فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۳۶۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر، در صدد بررسی میراث مکتوب شیعیان فاطمیِ مصر در باب علوم نقلی است. «نقل»، یکی از مهم ترین پایگاه های ترویج علوم دینی و وحیانی است؛ زیرا به مدد آن می توان آموزه های الهی را به بندگان خدا منتقل ساخت. شاید راز توجه ادیان، فِرَق و مذاهب آسمانی به دانش های نقلی در فعالیت های تبلیغی و آموزشی خود، همین نکته باشد. فاطمیان اسماعیلی مذهب، از این قاعده مستثنا نبودند و در شاخه های متنوعی همچون: فقه، تفسیر، تاریخ، شعر، ادبیات و دیگر علوم نقلی فعالیت داشتند. اگرچه دستاوردهای مکتوب فاطمیان در این زمینه اندک است و به عنوان مثال، در مباحث فقهی نوآوری چشمگیری نداشتند و در علم قرائت و تفسیر به دلیل رویکرد عقل گرایی و باطنی، تألیفات چندانی از خود به یادگار نگذاشتند، اما توجه ویژة آن ها به علوم نقلی، چه با هدف حفظ موجودیت سیاسی خویش و چه با انگیزه ترویج فرقه اسماعیلیه، شایسته بازخوانی است. این نوشتار که به همین منظور سامان یافته، نشان می دهد که فاطمیان توانستند با ترسیم ساختار مناسب و کمک های سخت افزاری و نرم افزاری، علوم نقلی را به بهترین شکل ترویج نمایند.
بررسی میزان انطباق تصویر براق در معراج نگاری های عصر قاجار با روایات اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معراج پیامبر(ص) موضوعی مهم در حوزه نگارگری و بخش جدانشدنی نسخه های خطی فارسی و پس از آن در کتب چاپی محسوب می گردد. خلق این تصاویر تحت عنوان معراج نگاری از عصر ایلخانان آغاز و در دوره قاجار و متقارن با چاپ کتب سنگی دنبال شد. با این حال به احتمال فراوان روایات اسلامی دست مایه تصویرسازان در باب این مرکب قرار گرفته است، که با سیر و غور در آن می توان به تطبیق نسبی تصاویر براق با احادیث و روایات برجای مانده در معراج نامه های دوره قاجار دست یافت. هرچند در این بین نباید عقایدآفرینندگان و پردازندگان آثار و نفوذ سبک های هنری غرب را نادیده گرفت. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی به بررسی روایات، احادیث و تفاسیر مرتبط با ویژگی های ظاهری براق پرداخته و میزان تطبیق آن را با معراج نگاری های این عصر مورد تحلیل و سنجش قرار می دهد.
بررسی تطبیقی اندیشه بیداری اسلامی (مسأله وحدت) در آراء سید جمال الدین اسدآبادی و امام خمینی
حوزه های تخصصی:
سید جمال الدین اسدآبادی و امام خمینی، دو نماینده بارز جریان بیداری اسلامی در دو دوره مختلفند که دایره شمول اندیشه و آراء این دو در زمینه بیداری اسلامی گسترده است. در این گستردگی وجوه تشابه و تفارق در کلیات و جزئیات آراء وجود دارد. مسأله وحدت (وحدت اسلامی، وحدت ملل مسلمان و غیره) از کلیات مشابه با جزئیات متفاوت است که جایگاه مشخصی در مجموعه اندیشه های دو متفکر دارد. در مورد سید می توان گفت که وحدت، بن مایه و اساس مبارزه سیاسی وی بوده و در آراء امام خمینی این مسأله جزئی مهم از مجموعه فکری ایشان را تشکیل می دهد. بنابراین هدف این مقاله بررسی اندیشه وحدت نزد سید جمال الدین و امام خمینی است. به نظر می رسد نظریه پردازی دو متفکر در باب وحدت، تحت تأثیر شرایط مختلف به ویژه شرایط سیاسی زمان و کیفیت مبارزه سیاسی آن ها بوده است.
