مقالات
حوزه های تخصصی:
اوﺿﺎع اﻗﻠﯿﻤﯽ از ﻋﻮاﻣﻞ ﻣﻬﻢ و ﻣﻮﺛﺮ در آﺳﺎﯾﺶ زﯾﺴﺘﯽ در ﻣﺤﯿﻂﻫﺎی اﻧﺴﺎﻧﯽ اﺳﺖ. توجه به اقلیم در مراحل مختلف طراحی ساختمان به خصوص ساختمان هایی که به نحوی مورد استفاده مستقیم انسان قرار می گیرند، ضروری می باشد. در این پژوهش که از نوع توسعه ای و کاربردی می باشد با استفاده از روش کمی و کیفی به بررسی و تحلیل اثرات اقلیمی بر مسکن شهری پرداخته شده است. حرکت به سمت ابداعات بومی و استفاده از مصالح بومی در راستای کمک به مصرف بهینه و متعادل منابع و مهم تر از همه در نظر گرفتن شرایط محیطی و توجه به اثرات اقلیمی در طراحی مسکن از موارد مهمی هستند که روز به روز توجه بیشتر به آنها احساس می شود. پراکنش نقاط شهری در کشور با استفاده از روش میانگین نزدیک ترین همسایه محاسبه شده و نوع الگوی پراکنش آنها به صورت خوشه ای می باشد که نشان دهنده تأثیرپذیری استقرار سکونتگاه های شهری از شرایط اقلیمی معتدل و مرطوب، سرد، گرم و خشک، گرم و مرطوب، نیمه بیابانی و معتدل موجود در کشور است. برای هرکدام از اقلیم های یاد شده معماری و طراحی ویژه ای لازم است که در ساخت و ساز مسکن مورد استفاده قرار گیرد. در پژوهش حاضر مهمترین راهکارهای سنتی و بومی بهینه سازی مصرف انرژی در مسکن با توجه به شرایط اقلیمی مختلف ارائه شده است. با در نظر گرفتن معیارهای طراحی مسکن در راستای سازگاری و همسازی بیشتر با اقلیم می توان به مصرف درست و بهینه انرژی، صرفه جویی در منابع و آلودگی کمتر محیط زیست دست یافت؛ همچنین در راستای حرکت در جهت توسعه سکونتگاه های انسانی گام برداشت.
راهکارهای تأمین آسایش محیطی در مدرسه بر اساس ویژگی های پایدار معماری بومی (نمونه موردی بندر گرم و مرطوب چابهار)
حوزه های تخصصی:
با توجه به بحران انرژی و آلودگی های زیست محیطی ناشی از آن، حفظ پایداری محیط زیست و بهره گیری از منابع انرژی پاک بیش ازپیش اهمیت یافته است. بنابراین توجه به معماری بومی و بهره گیری از اصول آن در راستای حفظ پایداری محیط زیست ضروری است. در مناطق حاشیه دریای عمان و چابهار مطالعات مناسبی برای شناخت ارزش های معماری بومی منطقه صورت نگرفته است. بناهای بومی مورد بی توجهی قرارگرفته و تعداد بسیار معدودی از آن ها برجای مانده اند. از طرفی یکی از مهم ترین نیازهای کاربری شهری و روستایی این منطقه، نیاز به فضاهای آموزشی و مدارس است. در مدارس نوساز یا در حال ساخت از ساختمان های یک شکل که توجهی به اقلیم و فرهنگ منطقه ندارد، بهره گرفته می شود. از پیامدهای این امر به وجود آمدن مسائلی همچون چون عدم ارتباط مناسب کاربر با محیط، سطح آسایش پایین در محیط، مدرسه سازی بدون رعایت مسائل اقلیمی، صرف انرژی بسیار زیاد برای تأمین شرایط آسایش محیطی، انزوای معماری بومی و عدم توجه به محیط زیست و اقلیم در فرایند ساخت وساز است. تحقیق حاضر با هدف شناخت و معرفی الگوهای پایدار معماری بومی در بندر گرم و مرطوب چابهار و ارائه راهکارهای طراحی مدرسه بر مبنای الگوهای به دست آمده، انجام شده است. شناخت معماری پایدار بومی و بهره گیری از اصول آن در معماری نوین، نقش مهمی در جهت تأمین آسایش کاربران و حفظ محیط زیست خواهد داشت. روش تحقیق حاضر بر پایه مطالعات کتابخانه ای و مشاهدات میدانی بوده است. همچنین بامطالعه و بررسی نمونه های موجود از معماری بومی منطقه به معرفی الگوهای پایدار این بناها پرداخته شده است. نتایج به دست آمده از این پژوهش در قالب راهکارهای تأمین آسایش محیطی در مدرسه بر مبنای الگوهای معماری بومی منطقه گرم و مرطوب چابهار ارائه شده است. این نتایج حاوی اصول پایدار معماری همساز با اقلیم گرم و مرطوب بوده است که بهره گیری از آن حتی در معماری انواع دیگر ساختمان های این منطقه نیز میسر است.
