فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۶۱ تا ۷۸۰ مورد از کل ۵۱۱٬۹۱۸ مورد.
منبع:
دین و ارتباطات سال ۳۲ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۶۷)
305 - 346
حوزههای تخصصی:
رسانه ها مهمترین وسیله جهت رسیدن به اهداف فرهنگی و اجتماعی قلمداد می شوند و به تبع آن سازمان های رسانه ای نقطه اتصال محتوای رسانه ها با نظام های سیاسی، فرهنگی و اجتما عی هستند که توسعه آنها به توسعه همه جانبه در کشور کمک می کند. هدف اصلی پژوهش حاضر تحلیل محتوای توسعه سازمان های رسانه ای با استفاده از فرآیند مهندسی ارزش است. پژوهش حاضر به شکل کیفی و از طریق تحلیل محتوا انجام شد. با 9 نفر از مدیران سازمان های رسانه ای(خبرگزاری بین المللی قرآن؛ رادیو معارف، رادیو قرآن، شبکه قرآن و روزنامه جام جم) مصاحبه نیمه ساختاریافته صورت گرفت و سپس سه مرحله کدگذاری (استخراج مفاهیم اساسی، مقوله ها، و گزاره ها) جهت تحلیل داده ها انجام شد. نتایج نشان داد به کارگیری نیروی انسانی متخصص، خوش فکر؛ تشکیل کارگروه توسعه؛ توسعه مهارت مدیران میانی؛ و برقراری ارتباط مستمر با سازمان ها در حوزه توسعه منابع انسانی کاربردی ترین ایده است. در حوزه توسعه امکانات و تجهیزات مهمترین ایده، بهره گیری از سیاست های بودجه بندی صحیح و توسعه فناوری های جدید است؛ لزوم استفاده از فناوری های جدید جهت ارتقای سایت و سئو، پخش برنامه ها از تلویبیون و ایران صدا، استفاده از تکنیک های پوشش خبری، تکنیک های اقناع مخاطب، مخاطب سنجی و تولید محتوا بر مبنای نظرات مخاطبان داخلی و بین المللی؛ پژوهش محور نمودن فرآیندهای سازمانی، پرهیز از سانسور، اغراق، شایعه و عدم شفافیت؛ اهمیت به خلاقیت و حمایت مادی و معنوی از کارمندان خلاق؛ پیگیری امور تا اجرایی شدن ایده ها؛ از مهمترین یافته های پژوهش است. در راستای توسعه سازمان های رسانه ای، می بایست منابع انسانی به خلاقیت مجهز شوند تا با استفاده از تکنیک هایی مثل مهندسی ارزش، امکانات سازمان را در جهت حصول توسعه به کار بگیرند و مدیران به جنبه های اساسی توسعه توجه داشته باشند.
گفتمان حاکم بر تبلیغات مسیحیت در فضای مجازی (مطالعه موردی: وب سایت های مسیحی انگلیسی زبان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه با گسترش فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی، استفاده از فضای مجازی برای امور دینی رو به افزایش است. مسیحیت نیز همچون سایر ادیان، از فضای مجازی برای تبلیغات دینی استفاده می کند. بسیاری از کلیساها، مراکز مذهبی و فعالان مسیحی در سراسر جهان، وب سایت هایی را راه اندازی کرده اند که دربردارنده مطالب مذهبی، برنامه های کلیسایی، ترانه های مذهبی و مقالات متنوع است. تبلیغات دینی در فضای مجازی، اقتضائات و تکنیک های ویژه ای هم دارد که با شیوه های سنتی متفاوت است. در شرایط کنونی که مسیحیت از همه فنون ارتباطی جدید برای تبلیغات مجازی استفاده می کند، دستیابی به گفتمان تبلیغی مسیحیت در فضای مجازی از جهت شناخت انحرافات و نیز بهره گیری صحیح از تکنیک های نوین در جهت تبلیغات اسلامی در فضای مجازی- به عنوان یک ضد جریان- دارای اهمیت و اولویت است. پژوهش حاضر به دنبال دستیابی به گفتمان حاکم بر تبلیغات مسیحیت در فضای مجازی از طریق بررسی سایت های منتخب انگلیسی مسیحیت است. ادبیات نظری پژوهش شامل مفاهیم تبلیغات دینی، دین مجازی یا آنلاین، جماعت دینی مجازی و تبلیغات مسیحیت و نیز نظریه های گفتمان و مدیریت هماهنگ معنا است. روش پژوهش، یک روش عملیاتی به نام تحلیل گفتمان پدام است. براساس یافته ها، گفتمان سکولاریزاسیون مسیحیت، لیبرالیزاسیون دینی، مسیحی سازی جهان و رویکرد اومانیستی در تبلیغات دینی مسیحیت در فضای مجازی غلبه دارد.
