فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۰۱ تا ۳۲۰ مورد از کل ۴۰۵ مورد.
منبع:
منظر دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۱ شماره ۵۸
66 - 77
حوزه های تخصصی:
منظر شهری به عنوان یکی از گونه های منظر، د انشی نوین است که محصول تفسیر جد ید انسان معاصر از مقوله فضاست که د ر آن فضا نه موجود یتی فیزیکی بلکه پد ید ه ای با ابعاد د رهم تنید ه عینی-ذهنی است. مطابق این تعریف هرگاه ساماند هی منظر مورد نظر باشد مقصود اثرگذاری بر کلیت این رابطه است با علم بر این موضوع که هرکد ام از این د و وجه بر د یگری اثر می گذارند . بااین حال بررسی اد بیات منظر شهری نشان می د هد که هنگامی که از ساماند هی منظر -تحول رابطه متعامل منظر- سخن به میان می آید ، تنها به اقد امات کمّی که همراه با مد اخله کالبد ی بر وجه عینی منظر اثر می گذارد اشاره می شود ، د ر صورتی که اگر منظر محصول رابطه متعامل د و وجه عینی و ذهنی تصور شود ، د ست کم د ر تئوری باید بتوان با اثرگذاری بر وجه ذهنی منظر نیز این رابطه را متحول کرد . این پژوهش د ر پی پاسخ د اد ن به این پرسش است که «چگونه می توان از طریق مد اخله ذهنی -بد ون مد اخله فیزیکی- بر منظر شهر اثر گذاشت؟» و نیز ارائه د اد ن یک مد ل مفهومی به صورت تئوریک که سازوکار تغییر منظر شهر را از طریق اثرگذاری بر ذهن شهروند ان توضیح د هد . این جستار به د نبال تد وین مد لی مفهومی با استعانت از مفاهیم پذیرفته شد ه موجود د ر سه حوزه د انش منظر، روانشناسی و رسانه است و از شیوه استد لال منطقی برای بیان وجود ارتباط میان گزاره های منطقی این حوزه ها بهره می برد . یافته های پژوهش نشان می د هد که مطابق تئوری پرورش چنانچه پیام های شرطی سازی با هد ف تغییر د ر منظر شهر ارسال شود که بر احساس و رفتار مخاطب اثر گذارد می تواند د ر صورت تد اوم بر نگرش و ذهنیت آن نیز اثرگذار باشد . از آنجا که با تغییر ذهنیت، یکی از د و مؤلفه متعامل منظر تحول می یابد ، د ر تئوری می توان انتظار د اشت منظر شهر، به عنوان محصول این رابطه، نیز متحمل تغییر شود .
پارک دروازه ای شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۹ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴۱
60 - 69
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، پررنگ کردن نقش دروازه های ورودی شهرها با توجه به امکانات موجود در حاشیه آنها وتأکید بر پارک های حاشیه ای است. نمونه موردی مقاله، پارک جنگلی سرخه حصار است. بر این اساس پس از بررسی های انجام شده و اثبات نقش دروازه ای جهت استقرار دروازه در این محدوده و توزیع پرسشنامه، سایت مورد نظر، تحلیل و بررسی و از طریق ماتریس لیکرت بر مبنای مکتب بیونیک دو محدوده در حواشی پارک جنگلی سرخه حصار در نظر گرفته شد. مساحت ضلع جنوبی در نظر گرفته شده جهت استقرار دروازه 90442 و مساحت ضلع شمالی 15422 مترمربع است. طرح کلی پلان دروازه شبیه یک پرنده با بال های باز است و طرح دروازه شبیه نمایی از یک طرح فانتزی از قوچ است. فضاهای درنظر گرفته شده جهت استقرار دروازه، فضاهای مربوط به کمپینگ، استراحت و اتراق، اقامتگاه، تعمیرگاه، پمپ بنزین، پیاده راه رستوران، نگهبانی و مواردی از این دست است.
بازخوانی نقش هویت اجتماعی در ساخت فضای جمعی (نمونه مورد مطالعه: میدان نقش جهان اصفهان به مثابه فضای جمعی عصر صفوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۶
30 - 43
حوزه های تخصصی:
فضاهای جمعی هر تمدن ازجمله مباحث مهم در تعیین هویت اجتماعی آن عصر است و تاریخ اجتماعی زمینه ای هدایتگر در شکل گیری و موفقیت این فضاهاست. برای بازیابی هویت ازدست رفته اقوام با توجه به حفظ تسلسل هویت تاریخی، می توان به گذشته رجوع و خوانشی مجدد از نشانه ها و معانی نهفته در کالبد نمود. در دوره صفوی علی رغم استفاده از قوه قهریه و تصرف در اموال عمومی در رونداحداث میدان نقش جهان، این فضا پس از مدتی مورداستقبال قرارگرفت که آثار آن تا به امروز باقی است. این مقاله در پی یافتن چگونگی اثرگذاری حکومت صفوی در استحاله معنای فضا و ایجاد هویت اجتماعی فضاهای جمعی است. به عبارت دیگر پرسش از چگونگی ساخت هویت اجتماعی ویژه عصر صفوی و نقش آن در ساخت فضای جمعی مطلوب این پژوهش بوده است . پژوهش حاضر بر اساس مطالعه اسنادی و کتابخانه ای از روش پژوهش تاریخ اجتماعی، به تأثیرات گرایش های اجتماعی در معماری می پردازد. به این منظور پس از معرفی بن مایه فکری حکومت صفوى، نتایج اجتماعیِ حاصل از این اندیشه ها و اثرات آن بر معماری فضای جمعی و مقبولیت اجتماعی آن بررسی قرار می گیرد. این تحقیق بر این فرض استوار است که اقداماتی که از لحاظ سیاسی و فرهنگی در جهت ایجاد یکپارچگی دینی و فرهنگی انجام شده است، بیشترین تأثیر را در هویت بخشی به فضاهای جمعی داشته است. نتیجه حاصل ازین پژوهش روشن ساخت که فضای جمعی عصر صفوی از لحاظ عوامل زمانی شکل گیری شامل سه بعد سیاسی، دینی و سرزمینی و از منظر علت ها در رویه اجتماعی شامل سه بخش نظام مند کالبدی و فضایی و ساخت است و این عوامل منجر گردید که فضاهای جمعی این دوران واجد ویژگی های منحصر به فردی شود که جز در نگاه حاکمان، رفته رفته از دید مخاطبان فضا نیز مشروعیت و هویتی اجتماعی یافت.