واکاوی مفاهیم ظلم ستیزی و عدالت خواهی در نهضت شیعی سربداران خراسان
حوزه های تخصصی:
ظلم ستیزی و عدالت طلبی از اهداف بسیاری از جنبش ها در تاریخ ایران بوده است. این مفاهیم زمانی برجسته می شدند که مردم تحت سلطهٔ حاکمان مستنبد قرار داشتند و اوضاع سیاسی،اجتماعی و اقتصادی رو به وخامت می گذاشت. عصر مغولان و ایلخانان از جمله این دوره های تاریخ ایران است که ظلم و بی عدالتی در جامعه گسترش یافت و باعث پدید آمدن جنبش های مردمی ظلم ستیز و عدالت طلب شد. نهضت شیعی سربداران در قرن هشتم هجری قمری از جنبش های ظلم ستیز و عدالت طلب مخالف مغولان بودکه توانست با بازتولید مفاهیم ظلم ستیزانه و عدالت طلبانه شیعی حدود نیم قرن در خراسان حکومتی را تشکیل دهد . این پژوهش می کوشد تا پاسخی به این سوال دهد که چرا مفهوم ظلم ستیزی و عدالت طلبی بیشترین نقش را در تشکیل و موفقیّت حکومت سربداران خراسان داشته است ؟نتایج پژوهش بر این نکته تأکید دارد که عدالت طلبی و ظلم ستیزی نهضت سربداران تحت تأثیر نهضت عاشورا و فرهنگ اهل بیت قرار داشته است و این نهضت با توسل به این مفاهیم موفق به تشکیل حکومت شد. لذا شناسایی و معرفی اهداف ظلم ستیزانه و عدالت طلبانه نهضت شیعی سربداران از اهداف این پژوهش به شمار می آید. روش تحقیق به شیوه توصیفی و تحلیل و متکی بر منابع کتابخانه ای است.
ناآگاهی تاریخی و زوال جایگاه عقاید دینی در اندیشه امروزین ایرانشهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تقریباً عمدة روشنفکران ایران که در حوزة اندیشة امروزین ایرانشهری قلم زده اند، عقاید دینی را بسان روشنفکران اروپایی سنت روشنگری، عامل واپس ماندن قلمداد می کنند. در تاریخ معاصر ایران، عرفی گرایی دوران مشروطیت، بناپارتیسم رضاشاهی، چپ گرایی و لیبرال باوری در دورة محمدرضا شاه و حتی ملی گرایی مستقل که میراث دکتر محمد مصدق بود، نمودهایی از چنین روند و باوری به شمار می آیند؛ اما بررسی تاریخ مدرن ایران که همزاد با تاریخ مدرن اروپا در نظر گرفته می شود، نشان از همنشینی دولت با دین دارد که از سر ضرورت بوده و با اصل مصلحت دولت الفت یافته است. در نظر نگرفتن این ضرورت و مصلحت سبب شده که اندیشة ایرانشهری با وصف همة پویایی هایی که در نظریه پردازی و زمینه سازی برای آزادی خواهی، قانون گرایی، مردم سالاری و ... در روزگار معاصر داشته، نتواند منظومه های فکری مترقیانه ای برای تنظیم مؤثر روابط دولت و دین در دوران کنونی بیافریند و در حقیقت، در روند تأثیرگذاری بر مناسبات سیاسی کشور تا حد زیادی بازمانده است. این مقاله که تنظیم روابط دین و دولت را در تقویت قدرت دولت ملی در ایران مهم می داند، چرایی نادیده گرفته شدن چنین ضرورتی را مسأله مهمی در نظر می گیرد که می تواند پاسخ های متعددی داشته باشد. مقاله به عنوان یک ایده و صورت بندی تازه، «ناآگاهی اندیشه وران امروزین ایرانشهر از پیوند تاریخی سیاست با عقاید دینی» را علت مهمی دانسته و آن را مورد بررسی قرار می دهد.
مؤلفه های قرآنی فرهنگ جاهلیت و مصادیق آن در جوامع مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیش از ظهور اسلام، سنتی حکمفرما بود که قرآن کریم از آن به «جاهلیت اولی» تعبیر کرده است. برخی مفسران، قید «اولی» را حمل بر وجود دو جاهلیت اولی و ثانیه (یا اُخری) کرده اند. در این نوشتار برای تبیین دیدگاه یاد شده به این سئوال کلیدی که «مؤلفه های فرهنگ جاهلیت از منظر قرآن و مصادیق آن در عصر حاضر کدام است؟» با استفاده از روش تحلیل محتوا پاسخ داده شده است. حاصل این پژوهش، بر وجود مؤلفه هایی برای فرهنگ جاهلیت چون پندارهای باطل نسبت به خداوند، احکام جاهلانه، تعصب و تبرج دلالت دارد. از آنجا که این مؤلفه ها، محدود به زمان یا جغرافیای خاصی نیستند، در هر زمان و مکان دیگری نیز سازنده فرهنگ جاهلیت خواهند بود که از مصادیق آن در جوامع امروزی می توان به تبعیض نژادی، سکولاریسم، قوانین و احکام قضایی ناعادلانه، تفاخرات و آشکار ساختن زینت ها در انظار عمومی و ... اشاره نمود.
مبتکر نظریة رکن رابع ایمان در شیخیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شیخیه یکی از جریان های نسبتاً جوان در تاریخ شیعة امامیه است.یکی از نظریّات منسوب به آنان، نظریة«رکن رابع ایمان» است که انشعابات شیخی در مورد آن نظر همسانی ندارند. یکی از وجوه اختلاف در شناسائی مبتکر این نظریه است. شیخ احمد احسائی، سیدکاظم رشتی و حاج محمد کریم خان کرمانی هریک با این عنوان مطرح شده اند. مقالة حاضر با ریشه یابی علل پدیداری اختلاف در این باب، چهار مؤلفه را در ساختار نظریه مشخص می کند:
1.ادبیات چهارگانة «خدا، پیامبر، امام، شیعه» 2. سلسله مراتب قرای ظاهره 3. تعدد یا وحدت صاحبان آن 4. نقش آنان در قبال سائرین
با پیگیری این چهار مؤلفه در متون بزرگان جریان شیخیه و با توجه به شواهد تاریخی، مقالة حاضر نشان می دهد انتساب نظریة رکن رابع به محمد کریم خان کرمانی انتسابی ناصحیح است. پایه های اصلی این نظریه متکی به کلمات شیخ احسائی است اما به نظر می رسد نظریه پرداز اصلی آن سید کاظم رشتی باشد.
پارسیان هند و حیات سیاسی - اجتماعی زرتشتیان در عهد قاجار
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی مناسبات پارسیان هند با زرتشتیان ایران و تأثیرگذاری آنها در حیات سیاسی-اجتماعی عهد قاجار می باشد. زرتشتیان از اقلیت های مهم دینی در سرزمین ایران به شمار می روند که از عصر باستان تاکنون در عرصه اجتماعی و سیاسی به ایفای نقش می پرداختند. زرتشتیان مهاجر ایرانی به هند تا سده دهم هجری در شهرهای مختلف هند به فعالیت می پرداختند. با گذشت زمان پارسیان شهر بمبئی را مرکز خود قرار دادند و در این شهر منشاء تحولات اقتصادی و اجتماعی فراوانی شدند. آغاز مناسبات پارسیان هند و زرتشتیان ایران به سده نهم هجری بر می گردد. این مناسبات با تشکیل انجمن اکابر پارسیان هند موسوم به «پنجایت» رونق پیدا کرد. در دوره ناصرالدین شاه قاجار مانکجی هاتریا به عنوان نماینده این انجمن وارد ایران شد و تلاش های وی در زمینه الغای جزیه زرتشتیان، تأسیس مدارس دینی زرتشتیان و احیای آتشکده ها موجب ارتقاء وضعیت اجتماعی زرتشتیان در ایران شد. اقدامات مانکجی توسط نماینده دیگری از انجمن، کیخسرو جی خان ادامه پیدا کرد. در این پژوهش با تکیه بر مطالعات کتابخانه ای و به شیوه توصیفی-تحلیلی به موضوع پرداخته می شود.