واکاوی چالش های موجود و پیش روی دانشجومعلمان رشته آموزش دانش آموزان با نیازهای ویژه؛ مطالعه پدیدارشناسانه
منبع:
تجارب معلمی و مطالعات کارورزی دوره ۳ بهار ۱۴۰۴ شماره ۳
19 - 33
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: برنامه درسی نقش مهمی در بهبود شرایط آموزشی موجود و دستیابی به وضعیت مطلوب دارد. بنابراین، هدف پژوهش حاضر تحلیل پدیدارشناسانه چالش های موجود و پیش روی دانشجومعلمان رشته آموزش دانش آموزان با نیازهای ویژه بود. روش ها : این پژوهش با استفاده از رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی انجام شد. جامعه پژوهش حاضر شامل دانشجومعلمان رشته آموزش دانش آموزان با نیازهای ویژه می شد که 84 نفر بودند. نمونه پژوهش با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه کیفی نیمه ساختاریافته استفاده شد و داده ها بعد از مصاحبه با 13 نفر به اشباع رسید. جهت تحلیل داده ها از روش کلایزی استفاده شد. یافته ها: تحلیل داده ها منجر به شناسایی ده مقوله اصلی اصلاح نگرش ها، توسعه دانش محتوایی و تخصصی، آشنایی با سرآمدان علمی و پژوهشی، تجهیزات آموزشی، کاربینی و کارورزی، کنترل هیجانات و عواطف، آشنایی با ابزارهای آموزشی، تعامل با خانواده ها، توجه به تفاوت های فردی و تعامل بین رشته ای شد. علاوه بر این، بیست و یک زیرمقوله برای این مقوله های اصلی استخراج شد که نقش تعیین کننده ای در کیفیت آموزش دارند. نتیجه گیری: شرایطی که امکان دستیابی به حداکثر شایستگی های لازم برای دانشجومعلمان رشته آموزش دانش آموزان با نیازهای ویژه را فراهم کند، از اولویت های برنامه درسی این رشته است. پیشنهادهای برگرفته از این مطالعه بر اهمیت بازنگری برنامه درسی و توجه به چالش های موجود به منظور غنی سازی برنامه درسی رشته آموزش دانش آموزان با نیازهای ویژه تاکید ویژه ای دارد.
سکوت سازمانی در محیط های آموزشی
منبع:
انگاره های نو در تحقیقات آموزشی سال ۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
23 - 34
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: هدف این تحقیق، بررسی سکوت سازمانی در محیط های آموزشی می باشد. روش شناسی پژوهش: روش این تحقیق توصیفی از نوع کتابخانه ای بود. با استفاده از دیتابیس های داخلی و خارجی، تحقیقات و مطالعاتی که در زمینه مورد مطالعه بود جستجو و مطالعه گردید. داده ها دسته بندی و کدگزاری گردید و نتایج در جداول محقق ساخته ثبت گردید. یافته ها: هدف اصلی مدرسه ایجاد و بهبود مستمر فرآیند یاددهی و یادگیری است . در این میان معلم ان مدرسه نقشی اساسی در رسیدن به این هدف و تحقق اثربخشی مدارس دارند لذا باید به رشد و افزایش خودآگاهی آنها در کنار دیگر عوامل توجهی خاص داشت . در ص ورتی ک ه ب ا توج ه ب ه وضعیت موجود، مشاهده برخی رفتارها در بین معلمان به عنوان س رمایه های اجتم اعی جامع ه مدرسه ، به عنوان مانع در نظر گرفته می شوند یکی از این رفتارها، پدیده سکوت سازمانی معلمان در محیط آموزشی است که می تواند مبتنی بر دلایل مختلف باشد. اگرقص د ب راین اس ت ک ه عملک رد شغلی دبیران توسعه یابد، ضروری است عوامل مؤثر برپیدایش سکوت معلمان شناسایی و رفع گ ردد. لذا با توجه به نقش غیر قابل انکار و مخرب سکوت سازمانی درمباحث مهمی چ ون تغیی ر و توس عه ، سلامت سازمان، انگیزش کارکنان و شیوع آن در سازمانهای امروزی پرداختن به چنین موض وعاتی بصورت حرفه ای ضروری به نظر می رسد. نتیجه گیری: سکوت سازمانی معلمان مانعی جدی برای بهبود عملکرد شغلی، توسعه آموزشی و سلامت سازمانی است. شناسایی و رفع عوامل مؤثر بر این پدیده برای تحقق اهداف مدرسه امری ضروری و حرفه ای تلقی می شود.
بازطراحی فرایند آموزش کارکنان خبرگزاری صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منابع انسانی، اصلی ترین عنصر سازمان های خلاق را تشکیل می دهند و به تبع آن، آموزش کارکنان در اینگونه سازمان ها از اولویت و اهمیت بسیاری برخوردار است. خبرگزاری صداوسیما بعنوان سازمانی خلاق در دوره جدید مدیریت، درحال تجربه تغییرات عمده است و موفقیت این تغییر و تحول نیز بسته به آموزش درست و کامل همه ی کارکنان است. براین اساس هدف اصلی پژوهش پیش رو طراحی فرایندی مطلوب برای آموزش کارکنان خبرگزاری صداوسیما است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی است و از نظر روش تحلیل داده ها به روش نظریه ی زمینه ای ساختارمند انجام شده است. برای جمع آوری داده ها در این تحقیق از تکنیک مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. بر اساس یافته های این پژوهش، فرایند آموزش کارکنان خبرگزاری صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران شامل پنج عنصر یاد شده در مدل پارادایمی نهایی است. مراحل پیشنهادی فرایند آموزش کارکنان در نتیجه این تحقیق عبارت اند از: نخبه گزینی و آموزش پایه(سطح اول)، گذار از آموزش تئوری به آموزش خبر مکتوب(سطح متوسط)، بکارگیری در جایگاه اصلی شغلی، و مهارت افزایی و ارزیابی فرایند(سطح پیشرفته). این مراحل باید با در نظر گرفتن شرایط علی فرایند اجرا شوند. سطح بندی این مراحل جهت ساماندهی کارکنانی است که در مرحله ی بکارگیری در جایگاه اصلی شغلی موفقیت لازم را بدست نمی آورند و با توجه به نیاز برای آموزش به سطح مقتضی برمی گردند.