ارزیابی سطح توسعه یافتگی شهرستان های استان سیستان و بلوچستان با استفاده از مدل های AHP و TOPSIS (شهرستان های زاهدان، زابل، ایرانشهر و چابهار)
حوزه های تخصصی:
در کشورهای جهان سوم تمرکز شدیدی بین مناطق وجود دارد که باعث عدم تعادل شده است. درنتیجه این سیاست، تعداد محدودی از مناطق توسعه می یابند و سایر مناطق به صورت حاشیه ای عمل می نمایند. ایجاد توازن و هماهنگی در سازماندهی شهری، از مصادیق بارز توسعه یافتگی به شمار می رود. در این مطالعه برای شناسایی و تعیین رتبه توسعه یافتگی 4 شهرستان زاهدان، زابل، ایرانشهر و چابهار؛ با استفاده از آخرین اطلاعات سالنامه آماری استان (سال 1390) 15 شاخص در بخش های کشاورزی، آموزشی و بهداشت و درمان موردمطالعه قرارگرفته است. هدف از این مطالعه، ارزیابی سطح توسعه شهرستان های بزرگ استان است. روش پژوهش توصیفی و تحلیلی است و با استفاده از آمار، مقایسه ای بین 4 شهرستان انجام شده است. وزن شاخص ها با بهره گیری از روش AHP تعیین شد، سپس سطح توسعه ای 4 شهرستان به تفکیک 3 بخش، با روش TOPSIS رتبه بندی شد. بر اساس نتایج به دست آمده، در بخش های آموزشی و بهداشت و درمان، زاهدان رتبه اول را داراست و در بخش کشاورزی نیز زابل در سطح اول قرار دارد. همچنین چابهار در بخش های بهداشت و درمان و کشاورزی و ایرانشهر در بخش آموزشی کمتر از دیگر شهرستان ها توسعه یافته اند. تحلیل نتایج نشان می دهد که امکانات و خدمات به صورت هماهنگ و متعادل در سطح استان پخش نشده و از پتانسیل های موجود استان استفاده کافی نمی شود.
