فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۰۱ تا ۳۱۲ مورد از کل ۳۱۲ مورد.
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۵
179 - 219
حوزه های تخصصی:
مراقبین، موقعیت منحصربه فردی در ارتباط با رشد کودکان دارند و این موضوع زمانی که مخاطبان آنان کودکان ساکن در مراکز نگهداری شبانه روزی باشند، اهمیت بیشتری نیز پیدا می کند. هدف از این مطالعه، پرداختن تجارب مراقبان در نگهداری از کودکان ساکن مراکز نگهداری شبانه روزی بوده است. در این پژوهش پدیدارشناسی توصیفی (1401)، 19 مراقب با استفاده از نمونه گیری هدفمند با حداکثر تنوع وارد مطالعه شدند. محیط پژوهش متناسب با پژوهش کیفی، مراکز نگهداری شبانه روزی خصوصی و دولتی استان تهران در نظر گرفته شدند. برای گردآوری داده ها از مصاحبه های ساختارنیافته درباره تجربه مراقبان در نگهداری از کودکان استفاده شد. مصاحبه ها ضبط، دست نویس و مطابق روش "کلایزی" تحلیل شدند. مقوله های به دست آمده، غرق شدگی در کار (مقوله های فرعی تسری احساسات والدگری بیدار شده به همه وجود و رنج کشیدن از دردهای کودکان)، مجال رشد یافتگی (مقوله های فرعی فرصت رشد معنویت، مراقبت به مثابه پرورش دهندگی کودکان، فرصت رشد فردی و جدی تلقی نمودن مراقبت کنندگی)، مقوله مشکلات سیستم های بالادستی (مقوله های فرعی مشکلات ناشی از سیستم کلان اجتماعی و مشکلات ناشی از سیستم سازمان بهزیستی) و مشکلات ناشی از ماهیت کار (مقوله های فرعی کار با کودکان آسیب دیده و دشواری مدیریت ارتباطات) را شامل شد. تجارب مراقبان مشارکت کننده در این پژوهش نشان داد شغل مراقبت بخصوص با چنین مخاطبانی موقعیتی حساس بوده و به راحتی از حیطه شغلی فراتر رفته و تمامی ابعاد زندگی مراقب را درگیر می کند؛ از این رو حمایت از ایشان امری اجتناب ناپذیر است.
عوامل مؤثر بر گرایش به نزاع فردی و جمعی با تأکید بر راهکارهای پیشگیرانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۴
185 - 229
حوزه های تخصصی:
هدف: خشونت و نزاع از آن نوع پدیده هایی است که نه تنها برای افراد درگیر، بلکه به واسطه ایجاد احساس ناامنی، فرسایش سرمایه اجتماعی و نمایش چهره خشن از شهر یا محله و نظایر آن، پیامدهای منفی متعددی برای کل پیکره اجتماع در پی دارد و لذا ضروری است پس از شناخت ابعاد این آسیب، در جهت کاهش آن اقدام کرد. از این رو، پژوهش حاضر، با هدف شناخت علل نزاع فردی و جمعی و راهکارهای پیشگیری از آن اجرا شد.روش شناسی : روش تحقیق، پیمایش و ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه است. جامعه آماری را شهروندان 18 تا 50 ساله ساکن در شهرستان های همدان، اسدآباد و ملایر (به دلیل برخورداری از بیشترین فراوانی نزاع) تشکیل می دهد و حجم نمونه به تعداد 395 نفر با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای از مناطق پرخطر و مستعد نزاع در شهرستان های مذکور انتخاب گردید. یافته ها: یافته ها نشان داد کم و کیف ادراک از نظارت والدین، وجود کنترل غیررسمی، و همچنین کنترل رسمی، احساس تعلق به اجتماع (پیوند اجتماعی)، سنگینی کفه هزینه در تحلیل هزینه- فایده از نزاع، رضایت از عملکرد پلیس، اعتماد نهادی (نهادهای قضایی) رابطه معکوس و متغیرهای ظرفیت پرخاشگری، احساس تعلق به شبکه دوستان، احساس محرومیت اجتماعی، احساس ناکامی اجتماعی و احساس آنومی رابطه مثبت و مستقیم با هر دو متغیر (گرایش به نزاع فردی و جمعی) دارند.نتیجه گیری: با مداخله در مکانیزم های علّی مذکور، می توان گرایش به رفتارهای نوع دوستانه (بجای خشونت و نزاع) را افزایش داد. این امر از طریق توجهات ساختاری ممکن خواهد شد.
