فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۰۱ تا ۲۲۰ مورد از کل ۷٬۰۲۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
هنر ایران از آغاز حیات خویش تا دوران اسلامی، دگرگونی های عظیم را شامل گشته است. دوران اسلامی از مهم ترین دوره های هنر ایران است که در آن بسیاری از هنرها تحت تأثیر آیین اسلام، دستخوش تحولات و پیشرفت های چشم گیری گشتند. یکی از این هنرهایی که در دوران ساسانی بسیار مورد توجه قرار گرفت و در دوران اسلامی نیز ادامه یافت، هنر گچبری می-باشد که آثار زیادی از آن در قالب تزئینات معماری برجای مانده است. این هنر در میان هنرهای مختلف قرون اولیه اسلامی، جایگاه ویژه ای دارد و به عنوان الگو و پیش زمینه ای جهت شاهکارهای گچبری دوره های بعد از خود خصوصاً سلجوقیان محسوب می گردد. درباره تأثیرپذیری هنر گچبری در ابینه قرون اولیه اسلامی ایران از هنر گچبری عصر ساسانی اطلاعات ناچیزی موجود است. بنابراین ضروری است که در این زمینه با توجه به اهمیت آن در هنر و معماری ایران، تحقیق و پژوهش بیشتری صورت گیرد. در این پژوهش، از طریق مطالعات و منابع کتابخانه ای و با روش توصیفی- تحلیلی، تأثیر هنر گچبری دوره ساسانی بر تزئینات گچبری قرون اولیه اسلامی(قرن1 تا 5 هجری) در ایران و خارج ایران و همچنین مضامین نقوش گچبری و شیوه های نقوش گچبری در دوران اولیه اسلامی، بحث می شود.
بازشناسی ویژگی های کالبدی گرمابه های ایران در دوره صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دوره صفویه درخشان ترین دوره تاریخ معماری ایران است. ایجاد حکومت مرکزی مقتدر و امنیت ناشی از آن، پیشرفت در فنآوری ساختمان، توسعه شهرها، و هنر دوستی پادشاهان صفوی؛ از جمله عوامل شکوفایی معماری این دوران به شمار می آیند. همپای این شکوه و عظمت ، طراحی و ساخت گرمابه ها نیز، به اوج رسید. علاوه بر این، عوامل دیگری همچون اهمیت نظافت، حرمت آب، و نیز رعایت احکام فقه شیعی نیز در توسعه و رشد معماری گرمابه ها مؤثر بوده اند. همه اینها، در کنار خلاقیت و نبوغ هنرمندان و معماران مکتب اصفهان، باعث پیدایی ویژگی هایی در طراحی معماری گرمابه های صفوی شده اند. این مقاله به بازشناسی و معرفی ویژگی های کالبدی گرمابه های ایران در دوره صفوی می پردازد. بدین منظور، ده باب از گرمابه های این دوره برگزیده شده و از لحاظ تعداد، سلسله مراتب و سیرکولاسیون، مساحت، ابعاد و تناسبات فضاها؛ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. مطالعه انجام شده شباهت های بسیاری را در معماری گرمابه ها نشان می دهد؛ تا حدی که می توان، ویژگی های کالبدی گرمابه ها در مکتب اصفهان را جمع بندی نمود. بدیهی است که برای رسیدن به ویژگی های سبکی، باید وجوه دیگری همچون تزیینات نیز مورد بررسی قرار گیرند.
بررسی و بازشناسی صفه فرهاد تراش در بیستون: نمونه ای ساسانی از معماری منظر
حوزه های تخصصی:
فرهاد تراش صفحه تراشیده عظیمی در سینه کوه بیستون است که می توان آن را با کتیبه داریوش بزرگ هخامنشی در کوه بیستون مقایسه کرد. به واسطه همین شباهت، شرق شناسانی چون جکسن، تامپسون، اردمان و هرتسفلد این صفحه سنگی را نقش برجسته - کتیبه ای ناتمام از عهد هخامنشی معرفی کرده اند. در دهه 1960م یک هیات باستان شناسی آلمانی به سرپرستی هاینز لوشای و ولفرام کلایس آثار باستانی زیر دهکده بیستون را کاوش کرده و در نتیجه بقایای معماری منسوب به عهد ساسانی از زیر خاک پدیدار شد که آن را یک کاخ معرفی کردند. با این حال باستان شناسان آلمانی نتوانستند رابطه این بقایای معماری را با صفه فرهاد تراش توضیح دهند. فقط بعدها والتر سالزمان پیشنهاد کرد که شاید صفحه فرهاد تراش نیز اثری ساسانی بوده و قصد داشته اند آثاری مشابه طاق بستان کرمانشاه در آنجا حجاری کنند.در این مقاله، نتایج تحقیقات هیئت معماری - باستان شناسی دانشگاه تهران در بررسی و مطالعه ناحیه بیستون و آثار فرهاد تراش در تابستان 1381 هـ.ش. منعکس شده است. بنابر نتایج این تحقیقات، ناحیه بیستون – کنگاور - کرمانشاه برای ییلاق سلاطین ساسانی دارای اهمیت بسیار بوده و آثار معماری یافته از زیر دهکده بیستون در اصل بقایای یک سیستم آب نما و دسکره و شکارگاه سلطنتی از عهد ساسانی است که همراه با صفه فرهاد تراش در مجموع یکی از نمونه های بدیع معماری منظر در عهد ساسانی را شکل می داده است که دیگر نمونه های آن در کنگاور و طاق بستان مشاهده می شود.
