فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۴۷ مورد از کل ۴۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از مطالعه حاضر بررسی مکانیسم کنترل انقباض عضلانی هنگام تعویض نیرو از شدت پایین تا شدت بالا بود. در این مطالعه فرض گردید که مکانیسم صدور پتانسیل عمل می تواند عامل درگیر در این فرایند باشد. روش تحقیق: سیگنال های خام درون عضلانی وسطح پوستی در حد فاصل 0/015 بین سطح کشککی وستیغ خاضره از قسمت تحتانی عضله پهن خارجی 15 آزمودنی مرد) سن ;1/2± 25 سال، وزن ;6/3 ± 75 کیلوگرم وقد; 08/0 ± 1/75 متر( در طی انقباضات 5 ثانیه ای با سطوح شدت 0/04، 0/016 و 0/032 حداکثر انقباض ارادی ثبت گردیدند .سپس میزان صدور پتانسیل عمل بر ثانیه از طریق روش کراس کرولیشن از سیگنال درون عضلانی استخراج گردیدند .سیگنال های سطح پوستی نیز فیلتر شده وسپس جهت محاسبه بزرگی موج EMG ومیانگین توان فرکانسی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج : تجزیه وتحلیل واریانس یک طرفه نشان داد که میزان صدور پتانسیل عمل واحدهای حرکتی در ابتدای هر انقباض به طور معنا دار به شدت انقباض عضله بستگی دارد (0/05 >P). علاوه بر این بزرگی موج EMG و میانگین توان فرکانس نیز به طور معنی داری به شدت نیروی انقباضی اعمال شده بستگی دارد (0/05 >P). نتیجه گیری: هم چنان که فرض گردیده بود انقباض عضله اسکلتی هنگام تعویض شدت نیرو می تواند توسط مکانیسم افزایش صدور پتانسیل عمل کنترل گردد، واین به خوبی در سایر ساختار EMG هم چون بزرگی موج ومیانگین توان فرکانسی نمایانگر بود .
اثر هشت هفته تمرین مقاومتی بر میزان پروتئین A-1a کانال کلسیمی پیش سیناپسی نوع P/Q در عضلاتFHL و نعلی موشهای صحرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثر 8 هفته تمرین مقاومتی بر میزان پروتئینA-1a کانال کلسیمی
و نعلی موشهای صحرایی بود. به همین منظور 16 سر موش FHL در عضلات P/Q پیشسیناپسی نوع
صحرایی نر ویستار 2 تهیهشده از مؤسسه سرمسازی رازی بهصورت تصادفی به دو گروه کنترل(شاهد 3) و
تمرین تقسیم شدند. گروه تمرینی به مدت 8 هفته و هفتهای 5 جلسه روی نردبانهای مخصوص به ارتفاع
1متر و 26 پله با حمل یک وزنه به میزان 30 درصد وزن بدن خود که به دم آنها بسته میشد، تمرینات خود
را آغاز کردند و این میزان به 200 درصد وزن بدن حیوانات در هفته آخر رسید. تمرینات شامل 3 نوبت 4
کانال کلسیمی پیشسیناپسی نوع α-1A تکراری با 3 دقیقه استراحت بین نوبتها بود. اندازهگیری پروتئین
در گروههای مستقل T انجام شد. نتایج آزمون Western Blotting با استفاده از روش آزمایشگاهی P/Q
(P= بهطور غیرمعنادار ( 0,259 FHL نشان داد که میزان این کانال (پروتئین) در گروه مقاومتی تنها در عضله
72,71± 70,01 و نعلی: 19,72 ± 77,88±10,67 حبمپ 4 در برابر کنترل: 6,28 :FHL) افزایش یافته است
بر اثر تمرین مقاومتی در عضله α-1A 72,57 ). افزایش هرچند غیرمعنادار پروتئین ± در برابر کنترل 20,20
در این عضله بر اثر تمرینات P/Q میتواند بیانگر پاسخپذیری کانالهای کلسیمی پیشسیناپسی نوع مقاومتی جهت افزایش رهایش استیلکولین از پایانه عصبی باشد که در سازگاریهای پیوندگاه عصبی
عضلانی به آن اشاره شده است. در نتیجه، میتوان عنوان کرد که احتمالاً تمرین قدرتی میتواند عامل مهمی
در افزایش این پروتئین باشد که باید در مطالعات بعدی با شدت و مدت بیشتر تمرین مورد مطالعه قرار گیرد
تأثیر سندروم درد پاتلوفمورال ورزشکاران بر نسبت فعالیت الکترومیوگرافی عضلات ثباتی کشکک حین حداکثر انقباض ارادی ایزومتریک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سندروم درد پاتلوفمورال از جمله شرایط متداولی است که ورزشکاران به آن مبتلا می شوند و یکی از عوامل پیش بینی کنندة این سندروم کاهش نسبت فعالیت عضلة پهن مایل داخلی به پهن خارجی است. هدف تحقیق حاضر مقایسة نسبت فعالیت الکترومیوگرافی عضلة پهن مایل داخلی به عضلة پهن خارجی حین انقباض ایزومتریک حداکثر عضلة چهارسر رانی روی دستگاه ایزوکنتیک در ورزشکاران مبتلا به سندروم درد پاتلوفمورال و ورزشکاران سالم بود. در این مطالعة توصیفی 16 ورزشکار مرد30- 18 سالة تیم ملی (والیبال، هندبال و تکواندو) مبتلا به سندروم درد پاتلوفمورال و 16 ورزشکار مرد سالم تیم های ملی، همتاسازی شده به صورت داوطلبانه شرکت کردند. فعالیت الکترومیوگرافی هر دو عضلة مذکور با الکترودهای سطحی و سیستم الکترومیوگرافی تلمتریک روی دستگاه ایزوکنتیک در زوایای 15، 30 و 45 درجة فلکشن زانو ثبت و نسبت فعالیت الکترومیوگرافی عضلة پهن مایل داخلی به عضلة پهن خارجی مقایسه شد. برای مقایسه نسبت فعالیت عضلات در دو گروه، از آزمون آماری تی مستقل استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که در هیچ کدام از زوایای فلکشن زانو در دو گروه تفاوت معناداری در فعالیت الکتریکی نسبت عضلة پهن مایل داخلی به عضلة پهن خارجی وجود ندارد (05 /0 P<). همچنین نتایج تحقیق نشان داد که نسبت فعالیت الکترومیوگرافی عضلة پهن مایل داخلی به عضلة پهن خارجی هر دو گروه بالاتر از مقدار عددی 1 است. اما این نسبت در ورزشکاران سالم بیشتر از ورزشکاران مبتلا بود. در مجموع به نظر می رسد تمرینات ورزشی به عنوان عامل پیشگیری کننده مانع اختلال در فعالیت الکتریکی عضلة پهن مایل داخلی شده که از کاهش مقدار عددی نسبت عضلة پهن مایل داخلی به عضلة پهن خارجی جلوگیری می کند.
تاثیر مدت کشش ایستا بر حداکثر انقباض ارادی و انعطاف پذیری همسترینگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثر مدت کشش ایستا بر حداکثر انقباض ارادی (MVC) و انعطاف پذیری همسترینگ بود. به این منظور 10 دانشجوی پسر تربیت بدنی سه پروتکل مختلف گرم کردن شامل 5 دقیقه دویدن روی تردمیل و 45 ثانیه (15×3 ثانیه) کشش ایستای همسترینگ، 5 دقیقه دویدن و 90 ثانیه (30×3 ثانیه) کشش ایستای همسترینگ و 5 دقیقه دویدن (شرایط کنترل) را به صورت تصادفی در روزهای جداگانه اجرا کردند. در هر جلسه قبل و بعد از هر پروتکل، انعطاف پذیری همسترینگ به وسیله آزمون نشستن و رساندن و بعد از آن MVC همسترینگ اندازه گیری شد. نتایج نشان داد انعطاف پذیری همسترینگ به طور معناداری بعد از هر دو پروتکل کشش ایستا افزایش یافت (05/0 > p) و تفاوت معناداری نیز بین دو وضعیت کشش مشاهده نشد (05/0 < p) . حداکثر انقباض ارادی به طور معنا داری بعد از 30×3 کشش در مقایسه با شرایط کنترل و 15×3 ثانیه کشش کاهش یافت (05/0 > p). بااین حال، بین شرایط کنترل و 15×3 ثانیه کشش تفاوت معناداری مشاهده نشد (05/0 < p). بنابراین، نتیجه گرفته می شود که مدت کوتاه کشش ایستا (15×3 ثانیه) اثر منفی بر تولید نیروی عضلانی ندارد.