واکاوی تجربه زیسته زنان شهر کرمان از توانمندسازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۴
1 - 52
حوزه های تخصصی:
توانمندسازی به فرایندی اشاره دارد که در آن زنان به منابع مادی و غیرمادی دسترسی داشته و می توانند بر زندگی، انتخاب ها و توانایی های خود تأثیر داشته باشند. توانمندسازی دارای دو بعد ایستا و پویاست و عاملیت در این فرایند تأثیر مهمی دارد. به عبارت بهتر توانمندسازی شامل سه مفهوم عاملیت، فرایندها/دستاوردها و نتایج است. توانمندسازی دارای ابعاد گوناگون اقتصادی، اجتماعی، آموزشی، شخصی و روانی است و زمانی رخ می دهد که زنان بتوانند هنجارها و فرهنگ موجود را به چالش کشیده و زندگی خود را بهبود بخشند. پژوهش فوق با هدف درک تجارب زیسته زنان شهر کرمان از توانمندسازی با روش پدیدارشناسی انجام شده است. در این پژوهش با 13 نفر از زنانی که در پروژه های توانمندسازی شهر کرمان شرکت نموده و این زنان عمدتاً از افرادی بودند که به نوعی درگیر در فقر و مسائل اقتصادی بودند، مصاحبه انجام و متن مصاحبه ها پس از پیاده سازی در نرم افزار مکس کیودا، کدگذاری شد که در نهایت 14 مضمون استخراج گردید که عبارتند از: پارادوکس دیگری بزرگ، عدم هزینه در حرفه پیش بینی شده، شکست توانمندسازی مالی، ادراک ارتقای مهارت، پیدایش امیدواری، احساس دیده شدن، برابری و احترام متقابل، ذوب افق ها، تجربه یادگیری مؤثر، هم افزایی، شور و شوق فعالیت گروهی، کار به مثابه فراغت، ادراک ناتمامی و گسست، ادراک ضعف سازماندهی.
شناخت تجربه زیسته دختران شهر تهران از شکاف نسلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۴
151 - 184
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر در پی فهم تجربه زیسته دختران شهر تهران از شکاف نسلی صورت گرفته در جامعه است. در چند دهه اخیر با توجه به تغییرات ساختار فرهنگی جامعه، زمینه مساعدی برای بروز تغییرات در ارزش ها و نگرش های گروه های اجتماعی به ویژه نسل های جدید جامعه ایرانی به وجود آمده است. چارچوب مفهومی در پژوهش حاضر مبتنی بر دیدگاه های اندیشمندان در زمینه تفاوت نسلی و تغییرات ارزشی نسل ها است. روش پژوهش کیفی و از نوع پدیدارشناسی تفسیری است که مبتنی بر آن با تعداد 20 نفر از دختران دهه 70 از طریق روش نمونه گیری هدفمند مصاحبه عمیق انجام شد و داده ها با روش تحلیل تماتیک(مضمون) مورد تحلیل و تفسیر قرار گرفتند. نتایج نشان می دهد که دختران دهه هفتاد شهر تهران به مثابه نسل جدید دارای تجارب زیسته خاصی چون: جهان-وطن بودن، نوگروی دینی، سکولار شدن، سبک زندگی مدرن، نوگرایی و هویت مدرن، زیست جهان متکثر و متمایز و ذهن بی خانمان هستند. در مجموع نسل دهه هفتاد مبتنی بر ارزش ها و باورهای جهان مدرن زیست خود را تنظیم می کند و تجارب زیسته خود را نیز بر این اساس تنظیم می کند و سامان می بخشد.
آزار خیابانی: تفسیری از تلقی زنان شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۵
41 - 77
حوزه های تخصصی:
مسأله اصلی این مکتوب فهم تفسیری تلقی زنان کرمانشاه از چرایی پدیده آزار خیابانی در این شهر است. این مسأله وجهی اکتشافی دارد و چارچوب کلان تحلیل توجه به مناسبات کلان محاط بر این پدیده بوده است. روش تحقیق متناظر با موضوعات اکتشافی و متکی بر نظریه زمینه ای است. جمع آوری داده ها با تکنیک مصاحبه نیمه ساختاریافته و انتخاب نمونه با رویکرد نظری و ابعاد مسأله انجام شده است. داده های تحقیق با کدگذاری سه مرحله ای دسته بندی شده تا دلالت های پنهان داده ها را آشکار کند.نتیجه تحقیق با مقولات چیستی آزار، ابعاد و اوصاف آن، چرایی پدیده، تیپ مزاحمین و راهکارهای رفع آن، آزار را پدیده ای حاصل تفاوت جایگاه اقتصادی-اجتماعی عاملان و قربانیان آزار معرفی می کند. از نظر پاسخگویان مزاحمین افرادی هستند با سطح اجتماعی پایین، فاقد آموزش، فاقد مهارت و دارای کمبودهایی که با آزار خیابانی درصدد جبران آن هستند. آزار بر اساس زمینه ی وقوع و تیپ اجتماعی عاملان با رعایت احترام متقابل و هم سنخی دو طرف می تواند نوعی تعامل باشد. مناسبات اجتماعی فراتر از جنسیت و رابطه دو جنس علت اصلی پدیده آزار خیابانی است و راهکار کاهش آن برابری همگان در دسترسی به نیازهای اساسی از جمله ازدواج است.
زنان اقدام کننده به خودکشی؛ فعالِ میدان خشونت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۵
145 - 177
حوزه های تخصصی:
خودکشی از جمله رفتارهای انسانی است که تحت تاثیر درون مایه های زیستی متنوعی قرار دارد. در شرایط کنونی با توجه به مسائلی همچون؛ روند صعودی نرخ خودکشی، کاهش سن اقدام و افزایش استفاده از روش های خشن همچون خودسوزی برای خودکشی می توان از ضرورت پرداخت آن به عنوان یک مسئله ی اجتماعی اشاره نمود. این پژوهش در صدد است با روش کیفی نظریه ی زمینه ای با تمرکز بر داده های حاصل از مصاحبه های عمیق نیمه ساخت یافته با 15 فردِ خودکش (زن) به فهم و شناسایی عللی بپردازد که در توضیح چرایی و چگونگی شکل-گیری پدیده ی خودکشی مؤثرند. نتایج پژوهش نشان می دهد که تبیین کننده های اقدام به خودکشی از دید این افراد خشونت کلامی، فیزیکی، اجتماعی، تغییر مکان اجباری، ممانعت از اشتغال و طلاق، احساس خستگی و تنهایی، مشاجرات با فامیل و اولیاء مدرسه، عدم همدردی همسر، کار اجباری در دوران کودکی، بیماری و مشکلات جسمی و نداشتن حامی به عنوان شرایط علی خودکشی می باشند. نتایج تحقیق نشان داد بارزترین علت اقدام به خودکشی این افراد نوع مواجهه و برخورد آن ها و یا خانواده هایشان با موضوع خشونت بوده است.
خوانش ارزش ها و اصول مددکاری اجتماعی از منظر فلسفه اگزیستانسیالیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۴
53 - 83
حوزه های تخصصی:
انسان، نظامهای ارزشی و اخلاقی موضوع مشترک بین فلسفه اگزیستانسیالیسم و حرفه مددکاری اجتماعی است. بنابراین پژوهش حاضر به بررسی تطبیقی و پاسخ به پرسش اصلی پژوهش مبنی بر اینکه جایگاه وکاربرد فلسفه اگزیستانسیالیسم در ارزشها و اصول مددکاری اجتماعی چیست، مورد مطالعه قرار گرفته است. روش مطالعه با توجه به هدف پژوهش، بنیادی-نظری است. راهبرد استفاده شده، راهبرد تفسیرگرایی و استدلال منطقی است. روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای، اسنادی است. بر اساس مقایسه مفاهیم اصلی اگزیستانسیالیسم با ارزشها و اصول مددکاری اجتماعی می توان گفت این دو حوزه در مقوله های آزادی و اختیار، مسئولیت، فردیت، خودآگاهی، خودتصمیم گیری، مشارکت و تأکید بر تغییر و تحول پذیری و قادرسازی انسان، همگرا و همسو می باشند. این مقوله های مشترک بعنوان اصولی هستند که مددکاران اجتماعی در مداخلات خود به منظور بهبود کیفیت زندگی، افزایش سازگاری و حل مشکلات انسانها باید مورد توجه قرار بدهند.
