طراحان جامع، ضمن مسیریابی مناسب نقش هماهنگ کننده و عامل ربط دهنده تخصص های مختلف را برای بهسازی شرایط فضاهای سکونتی ایفا نمایند. در این نوشتار، ضمن بیان معضل و طرح مسئله برای یافتن سمت مناسب برای جهت گیری بناها، به منظور نصب خشت اولِ طراحی، در ابتدا موردهای مطالعاتی با پوشش مناسب سطح شهر دزفول، از بین بناهای باقابلیت تعیین شده اند؛ سپس، به یافتن راه و روش مناسب برای معیّن کردن میزان (کم) هر بعد از ابعاد اصلی این معضل اقدام شده است تا در وضعیت های مختلف، آن مقادیر قابلیت تحلیل و مقایسه را در اختیار قرار دهند. پس از آن جمع آوری طولانی مدت داده ها (اندازه گیری ریزگردها از جهت های چهارگانه ساختمان و داده های هواشناسی) از وضعیت های مختلف بناهای مورد مطالعه صورت گرفته است. سپس، با تحلیل داده های جمع آوری شده و بحث درباره آن ها، به بررسی نتایج پرداخته شده و در نهایت، سمتی از ساختمان ها که بیشترین آلودگی را ته نشست می کند و نیز سمتی از بنا که بیشترین ذرات را به صورت معلق در هوا نگه می دارد، نسبت به جهت وزش باد، مشخص و معرفی شده اند (البته فراوانی چنین وضعیتی 95 درصد از برداشت ها را پوشش داده). بدین ترتیب، با استفاده از شناسایی باد غالب هر منطقه، تعمیم پذیری نظریه این پژوهش میسر شده است.
شکل گیری و دگرگونی تاریخی میدان نقش جهان اصفهان
حوزه های تخصصی:
میدان نقش جهان از میدان های مهم و مشهور ایران است که تا به حال مطالعات مختلفی پیرامون آن صورت گرفته است. با وجود آنکه مقالات و کتاب های متعددی به ذکر تاریخچه این میدان کهن ایرانی و به ویژه در ارتباط با ابنیه تاریخی شکل دهنده آن پرداخته اند، اما در ارتباط با تحولات این میدان از بُعد شهری به ویژه در دوره معاصر شامل دوره پهلوی تاکنون کمتر نوشته مدونی به چشم می خورد. در این نوشتار شکل گیری و سیرتحول میدان نقش جهان به عنوان یک فضای شهری و یک عنصر شهری از زمان شکل گیری تا زمان کنونی مورد بررسی قرار گرفته است. هدف از این بررسی مستند سازی این تحولات و تجربه آموزی از مداخلاتی است که تاکنون در این میدان صورت گرفته است. روش تحقیق توصیفی _ تحلیلی مبتنی بر منابع و متون تاریخی و در مواردی از طریق برداشت های میدانی در محل است. بررسی تحولات میدان از ابتدای شکل گیری تا کنون بیانگر این نکته است که میدان نقش جهان به عنوان یک فضای شهری نسبت به وضعیت اولیه خود در دوره صفوی دچار تغییراتی شده که عمدتاً مربوط به فضای باز میدان است و این تغییرات در بسیاری موارد از ظرفیت ها و قابلیت های میدان به عنوان یک فضای شهری موفق کاسته و مشکلاتی را برای عملکرد بهینه میدان در دوره معاصر به وجود آورده است.
قلمروهای تفاهمی، بررسی موردی: ایجاد تلارپیش در ماسوله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سابقه تاریخی سکونت در مجموعه های زیستی از جمله در ایران، نشان می دهد که رفتارهای قلمروی برای ساکنان، برنامه ریزان و طراحان، محترم و همه در تفاهم و توافقی ضمنی و گاه رسمی، به رعایت لوازم زیستن در چنین شرایطی ملزم بوده اند. در این نوشتار، سطوحی از رفتارهای قلمروی با عنوان «قلمروهای تفاهمی» یا «وفاق ضمنی» که وجه مشخصه شان عدم مالکیت حقوقی مدعیان بر این قلمروها بوده، معرفی و دسته بندی شده است. قلمرو هایی که نقشی مهم در شکل گیری ساختارهای ارگانیک بافت های تاریخی داشته و می تواند در چهار سطح با عناوینِ قلمرو متأثر از اهلیت در مکان، قلمرو متأثر از نظام دسترسی، قلمرو متأثر از حدود همسایگی و قلمرو متأثر از نظام برگزاری مراسم آیینی و مذهبی، مورد شناسایی قرار گیرد. روش تحقیق در این نوشتار کیفی و بررسی مصداقی موضوع تحقیق، شرایط ایجاد تلارپیش در شهر تاریخی ماسوله است که با حضور در مقر رفتاری واقعی و در تناظر با سطوح قلمروی برشمرده شده، مورد واکاوی قرار گرفته است. نتایج بررسی نشان می دهد رضایت عمومی، رضایت همسایگی، ایجاد مزاحمت نکردن در مسیرهای دسترسی و همچنین، ایجاد مزاحمت نکردن برای برگزاری مراسم آیینی علم بران ماسوله، از جمله مواردی است که متقاضی ایجاد تلارپیش در شهر تاریخی ماسوله می بایست از دیرباز، به رعایت آن ها اهتمام می ورزیده اند. قلمروهای تفاهمی در ذهنیت جمعی مردمان ایران زمین، حضوری پایدار داشته و مورد توافقی فراگیر بوده است؛ لذا می توان با روزآمدسازی ساز و کارهای به کارگیری آن، در تدوین تدابیر بومی مداخله در مکان های تاریخی بسیار کمک رسان باشد.
طرحواره سکونت عشایر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اسکان عشایر در دو شکل اجباری و خودجوش، منجر به ایجاد شهرک های عشایری در کنار روستاها و شهر هایی از کشورمان شد. پدیده اسکان با ابعاد متنوع خود، موجب تغییرات بسیاری در وجوه مختلف زندگی می شود. عدم تطبیق ذهنیت کوچ نشینان سابق با زندگی، معیشت و کالبد زندگی شهری کاملاً مشخص بوده و شدت و سرعت تغییرات، فرآیند گذار این افراد از یک زندگی عشایری به یک زندگی شهری را با دشواری مواجه می سازد.
در طرح واره1 عشایر قشقایی مسکن به شکل چادر موجودیت پیدا کرده و در طی زمان با ریزترین جزییات رفتاری این افراد، محیط و دام خو گرفته است. مسکن شهری عشایر به دلیل ویژگی های اساساً متفاوت خود با سیاه چادر، قادر به برقراری اتصال منطقی به تصویر ذهنی سکونت و کالبد آن نیست. همچنان که در برانگیختن حواس نیز متفاوت با سیاه چادر عمل می کند.
هدف این پژوهش، پیدا کردن عناصر مهم در زندگی و مسکن عشایری و به طور خاص عشایر قشقایی به عنوان جامعه مورد بررسی است تا طراحی به منظور ساخت و ایجاد شهرک های عشایری بر پایه تصویر ذهنی سکونت و پیشینه های روانی اجتماعی زندگی و کالبد آن استوار باشد. از این رو بدن انسان در ضمن آنکه مجرای ادراک حسی محسوب می شود قابلیت به خاطرآوری دارد، فهم تصویر بدنی عشایر از سکونت و مسکن آن در کنار تصویر ذهنی اهمیت پیدا می کند. به منظور فهم این تصویر، دو روش مورد بررسی است. مشاهده رفتار عشایر اسکان یافته به عنوان خروجی تصویر ذهنی و ادراک حسی عشایر از زندگی به عنوان ورودی دستگاه شناختی مورد بحث است.