کاربرد الگوریتم KNN در بهینه سازی کاربری اراضی شهری با تأکید بر خطر زلزله نمونه موردی: شهر سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی سال ۲۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۶
۱۴۳-۱۲۶
حوزههای تخصصی:
وقوع زلزله و تلفات و آسیب های ناشی از آن همواره به عنوان تهدیدی جدی برای شهر، ساکنان و دارایی ها، برنامه ریزان و مدیران شهری را بر آن داشته، تا با ارایه راه حل های منطقی و علمی، به ایمن سازی شهرها مبادرت ورزند. ایمن سازی شهر در مقابل زلزله فقط با ایجاد سازه های مستحکم عملی نخواهد شد و باید با بهینه سازی کاربری اراضی شهری در مسیر کاهش آسیب پذیری شهری گام برداشت. هدف از این پژوهش تعیین پهنه های بهینه شهری به منظور توسعه شهر با هدف کاهش آسیب پذیری شهر سنندج می باشد. برای این منظور از روش KNN به عنوان یک مدل با دقت نسبتاً بالا جهت ارزیابی کاربری اراضی بهینه شهر سنندج با تأکید بر خطر زلزله استفاده شده است. آنچه از خروجی مدل به دست آمده نشان می دهد، که حدود 32 درصد از مساحت شهر در وضعیت بهینه قرار گرفته و منطقه 2 با 42.78 درصد معادل 406 هکتار و منطقه 4 با 50.85 درصد معادل 658 هکتار شرایط بهینه ای را برای توسعه شهر در راستای کاهش آسیب پذیری شهری و افزایش بهینگی کاربری های شهری ارایه می دهند. وضعیت کلی شهر از لحاظ بهینگی مناسب نبوده و محلات واقع در مناطق 1 و 2 با توجه به تراکم بالای جمعیتی و مسکونی، نفوذپذیری بسیار پایین و سازگاری پایین کاربری ها، در وضعیت نامناسب و بسیار نامناسب قرار دارند. در ارزیابی مدل، مقدار سطح زیر منحنی عدد 0.951 به دست آمده، که حاکی از عملکرد بسیار مطلوب مدل در بررسی موضوع است.
واکاوی ماهیت نمایندگی ظاهری در فقه امامیه و حقوق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه حقوق اسلامی سال ۲۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۶۷)
133 - 172
حوزههای تخصصی:
«نمایندگی ظاهری» یک فرض حقوقی است که از حیث ماهوی باید آن را یک قرارداد حکمی پنداشت. چه اینکه در نمایندگی ظاهری، قانون گذار و شارع ماهیت ناموجودی یعنی رابطه حقوقی میان اصیل و نماینده ظاهری را در حکم موجود فرض نموده، و آثار آن ماهیت را بر رابطه مفروض مترتب می نماید؛ بنابراین در وهله نخست با یک «فرض حقوقی» مواجهیم. از سوی دیگر، ماهیت این فرض حقوقی به دلیل انطباق با قاعده اصولی «حکومت»، یک قرارداد حکمی است؛ چرا که قانون گذار با تصرف در موضوع، رابطه حقوقی معدوم و یا پایان یافته میان اصیل و نماینده را در حکم رابطه نمایندگی واقعی قرار می دهد. این پژوهش که با روش توصیفی تحلیلی و در مقام واکاوی ماهیت نمایندگی ظاهری در فقه امامیه و حقوق ایران صورت گرفته، به این برآیند رسیده است که نمایندگی ظاهری منطبق با ساختار حکومت ایجابی است که این ساختار مصداقی از فرض حقوقی است. قرارداد حکمی به طور کلی ناظر بر وضعیتی است که قانون گذار یا شارع، بر خلاف اراده طرفین، وجود قراردادی را مفروض دانسته و یا ماهیت یک قرارداد را در حکم ماهیت قرارداد دیگر دانسته و آثار ماهیت دوم را بر ماهیت نخست مترتب می نماید. قراردادی که بر این منوال، و بر مبنای اراده و انشای قانون گذار اعتبار شده باشد، مبتنی بر قاعده اصولی «حکومت» بوده که تحت عنوان «قرارداد حکمی» شناسایی می شود.
تحلیل چند بُعدی تأثیر ابعاد زیباشناختی و پایداری محیطی در طراحی نمای مراکز تجاری بر ادراک و ترجیحات کاربران (مورد پژوهی: کلان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۲ خرداد ۱۴۰۴ شماره ۱۴۴
33 - 48
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: تاکنون، بسیاری از پژوهش های مرتبط با نمای مراکز تجاری یا بر ابعاد زیبایی شناختی تمرکز داشته یا معیارهای عملکردی (به ویژه پایداری محیطی) را مدنظر قرار داده اند. ازاین رو، خلأ پژوهشی در ایران پیرامون رویکردی ترکیبی احساس می شد که همزمان جنبه های فنی (نظیر ضریب انتقال حرارت، پوشش سبز، کنترل تابش) و بُعد ادراکی-فرهنگی (ازجمله انتظارات کاربران شهری و سازگاری با هویت محلی) را تحلیل کند.هدف پژوهش: این پژوهش با هدف پرکردن این شکاف، می کوشد تا با رویکردی کمّی-کیفی، چگونگی تأثیر عوامل بصری و محیطی طراحی نمای ساختمان های تجاری بر ترجیحات و ادراکات مخاطبان در کلان شهر تهران را بررسی کند.روش پژوهش: در گام نخست، با شبیه سازی انرژی و تحلیل داده های کالبدی (شاخص های حرارتی و نور روز)، توان عملکردی چهار نمونه مرکز تجاری ارزیابی شد. سپس، از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته و پرسشنامه، رویکرد کیفی درک و ترجیحات کاربران در ابعاد زیبایی شناختی و فرهنگی جمع آوری شد.نتیجه گیری: نتایج نشان داد نماهایی که ضمن کاهش مصرف انرژی، دارای جلوه های بصری و نشانه های فرهنگی آشکار هستند، در شکل گیری حس مثبت و تمایل کاربران به استفاده از آن فضا موفق تر عمل می کنند. این مطالعه، برخلاف اغلب پژوهش های پیشین که صرفاً بر یکی از ابعاد (زیبایی شناختی یا عملکردی) تأکید داشتند، الگوی تلفیقی کمّی-کیفی ارائه و شکل گیری پیوند میان عوامل محیطی و دریافت های روانی کاربران را به صورت نظام مند نشان می دهد. می توان از این چارچوب در راستای طراحی نماهایی بهره برد که همزمان، منافع زیست محیطی و رضایت ادراکی جامعه هدف را تأمین می کنند.
