فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۳۶۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
اکبر شاه یا جلال الدین محمّد اکبر (فرمانروایی 1556 میلادی تا 1605 میلای) سومین پادشاه از سلسله گورکانیان یا امپراتوری مغولان کبیر در هند است به نام مغول اعظم یا اکبر کبیر نامیده می شود. فرزند همایون و پدر جهانگیر بود. از وی در کنار آشوکا یکی از تأثیرگذارترین پادشاهان در تاریخ هند و بزرگ ترین پادشاه آن سرزمین یاد کرده اند. مادرش زنی ایرانی به نام حمیده بانو بیگم بود که در زمان پناهندگی همایون (پدر اکبر) به دربار صفوی یا وی ازدواج کرد. اکبر در سیزده سالگی و پس از فوت ناگهانی همایون به پادشاهی رسید و طی نیم قرن پادشاهی ارتباط او با فرهنگ ایرانی همواره پابرجا بود، همسرش ملکه جودا آیین هندو داشت. اکبر شاه اهل تساهل بود و سهم عمده ای در ایجاد آرامش و اتحاد در شبه قاره هند و شکوفایی امپراتوری گورکانی داشت. دین الهی که اکبر در راستای این آرامش و اتحاد ایجاد کرد آمیزه ای از ادیان و مذاهب مختلف هندوئیسم، اسلام، سیک، مسیحیت، کاره آکا و حتی زرتشتی بود تا هرچه بیشتر مردم شبه قاره را به هم نزدیک کند. دوران فرمانروایی او و فرزندانش تنها حکومت اسلامی ثبت شده در تاریخ هند است که بدون فشار خارجی اتباع غیر مسلمان، حقوقی برابر با مسلمانان داشتند. باید دید چگونه اکبر از این طرح برای ایجاد نوعی زندگی مسالمت آمیز که او را به اهداف سیاسیش در هند می رساند، استفاده کرد؟
بررسی تطبیقی رواداری مذهبی آل بویه و سلاجقه در امور علمی و فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سایه رواداری مذهبی و دوری از تعصب است که اندیشه های مختلف و گاه متضاد اجازه ظهور پیدا می کنند و زمینه شکوفایی علمی و فرهنگی فراهم می شود. رواداری عامل پویایی، بالندگی و رشد اندیشه های مختلف است و باعث بالا بردن ظرفیت پذیرش و تحمل عقاید مختلف جامعه در معرض تضارب آرا می شود. نقش رواداری مذهبی در توسعه علم و فرهنگ و مراکز علمی و فرهنگی و در پی آن وضعیت عالمان در دو دوره آل بویه و سلاجقه برجسته می باشد. این نوشتار با رویکرد تطبیقی و مقایسه ای بر آن است ضمن واکاوی، توصیف و تحلیل عناصر برجسته و اثرگذار، رواداری مذهبی در امور علمی و فرهنگی را در دو دوره آل بویه و سلاجقه مورد بررسی، مقایسه و سنجش قرار دهد.
نگرشی بر جایگاه بهره ها و خوجه ها در هند
حوزه های تخصصی:
فرقه ی اسماعیلیه که از قرن دوم وارد جامعه ی اسلامی شد تا به حال به حیات خود ادامه داده است. در طول تاریخ این فرقه به دلایلی از قبیل: اختلافات فکری، تفاسیر مختلف از نصوص دینی، جاه طلبی برخی رهبران آن و اختلاف در جانشینی، دچار انشعابات گوناگون شده است. فرقه اسماعیلیه در مناطق مختلفی از جمله ایران، مصر، یمن و هند حضور داشتند. این فرقه حضور خود را در هند تا به امروز ادامه داده است و در این منطقه نیز پیروانی دارد که شامل دو جماعت ""بُهره و خوجه"" می باشد.
بهره ها، احکام و عبادات دینی را به دقت انجام می دهند، امّا خوجه ها، چندان دربند احکام هندوها افتادند؛ که اکثر احکام و مراسم مذهبی آنان بر اساس قوانین هندو تنظیم می شود. در این جستار برآنیم تا به شیوه توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای به معرفی بهره ها و خوجه ها و رسوم و عقایدشان بپردازیم.
گونه شناسی فرقه های الوهیت انگار در دوره امام صادق علیه السلام و چگونگی رویارویی امام با ایشان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به دنبال باز شناخت گونه های متنوع فرقه های غالی الوهیت انگار در دوره امام صادق(ع) و چگونگی مواجهه آن حضرت(ع) با ایشان است. گروه های غالی در این دوره به تدریج، باورهای ابتدایی و پراکنده خویش را منسجم ساختند. یکی از علت های مهم رشد غالیان، شرایط سیاسی آن زمان بود بدین معنی که نزاع میان امویان و عباسیان شرایطی را به وجود آورد که فرقه های غالی با خیالی آسوده به تبلیغ انگاره های خود بپردازند. در طول تاریخ، گرایش های غالیانه، هیچ گاه از جامعه مسلمانان رخت بر نبست اما مبارزه مستمر ائمه(ع) به خصوص امام صادق(ع) با این جریان ها تا اندازه زیادی آنها را به حاشیه راند و سبب تمایز آرای شیعیان با چنین گروه هایی شد. امام صادق(ع) در مواجهه با ایشان سعی کرد با تبیین ویژگی های ائمه شیعه(ع) و معرفی غالیان، شیعیان را از نزدیک شدن به ایشان باز دارد. مقاله حاضر می کوشد پس از بررسی تنوع غالیان الوهیت انگار به ارائه دورنمایی از شیوه رویارویی امام صادق(ع) با این گروه ها بپردازد.
بررسی نقش گرایش های مذهبی در شکل گیری و گسترش شهر اصفهان از عصر خلافت عباسی تا پایان حکومت سلجوقی(132 تا 590ق/750 تا 1198م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عنصر مهم دین و باورهای مذهبی یکی از عناصر اصلی، در شکل گیری شهرهای اسلامی است. وجه مادّی این عنصر، در اشکالی نظیر معماری مساجد و آرامگاه ها و مدارس مذهبی نمود می یابد. پیدایش و تکامل فرقه های اسلامی در تاریخ ایران، موجب شده است تا این مهم، نقش موثری در شکل گیری و توسعه بافت شهرها ایفا کند. در این نوشتار که به نمونه پژوهی شهر اصفهان از ابتدای خلافت عباسی تا پایان حکومت سلجوقی می پردازد، تلاش شده است نقش گرایش های مذهبی، در سازمان یابی فضایی شهر اصفهان ارزیابی شود. همچنین کوشیده شده است با رویکرد توصیفی و تحلیل تاریخی، براساس منابع مکتوب و شواهد معماری برجای مانده، به این پرسش پاسخ داده شود که فعالیت گرایش های مختلف مذهبی، چه تاثیری بر تغییرات کالبدی شهر در سه دوره مطالعه شده یعنی، خلافت عباسی و حکمرانی امرای آل بویه و سلاطین سلجوقی داشته است. نتایج این تحقیق نشان می دهد، تغییرات بافت شهری اصفهان، در سه دوره تاریخی، براساس مناسبات اجتماعی متاثر از بالندگی گرایش های مذهبی و تقابل آن ها، در چهارچوب الگوی توسعه شهری است. به طوری که در هر دوره، با قدرت یابی گرایش خاص، همراه با شکل گیری و توسعه شهری، آسیب هایی جدی بر عناصر و ساختار کالبدی شهر در دوره پیش از آن وارد آمده است.
بررسی خوانش رهبری جامعه شیعی در عصر دعوت عباسی
حوزه های تخصصی:
موروثی شدن حکومت توسط امویان و شهادت امام حسین(ع) عاملی برای افزایش فعالیت سیاسی قبیله بنی هاشم گشت؛ تا جایی که رهبران بنی هاشم، نماینده ی جبهه مخالف حکومت اموی به شمار می آمدند. در این میان خاندان عباسی که یکی از دو شاخه اصلی بنی هاشم به شمار می آمدند با استفاده از جایگاه اهل بیت(ع) و زمینه سازی قبلی علویان، بزرگترین قیام تاریخی علیه امویان را سازمان دادند و با توجه به آنکه بخش اصلی دعوت بنی عباس در منطقه ی خراسان و به طریق پنهانی و سازمانی انجام پذیرفت؛ این مقاله به بررسی سیر دعوت و چگونگی معرفی رهبر در جنبش عباسی، از طریق واکاوی گزارش-های تاریخی پیرامون دعوت عباسی پرداخته است.
تعامل و تقابل تصوف و تشیع در عصر صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قرن هشتم هجری قمری، سرآغازی بر آشتی تصوف با تشیّع امامیه به شمار می رفت. اما این روابط در آستانه تأسیس سلسله صفوی، به حدی گسترش یافت که مفاهیمی چون ولایت، در آمیزه ای از مضامین شیعی صوفی، زمینه را برای کارکرد سیاسی آن مستعد ساخت. خانقاه نشینان صفوی برای نخستین بار، تشیّع امامیه را در ایران رسمیّت دادند؛ امّا اتکا به حمایت ترکمانان در کسب قدرت، گزیری جز برتری وجه صوفیانه غالی بر تشیع اعتدالی نمی نهاد. بدین ترتیب، قزلباشان به نمایندگی از طریقت و در تعارض با دعوی نیابت فقها، از امام غایب تصویر والایی از شاه ترسیم کردند که با شریعت هم خوانی کاملی نداشت. تناسب این نگرش با دوران ظهور و استقرار صفوی، در مرحله تثبیت سلسله چندان پایدار نماند و در تعارض با منافع قدرت حاکم، شاهان صفوی را به تغییر پشتوانه مشروعیّت خود، از طریقت به شریعت، فراخواند. موضوعی که نه تنها برتری شریعت و نمایندگان آن، یعنی فقها را باعث شد که در عمل چندین قرن تعامل تشیّع و تصوف را به تقابل کشانید. براین اساس، هدف مقاله حاضر واکاوی در روند سازش و ستیز این دو شاخصه از عصر صفوی است.
بررسی قداست محیط زیست در متون مقدس هندویی
حوزه های تخصصی:
انسان هندویی با تلفیق عناصر طبیعت و خویشکاری خدایان به سمتی پیش می رود که طبیعت و تک تک عناصر طبیعی وجهه ای از قداست را با خود همراه می کند. حضور آموزه های وحدت وجودی در بطن اندیشه هندویی خود دلیل دیگری بر تقویت این مفهوم تلقی می شود. نوشتار حاضر درآمدی است بر بازشناسی تقدس طبیعت در متون مقدس هندویی به روش پدیدارشناسانه و بازتعریفی است از قداست طبیعت با نظر به مفهوم«مادر زمین» و «وحدت وجود» که هر یک تقویت کننده ارتباط موجودات با امری متعالی است که از میان اصولی ترین آموزه های شریعت هندویی سه اصل«تناسخ،» «اهیمسا» و «بهکتی»، راهکارهایی را برای بیان اهمیت حفاظت از طبیعت ارائه داده است.
روابط پارسیان هند با زرتشتیان یزد در عهد ناصری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هجوم تیمور و تشدید مصائب زرتشتیان در خراسان و حوزه شمالی ایران، نخبگان روحانی این اقلّیت را بر آن داشت تا به مناطق امن تری چون یزد و کرمان پناه آورند. از این رو با اسکان موبدان در روستاهای تُرکآباد و شریف آباد یزد، این خطه نه تنها به مهم ترین کانون زرتشتی گری ایران ارتقا یافت که مرجعی برای پارسیان هند جهت کسب اطلاعات دینی گردید. تداوم این روابط فرهنگی باعث شد تا در سده نوزدهم میلادی که پارسیان در سایه مناسبات مطلوب با دولتمردان انگلیسی حاکم بر هند و بهره گیری از رهاوردهای فکری غرب برجستگی یافته بودند، با ایجاد «انجمن اکابر پارسیان هند» در صدد یاری به هم کیشان خود در ایران برآیند. موضوعی که با عزیمت مانکجی به ایران در عهد ناصری و اقدامات گسترده وی در لغو جزیه، انجام اصلاحات درون ساختاری، ایجاد مدارس نوین و تلاش در کاهش فشارهای اجتماعی برهم کیشان، فصل نوینی را در حیات اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی زرتشتیان یزد رقم زد. بر این مبنا، پژوهش حاضر می کوشد تا به شیوه تحلیل تاریخی گستره این روابط را در چارچوب کارکرد نمایندگان انجمن پارسیان هند در عهد ناصری به بحث و بررسی گذارد.
مفاهیم، نمادها و عناصر شیعی در شعر مکتب صفویه
حوزه های تخصصی:
مسائل، رویدادها، باورها و آموزه های اجتماعی، فرهنگی و مذهبی در هر دوره، اگر اصالت داشته باشند در ادبیات آن دوره رسوخ پیدا می کنند. شکل گیری حکومت صفویه، حمایت شدید پادشاهان این سلسله از آیین اهل بیت (ع)، ایجاد زمینه های مساعد اجتماعی و فرهنگی، نقشی بسزا در تقویت شعر آیینی و مذهبی داشته است. در این میان مفاهیم، نمادها و عناصر شیعی به گونه ای کم نظیر، در شکل و قالب مفاهیم و عناصری چون: تولّی و تبرّی، شفاعت مهدویت و انتظار، خمسه طیّبه، شبیر و شبر، ذوالفقار، نخل و ... در شعر این دوره تجلی یافته است. این جُستار بر آن است، در حدّ بضاعت، با کاوش در دیوان ها و اشعار دوره صفویه، مفاهیم، نمادها و عناصر شیعی دوازده امامی، عوامل مؤثر بر رشد و گسترش آنان در شعر این دوره و هم چنین میزان توفیق و توجه شاعران در بکارگیری و استعمال این مفاهیم را در آثارشان، مورد بررسی و مداقه قرار دهد.
ائتلاف زیدیان و عباسیان در عصر اول عباسی؛ زمینه ها، عوامل، پیامدها(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
گسترش آرای زیدبن علی(م. 122) و حمایت زیدیان از رهبران حسنی، زیدیه را به فرقه ای تأثیرگذار در عرصه های مختلف تبدیل کرد. از سویی دیگر نخستین خلفای عباسی، برای پایان دادن به قیام های شیعی و دست یابی به اقتدار پایدار، از هر راهی استفاده می کردند. یکی از روش های اصلی خلفای عباسی برای رسیدن به این هدف نفوذ در بین گروه های شیعی، بوده است. محور اصلی مقاله حاضر، پاسخ به این پرسش است که آیا در عصر اول عباسی بین عباسیان و زیدیان ائتلافی برقرار شده است؟ بررسی تعاملات این دو گروه، وجود جریانی موسوم به ضعفا را در بین زیدیه نشان می دهد که برخی باورهای آنها، هم چون جواز امامت مفضول، مرز فکری آنان را با خلفای عباسی کم رنگ می کرد. مقاله با این جمع بندی به پایان رسیده است که ظاهراً خلفای عباسی با بهره برداری از زمینه های موجود موفق به ائتلاف با زیدیان و اثرگذاری بر آنها شده اند.
جایگاه دینی، علمی و اجتماعی-سیاسی موبدان در سده های نخستین ورود اسلام به ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موبدان درجامعة طبقاتی ساسانیان از جایگاه رفیعی برخوردار بودند؛ ولی با ورود اسلام و کم رنگ شدن تدریجی دین زرتشت در ایران، سرنوشت آنان دستخوش تغییرشد. دانستن این نکته اساسی که این تغییر، چه تأثیری در نقش آنان در عرصه های مختلف دینی- علمی، و سیاسی - اجتماعی داشت، ذهن را به تکاپو وا می دارد. با مراجعه به منابع اندک باقی مانده از آغاز فتوح، تا حدّی روشن می شود که جایگاه سیاسی موبدان از همان آغاز، به طور جدّی دچار آسیب شد، ولی آنان تا تا حدود سه سده هم چنان مرجع دینی مردم بودند و تا حدی پایگاه اجتماعی خود را حفظ کرده بودند.
در دورة امویان، مسلمانان اصراری بر تغییر دین ایرانیان نداشتند؛ از این روی، آتشکده ها برپا بود و موبدان پاسخگوی سؤالات شرعی بهدینان بودند؛ اما با روی کار آمدن عباسیان، به تدریج آتشکده ها به مساجد تبدیل شد و موبدان پایگاه های خود را از دست دادند. البتّه به دلیل نزدیکی خلفای عبّاسی به ایرانیان و واگذاری مناصب بالا به نومسلمانان ایرانی، و نیز به دلیل وجود فضای تساهل به ویژه در دورة نخست عباسی، موبدان مجال یافتند تا خود را به بزرگان حکومت و خلفایی چون مأمون، معتصم و متوکّل نزدیک سازند. در این میان، حفظ شعایر دینی و میراث فرهنگی ایرانیان نیز برعهدة آنان بود. مورّخان و دانشمندان مسلمانی چون مسعودی(345)، ابن ندیم(390)، مطهر مقدسی(اواخر سده4) و مسکویه(421) و با آنان تعاملاتی داشتند. پس از حدود سه سده به دلیل گرایش زرتشتیان به اسلام، مقام و جایگاه اجتماعی و دینی موبدان هم به شدّت متزلزل شد؛ به طوری که برخی از آنان مجبور شدند برای گذران معاش، به امور دیگری پردازند و حتّی فرزندان خود را از درآمدن در کسوت موبدان منع کردند. این روند رو به کاهش نقش موبدان، با استفاده از منابع مکتوب به جا مانده از مورخان مسلمان سده های نخستین، کتب پهلوی برگردان شده به فارسی، و آثار تحلیگران بعدی (غربی یا مسلمان) و با روش تاریخی مورد بررسی قرار گرفت.
«نبی» و «رسول» در کتاب مقدّس و قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیامبری و پیامبران، یکی از برجسته ترین حوزه های معنایی مشترک قرآن و کتاب مقدّس است. مقالة حاضر، که به دنبال بررسی معنی و کاربرد دو واژة کلیدی این حوزه؛ یعنی «نبی» و «رسول» است، با نگاهی به کمبودهای ناشی از بسنده نمودن به بررسی های درون متنی، یافتن پاسخ شایسته برای این پرسش را، به بررسی تاریخی و تطبیقی مفهوم و مصداق «نبی» و «رسول» در کتاب مقدّس نیز نیازمند می داند. بدین ترتیب، این مقاله نشان می-دهد؛ دو اصطلاح تخصّصی «نبی» و «رسول»، بسی پیش تر از قرآن، در دیگر متون مقدّس ادیان ابراهیمی نیز در معانی و کاربردهایی همانند با قرآن، به کار رفته اند، و معنی و کاربرد قرآنی آن ها نیز در همین راستاست. این پژوهش، افزون بر هماهنگی معنی و کاربرد واژگان یادشده در کتاب مقدّس و قرآن؛ گسترش مفهومی و مصداقی این حوزة معنایی در قرآن نسبت به کتاب مقدّس را نیز نشان می دهد.
مزیدیان و نقش آنان در گسترش تمدّن اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مزیدیان یکی از حکومت های شیعی عراق بودند که در فاصلة میان سال های 350 تا 545 ه .ق برابر با 961 تا 1150م.، بر منطقة حلّه و پیرامون آن فرمان راندند. آنان که شاخه ای از اعراب بنی اسد به شمار می آمدند، نخست در محلی بین کوفه و هیت استقرار یافتند و روزگار خود را از طریق دام داری و کشاورزی سپری می ساختند؛ تا آن که در دورة معزّالدولة بویهی، علی بن مزید تحت حمایت بویهیان توانست حکومت مزیدیان را در نواحی یاد شده پدید آورد. پس از علی، هفت تن دیگر از افراد خاندان مزیدی به حکومت دست یافتند و با فراز و فرودهایی تا سال 545 ه .ق بر قلمرو مزیدی فرمان راندند. بی شک بزرگ ترین و مشهورترین حکمران مزیدی، صدقة بن منصور بود که همزمان با ظهور خاندان سلجوقی، حکومت مزیدیان را در اختیار داشت. وی که امیری هوشمند بود، با استفاده از اختلاف ها و درگیری های بین امرای سلجوقی، شهرهای بصره، کوفه، هیت و تکریت را به زیر فرمان آورد، و شهر حلّه را بنا نهاد و پایتخت خود را بدانجا منتقل ساخت و آن شهر را پایگاهی برای حمایت بی چون و چرا از عالمان و دانشمندان قرار داد و زمینة گسترش بیش از پیش تمدّن اسلامی را فراهم آورد. این مقاله بر آن است که بر اساس روش توصیفی - تحلیلی و با استفاده از منابع، مآخذ و پژوهش های تاریخی، در وهلة نخست زمینه ها و چگونگی ظهور حکومت مزیدی را بررسی و در مرحلة بعد نقش آن خاندان را در گسترش فرهنگ و تمدّن اسلامی، به ویژه در دو بخش ادبی و علمی، بیان کند، و آن گاه فعالیت های آنان را در راستای گسترش تشیّع تبیین نماید.
مطالعه تطبیقی کیش مانی با سایر مکاتب گنوسی از منظر کیهان شناسی و خداشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
رسمی شدن تشیع در خراسان عصر صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شاه اسماعیل پس از فتح خراسان، تشیع را در آنجا نیز مانند دیگر بخشهای قلمرو خود مذهب رسمی اعلام و تلاش کرد مردم خراسان را شیعه کند، ولی تسنن ریشهدار مردم خراسان و حملات مکرر اوزبکها، مشکلات زیادی برای او و جانشینانش ایجاد کردند.
اوزبکها نقش تأثیرگذاری در مختل کردن روند توسعه تشیع داشتند. آنها با کشتار شیعیان، مخصوصاً مبلغان و فقهای شیعه، مانع گرایش اهل سنت به تشیع میشدند. این عامل در شرق خراسان به خصوص در شهر هرات از یک سو باعث میشد اهل سنت با حمایت اوزبکها در مقابل تشیع مقاومت کنند و از سوی دیگر کسانی که به تشیع تمایل داشتند متوجه این واقعیت شدند که پذیرش تشیع ولو با حمایت دولت صفویه بسیار خطرناک میباشد، لذا از پذیرش تشیع خودداری میکردند. اما پس از رفع خطر اوزبک توسط شاه عباس اول، روند تشیع پذیری در خراسان با سهولت بیشتری انجام شد، هرچند باز هم بخشی از مردم آن ایالت به ویژه ساکنان مناطقی که در مجاورت قلمرو اوزبکها بودند، تشیع را نپذیرفتند. این پژوهش بر آن است با استفاده از روش تاریخی و کتابخانهای، روند و چگونگی گسترش تشیع در خراسان عصر صفوی، اقدامات دولت صفویه در این راستا و موانعی را که با آن مواجه بودند بررسی و تجزیه و تحلیل کند.
اندیشه تکفیری در بستر تاریخ ریشه ها و راه های علاج آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله پیش رو به بررسی مسأله تکفیر که یک معضل فکری در جهان اسلام می باشد، پرداخته است. در این راستا، بررسی ریشه های تاریخی پدیده تکفیر و سیر تحول آن با توجه به بستر رخداد و عوامل و ریشه های موجده آن، رویکرد اصلی بحث را تشکیل می دهند. مقاله نشان می دهد که مسأله تکفیر از ابتدای تاریخ اسلام همواره وجود داشته است. این اندیشه بر بنیان های متعددی چون بنیان های حدیثی، فکری - عقیدتی و تعصّب استوار گشته است. پس از شناسایی این ریشه ها، راه حل هایی چون: بازخوانی مفهوم اسلام و تعیین حدود اسلام حداقلی، از جمله راه های ارائه شده در این مقاله برای تعدیل و اصلاح تفکر تکفیری است.