فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۲۱ تا ۲۴۰ مورد از کل ۲۴۱ مورد.
۲۲۱.

اثر مصرف مکمل فولات طی 10 هفته تمرین مقاومتی بر گرلین معده و سرم و انسولین سرم موش های صحرایی نر ویستار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گرلین انسولین اشتها تمرین مقاومتی شدید مکمل فولات

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۷۹۱ تعداد دانلود : ۸۰۳
هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثر مصرف مکمل فولات طی 10 هفته تمرین مقاومتی بر گرلین معده، سرم و انسولین سرم موش های صحرایی نر ویستار بود. بدین منظور، 32 سر موش صحرایی نر ویستار با سن هشت هفته و وزن 2/18 ± 4/204 گرم، پس از یک هفته آشناسازی به صورت تصادفی (بر حسب وزن بدن) به چهار گروه مساوی (هشت سر در هر گروه) کنترل، مکمل، تمرین مقاومتی و تمرین مقاومتی+ مکمل تقسیم شدند. گروه های تمرینی به مدت 10 هفته (پنج جلسه در هفته) تمرین مقاومتی را بر روی نردبان (دارای 26 پله) با وزنه ای معادل 30 درصد وزن بدن خود آغاز نمودند که وزن آن تا هفته آخر به تدریج به 250 درصد وزن بدن آن ها رسید. قابل ذکر است که مکمل دهی به صورت 10 میلی گرم اسیدفولیک محلول در هر لیتر آب مصرفی انجام شد. 48 ساعت پس از آخرین جلسة تمرینی، موش ها بی هوش گشتند، تشریح شدند و نمونه های معده و سرم آن ها جمع آوری گردید. علاوه براین میزان گرلین، انسولین سرم و گرلین معده آن ها به وسیله کیت الایزا اندازه گیری گشت و با روش های آماری آنووا و کروسکال والیس تجزیه و تحلیل گردید ( 0.05 > P ). نتایج نشان می دهد که گرلین سرم در گروه تمرین مقاومتی در مقایسه با گروه های کنترل ( P=0.002 )، مکمل ( P=0.001 ) و مقاومتی+ مکمل ( P=0.017 ) به طور معناداری کاهش یافته است. مصرف فولات نیز موجب افزایش معنادار در گروه مقاومتی+ مکمل در مقایسه با گروه کنترل ( P=0.014 ) و تمرین مقاومتی ( P=0.017 ) شده است. در غلظت انسولین سرم گروه های چهارگانه نیز تفاوت معناداری مشاهده نمی شود ( P=0.673 ). بر اساس یافته ها ، مصرف فولات در طول تمرینات مقاومتی، گرلین معده را افزایش داده و یا حداقل از کاهش آن در سرم جلوگیری می نماید.
۲۲۲.

تأثیر تمرینات استقامتی، مقاومتی و ترکیبی بر سطوح 1-sICAM و مقاومت به انسولین در زنان غیرفعال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: انسولین تمرینات ترکیبی گلوکز مولکول چسبان سلولی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۷۹۰ تعداد دانلود : ۶۴۱
پژوهش حاضر، تأثیر تمرینات استقامتی، مقاومتی و ترکیبی را بر سطوح sICAM-1 و مقاومت به انسولین در زنان غیرفعال بررسی کرده است. 44 زن سالم با میانگین سنی 6/1±2/20 سال و شاخص توده ی بدنی3±8/20 کیلوگرم بر مترمربع در چهار گروه: استقامتی، مقاومتی، ترکیبی و کنترل (هر گروه 11 نفر) قرار گرفتند. تمرینات به مدت شش هفته و سه جلسه در هفته اجرا شد. تمرین استقامتی شامل بلوک های ایروبیک و تمرین مقاومتی به صورت کار با وزنه بود. در برنامه ی ترکیبی، افراد یک جلسه برنامه ی تمرین قدرتی و جلسه ی بعد، برنامه ی تمرین استقامتی را انجام دادند. خونگیری 36ساعت قبل و مجدداً 36 ساعت پس از خاتمه تمرینات انجام شد. یافته های پژوهش با استفاده از آزمون ANOVA با اندازه گیری های مکرر نشان داد که سطوح sICAM-1 در گروه مقاومتی (0.0001>P) و ترکیبی (0.0001>P) کاهش معنادار داشت، ولی در گروه استقامتی این کاهش معنادار نبود. تغییرات انسولین و شاخص مقاومت به انسولین در هیچ یک از گروه ها معنادار نبود. اما مقادیر گلوکز ناشتا در گروه ترکیبی افت معناداری داشت (0.01=P)، درحالی که در سایر گروه ها بدون تغییر بود. همچنین، در ارتباط با هیچ یک از متغیرها، تغییرات بین گروهی معناداری مشاهده نگردید. به نظر می رسد که تمرینات ترکیبی در مدت و شدت اعمال شده (در مقایسه با تمرینات استقامتی)، بر سطوح مولکول چسبان اثرگذاری بیشتری دارد. اما جهت بهبود مقاومت به انسولین، شدت برنامه ی تمرینی بیشتری مورد نیاز می باشد.
۲۲۳.

هشت هفته تمرین هوازی اثرات مضر دیابت قندی بر پارامترهای باروری را تقلیل می دهد(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: دیابت ورزش ناباروری اسپرم تستوسترون

