فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۱۹۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
از مرگ جالینوس تا آغاز قرن 16، جایگاه دانش پزشکی بسیار ارتقاء یافت و زبان های گوناگونی از جمله یونانی، لاتینی، عربی و فارسی زبان گفتگو و نوشتاری علم پزشکی شد. پزشکان تلمودی در عین پذیرش نبض شناسی جالینوسی، شریان و ورید را از یکدیگر تمیز می دادند و احتمالاً هیپرتروفی قلب و نارسائی آن را می شناختند. رازی شرحی از نارسائی آئورت (نه بدین نام) می دهد و می توان حدس زد که وی پیش از ابن النفیس به گونه ای با گردش خون ریوی آشنا بوده است و از بیماری هایی با نشانه های انفارکتوس یاد می کند. مجوسی اهوازی نیز با مقوله اخیر آشنایی داشته است. در همان روزگار، ابن سینا از ادامه ضربان قلب پس از مرگ در حیوان یاد کرده و به شرح پریکاردیت پرداخته است. پس از نظرات همانندی از جرجانی، ابن النفیس آشکارا سخنان جالینوس درباره سوراخ های عبور خون از سپتوم را مردود دانسته و جریان خون کرونر و ریوی را به درستی شرح داده است.
تکمله ای بر پژوهشی در زیج های دوره اسلامی
حوزه های تخصصی:
براى بررسى هاى تاریخ علوم اسلامى تهیه فهرست هاى مختلف ازآثار علمى دانشمندان اسلامى ضرورى است. در زمینه دانش ستاره شناسى. یکى از ضرورى ترین کارها، آماده نمودن فهرست یا فهرست هایى از زیج هاى دورهء اسلامى است که سابقه تهیه آنها به قرن نوزدهم میلادى بازمى گردد. کامل ترین فهرست از این زیج ها فهرست آقاى کندى با عنوان پژوهشى در زیجهاى دورهءا سلامى مى باشد; اما از زمان نوشته شدن این کتاب سالها مى گذردو ضرورى است که این کتاب مورد بررسى قرار گیرد و منابع آن کامل تر و اطلاعات آن نیز روزآمد شود. این مقاله در اصل به عنوان مکملى بر کتاب آقاى کندى به حساب مى آید که در آن سعى شده است زیج هایى که در کتاب فوق ذکر نشده، معرفى شوند. از آنجایى که این طرح در ایران انجام شده است به زیج هاى موجود در ایران توجه بیشترى شده است. هم چنین در بعضى از موارد نسخه هاى دیگرى از زیج هایى که آقاى کندى آنها را معرفى کرده است، معرفى شده اند. در مجموع، این فرض آقاى کندى که شمار زیج هاى اسلامى را در حدود 250 تخمین زده است، تأیید مى شود.
تقسیم وتر و دستان بندی ساز از دیدگاه عبدالقادر مراغی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
باب دوم کتابهای جامع الالحان، مقاصد الالحان و نیز فصل دوم کتاب شرح ادوار، که هر سه از تالیفات ارزشمند عبدالقادر مراغی در موسیقی هستند، به تقسیم وتر و دستان بندی ساز اختصاص دارد. مراغی روش های مختلفی را برای تعیین نسبت میان نغمه ها بیان می کند که پایه اصلی آن، نظرات صفی الدین ارموی است و در این میان نکات تازه ای نیز اضافه کرده است. در این مقاله کوشش شده است که با تکیه بر تصحیح جدیدی از کتاب جامع الالحان و مقایسه با دیگر دست نویس های مراغی، این روش ها مطالعه شود.
