فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۵۳ مورد.
حوزه های تخصصی:
سبک زندگی، نشان دهنده مجموعه جهت گیری های ارزشی، هنجارها، خواسته ها، تمایلات و شیوه رفتار و در کل وضعیت فرهنگی جامعه است. یکی از الزامات تحقق الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، شکل گیری سبک زندگی بومی و اسلامی است و البته تحقق این مهم منوط به ارائه و تبلیغ انواع سبک های زندگی مقبول و منطبق با آموزه ای دینی و اسلامی است. براین اساس، در مقاله پیش رو به ارائه برخی از مهم ترین زوایای زندگی حضرت فاطمه زهرا (س) به عنوان یکی از مهم ترین الگوهای سبک زندگی دینی به خصوص در میان شیعیان و ایرانیان معتقد به مکتب اهل بیت (ص) که همان اسلام ناب است، پرداخته می شود. سؤال اصلی این مقاله عبارت است از: مهم ترین ویژگی های زندگی پر برکت حضرت زهرا (س) که نسل امروز می توانند یا باید به آنها تأسی جویند، کدامند؟ به عبارت دیگر، الگوهای رفتاری و عملی که از سیره و زندگی آن حضرت در دوران مدرن قابل استفاده است، کدامند؟
سبک زندگی ایرانی - اسلامی به مانند الگوی اعتدال در زندگی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر تحت عنوان « سبک زندگی ایرانی – اسلامی به مانند الگوی اعتدال در زندگی» میباشد که به روش توصیفی – تحلیلی به بررسی مفهوم اعتدال پرداخته و سبک زندگی را به عنوان یک الگویی برای اعتدال اسلامی مورد تبیین قرار می دهد. چرا که اسلام مجموعه ای از آموزه های وحیانی الهی است که مسیر کمال یابی انسان را تبیین می کند. آموزه های معرفتی و دستوری اسلام ضمن ایجاد معرفت و شناخت کامل و جامع از هستی، راههای رسیدن به کمال مطلق را نشان میدهد، زیرا با شناخت کامل و جامع از هستی و حقایق آن است که می توان فلسفه راستین نسبت به هستی داشت و پس آن را در چارچوب سبک زندگی خود تبیین کرد.
اهمیت پژوهش حاضر بر این امر استوار است که سبک زندگی هر کسی بیانگر فلسفه زندگی اوست. هر کسی چنان زندگی می کند که هستی و از جمله زندگی دنیوی را برای خود تفسیر کرده است. شاید هم چنین گفت که سبک زندگی تأویل فلسفه زندگی هر انسانی است. مقاله حاضر با هدف ارزیابی تحلیلی بررسی مفهوم سبک زندگی و اعتدال را به عنوان مهمترین شاخصه ی سبک زندگی اسلامی مورد بررسی قرار می دهد.
تحلیل محتوای کتاب درسی تفکر و سبک زندگی دوره متوسطه اول در مورد ترویج و تعمیق فرهنگ حجاب بر اساس اهداف سند تحول بنیادین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تحلیل محتوای کتب درسی تفکر و سبک زندگی دوره متوسطه اول در مورد ترویج و تعمیق فرهنگ حجاب بر اساس اهداف سند تحول بنیادین انجام شده است. روش پژوهش توصیفی و از نوع تحلیل محتوا بوده است. جامعه آماری پژوهش شامل کتاب درسی تفکر و سبک زندگی دوره متوسطه اول بود. به دلیل محدود بودن جامعه آماری، نمونه و جامعه آماری یکسان بودند. برای گردآوری داده ها از سیاهه تحلیل محتوای حجاب و عفاف بر اساس سند تحول بنیادین استفاده شد که روایی و پایایی آن مورد تأیید قرار گرفته است. واحد تحلیل، جمله های موجود در کتاب درسی بود. بمنظور تجزیه و تحلیل داده ها از محاسبه فروانی و درصد استفاده شد و نتایج پژوهش نشان داد که در کتاب درسی تفکر و سبک زندگی پایه هفتم به مقدار 25/1 درصد به اقناع فکری برای پذیرش قلبی و درونی حجاب؛ 49/0 درصد به ارایه الگوی لباس و پوشش مناسب در راستای تقویت مراتب اسلامی؛ 21/0 درصد به ارایه خدمات جسمی و روحی توجه شده است و جلب مشارکت سازنده خانواده در اشاعه حیا و عفاف مورد غفلت قرار گرفته است. هم چنین، در کتاب درسی تفکر و سبک زندگی پایه هشتم به هیچ کدام از این ابعاد توجه نشده است.
سبک زندگی فاطمی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
مناسبترین سبک برای زندگی کردن چیست؟ سبکزندگی ریخت وشکل بیرونی زندگی افراد است که بر پایه باورها ، ارزشها، عرفیات، آئین های رفتاری مورد پذیرش شکل می گیرد. در نهایت سبکزندگی برونداد همه این پیش زمینه ها در ریخت و تیپ زندگی افراد در ساحت های فردی ، اجتماعی ، اقتصادی، اخلاقی و غیر آن است. پیدا کردن مناسب ترین سبکزندگی به پیدا کردن کامل ترین نوع زندگی برپایه بیشترین پیش زمینه های گفته شده دارد. فاطمه زهرا یکی از مناسب ترین سبک های زندگی را برای الگو شدن دارد. عمر کوتاه وی مانع از آن نشد تا ظرفیت های انبوه زندگی دینی در پرتو قران و سنت و درون مایه های شخصیتی خود را نمایان کند. آن حضرت در ابعاد و ساحت های مختلف اعم از فردی ، خانوادگی ، اجتماعی و سیاسی سبک مبتنی بر اصیل ترین باورهاو ارزشها را از خود بروز داده اند.
زندگی در مناطق مرزی: مطالعه پدیدار شناختی مرزنشینان شهر نوسود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مرزها به عنوان زمینه هایی برای کنش های انسانی، زندگی روزمره مردمان مناطق مرزی را به شدت تحت تأثیر قرار داده و تجربیات ویژه ای را در ابعاد مختلف اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی برای مردمان ساکن در این مناطق رقم زده اند. ادراک مفهوم مرز برای مردمان منطقه مرزی همراه با درگیری با چنین وضعیت هایی است و با توجه به این نوع تجربیات است که ادراک آن ها از زندگی شکل می گیرد. هدف این پژوهش این است تا با استفاده از پارادایم تحقیق پدیدارشناسی تفسیری به بررسی معانی و ادراکات مردمان شهر نوسود از زندگی در منطقه مرزی پرداخته و چگونگی زندگی مرزنشینی را در بیناذهنیت های آن ها بررسی کند. واحدهای نمونه در این پژوهش با استفاده از نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند که پس از انتخاب 33 مصاحبه شونده، حجم نمونه به اشباع رسید. تکنیک گردآوری داده ها در این پژوهش، مصاحبه های عمیق-ساختارنیافته، مشاهده مشارکتی و یادداشت های میدانی بوده اند. در نهایت با استفاده از روش تحلیل داده ها بر مبنای طرح ون مانن، شش تم اصلی برای بیان تجارب زیسته مردمان منطقه مرزی شهر نوسود و نحوه معنایابی آنها، از داده ها بیرون کشیده شدند. تم های اصلی در این پژوهش شامل: «در مرکز سیکل دلهره و اضطراب بودن(به واسطه شرایط اضطراب زا احاطه شدن)»، «کنترل نداشتن بر اوضاع و احساس سردرگمی»، «از مرکز توجهات دور بودن(احساس فراموش شدگی)»،«درگیر بودن با نگرش های عمومی»،«استراتژی های سازگاری»، «تلاش برای فهم عوامل اثر گذار» می شوند.به طور کلی، یافته های این پژوهش بیانگر این است که تجربه زندگی مرزنشینی برای شرکت کنندگان در این پژوهش، از تفاوت های فرهنگی و زبانی که چالش ها، مشکلات و نگرانی ها را تشدید می کنند، الهام می گیرد. وارد شدن این عناصر در گستره معانی پاسخ گویان موجب می شوند تا مشکلات و نگرانی ها این امکان را پیدا کنند که در موقعیتی دیگر مطرح شوند. پاسخ گویان در تلاش برای فهم مشکلات و سختی های زندگی شان معنای جدیدی به آن ها می دهند و از این طریق روابطی را بین خود و دیگران شکل می دهند که در نهایت مرزهای هویت قومی آن ها را بازنمایی می کنند.
بررسی رابطه بین سبک زندگی متأثر از فضای مجازی و طلاق عاطفی در شهر ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رسانه های جمعی، به ویژه فضای مجازی باعث تغییر و تحولات بسیاری در زندگی و سبک زندگی مردم شده است. میزان گرایش افراد به این فضا تحت تأثیر ویژگی های فردی و عوامل اجتماعی متفاوتی می باشد؛ تأثیرپذیری سبک زندگی از فضای مجازی، پیامدهای گوناگونی دارد. بنابر بر نظر جامعه شناسان متخصص در این حوزه، یکی از این پیامدها، رشد و قوام طلاق عاطفی است. طلاق عاطفی، محصول استراتژی های سرمایه گذاری فردی یا جمعی و آگاهانه یا ناآگاهانه در ایجاد و بازتولید ارتباطات اجتماعی است. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین سبک زندگی متأثر از فضای مجازی و طلاق عاطفی، به صورت پیمایشی، در بین 361 نفر از متأهلان شهر ایلام در سال 1395 انجام شده است. شیوه نمونه گیری در این تحقیق، نمونه گیری چند مرحله ای بوده و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS صورت گرفته است. مهمترین یافته های این پژوهش بدین قرار است: میانگین نمره سبک زندگی متأثر از فضای مجازی در بین زنان و مردان یکسان است. میانگین نمره سبک زندگی متأثر از فضای مجازی بر حسب میزان تحصیلات متفاوت می باشد؛ همچنین بین سبک زندگی متأثر از فضای مجازی و طلاق عاطفی، رابطه معنادار وجود دارد.
رابطة سبک زندگی و مسئولیت پذیری فردی و اجتماعی (مطالعة موردی: نوجوانان دبیرستانی شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دوران نوجوانی زمان ارزشمندی برای یادگیری مسئولیت پذیری اجتماعی است، زیرا در این دوران است که فرد دوست دارد استقلال بیشتری داشته باشد و باید تصمیماتی درباره برخی از ارزش ها و روش های رفتاری خود بگیرد. یکی از فاکتورهای اصلی که می تواند به انتخاب های نوجوانان پختگی ببخشد، میزان مسئولیت آن ها در کارهای شخصی و اجتماعی است. در این راستا، این پژوهش به بررسی رابطه بین سبک زندگی و مسئولیت پذیری فردی و اجتماعی در بین دانش آموزان شیرازی پرداخته است. تکنیک مورد استفاده در این تحقیق پیمایش است و داده ها از طریق پرسشنامه خودگزارشی جمع آوری شد. نتایج تحقیق بطور کلی بیانگر این است اگرچه مسئولیت پذیری در مدرسه و مسئولیت پذیری فردی در میان دختران بیش از پسرها بود اما، مسئولیت پذیری اجتماعی پسرها بیش از دختران می باشد. بعلاوه، مسئولیت پذیری اجتماعی و فردی و مسئولیت پذیری در مدرسه رابطه معنی داری با ابعاد مختلف سبک زندگی دارد.
روایت پژوهی کودک کار شدن در شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پدیدة کودکان کار بیش از یک دهه است در ایران به مشکلی اجتماعی تبدیل شده است. این پدیده علی رغم جهان شمول بودن، ویژگی های خاصی در هر جامعه دارد. تحقیق حاضر فرایندهای تبدیل کودکان به کودکِ کار را بررسی و شناسایی می کند. بدین منظور، از روش روایت پژوهی برای یافتن این فرایندها و از تکنیک مصاحبة روایی به منظور دستیابی به روایت زندگی کودکان کار استفاده شده است. جامعة موردمطالعه در این تحقیق، کودکان کار ساکن در شهر مشهد در سال 1394 است. پس از انجام دادن پانزده مصاحبه با این کودکان، اشباع نظری حاصل شد و سپس بخش های متوالی و تقطیع بندی شدة مؤثر بر روی آوردن کودکان به کار به صورت خرده روایت استخراج شد و از این طریق فرایندهای کلی کودک کار شدن به صورت پیرنگ مشخص شد. براساس یافته های تحقیق می توان چهار فرایند کلی را برای کودک کار شدن درنظر گرفت که عبارت اند از: 1. فرایند کودکان خانواده های مهاجر دارای فقر اقتصادی؛ در این فرایند، فقر اقتصادی در کنار اعتیاد موجود در خانواده موجب استفاده از کودک به عنوان نیروی کار می شود. 2. فرایند کودکان خانواده هایی که خرده فرهنگ کارکردن در آن ها وجود دارد؛ در این گونه خانواده ها، کارکردن از کودکی در فرد نهادینه می شود و کودک به دلیل کسب مطلوبیت در خانواده به کارکردن روی می آورد. 3. فرایند کودکانی که والدین آن ها در قبال کودک خود بی مسئولیت اند؛ کودک در این گونه خانواده ها به دلیل کسب مزایای اقتصادی و اجتماعی برای خود به کارکردن روی می آورد؛ زیرا والدین بی مسئولیت کودک، شرایط رفاهی مناسبی را برای او فراهم نمی کنند. 4. فرایند کودکان خانواده هایی که خرده فرهنگ تکدی گری در بین آن ها وجود دارد. در این گونه خانواده ها کودک به کارکردن وادار می شود تا برای خانواده درآمد کسب کند.
هویت، فرهنگ و سبک زندگی اسلامی در عصر جهانی شدن
حوزه های تخصصی:
از آنجایی که منابع فرهنگی و معنوی، مهم ترین منبع توانمندی و مزیت جوامع اسلامی است، تهدیدهای نرم افزاری نسبت به سایر تهدیدها از اهمیت و حساسیت بیشتری برخوردار است و شکست و بحران در حوزه فرهنگی، به منزلة اختلال در حوزه های مختلف حیات یک جامعه است. زیرا مهم ترین تکیه گاه و نقطة ثقل همبستگی، وحدت، هویت ملّی و علّت وجودی کشورهایی نظیر کشورهای مسلمان، به ماهیت فرهنگ و ساختار اعتقادی ایشان باز می گردد و با از بین رفتن این زنجیرة همبستگی و هویت ملّی، بقای دولت ها دیگر موضوعیتی نخواهد داشت. بر اساس یافته های پژوهش حاضر، به علت ضعف رسانه های کشورهای اسلامی و نبود زیرساخت ها و برنامه ریزی های مناسب فرهنگی در جامعه اسلامی و وجود رسانه ها و ابزارهای متعدد فرهنگی در عصر جهانی شدن فرهنگ غربی و نیز با توجه به سلطه نظام سرمایه داری در جهان، شاهد زوال سبک زندگی، هویت و فرهنگ اسلامی مسلمانان و نیز جامعه ایرانی هستیم و اگر برای مقابله با تهدیدها و اختلال های پدید آمده در جامعه اسلامی، برنامه ریزی در سطوح و بخش های مختلف انجام نشود، این روند تشدید می شود و به ایجاد مشکلات بیشتر می انجامد. از آنجایی که فرهنگ و اقتصاد، محور و بنیان رویارویی قدرت ها محسوب می شود و رقابت میان بازیگران نظام جهانی، به لحاظ ماهیت کاملاً اقتصادی و فرهنگی است، مقولة «جهانی شدنِ فرهنگ» و بیان ایده هایی مانند «پایان تاریخ» و «برخورد تمدن ها»، دقیقاً با ملاحظة همین شرایط و واقعیات ناشی از تحولات پدیده آمده مطرح شده اند. در پژوهش حاضر ضمن باور به این موضوع که جهانی شدن سبب ظهور انواع توسعه طلبی و سلطه گری غرب در جوامع اسلامی در سطوح مختلف گردیده است؛ بررسی جهانی شدن و آثار آن بر هویت و فرهنگ اسلامی مورد توجه است و در نهایت دیدگاه و رویکرد اسلام به مقوله جهانی شدن، سبک زندگی، فرهنگ و هویت و چگونگی برخورد با تهدیدها و چالش های ناشی از جهانی شدن مورد واکاوی قرار می گیرد.
شورای اجتماعی محلات شهر مشهد: مشارکت شهروندی بهینه ی محله مبنا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از شیوه های جلب مشارکت محله ای، ایجاد شوراهای اجتماعی محلات شهر مشهد بوده است که به دلیل شکل ساختاری، برنامه ها و مصوبات از الگوی نوینی تبعیت می کند. هدف از انجام این پژوهش، ارائه ی رویکرد نوین در مشارکت شهروندی با توجه به وضعیت شورای اجتماعی محلات مشهد در سه محور مشارکت شهروندی، شهرداری و سازمانی است. روش اجرای پژوهش تحلیل ثانویه و پیمایش بوده که در آن با مطالعه ی اسناد، مصوبات و آیین نامه های شورا و همچنین گردآوری اطلاعات از 166 نفر از اعضای شورای اجتماعی محلات مشهد، صورت گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که در ابعاد وضعیت سازمانی شورا، وضعیت اعضای شورا، وضعیت درونی شورا، وضعیت مردمی شورا و وضعیت محلی شورا وضعیت مناسب است. بهترین وضعیت شورا در شناسایی بهتر مشکلات محله، انگیزه ی داوطلبانه بودن عضویت در شورا، اعتماد مردم به شهرداری، هویت اجتماعی و احساس تعلق و برنامه های مرتبط با وضعیت محله و بدترین وضعیت شورا نیز ضعف در جلب مشارکت های مردمی محله، دسترسی اعضا به مسئولان شهر، انگیزه ی مالی مشارکت در شورا، اقتدار و قدرت شورا در محله و حمایت مالی از شورای محله است.
نقش واسطه ای صمیمیت در رابطه بین الگوهای ارتباطی و کیفیت زندگی زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش در پی تبیین نقش واسطه ای صمیمیت در رابطه بین الگو های ارتباطی و کیفیت زندگی زناشویی است. روش: اینپژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی معلمان متاهل شهرستان مرودشت بود که 303 نفر ( 162زن و 141مرد) از آن ها به شیوه خوشه ای تک مرحله ای انتخاب شدند. در این پژوهش از پرسش نامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (1998)، الگو های ارتباطی کریستین – سالاوی (1984) و صمیمیت زوجین ووندون بروک و هانس برتمن (1995) استفاده شد. داده ها در دو سطح آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (ماتریس همبستگی، تحلیل رگرسیون، و تحلیل مسیر) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نشان دادند که الگوی ارتباطی اجتنابی نتوانست کیفیت (874/0p<) و صمیمیت زناشویی(135/0p<) را متاثر کند. هم چنین، توقع زن و توقع مرد با صمیمیت (314/0-) و کیفیت زناشویی (208/0-) رابطه منفی داشت. الگوی توقع زن تاثیری در صمیمیت زوجین (904/0p<) نداشت، اما تاثیر منفی بر کیفیت رابطه زناشویی (046/0p<) به گونه مستقیم داشت و اما توقع مرد به صورت مستقیم بر صمیمیت (022/0p<) اثر داشت و به صورت غیر مستقیم و با واسطه صمیمیت در کیفیت رابطه زناشویی (058/0-) تاثیر منفی داشت. در نهایت، الگوی سازنده متقابل توانست صمیمیت (001/0p<) را به گونه مستقیم و کیفیت زندگی زناشویی را با واسطه صمیمیت (234/0) به گونه غیر مستقیم متاثر کند. نتیجه گیری: نتایج حاکی از آن بود که کیفیت زندگی زوجین تحت تاثیر مستقیم و غیر مستقیم الگو های ارتباطی زوجین از راه واسطه گری صمیمیت است. گفتنی است با افزایش صمیمیت در میان زوجین تاثیر الگو های مخرب توقع زن و مرد بر کیفیت روابط زناشویی کم تر شده و تاثیر الگوی سازنده ارتباط بیش تر می شود و بر عکس.
مؤلفه های حفظ کرامت زن و نقش تربیتی آن در سبک زندگی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی مؤلفه های حفظ کرامت زن و تبیین نقش تربیتی آن در سبک زندگی اسلامی است که به روش توصیفی- تحلیلی انجام گرفت. داده های پژوهش پس از بررسی منابع موجود و مرتبط، با استفاده از فرم های فیش برداری جمع آوری شد و با شیوه های کیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. دستاورد این پژوهش، شناسایی شش مؤلفه حفظ کرامت زن شامل آگاهی از توانمندی های سرشتی، توجه به توانمندی های اکتسابی، توجه به نتیجه کرامت، پرورش حیا، پرورش عزت نفس، آشنایی با حقوق خویش است. همچنین پنج نقش تربیتی در سبک زندگی اسلامی شناسایی شد که عبارتند از: شکل گیری شخصیت سالم، تقویت دین داری، آراستگی به رفتار عزتمندانه در زندگی، کنترل خود از آلودگی ها، افزایش مسئولیت پذیری اجتماعی. توجه به این مؤلفه ها می تواند زندگی زنان جامعه را به سمت زیست دین دارانه هدایت کند.
شبکه های اجتماعی مجازی و سبک زندگی جوانان: فراتحلیل پژوهش های پیشین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نگاه اجمالی به پژوهش های انجام شده در زمینه تأثیرات شبکه های اجتماعی بر سبک زندگی جوانان، نشان دهنده نتایج متفاوت و در برخی موارد متناقض آنهاست که شناخت دلایل آن عمدتاً از طریق فراتحلیل مسیر است. بدین منظور، پس از پالایش اولیه مقالات، شانزده مقاله علمی پژوهشی مرتبط به موضوع از طریق پایگاه اطلاعات علمی مگیران انتخاب و بر اساس معیار های مختلف، در سه سطح نظری، روش شناختی و نتیجه شناختی فراتحلیل شدند. تصویر کلی به دست آمده از فراتحلیل نشان داد که پژوهش های انجام شده به رغم داشتن نقاط قوت، متأثر از نقاط ضعف نظری و روش شناختی هستند که می تواند توضیحی بر تفاوت ها و تناقض های موجود در نتایج به دست آمده از این پژوهش ها باشد. پراکندگی و عدم انسجام در شاخص سازی سبک زندگی، تلقی متفاوت از مفهوم شبکه های اجتماعی مجازی، پس افتادگی روش شناسی نسبت به چهارچوب های نظری، کم توجهی به اعتبار ابزار، تعمیم نتایج به رغم استفاده از روش های نمونه گیری غیر احتمالی، ارزیابی تأثیر شبکه های اجتماعی به روش ذهنی و عدم آزمون فرضیه ها به تفکیک شاخص ها، از جمله نقاط ضعف قابل مشاهده در پژوهش های انجام شده هستند.
رابطه سبک زندگی اسلامی با هویت اخلاقی و خودکنترلی در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش به بررسی رابطه سبک زندگی اسلامی با هویت اخلاقی و خودکنترلی در نوجوانان به روش توصیفی و علّی پرداخته شده است. جامعه آماری این تحقیق، کلیه دانش آموزان پسر پایه دوم و سوم دوره دوم متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 93-94 بودند که 380 دانش آموز به عنوان نمونه آماری از میان آنها به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی چند مرحله ای، انتخاب گردید. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های سبک زندگی اسلامی، هویت اخلاقی و خودکنترلی استفاده شد و داده های به دست آمده با شاخص های آماری توصیفی، ضریب همبستگی و رگرسیون، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. بر طبق نتایج حاصل از پژوهش، بین نمره کلی سبک زندگی اسلامی با هویت اخلاقی و خودکنترلی در نوجوانان، رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون چندمتغیری نشان داد که سبک زندگی اسلامی و برخی شاخص های آن می توانند میزان هویت اخلاقی و نیز خودکنترلی را در نوجوانان تبیین کنند.
تحلیل جامعه شناختی نقش عوامل فرهنگی بر رفتارهای زیست محیطی شهری مورد مطالعه (شهروندان شهر کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در قرن حاضر، رفتارهای زیست محیطی به عنوان یکی از مهمترین و تأثیرگذارترین عوامل بر محیط زیست مورد توجه بسیاری از جامعه شناسان محیط زیست قرار گرفته است. رفتارهای زیست محیطی ضمن اینکه بر بیشتر مسائل و تهدیدهای زیست محیطی تأثیر می گذارند خود نیز از عواملی تاثیر می پذیرند. پژوهش حاضر با هدف شناخت میزان تأثیر عوامل فرهنگی بر رفتارهای زیست محیطی مسئولانه انجام گرفته است. چارچوب نظری تحقیق، نظریه کنش معقولانه آیزن و فیش بین، مدل فیتکائو و کسل و مدل اوالندر و توجرسون است. جامعه ی آماری شامل شهروندان بالای 15 سال شهرکرمانشاه بوده که بر طبق فرمول کوکران و با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تعداد 410 نفر به عنوان نمونه ی آماری انتخاب شده اند. این تحقیق با رویکرد کمی و با روش پیمایش انجام شده و ابزار گرداوری داده، پرسشنامه بوده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که میانگین رفتارهای زیست محیطی شهروندان متوسط رو به بالا (1/3 ) است و بین متغیرهای ارزش، باور و آگاهیهای زیست محیطی با رفتار زیست محیطی رابطه ی معنا داری وجود دارد در حالی که متغیر تحصیلات با آن رابطه نداشت. همچنین رفتارهای زیست محیطی برحسب جنسیت، تاهل و گروه های سنی متفاوت است. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان می دهد متغیرهای مستقل تحقیق13/0 درصد از واریانس متغیر وابسته را تبیین می کنند. در یک نتیجه ی کلی می توان گفت که عوامل فرهنگی در واقع می توانند پیش بینی کننده ی سیاست های ترویج رفتارهای زیست محیطی مسئولانه باشند.
خانواده و الگوی مصرف: تحلیلی کیفی بر الگوهای رفتار خرید مبتنی بر نظریه های سبک زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خرید و مصرف جزء انکارناپذیری از کنشهای اجتماعی خانواده است و نقشی تعیین کننده در تخصیص منابع برای تولید انواع کالاها، شیوه توزیع آنها و هم چنین توسعه اقتصادی، سیاسی و اجتماعی دارد. چنانچه از دید رفتار مصرف کننده به این پدیده نگریسته شود، الگوی مصرف و خرید مردم به عنوان یک پدیده فرهنگی تلقی می شود که ذیل مقوله سبک زندگی قابل تبیین و بررسی است. هدف این مقاله بررسی رویکردهای کلان در حوزه رفتار خرید و نیز تبیین نظریه های حوزه سبک زندگی که به رفتار خرید اشاره دارد، است. با استفاده از روش تحلیل محتوای جهتدار، پس از بررسی و مقایسه جامع الگوهای مختلف رفتار خرید مصرف کننده مبتنی بر سبک زندگی، منطق حاکم بر آنها استخراج شده و مورد بحث قرار گرفته و در نهایت عوامل درونی و محیطی مؤثر بر رفتار خرید با توجه به نقش کلیدی سبک زندگی تبیین و ارائه شده است.
بررسی میزان وابستگی خانواده هسته ای به خانواده های پدری و مادری در میان دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر به بررسی مقایسه ای عوامل موثر در میزان وابستگی خانواده هسته ای به خانواده های پدری و مادری می پردازد. بر همین اساس از نظریات لوی اشترواس، راددکلیف براون، رنه کونینگ و رهیافت مبادله استفاده شده است. روش تحقیق حاضر به صورت پیمایشی و کتابخانه ای بوده و جامعه آماری این پژوهش شامل خانواده های دانشجویان دانشگاه الزهرا می باشد و انتخاب نمونه ها از طریق نمونه گیری طبقه ای صورت گرفته است. حجم نمونه برابر با 260 نفر می باشد و ابزار پژوهش حاضر پرسشنامه محقق ساخته می باشد. نتایج نشان داد متغیر اقتدار پدر با وابستگی به خانواده پدری رابطه مثبت معناداری نشان داد. همچنین میان اقتدار پدر و وابستگی به خانواده مادری نیز این رابطه به چشم می خورد. اما اقتدار پدر با وابستگی مالی به خانواده مادر رابطه معنادار منفی را نشان داد. متغیر در قید حیات بودن خانواده مادری با وابستگی به خانواده مادری رابطه معناداری را نشان داد در حالی که متغیر در قید حیات بودن خانواده پدری با وابستگی به خانواده پدری رابطه معناداری نداشت. تعداد دفعات دیدار خانواده مادری با وابستگی به خانواده مادری رابطه معناداری را نشان داد در حالی که تعداد دفعات دیدار خانواده پدری با وابستگی به خانواده پدری رابطه معنادار نشان نداد. متغیر تحصیلات پدر پاسخگو با وابستگی به خانواده پدری از نظر نگهداری از فرزندان رابطه معناداری را نشان داد در حالی که با وابستگی به خانواده مادری از نظر نگهداری از فرزندان رابطه معناداری را نشان نداد. علاوه براین تحصیلات پدر پاسخگو با وابستگی مالی به خانواده مادری رابطه معنادار معکوسی نشان داد و تحصیلات مادرپاسخگو با وابستگی مالی به خانواده پدری رابطه معنادار معکوسی نشان داد. متغیر پایگاه اقتصادی اجتماعی پدر پاسخگو نیز با با وابستگی مالی به خانواده مادری رابطه معنادار نشان داد درحالی که با وابستگی مالی به خانواده پدری رابطه معنادار نشان نداد.
ارائه مدل ترویج سبک زندگی اسلامی- ایرانی در سیمای جمهوری اسلامی ایران با محوریت برنامه های نمایشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش ارائه مدل ترویج سبک زندگی اسلامی-ایرانی در سیمای جمهوری اسلامی ایران با محوریت برنامه های نمایشی است. این پژوهش از نوع کیفی و با استفاده از روش مفهوم سازی بنیادی (داده بنی اد) انجام گرفته است. در این پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و تکنیک گلوله برفی تع داد چهارده نفر از مراجع عظام تقلید، وزرای دولت های گذشته، اعضای هیئت علمی دانشگا هها وافراد دارای تجربه کاری در حوزه سیمای ج.ا.ایران مورد مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته قرار گرفتند و سپس داده های حاصل، از طریق کدگذاری باز، محوری و انتخابی مورد تعبیر و تفسیر قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان می دهد که تلویزیون، سه کارکرد اصلی جهت ترویج سبک زندگی اسلامی-ایرانی در برنامه های نمایشی ایفا می نماید. اولین کارکرد تلویزیون که در این پژوهش شناسایی شده، عبارت از فراهم سازی عواملِ میانجیِشکوفاییِ سبک زندگی اسلامی-ایرانی اس ت. دومین کارکرد نمایشخصوصیات فرهنگ ملی و خرده فرهنگ های بومی-محلی است. سومین کارکرد تلویزیون جهت ترویج سبک زندگی اسلامی ایرانی اس ت ک ه در ای ن پژوهش مورد شناسایی قرار گرفته است.
نهاد خانواده، سبک زندگی و گرایش به حجاب
حوزه های تخصصی:
داشتن پوشش مناسب در محافل و انظار عمومی از دغدغه های اصلی جامعه اسلامی ایران است. عدم گرایش به حجاب مناسب و منطبق با هنجارهای اسلامی، از مسائل مهم جامعه محسوب می شود. پژوهش حاضر با رویکردی جامعه شناختی به بررسی رابطه سبک های زندگی مدرن و سنتی با گرایش به حجاب پرداخته است. این مطالعه، به صورت پیمایشی و با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته با حجم نمونه 400 نفر در بین دختران و زنان 15 تا 64 ساله کلان شهر تبریز در سال 1392 با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انجام شده است. یافته ها نشان داد که میزان گرایش به حجاب در دختران و زنان با سبک زندگی سنتی در حد بالا و در افراد با سبک زندگی مدرن در حد پایین و در افراد دارای سبک زندگی تلفیقی (سنتی و مدرن) در حد متوسط بوده است. همچنین بین میزان استفاده از رسانه های داخلی با گرایش به حجاب رابطه ای مستقیم و بین میزان استفاده از رسانه های خارجی با گرایش به حجاب همبستگی معکوسی وجود داشت.