طراحی عملکردی در مهندسی سازه و تاثیر آن بر طراحی معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هرآنچه در دنیا وجود دارد، دارای سازه است. از قرون وسطی تاکنون، همواره معماران و سازندگان راهکارها، شیوهها و مصالح جدیدی را برای اجرای ساختمانها و ترکیب سازه با معماری به منظور رسیدن به راهحلهای بدیع و نو اختراع کردهاند. یک بخش غیرقابل تفکیک در طراحی معماری، درنظرگرفتن نوع پوشش فضا، پیها، دالها، ستونها و سقفهاست. تلفیق معماری و سازه، ترکیبی است از هنر، ارزشهای زیباییشناسی، تکنولوژی، مصالح و رفتار آنها، عملکرد و اجرا. طراحی سازهای را میتوان به عنوان فرآیندی از مرتب کردن مصالح در سه بعد فضا درنظرگرفت، بهطوری که بعضی از اهداف از قبل تعیین شده را در حداکثر کارآیی ممکن تامین نماید. بسیاری از افراد با عبارت " فرم از عملکرد پیروی میکند" آشنا هستند. همه افراد میتوانند نوع سازه بکار رفته را در ارتباط با عملکرد مورد نظر آن در ساختمانهایی مانند پلها، سدها، عملکردهای ورزشی، نیروگاهها، بیمارستانها، سیلوها و ... تشخیص دهند. اما هنگامی که فقط روشهایی که در آن نیازهای عملکردی تعیین کننده هنر مهندسی سازهاند، درنظرگرفته شود، نتایج قابل توجهی حاصل میشود. در این مقاله ابتدا عوامل موثر در طراحی سازهای بررسی و تبیین شده و سپس تاثیر این عوامل بر عملکرد، زیبایی شناسی و فرم معماری مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرند
مقدمه ای بر مفهوم توسعه شهری پایدار و نقش برنامه ریزی شهری
منبع:
هنرهای زیبا ۱۳۷۸ شماره ۶
حوزه های تخصصی:
یکی از ارکان اساسی توسعه پایدار ، اسکان پایدار است و توسعه شهری پایدار را در همین چارچوب می توان مطرح نمود. به نظر می رسد مفهوم توسعه شهری پایدار( به طور خاص) و پی بردن به نقش برنامه ریزی شهری در ارتباط با آن ، مستلزم توجه به اصول و ارکان توسعه پایدار (به طور عام) می باشد. هدف از این نوشتار ابدا طرح و جمع بندی تعاریف توسعه پایدار و مشخص کردن ویژگیها و جایگاه توسعه پایدار شهری و آنگاه دستیابی مقدماتی به مفاهیم و اصول کلی آن است. به مقوله پایداری شهری و نحوه استفاده از ابزارهای برنامه ریزی شهری برای تأمین آن نیز در این مقاله اشاره گردیده و در پایان ضمن توجه به اصول مصوب دستور کار21 ، بیانیه «ریو» ، نظرات موجود و همچنین واقعیت ها و معضلات زیست محیطی: حاصل از شهرنشینی؛ملاحظات کلی در جهت برنامه ریزی برای توسعه پایدار شهری(با تأکید بر ملاحظات کالبدی) به صورت پیشنهادی ارائه شده است. کلیدواژگان: توسعه پایدار، توسعه پایدار شهری، برنامه ریزی شهری، توان های محیطی
چالشهای فناوریهای نوین در معماری و تعامل آن با ارزشهای معماری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ورود فناوریهای نوین به سرزمینهایی که هویت و تاریخ غنی آنها در زمینه هنر و معماری در تقابل با نمودهای تکنولوژیک قرار دارند، چالشهایی را دامن میزند؛ چراکه در اکثر این جوامع همانند ایران، زیرساختهای لازم جهت مواجهه با موضوع جهانی شدن فراهم نبوده است. در هزاره جدید، جهانی تازه در دست ساخته شدن است و معماری اجتماعیترین هنری است که میتواند با ایجاد انسجام مکانی، نوعی نوعی تداوم زمانی را جهت آفرینشی نوبنیاد برای شکوفایی یک تمدن منجر شود.