سیمای پایدار مسکن بومی؛ سطح حرارتی نمای آپارتمان های طراحی شده به سبک بومی در پوترایاجا، مالزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۰ بهار ۱۳۹۷ شماره ۴۲
46 - 51
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر به بررسی سطح حرارتی نمای برخی از آپارتمان های طراحی شده به سبک بومی در کشور مالزی می پردازد. این تحقیق بر تحلیل تابش خورشیدی این نماها متمرکز شده است. نتایج این تحقیق، اطلاعاتی را مبنی بر میزان تابش خورشیدی و عملکرد سایه اندازی سطوح نمای آپارتمان ها ارائه می دهد که نشان دهنده درجه پاسخ گویی طراحی منفعل و اقلیمی نماها در محیط گرمسیری مالزی است. طراحی منفعل، نوعی طراحی ساختمان است که در آن از هیچ گونه وسایل سرمایشی و گرمایشی در جهت دستیابی به شرایط آسایش استفاده نشده است، اما از عناصر و ویژگی های کالبدی همچون پیش آمدگی سقف ساختمان ها، سقف های متصل، بالکن ها یا ایوان ها و حفاظ های کرکره ای در جهت ایجاد سایه بهره برده شده است. سبک بومی طراحی نماها که امروزه در مالزی استفاده می شود، بازتابی از معماری سنتی است که مطابق با درک و ویژگی های فکری طراح و نیز با لحاظ کردن ویژگی های محیط پیرامون ایجاد شده است. در معماری سنتی، علم و آگاهی در خصوص بهره گیری از طبیعت مرسوم بوده است. بهترین نمود این سبک طبیعت محور، ساختمان هایی هستند که طراحی آنها براساس آب و هوای منطقه بوده است. در این مطالعه دو نمونه از آپارتمان هایی که مطابق با سبک بومی در «پوتراجایا» ساخته شده اند مورد بررسی قرار می گیرند. برای گرفتن عکس های حرارتی از سطح نمای ساختمان ها، از دوربین Fluke Ti20 که مجهز به اشعه مادون قرمز است، استفاده شده است. در طول تحقیق در هر ساعت از نمای آپارتمان ها عکس گرفته شد و برای تحلیل مورد استفاده قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که در هر دو ساختمان المان های ایجاد سایه عملکرد خوبی در ایجاد سرمایش و کاهش گرمایش داشته اند. درنتیجه بهره گیری از سبک بومی در طراحی نمای آپارتمان ها در اقلیم های گرمسیری و بهره گیری معماران از عناصر طراحی منفعل راهکار مناسبی در ایجاد آسایش حرارتی برای ساکنان است.
وحدت طبیعت و معیشت
منبع:
منظر دوره ۹ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۳۹
3 - 3
حوزه های تخصصی:
آیین ها و شیوه های زندگی آدمیان در زمین، منظره هایی می آفریند که به چشم انسان های صاحب نظر قابل فهم است. سیر در زمین1 و ملاحظه منظرهای خاص هر قوم که در بوم آنها پراکنده شده، منبعی پایان ناپذیر برای شناخت قلمداد می شود. این منظرها محصول تعامل عوامل متعدد محیطی، تاریخی، اقتصادی، اجتماعی، زیبایی شناسانه و ... هستند. درختان کهن سال توت در کنار جویبارهای قدیمی در نواحی مرکزی ایران با گره های درشت و برجسته و قامت کوتاه از مهم ترین راویان چگونگی معیشت ساکنان سرزمین و سازنده منظر طبیعی آنها هستند. در این نواحی، به دست آوردن آب و انتقال آن برای باغداری و زراعت، اقدام مهمی است که به تمهیدات زیادی نیاز دارد. عرض، شیب، عمق، جنس و امتداد جوی نقش مهمی در انتقال آب دارد. به غیر از آنها ایجاد سایه برای حفاظت آب از تبخیر، درختان مختلفی را به لب جوی می آورد. بید و توت از مهم ترین آنها هستند؛ به خاطر نقش دیگری که در اقتصاد ایفا می کنند. بید شاخه های سختی دارد که برای دسته بیل و کلنگ و سایر مصارف صنعتی، چوب خوبی تولید می کند. توت نیز برگش خوراک کرم ابریشم است و بنیاد صنعت نساجی ابریشم. هر دو درخت نیز از گیاهان مقاوم و کم آفتند که نیاز چندانی به مراقبت ندارند. درخت توت هرسال شاخه های جوانی می رویاند با برگ های نازک که خوراک کرم ابریشم است. برای زیاد کردن خوراک، شاخه ها را از گره رویشگاه آنها هرس می کنند تا در فصل بهار که دوره رشد کرم ابریشم است، نو به نوشاخه زند. تکرار هرساله این کار مانع از آن می شود که درخت قد بکشد. فرصت گستردگی شاخه ها را هم نمی یابد. در نتیجه تنه درخت در طی سالیان دراز، کلفت می شود با گره هایی در دسترس که شاخه های جوان زیادی بدهد. این درختان که مالکان مشخصی دارند، وظیفه سایه اندازی بر آب جوی و حفظ جداره و مسیر آن را نیز یدک می کشند. نتیجه آنکه پیرامون شهرها و آبادی های سرزمین مرکزی ایران، می توان ردیف هایی از درختان را دید که بسته به قدرت بهره برداری مالک آنها، در گذر ایام به شکل خاصی آرایش شده اند و امروز از عناصر اصلی منظر، که راوی پیوند طبیعت و معیشت مردمان آن ناحیه اند، به شمار می روند.
جایگاه نشانه ها در تقویت حس مکان در باغ ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۹ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۴۰
6 - 15
حوزه های تخصصی:
ظهور اسلام در ایران و سایر نقاط جهان، با پیام هایی مبنی بر برابری انسان ها ، آزادی عقیده و... همراه بود که به شدت مورد استقبال و پذیرش جوامع طبقاتی و تحت فشار آن دوران قرار گرفت. هنرمندان مسلمان به واسطه این ایدئولوژی جدید، تحولی عظیم در هنر و معماری به وجود آوردند که بیشتر در مفاهیم، زبان و بیان، اصول و صفات و مرتبط ساختن هرچه بیشتر این مفاهیم با قرآن، دستورات اسلام و سنن پیامبر بوده است. مهم ترین مفهومی که با ورود اسلام باعث تحولی عظیم در باغ سازی شد، مفهوم بهشت است. براساس آموزه های دین اسلام، گیاهان از ارزش و اهمیت ویژه ای برخوردار هستند تا جایی که در قرآن، بهشت- بهترین مکانی است که به انسان های پرهیزگار وعده داده شده و به صورت باغی پوشیده از گیاهان توصیف شده است. این مفهوم (بهشت) تحولی عظیم در باغ سازی ایرانی بعد از اسلام ایجاد کرد. این مقاله بر آن است به چگونگی تجسم بهشت در باغ ایرانی و استفاده از سمبل ها و نشانه ها در جهت تقویت حس مکان باغ به عنوان تمثیلی از بهشت اخروی بپردازد. در این راستا از روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و روش جمع آوری اطلاعات به شیوه کتابخانه ای استفاده شده است.