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی ایمونولوژی ورزشی
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۷۷۰ تعداد دانلود : ۵۲۱
دیابت قندی عملکرد تولید مثلی مردان را در سطوح مختلف از جمله کنترل پارامترهای اسپرماتوژنز تحت تأثیر قرار می دهد. دراین راستا ﻫﺪف از پژوهش ﺣﺎﺿﺮ، ارزیابی اثر تمرین هوازی بر پارامترهای باروری در موش های نر دیابتی بود. بدین منظور، 30 ﺳﺮ موش نر نژاد ویستار (با میانگین سنی دو تا سه ماه؛ وزن 250 200گرم) ﺑﻪ ﻃﻮر ﺗﺼﺎدﻓﯽ در سه ﮔﺮوه ﮐﻨﺘﺮل سالم، کنترل دیابتی و دیابتی ﺗﻤﺮﯾﻦ تقسیم شدند (هر گروه 10 سر). جهت دیابتی کردن موش ها از یک مرحله تزریق درون صفاقی 55 میلی گرم/کیلوگرم استرپتوزوتوسین اﺳﺘﻔﺎده ﮔﺮدﯾﺪ و یک ﻫﻔﺘﻪ پس از ﺗﺰرﯾﻖ استرپتوزوتوسین، برنامهﺗﻤﺮﯾﻦاﺳﺘﻘﺎﻣﺘﯽ ﺑﻪ ﻣﺪت هشت ﻫﻔﺘﻪ اجرا ﮔشت(پنج نوبت در هفته دویدن روی تردمیل؛ هر جلسه 20 تا شش دقیقه با سرعت 27 متر در دقیقه). 48 ﺳﺎﻋﺖ ﭘﺲ از آﺧﺮﯾﻦ ﺟﻠﺴﮥ ﺗﻤﺮﯾﻨﯽ، ﺣﯿﻮاﻧﺎت ﺗﺸﺮﯾﺢ شدند و اپیدیم چپ جهت بررسی پارامترهای اسپرم و سرم خون موش ها جهت بررسی هورمون های جنسی جمع آوری گردید. داده ﻫﺎ ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از آزﻣﻮنﺗﺤﻠﯿﻞ وارﯾﺎﻧﺲ ﯾﮏ ﻃﺮﻓﻪ و آزمون تعقیبی توکی در سطح معناداری (05/0) بررسی شد. نتایج بیانگر آن است که تمام پارامترهای اسپرمی (تعداد، تحرک پذیری، مورفولوژی و قابلیت حیات) به شکل معنا داری در موش های دیابتی در مقایسه با گروه کنترل سالم، کمتر می باشد ( P<0.05 ). البته، یافته ها حاکی از آن است که تمام پارامترهای اسپرمی در گروه تمرین دیابتی درمقایسه با گروه کنترل دیابتی به شکل معنا داری بالاتر می باشد( P<0.05 ). همچنین، نتایج نشان می دهد که هورمون های جنسی (تستوسترون ، هورمون لوتئینه کننده و هورمون محرک فولیکولی) در گروه تمرین دیابتی در مقایسه با گروه کنترل دیابتی به طور معنا داری بیشتر است( P<0.05 ). به طورکلی در یک مدل تجربی، تمرین ورزشی می تواند اثرات مخرب دیابت قندی بر پارامترهای اسپرمی و هورمون های جنسی را تقلیل دهد.
۲۲۴.

اثر هشت هفته تمرین هوازی بر بیان ژنهای BcL2 و miR-15 و پروتئین BcL2 بافت تومور موش های مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سرطان پستان تمرین هوازی متابولیسم ورزشی MiR-15 BcL2

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۷۶۸ تعداد دانلود : ۶۶۸
تمرین هوازی، رشد تومور سرطان پستان را کاهش می دهد. پژوهش حاضر، تغییر بیان ژن miR-15 و BcL2 و پروتئین BcL2 را به عنوان سازوکارهای مثبت ناشی از تمرین هوازی در سرطان پستان مورد بررسی قرار داده است. بدین منظور، 20 سر موش بالب 30 ماده (پنج تا شش هفته ای با میانگین توده بدنی 17 16 گرم) با تزریق سلول های سرطانی MC4-L2 به سرطان مبتلا شدند. سپس، به صورت تصادفی به دو گروه 10 نفری تمرین و کنترل تقسیم گردیدند. در ادامه و 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین، قربانی گشتند و نمونه های بافتی آن ها برداشته شد و در دمای 70- درجه ذخیره گردید. شایان ذکر است که میزان بیان miR-15 و BcL2 بافت تومور به روش ریل تایم –پی سی ار و میزان بیان پروتئین BcL2 با استفاده از روشالایزا اندازه گیری شد. نتایج نشان می دهد که بیان ژن و پروتئین BcL2 و نسبت رشد تومور، به شکل معناداری (0.001>P) در گروه تمرین در مقایسه با گروه کنترل کاهش یافته است و بیان miR-15 در گروه تمرین، افزایش معناداری را در مقایسه با گروه کنترل نشان می دهد (0.001>P). در مجموع، به نظر می رسد افزایش بیان ژن miR-15 و کاهش بیان ژن و پروتئین BcL2 ناشی از تمرین هوازی، در کاهش نسبت رشد تومور در گروه تمرین مؤثر بوده است.
۲۲۵.

اثر شش هفته تمرین استقامتی بر بیان ژن GSK-3β در بخش حرکتی نخاع رت های نر ویستار با نوروپاتی دیابت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بخش حرکتی نخاع تمرین استقامتی نوروپاتی دیابت GSK-3β

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی عصبی ـ عضلانی
  4. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی فیزیولوژی ورزشی کاربردی
تعداد بازدید : ۷۶۸ تعداد دانلود : ۵۲۰
گلیکوژن سنتازکیناز3 بتا، کلید تنظیمی است که خروجی بسیاری از مسیرهای پیام رسانی را تعیین می کند. مهار آن در افزایش بقای نورونی مؤثر گزارش شده است. ازاین رو پژوهش حاضر به بررسی اثر شش هفته تمرین استقامتی بر بیان ژن GSK-3β در بخش حرکتی نخاع رت های نر ویستار با نوروپاتی دیابت می پردازد. بدین منظور 16 سر رت نر ویستار به طور تصادفی به چهار گروه سالم کنترل، سالم تمرین، نوروپاتی کنترل و نوروپاتی تمرین تقسیم شدند. برای القای دیابت از روش تزریق درون صفاقی محلول استرپتوزوسین (45 میلی گرم/کیلوگرم) استفاده شد. دو هفته پس از تزریق استرپتوزوسین، با اثبات نوروپاتی دیابت توسط آزمون های آلودینای مکانیکی و هایپرآلژزیای حرارتی، برنامه تمرین استقامتی با شدت متوسط به مدت شش هفته اجرا شد. 24 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی، رت ها تشریح و نورون های حرکتی L4-L6 بافت نخاع استخراج شد. بررسی بیان ژن نیز با روش Real Time-PCR صورت گرفت. تجزیه وتحلیل آماری نشان داد در مقایسه با گروه نوروپاتی کنترل، نوروپاتی تمرین کاهش بیان GSK-3β را تجربه می کند (02/0= P) ؛ از سوی دیگر اختلاف معناداری بین گروه های سالم کنترل و نوروپاتی کنترل دیده شد (02/0= P)، به طوری که بیان ژن در گروه نوروپاتی کنترل افزایش نشان داد، اما اختلاف گروه کنترل سالم و نوروپاتی تمرینی معنادار نبود. براساس نتایج این تحقیق یکی از عوامل احتمالی درگیر در گسترش آسیب نورون های حرکتی نوروپاتی دیابت، تنظیم افزایشی mRNAGSK-3β است و ورزش به عنوان یک راهبرد غیردارویی، می تواند آن را تعدیل و به سطوح نرمال نزدیک کند. بنابراین، پیشنهاد می شود GSK-3β به عنوان یک هدف درمانی بدیع در بیماری دیابت مورد توجه قرار گیرد.
۲۲۶.