سیر هندسه اقلیدسی از اقلیدس تا شیخ الرئیس بوعلی سینا
حوزه های تخصصی:
کتاب اصول اقلیدس با دو ترجمه، معروف به هارمونى و مأمونى. مشتمل بر سیزده مقاله در دوره نهضت ترجمه وارد فرهنگ اسلامى شد اما هندسه موجود در منابع أسلامى، دومقالهء دیگر از ایسقلاوس را نیز دربردارد. بوعلى نیز در نگارش هندسهء شفا با اصل قرار دادن همین پانزده مقاله، به ارائهء أستدلال هاى خویش پرداخته است. در این مقاله، براى آشنایى با نحوه استدلال بوعلى سینا، قضیه تقسیم خط به نسبت ذات وسط و طرفین عرضه و تبیین مى شود.
رویکرد فارابی و ابن سینا به علوم و تقسیم آن؛ رویکردی پیشارشته ای، رشته ای و یا میان رشته ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در اندیشه فارابی و ابن سینا علم در معنای عام مترادف با فلسفه است. از این مقسم واحد دو شاخه نظری و عملی و از هر یک از این دو، اقسام متعددی از علوم تخصصی به دست می آید. در این نمودار خوشه ای دو تصویر وحدت انگارانه و تکثرگرایانه (تخصصی) از علوم در کنار هم گرد آمده است. به این معنا، در علم شناسی ابن سینا هم از وحدت علوم و ارتباط آن ها با یکدیگر سخن گفته شده است و هم از تمایز و تفرد هر یک از دیگری. با این حال این موضع نه معادل رویکرد رشته ای در عصر مدرن و نه معادل رویکرد میان رشته ای است. این موضع حتی معادل وحدت این دو با یکدیگر هم نیست. بلکه اساساً این علم شناسی در یک فضای فکریِ متفاوت از علم شناسی قرون اخیر طرح گردیده است. این نوشتار درصدد است پس از تشریح علم شناسی فارابی و ابن سینا و سپس تشریح رویکرد رشته ای و میان رشته ای این تفاوت را نشان دهد. در پایان با لحاظ احتیاط در استعمال واژه «پیشارشته ای» این رویکرد به علم شناسی فارابی و ابن سینا نسبت داده می شود.
توصیف مقدماتی نظریه های صبح کاذب در نجوم دوره اسلامی
حوزه های تخصصی:
در نجوم دوره اسلامی، بین الطلوعین نجومی را «صبح صادق» می نامیدند. در احکام اسلامی، رؤیت این پدیده، شاخص شروعِ وقت نماز صبح است. همچنین گزارش هایی درباره رؤیت پذیر بودن هاله ای کم نور به شکلی کشیده پیش از صبح صادق، که «صبح کاذب» نامیده می شد، [از دوره اسلامی] بر جای مانده است. اخترشناسی جدید علت صبح کاذب را بازتاب نورخورشید از ذرات غبار بین سیاره ای می داند و آن را نور منطقه البروجی می نامد؛ زیرا در راستای دایرهالبروج امتداد می یابد. بیشتر منجمان دوره اسلامی منشأ این پدیده را همانند صبح صادق، بازتاب نور خورشید در جو زمین پنداشته اند. البته برخی از آنان، بنا بر شواهد به دست آمده از رصدهایشان دریافته بودند که منشأ صبح کاذب نمی تواند پراکندگی نور خورشید در جو زمین باشد؛ اما نتوانسته بودند نظریه علمی جدیدی را برای تبیین منشأ واقعی آن جایگزین نظریه های موجود کنند. در این توصیف مقدماتی، نظریه های گوناگون درباره منشأ و ویژگی های ظاهری صبح کاذب، از بین متون چاپ شده و چاپ نشده نجوم دوره اسلامی، انتخاب و عرضه شده است.
