توسعه پایدار و محیط زیست در فعالیت های صنعت ساختمان توجه متخصصان امر را در اغلب کشورهای جهان به خود جلب کرده است . از مشخصه های بارز و مشکل ساز صنعت ساختمان سازی کشور به کارگیری مصالح ساختمانی مدرن با استفاده از روش های ساخت و ساز سنتی است . این شیوه ساخت و ساز در کشور نشان داده است که مشکلات کمی ( برآورده نکردن نیازها ) و کیفی ( مقاومت مناس ساختمان ها در برابر زلزله ، کوتاهی عمر مفید بنا ، فرسایش به علت عوامل اقلیمی ، تولید ضایعات ساختمانی بیش از حد در حین اجرا ، ناکارایی امکان بازیافت مصالح ساختمانی و غیره ) را به همراه دارد ...
مساکن سنتی روستایی درشمال کشور‘ با ظاهر متفاوت خود اقتباسی ساده از طبیعت و جغرافیائی منطقه بوده و پاسخگوی نیازهای اساسی مردمانی است که فعالیتهای اقتصادی و فرهنگ زیستی آنان متفاوت با دیگر نقاط ایران می باشد در این مقاله سعی شده علاوه بر بررسی شمای کلی مسکن سنتی روستایی گیلان و چگونگی شکل گیری آن تاثیر عوامل جغرافیا و اقلیم نوع فعالیتهای معیشتی و فرهنگ عمومی منطقه بر این مساکن مورد مطالعه قرار گیرد علل تظاهر معماری ویژه منطقه و توجه به نیازهای رفتاری و سکونتی انسان ساکن در مساکن سنتی از جمله مطالبی است که به آن پرداخته شده است همچنین در این نگارش نگاهی کوتاه به شناخت روند توسعه فیزیکی الگوهای معماری بومی در روستاهای استان گیلان دارد
به دنبال افزایش جمعیت به ویژه در شهرهای بزرگ و تغییر و تحولات شهری در دوران اخیر، موضوع استفاده از فضاهای زیرسطحی به عنوان راه حلی برای رفع مشکلات شهری مورد توجه بسیاری از کشورها قرار گرفته است. فضاهای زیرسطحی به عنوان سطوحی که در لایه های زیرین زمین قرار می گیرند حایز قابلیت ها و امکانات متعددی هستند اما تاکنون از میان قابلیت های مختلف فضاهای زیرسطحی در رفع مشکلات شهری، تنها به جنبه های کالبدی آن در جهت حل معضلات ترافیکی پرداخته شده است در حالی که یکی از مهم ترین معضلات شهری، آسیب پذیری شهرها در برابر انواع بحران ها و مخاطرات است. لذا پرداختن به موضوع توسعه زیرسطحی و شناخت پتانسیل ها و قابلیت های آن از یک سو و بررسی ویژگی های مدیریت بحران و اقدامات مؤثر در هر مرحله از سوی دیگر می تواند در دستیابی به راه حلی برای کاهش آسیب پذیری شهرها در برابر بحران مورد توجه قرار گیرد. در این راستا به منظور بررسی ارتباط میان این دو موضوع، از مطالعات کتابخانه ای، بررسی اسناد و متون معتبر علمی مرتبط، بررسی تجربیات نمونه های موفق جهانی و نیز نظرسنجی از 35 نفر از صاحبنظران در این حیطه و استخراج نتایج حاصل از پرسشنامه ها با استفاده از مدل دلفی فازی استفاده شده است. از همپوشانی معیارهای استخراج شده در هر دو حوزه و نیز نتایج حاصل از نظرسنجی از صاحبنظران، معیارهای پیشنهادی توسعه فضاهای زیرسطحی در جهت مدیریت بحران تدوین شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که میان معیارهای توسعه فضاهای زیرسطحی و مدیریت بحران در حوزه کالبدی بیش از 85 درصد، در حوزه حمل و نقل حدود 90 درصد، در حوزه زیست محیطی حدود 75 درصد و در حوزه اقتصادی در حدود 70 درصد همپوشانی وجود دارد و در این میان بیشترین همپوشانی میان معیارها در حوزه های کالبدی، حمل و نقل و محیط زیست وجود دارد. به این ترتیب که ایجاد مسیرهای زیرسطحی تندرو و ارتباط زیرسطحی مراکز مهم امدادی در حوزه حمل و نقل و نیز استفاده از فضاهای زیرسطحی برای دفع مواد خطرناک در حوزه محیط زیست در انطباق کامل با معیارهای مدیریت بحران قرار دارد. چنین به نظر می رسد که می توان از معیارهای پیشنهادی در جهت توسعه فضاهای زیرسطحی با رویکرد حاضر بهره جست.
به منظور خواناتر نمودن ساختار شهر ، می باید پیوستگی بین عناصر عمده در شهر وجود داشته باشد . این پیوستگی می باید بین محورهای اصلی شهر و حیطه های بصری نشانه های شهری وجود داشته باشد تا ساختاری کامل و منسجم در ذهن به وجود می آید . تأثیر این دو دسته از عناصر شهری در خوانایی ساختار شهر به دو عامل ، میزان بی نظمی شبکه ی ارتباطی و حضور نظم در شبکه ی گشتالت در ساختار شهر بستگی دارد . هر مورفولوژی شهری با توجه به میزان حضور نظم در شبکه ی ارتباطی و پیروی از قوانین گشتالت می تواند ...