اثر خستگی عضلات اکستنسور زانو و پلانتار فلکسور مچ پا بر تعادل پویا در مردان سالمند فعال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام تحقیق، مقایسه اثر خستگی عضلات اکستنسور زانو و پلانتار فلکسور مچ پا بر تعادل پویا در
مردان سالمند فعال بود. 15 نفر از سالمندان بالای 60 سال که هفتهای سه بار در فعالیتهای آمادگی جسمانی
168.4 سانتیمتر و وزن ± 72 سال، قد 4.8 ± شرکت داشتند، با میانگین و انحراف استاندارد سنی 6.57
70.5±7.4 کیلوگرم، بدون سابقه آسیب در اندام تحتانی، در این تحقیق شرکت کردند. برای برآورد تعادل
5 دقیقه کشش و دوی نرم)، از تست تعادل ستاره - پویای آزمودنیها، پس از گرمکردن مختصر ( 10
(SEBT) 1 در هشت جهت استفاده شد. برای ایجاد خستگی در عضلات اکستنسور زانو و پلانتار فلکسور
مچ پای آزمودنی ها حرکات بازشدن زانو و پلانتار فلکشن مچ پا در تکرارهای 50 تایی و ستهای نامحدود،
با 50 درصد یک تکرار بیشینه و استراحت چهار دقیقهای بین ستها اجرا شد. فرض بر این بود که در هر
کدام از تکرارها که آزمودنی قادر به ادامه حرکت نباشد خستگی اتفاق افتاده است. آزمون خستگی در دو
گروه عضلانی مورد مطالعه، با فاصله 72 ساعت و تاحد ممکن در شرایط مساوی اجرا شد. پس از اعمال
به عمل آمد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از روشهای آمار توصیفی، SEBT برنامه خستگی پس آزمون
استفاده شد. یافتههای تحقیق نشان داد که اعمال p≤ 0/ همبسته و مستقل در سطح معنیداری 05 t آزمون
برنامه خستگی در عضلات اکستنسور زانو و پلانتار فلکسور مچ پا باعث کاهش معنیدار فاصله دستیابی در
می شود. ضمن اینکه اعمال برنامه خستگی در ناحیه زانو باعث کاهش بیشتر فاصله دستیابی SEBT آزمون
آزمودنیها شد. با توجه به یافتههای این تحقیق میتوان توصیه کرد که در طراحی برنامههای تمرینی، که با
هدف افزایش تعادل پویا در گروه سالمندان طراحی میشود، افزایش استقامت عضلانی اندام تحتانی در ناحیه زانو مورد توجه قرار گیرد
سازگاری های عصبی – عضلانی و عملکردی به تمرین منتخب پلیومتریک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آمادگی جسمانی به عنوان بخشی کلیدی برای اجرای بهینه در بیشتر رشته های ورزشی مدنظر قرار گرفته است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی سازگاری های عصبی- عضلانی و عملکردی به دو شیوه تمرینی مختلف بود. در این پژوهش 14 آزمودنی مرد به صورت داوطلبانه انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. گروه اول (پلیومتریک، 7آزمودنی) تمرین پلیومتریک و گروه دوم (ترکیبی، 7 آزمودنی)، ترکیبی از تمرین مقاومتی و پلیومتریک را 3 روز در هفته به مدت 8 هفته (4 هفته تمرین مقاومتی و 4 هفته تمرین پلیومتریک) انجام دادند. به منظور ارزیابی فعالیت عصبی عضله، قبل و بعد از تمرین الکترومیوگرافی سطحی (SEMG) از عضله پهن جانبی انجام گرفت. برای تعیین قدرت عضلانی، توان عضلانی، چابکی و سرعت دویدن، به ترتیب از آزمون های یک تکرار بیشینه، بوسکو (5 و 60 ثانیه ای)، سارجنت و پرش جفت، مانع شش ضلعی و دو سرعت 35 متر استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون t زوجی و t مستقل استفاده شد و سطح معناداری 05/0 در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد SEMG در هر دو گروه افزایش یافت، اما تنها در گروه ترکیبی معنادار بود (گروه پلیومتریک 11/0P? و گروه ترکیبی 05/0P?). در آزمون های بوسکو، سارجنت، پرش جفت، مانع شش ضلعی و دو سرعت 35 متر، گروه پلیومتریک عملکرد بهتری داشت، اما در آزمون یک تکرار بیشینه گروه ترکیبی بهتر عمل کردند. نتیجه اینکه احتمالاً در دوره های کوتاه مدت (8 هفته) تمرین پلیومتریک به تنهایی نسبت به تمرین ترکیبی (مقاومتی و پلیومتریک) اثر بیشتری بر اجرای ورزشی هدفمند خواهد داشت.