ویژگی های منظر چندعملکردی در باغ ایرانی (مطالعه موردی: میراث جهانی باغ اکبریه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۲ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۲
6 - 17
حوزه های تخصصی:
باغ ایرانی عملکردهای متنوعی داشته و علاوه بر عملکرد اصلی، عملکردهای ثانویه و کارکردهای چندجانبه منظر مورد توجه سازندگان و صاحبان باغ بوده است. به رغم موقعیت راهبردی بیرجند در شرق ایران و حضور سفرا و نمایندگان دول روس و انگلیس و محدودیت امکانات تفرجی شهری، حکمرانان منطقه در دوره قاجار و پهلوی را بر آن داشت تا علاوه بر ایجاد و ساخت باغ های ایرانی برای برگزاری مراسم و مناسبات سیاسی و نمایش قدرت، به نیازهای تفرجی، تولیدی، اقتصادی و فرهنگی محلی نیز پاسخ دهند. فائق آمدن بر کمبود منابع آبی، راهی جز خلق فضاهای سبز چندعملکردی و زون بندی باغ ایرانی به جای نگذاشت. لذا، باغ اکبریه به عنوان شاخص ترین باغ ایرانی شرق ایران برای مطالعه چگونگی و ویژ گی های منظر چندعملکردی (کشاورزی، تفرجی، سکونتی، حکومتی و اقتصادی) انتخاب شد. براین اساس، پرسش اصلی تحقیق عبارت است از اینکه آیا باغ اکبریه به عنوان نمونه باغ ایرانی شاخص در شرق ایران، دارای منظر چندعملکردی است؟ ویژگی های منظر چندعملکردی در باغ اکبریه چیست و در کدام دسته از انواع منظر چندعملکردی طبقه بندی می شود؟ مقاله حاضر در پی آن است که ضمن بررسی و کنکاش در برنامه ریزی فضایی و طراحی منظر باغ اکبریه، علاوه بر کشف عملکردهای متعدد این باغ، چندعملکردی بودن آن را بررسی کرده و نوع منظر چندعملکردی آن را شناسایی نماید.این پژوهش از نظر هدف، در زمره تحقیقات بنیادی و از نظر ماهیت و روش، در زمره تحقیقات تاریخی و توصیفی به شمار می آید. پژوهش پیش رو با بهره گیری از روش های موردپژوهی، کتابخانه ای، مطالعات میدانی، مستندنگاری تاریخی و انجام مصاحبه با کارشناسان و همچنین برگزاری جلسه همفکری و گفتگوی تخصصی در زمستان 1398 انجام شد. نتایج نشان می دهد در بستر تاریخی و براساس تحلیل های علمی موجود، باغ اکبریه واجد ویژگی های منظر چندعملکردی است. همچنین، از میان سه الگوی اصلی منظر چندعملکردی (موزاییکی، وزن دار و بنیادین) باغ اکبریه دارای الگوی منظر چندعملکردی وزن دار (تلفیق چند عملکرد متجانس در یک فضای واحد) است.
رابطه متقابل سیستم ایمنی انسان و شاخص های منظر شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۱ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۴۸
22 - 31
حوزه های تخصصی:
کانسپت شهرگرایی، در حوزه علوم پزشکی و رابطه متقابل بین این دو حوزه به ظاهر متفاوت به بیش از هفت دهه گذشته برمی گردد. دلیل این کنکاش و مطالعه ارتباط شاخصه های زندگی شهری با سلامت جسم و روان شهروندان، به یافته های علمی و داده های آماری به دست آمده از پژوهش های میان رشته ای هم چون «اکولوژی سلامت» برمی گردد که نشان از معنی داربودن دسته ای از اختلالات حوزه سلامت، هم چون استرس، اختلالات روانی و بیماری های خودایمنی در بین ساکنین شهرهای صنعتی در مقایسه با نواحی حومه و حاشیه شهرها دارد. در آغاز قرن بیستم با ورود واژه «زندگی شهری» یا شهرنشینی به دایره المعارف انسان، شهرنشینی و آثار بالقوه آن بر ابعاد مختلف زندگی انسان از سلامت عمومی گرفته تا اختلالات روانی پررنگ تر شده است. این بحث در فضای آکادمیک مطرح بوده که با شروع انقلاب صنعتی، این دو واژه «سلامت عمومی» و «زندگی شهری» که هر دو از دستاوردهای این جنبش هستند، علی رغم داشتن زادگاه مشترک، به مرور و در آغاز قرن بیستم راه مجزای خود را طی کرده و نوعی واگرایی در برنامه ریزی های کلان این دو حوزه به وجود آمده است؛ به طوری که برنامه ریزان شهری بدون توجه به ابعاد پیچیده جسم و روان انسان به ساخت و ساز مشغول بودند و پزشکان به جستجوی دلیل بیماری ها بدون درنظرگرفتن عامل چندبعدی محیط که المان های متعددی در آن لحاظ شده است. بنابراین اتحاد مجدد این دو حوزه مطالعاتی، یک پارادایم جدید است که ورود به آن نیاز به بازتعریف دو حوزه «برنامه ریزی شهری» و «سلامت عمومی» توسط متخصصین حوزه های میان رشته ای متعددی از جمله «اکولوژی سلامت» و «منظر سلامت» دارد.سوال پژوهشی جستار حاضر این است که چه نوع رابطه ای بین سلامت انسان و مشخصاً سیستم ایمنی بدن به عنوان یک سد دفاعی در برابر عوامل آسیب رسان از یک طرف و محیط زیست وی- مشخصاً در این پژوهش، «کالبد شهری» که کاربری به نام انسان در آن زیست می کند از سوی دیگر، وجود دارد؟ و درصورت آسیب جدی واردشده و معنی دار به لحاظ علمی به کالبد و روان انسان در گذار از این زندگی صنعتی و ماشینی صرف به زندگی پساصنعتی، چه ملاحظاتی را برنامه ریزان شهری لازم است در سازه های شهری آتی لحاظ کنند تا آسیب های وارده بر جسم و روان انسان کمتر و در مواردی به نقطه صفر نزدیک شود؟