تأثیر تمرین ترکیبی (مقاومتی - استقامتی) بر مقادیر استراحتی رتینول متصل به پروتئین 4 ( (RBP4و مقاومت به انسولین مردان میانسال چاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: چاقی تمرین ترکیبی مقاومت به انسولین RBP4

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۷۶۵ تعداد دانلود : ۶۲۰
هدف از این تحقیق، بررسی تأثیر دوازده هفته تمرین ترکیبی بر سطح RBP4 و مقاومت به انسولین در مردان میانسال چاق بود.به همین منظور 20 مرد میانسال چاق از بین داوطلبان انتخاب شدند و در دو گروه تمرین ترکیبی (10 نفر با میانگین سن 25/2 ± 2/51 سال و شاخص توده بدن 81/0 ± 44/31 کیلوگرم بر متر مربع) و کنترل (10 نفر با میانگین سن 11/2 ± 3/50 سال و شاخص توده بدن 34/1 ± 32/30 کیلوگرم بر متر مربع) قرار گرفتند.گروه ترکیبی، برنامه تمرینی دوازده هفته ای شامل تمرین مقاومتی (3 جلسه در هفته با شدت 75-50 درصد یک تکرار بیشینه به مدت 22 دقیقه) و تمرین استقامتی ( راه رفتن یا دویدن، 3 جلسه در هفته با شدت 80-50 درصد حداکثر ضربان قلب به مدت 22 دقیقه) را اجرا کردند. یافته ها نشان داد که پس از دوازده هفته تمرین ترکیبی، میزان RBP4 (003/0P=) و شاخص مقاومت به انسولین (019/0P=) در مقایسه با گروه کنترل کاهش معناداری یافت. بنابراین می توان گفت که دوازده هفته تمرین ترکیبی سبب کاهش مقدار RBP4و شاخص مقاومت به انسولین می شود که این تغییرات ممکن است با کاهش وزن آزمودنی ها همسو باشد.
۲۲۷.

بررسی اثر پیش آماده سازی ایسکمی در اندام های مختلف بر عملکرد جودوکارن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عملکرد بی هوازی متابولیسم ورزشی ایسکمی رپرفیوژن آزمون ویژه جودو

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۷۶۰ تعداد دانلود : ۳۸۸
هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثر مداخله پیش آماده سازی ایسکمی با سه وضعیت اعمال در بالاتنه، پایین تنه و ترکیب بالاتنه با پایین تنه بر اجرای آزمون ویژه جودو و عملکرد بی هوازی جودوکاران بود. 13 جودوکار به صورت داوطلبانه در این مطالعه شرکت نمودند. هر آزمودنی در چهار جلسه مجزا و به صورت تصادفی و موازنه متقابل، دو آزمون ویژه جودوی متوالی با فاصله 90 ثانیه و پس از 15 دقیقه و نیز یک آزمون بی هوازی رست را در چهار وضعیت بدون اعمال ایسکمی (وضعیت کنترل)، اعمال ایسکمی در دست، اعمال ایسکمی در پا و نیز اعمال ایسکمی به صورت هم زمان در دست و پا اجرا کرد. شایان ذکر است که مداخله پیش آماده سازی ایسکمی در سه دور پنج دقیقه ای انسداد با پنج دقیقه رپرفیوژن متعاقب انجام شد. همچنین، درادامه از روش آماری آنالیز واریانس با اندازه های تکراری و آزمون تعقیبی بون فرونی استفاده گردید. نتایج نشان می دهد که در وضعیت اعمال ایسکمی هم زمان در دست و پا، شاخص آزمون ویژه جودوی دوم کمتر از وضعیت های دیگر و تعداد اجراها در آزمون دوم جودو و همینطور حداکثر و میانگین برون ده توان به صورت معناداری بیشتر از دیگر وضعیت ها بود (P≤0.05). همچنین، میزان درک فشار در وضعیت اعمال پیش آماده سازی ایسکمی هم زمان در دست و پا کمتر از سایر وضعیت ها بود(P≤0.05). طبق یافته های پژوهش به نظر می رسد که اگر پیش آماده سازی ایسکمیک در اندام های بیشتر و با حجم عضلانی بزرگ تری اعمال شود، بر اجرای آزمون ویژه جودو و عملکرد بی هوازی جودوکاران اثر بیشتری دارد.
۲۲۸.

پیش بینی پاسخ های فیزیولوژیک شمشیربازان نخبه براساس ابعاد کمال گرایی رقابتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کورتیزول بزاقی ایمونوگلوبین آ بزاقی شمشیرباز نخبه کمال گرایی رقابتی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی روانشناسی ورزشی آموزش و پژوهش در روانشناسی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۷۵۱ تعداد دانلود : ۴۷۱
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ابعاد کمال گرایی رقابتی با پاسخ های فیزیولوژیک شمشیربازان نخبه مرد انجام گرفت. این پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی و جامعه آن شامل شمشیربازان مرد بود. داده های پژوهش از 46 نفر از شمشیربازان حاضر در مسابقات قهرمانی کشور که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده بودند، جمع آوری شد. برای سنجش ابعاد کمال گرایی رقابتی از ورزشکاران خواسته شد مقیاس کمال گرایی رقابتی بشارت (1383) را تکمیل کنند. پاسخ های فیزیولوژیک ورزشکاران شامل کورتیزول و ایمونوگلوبین بزاقی نیز به وسیله کیت های 96 تستی کورتیزول و ایمونوگلوبین آ بزاقی ساخت شرکت زلبایو اندازه گیری شد. نتایج نشان دهنده ارتباط مثبت معنادار بین کمال گرایی منفی رقابتی و افزایش کورتیزول بزاقی و کاهش ایمونوگلوبین بزاقی پیش از رقابت بود، درحالی که ارتباط معناداری بین کمال گرایی مثبت رقابتی با هیچ یک از پاسخ های فیزیولوژیک یافت نشد. همچنین نتایج نشان داد کمال گرایی منفی رقابتی می تواند تغییرات مربوط به کورتیزول بزاقی و ایمونوگلوبین بزاقی را در شمشیربازان پیش بینی کند.
۲۲۹.