مفهوم ابسنس در عکس های خصوصی تخریب شده: تکمیل روایت های عکاسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جلوه هنر سال ۱۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۴۶)
54-65
حوزههای تخصصی:
از پیوندهای عمیق عکاسی با مقوله ابسنس (غیاب)، در حوزه عکس های خصوصی و خانوادگی دیده می شود. ماهیت عکس های خصوصی مبتنی است بر خاطرات زندگی نامه ای افراد و مخاطبان خاص عکس ها و بنابراین، این دسته از آثار در هنگامه تفسیر و تأویل همواره با کنش ها و واکنش های خارج از قاب توسط مخاطب خود همراهند. بسیاری از عکس ها به دلایل مختلف دچار خرابی می شوند از شرایط نامطلوب نگهداری گرفته که موجب تخریب فیزیکیِ آن میشود، تا پارگی و حذف شدگی تعمدی، که با انگیزه های شخصی صورت می گیرد. کارکرد ابسنس در خوانش های مبتنی بر خاطرات و روایت های شخصی پیرامون عکس خواهد بود. از آن جا که این دسته از آثار عکاسانه بسیار بر تفسیرها و تحلیل های شفاهی وابسته اند، می توان از روش تاریخ شفاهی به تحلیل جایگاه ابسنس در تکمیل روایت های عکاسانه در برابر عکس های خصوصی پرداخت. سوال این جاست که یک عکس قدیمی مخدوش، پاره شده و یا حتی به کلی نابود شده چگونه می تواند در خلق روایت های امروزین خود شرکت کند؟ در روند تحقیق حاضر به این نتیجه می رسیم که ابسنس کلیدی ترین عنصر در روایت های شفاهیِ عکس های خصوصی است. چرا که عناصر غایب در متن عکس، آزادانه تر در ساخت روایت ذهنی در حافظه ی مخاطب شرکت کرده، آن را بازسازی نموده و حس همدلیِ عمیق تری را در مخاطب خود نسبت به مصداق برمی انگیزند.
اثر شاخص های ناپایدار حرارتی جداره های ساختمانی بر میزان مصرف انرژی؛ بررسی موردی: خانه مسکونی در اقلیم گرم و خشک بیرجند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه معماری و شهرسازی سال ۱۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۴۶
98 - 121
حوزههای تخصصی:
انتقال حرارت ازطریق جداره های ساختمان ها سهم زیادی در میزان مصرف انرژی دارند و عملکرد حرارتی آن ها در برقراری آسایش حرارتی فضاها مؤثر است. انتقال حرارت جداره ها به طور مستقیم بر میزان بار حرارتی ساختمان تأثیرگذار است. در این پژوهش تلاش شده که بتوان با تشخیص رفتار حرارتی مصالح در کاهش مصرف انرژی ازطریق جداره های خارجی، به عملکرد مطلوبی دست یافت. در شرایط ناپایدار حرارتی شاخص های متعددی چون ضریب انتشار حرارت، گرمای ویژه حجمی و ضریب سطح وجود دارند که با محاسبات، اثر هرکدام بر میزان مصرف انرژی ساختمان مورد بررسی قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که ضخامت مؤثرتر از نوع مصالح به کار رفته در جداره است. پذیرش حرارتی، ضریب سطح و زمان انتقال حرارت به هوای داخل، با ضخامت جداره ارتباط محسوسی ندارند. همچنین، با طراحی واحد مسکونی در اقلیم بیرجند، اثرات هریک از شاخص های ناپایدار حرارتی در میزان مصرف انرژی شبیه سازی شد. نتایج نشان داد که شاخص های ضریب انتشار حرارت، پذیرش حرارتی و گرمای ویژه حجمی، اثرات مستقیم و ضریب سطح، زمان تأخیر تابشی آن و زمان انتقال حرارت به هوای داخل اثرات معکوسی بر میزان مصرف انرژی سرمایش و گرمایش دارند. شاخص های ضریب کاهش و زمان تأخیر آن، اثر محسوسی بر مصرف انرژی ساختمان نداشته اند.
ساختارهای تخیل در فیلم ماهی بزرگ اثر تیم برتون با تاکید بر آراء ژیلبر دوران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بازنمایی و تحلیل ساختارهای خیالی فیلم ماهی بزرگ اثر تیم برتون، با بهره گیری از نظرات ژیلبر دوران می پردازد. کسی که توانست خوانشی تخیّلی از متون کلامی و تصویری، با استفاده از دو منظومه روزانه و شبانه ارائه دهد. تکرارها و حشوهای معنایی را پیدا کند و آنگاه شباهت آنها را به طور ضمنی مشخص کند. لذا مسئله بنیادی آن است که کارکرد اصلی طرح تخیل در فیلم ماهی بزرگ چیست و چگونه می توان تصاویر هنری این فیلم را، بر اساس نظریات ژیلبر دوران، طبقه بندی کرد. بر این بنیان، هدف پژوهش حاضر، شناسایی رابطه میان خیال (اِدوارد بلُوم) و امر واقع (ویلیام بلُوم) در بستر رویدادهای داستان با استفاده از دو منظومه روزانه و شبانه ارائه شده توسط ژیلبر دوران می باشد. پژوهش حاضر با رویکردی بنیادی و با روش توصیفی– تحلیلی بر موضوع تمرکز کرده و هم چنین داده ها بر مبنای مطالعه کتابخانه ای و الکترونیکی گردآوری شده است. یافته های این پژوهش بر این اذعان دارد که با بهرمندی از نظرات ژیلبر دوران، می توان دریافت که نگاه تخیل پرداز کارگردان، تا حدودی از ساختارهای منظومه روزانه و شبانه تخیل، اثر پذیرفته است. به نظر می رسد درمیان ساحت های سه گانه انسان ، قوه خیال واسطه ای میان ساحت انسانی و ساحت روحانی و به عبارتی، مرحله برزخی است.