پرسش اصلی و هدف نهایی پژوهش آن است که آیا میتوان شاخصهایی را جهت کاربرد فناوریهای نوین در راستای ارتقای کیفیات فضایی معماری معاصر با حفظ مبانی هویتی معماری ایرانی- اسلامی تعریف کرد؟ در این راه با انتخاب نمونههای موردی، انجام کار میدانی و نظرسنجی از افراد با استفاده از پرسشنامههای هدفمند، شاخصهای بدست آمده از نتایج بررسیها به صورت کیفی و کمی تحلیل و الگویی جهت کاربرد فناوریهای نوین در معماری معاصر ارائه شده است. براساس نتایج این پژوهش بهرهگیری از فناوریهای نو در ترکیب با عناصر و فرمهای بومی و سنتی، هماهنگی با شرایط اقلیمی، حفظ ارزشهای فرهنگی- اجتماعی و اصول معماری بومی و همچنین استفاده از فناوریهای ساخت و مصالح جدید در ایجاد هماهنگی، تضاد، شفافیت و...، بسته به شرایط مکانیـ زمانی، مهمترین شاخصهای ایجاد مطلوبیت در معماری معاصر ایران به شمار میآیند.
درآمدی بر تاریخ ذهنیت عامه در معماری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آثاری که از معماری گذشته ایران به جا مانده، گنجینه های ارزنده معماری ایران است، اما این آثار، نماینده تام معماری ای نیست که در طی سده ها در این سرزمین تحقق یافته است. بیشتر آنچه از بناها به دست ما رسیده، آثار فاخر و شاهانه است و از طریق این آثار، به دشواری می توان به بخش اعظم معماری ایران ـ معماری عموم مردم ـ پی برد. از این گذشته، آثار معماری نتیجه نهایی مسیر معماری است. معماری فقط اثر معماری نیست؛ اندیشه ها و خیال های معماری، پسند و ذوق فردی و جمعی، مسیر طراحی و ساخت، آموزش معماری، حرفه و نظام صنفی معماری، بانیان و حامیان معماری، معماران و کارگزاران معماری همه در این مسیر دخیل اند و شناخت معماری مستلزم شناخت اینها نیز هست. پس برای فهم معماری مردم، باید علاوه بر بناهای ایشان، از پندارها و اندیشه هایشان درباره بناها و همه وجوه دیگر معماری هم باخبر باشیم. یکی از وظایف تاریخ پژوه معماری ایران، جستن راه هایی برای پی بردن به جنبه هایی از معماری ایران است که روزگار از ما پنهان داشته است؛ راه هایی که به واسطه آن ها به معماری عوام، یا نسبت های عوام با معماری فاخر، پی ببریم. در روزگار ما، در دیگر حوزه های تاریخ نویسی و تاریخ پژوهی، کسانی در صدد برآمده اند تا تاریخ مبتنی بر زندگی اشراف و اعیان و پادشاهان را کنار بگذارند و از خلال یافته ها و دانسته های تاریخی، به شناخت زندگی و اندیشه عامه مردم بپردازند و برای این منظور، رویکردهایی پیش نهاده اند. یکی از این رویکردها، «تاریخ فرهنگی» است و یکی از شاخه های آن، «تاریخ ذهنیت» یا «تاریخ نگرش عامه» است. هدف از این مقاله، گشودن باب مطالعه تاریخ ذهنیت عامه در معماری ایران است. بدین منظور، نخست تاریخ ذهنیت، ماهیت و سیر تکوین و تحول آن را به اجمال معرفی می کنیم، سپس امکانات آن را برای مطالعه تاریخ معماری ایران، بررسی و منابع آن را معرفی می کنیم. آن گاه نمونه ها و موضوع ها و منابعی برای آزمودن این شیوه تاریخ پژوهی در معماری ایران پیش می نهیم.