تأثیر دوازده هفته تمرین مقاومتی بر سطوح سرمی واسپین و پروتئین واکنشگرC در مردان میانسال چاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: چاقی پروتئین واکنشگر C مردان میانسال واسپین

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۷۴۸ تعداد دانلود : ۵۳۲
واسپین به عنوان یک آدیپوسایتوکاین، دارای تأثیرات حساسیت انسولینی است. با وجود تأثیرات ورزش بر هموستاز انرژی و تغییرات بافت چربی، مطالعات کمی به بررسی تأثیر ورزش بر میزان واسپین پرداخته اند. مطالعه حاضر به بررسی تأثیر تمرین مقاومتی بر سطح سرمی واسپین و CRP پرداخته است. بدین منظور 20 مرد چاق کم تحرک با میانگین و انحراف استاندارد سن، وزن و شاخص توده بدنی (1/2 ± 1/50 سال، 8/5 ± 6/92 کیلوگرم، 4/1 ± 3/30 کیلوگرم بر متر مربع) انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه فعالیت ورزشی (10نفر) و کنترل (10نفر) تقسیم شدند. برنامه تمرینی گروه تجربی به مدت 12 هفته و هر هفته 3 جلسه تمرین بود. مرحله اول خون گیری پس از 12 ساعت ناشتایی و مرحله دوم خون گیری 48 ساعت پس از خاتمه تمرینات در شرایط تجربی اجرا شد. سطح سرمی واسپین و CRP در گروه تجربی پس از 12 هفته تمرین به ترتیب 8/8 و 5/2 درصد کاهش یافت (05/0>P). وزن، شاخص توده بدن، درصد چربی و اندازه دور کمر به ترتیب 7/0-، 8/0-، 08/2 - و 01/1- درصد و گلوکز خون و مقاومت انسولینی به ترتیب 4/4 و 01/5 درصد کاهش معنا داری داشت (05/0>P). بین تغییرات واسپین با شاخص های آنتروپومتریکی، مقاومت انسولینی و CRP رابطه معنا داری مشاهده نشد.
۲۳۰.

تأثیر یک دوره تمرین هوازی بر فاکتور رشد فیبروبلاست 21 و آدیپونکتین در مردان چاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: چاقی تمرین هوازی آدیپونکتین فاکتور رشد فیبروبلاست 21

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۷۳۶ تعداد دانلود : ۴۵۲
هدف این تحقیق، بررسی تأثیر یک دوره تمرین هوازی بر فاکتور رشد فیبروبلاست 21 و آدیپونکتین در مردان چاق بود. بدین منظور، 20 مرد چاق انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه تجربی (سن 34/3±40/29سال، قد 053/0±80/1 سانتی متر، وزن 86/7±10/108 کیلوگرم و شاخص توده بدن 68/1±13/33 کیلوگرم بر مجذور متر) و کنترل (سن 39/2±80/29سال، قد 052/0±79/1 سانتی متر، وزن 16/8±80/106 کیلوگرم و شاخص توده بدن 93/1± 13/33کیلوگرم بر مجذور متر) قرار گرفتند؛ گروه تجربی تمرینات هوازی با شدت 60 تا 75 درصد ضربان قلب هدف را به مدت هشت هفته انجام دادند. نمونه های خون آزمودنی ها پس از 12 تا 14ساعت ناشتایی پیش و پس از هشت هفته جمع آوری شد. داده ها با استفاده از آزمون کوواریانس در سطح معنا داری 05/0P≤ تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان داد که هشت هفته فعالیت هوازی موجب افزایش معنا دار فاکتور رشد فیبروبلاست 21 (011/0P=)، آدیپونکتین (000/0P=)، عملکرد سلول بتا (008/0P=) و انسولین (000/0P=) در مقایسه با گروه کنترل شد. همچنین سطوح گلوکز پس از هشت هفته فعالیت هوازی در گروه تمرین در مقایسه با گروه کنترل تغییر معنا داری نداشت (05/0P>). براساس یافته های پژوهش حاضر، احتمالاً تمرینات هوازی می تواند با افزایش سطوح آدیپونکتین و فاکتور رشد فیبروبلاست21 و همچنین تغییرات مطلوب در انسولین سرم، به بهبود عملکرد سلول های بتای پانکراس در مردان چاق منجر شود.
۲۳۱.