ارزیابی تأثیرات مؤلفه های فضا بر سازماندهی رفتار محیطی شهروندان در فضاهای ورودی شهرها (نمونه موردی: دروازه قرآن شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۲ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۲
46 - 57
حوزه های تخصصی:
فضاهای ورودی شهرها علاوه بر معرفی یک شهر و ایجاد اولین تصویر ذهنی مخاطبان از آن، به دلیل داشتن پتانسیل های مختلفی که باعث بروز فعالیت های متنوعی می شود، از اهمیت ویژه ای برخوردار هستند؛ به همین جهت یافتن مهمترین مؤلفه های تأثیرگذار در الگوهای رفتاری کاربران و همچنین راه حلی مناسب جهت معیارهای تأثیرگذار در طراحی فضاهای ورودی شهرها، یکی از مهمترین مسائلی است که امروزه طراحان شهری به دنبال آن هستند. درواقع سؤال اصلی پژوهش، درباره نحوه و نوع ارتباط ابعاد مختلف ادراکی، کالبدی، اجتماعی و غیره در فضاهای ورودی شهر با شکل گیری الگوهای رفتاری است. در همین راستا دروازه قرآن شیراز به عنوان یکی از نمونه های شاخص که دارای مؤلفه های مختلف فضایی و ادراکی در ابعاد گوناگون و همچنین یک فضای شهری با سطح کنش گری بالا و فعالیت های متنوع است، انتخاب و مورد تحلیل جامع الگوهای رفتاری قرار گرفته است. روش تحقیق پیشِ رو از نوع ترکیبی کمی و کیفی است و براساس هدف از نوع ارزیابی خصوصیات فیزیکی، فرهنگی، هویتی و ادراکی است. مشاهده و تحلیل کیفی با استفاده از تکنیک های نقشه برداری رفتاری، پرسش نامه، مصاحبه و تحلیل عکس است. مهمترین مؤلفه های محیطی تأثیرگذار بر رفتار کاربران در فضاهای ورودی شهرها، براساس دیدگاه های نظریه پردازانی نظیر لنگ، بارکر و کانتر در سه دسته عوامل فیزیکی و کالبدی محیط، عوامل فرهنگی، هویتی، اجتماعی و عوامل روانی و ادراکی محیط تقسیم بندی شده است. نتایج نشان می دهد که مؤلفه های هویتی و کیفیت مطلوب بصری بیشترین نقش را در جذب کاربران به فضای ورودی شهرها داشته و کیفیت بصری مناظر و چشم اندازهای اطراف ارتباط مستقیمی با میزان حضورپذیری و آرامش فضایی دارد و میزان تأثیرگذاری این مؤلفه بیشتر از مؤلفه هایی نظیر حریم خصوصی و چیدمان فضایی است.
ادراک کننده، ادراک شونده، محصول ادراک (ارزیابی تعابیر صاحب نظران از مؤلفه های تعریف منظر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۶
14 - 29
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر با گسترش علوم شهری، یکی از مهم ترین چالش های پیش روی پژوهشگران تفسیر رابطه انسان و محیط است که منجر به شکل گیری مفاهیم جدیدی مانند منظر شد. اگرچه پیدایش این مفهوم حاصل جستارهای فراوان متخصصان و پژوهشگران در سال های متمادی است، اما مرور پیشینه آن بیانگر وجود تکثر معنایی در آرای پژوهشگران و صاحب نظران علوم شهری است. تجربه نشان داده است که تداوم حیات یک رویکرد علمی نیازمند تعمق در بنیادهای منطقی اش از طریق تعریف مفاهیم پایه ای آن است تا با ارائه معانی یکسان امکان مباحثه و استدلال را برای پژوهشگران این حوزه به وجود آورد. از طرفی وجود تفاسیر متعدد موجب شکل گیری راهبردهای متنوعی در اثرگذاری بر محیط است و رویکردهای متمایزی تولید می کند که این بررسی نشان می دهد در جزئیات با مفاهیم مختلف و گاه متناقض وصف شده است. تعاریف ارائه شده به منظر به عنوان رابطه ای ادراکی می نگرد که واجد مولفه ادراک کننده و ادراک شونده است که مفهوم منظر محصول تفسیر صاحب نظران از شیوه مرتبط ساختن و بیان نسبت آنان است. این مقاله در پی آن است که با تدقیق در تعاریف ارائه شده با روش تحلیل محتوا به تحلیل و طبقه بندی رویکردهای متعدد اندیشمندان معاصر در تبیین مفهوم منظر بپردازد و با ارزیابی اجزای تعاریف آورده شده به تعریفی جامع و کل نگر از منظر بپردازد. پژوهش پیش روی نشان می دهد در توصیف متخصصین از مؤلفه های ادراک کننده و ادراک شونده، نسبت آنها و محصول آن، دسته های مفهومی متعددی وجود دارد که به نظر می رسد به صحیح ترین شکل بیانی آن چنین باشد: منظر رابطه ای ادراکی است که میان «انسان به عنوان ادراک کننده» و «محیط به عنوان ادراک شونده» با پیوندی «پیوسته» ایجاد می شود و محصولی با ماهیت «عینی-ذهنی» به دست می دهند.