بررسی و تحلیل مقدماتی ترجمهء فارسی زیج شستکه
حوزه های تخصصی:
مقالهء حاضر حاوى ویرایشى از ترجمه فارسى زیج شستکه است که حسین بن موسى هرمزى، اخترشناس ایرانى، آن را در حدود 10 قرن پیش به عربى نگاشته است. این رسالهء کوتاه برخلاف عموم زیج ها، شامل جدولهاى مفصل نجومى نیست و تنها دو جدول نسبتأ مختصر دارد که به محاسبهء اجتماع و استقبال ماه و خورشید و به رؤیت هلال ماه مربوط مى شود. روش هرمزى براى محاسبهء طول دایره البروجى ماه وخورشید و سیارات مبتنى بر استفاده از تقویم هاى نجومى چهار سال اخیر نسبت به سال مورد نظر است. هرمزى عملأ از دورهء تناوب هاى شناخته شده هر جرم سماوى براى تعیین طول سماوى آن استفاده مى کند. در پایان ویرایشی ترجمهء فارسى زیج شستکه ، تحلیل مقدماتى روشهاى هرمزى و نیزتصویر یک نسخهء خطى عربى بسیارکهن آمده است.
زیج معتبر سنجری ، جایگاه و اهمیت آن در تاریخ نجوم دوره اسلامی
حوزه های تخصصی:
زیج معتبر سنجرى اثر ارزشمند اخترشناس پرآوازهء ایرانى عبدالرحمان خازنى (525-475 ق / 82 0 1- 130 ام) جایگاه ممتازى در سده هاى میانى نجوم دورهء اسلأمى دارد، خازنى که در مرو مى زیست، در مقدمهء این زیج به این نکته اشاره مى کند که این زیج حاصل رصدهاى 35 سالهء او است. وى در مقدمه فهرستى از نوآورى هایش را در این زیج عرضه مى کند که مهمترین آنها دربارهء رؤیت هلأل ماه، نظریهء گرفتگى هاست. همچنین وى موارد برترى زیج معتبر را نسبت به زیج هاى قبلى بیان کرده است. این مقاله نسخه هاى خطى به جا مانده از زیج معتبر و بخشهاى مهم آن را بررسى مى کند. البته هر کدام از این بخشها، در نهایت کل زیج به بررسى و تحلیل دقیق تر نیاز دارد،
ترازهای کرجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کرجی در إنباط المیاه الخفیه (استخراج آبهای پنهانی) به معرفی و تشریح ترازهای متداول عصر خود پرداخته است. علاوه بر چهار ترازی که به عنوان ابزارهای موجود بررسی شده اند، کرجی دو تراز دیگر، «تراز شاقولی مدرج» و «تراز دوربینی مدرج» را نیز به عنوان ابداعات خود بر آنها افزوده است. در این مقاله پس از معرفی چهار ابزار نخست، این دو تراز با تکیه بر روش کرجی برای مدرج کردن، با شرح بیشتری بررسی خواهند شد و مثال هایی از کاربرد آنها خواهد آمد.
رنگین کمان آسمان : کمال الدین فارسی و دیتریش دو فرایبرگ
حوزه های تخصصی:
در این نوشتار آراء و تعلیلات دانشمندان یونانی، اسلامی و لاتینی درباره رنگین کمان، از ارسطو تا دیتریش دو فرایبرگ و کمال الدین فارسی بررسی شده است. از نظر ارسطو، رنگین کمان حاصل تابیدن نور بر ذرات آب در ابر است. در جهان اسلام ابن هیثم که نخستین بار تحولی جدید در شناخت نور یا اپتیک قدیم پدید آورد، با «روش تجربی» به توضیح رنگین کمان پرداخت. چند قرن بعد کمال الدین فارسی به تفسیر نوشته های ابن هیثم همت گماشت و با ساخت مُدلی، عوامل و زمینه های تشکیل رنگین کمان را بازسازی کرد. در جهان لاتینی نیز پس از ترجمه میراث نورشناختی اسلامی، روبرت گروستت و آلبرت لوگراند از جمله نخستین کسانی بودند که به مطالعه این پدیده پرداختند؛ اما در واقع کشف علت پدیده رنگین کمان در جهان لاتینی مدیون دیتریش دو فرایبرگ است. توضیحات دیتریش حدود سال های 1305م/605 ق، یعنی همان سالی که فارسی نتایج تحقیقاتش را منتشر کرده بود، ارائه شد.