اثر هشت هفته تمرین مقاومتی بر فعالیت استیل کولین استراز کل و نوع 12A در عضلات نعلی موش های صحرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرینات مقاومتی استیل کولین استراز عضلات نعلی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۷۲۹ تعداد دانلود : ۴۹۷
این پژوهش با هدف تعیین اثر هشت هفته تمرین مقاومتی بر میزان فعالیت استیل کولین استراز کل و نوع 12A در عضلات نعلی موش های صحرایی انجام شد. 16 سر موش صحرایی نر ویستار که از مؤسسه سرم سازی رازی (سن 10 هفته و وزن 7.090±172.415 گرم) تهیه شدند به صورت تصادفی به دو گروه کنترل و تمرین تقسیم شدند. گروه تمرین به مدت هشت هفته و هفته ای پنج جلسه روی نردبان های مخصوص به ارتفاع 1 متر و 26 پله، با حمل یک وزنه به میزان 30 درصد وزن بدن خود، که به دُم آنها بسته می شد، تمرین را آغاز کردند و این میزان به صورت فزاینده به 200 درصد وزن بدن آنها رسید. تمرین ها شامل 3 نوبت 4 تکراری با 3 دقیقه استراحت بین نوبت ها بود. 48 ساعت بعد از آخرین جلسه تمرین، حیوانات تحت بیهوشی قرارگرفتند و عضلات نعلی آنها در وضعیت استریل ازطریق شکاف روی ناحیه پشتی جانبی در اندام پشتی تحتانی جدا شد. از روش هموژن کردن و الکتروفورزو (پلی اکریل آمید 06/0 غیرتقلیبی) برای جداسازی زیرواحدهای فرعی استیل کولین استراز استفاده شد. اندازه گیری میزان فعالیت استیل کولین استراز کل و نوع 12A (unit/ml) با استفاده از روش آزمایشگاهی Elisa انجام شد. نتایج آزمون t در گروه های مستقل نشان داد که در زمینه میزان فعالیت آنزیم استیل کولین استراز 12A در گروه تمرین مقاومتی در عضله ی نعلی تفاوت معناداری بین دو گروه وجود ندارد (0.246). همچنین، میزان فعالیت استیل کولین استراز کل نیز در اثر تمرین مقاومتی تغییر معناداری نکرد (0.262). تغییر نکردن میزان فعالیت استیل کولین استراز در اثر تمرین مقاومتی در عضلهنعلی نشان دهنده پاسخ نا پذیری فعالیت استیل کولین استراز در این عضله در اثر تمرینات مقاومتی در پایانه عصبی است که این نیز احتمالاً ناشی از درگیر نشدن کامل این عضله در تمرین مقاومتی پژوهش حاضر است. بااین حال، هنوز احتمال تغییر در محتوای استیل کولین استراز در این عضلات منتفی نیست که باید در مطالعات بعدی به آن پرداخته شود.
۲۳۲.

اثر پیش آماده سازی تمرین هوازی به همراه مصرف ویتامین D3 بر سطوح VEGF موش های پارکینسونی شده با تزریق شش- هیدروکسی دوپامین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پارکینسون تمرین هوازی VEGF ویتامین D3 شش- هیدروکسی دوپامین

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۷۰۸ تعداد دانلود : ۸۴۰
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثر پیش آماده سازی تمرین هوازی همراه با مصرف ویتامین D3 بر سطوح فاکتور رشد اندوتلیال عروقی (VEGF) جسم مخطط موش های پارکینسونی شده با شش- هیدروکسی دوپامین می باشد. 48 موش صحرایی نر هفت هفته ای با وزن 300 250 گرم به صورت تصادفی به شش گروه کنترل سالم، کنترل پارکینسون، شم، تمرین پارکینسون، ویتامین پارکینسون و تمرین + ویتامین پارکینسون تقسیم شدند. گروه های تمرینی به مدت چهار هفته و هفته ای پنج روز به مدت 30 دقیقه روی نوارگردان با سرعت 15 متر در دقیقه با شیب صفر درجه به تمرین پرداختند. همچنین، گروه های دریافت کننده ویتامین D3، به مدت چهار هفته، هفته ای دو روز و با دوز یک میکروگرم در کیلوگرم وزن بدن ویتامین دریافت نمودند. پس از چهار هفته تمرین و دریافت ویتامین، ایجاد مدل تجربی پارکینسون با استفاده از جراحی استریوتاکسی و تزریق شش- هیدروکسی دوپامین به داخل جسم مخطط انجام گرفت. سه هفته پس از تزریق شش- هیدروکسی، تست چرخشی آپومورفین به منظور تأیید پارکینسونی شدن موش ها انجام شد و پس از کشتار و استخراج جسم مخطط از مغز موش ها، سطوح VEGF به روش الایزا اندازه گیری گردید. یافته ها نشان می دهد که چهار هفته تمرین هوازی همراه با مصرف ویتامین D3 پیش از القای شش- هیدروکسی دوپامین توانسته است به شکل معنا داری سطوح VEGF جسم مخطط را افزایش دهد (005.P≤0). به طور کلی، نتایج پژوهش بیانگر آن است که پیش آماده سازی با استفاده از تمرین هوازی به همراه مصرف ویتامین D3 می تواند با افزایشسطوح VEGF، سبب افزایش محافظت نرون های دوپامینرژیک در برابر تخریب ناشی از شش- هیدروکسی دوپامین گردد و نقشی حفاظتی در برابر بیماری پارکینسون ایفا نماید.
۲۳۳.

تأثیر 10 هفته تمرین استقامتی روی چرخ کارسنج بر سطوح نسفاتین- 1 و مقاومت به انسولین در زنان مبتلا به دیابت نوع 2(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دیابت نوع 2 تمرین استقامتی مقاومت به انسولین- نسفاتین-1

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۶۹۵ تعداد دانلود : ۳۷۱
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر 10 هفته تمرین استقامتی بر سطوح نسفاتین-1 و مقاومت به انسولین زنان مبتلا به دیابت نوع 2 بود. 16 زن مبتلا به دیابت نوع 2 به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه تجربی ( 8 نفر) و کنترل (8 نفر) تقسیم شدند. گروه تجربی، تمرین استقامتی را به مدت 10 هفته، سه جلسه در هفته (با شدت 50-40 درصد ضربان قلب بیشینه به مدت 25-20 دقیقه شروع و با افزایش تدریجی به 80-70 درصد ضربان قلب بیشینه و مدت زمان 45-40 دقیقه در جلسات پایانی) انجام دادند. گروه کنترل در طول دوره پژوهش هیچ گونه فعالیت ورزشی نداشت. نمونه های خونی در حالت 12 ساعت ناشتایی و به منظور بررسی سطوح نسفاتین-1، انسولین و گلوکز در مراحل پیش و پس آزمون جمع آوری شدند. داده های حاصل با استفاده از آزمون های کولموگروف- اسمیرنوف، t مستقل و وابسته با نرم افزار Spss نسخه 21 در سطح معنا داری 05/0>α تجزیه وتحلیل شدند. 10 هفته تمرین روی چرخ کارسنج در گروه تجربی، سبب کاهش گلوکز و مقاومت به انسولین شد (05/0P<)، درحالی که سطوح نسفاتین-1 و انسولین تغییر معنا داری نکرد (05/0P>). تغییرات پیش تا پس آزمون فقط در مقادیر گلوکز گروه تجربی در مقایسه با گروه کنترل معنا دار بود (05/0P<). در نتیجه تمرین روی چرخ کارسنج یک شیوه درمانی غیردارویی به منظور کاهش گلوکز خون و مقاومت به انسولین در بیماران دیابتی است.
۲۳۴.