سخن سردبیر: سه گانه فضای ایرانی
منبع:
منظر دوره ۱۲ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۱
5-5
حوزه های تخصصی:
صورت بخشی دشوارترین مرحله در فرایند خلاقیت است. صورت که پدید آمد، بعد از آن تغییراتش آسان است. این مرحله تکنیک و فن هنر است که در مدارس هنری آموزش داده می شود. ایجاد صورت اما، بی آنکه پیش از آن نمونه ای دیده باشی، عمیق ترین وجه آفرینش است. اگرچه برای انسان که در عالم ماده زندگی کرده، آفرینش، حداکثر دگرگونی یا ترکیب نوین صورت هایی است که دیده و تجربه کرده، اما فارغ از عناصر و اجزای صورتی که خلق می کند، کلیتی که می سازد بهره ای از حقیقت دارد. سه گانه ای که جوهر فضای ایرانی را تشکیل می دهد مرکب است از آب، درخت و چارتاقی. همنشینی این سه عنصر قدیم با یکدیگر اتفاقی نو بود که نه یکباره، که به تدریج و طی سده ها پدید آمد. شرح تاریخی و وصف چگونگی و چرایی سه گانه در کتاب «سه گانه منظر ایرانی» به تحقیق بیان شده است. این که مردمان ایران برپایی سه گانه در مرکز فضا را موجب حیات و قوام آن بدانند و سه گانه را دارای چنان قدرتی بشناسند که گسترش فضا را تا دوردست ها و کرانه های جدید تحت اثر خود حمایت کند و پیوسته به آن ارزش قدسی و کمالی ببخشد، به محصولات زندگی آنها هویتی خاص می دهد. این که معماری ایرانی، شهرهای ایران و منظر ایرانی همچون باغ، علی رغم تنوع صورت، دگرگونی های تاریخی یک هویت شناخته می شود، به دلیل وجود و تداوم صورت بخشی سه گانه بر تحولات فضاست. سه گانه اساس زیباشناسی فضا در ایران را تشکیل می دهد و هرجا و در هر زمان قرار بر ایجاد فضایی جدید با روحیه ایرانی باشد، سه گانه است که نقش اصلی را برعهده می گیرد. حتی در نمونه های مبتذل پارک سازی با تمنای باغ ایرانی و طراحی محله در شهرهای امروزی می توان نشانه هایی آگاهانه یا ناخودآگاه از عناصر سه گانه رادر تولید فضا دید. اینک که وجود سه گانه در جوهر فضای ایرانی کشف و معرفی شده، وقت آن است که به انواع ظهور و حضور آن در فضاهای شهری، معماری و طبیعی پرداخته شود و با تحقیقات بیشتر و عمیق تر دلایل موفقیت و پایداری آن در جهان متحول از چند هزار سال قبل تا امروز مطالعه شود. شاید برای تحلیل پایداری سه گانه در زیباشناسی فضای ایرانی در مقایسه با مرگ نمادهای زیبایی در هنر سایر اقوام ناگزیر باشیم تا سه گانه را، با رویکرد هستی شناسانه، نماد کلیتی وجودی به حساب آوریم و نمادگرایی تمدن های دیگر درکمال بخشی به فضا را اقدامی معرفت شناسانه و جزءنگر در حوزه صورت بدانیم. روی جلد این شماره نقاشی شهره جوادی است از سه گانه اصیل نیاسر کاشان که همچنان پابرجاست. نقاشی، با انتخاب زاویه خاصی از هم سرایی سه گانه، قاب ماندگاری از زیبایی صورت برآمده از کمال معنوی مستتر در ذهن ایرانیان ساخته است.
مدینه و مکه نزد شرق شناسان (سده شانزدهم – سده بیستم میلادی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۲ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۲
58 - 63
حوزه های تخصصی:
شهرهای مکه و مدینه از قرن شانزدهم میلادی توجه شرق شناسان را به خود جلب کردند. نخست به این دلیل که جایگاه پیدایش اسلام بودند و سپس همچون واحدهای شهری شرقی، همانند استانبول و قاهره. بااین حال، از آنجا که این دو شهر برای شرق شناسان قدغن بودند، شناخت فرهیختگان از آنها کمتر از طریق بازدید و بیشتر بر پایه مقابله منابع عربی و فارسی حاصل می شد و در نتیجه به جهت گیری این منابع ابتدایی وابسته بود. هنگامی که برخی سیاحان موفق به بازدید از این شهرها شدند، علاقه شان متمرکز به عبادتگاه ها باقی ماند. لذا تاریخ و مکان نگاری (توپوگرافی) عبادتگاه ها با جزئیات تشریح شد، ولی سازمان شهری و تاریخ اجتماعی این دو شهر کمتر مورد مداقه قرار گرفت.
الگویابی معماری مساجد چین (نمونه موردی: مسجد جامع شیان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۶
58 - 65
حوزه های تخصصی:
سرزمین چین از تمدن های اصلی شرق بوده که هیچ گاه در قلمرو مسلمانان نبوده یا حکومتی با دین اسلامی نداشته است، لیکن از ابتدای شکل گیری تمدن اسلامی تا به امروز مسلمانانِ چین جایگاه ویژه ای داشته اند. معماری از بارزترین یادگارهای تمدن بشری بوده و در تمدن مسلمانان چین نیز آثار ارزشمند معماری ساخته شده است. سؤال اینجاست در تمدنی که مسلمانان از طریق روابط اقتصادی و یا فرهنگی ایجاد نموده و باعث انتقال دین اسلام و شکل گیری مساجد چینی شده اند، مساجد چین از کدام الگوی معماری برگرفته شده اند؟ برای پاسخ به این سؤال یکی از نمونه های کامل مساجد چین به نام مسجد جامع شیان بررسی شده است. در مقاله حاضر برای کشف الگوی معماری این مسجد، ویژگی های مساجد اولیه اسلامی و معماری بومی قبل از اسلام چین مقایسه شده اند. مقاله پیش رو بر این فرض استوار است که الگوی معماری مساجد چینی برگرفته از معابد کهن آن تمدن است. روش تحقیق، مطالعه موردی و استنتاج از ویژگی های نمونه انتخابی، مسجدالنبی، از مساجد اولیه اسلامی و معبد کنفوسیوس نانجینگ از معماری بومی قبل از اسلام چین است. در نهایت مقایسه تطبیقی مسجد جامع شیان با مساجد اولیه و معابد چینی نشان می دهد که الگوی معماری این مسجد، برگرفته از معابد سنتی چین بوده و تأثیرپذیری آن از مساجد اسلامی محدود به جهت گیری بنا، وجود محراب، تغییر عملکرد فضاهای معماری سنتی و حضور خطوط اسلامی در تزیینات سنتی است.