قنات قاسم آباد )همدان)، دریچه ایی به معماری زیرزمینی
حوزه های تخصصی:
قناتهای بسیاری در شهرهای مختلف کشور وجود دارد که سالیان متمادی نیازهای آب شرب و یا بخش کشاورزی را برای مردم برطرف ساخته اند. در سالهای اخیر و به مرور زمان این هنر ارزشمند ایرانی با بی توجهی در حفظ و نگهداری واستفاده مجدد روبرو شده است . قناتها اگر چه زندگی را برای این سرزمین به ارمغان آوردند امّا با استفاده بیش از حد و بهره برداری غیر اصولی و عدم مدیریت وهمچنین کم آبی های مکرّر در سالهای اخیر بازسازی و عدم رسیدگی ، قناتها رو به فراموشی نهاده واین هنر و میراث گرانبهای گذشتگان در سالهای اخیر روبه افول و ویرانی رفته است . برخی از قناتها از نظر موقعیت جغرافیایی در اطراف شهرها و روستا ها قرار دارند و میتوان با استفاده از پتانسیل آنها و با توجه به ویژگیهای ساختاری و مکانیزم های هدایت جمعیتی و کنترل شهری از آنها استفاده های قابل ملاحظه ای نمود. رشد و گسترش گردشگری با هدف شناساندن فرهنگ و هنر مهندسی نیاکان دارای اهمیت بسزایی میباشد.قنات قاسم آباد به عنوان یکی از عوامل جذب گردشگر می تواند با به کارگیری معماری سنتی و با اهداف توسعه ایی درجهت افزایش فرصت های درآمدی و ارتقای کیفیت زندگی اهالی بومی گام اساسی برداشت و از رشد معضلات مختلف اجتماعی جلوگیری نماید . این نوشتار در پی تأکید بر ضرورت و توجه به حفظ و احیای قنات و بلاخص قنات قاسم آباد و همچنین توجه به اکوتوریسم ، معماری بومی و توسعه ی پایدار در روستای قاسم آباد و شهر همدان با قدمت چند هزار ساله در جهت رشد و گسترش زمین گردشگری و ایجاد سکونتگاه های غیررسمی میباشد که نیازمند تحلیل، تفسیر و تبیین ساختار ویژه و علل پیدایش این فنون مهندسی باستانی و استفاده ی بهینه از پتانسیل های جانبی در راستای تقلیل مشکلات اداری و نهایتاً به ارائه راهبرده هایی برای بهرمندی اقتصادی اهالی در جهت ارتقای کیفیت زندگی در آنها خواهد گردید. بازشناسی موارد مذکور از طریق بیان چارچوبهای نظری، فنی و تجربی معماری بومی و سکونتگاه های غیررسمی، تبیین نقشه توسعه ی پایدار و رشد سرانه درآمدی در قالب راهبردهای اقتصادی و راهبردهای حوزه گردشگری و شناخت بیشتر قنات روستای قاسم آباد صورت گرفته است.
بررسی تأثیر هنر گچبری دوران ساسانی بر تزئینات گچبری معماری قرون 1 تا 5 هجری
حوزه های تخصصی:
هنر ایران از آغاز حیات خویش تا دوران اسلامی، دگرگونی های عظیم را شامل گشته است. دوران اسلامی از مهم ترین دوره های هنر ایران است که در آن بسیاری از هنرها تحت تأثیر آیین اسلام، دستخوش تحولات و پیشرفت های چشم گیری گشتند. یکی از این هنرهایی که در دوران ساسانی بسیار مورد توجه قرار گرفت و در دوران اسلامی نیز ادامه یافت، هنر گچبری می-باشد که آثار زیادی از آن در قالب تزئینات معماری برجای مانده است. این هنر در میان هنرهای مختلف قرون اولیه اسلامی، جایگاه ویژه ای دارد و به عنوان الگو و پیش زمینه ای جهت شاهکارهای گچبری دوره های بعد از خود خصوصاً سلجوقیان محسوب می گردد. درباره تأثیرپذیری هنر گچبری در ابینه قرون اولیه اسلامی ایران از هنر گچبری عصر ساسانی اطلاعات ناچیزی موجود است. بنابراین ضروری است که در این زمینه با توجه به اهمیت آن در هنر و معماری ایران، تحقیق و پژوهش بیشتری صورت گیرد. در این پژوهش، از طریق مطالعات و منابع کتابخانه ای و با روش توصیفی- تحلیلی، تأثیر هنر گچبری دوره ساسانی بر تزئینات گچبری قرون اولیه اسلامی(قرن1 تا 5 هجری) در ایران و خارج ایران و همچنین مضامین نقوش گچبری و شیوه های نقوش گچبری در دوران اولیه اسلامی، بحث می شود.