تأثیر سابقه تمرینی بر پاسخ هموسیستئین و مقاومت به انسولین نسبت به فعالیت هوازی در زنان یائسه چاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هموسیستئین مقاومت به انسولین فعالیت بدنی منظم زنان یائسه چاق

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۶۹۲ تعداد دانلود : ۴۹۸
در زنان یائسه میزان هموسیستئین و مقاومت به انسولین به دلیل کاهش سطح استروژن، کم تحرکی و افزایش وزن بالا می رود که باعث افزایش بیماری های قلبی- عروقی می شود. هدف تحقیق حاضر بررسی تأثیر سابقه تمرین هوازی بر پاسخ هموسیستئین و مقاومت به انسولین نسبت به فعالیت هوازی در زنان فعال و غیرفعال چاق یائسه بود. به همین منظور، 21 زن چاق یائسه با دامنه سنی 65- 48 به طور داوطلبانه در تحقیق همکاری کردند و در دو گروه فعال (11n=) و غیرفعال (10n= ) قرار داده شدند. یک جلسه فعالیت هوازی پس از 10 ساعت ناشتایی، با انجام دو مرحله خون گیری قبل و بعد از آزمون پیاده روی بریسک با 75-70 درصد ضربان قلب بیشینه صورت گرفت. نتایج نشان داد که سطح پایه هموسیستئین (003/0p=) و مقاومت به انسولین (003/0p=) در گروه زنان فعال به طور معنی داری نسبت به گروه غیرفعال کمتر است. با وجود این، پاسخ هموسیستئین در زنان فعال از مقدار بیشتری نسبت به گروه غیرفعال برخوردار است (028/0p=). هرچند تفاوت معنی داری در پاسخ مقاومت به انسولین نسبت به آزمون بریسک در دو گروه مشاهده نشد (05/0p>)، می توان گفت فعالیت بدنی منظم سبب بهبود سطح هموسیستئین و مقاومت به انسولین در زنان یائسه چاق می شود، ولی یک جلسه فعالیت هوازی با شدت متوسط نمی تواند بر مقاومت به انسولین تأثیر گذارد، هرچند پاسخ هموسیستئین نسبت به فعالیت هوازی در گروه فعال بیشتر بود. به نظر می رسد رفتار این دو متغیر نسبت به فعالیت هوازی متفاوت است
۲۳۵.

مقایسه اثر یک دوره برنامه تمرین مقاومتی با شدت های مختلف بر سطوح سرمی آیریزین زنان جوان غیرفعال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین مقاومتی آیریزین زنان جوان غیر فعال

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۶۹۲ تعداد دانلود : ۳۸۱
هدف از مطالعه حاضر، بررسی مقایسه اثر یک دوره برنامه تمرین مقاومتی با شدت های مختلف بر سطوح سرمی آیریزین زنان جوان غیرفعال بود. در این مطالعه نیمه تجربی، 21 زن جوان غیر فعال 20 تا 30 سال با نمایه توده بدن 22 تا 25 کیلوگرم برمترمربع به روش نمونه گیری در دسترس و هدفمند انتخاب شدند. سپس داوطلبان به صورت تصادفی به دو گروه تمرین مقاومتی کم شدت (60-40 درصد یک تکرار بیشینه) و شدت بالا (90-70 درصد یک تکرار بیشینه) تقسیم شدند. برنامه تمرینی به مدت هشت هفته سه جلسه ای اجرا شد. نمونه خونی پیش از شروع و 48 ساعت پس از پایان مداخله تمرینی جمع آوری شد. با استفاده از نرم افزار SPSS ویرایش 16 مقایسه میانگین های درون گروهی و بین گروهی توسط آزمون آماری به ترتیب تی استیودنت همبسته و مستقل حساب شد و نتایج در سطح معنی داری 0.05>p آزمایش شدند. نتایج این تحقیق نشان داد، مقادیر آیریزین، شاخص توده بدن و توده چربی در گروه تمرینی کم شدت معنی دار نبود (0.05<p). همچنین، تغییرات معنی داری در شاخص توده بدن و توده چربی درگروه تمرینی شدت بالا مشاهده نشد (0.05<p)؛ در صورتیکه، مقادیر آیریزین در گروه با شدت بالا کاهش معنی دار یافت(0.034=p). تغییرات واریانس بین گروه ها در متغیرهای آیریزین، شاخص توده بدن و توده چربی بدن معنی دار نبود (0.05<p). این نتایج حاکی از آن است که یک دوره تمرین مقاومتی با شدت های کم و زیاد نمی تواند سبب افزایش سطوح آیریزین در زنان جوان غیر فعال با نمایه توده بدن22 تا 25 کیلوگرم بر متر مربع شود.
۲۳۶.

پاسخ ظرفیت تامپونی و تنظیم یون هیدروژن خون به سه نوع بازیافت حین انجام تمرین استقامتی شدید تکراری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بازیافت ظرفیت تامپونی آزمون استقامتی شدید تکراری یون هیدروژن

