فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۴۷ مورد از کل ۴۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش مطالعه اثر زودگذر نوع و شدت انقباض های پویا بر برخی متغیر های الکترومایوگرافی و عملکردی ورزشکاران حرفه ای دوومیدانی بود. آزمودنی ها 9 نفر بودند که در چهار روز متفاوت و به صورت تصادفی، یکی از چهار پروتکل گرم کردن معمول (گروه کنترل)، گرم کردن و اجرای یک وهله 4 تکراری نیم چمباتمه فعالیت منفی (120 درصد 1RM)، گرم کردن و اجرای یک وهله 6 تکراری نیم چمباتمه فعالیت توانی– قدرتی (80 درصد 1RM) و گرم کردن و اجرای یک وهله 12 تکراری نیم چمباتمه فعالیت توانی– سرعتی (40 درصد 1RM) را اجرا کردند. 7 دقیقه پس از اجرای هر پروتکل، از آزمودنی ها آزمون حداکثر انقباض ایزومتریک ارادی (MVIC) و پرش عمودی به عمل آمد و همزمان فعالیت الکترومایوگرافی عضله راست رانی، پهن خارجی و دوسر رانی در آزمون MVIC و مرحله درون گرای پرش عمودی به ثبت رسید و سپس شاخص حداکثر فعالیت عضله و نسبت RMS/MVIC از آن استخراج شد. نتایج نشان داد ارتفاع پرش عمودی، حداکثر فعالیت عضله و نسبت RMS/MVIC پس از انجام پروتکل های نیم چمباتمه فعالیت منفی و توانی– قدرتی در مقایسه با گروه کنترل با افزایش معناداری همراه بود (05/0P≤). همچنین پروتکل فعالیت منفی در مقایسه با پروتکل توانی- قدرتی از افزایش بیشتری برخوردار بود (05/0P≤)؛ بنابراین، استفاده از گرم کردن ویژه، شامل نیم چمباتمه با شدت های فوق بیشینه و نزدیک به بیشینه نسبت به گرم کردن معمول می تواند عملکرد پرش عمودی متعاقب را بهبود بخشد.
بررسی ارتباط بین عملکرد سرعتی شنای کرال سینه و طول فاسیکل عضلانی در شناگران نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی ارتباط بین عملکرد سرعتی شنای کرال سینه و طول فاسیکل عضلانی در 23 شناگر پسر نوجوان بود. آزمودنی ها بر اساس عملکرد شن ای کرال سینه 25 متر سرعت به دو گروه 7/15- 6/14 ثانیه (S1 ، تعداد= 11 نفر) و 17- 8/15 ثانیه (S2 ، تعداد= 12 نفر) تقسیم شدند. شاخص های معماری عضلانی ضخامت عضلانی، زاویه پنیت و طول فاسیکل با استفاده از تصاویر اولتراسونوگرافی نوع B در عضلات دوسر بازویی، سه سر بازویی، پهن خارجی، دوقلوی میانی و دوقلوی خارجی اندازه گیری شد.S1 به طور معنی دار دارای ضخامت بیشتر در عضلات پهن خارجی، دوقلوی خارجی و سه سر بازویی بود. زاویه پنیت تنها در عضله سه سر بازویی به طور معنی دار در گروه S1 کوچک تر بود.S1 به طور معنی دار در عضلات پهن خارجی، دوقلوی خارجی و سه سر بازویی دارای طول فاسیکل مطلق بلندتر و در عضلات پهن خارجی و سه سر بازویی دارای طول فاسیکل نسبی (نسبت به طول اندام) بلندتری بود. بین عملکرد سرعتی شنای کرال سینه 25 متر و طول فاسیکل مطلق و نسبی عضلات پهن خارجی (مطلق: 49/0- = r ، نسبی: 43/0- = r) و دوقلوی خارجی (مطلق: 47/0- = r ، نسبی: 42/0- = r) ارتباط معنی داری وجود داشت. به نظر می رسد طول فاسیکل عضلانی یکی از عوامل تأثیرگذار بر عملکرد شنای کرال سینه سرعتی شناگران نوجوان باشد
اثر تمرین مقاومتی به روش جداسازی گروه های عضلانی (اسپلیت) بر سطوح هورمونی و ساختار عضلانی، در ورزشکاران جوان پرورش اندام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی اثر هشت هفته تمرین مقاومتی شدید (به روش اسپلیت) بر تغییرات سطوح سرمی تستوسترون، کورتیزول، نسبت تستوسترون به کورتیزول (T/C) و تأثیر آن بر رشد و توسعه قدرت عضلانی است. 20 نفر از ورزشکاران مبتدی پرورش اندام با شاخص توده بدن 25/2±80/23 کیلوگرم بر مترمربع و میانگین سنی 55/2±65/24 در این پژوهش مشارکت کردند. آزمودنی ها به صورت تصادفی در دو گروه تمرین قدرتی به روش اسپلیت (10 نفر) و کنترل به روش سنتی (10 نفر) قرار گرفتند. برنامه تمرینی با 100-85 درصد 1RM برای شش نوبت در هفته به روش اسپلیت (جداسازی گروه های عضلانی) طراحی شد. گروه کنترل به روش تمرین کل بدن (سنتی) با همان شدت و مدت به تمرین پرداختند. ضخامت عضله تحت مطالعه (سه سر بازو) با استفاده از تصویربرداری سونوگرافی در هر دو گروه قبل و پس از مداخله اندازه گیری شد. نمونه گیری خونی، در زمان استراحت قبل و بعد از تمرین ها در محیط آزمایشگاه جمع آوری شد. نتایج نشان داد که تمرین به روش اسپلیت نسبت به روش سنتی، موجب افزایش قدرت عضلانی (01/0P=)، توده عضلانی (001/0P=) و نسبت T/C (02/0P=) می شود. همچنین، بین قدرت بیشینه با هایپرتروفی (55/0=r،001/0P=) و نسبت T/C با قدرت بیشینه ارتباط معنی دار مشاهده شد (03/0=p، 74/0=r). نتایج نشان می دهند، این روش از تمرین مقاومتی موجب افزایش تحریک آنابولیکی و توده عضلانی در بدن می شود، که افزایش قدرت بیشینه را در پی دارد.