نقشه شهر لاهیجان
حوزه های تخصصی:
هنر معماری ایران در دوره تیموریان
منبع:
اثر ۱۳۵۹ شماره ۱
حوزه های تخصصی:
معماری و جامعه در دوره ی ایلخانیان (تحلیل وقف نامه ی ربع رشیدی)
منبع:
گلستان هنر ۱۳۸۷ شماره ۱۳
حوزه های تخصصی:
اصول و مفاهیم طراحی معماری دانشگاه
حوزه های تخصصی:
شیوه ی اجرای تزیینات کشته بری در کاخ عالی قاپو
منبع:
گلستان هنر ۱۳۸۵ شماره ۵
حوزه های تخصصی:
فضا در معماری سینما
تدوین اصول طراحی فضاهای بازی کودکان با تأکید برگروه سنی5 تا 12 سال (مطالعه موردی : رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در کشور ما طراحی شهری به مفهوم امروزی، سابقه چندان طولانی ندارد و در این بین طراحی فضاهای بازی کودکان خصوصاً گروه سنی 5 تا 12 سال هم اولویت کمتری را داشته است. در شهرسازی سنتی ما به دلیل هویت مندی و احساس تعلق ساکنین به فضا و سازگارتر بودن آن با جوامع سنتی، کودکان به راحتی می توانستند فضای مورد نیاز خود را برای بازی بیابند. امروزه افزایش شهرنشینی و تغییر نحوه زندگی محدودیت های فضایی و زمانی بیشتری را برای کودکان و بازی آنها ایجاد کرده که موجب شده تا روش بازی آنها کاملاً متفاوت از نسل قبل شود. رواج بازی های کامپیوتری بین بیش از 80 درصد کودکان امروز، این مسئله را ثابت و لزوم راه حل های شهرسازانه را در شهرهای معاصر برای اختصاص فضای مناسب برای این قشر سنی ایجاب می کند. این مقاله با تحلیل و ارزیابی دو محله گلسار و دروازه لاکان در شهر رشت به عنوان دو محله جدید و قدیمی با استفاده از اصول و معیارهای جاری در طراحی فضاهای بازی به مقایسه این دو پرداخته و با اثبات فرضیاتی که انتظارات کودکان امروز از فضای بازی را فراتر از تاب و سرسره های سنتی دانسته و آن را نیازمند بازنگری می بیند و تأثیر محیط کالبدی را روی رفتارهای بازی کودکان و فعالیت فیزیکی آنها تأیید می کند، سعی در ارایه اصول و نگرشی نو در باب طراحی فضاهای بازی کودکان خصوصاً گروه سنی 5 تا 12 سال دارد. نگرشی که طراحی زمین های بازی معاصر را بر اساس شناخت نیاز کودکان امروز و ارتقای کیفیت محیط شهری هدف غایی خود قرار می دهد تا فرصت های بازی کیفی را از طریق فرایند آگاهانه ایجاد کند.
باغ ایرانی تمثیلی از بهشت - با تاکید بر ارزش های باغ ایرانی دوران صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در انطباق با توصیف بهشت در قرآن کریم که آیاتی از جمال و جلال خداوندی است، معماران مسلمان با عنایت به این توصیف ها به ساخت باغ هایی در این جهان فناپذیر، پرداخته اند تا جلوه ای از فناناپذیری و جاودانگی جهان ابدی و باغ های بهشتی باشد. این مفهوم و تجلی آن در باغ و پردیس سازی ایران، در آرای جهانگردان خارجی و مورخان ایرانی، خاصه در دوران صفوی، بازتاب هایی ویژه داشته است که می تواند نشان از همت والای معماران ایرانی در بازسازی تمثیلی باغ ایرانی از بهشت باشد که در این مقاله در روش مطالعات کتابخانه ای، و با رجوع به اسناد و مدارک مربوط، مورد بازبینی قرار گرفته است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که در ادوار مختلف تاریخ، این گرایش وجود داشته است تا باغ هایی احداث شود که با تعابیری که از بهشت آخرت مطرح می شده، برابری کند که این تعابیر می تواند بر چندین هدف استوار باشد که در این نوشتار به آنها اشاره شده است. بر این اساس، در این مقاله تلاش می شود تا در رویکردی توصیفی ، امکان بررسی و ارزیابی تمثیلی بودن مفهوم باغ ایرانی از بهشت فراهم شود.