ناکارآمدی نهادهای خانواده و مدرسه: مطالعه ای درباره زندانیان مرد زندان پذیر شده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۵
1 - 40
حوزه های تخصصی:
این مقاله در پی پاسخگویی به این پرسش است که «زندانیان مرد زندان پذیر شده چگونه نهادهای خانواده و مدرسه را تجربه کرده اند؟ آیا این تجربه آنان را به انحراف سوق داده است؟ » این پژوهش با استفاده از رهیافت کیفی نظریه بنیانی انجام شده است وگردآوری اطلاعات از طریق مشاهده و مصاحبه های نیمه ساخت یافته با ۲۰ نفر از زندانیان مرد 33 تا 05سال که تجربه ارتکاب جرم و بازگشت مجدد به زندان را داشتند، انجام شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که زندانیان مرد که بارها به زندان بازگشته اند در دو الگوی پارادایمی متفاوت «نوجوانان سرگشته» و «جاه طلب های بی ابزار» قرار می گیرند. هر دو پارادایم حکایت از ناکارآمدی نهادهای خانواده و مدرسه دارد. حاصل هر دو پارادایم زندان پذیری است. در پارادایم اول، خانواده و مدرسه به عنوان نهادهای اصلی اجتماعی کننده فرد، آمادگی لازم را برای مواجهه با هیجانات شدید دوران نوجوانی در فرد ندارند. در پارادایم دوم، فرد هیجانات دوران نوجوانی را آسان تر طی می کند اما در عین حال آماده مواجهه با چالش های جدیدتر در خانواده، شغل و تحصیلات نیست. نکته مهم آن است که همه افراد زندان پذیر شده لزوما از درون خرده فرهنگ بزهکار ظاهر نشده اند، بلکه ناکارآمدی نهادهای خانواده، مدرسه و اجتماع محلی منجر به آن شده است که فرآیند جامعه پذیری افراد حتی در خانواده های به هنجار ناقص و ناکارا باشد. در این میان سازمان رسمی زندان تنها فرآیند جامعه پذیری ناکارآمد را تکرار و سازمان غیررسمی زندان، نهایتا اجتماعی را که فرد به آن احساس تعلق دارد در اختیار او قرار می دهد.
بررسی مشارکت جوانان در پیشگیری از مواد و روان گردانها و عوامل اجتماعی روانی مرتبط با آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۵
111 - 144
حوزه های تخصصی:
به دلیل پیچیدگی و شیوع گسترده مواد و روان گردان ها، تلاش می شود از ظرفیت های جامعه همچون جوانان در جهت پیشگیری از این آسیب اجتماعی استفاده شود. پژوهش حاضر تلاش کرده است مشارکت جوانان در پیشگیری از مواد را بررسی و رابطه آن را با مسئولیت پذیری، عملکرد پلیس، آگاهی از پیامدهای مواد، مهارت حل مساله، و برخی متغیرهای جمعیتی مورد تحلیل قرار دهد. این پژوهش از نوع کمّی است و به روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری، جوانان 30-18 سال در شهرهای یاسوج، گچساران و دهدشت هستند که 332 نفر به عنوان نمونه تعیین و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای، انتخاب شدند. ابزار تحقیق، جهت سنجش مشارکت در پیشگیری از مواد، مسئولیت پذیری، عملکرد پلیس، و آگاهی از پیامدهای مواد، پرسشنامه های پژوهشگر ساخته بودند که با استفاده از اعتبار محتوا و همسانی درونی به روش آلفا کرانباخ، تعیین اعتبار و پایایی شدند. به علاوه، جهت سنجش مهارت حل مساله از پرسشنامه دزریلا و همکاران (2002) استفاده گردید. یافته های توصیفی نشان دادند، مشارکت جوانان در پیشگیری از مواد در سطح متوسط رو به پایین است و به ویژه در بعد رسمی (تعامل و همکاری با پلیس) پایین است. یافته های استنباطی نشان دادند، ارزیابی عملکرد پلیس، آگاهی از پیامدهای موا، مهارت حل مساله، و سکونت در شهر گچساران رابطه معناداری با مشارکت در پیشگیری از مواد و روان گردان ها دارند و 206/0 از تغییرات آن را تبیین می کنند.
تأثیر سرمایه های اقتصادی و اجتماعی بر فرهنگ فقر: زنان شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۴
85 - 114
حوزه های تخصصی:
این مطالعه با هدف بررسی فرهنگ فقر در زنان شهر کرمانشاه انجام شد. این پژوهش پیمایشی در سال 1399 در شهر کرمانشاه انجام شد و جامعه آماری آن شامل کلیه زنان 15 تا 59 ساله بود که از بین آن-ها 384 نفر بعنوان نمونه انتخاب شدند و مورد مطالعه قرار گرفتند. برای بررسی وضعیت سرمایه های اجتماعی و اقتصادی و فرهنگ فقر، از پرسش نامه ها استفاده شد. برای تحلیل داده ها، از دو نرم افزار SPSS و AMOS استفاده شد. نتایج نشان داد که میانگین نمره فرهنگ فقر در میان زنانی که همسر آن-ها فوت شده بود 50/3 بود که بالاتر از افراد مجرد با میانگین 60/2 بود. همچنین میانگین نمره فرهنگ فقر در میان طبقات سنی بالای 51 سال بیشتر از گروه سنی 15 تا 24 سال بود. علاوه بر این نتایج، فرهنگ فقر در میان افراد بیسواد (34/3) بود که بیشتر از سایر طبقات تحصیلی بود. نتایج همچنین نشان داد که نمره فرهنگ فقر (3) در میان کسانی که پایگاه اقتصادی-اجتماعی بسیار محروم دارند در مقایسه با دیگر طبقات، بالاتر بود. یافته های این مطالعه همچنین نشان داد که سرمایه های اجتماعی و سرمایه های اقتصادی بترتیب و بصورت منفی 28 درصد و 26 درصد از واریانس فرهنگ فقر را توانستند تبیین نمایند. بنابراین سرمایه های اقتصادی و اجتماعی تأثیر منفی ای بر روی فرهنگ فقر دارند و بهبود و افزایش آن ها باید همواره مورد توجه قرار بگیرد.