تاثیر سبک معماری اسلامی آذربایجان در دوران ایلخانی و تیموری بر معماری سایر سرزمین های اسلامی در قرون و سده های بعدی
حوزه های تخصصی:
معماری اسلامی از لحاظ تاریخی اولین هنری است که توانست خود را با مفاهیم اسلامی سازگار نماید. هنر معماری آذربایجان در دوره ایلخانی و تیموری با شهرهایی همچون تبریز، مراغه و سلطانیه به رشد و بالندگی بی سابقه ای دست یافت و شاهکارهای بوجود آمده از آن، معماری سایر سرزمین های اسلامی را تحت تاثیر خود قرار داد. نمونه های معماری باقی مانده در هند و آسیای میانه در شرق سرزمین های اسلامی تا مصر و ترکیه در غرب جهان اسلام، نماد و نشانی آشکار از این پیشرفت ها و تاثیرات معماری هستند. پاره ای از این ویژگی های معماری با نفوذ به سایر سرزمین های اسلامی رنگ و بوی آن سرزمین را گرفته و به صورتی دیگر متجلی شده است که با نگاه ژرف و عمیق می توان ریشه آنها را در سبک معماری آذربایجان جست و جو کرد. این پژوهش با رویکرد توصیفی تحلیلی و مقایسه ای و از طریق مطالعات کتابخانه ای سعی در نشان دادن میزان تاثیر سبک معماری آذربایجان در دوران ایلخانی و تیموری بر معماری سایر سرزمین های اسلامی درقرون و سده های بعدی دارد و برای نیل بدین هدف آثار شاخص معماری اسلامی سرزمین-های مزبور را که نشانی از این تأثیرات دارند برای نشان دادن میزان و نحوه ی این تأثیرگذاری با نگاه تحلیلی مورد بررسی قرار می دهد. در پایان مشخص شد که این تأثیرات و تبادل افکار باعث بوجود آمدن سبک معماری اسلامی بین المللی شد که تا چندین سده در سرزمین های دور و نزدیک اسلامی رواج داشت، که در واقع ریشه و خاستگاه بسیاری از این ویژگیها سرزمین آذربایجان در ایران زمین بود.
آسیب شناسی بافت فرسوده شهری (نمونه موردی: محله قدیمی فیض آباد کرمانشاه)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر با توجه به تحولات سریع علمی و فنی و دگرگونی در ساختار کالبدی، اقتصادی و اجتماعی شهرها و همچنین مطرح شدن نظریه توسعه پایدارشهری، اهمیت نوسازی و احیاء بافت های فرسوده و ناکارآمد بیش از پیش مشخص می گردد. شکل گیری بافت های شهری و تغییرات فیزیکی صورت گرفته در گذر زمان نقش تکنولوژی، نیازها، ذوق و خواست عمومی در ارتباط با شکل و بافت اجتماعات انسانی و نقش عوامل اقتصادی – اجتماعی در تغییر چهره و زندگی شهری امروزی نشان می-دهد. در طول دهه های اخیر اثر بخشی و تقابل عوامل اقتصادی – اجتماعی و جمعیتی بر یکدیگر، موجب تغییر در فضای ساخته شده شهری و سیمای کاملاً جدید فضای کالبدی شهر شده است و بدین ترتیب تعادل و پیوستگی سنتی فضای کالبدی و نقش عناصر مهم آن در هم شکسته شده است. همچنین سیاست گذاری های دوگانه و مغایر در احداث واحدهای مسکونی ارزان قیمت و گسترش روز افزون محدوده خدماتی شهرها باعث گردیده عملاً محدوده بافت های فرسوده که عمدتاً در مناطق مرکزی شهرها واقع گردیده از دید دست اندکاران و سیاست گذاران امر توسعه مخفی مانده و عملاً به فراموشی سپرده شده اند. دشواری های ناشی از عملیات اجرائی، مسائل و نارسائی ها حقوقی و قانونی، محدویت های مربوط به میراث فرهنگی، هزینه های مربوطه به تملک زمین در مقایسه با زمین های در اختیار انبوه سازان که اغلب به صورت رایگان تحویل می گردد، مشکلات مربوط به انجام توافق به دلیل تعدد ورثه، وجود املاک مخروبه و بلاصاحب، انگیزه سرمایه گذاران، بخش های تعاونی و اشخاص را جهت سرمایه گذاری در این بافت ها کم نموده و همین موضوع باعث بی توجهی و رهاشدگی آن در نزد مدیران شهری گردیده است. در مقاله حاضر به بررسی آسیب های بافت قدیمی محله فیض آباد پرداخته شده است و سپس سعی شده راهکارهایی جهت احیا و باززنده سازی آن عنوان گردد.