تحولات مفهومی آرمان شهر در جامعه شناسی معاصر با تأکید بر رویکرد نهادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه پژوهی فرهنگی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۵۵)
287-316
حوزههای تخصصی:
اندیشه ورزی پیرامون جامعه مطلوب سابقه طولانی در تاریخ تفکر بشری داراست و در بیشترصورتبندی های اجتماعی وجود داشته است. جامعه شناسی معاصر علیرغم تفاوت هایی که با اندیشه ها ی نظریه پردازان کلاسیک دارد غالباً شامل نوعی تصور صریح یا ضمنی از جامعه مطلوب بوده است. در دهه های اخیر تلاش های فکری جامعه شنا سان در باب وضعیت مطلوب جامعه، عمدتاً حول گفتمان های نظری و در قالب اصطلاحات و مفاهیم جدید دنبال می شود که نوشتار حاضر تلاش می کند با روش مروری تحلیلی به این سؤال بپردازد که در دهه های اخیر چه تغییراتی در مفهوم آرمان شهر نسبت به دیدگاه های کلاسیک جامعه شنا سی به وجود آمده است؟ در پاسخ می توان، توجه به رویکردهای نهادی در کنار پیچیدگی های فزاینده جامعه جدید را به عنوان فرضیه مطرح کرد. برای این منظور ادبیات نظری و مفهومی حاکم بر موضوع و ویژگی های نظم اجتماعی و جامعه مطلوب را در جامعه شنا سی کنونی مورد بحث قرارداد که حاصل آن ظهور مفاهیم جدید همچون جامعه خوب، جامعه مدنی، جامعه سالم، جامعه شایسته و بالاخره جامعه خلاق است. نقطه مشترک همه این مفاهیم علاوه بر نقد وضعیت های جاری ترسیم وضعیتی بهتر برای ارتقای شکوفایی انسان و رفاه اجتماعی است. آن ها همچنین به اهمیت نهادها و ساختارهای اجتماعی در شکل دادن به جامعه مطلوب پرداخته اند که تا قبل از آن مورد توجه نبوده است.
تأثیر ادبیات نمایشی بر شکل گیری عزت نفس در دختران
حوزههای تخصصی:
یک مقاله گزارشی کوتاه، با رویکردی روان شناسی اجتماعی، به واکاوی تأثیر مشارکت خلاق دانش آموزان دختر در فرآیند تولید ادبیات نمایشی مبتنی بر خیام خوانی، با هدف تقویت عزت نفس و تحکیم پیوند با هویت فرهنگی-دینی در دوران کودکی می پردازد. مطالعه به شیوه کمی و با بهره گیری از مقیاس استاندارد عزت نفس روزنبرگ (RSES) صورت گرفت. جامعه آماری شامل ۵۰ دانش آموز دختر ۸ تا ۱۰ ساله از دبستان شهید شریف اشرف شیراز بود که در سطوح مختلف خلق، ایفای نقش و اجرای نمایش های خیام خوانی مشارکت فعال داشتند. اجرای این برنامه که مبتنی بر رباعیات خیام به عنوان نماد حکمت ایرانی-اسلامی است، بستر تعامل اجتماعی هدفمند، تجربه زیسته هنری و بازسازی هویت فرهنگی را برای مشارکت کنندگان فراهم ساخت. تحلیل داده ها از طریق مقایسه نمرات پیش آزمون و پس آزمون، حاکی از بهبود معنادار در شاخص های عزت نفس بود. یافته ها نشان می دهد که درگیر شدن در فعالیت های نمایشی مبتنی بر متون کلاسیک، می تواند به عنوان یک مداخله فرهنگی-روان شناختی، مؤلفه های بنیادین خودپنداره مثبت، خودکارآمدی و احساس ارزشمندی را در کودکان تقویت نماید. همچنین، نتایج گواه آن است که تلفیق هنرهای نمایشی با محتوای اصیل ایرانی-اسلامی، نه تنها زمینه ساز ارتقای سلامت روانی کودکان است، بلکه عاملی کلیدی در صیانت از هویت فرهنگی نسل نو محسوب می شود. بر این اساس، پیشنهاد می شود رویکردهای آموزشی نوین، از ظرفیت های ادبیات کهن و نمایش خلاق به منظور ارتقای تاب آوری روانی و انسجام فرهنگی دانش آموزان بهره گیرند.
بررسی اثرات توسعه ژئوتوریسم بر ژئومورفوسایت های شهرستان بوشهر با استفاده از مدل ام گام(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
فضای گردشگری سال ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۴
37 - 54
حوزههای تخصصی:
Geotourism, as a type of sustainable tourism, has positive economic and environmental impacts. This study uses the M-GAM model to examine five geosites in Bushehr, including the scenic palm groves, the beautiful Jafrah pier, the large TV Park, the transparent and shell beach, and the salty Jashak Mountain. Using 30 questionnaires distributed to tourists and local experts, the necessary information was collected and statistical analyses were performed using ARC GIS, Excel, SPSS.26, and PLS software. The results showed that tourism values have the highest score (0.925) and scientific-educational values have the lowest score (0.420). The beautiful Jafrah pier has the highest score in the field of natural and man-made values, and the scenic palm groves have the highest score in other functional values. This study emphasizes strengthening tourism infrastructure and improving services in this region to maximize the high potential of geosites for tourism development. Finally, it is suggested that the protection of geosites be considered as a serious priority to strike a balance between development and environmental protection. منابع و مأخذ: 1- ابراهیم پور ، ح.، نعمتی ، و.، نظافت تکله ، ب. ( 1401). بررسی توانمندی های ژئوتوریستی استان اردبیل با استفاده از مدل کوبالیکوا و مدل فیولت: مطالعه موردی نیر ، نمین ، سرعین. جغرافیا و روابط انسانی ، 5(3): 161-144. 2- اصغری، ص.، خوشخو، پ.، معدنی، ج.(1402). ارزیابی توان ژئوتوریستی ژئوسایت های حوضه بابل رود با استفاده از مدل M GAM.جغرافیای فضای گردشگری،48 (12): 118-95. 3- تهمک, ر.، یمانی, م.، مقصودی, م (2022). پتانسیل سنجی توسعه ژئوتوریسم در مناطق پیرامونی شهرهای مناطق خشک (مطالعه موردی : شهر جدید ایوانکی). پژوهش های جغرافیای انسانی, 54(2):763-753. 4- سعادتی فر، ر.، زنگنه اسدی، م.، گلی مختاری، ل ( 1400). اهمیت زمین گردشگری و پیشنهادی برای ژئوپارک: یک اولویت در اقتصاد منطقه شمال غرب نیشابور-خراسان رضوی.دو فصالنامه توسعه پایدار محیط جغرافیایی ،3(4):72-582. 5- سلیمانی, خ.، عامریون، م.، سلیمانی، ز.(2023). آموزش برای توسعه گردشگری پایدار با تأکید بر آموزش مجازی. جغرافیا و روابط انسانی, 5(3): 52-44. 6- عابدینی، م.، نظری گزیگ، ز.(1403). تجزیه و تحلیل میزان فرونشست زمین و اثرات آن بر ژئو مورفوسایت ها ی گردشگری شهر توریستی شاندیز خراسان رضوی. پژوهش های ژئومورفولوژی کمی. 12(4): 192-171. 7- عابدینی ، م.، رنجبری، ا.(1395). ژئوتوریسم آذربایجان شرقی، انتشارات نگین سبلان،297 صفحه. 8- عابدینی، م.، همتی، ط.، نظافت
فراترکیب قابلیت های پویا و رشد شرکت با استفاده از مرور سیستماتیک ادبیات مبتنی بر چارچوب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۷ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
414 - 453
حوزههای تخصصی:
هدف: تغییرات و تلاطمات دائمی عوامل محیطی موجود در اکوسیستم کسب وکار، بقا و رشد شرکت ها را با مخاطره مواجه می سازد. قابلیت های پویا اشاره دارد به توانایی کسب وکار در انطباق با تغییرات مداوم بازار، پیشرفت های جدید در فناوری و تغییرات در دیگر عوامل اکوسیستم در طول زمان، از طریق حس کردن فرصت ها و تهدیدها، قبضه کردن فرصت های شناسایی شده و پیکربندی مجدد و متحول کردن کسب وکار. این قابلیت ها کسب وکارها را قادر می سازد که به یادگیری، نوآوری و تحول مستمر در خود، برای سازگاری با محیط و گسترش فعالیت و عملیات یا همان رشد شرکت، به اشکال ارگانیک یا غیر ارگانیک بپردازند. با این همه، تعاریف و دسته بندی های گوناگون و متفاوت ارائه شده از قابلیت های پویا، بهره گیری از این مفاهیم را دشوار می سازد. ازاین رو، هدف اصلی این پژوهش شناسایی پیشران ها، فرایندها، سطوح و سلسله مراتب قابلیت های پویا و پیامدهای کاربست آن ها با تأکید بر رشد شرکت و ارائه مدلی مفهومی از این چارچوب است.
روش: این پژوهش از نوع فراترکیب مطالعات کیفی و به طور مشخص، بر اساس گام های رویکرد مرور سیستماتیک ادبیات مبتنی بر چارچوب انجام شده است. مدل به کاررفته دربرگیرنده شش گام اصلی و چهارده پرسش فرعی زیرمجموعه گام هاست. این مدل در قالب پاسخ به پرسش پژوهش، به طور عملی پیاده سازی شد. دو پایگاه داده وب آو ساینس و اسکپوس، طی دوره ۱۹۹۷ تا ۲۰۲۳ با محوریت دیدگاه قابلیت های پویا برای شناسایی پیشران ها، فرایندها و پیامدهای کاربست آن بررسی و در نهایت ۹۰ مقاله به روش کیفی در تحلیل و ترکیب نهایی استفاده شد.
یافته ها: تحلیل یافته های پژوهش و کدگذاری با روش تحلیل محتوای کیفی، به شناسایی ۱۰۱۱ کد اولیه و دسته بندی ها آن ها در ۱۵ مقوله و ۸ مضمون منجر شد. با توجه به چارچوب به کاررفته در مرور سیستماتیک (APO) مضامین به پیشران ها، فرایندها و پیامدها دسته بندی شدند و با استفاده از داده های به دست آمده، پورتفولیوی قابلیت های شرکت، دربرگیرنده یک سطح قابلیت های عملیاتی و سه سطح قابلیت های پویا شناسایی و سلسله مراتب قابلیت های پویا در سطح کلان ترسیم شد.
نتیجه گیری: تحلیل ادبیات به شناسایی دو دسته پیشران منجر شد: ۱. پیشران درونی در سطح فردی و سازمانی؛ ۲. پیشران های محیطی شامل عوامل موجود در اکوسیستم کسب وکار. پورتفولیوی قابلیت های سازمانی نیز، شامل قابلیت های عملیاتی و سه سطح از قابلیت های پویاست که ریزبنیان ها یا سازوکارهای چارچوب قابلیت های پویا را تشکیل می دهند. قابلیت های عملیاتی قابلیت هایی هستند که شرکت را قادر می سازند تا در شرایط کنونی درآمد کسب کند و حیات خود را ادامه دهد. سلسله مراتب قابلیت های پویا، شامل قابلیت های پویای مرتبه نخست، قابلیت های مرتبه دوم یا یادگیری سازمانی، ظرفیت جذب کنندگی و فرایندهای مدیریت دانش و نیز، قابلیت های پویای مرتبه بالاتر، شامل حس کردن فرصت ها و تهدیدها، قبضه کردن فرصت های شناسایی شده و متحول کردن و پیکربندی مجدد منابع سازمانی است. قابلیت های پویا، قابلیت هایی هستند که شیوه فعالیت شرکت را برای انطباق با تغییرات اکوسیستم تغییر می دهند. به علاوه، پیامدهای درونی و بیرونی کاربست قابلیت های پویا، شامل بقای ناشی از عملکرد برتر یا مزیت رقابتی و همچنین رشد شرکت شناسایی شدند.
طراحی مدل ارزیابی بلوغ سامانه تدارکات الکترونیک دولتی بر مبنای شاخص های کلیدی عملکرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۷ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
408 - 429
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش به دنبال طراحی و معرفی شاخص های کلیدی عملکرد ارکان یک مدل بلوغ جامع، متناسب با اهداف دولت الکترونیک بر مبنای عملکرد کنشگران آن است.
روش: این پژوهش کاربردی محسوب می شود و با رویکرد ترکیبی اجرا شده است. در طراحی مدل بلوغ اولیه با هدف اطمینان از قدرت و کاربرد آن، از رویکرد ترکیبی بکر استفاده شده است. در این رویکرد، روش های تحلیل کیفی و کمّی به صورت ترکیبی استفاده شده اند. به منظور شناسایی شاخص های اولیه مدل بلوغ، از تحلیل کیفی محتوای مقاله های علمی مرتبط بهره گرفته شد. برای تقویت و تأیید شاخص های مدل با ۲۵ مدیر و کاربر کلیدی سامانه مصاحبه کیفی انجام و پس از آن مدل اولیه طراحی شد. به منظور ارزیابی مدل به دست آمده، پرسش نامه ای ساختاریافته به کلیه کاربران ارسال شد و ۲۴۲۵ کاربر سامانه به آن پاسخ دادند. در بخش اول این پرسش نامه با استفاده از مقیاس لیکرت و رتبه بندی شاخص های انتخاب شده توسط پاسخ دهندگان، شاخص های اولیه منتخب رتبه بندی شدند. در سؤال های باز در خصوص شاخص های مدنظر پاسخ دهندگان، در مجموع ۸۰۰ پاسخ دریافت شد و با استفاده از تحلیل کیفی این پاسخ ها، مدل نهایی به روزرسانی و تأیید شد.
یافته ها: مدل بلوغ نهایی به دست آمده، چهار سطح را شامل می شود: ۱. اولیه؛ ۲. معاملات الکترونیک؛ ۳. یکپارچگی معاملات؛ ۴. بهینه سازی شده. در هر سطح شاخص هایی شناسایی شده که به واسطه آن ها، امکان ارزیابی عملکرد سامانه ها در آن سطح میسر می شود. این شاخص ها به تفکیک هر سطح به شرح ذیل هستند:
سطح اولیه: سامانه ها در مراحل ابتدایی پیاده سازی قرار دارند و بر قابلیت های فنی پایه، مانند دسترسی پذیری و قابلیت استفاده متمرکزند. علاوه برآن، معیارهای کسب وکار اولیه همچون ثبت نام کاربران و تعداد معاملات در هر سامانه، جزء ملاک های ارزیابی این سطح به شمار می روند.
سطح معاملات الکترونیکی: در این سطح، در سامانه ها تراکنش های الکترونیکی منظم و سیستماتیک مدیریت می شود. شاخص های کلیدی در این سطح، تعداد تراکنش های هم زمان، شفافیت در مشخصات درخواست ها و پردازش به موقع پرداخت ها است.
سطح یکپارچگی معاملات: در این سطح فرایندهای تدارکاتی و جریان های اطلاعاتی با یکدیگر به صورت جامع یکپارچه می شوند. شاخص های این سطح مستندسازی فرایندها، حمایت از تأمین کنندگان داخلی و شفافیت برای ذی نفعان است.
سطح بهینه سازی شده: سامانه ها در این سطح به حداکثر کارایی دست می یابند و معیارهای پیشرفته ای مانند پایداری زیست محیطی، اشتراک داده ها و حفاظت از اطلاعات شخصی را شامل می شوند. ملاحظات اجتماعی و زیست محیطی مانند کاهش مصرف منابع اداری و رعایت استانداردهای زیست محیطی نیز مورد تأکید قرار می گیرند.
نتیجه گیری: در این پژوهش یک مدل بلوغ شناسایی شد که بر مبنای آن، در هر سطح شاخص های شناسایی شده به ازای هر کنشگر قابل ارزیابی خواهد بود. کنشگران سامانه با عملکرد بهتر در هر مرحله و نهادینه ساختن شاخص های سطح در عملکردشان، امکان ارزیابی شاخص های سطح های بالاتر را فراهم می سازند و بر این اساس، به سطوح بالاتر صعود می کنند. در سطوح ابتدایی شاخص های فنی و اقتصادی، حضور پُررنگ تری دارند و با بهبود عملکرد کنشگران و نهادینه شدن شاخص های سطوح ابتدایی، در سطوح بالاتر شاخص های اجتماعی و زیست محیطی پُررنگ تر خواهند شد.
A Robust Deep Learning Framework: Ensemble of YOLOv8 and EfficientNet(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Journal of Information Technology Management , Volume ۱۷, Special Issue on SI: Intelligent Security and Management, ۲۰۲۵
32 - 44
حوزههای تخصصی:
This research work aims to present a robust deep learning framework by devising a deep learning-based ensemble method of YOLOv8 and EfficientNet. The suggested model is evaluated on the dataset collected from Kaggle, comprising 10,000 high-definition images of stems, leaves, and cut fruits of banana and papaya. These images are captured under different lighting conditions and thus expanded to 80,000 images. Authors have proposed an ensemble model comprising YoloV8 and EfficientNet as base deep learning models to enhance prediction and classification performance. Here, authors combine the merits of both models, i.e., speed of YoloV8 and the accuracy of EfficientNet, by putting a majority voting method in place. The final forecast is determined by majority voting, and EfficientNet is given higher significance in the situation of a tie owing to its enhanced accuracy. The proposed model presents a robust solution for agricultural disease management and demonstrates significant improvements in the detection of diseases in papaya and banana, opening avenues for its widespread employment in real life.
Blended Learning in Higher Education: Key Challenges(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Blended learning is a pedagogical approach that combines face-to-face instruction with online activities and has garnered significant interest in recent years. Despite the potential benefits of blended learning, it faces several critical issues that may dampen stakeholders' enthusiasm within universities. Consequently, the current study explores the key challenges of blended learning in higher education institutions. The data for this research were collected through a qualitative approach, using a descriptive phenomenological method and semi-structured interviews with experts in the field. The findings were then analyzed using Colaizzi’s (1978) seven-step method. During our research, interviews were conducted with 14 experts in the field through purposeful sampling. From these comprehensive discussions, a total of 112 significant statements were identified. These statements were then meticulously categorized into ten initial themes, providing a structured overview of the data. Further analysis allowed us to distill the challenges associated with the blended learning approach in higher education into three critical factors. The validity of the qualitative data, based on the four criteria of Lincoln and Guba (1985)—credibility, transferability, dependability, and confirmability—was examined through re-coding by two independent coders and confirmed. The findings reveal that the challenges associated with implementing blended learning in higher education can be categorized into personal, organizational, and support-related factors. Each of these dimensions encompasses various critical elements. Notably, these research outcomes hold significant potential for facilitating the successful adoption of a pragmatic blended teaching and learning approach within higher education.
تاملی بر سیاستگذاری رسانه ای جمهوری اسلامی ایران در مواجهه با جنگ نرم آمریکا در عراق؛ اهداف و راهبردها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی فرهنگ سال ۵ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۱۸)
85 - 114
حوزههای تخصصی:
چکیده در عصر ارتباطات و ظهور جامعه پلتفرمی، جنگ نرم به عنوان یک استراتژی مؤثر از سوی قدرت های بزرگ در راستای مدیریت افکارعمومی تغییر در ترجیحات تصمیم گیران جوامع هدف، از اهمیت محوری برخوردار گردیده است. در این میان ایالات متحده آمریکا از جنگ نرم به عنوان ابزاری برای تولید و بازتولید اهداف و منافع ملی خود در عراق و منطقه غرب آسیا بهره می برد. با توجه به تحولات پیچیده سیاسی و اجتماعی عراق پساصدام، این پژوهش به بررسی سیاستگذاری رسانه ای جمهوری اسلامی ایران در برابر جریان جنگ نرم ایالات متحده آمریکا در عراق متمرکز است. روش تحقیق پیش رو، تبیین کیفی و مبتنی بر استراتژی روش کیفی گروه کانونی است. این مهم که؛ اهداف و راهبردهای رسانه ای ایران در مواجهه با جنگ نرم ایالات متحده آمریکا در عراق چگونه قوام می یابد؟ سوال و هدف اساسی این پژوهش است. یافته های این پژوهش موید این نکته است که تاسیس و ایجاد یک مرکز تخصصی افکارکاوی در عراق از استلزامات اساسی و ایجابی مهم به منظور اثربخشی و کارآمدی هرچه بهتر هر راهبرد رسانه ای در عراق است چرا که بواسطه تنوع، پیچیدگی و گستردگی قومی و مذهبی در کنار ظهور شکاف های اجتماعی نوپدید در کشور عراق، هر سیاستی بایستی به فراخور و شرایط ویژه هر منطقه از عراق طراحی گردد.
نقد و بررسی تطبیقی حکمرانی بر فضای مجازی در دوگانه نظم و تضاد
حوزههای تخصصی:
فضای مجازی به عنوان پدیده ای پیچیده و چند وجهی، تأثیرات شگرفی بر زندگی اجتماعی، اقتصادی و سیاسی جوامع معاصر گذاشته است. با گسترش روزافزون استفاده از اینترنت و شبکه های اجتماعی، ضرورت تدوین رویکردی جامع برای مدیریت و حکمرانی بر این فضا بیش از پیش احساس می شود. در این میان، دو دیدگاه نظم گرا و تضاد گرا ا در خصوص حاکمیت بر فضای مجازی مطرح است. در این پژوهش، با روش تحلیلی –توصیفی وبا رویکردی انتقادی، به بررسی و مقایسه این دو دیدگاه پرداخته شد. نتایج نشان داد که سه نوع مدیریت می تواند حکمرانی بر فضای مجازی را اعمال کند:1-مدیریت در سطح خرد، خانواده به عنوان اولین و مهم ترین نهاد اجتماعی، نقش محوری در شکل دهی به الگوهای فرهنگی و رفتاری فرزندان ایفا می کند. 2-مدیریت در سطح نیمه کلان، مدارس به عنوان نهادهای آموزشی و تربیتی، نقش محوری در شکل دهی به گفتمان عمومی پیرامون موضوع های نوظهور نظیر حفاظت از داده ها ایفا می کنند. 3-مدیریت در سطح کلان، استفاده از فناوری های بومی در صیانت از فضای مجازی بسیار اهمیت دارد. بسترسازی لازم جهت استفاده از موتور جست و جوی داخلی و استفاده از شبکه های اجتماعی ملی از جمله عوامل مهم در این زمینه است.