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۶۹۱ تعداد دانلود : ۸۶۹
هدف تحقیق حاضر بررسی تأثیر اجرای سه نوع بازیافت به صورت فعال، غیرفعال و حرکات کششی حین انجام تمرین استقامتی شدید تکراری بر ظرفیت تامپونی و تنظیم یون هیدروژن خون و ارائه راهبردهایی برای بهبود پاسخهای فیزیولوژیکی در رابطه با سیستمهای بافری بدن میباشد که ممکن است موجب تأخیر در بروز خستگی و بهبود اجرای ورزشی در مورد برخی از رشتههای ورزشی که الگوی فعالیت بدنی آن ها شبیه به پروتکل انجام شده در این تحقیق است، خواهد شد. به همین منظور، محقق 10 نفر از دانشجویان رشته تربیتبدنی ورودی سال 86 دانشگاه تریت معلم تهران را تحت عنوان گروه تجربی یا آزمایش انتخاب کرده و این موضوع را طی پژوهش خود مورد بررسی قرار داده است. گروه آزمایش سه نوع بازگشت به حالت اولیه را حین اجرای پروتکل ورزشی آزمون استقامتی شدید تکراری 2 طبق الگویی خاص و با اجرای یکی از سه نوع بازیافت ذکر شده به صورت متقاطع 3 طی سه روز متوالی به مدت یک هفته انجام د ادند . بلافاصله ،4PH پس از آخرین مرحله بازیافت از آزمودنی ها نمونه خون شریانی گرفته شد و با دستگاه گازومتری PCO2 5 HCO3 ،6BB ، 8BE ،7 - 9 اندازهگیری شدند. نتایج تحلیل واریانس برای O2-sat و اندازه گیری های تکراری نشان داد که بین بازیافت فعال و حرکات کششی و نیز بین بازیافت غیرفعال و حرکات 0/ تفاوت معناداری در سطح آلفای 05 O2-sat بین بازیافت فعال و غیرفعال برای ،BB و PH کششی در مورد HCO3 ،PCO وجود دارد. بین بازیافت فعال، غیرفعال و حرکات کششی در مورد 2 - در سطح آلفای BE و 0/05 تفاوت معناداری مشاهده نشد. نتایج پژوهش نشان میدهد که انجام انواع بازیافت حین تمرینات استقامتی شدید تکراری بر روی ظرفیت تامپونی خون شریانی تأثیرگذار است و با توجه به معنادار بودن اختلاف میانگینها در مورد برخی اجزای سیستم بافری بدن حین بازیافت غیرفعال نسبت به دو نوع دیگر بازیافت انجام شده، ظرفیت تامپونی خون شریانی طی بازیافت غیرفعال نسبت به بازیافت فعال و حرکات کششی کمتر تضعیف میشود
۲۳۷.

اثر تمرینات استقامتی با شدت متوسط بر تغییرات سطوح سرمی فاکتور مهارکننده ماکروفاژ و ارتباط آن با تغییرات گلبول سفید، گلوکز و انسولین پلاسما در زنان دیابتی نوع دو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین استقامتی فاکتور مهارکننده ماکروفاژ گلبول های سفید خون دیابت نوع دو

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۶۸۹ تعداد دانلود : ۴۸۶
هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثر تمرین استقامتی بر تغییرات سطوح سرمی فاکتور مهارکننده ماکروفاژ و ارتباط آن با تغییرات گلبول سفید، گلوکز و انسولین پلاسما در زنان دیابتی نوع دو بود. بدین منظور، 24 زن مبتلا به دیابت نوع دو مصرف کننده متفورمین (با میانگین سنی 6/6±55 سال؛ وزن 1/5±73 کیلوگرم) به دو گروه 12 نفری کنترل و تمرین تقسیم شدند. گروه تمرین هشت هفته تمرین استقامتی مشتمل بر دویدن با شدت 55 تا 75 درصد حداکثر ضربان قلب را به مدت 40 تا 60 دقیقه انجام داد . نمونه خونی نیز قبل از اجرای تمرین و 72 ساعت پس از اتمام آخرین جلسه تمرین جمع آوری شد . همچنین، غلظت گلوکز با روش گلوکز اکسیداز و غلظت فاکتور مهارکننده ماکروفاژ سرم و انسولین پلاسما با روش الایزا اندازه گیری گشت. برای مقایسه متغیرهای بین گروه ها نیز از آزمون آماری آنالیز کوواریانس استفاده شد و جهت بررسی ارتباط بین تغییرات گلبول سفید، گلوکز و انسولین پلاسما با تغییرات سطوح سرمی فاکتور مهارکننده ماکروفاژ و تعیین اشتراک احتمالی این عوامل در تغییرات فاکتور مهارکننده ماکروفاژ سرم، آزمون رگرسیون چندگانه مورداستفاده قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که پس از هشت هفته تمرین استقامتی، غلظت فاکتور مهارکننده ماکروفاژ سرم (P=0.03)، غلظت گلوکز پلاسما (P=0.02)، غلظت انسولین پلاسما (P=0.04)، تعداد گلبول های سفید پلاسما (P=0.002) و شاخص مقاومت به انسولین (P=0.01) در گروه تمرین نسبت به گروه کنترل کاهش معناداری داشته است. همچنین، ارتباط معناداری بین تغییرات تعداد گلبول های سفید پلاسما و غلظت فاکتور مهارکننده ماکروفاژ سرم (P=0.05) مشاهده شد. شایان ذکر است که 63 درصد از تغییرات فاکتور مهارکننده ماکروفاژ سرم تنها با تغییر در تعداد گلبول سفید پلاسما قابل پیش بینی بود. به طور کلی، می توان گفت که انجام تمرین استقامتی با کاهش در تعداد گلبول های سفید سرمی همراه است و این تغییرات تا حدی می تواند کاهش در سطوح سرمی فاکتور مهارکننده ماکروفاژ پس از تمرین استقامتی را تبیین نماید.
۲۳۸.