قهوه خانه، جاذبه تاریخی د ر منظر گر دشگری شهری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۱ شماره ۵۸
20 - 29
حوزه های تخصصی:
گردشگری شهری، گونه ای از صنعت گردشگری است که با اقبال زیادی روبرو شده است. این گردشگری نه تنها از لحاظ اقتصادی بلکه به دلیل معرفی و شناساندن تاریخ و فرهنگ شهرهای مختلف، مورد توجه قرار گرفته است. رویکرد منظرین به عناصر شهری و توجه به ابعاد مختلف، زمانی-مکانی، تمدنی-تاریخی و عینی-ذهنی به صورت همزمان در شهر، می تواند جاذبه های بسیاری را در گردشگری شهری بازتعریف کند. با وجود نوین بودن دانش منظر، رویکرد منظرین از جمله راهبردهایی است که امروزه در بسیاری از مسائل مربوط به شهر مورد استفاده قرار می گیرد، زیرا از یک سو این رویکرد با توجه به ماهیت منظر دارای ویژگی های خاص و منحصر به فرد است و از سوی دیگر، نگاهی متفاوتی به شهر و عناصر موجود در آن ایجاد می کند. فضاهای عمومی بخشی از فضاهای شهری هستند که در شهرهای ایرانی کمتر مورد توجه قرار گرفته اند. فضاهایی مانند حمام، بازار، مسجد، زورخانه، قهوه خانه و ... از جمله این فضاها محسوب می شوند. قهوه خانه نهادی اجتماعی بوده که از زمان صفویان در ایران پا گرفته و به مرور زمان نقش هایی را در اجتماع ایفا کرده و به یکی از عناصر متمایز در شهر ایرانی در چندصد سال اخیر تبدیل شده است. قهوه خانه براساس نیاز مردم به وجود آمده است و علاوه بر محلی برای صرف غذا و نوشیدنی و مکانی برای گذراندن وقت، به محلی تبدیل شده که در حوزه های دیگر مانند فرهنگ و ادب و هنر نیز در شهر ایرانی کارکردهای مؤثری داشت. در این تحقیق که به روش تحلیلی توصیفی و با بررسی و مطالعات اسنادی انجام شده، کارکردهای مختلف قهوه خانه با رویکردی منظرین دسته بندی شده است. با توجه به معنا و هویت بازتعریف شده برای قهوه خانه به نظر می رسد می توان این مکان را به مثابه منظر گردشگری در نظر گرفت که می تواند به جاذبه ای بی بدیل در گردشگری شهری ایرانی مبدل شود.
منظر آیینی برج ایرانی و اثر آن در مدیریت گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۰ دی ۱۳۹۷ شماره ۴۵ «ویژه نامه»
26 - 33
حوزه های تخصصی:
مطالعه سیر تاریخى واژه برج در کتاب هاى لغت نشان مى دهد، برج در آغاز تنها بر باروهاى ساخته شده بر گوشه دیوارهاى شهر، قلعه ها و کاخ ها اطلاق مى شده و سپس دچار توسعه معنایى شده است. امروزه منارها جای خود را به برج هایی داده اند که کاربری های گوناگونی دارند. برج در ایران کاربردهای متنوع و متعددی داشته است. علاوه بر قلاع، در دو سوی درِ ورودی کاروان سراها نیز برای دیده بانی و مراقبت، برج هایی ساخته می شد. گاه به کبوترخانه ها نیز برج کبوتر می گفته اند و برخی از مقبره ها نیز به میل یا برج شهرت یافته اند. همچنین شماری از میل ها که برای برافروختن آتش بر فراز آنها و راهنمایی گمشدگان ساخته می شدند، برج نام می گرفتند. هدف این مقاله بررسی برج های ایرانی از دیدگاه منظرین است. بر همین اساس، بعد از ریشه شناسی واژه برج، معنا و ریشه این واژه با کاربردهای متفاوتی که در طول زمان داشته، تطبیق داده شده و با نگرشی عمیق به معنی و ریشه واژه برج پرداخته است. بررسی ها نشان می دهد در لغت نامه فارسی بیشتر به کارکرد دفاعی، امنیتی و نظامی برج توجه شده، حال آنکه با بررسی ریشه این واژه در زبان عربی بیشتر به کارکرد اطلاع رسانی برج توجه شده است. با بررسی برج های تاریخی ثبت شده در اداره میراث فرهنگی و گردشگری ایران، به طیف وسیعی از کارکردها ذیل چهار گروه نمادین، اطلاع رسانی، کارکردی و نظامی دست یافته و با بررسی بیشتر مشخص شد که تعداد زیادی از برج ها چند منظوره بوده اند. به نظر می رسد میان شکل برج ها، کاربردهای متفاوت آنها و همچنین پراکندگی جغرافیایی آنها ارتباطاتی وجود دارد که این مسئله مستلزم بررسی و پژوهش بیشتر در این زمینه است.
تحلیل مفهوم منظر و رویکرد منظر از سطح نظری تا عرصه اجرایی: مرور ادبیات نظری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۳ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۷
22 - 37
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر رویکرد منظر در کنار سایر رویکردها، به سبب دیدگاه جامع و تبیین پارادایم های نو در باز تعریف رابطه انسان و محیط به طور گسترده ای مورد توجه قرار گرفته است. با این حال مفهوم واحد و دقیقی از چیستی و ماهیت آن ارائه نشده و وجود ادبیات نظری گسترده در رابطه با تعاریف منظر، ابهام در مفهوم و دشواری درکاربست آن را در پی داشته است. هدف این پژوهش تبیین ماهیت و ابعاد مختلف رویکرد منظر از طریق تدوین مدل مفهومی با روش تحلیلی و مرور سیستماتیک از دو دیدگاه نظری و عملی است. براساس یافته های این پژوهش، منظر از دیدگاه نظری و برمبنای آرای صاحب نظران درقالب یک پدیده عینی، کلیت عینی-ذهنی، پدیده زمانی-مکانی، تعامل میان طبیعت و فرهنگ و یا یک سیستم پیچیده تعریف شده است. همچنین منظر از دیدگاه عملی که رویکرد منظر خوانده می شود، بینش کل نگر و وجه کاربردی شده از مفاهیم نظری است. بر مبنای مرور سیستماتیک پژوهش های پیشین رویکرد منظر بر سه مؤلفه ماهیت مفهومی، اصول و ویژگی ها و فرایندهای مدیریت استوار است. ماهیت آن مرکب از وجوه کالبدی-معنایی و تفسیری از چارچوب مفهومی منظر در سیستم انسانی-محیطی است. اصول و ویژگی های برآمده از این ماهیت، کل نگری، چندعملکردی، چندمقیاسی وجود ذینفعان متعدد، فرارشته ای، مشارکت، پویایی (اکولوژیکی-اجتماعی)، پیچیدگی و مبتنی بودن بر مکان است. همچنین مدیریت و برنامه ریزی های یکپارچه، انطباقی، مشارکتی، زمینه گرا و تاب آور از استراتژی های اصلی رویکرد منظر در سطح مدیریت بوده که به واسطه دو فرایند برنامه ریزی-سیاست گذاری و تصمیم-پیاده سازی منجر به ایجاد دستورالعمل های اجرایی می شود. این رویکرد از طریق نظارت و کنترل موردارزیابی قرار گرفته و به منظور بسط و توسعه به صورت فرایندی چرخه ای و پیش رونده تحول می یابد.