وجوه سیاسی امامت از دیدگاه فرق خطابیه
حوزه های تخصصی:
غالی گری و تصورات فوق انسانی از حیات و زندگی پیامبران، ائمه و پیشوایان مذهبی، بزرگان و فرمانروایان در میان ملل و اقوام مختلف همواره وجود داشته است. در میان مسلمانان نیز برخی افکارِ غالیانه ی متأثر از اقوام و ادیانِ یهودی و مسیحی و شرایط سیاسی – اجتماعیِ حاکم بر جامعه ی اسلامی تداوم و گسترش یافت. در این میان شالوده ی فکری ابوالخطاب و تعالیم او مبتنی بر نوعی غلو درباره ی ائمه ی اطهار (ع) خصوصاً امام صادق (ع) بود. او ارتباط خود با امام صادق (ع) را پلی قرار داده بود که بدان وسیله به هدف های خود برسد؛ لذا امام صادق (ع) در فضای سیاسی- اجتماعی زمانه ی خود با توجه به وضعیت فکری و سیاسی حاکم بر جامعه، افکار و اندیشه های ابوالخطاب را شناسایی کرده و به مبارزه و طرد افکار ایشان پرداختند و پیروان خویش را از ارتباط با او بر حذر داشتند و روایات متعددی را در رد افکار و اندیشه های ابوالخطاب و یارانش صادر کرده و خطوط کلی اندیشه ی سیاسی و عقاید تشیع مکتبی را از تشیع غالیانه جدا نمودند. مشخصه های فکری، سیاسی و اجتماعی اندیشه های ابوالخطاب و برداشت سیاسی ایشان از امامت شیعه و پیوند دادن عقاید خود با اندیشه ی مهدویت مسئله ای است که در این پژوهش مورد بحث و بررسی قرار می گیرد و در نهایت تلاش می شود تا موضع سیاسی- عقیدتی امام صادق (ع) در برابر ایشان مطرح شود. با توجه به اهمیّت موضوع، نگارندگان در این مقاله با روش توصیفی – تحلیلی به بررسی موضوع وجوه اند.
درآمدی بر موانع جغرافیایی گسترش مذهب اسماعیلی در مغرب عهد فاطمی (۲۹۷-۳۶۲ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در بررسی ناکامی فاطمیان در گسترش و تثبیت مذهب اسماعیلی در مغرب، تأثیر و نقش عوامل جغرافیایی، به رغم اهمیت مورد توجه واقع نمی شود. پژوهش حاضر سعی دارد با عنایت به ارتباط وثیق میان پدیده ها و رویدادهای تاریخی با عوامل جغرافیایی(اعم از طبیعی، انسانی، مذهبی و سیاسی)، نقش و تأثیر این دسته از عوامل را در فراگیر نشدن مذهب اسماعیلی در مغرب عهد فاطمی مورد تبیین قرار دهد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که وسعت سرزمینی، موانع محیطی و جغرافیایی مغرب، همانطورکه مدتها از سیطره مسلمانان در دوره فتوح ممانعت به عمل آورد، تسلط فاطمیان بر شئون آن برای زمینه سازی جهت تثبیت مذهب اسماعیلی را هم ناممکن نمود. این در حالی بود که جغرافیای انسانی ، مذهبی و نیز سیاسی مغرب در دوره پیشافاطمی به گونه ای تثبیت شده بود که هر کدام از گروههای مذهبی سنی(مالکی و حنفی)، خوارج(صفری و اباضی) و نیز برخی گروه های شبه اسلامی مثل برغواطه قلمرو سرزمینی خاص خود را داشتند.علاوه بر این، فاطمیان با ناتوانی در ایجاد تقسیمات اداری جغرافیایی مطلوب خود، نتوانستند اداره مناطق مختلف مغرب را تحت کنترل خود درآورند.از این رو، عوامل جغرافیایی نیزمی توانند از جمله موانع اشاعه مذهب اسماعیلی در مغرب عهد فاطمی مورد توجه قرار گیرند.
بررسی تأثیرات سیاسی و اجتماعیِ طریقت های کردستان در آغاز سدة بیستم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در آغاز قرن بیستم، رهبران طریقت های کردستان، به ویژه نقشبندیه، برای افزایش نفوذ و اعتبارِ سیاسی و اجتماعی خود، در عرصه های گوناگون، اقدامات بسیاری انجام دادند. در دورة مشروطه و پس از آن، نفوذ رهبران طریقت نقشبندیه افزایش یافت و این رهبران در ماجرای شورش های سه گانة سالارالدوله در کردستان از وی حمایت کردند، با وقوع جنگ جهانی اول به جانب عثمانی گراییدند و به هم راه ارتش آن کشور وارد کردستان ایران شدند و مریدان شان را به جهاد در برابر کفارِ روسیه و انگلستان فراخواندند؛ اما در عین حال، گاه با قدرت های درگیرِ جنگ نیز وارد معامله های سیاسی می شدند. به طور کلی، طریقت های کردستان در این دوره به بیش ترین میزانِ فعالیت سیاسی و اجتماعی دست یازیدند تا بر قدرت سیاسی و اجتماعی خود بیفزایند؛ امری که در نهایت، با روی کار آمدن رضا خان، به شکست آنان در این عرصه ها منتهی شد.
