بافت، از عناصر مهم بصری در هنرهای تجسمی است که به صور مختلف به وجود می آید. نقاشی، جسمی چند لایه است که هر لایه آن بافت ویژهی خود را داراست. بافت میتواند ذاتیِ مصالح آمادهی انتخابی به وسیله ی هنرمند، همچون پارچه تکیه گاه، باشد، یا در لایه بستر یا لایه رنگ و یا با موادی غیر از رنگ در سطح اثر به وجود آید. ترکهای ناشی از میانکنش نقاشی و محیط نیز، بافتی یکدست ایجاد میکند که ارزش تاریخی دارد. لذا، با توجه به اهمیت و نحوه شکل گیری بافت، محافظت از آن را بایستی در زمرهی اصول بنیادینِ دانشِ حفظ، نگهداری و مرمت آثار هنری قرار داد. بافت به ویژه مورد توجه هنرمندان سده بیستم بوده است. از دهه دوم این سده با ورود موادی با بافت آماده به نقاشی و شکسته شدن محدوده های مواد در نقاشی این عنصر تجسمی اهمیتی بسزا پیدا کرد. در این مقاله ضمن طبقه بندی انواع بافت، به فن شناسی آن در نقاشیهای سه پایه ای با توجه به لایه های نقاشی و اثر زمان بر آنها پرداخته ایم. توجه ویژه به مواد مورد استفاده و فنِ هنریِ برخی هنرمندانِ معاصر و بررسی تحولات تکنیکی ایجاد شده در آثار آنان در طی زمان های مختلف از نکات مهم مقاله است.
بی گمان یکی از رسالت های راستین هنر، بیان مصایب اجتماعی و رنج آدمی است که در جامعه مدرن از دیرباز تاکنون بسیار مهجور مانده است. تحلیل هنر اعتراضی یا اعتراض در هنر از بعد اجتماعی و روان شناختی در فرهنگ غرب درون مایه اصلی مقاله حاضر را تشکیل می دهد. این نوشتار به بررسی و کنکاش روحیات هنرمند، ویژگی های اثر هنری و موضوعات اعتراضی در هنرهای تجسمی(نقاشی) و ادبیات می پردازد. از این گروتسک و اسنوبیسم به دلیل سرشت انتقادی شان از مباحث اصلی مطرح شده می باشند. از این میان آراء و اندیشه های فلاسفه ای نظیر ولفگانگ کایزر و میخائیل باختین در باب گروتسک محور اصیل این مقاله را تشکیل می دهند. متفکر آلمانی نگرش خود را محدود به یک دارالمجانین می کند و ادیب روسی تفکرات خود را در ابعاد هیولاهای کارناوال بیان می کند.
از هنرمندان طراز اول و بدایع نگار هنر و نادره کار نقاشی ایران ،نقاش بی بدل و قدوه المصودین دوره ی تیموری ، استاد کمال الدین بهزاد است . او که از لحاظ بدایع نگاری و نیروی خلاقه و خامه سنجی طاق شده است در عصری پا به عرصه نهاد که قابلیتهای فرهنگی دوره اش و نیز حمایتهای هنری پادشاهان از نخبگان ،فزونی یافته بود . بهزاد و آثارش از نشانه های افتخار و فرهنگ درخشان عصر تیموری بود که این خصیصه نیز توسط صفویان مورد بهره برداری قرار گرفت چنانکه او در هر دو حکمت مقتدر بارها عناوین ریاست کتابخانه ها خصوصآ کتابخانه های سلطنتی را به عهده گرفت و بر همه ی امور غلبه داشت ...