تأثیر تمرین مقاومتی فزاینده بر سطوح سرمی برخی از هورمون های جنسی و تعداد اسپرم های اپیدیدیمی در موش های صحرایی تغذیه شده با محلول ساکاروز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین مقاومتی تعداد اسپرم مصرف شکر هورمون های جنسی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۶۸۹ تعداد دانلود : ۵۸۳
مصرف زیاد نوشیدنی های شیرین شده با شکر می تواند منجر به اختلال در سطوح برخی از هورمون های جنسی و اسپرماتوژنز گردد. دراین راستا، هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر تمرین مقاومتی فزاینده بر مقادیر سرمی برخی از هورمون های جنسی و تعداد اسپرم ها در موش های صحرایی تغذیه شده با محلول ساکاروز بود. بدین منظور، 32 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار هشت تا 10 هفته ای (با میانگین وزنی 36/8±93/158 گرم) به طور تصادفی ابتدا در دو گروه تغذیه با و بدون محلول ۳0 درصد شکر جای گرفتند و پس از گذشت چهار هفته، هریک از این گروه ها به دو گروه تمرین و کنترل تقسیم شدند. گروه های تمرینی به مدت هشت هفته تمرین مقاومتی فزاینده را به صورت سه روز در هفته و یک روز درمیان انجام دادند. وزن بدن، غلظت سرمی هورمون های تستوسترون و تحریک کننده فولیکولی و لوتئینی اندازه گیری گردید و تعداد اسپرم های اپیدیدیمی شمارش گشت. نتایج آزمون آنالیز واریانس دوسویه با سطح معناداری (P≤0.05) نشان می دهد که اثر تعاملی تمرین مقاومتی و تغذیه با محلول ساکاروز منجر به کاهش مقادیر سرمی هورمون لوتئینی (P=0.02) و تعداد اسپرم ها (P<0.01) شده است. همچنین، مصرف محلول ساکاروز موجب کاهش معنادار مقادیر سرمی هورمون های لوتئینی و تحریک کننده فولیکولی و تعداد اسپرم ها (P<0.05) گردیده است. علاه براین، تمرین مقاومتی فزاینده در گروه مصرف کننده محلول ساکاروز منجر به کاهش معنادار سطوح سرمی هورمون لوتئینی (0.01 P<) و تحریک کننده فولیکولی (P=0.04) درمقایسه با گروه کنترل شده است. این نتایج بیانگر آن است که تمرینات مقاومتی با شدت بالا ممکن است با تغییر در سطوح برخی از هورمون های جنسی، منجر به اختلال بیشتر در روند اسپرماتوژنز در افرادی شود که مصرف مداوم و بالای شکر دارند.
۲۳۹.

تأثیر فواصل استراحتی بین دوره های فعالیت مقاومتی بر تغییرات ظرفیت آنتی اکسیدان پلاسمایی و شاخص آسیب سلولی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فعالیت مقاومتی شاخص آسیب سلولی ظرفیت آنتی اکسیدانی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۶۸۸ تعداد دانلود : ۳۶۹
هدف تحقیق حاضر بررسی تأثیر فواصل استراحتی بین دوره ها متعاقب دو فعالیت مقاومتی با حجم و شدت برابر بر تغییرات ظرفیت آنتی اکسیدانی پلاسما و آنزیم کراتین کیناز بود. به همین منظور 20 آزمودنی تمرین نکرده داوطلبانه در تحقیق شرکت کردند و به طور تصادفی در یکی از دو گروه فعالیت مقاومتی با فاصله استراحتی دو دقیقه و دیگری فعالیت مقاومتی با فاصله استراحتی چهار دقیقه قرار گرفتند. فعالیت مقاومتی با شدت حداکثر شش تکرار بیشینه در چهار دوره انجام گرفت. نمونه گیری قبل از شروع پروتکل فعالیت، بلافاصله بعد از اتمام، 6، 24 و 48 ساعت بعد از آن نیز دنبال شد. نتایج نشان داد که هر دو فعالیت مقاومتی با فواصل استراحتی متفاوت موجب تغییر سطوح ظرفیت آنتی اکسیدان پلاسما و تغییرات آنزیم کراتین کیناز شدند (05/0≥ P). با وجود این، بین دو گروه در هیچ کدام از مراحل اندازه گیری تفاوت معنا داری در CK و TAC دیده نشد (05/0< P). به طور کلی می توان گفت فاصله استراحتی بین دوره ها در فعالیت مقاومتی نمی تواند متغیر تأثیرگذار مهمی بر تغییرات ردوکس و نیز آسیب سلولی باشد و آنچه اهمیت بیشتری دارد، شدت فعالیت مقاومتی است.
۲۴۰.

تأثیر حفاظتی هشت هفته تمرین هوازی تناوبی بر بیان دکورین، TGF-β و حجم تومور در مدل حیوانی سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ورزش حجم تومور دکورین سرطان

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی فیزیولوژی ورزشی کاربردی
تعداد بازدید : ۶۷۴ تعداد دانلود : ۴۸۷
دکورین مایوکاینی است که ازطریق تعامل با فاکتور رشد تومور بتا (TGF-β)، رشد و تکامل سلول های سرطانی را تعدیل می کند. هدف مطالعه حاضر بررسی اثر حفاظتی هشت هفته تمرین هوازی تناوبی بر بیان دکورین TGF-β و حجم تومور در مدل حیوانی سرطان پستان است. در این تحقیق تجربی40 سر موش آزمایشگاهی ماده نژاد بالب سی به روش تصادفی و به طور مساوی در چهار گروه کنترل، تومور، ورزش و گروه ورزش به همراه تومور تقسیم شدند. تمرین اصلی، چهار هفته قبل و چهار هفته بعد از کاشت تومور با 50 تا 70 درصد توان بیشینه موش ها اجرا شد. موش های دو گروه تومور و گروه ورزش به همراه تومور، ازطریق جراحی زیرجلدی با تومور آدنوکارسینومای پستان موشی سرطانی شدند. رشد تومور به صورت هفتگی اندازه گیری شد و در پایان مطالعه تومورها و بافت عضله سولئوس ازطریق جراحی استخراج شدند. برای بررسی بیان ژن دکورین و TGF-β از روش Real-Time PCR استفاده شد و داده ها به روش آزمون های تی تحلیل واریانس یک طرفه و به دنبال آن آزمون تعقیبی توکی با سطح معنی داری 05/0P< تجزیه و تحلیل شدند. میزان رشد تومور درگروه تومور به طور معنی داری بیشتر از گروه ورزش به همراه تومور بود و تفاوت معنی داری در میزان بیان دکورین در عضله سولئوس بین چهار گروه وجود داشت .(F=12/30,P=0/0023) همچنین، آزمون تعقیبی توکی نشان داد که هشت هفته تمرین هوازی تناوبی سبب افزایش معنی دار بیان ژن دکورین در بافت عضله سولئوس در دو گروه ورزش نسبت به گروه کنترل و گروه ورزش به همراه تومور نسبت به گروه تومور شده است (P=0/02)، اما میزان بیان TGF-β در بافت تومور در گروه ورزش به همراه تومور نسبت به گروه توموری کاهش معنی داری نشان داد. نتایج نشان داد که تمرینات هوازی تناوبی احتمالاً با افزایش بیان دکورین و کاهش بیان TGF-β، در کاهش رشد سلول های سرطان پستان نقش دارد که اهمیت این نوع تمرین ورزشی را در مهار رشد تومور در سرطان پستان نشان می دهد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان