فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۲۸۱ تا ۳٬۳۰۰ مورد از کل ۲۷٬۸۲۵ مورد.
منبع:
هنر و تمدن شرق سال نهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۳
43 - 54
حوزه های تخصصی:
نگاره های تصویرسازی شده، روی ادوات مختلف، بخشی از هنرهای کهن ایران را تشکیل می دهد. واکاوی تاریخی سابقه این هنر را به پیش از تاریخ و مردمان ایران قدیم بازمی گرداند. از میان این نگاره ها، تصویر-نگاره های ویژه ای قابل تمییز است که به نظر می آید، در ضمن اینکه با تفکر و هدف بنیادین ویژه ای به تصویر درآمده اند، دارای مضامین نشانگی و فرهنگی خاصی نیز هستند. نگاره های نامبرده پیکره های شبیه سازی شده ای را نشان می دهد که در حال انجام نوعی حرکات موزون و معنادار هستند. دقت نظر در نقش ها، عناصر تصویری، پیکره های شبیه سازی شده و اعمالی که در این نگاره ها انجام می شود، منعکس کننده این موضوع مهم است که این آثار برای خوانش، نیاز به مطالعه علمی، هنری و نیز فرهنگی عمیق دارند. مقاله حاضر قصد دارد به این مهم دست یابد. بر پایه این مطالعات و در تأویلی ژرف نگرانه، پیکره های یاد شده در حال انجام حرکات رقص گونه، فرا انسانی و اسطوره ای شناخته شده و بر همین اساس از این دست نگاره ها، با عنوان نگاره های تصویرسازی شده با رقص خدایان، یاد می شود. با خوانش تاریخی-هنری و نشانه شناختی تصاویرِ نگاره ها انسان ها در حال انجام حرکات موزون ویژه ای، موسوم به رقص خدایان، به مثابه متن فرهنگی-هنری دریافت می شوند. در این مداقه سؤال اساسی این خواهد بود که تولید و دوام فرهنگی-هنری این گونه از نگاره ها، در هنرهای تجسمی ایران پیش از تاریخ، چگونه توجیه پذیر است؟ از اهداف ویژه جستار حاضر مطالعه بخشی از فرهنگ و هنر ایران پیش از تاریخ، با اتکا به اسناد تاریخی-هنری و اتخاذ شیوه های نوین علمی است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که تصویرسازیِ این گونه نقوش فراتر از تزیین صرف بوده و با مفاهیمی چون نماد، باورهای دینی-فرهنگی، اعتقادات و جهان بینی اسطوره ای و روایت های این مردمان، ارتباط عمیقی دارد. پژوهش حاضر از نوع کیفی بوده و با روش تبارشناسی تاریخی و رویکرد نشانه شناسی پدیدارها به نگارش در آمده است. شیوه اتخاذی این مقاله تحلیلی-تأویلی است و گردآوری داده ها با استفاده از منابع کتابخانه ای مهیا شده است.
عرفان صوفی و معماری مقبره در اوایل قرن چهاردهم
حوزه های تخصصی:
ابن بطوطه۳، جهان گردی ماجراجو در دوّم رجب سال ۷۲۵ هجری قمری (۱۳ ژوئن ۱۳۲۵ میلادی)، مُوطن خود در[شهرِ] طنجه۴ را ترک نمود و راهی سفری شگرف به درازایِ ربع قرن شد. سفری که منجر به اشرافِ تمام و کمالِ او در حوزه [فرهنگ و تمدّنِ] اسلامی گردید. او برای انجامِ [فریضه] حجّ [ابتدا] مسیرِ شمالِ آفریقا را در پیش گرفت [و سپس] از فلات ایران عبور کرد، از قسطنطنیه و اردوی زرّین۵ [یا خاقانات قپچاق] بازدید کرد، از طریقِ دریایِ سرخ به مالدیو، هند، سوماترا، مالابار و حتّی سواحلِ چین عزیمت نمود. در رجعت به خانه، به نوشتن سفرنامه ای مبادرت ورزید که او را در زمره نامدارترین جهان گردانِ دنیا قرار داد.(۱) شایان ذکر است او در طول این سفر هزینه ای برای اسکان خود پرداخت ننمود. در عوض، در سرایِ حاکمان و یا مراکز مشهور مذهبیِ جهانِ اسلام سکنی می گزید. در این مقاله به برّرسی سه [مورد از] «شهرهای کوچک خدا»، خانقاه هایی در اطراف مدفن شیوخِ صوفی که ممکن است ابن بطوطه در آن جا سکنی گزیده باشد، پرداخته شده است.(۲) هر سه متعلّق به یک دوره تاریخی، امّا در قلمروهای جغرافیایی سلسله ایلخانان در ایران، دودمانِ ممالیکِ مصر و دوره مرینیان در مراکش قرار داشته و بر زوایایِ مختلف پدیده ای مشترک، [که همانا] تکریم و ستایش عرفایِ قرون وسطای اسلامی ست، دلالت داشتند.