مکتب اصفهان در شهرسازی
منبع:
هنرهای زیبا ۱۳۷۷ شماره ۳
حوزه های تخصصی:
تشکیل دولت صفوی در قرن دهم هجری (17 میلادی) سبب می گردد تا حیات عقلی شیعی به اوج خود رسد، تشیع اثنی عشری به هویت سیاسی و فرهنگی مستقلی دست یابد و این هویت و شخصیت را به عنوان خمیرمایه فرهنگی همه شئون زندگی پس از خود قرار دهد و زمینه را برای شکفتن آراء حکمی اشراقی ، فلسفی و عملی مهیا سازد. این حکمت در سراسر عصر صفوی در عراق، سوریه و هندوستان ، که پیوندهای بسیار نزدیک با ایران داشتند، رواج یافت اجمالاً مکتب اصفهان نامیده می شود. مرکز این حکمت نه تنها اصفهان پایتخت صفویان بلکه شهرهایی چون شیراز، کاشان، قزوین و تیریز بوده است. استقرار دولت صفوی در اصفهان فرصتی است که این دولت آرمانشهر خود را بر مبنای آراءحکمی و فلسفی بنیان گذارد و به شهر چون نماد و تجسم و تجسد کالبدی فضایی این مفاهیم بنگرد. برنامه ریزی ، طراحی و اجرای شار جدید اصفهان به مدت 25 سال، بیانی روشن از این نمادگرایی و سازماندهی فضایی است. این بیان فضایی و نمادگرایی آن چنان محکم ، روشن و ظریف است که بی هیچ تردیدی در زمینه هنر شهرسازی مکتبی را پایه می گذارد که بنا به خاستگاه حکمی و فلسفی اش می توان مکتب اصفهان در شهرسازی نامیدش. و آن کس که شاید در شهرسازی چنین مکتبی را پایه نهاد کسی دیگر نبود جز شیخ بهاءالدین عاملی(شیخ بهائی) که بر آن شد تا سایه ناکجاآبادهای اساطیری ، مذهبی و فلسفی را بر زمین نقش زند و چون از پایه گذاران مکتب اصفهان در حکمت و فلسفه بود، در شهر نیز بر آن شد تا بحث آن را با منطق آغاز کند و با مفاهیمی عارفانه در پرتو تجدید و اشراق عقل بر پایش سازد. این وطن مصر و عراق و شام نیست این وطن شهری است کان را نام نیست ای خوش آن کو یابد از توفیق بهر کاورد رو سوی ایت بی نام شهر
بررسی عوامل مؤثر بر ارتقاء تعاملات اجتماعی در فضاهای شهری (نمونه موردی: میدانچه جلفا – اصفهان)
حوزه های تخصصی:
سکونت گاه های شهری قبل از مدرنیسم، فضاهای عمومی مانند میدان های شهری و بازارها، به عنوان عرصه ای جهت ارتباطات اجتماعی بوده اند و در حقیقت مکان های متشکل از فعل و انفعالات اجتماعی تعداد زیادی از مردمانی که این تعاملات را امکان پذیر می ساختند، قلمداد می شده اند بنابراین شرط اساسی برای اینکه یک فضای عمومی، فضای شهری تلقی شود اینست که در آن تعامل و تقابل اجتماعی صورت گیرد. علاوه بر این، فضاهای باز در ایجاد حس اعتماد و اطمینان به مردم کمک می کرده و باعث افزایش حس همبستگی و تعلق در مردم می شوند. در حقیقت این فضاها فراتر از مکانی صرفا برای حضور منفعلانه هستند. اما اکنون، پیشرفت صنعت، تغییر مقیاس از انسان به ماشین و شتاب زدگی در زندگی موجب شده این فضاها کیفیت تاثیر گذار گذشته را نداشته باشند. با توجه به اهمیت موضوع، پژوهش های زیادی با هدف شناسایی عوامل موثر بر ارتقاء تعاملات اجتماعی در فضاهای شهری صورت گرفته است. مقاله حاضر با توجه به سابقه ی تحقیق می کوشد عوامل موثر بر ارتقاء تعاملات اجتماعی را در قالب یک مدل تحلیلی ترسیم کند و به منظور مورد پژوهی، با هدف ارتقاء تعاملات اجتماعی و بهبود کیفیت حس تعلق به مکان، نتایج حاصل را در میدان جلفا اصفهان به کار بندد. نتایج این پژوهش بیانگر آن است که عوامل کالبدی محیط، شخص استفاده کننده و سایر افراد حاضر در محیط، فاکتورهای تاثیرگذار بر میزان کیفیت و کمیت تعاملات اجتماعی می باشد.