مطالعه کیفی سلامت روانی در مناسبات کرونایی؛ مورد کاوش: پرسنل اورژانس پیش بیمارستانی بیرجند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۴
115 - 149
حوزه های تخصصی:
یکی از گروه های اصلی که در طی شیوع بیماری ویروس کرونا بار روانی سنگینی را به دوش می کشید، کادر درمان بود. این تحقیق در تلاش است تا شناخت وسیع تری از دلایل،زمینه ها و پیامد های بیماری کرونا بر سلامت روان کارکنان اورژانس پیش بیمارستانی بیرجند به دست آورد.از این رو با استفاده از تکنیک مصاحبه عمیق و آزاد در چارچوب نظریه زمینه ای و با استفاده از نمونه گیری نظری از 30 نفر از پرسنل این سازمان داده های لازم گرد آوری شد.از مصاحبه نیمه ساختار یافته به عنوان ابزار گردآوری داده ها بهره گرفته شد.برای رسیدن به معیار قابلیت اعتماد از سه روش:کنترل یا اعتبار یابی توسط اعضا،مقایسه های تحلیلی و استفاده از تکنیک ممیزی بهره گرفته شده است.طبق یافته های تحفیق محیط های استرس زا ی شغلی و اجتماعی/ خطر اشتباهات و بروز حوادث شغلی/ اختلال در سلامت جسمانی به عنوان مهمترین شرایط علی و همچنین وضعیت نامطلوب حقوق و مزایای شغلی/ منزلت و اعتماد اجتماعی ادراک شده / امید اجتماعی ادراک شده به عنوان عوامل مداخله گر،بی اعتمادی به مدیریت و (ضعف) زیرساختی فرهنگی-آموزشی به عنوان شرایط زمینه ای ، اقدامات اصلاحی دولت/ افزایش سطح آگاهی عمومی/افزایش انگیزه پرسنل ، بهبود مهارت کاری و حرفه ای به عنوان عمل-تعامل ها و واکنش رفتاری-عملکردی/ علائم جسمانی -روانی به عنوان پیامدها مشخص شده است.نتیجه گیری: سلامت روان پرسنل تحت تاثیر عوامل درون و برون سازمانی(اجتماعی) شکل می گیرد که مهمترین عامل تاثیرگذار بر آن عملکرد مدیریتی در جامعه است
رابطه حمایت اجتماعی ادراک شده و امید با سازگاری پس از طلاق در بین زنان مطلقه؛ مورد مطالعه: زنان مطلقه تحت پوشش کمیته امداد شهرستان ماسال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۵
79 - 110
حوزه های تخصصی:
مقاله با هدف بررسی رابطه حمایت اجتماعی ادراک شده و امید با سازگاری پس از طلاق در بین زنان مطلقه انجام یافته. جامعه آماری شامل 192 زنان مطلقه تحت پوشش کمیته امداد که از بین آن ها 150 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. روش تحقیق توصیفی و همبستگی بود. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های استاندارد حمایت اجتماعی ادراک شده زیمت و همکاران (1988)، پرسشنامه امید اشنایدر و همکاران (1991) و مقیاس سازگاری طلاق توسط فیشر (1976) استفاده گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزارSPSS و با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندمتغیره انجام یافت. یافته ها نشان داد: بین حمایت اجتماعی ادراک شده و امید با سازگاری پس از طلاق در بین زنان مطلقه رابطه مثبت و معناداری01/0P< وجود دارد و این دو متغیر توانستند که 53 درصد از تغییرات سازگاری پس از طلاق را تبیین نمایند. نتیجه: زنان مطلقه ای که از منابع حمایتی لازم برخوردارند و امیدوار هستند بهتر می توانند به سازگاری پس از طلاق دست یابند.