ارزیابی توزیع فضایی شاخص های خلاقیت در نظام سکونتگاهی استان هرمزگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به بررسی وضعیت ابعاد شاخص هایی خلاقیت در نظام سکونتگاهی استان هرمزگان پرداخته است. روش این پژوهش توصیفی – تحلیلی و مبتنی بر روش های کتابخانه ای و اسنادی است. به طورکلی این پژوهش بر اساس دو هدف اصلی بنیان نهاده شده است هدف اول پژوهش استخراج عوامل و شاخص های اثرگذار و کلیدی در خلاقیت شهرهای استان هرمزگان و هدف دوم دستیابی به یک رتبه بندی از شهرهای استان هرمزگان بر اساس میزان خلاقیت بوده است. برای هدف اول پژوهش از معادلات ساختاری و نرم افزار میک مک (MICMAC) استفاده شده است و نتایج آن نشان داد که عواملی همچون درصد تکنسین ها و متخصصان و درصد هنرمندان به عنوان اثرگذارترین شاخص ها در تحقق شهر خلاق در استان هرمزگان و شاخص های تعداد چاپخانه، تعداد کتابخانه و تعداد نمایشگاه های فرهنگی و هنری به عنوان کم اثرترین شاخص ها در تحقق شهر خلاق شناخته شده اند. در راستای هدف دوم از مدل تاپسیس (TOPSIS) استفاده گردید و نتایج آن نشان داد که شهر بندرعباس بالاترین میزان خلاقیت را به خود اختصاص داده است و در مراتب بندر لنگه در رتبه دوم، میناب در رتبه سوم، قشم در رتبه چهارم، رودان در رتبه پنجم، بستک در رتبه ششم، پارسیان در رتبه هفتم، حاجی آباد در رتبه هشتم، جاسک در رتبه نهم، خمیر در رتبه دهم، سیریک در رتبه یازدهم، ابوموسی در رتبه دوازدهم و بشاگرد در رتبه آخر قرار گرفته است.
ارزیابی تاثیر عوامل محیطی بر رضایتمندی بیمار و همراه بیمار در اتاق های استراحت بیمارستان های شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۲ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۱
251 - 264
حوزه های تخصصی:
مطالعات مختلف تایید می کنند که ارزیابی شاخص های کیفیت محیطی داخلی، در کاربری های حساسی مانند ساختمان های درمانی، نقش مهمی را در حفظ سلامت، رضایت و بهبود بیماران ایفا می کند. تنوع نیازهای مختلف بهره برداران(بیمار، همراه بیمار و کارمندان)، شرایط فیزیولوژیکی و حساسیت های ذهنی ایشان، اهمیت انتخاب روش مناسب مطالعه این کاربری را افزایش می دهد. هدف اصلی این پژوهش بررسی کیفیت محیط داخلی اتاق استراحت بیمار به منظور شناخت مهمترین شاخص کیفیت محیط داخلی تاثیرگذار بر رضایت کاربر و مقایسه شرایط محیطی با استانداردهای موجود در این زمینه است. در پژوهش حاضر از دو روش اندازه گیری میدانی داده های فیزیکی و پرسشنامه رضایتمندی کاربر، برای سنجش کیفیت محیط داخلی بیمارستان استفاده شده است. سنجش کیفیت محیط داخلی عموما با استفاده از 4 شاخصه ی اصلی حرارت، نور، صوت و کیفیت هوای داخلی مورد پژوهش قرار می گیرد. به این منظور در پنج بیمارستان واقع در شهر تهران 482 پرسشنامه از بیماران و همراهان بیمار، جمع آوری شد. اندازه گیری متغیرهای محیطی مانند دمای هوای خشک، رطوبت نسبی، شدت روشنایی، تراز شدت صوت، غلظت ذرات معلق، در فضای اتاق استراحت بیمار، به صورت همزمان با تکمیل پرسشنامه توسط کاربران مطابق با پروتکل های مشخص، توسط پژوهشگر انجام می شود. بر اساس نتایج، بیشترین مطابقت با استاندارد در کیفیت هوای داخلی و کمترین در کیفیت صوتی بر اساس استاندارد سازمان جهانی بهداشت مشاهده شده است. نتایج نشان داده اند که همبستگی قابل توجهی بین دو شاخص حرارتی و نوری با کیفیت محیط داخلی به ترتیب به میزان 0/59 و 0/42 وجود دارد. این در حالی است که دو شاخص صوتی و کیفیت هوای داخل، باوجود میزان همبستگی بالا با کیفیت محیط داخلی (به ترتیب 0/62 و 0/67)، منبع داخلی دارند. مقایسه ی فراوانی نمونه های موردی که در داخل محدوده ی استاندارد دمایی (23-26 درجه سانتی گراد ) با سایر موارد، نشان دهنده ی افزایش 11 درصدی نارضایتی کاربران به واسطه عدم رعایت این بازه است. با توجه به اینکه کیفیت صوتیِ غالب نمونه های موردی خارج از حد استاندارد است، لیکن 30 تا 40 درصد از کاربران، رضایت نسبی از وضعیت صوتی را گزارش کرده اند. کیفیت روشنایی نیز، با توجه به روشنایی بیش ازحد استاندارد در غالب نمونه های موردی، میزان رضایت کاربران را به طور میانگین در بالاترین محدوده رضایت ثبت کرده است.
گونه شناسی فضاهای گمشده در خیابان شهید بهشتی شهر کرج، با بهره مندی از رویکرد پروژه های محرک توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهداف: شناسایی و گونه شناسی فضاهای شهری گمشده در خیابان شهید بهشتی شهر کرج و بررسی میزان تحرک هر یک از این فضاها، اولویت برنامه ریزی و طراحی برای آن ها. روش ها: در بررسی نمونه ی موردی با رویکرد متخصص محور و مبتنی شاخص های ادبیات نظری، فضاهای گمشده شناسایی و بررسی شده است. درواقع از روش برداشت میدانی مشتمل بر مشاهده، برداشت از فضا و عکس برداری استفاده شده و با تکمیل چک لیست، میزان تحرک هر فضا با نگاه متخصص محور ارزیابی شده است. یافته ها: بر اساس ارزیابی فضاها در ابعاد عملکردی، اجتماعی، کالبدی، اجرایی و زیست محیطی، 23 فضای گمشده در نمونه ی موردی را می توان به پنج گونه تقسیم بندی نمود که عبارتند از: فضای توسعه نیافته، پارکینگ رو باز، فضای فاقد عملکرد، فضای باقی مانده از توسعه و فضای رها شده در حاشیه ی خیابان. نتیجه گیری: بر اساس رویکرد پژوهش، به منظور احیا خیابان باید 8 اصل شامل: اصل محصوریت و پیوستگی نما/ هماهنگی فرم و عملکرد/ تنوع و گوناگونی/ زمینه گرایی/ سازگاری/ مردم محوری/ ایستایی و پویایی/ دیالکتیک فضای بیرونی و درونی، مورد توجه قرار گیرد.
آموزش طراحی شهری: واکاوی شیوه های آموزشی با تاکید بر چارچوب مسئولیت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره دوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
۱۱۰-۸۹
حوزه های تخصصی:
اهداف: در قرن بیست و یکم، با توجه به تغییر پارادایم آموزش عالی در حرکت به سمت رویکرد مسئولیت اجتماعی دانشگاه از طرفی، و ماهیت پویا رشته طراحی شهری و هم چنین چالش های شهرسازی از طرف دیگر، اهمیت مطالعات آموزشی در این زمینه بسیار ضروری به نظر می رسد. لذا هدف نوشتار حاضر، ضمن شناسایی شیوه های آموزشی رایج در طراحی شهری، فراهم کردن زمینه برای بازطراحی برنامه آموزشی طراحی شهری منطبق بر رویکرد مسئولیت اجتماعی است. روش: برای این منظور، مطالعات مربوط به مسئولیت اجتماعی دانشگاه و هم چنین مطالعات آموزش طراحی شهری مرور گردید و از طریق گفت وگو با برخی متخصصین طراحی شهری، الگوی مسئولیت اجتماعی برای آموزش طراحی شهری پیشنهاد داده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان دهنده توجه به چهار شیوه یادگیری- یاددهی شامل آموزش سنتی، پروژه محور، خدمات محور، و آموزش پایدار در برنامه های آموزشی طراحی شهری در مقطع کارشناسی ارشد است. هم چنین الگوی مسئولیت اجتماعی برای رشته طراحی شهری در چهار بخش ارزش ها، مدیریت، اعمال، و اثرات تدوین گردید. نتیجه گیری: نگاه مسئولیت اجتماعی می تواند فرآیندهای دستیابی به توسعه پایدار را تسهیل نماید و با تاکید بر اهمیت اخلاق به تربیت متفکرین دغدغه مند و مسئول در این جهت گام بردارد
تلاشی برای فهم هستی شناختیِ معماری (با استعانت از تجارب عرفانی ابن عربی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم فروردین ۱۴۰۰ شماره ۹۴
65 - 78
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: بر همگان روشن است که معماری اصیل اسلامی ایران، پس از گذشت قرن ها، همچنان تفرج گاه عین و ذهن است. هنگام بررسی تأثیرگذاری و مطلوبیت مستمرِ این معماری، یکی از مواردی که بسیار مهم جلوه می کند وجود صورت هایی است که در آثارِ این معماری به وفور دیده می شوند. به نظر می رسد که برخی از این اشکال و صورت ها همواره اعتبار و اصالت دارند و از معانی خاصی سخن می گویند؛ اما به نسبت و رابطه حقیقیِ بین این صور و معانی (با نگاهی هستی شناختی) در ادبیات نظری مرتبط با آثار معماری اسلامی کمتر پرداخته شده است.هدف پژوهش: هدف مقاله حاضر آن است که با استعانت از پشتوانه غنی عرفان اسلامی (مکتب فکریِ ابن عربی) تا حد ممکن زمینه ای برای فهم نسبت حقیقیِ بین صور و معانی معماری فراهم آورد و، در افقی کلی تر، از رهگذر خوانش منابعی از عرفان اسلامی، برای فهم حقیقتِ معماری تلاش کند.روش پژوهش: روش این پژوهش استنادی و استنباطی است و «راهبرد» اصلی آن بر «استدلال منطقی» تکیه دارد.نتیجه گیری: با ابتنا بر آنچه از سپهر عرفان ابن عربی مستفاد می شود، یک اثر معماری نیز همچون کلیت پدیده های عالَم می تواند زنده و ذومراتب باشد و بساطتی طولی در نظام هستی داشته باشد: از مرتبه ماهوی یا باطنی تا نمود بیرونی یا ظاهری. در این میان، باطن یا «جان معماری» را می توان برابر با صورت مجرد آن در عالم ماهیات در نظر گرفت که بدون شکل و ماده است و مبدأ وجودی معماری به شمار می آید؛ این ماهیت تعیین کننده میزان زندگی اثر است و به نوعی علت وجودی اش به شمار می رود؛ پس میزان زندگی آثار معماری نسبی است. «جسم معماری» نیز برابر با ظهور اثر در عالم محسوس و در کالبد مادی است. این مراتب صوری و معنایی با یکدیگر وابستگی، سنخیت و ربط وجودی دارند و، به مثابه حلقه های یک زنجیر، توأمان در یک اثر معماری حاضرند.