سخن سردبیر: چشمه علی
منبع:
منظر دوره ۱۰ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۴۳
3 - 3
حوزه های تخصصی:
اینکه چشمه، یک منظر مهم سرزمینی تلقی گردد، سنت ایرانی است. نام گذاری اسطوره ای، حجاری های روایی و آئینی بر صخره های مجاور چشمه، احداث معماری های اسطوره ای و حاکمیتی در جوار چشمه، برقراری سنت های اجتماعی در ایام خاص و رواج باورهای افسانه ای در شرح هویت چشمه مظاهر شکل گیری و قوام منظر چشمه است. تولد یک سرزمین از آنجا آغاز می شود که نقاطی در آن به واسطه تجربه یا تفسیر انسان ها، معنای خاص پیدا می کنند و شناسه های «مکان» می شوند. زمینی که تعداد زیادی شناسه داشته باشد که در یک منظومه نقش آفرینی کنند و کلیت واحدی را تشکیل دهند، به سرزمین بدل می شود. بنابراین سرزمین، زمینی هویت مند و بهره مند از نمادها و نمودهای زندگی انسان در بستر آن است. سرزمین، گونه ای منظر است. چشمه علی شهر ری، اندامی طبیعی است که به واسطه جنس لایه های زمین در آن نقطه و ارتباط آنها با سفره های آب زیرزمینی بالا دست، مظهر آبی دارد که از پای صخره می جوشد و در کوهپایه جاری می شود. بالای چشمه علی آثار دژ اشکانی، که ماهیت آن همچنان ناشناخته است و امروز به این نام خوانده می شود، برجا مانده است. این، حاکی از تقدم ارزش مکانی این نقطه نسبت به اسلام است. نام گذاری آن به نام علی، سنت دوره اسلامی است که دو نتیجه دربر دارد : اول، اهمیت آن برای ساکنان سرزمینی که نام پیشوای اول شیعه را برآن گذاشته اند و دوم، نسبتی که در میان عقاید باستانی ایرانیان با نام گذاری مرتبط با امام علی (ع) در هنگام تغییر دین ایرانیان رعایت شده است. بسیاری از باورهای باستانی ایرانیان مرتبط با ایزد مهردر عصر اسلام، برای حفاظت از انهدام، با نام علی متبرک شدند تا برجا بمانند (مانند چشمه علی دامغان و چشمه مرتضی علی طبس) می توان نام چشمه علی را نیز در عداد همین رویه به حساب آورد. آئین شستشوی قالی در چشمه، که روشن و نورانی می شود (لغت نامه دهخدا) و باور به برخی ویژگی ها در آب چشمه شواهد دیگری بر هویت منظرین چشمه علی شهر ری است. چشمه، که این روزها اخبار ناگواری بر قطع آب آن به واسطه متروسازی در جریان است، ظرفیتی برای تداوم هویت سرزمین ایران است که نباید با بهره گیری های خرد از جنس متروسازی، در مخاطره بیفتد. بقای سرزمین ایران به مثابه منظر ایرانی، وامدار نمادهای آن ازجمله چشمه علی است.
راه به مثابه منظر
منبع:
منظر پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳۶
حوزه های تخصصی:
راه پدیده ای غریب در زندگی انسان است. ابتدا فقط مسیر دسترسی به «جایی» است. در این مسیر، آنچه مهم است، مقصد است. سؤال آن است که چگونه می توان زودتر به مقصد رسید؛ کوتاه ترین راه کدام است. قضیه حمار، حکایت این ماجراست. برای حیوان زودتر رسیدن تنها حکمی است که غریزه او می سازد. هر مقصود دیگر ضمن راه، با قضیه حمار ناسازگار است. اما برای انسان ماجرا در همین صحنه تمام نمی شود. بعد از طرح «مسیر»، رفت وآمد آغاز می شود. مسافرانی که به سوی آن مقصد می روند، روزانه از این «مسیر» می گذرند. این ها دیگر با سؤال روز اول مواجه نیستند؛ زیرا مسیر تعریف شده است. پرسش این ها، همچون مطالبه انسان متمدن است که از بند معیشت رسته و به ظرفیت های جدیدی توجه می کند که «زندگی» فراتر از «زیست» می تواند به او بدهد. انسان متمدن به رشد، معنویت، فرهنگ و هنر می اندیشد و تلاش می کند اوقات و محیط زندگی خود را به صورتی مدیریت کند که به نیازهای عالی او پاسخ دهد درحالی که انسان ابتدایی به مطالبات نخستین خود و حفظ حیات مشغول بود. راه، پس ازآن که پدید آمد، به مدد استفاده مداوم انسان ها، تجربه های نوبه نو و تولید خاطره های فردی و جمعی، تدریجاً علاوه بر اتصال دونقطه نقش های جدیدی پیدا می کند. راه، نظرگاهی برای «تماشای» طبیعت است که «بیرون» را از نقطه ای خاص برای ناظر تصویر می کند. در این نقش، راه یک قاب است؛ انتخابی خاص از بی نهایت امکان تماشای طبیعت نظرگاه، به نقش فاعلی ناظر جهت می دهد و او را مجبور به تماشای انتخابی خاص از محیط پیرامون می کند. درعین حال، راه با عبور از عرصه هایی خاص، دایره انتخاب را هر چه محدودتر می کند. از سوی دیگر، رهگذران، به جبر وسیله آمدوشد، ناگزیر از تماشای بیرون در موقعیتی نسبتاً ثابت و به مدت طولانی هستند. این وضعیت، نقش خاطره سازی «بیرون» را افزایش می دهد. تکرار این خاطره ها، منظر راه را به نمادهایی بدل می سازد که برای مخاطبان هویت سازند. همه رهگذران، سرزمین خود را از نقطه ای ثابت (راه) دیده اند. این اتفاق، شبیه کارکرد «خیابان» در منظره سازی باغ ایرانی است. باغ ایرانی، برخلاف نوع چینی یا انگلیسی آن، گزیده ای از منظر را در قاب خیابان اصلی خود به صورت کاملاً هدایت شده، با حصاری استوار از درختان، به ناظر نمایش می دهد و موجب می شود همه مخاطبان، باغ را «یک چیز» دیده باشند و خاطره ای مشترک پدید می آورد. بدین ترتیب راه، در امتداد عمر خود به منظری بدل می شود که علاوه بر آن که خود بخشی از محیط است، طبیعت پیرامون را هم «بازنمایی» می کند. در این حال دو نقش مفعولی و فاعلی در مواجهه با بیرون را می پذیرد : هم جزئی از آن است و هم آن را بازنمایی می کند. راه به مثابه منظر، دیگر عنصر اتصال دهنده دونقطه نخواهد بود و انسان ها، برحسب طبع و ذهن خود مطالبات افزون تری نسبت به قضیه حمار دارند. ازاین روست که «مسیر راه» دیگر تنها با معیار «کوتاه ترین» ارزیابی نمی شود و «منظره های راه» نیز به دست متصرفین حاشیه آن سپرده نمی شود. بلکه انتظار است که در هنگام طرح ریزی راه، عناصر طبیعی و تاریخی منظر مرتبط با آن در تعیین مسیر نقش داشته باشد و پس از ساخت راه، منظر پیرامون نیز با برنامه و طراحی کارشناسی شده، و نه سلیقه ای و مدیریتی، سازنده خاطره جمعی باشندگان راه باشد. در تصویر زیبایی که «میثم خلیل پور» از زبان راه، کوه و کویر روایت کرده، لایه های پی درپی زیبا سازنده و معرف سرزمین به روشنی پیداست؛ آن قدر که عکاس خوش ذوق، نور منظر را نیز در ارکستر و منظومه خود به نحو زیبایی به بازی گرفته است.