سادات لاله تبریز در گذار به عصر صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شروع حکمروائی صفویه بیش تر با نظر به رسمیت یافتن تشیع، تمرکز و یکدست شدن حاکمیت سیاسی و درگیری با عثمانی و ازبکان مورد مطالعه قرار می گیرد. اما افراد و گروه های مختلفِ درون قلمرو صفوی، چگونه با شرایط جدید مواجه شدند و سیاستهای حکومت صفوی چه عاقبتی برای آنها رقم زد؟ تا آنجا که به موضوع ما مربوط می شود، از همان آغاز سادات به طور وسیع از سوی حکومت در مناصب رسمی بکار گرفته شدند، حتی منصب صدارت به انحصار آنها درآمد. اما شیوخ صوفیه چون در امور معنوی و برخی در حوزه قدرت دنیوی، رقیب بالقوه شاه صفوی تصور می-شدند، چندان مورد اعتماد نبودند. رسمیت یافتن تشیع باعث شد هرکسی به صرف باورهای غیر شیعی اش عنصری مشکوک تلقی شود، بویژه که عثمانی و ازبکان همواره باورهای مذهبی را توجیه کننده درگیری های نظامی خود با صفویه می دانستند. با این مقدمات، هدف این مقاله پی گیری تحولاتی است که خاندان لاله در دوران پرآشوب قرن دهم، در جامعه صفوی از سر گذرانده اند. آنها از خاندان های سرشناس تبریز در قرن دهم و برخوردار از امتیاز سیادت بودند. بزرگ این خاندان، بدرالدین احمد، شیخی صوفی از سلسله کبرویه و خلیفه سید عبدالله برزش آبادی در آذربایجان بود. پدرش مرید خواجه علی صفوی بود و یکی از پسرانش مدت کوتاهی صدارت شاه اسماعیل را داشت. سادات لاله در نیمه دوم قرن دهم، به تسنن متهم بودند و احتمالاً به همین سبب مورد سوءظن قرار گرفته و به اصفهان تبعید شدند. مجموعه اینها نشان می دهد مطالعه موردی تاریخچه این خاندان تا چه حد می تواند ما را در فهم تحولات این دوره یاری دهد.
حیدری و نعمتی
حوزه های تخصصی:
حیدری و نعمتی، یا به عبارت دیگر، امیرحیدری و نعمت اللهیه، به مخاصمات دو طرفهٔ میان بخش های شهری در عصر صفوی و پس از آن در ایران گفته می شود. از اواخر سدهٔ 9ه /15م تا دهه های اخیر، شماری از شهرها و قصبات ایران بر اساس تقسیم محله های مجاور به دو گروه لحاظ می شده اند که یکی به عنوان حیدری خانه و دیگری به عنوان نعمتی خانه شناخته می شد. ساکنین هر محله به طرف مقابل تحقیر و اهانت شان را ابراز می داشتند و به طور دوره ای با هم برخورد و جنگ های عمومی داشتند. ریشهٔ نام آن ها و دلایل تخالف و خصومت شان عموماً برای اعضای این گروه ها شناخته شده نبود.
به منظور یادگیری و یادآوری از دیگران: ایرانیان در حال بازدید از پرستشگاه یهودی دورا-اروپوس
حوزه های تخصصی:
پیدایش آیین یارسان و دوره های تجلی در این آیین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آیین یارسان به عنوان یکی از نحله های مذهبی در ایران دارای پیروانی است. اکثر پیروان این آیین در منطقة غرب کشور، کردها و لک ها بوده و شهر کرند مرکز آیین یاری است. عقاید این آیین به صورت التقاطی است و درباره ی این نحله شناخت کافی در جوامع علمی و مردمی وجود ندارد. تحقیقات انجام گرفته شده در این حوزه به اندازه ی لازم گویای ماهیت این آیین نیست و به صورت های گوناگون دربارة چگونگی پیدایش و دوره های تجلی آن سخن گفته شده است. مقالة پیش رو قصد دارد که به بررسی پیدایش آیین یاری و دوره های تجلی این آیین بپردازد. روش تحقیق، توصیفی تحلیلی است و از منابعِ دینی یارسانی نیز استفادة کتابخانه ای شده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که دوره های تجلّی در آیین یاری چهار دوره بوده و پیدایش این آیین پدیده ای اجتماعی بوده و به آیین مذهبی تغییر ماهیت داده است.