فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۲۱ تا ۲٬۰۴۰ مورد از کل ۸٬۳۴۸ مورد.
معرفی اثر-روح نغماتا
حوزه های تخصصی:
یادداشت هایی برای بازیگران (شکل گیری و اجرای «جان به لب»)
منبع:
فارابی ۱۳۸۵ شماره ۶۱
حوزه های تخصصی:
استبداد واقعیت
حوزه های تخصصی:
دوست دارم اهمیت سینما برای همه آشکار شود(مجید مجیدی)
منبع:
سوره ۱۳۸۵ شماره ۲۵
حوزه های تخصصی:
از موسیقی و ترانههای عامیانه کنونی رو به سرودهای باستان
حوزه های تخصصی:
نگارگری مغول، قدرت و شخصیت
حوزه های تخصصی:
گفتمان شرق شناسانه در نمایشنامه ی ایرانیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله تحلیلی از نمایشنامه ی "ایرانیان" اثر آیسخولوس (Aeschylus، 456-525 BC)، نمایشنامه نویس یونان باستان است. مباحث شرق شناسی و نظریه ی گفتمان استعماری در نقد ادبی، مطرح شده در سه دهه اخیر در آرای ناقدان و نظریه پردازانی چون ادوارد سعید (Edward Said) و هومی بابا(Homi Bhabha)، فراهم آورنده ی چارچوب نظری تحلیل حاضر می باشند. در این مقاله نمایشنامه ی "ایرانیان"، همچون بسیاری متون دیگر در تاریخ شرق شناسی، "آرشیوی" (در معنای فوکویی آن) ازموضوعات، بن مایه ها، انگاره ها و پندارها راجع به ایران و خاورزمین (تجمل، ثروت افسانه ای، فّر و شکوه نخوت آمیز، لذت پرستی، استبداد، تباهی و …) انگاشته می شود. همچنین در این نمایشنامه نخستین بار شاهد موضوع رویارویی میان غرب و شرق در متنی ادبی هستیم. مقاله ی حاضر می کوشد نشان دهد چگونه ایرانیان، چونان "دیگر" برای یونانیان ظاهر می شوند : "دیگری" توأمان پرجاذبه و منفور، هراس انگیز و رشک انگیز، ولی به هرروی فرودست. ناهمگنی غیریت شرقی برساخته از این متن و گفتمان شرق شناسانه ی مبهم و گسیخته ی آن از دیگر موضوعات این بررسی است.
چاوش (بانگ قدسی)
جایی برای بازی
حوزه های تخصصی:
اثری شتابزده و فاقد اصالت
حوزه های تخصصی:
پسر بیا درباره سینما حرف بزنیم (1)
منبع:
هفت ۱۳۸۵ شماره ۳۴
حوزه های تخصصی:
سکوت، گریه، رقص یا کلام (درباره «با او حرف بزن»)
منبع:
هفت ۱۳۸۵ شماره ۳۴
حوزه های تخصصی:
ماه در آب (تنها راه ممکن)
منبع:
هفت ۱۳۸۵ شماره ۳۲
حوزه های تخصصی:
داستان گویی نمایشی در ایران
حوزه های تخصصی:
هر چند داستان گویی نمایشی در سرزمین ها و زمان های مختلف همواره وجود داشته، در ایران روال رو به رشدی نداشته است. پیش از اسلام، گوسان های پارتی و خنیاگران ساسانی، هنگام داستان گویی از موسیقی، رقص و آواز و احتمالا همراهی چند بازیگر بهره می گرفتند. این نوع داستان گویی در جریان تغییر مذهب ایرانیان از آیین زردشت به اسلام، جوهره خود را حفظ کرد؛ اما برخی ویژگی های خود را از دست داد و بر بازیگری داستان گو اتکا پیدا کرد. در دوره اسلامی به سبب محدودیت هایی که در پی تفسیر آموزه های دینی برای هنرهای تجسمی و نمایشی به وجود آمد، داستان گوییِ نمایشی به روایتی محدود شد که غالبا یک نفره انجام می گرفت و آن را «نقالی» می خواندند. همین محدودیت موجب تقویت بازیگری شد و بر تعزیه تاثیر گذاشت. با عزاداری گسترده و نمایش گرایانه ای که در دوره صفوی آغاز شد و در قرون بعد به نمایش مصائب (تعزیه / شبیه خوانی) منجر گشت، زمینه اجتماعی مساعدی برای نمایش دادن و تجسم بخشیدن داستان های حماسی و مذهبی فراهم آمد و میراث داستان گویی نمایشی نقالان، این تحول را به کمال رسانید.