مقایسه تأثیر زمان های تحت تنش مختلف در مرحله برون گرای فعالیت مقاومتی پویا بر شاخص های کوفتگی عضلانی تأخیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور مقایسه تأثیر زمان های تحت تنش مختلف در مرحله برون گرای فعالیت مقاومتی پویا بر شاخص های کوفتگی عضلانی تأخیری انجام شد. بدین منظور،32 آزمودنی مرد غیر ورزشکار (با میانگین سنی 88/2 ± 71/21 سال، قد 42/21 ± 5/175 سانتی متر، وزن 4/8 ± 87/71 کیلوگرم، شاخص توده بدنی 28/3 ± 60/23 کیلوگرم بر متر مربع و درصد چربی بدن 79/4 ± 18/19) به صورت داوطلبانه در این مطالعه شرکت کردند. شایان ذکر است که آزمودنی ها به صورت تصادفی به چهار گروه با نسبت هایی از بخش درون گرا به برون گرا تقسیم شدند که به ترتیب دارای نسبت های یک به یک، یک به دو، یک به سه و یک به چهار بودند. شاخص های اندازه گیری نیز شامل: کراتین کیناز سرم، لاکتات دهیدروژناژ و درک درد عضلانی بود. شاخص های مورد نظر قبل از فعالیت مقاومتی و 24 و 48 ساعت پس از آن اندازه گیری گردیدند. علاوه براین، تجزیه و تحلیل داده های درون گروهی با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر انجام شد و به منظور بررسی تفاوت بین گروه ها از آزمون ANOVA استفاده گردید. یافته ها نشان می دهد که میزان کراتین کیناز و درک درد در هر چهار گروه در 24 و 48 ساعت پس از فعالیت مقاومتی افزایش معنا داری داشته است (0.05 ≥ P). همچنین، بین گروه یک به یک و یک به دو نیز نسبت به گروه یک به چهار تفاوت معنا داری مشاهده شد ( 0.05≥ P). علاوه براین، میزان لاکتات دهیدروژناژ در هر چهار گروه تنها در 24 ساعت پس از فعالیت افزایش معنا داری داشت (0.05≥P) و تفاوتی بین گروه ها دیده نشد.نتایج حاکی از این است که افزایش زمان تحت تنش به صورت نسبت یک به چهار (سرعت آهسته اجرا) می تواند باعث افزایش تخریب عضلانی و ایجاد کوفتگی عضلانی تاخیری شود.
اثر هشت هفته تمرین هوازی پس از پیوند سلول های بنیادی مغز استخوان بر سطوح فاکتور رشد اندوتلیال عروقی و دوپامین جسم مخطط موش های مدل پارکینسون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثر هشت هفته تمرین هوازی بر فاکتور رشد اندوتلیال عروقی و دوپامین جسم مخطط در موش های پارکینسونی، پس از پیوند سلول های بنیادی مغز استخوان بود. بدین منظور، 35 موش صحرایی نر هفت هفته ای با وزن 300 250 گرم به صورت تصادفی به گروه های کنترل سالم، پارکینسونی کنترل، سلول درمانی، تمرین و سلول درمانی + تمرین تقسیم شدند. برای ایجاد مدل پارکینسونی، تخریب جسم مخطط با تزریق پنج میکروگرم محلول شش- هیدروکسی دوپامین به صورت استریوتاکسی صورت گرفت و برای تأیید آن از آزمون چرخشی آپومورفین استفاده شد. علاوه براین، به منظور جداسازی سلول های بنیادی، از مغز استخوان ران و درشت نی موش های صحرایی نر شش تا هشت هفته ای استفاده شد که پس از کشت، حدود 105 سلول در دو میکرولیتر محیط از طریق کانال به داخل جسم مخطط گروه های دریافت کننده سلول تزریق شد. همچنین، تمرین شامل هشت هفته دویدن روی نوارگردان با سرعت 15 متر بر دقیقه در دو وهله 15 دقیقه ای و پنج روز در هفته بود. قابل ذکر است که فاکتور رشد اندوتلیال عروقی و دوپامین به روش الایزا اندازه گیری شد. یافته ها نشان می دهند که مقادیر فاکتور رشد اندوتلیال عروقی و دوپامین جسم مخطط در گروه تمرین، سلول و به ویژه تمرین + سلول، افزایش معناداری نسبت به گروه کنترل پارکینسون داشته است (0.05P≤). به طور کلی، نتایج پژوهش حاضر، اثر مثبت هشت هفته تمرین روی نوارگردان در موش های پارکینسونی پیوند شده با سلول های بنیادی مغز استخوان را مورد تأیید قرار داد که می تواند به عنوان یک روش کمک کننده به درمان غیردارویی مورد توجه قرار گیرد.
اثر شش هفته تمرین استقامتی بر بیان ژن GSK-3β در بخش حرکتی نخاع رت های نر ویستار با نوروپاتی دیابت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گلیکوژن سنتازکیناز3 بتا، کلید تنظیمی است که خروجی بسیاری از مسیرهای پیام رسانی را تعیین می کند. مهار آن در افزایش بقای نورونی مؤثر گزارش شده است. ازاین رو پژوهش حاضر به بررسی اثر شش هفته تمرین استقامتی بر بیان ژن GSK-3β در بخش حرکتی نخاع رت های نر ویستار با نوروپاتی دیابت می پردازد. بدین منظور 16 سر رت نر ویستار به طور تصادفی به چهار گروه سالم کنترل، سالم تمرین، نوروپاتی کنترل و نوروپاتی تمرین تقسیم شدند. برای القای دیابت از روش تزریق درون صفاقی محلول استرپتوزوسین (45 میلی گرم/کیلوگرم) استفاده شد. دو هفته پس از تزریق استرپتوزوسین، با اثبات نوروپاتی دیابت توسط آزمون های آلودینای مکانیکی و هایپرآلژزیای حرارتی، برنامه تمرین استقامتی با شدت متوسط به مدت شش هفته اجرا شد. 24 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی، رت ها تشریح و نورون های حرکتی L4-L6 بافت نخاع استخراج شد. بررسی بیان ژن نیز با روش Real Time-PCR صورت گرفت. تجزیه وتحلیل آماری نشان داد در مقایسه با گروه نوروپاتی کنترل، نوروپاتی تمرین کاهش بیان GSK-3β را تجربه می کند (02/0= P) ؛ از سوی دیگر اختلاف معناداری بین گروه های سالم کنترل و نوروپاتی کنترل دیده شد (02/0= P)، به طوری که بیان ژن در گروه نوروپاتی کنترل افزایش نشان داد، اما اختلاف گروه کنترل سالم و نوروپاتی تمرینی معنادار نبود. براساس نتایج این تحقیق یکی از عوامل احتمالی درگیر در گسترش آسیب نورون های حرکتی نوروپاتی دیابت، تنظیم افزایشی mRNAGSK-3β است و ورزش به عنوان یک راهبرد غیردارویی، می تواند آن را تعدیل و به سطوح نرمال نزدیک کند. بنابراین، پیشنهاد می شود GSK-3β به عنوان یک هدف درمانی بدیع در بیماری دیابت مورد توجه قرار گیرد.
تأثیر دوازده هفته تمرینات مقاومتی – توانی با بارهای مختلف بر کارکردهای عضلانی و عملکردی بازیکنان فوتبال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر دوازده هفته تمرینات مقاومتی – توانی با بارهای مختلف بر کارکردهای عضلانی و عملکردی بازیکنان فوتبال نخبه است. بدین منظور ۳۶ آزمودنی از چهار دانشگاه و به روش نمونه گیری تصادفی به سه گروه مساوی شامل گروه ۱، تمرینات مقاومتی- توانی با ۷۰-۶۰ درصد 1RM، گروه ۲، تمرینات مقاومتی- توانی با ۸۰-۷۰ درصد 1RM، گروه ۳، تمرینات مقاومتی – توانی با ۹۰-۸۰ درصد 1RM تقسیم شدند. برنامه تمرینات مقاومتی – توانی شامل شش حرکت بود که به مدت دوازده هفته (هر هفته سه جلسه) برای تمام گروه ها اجرا شد. نتایج نشان داد که بار سنگین موجب افزایش معنا داری در قدرت عضلانی پایین تنه نسبت به بار سبک شد. بار سنگین و متوسط موجب افزایش معنا داری در توان بی هوازی پایین تنه نسبت به بار سبک شد و بار سنگین کاهش معنا داری را در زمان دو ۲۰ متر، ۳۰ متر و زمان آزمون هاف نسبت به بارهای سبک و متوسط نشان داد و بین سایر بارها تفاوت معنا داری مشاهده نشد. در دو ۱۰ متر سرعت و توان انفجاری نیز تفاوت معنا داری مشاهده نشد. پیشنهاد می شود بازیکنان فوتبال برای بهبود کارکردهای عضلانی و عملکردی خود از تمرینات مقاومتی– توانی با بار ۹۰-۸۰ درصد 1RM استفاده کنند.