جایگاه ابوحاتم اسفزاری و ابن خمار در سنت آثار علوی در دوره اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رساله آثار علوی ابوحاتم اسفزاری (د. ح. 506-513 ق دربردارنده برخی از دیدگاه های ارسطو (384-322 ق.م) است که در روایت عربی آثار علوی وی دیده نمی شود؛ زیرا ابن بطریق، پدیدآورنده روایت عربی این اثر، برخی جاهای کتاب را ترجمه نکرده و در ترجمه برخی جاهای دیگر نیز خطاهایی شگرف مرتکب شده است. اسفزاری همچنین به نکاتی اشاره می کند که در هیچ یک از دو روایت یونانی و عربی نیامده است. از این رو به نظر می رسد وی افزون بر بهره گیری از این ترجمه مخدوش، به منابع دیگری که به نحوی با روایت اصلی کتاب ارسطو مرتبط بوده اند، دسترسی داشته است. احتمالاً یکی از این منابع، رساله الآثار المخیله فی الجو الحادثه عن البخار المائی ابن خمار (زاده 331ق) بوده است. آثاری که بعدها دانشمندان ایرانی در این باره نوشتند، به نحوی چشمگیر از آثار علوی اسفزاری تاثیر پذیرفته است.
علم به مثابه امری مقدس (بررسی آرای دکتر حسین نصر درباب علوم اسلامی)
حوزه های تخصصی:
تمام ارکان سنت هم از «ذات قدسی» مبعث می شوند و هم رو به سوی آن دارند، و از این رو رنگ و بوی قداست می گیرند. علم سنتی نیز، به عنوان یکی از اساسی ترین ارکان سنت ـ خصوصاً در سنت اسلامی که به معرفت منزلتی أعلی می بخشد ـ با قداست عجین است و «علم مقدس» نام می گیرد.علم اسلامی بر دو اصل اساسی استوار است. از آنجا که در اسلام «اصل توحید» بالاترین مرتبت را دارد، تمامی اجزاء فرهنگ و تمدن و تفکر اسلامی بر آن ابتنا دارند. علم اسلامی نیز به تبع اینان، بر مبنای این اصل بنیادین نضج می گیرد و هدفی جز نمایاندن آن ـ یعنی بازنمایی وحدت در تمامی نمودها و در نتیجه بازنمایی سیمای ذات احدی در ورای آنها ـ ندارد. همچنین، علوم اسلامی بر «اصل ساختار سلسله مراتبی طولی عالم و حقیقت» ابتنا دارند کما اینکه در این اصل با علوم مقدس موجود در دل دیگر سنت ها اشتراک دارند.تمام ارکان سنت هم از «ذات قدسی» مبعث می شوند و هم رو به سوی آن دارند، و از این رو رنگ و بوی قداست می گیرند. علم سنتی نیز، به عنوان یکی از اساسی ترین ارکان سنت ـ خصوصاً در سنت اسلامی که به معرفت منزلتی أعلی می بخشد ـ با قداست عجین است و «علم مقدس» نام می گیرد.علم اسلامی بر دو اصل اساسی استوار است. از آنجا که در اسلام «اصل توحید» بالاترین مرتبت را دارد، تمامی اجزاء فرهنگ و تمدن و تفکر اسلامی بر آن ابتنا دارند. علم اسلامی نیز به تبع اینان، بر مبنای این اصل بنیادین نضج می گیرد و هدفی جز نمایاندن آن ـ یعنی بازنمایی وحدت در تمامی نمودها و در نتیجه بازنمایی سیمای ذات احدی در ورای آنها ـ ندارد. همچنین، علوم اسلامی بر «اصل ساختار سلسله مراتبی طولی عالم و حقیقت» ابتنا دارند کما اینکه در این اصل با علوم مقدس موجود در دل دیگر سنت ها اشتراک دارند.