هسته امن محله، روش استراتژیک برای خروج از رکود نوسازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۲ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۳
74 - 81
حوزه های تخصصی:
وقوع هر زلزله کوچک و بزرگ در کشور، به صورت مقطعی توجه مسئولان کشور را به بزرگی آسیب پذیری تهران جلب می کند. بیش از سه میلیون نفر از جمعیت تهران در خانه های ناپایدار زندگی می کنند. از طرفی تهران در میان سه گسل فعال قرار دارد که با شرایط موجود در صورت وقوع زلزله با درجه مرکالی بالا، سرپناه و حیات بسیاری از شهروندان تهرانی با تهدید جدی مواجه خواهد شد. بحرانی که به جهت تراکم بالای جمعیت و ضعف مدیریت بحران، می تواند به یک فاجعه جهانی تبدیل شود. ازسوی دیگر با تعریف شورای عالی معماری و شهرسازی از بافت های فرسوده ذیل سه شاخص ریزدانگی، ناپایداری و نفوذناپذیری، در حدود ۸۰ درصد مناطق ناپایدار از قلم افتاده و تهدید جانی ذیل مطلوبیت های کیفی قرار گرفته و موجب انحراف برنامه های نجات بخشی شده است. این در حالی است که بنا به تقدم ذاتی مسئله «حیات»، نباید اقدام نجات بخشی در عرض سایر اقدامات قرار گیرد. بنابراین شهرداری و دولت مرکزی باید به دنبال راه حل واقع نگر برای نجات بخشی ساکنان بافت های فرسوده تهران باشند. پژوهش پیش رو ضمن طرح ایده «هسته امن محله» به عنوان برنامه ای جهت فعالسازی برنامه نوسازی بافت فرسوده، بر رفع موانع اولیه نوسازی (لزوم تأمین پارکینگ) و لزوم مدیریت عوامل مشوق (اعطای تراکم، افزایش سطح اشغال و پذیرش کوچک سازی) به عنوان محرک های اصلی این برنامه تأکید می کند و معتقد است هرگونه مداخله به قصد نوسازی در بافت فرسوده، باید ضمن توجه به لزوم صرفه اقتصادی برای مالکان، با ترسیم راهکارهایی برای مدیریت شهری زمینه ارتقای کیفیت زندگی اجتماعی، توسعه مشارکت و رونق اقتصادی شهر را نیز فراهم آورد.
جریان های احیایی منظر در باغ ایرانی، جستاری در باغ شازده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۴
6 - 17
حوزه های تخصصی:
باغ ایرانی یکی از شاخص ترین کهن الگوهای معماری ایرانی است که حاصل بینش جریان محور انسان نسبت به محیط بوده است. باغ ایرانی نمونه ای فاخر از طراحی و توسعه احیایی است. اصطلاح «احیایی» فرایندی را تشریح می کند که در آن یک سیستم بازسازی، تجدید و یا احیا، منابع ذاتی خود را در برداشته و توسعه ای پایدار خلق می کند که به هم پیوندی نیازهای جامعه و طبیعت می انجامد، زیرا راهکارهای موجود در پایداری، تنها به بررسی وضعیت اکوسیستم ها در «زمان حال» می پرداخت. این موضوع باعث شد تا «تفکر پایداری» از توجه به «بهبود گذشته» جا بماند. تئوری احیایی از دیدگاه های فلسفی مبتنی بر مفاهیم «بوم شناسانه» وام گرفته و با ریشه دواندن در سیستم های اجتماعی و محیطی، مجموعه ای گسترده از مفاهیم و رویکردها را هدایت می کند. باغ ایرانی «شبکه منحصربه فرد»، «چندلایه»، «متشکل از سیستم های زنده درون یک منطقه جغرافیایی» است که محصول تعامل پیچیده «زمان»، «اکولوژی» و «فرهنگ»است. این پژوهش بر این فرض استوار است که باغ شازده مفهوم طراحی و توسعه احیایی را در بر دارد. در این راستا هدف مقاله ارزیابی میزان انطباق باغ شازده با چارچوب های تعریف شده توسعه احیایی است. بر این اساس چارچوب تحلیلی لنز به عنوان ابزاری تحلیلی-سنجشی با بهره گیری از کاربرگ های ارزیابی جهت سنجش و ارزیابی جریان های شکل دهنده توسعه احیایی، در شبکه ای چندلایه به نام باغ ایرانی به کار گرفته شده است. ارزیابی باغ شازده با چارچوب اجرایی لنز منجر به درک عمیق تری از شرایط زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی-فرهنگی می شود. این واقعیت که اغلب مؤلفه های بنیادی موجود در جریان های احیایی باغ ایرانی سازنده هستند، به تأیید فرضیه ابتدایی در این پژوهش منجر شد. یافته های این پژوهش زمینه مناسبی برای تلاش های احتمالی آینده، جهت تمرکز بر جنبه های پایدار باغ ایرانی به عنوان یک الگوی احیایی قابل تکرار در فضاهای شهری است.