نکته دیگر آنکه مخلوق انسان، از جمله معماری، از باور درونی و نحوه نگرش وی به جهان هستی متأثر است. در حوزه عرفان، فهمی از عالم و پدیده های آن ارائه می شود که در آن حضور حقیقت مطلق در لایه های پیدا و پنهانْ نقش اصلی را ایفا می کند. پس از آنجا که انسانِ پرورش یافته با هستی شناسی اسلامی با بینش طولیِ خود عالم را ذومراتب می بیند، معماری اسلامی نیز به صورت زنجیره ای طولی دیده می شود که صورت محسوس آن با باطن و معنایش رابطه ای طولی و نسبتی وجودی پیدا می کند. ضمن آنکه، در این نگاه، صورت های معماری در ارتباط و تعامل با مبدأ هستی تفسیر می شوند، و همانند تمامِ دیگر پدیده ها فضیلت معماری نیز بهره بردنِ کامل از وجود و اتّصاف به درجه بالایی از زندگی است. در واقع می توان گفت که معماران مسلمان، در تطابق با معارف هستی شناختیِ مد نظر خود، تلاش می کنند که از مجرای خلق اثری زنده و کمال یافته نقش پردازِ حقیقت شوند و معانی وجودی و تکوینی را در قالب صور مناسب و مطلوب بیان کنند.
خوانش عوامل مؤثر بر شکل گیری اتمسفر فضایی مساجد معاصر با تکیه بر نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم اردیبهشت ۱۴۰۰ شماره ۹۵
5 - 18
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: علی رغم تعاریف متعد د ی که د ر محافل د انشگاهی تا کنون از مسجد ارائه شد ه است، بی شک تعریف مسجد بد ون د رنظرگرفتن مخاطب آن تعریف کاملی نخواهد بود ، زیرا یکی از اصلی ترین کارکرد های مساجد ایجاد بستری برای برقراری ارتباط معنوی بین انسان و خالق یکتاست. این ارتباط از ابتد ایی ترین نوع مسجد تا مساجد امروزی بخشی جد ایی ناپذیر از کارکرد مساجد بود ه است. از این رو انسان و اد راک او د ر این فضای مقد س اهمیت فراوانی می یابد . تجربه های اصیلی که د ر فضاهای انسان ساخت شکل می گیرند تجربیاتی هستند که تحت تأثیر عوامل متعد د ی به وجود آمد ه اند ؛ تجربیاتی که معماران و پد ید ارشناسان به آن اتمسفر می گویند . این پژوهش به د نبال شناخت عوامل تأثیرگذار بر اد راک مخاطب از اتمسفر فضای مساجد است.سؤال و هد ف پژوهش: هد ف از انجام این پژوهش «شناخت عوامل تأثیرگذار بر اد راک مخاطب از اتمسفر فضای مساجد » است و سعی د ارد به این پرسش پاسخ د هد که چه عواملی د ر انتقال اتمسفر فضایی یک مسجد می توانند تأثیرگذار باشند .روش پژوهش: این پژوهش به روش کیفی انجام شد ه است. از لحاظ سرشت د اد ه ها، متنی، معنایی و ناساختمند ، از لحاظ منطق اند یشید ن، استقرایی و از لحاظ سطح تحلیل، از نوع تفسیری است. راهبرد انتخابی د ر این پژوهش راهبرد نظریه د اد ه بنیاد و تحلیل ها به روش کد گذاری سیستماتیک اشتراوس و کوربین با کمک نرم افزار MaxQDA انجام شد ه است.نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشان از این د ارند که د ر اد راک مخاطب از اتمسفر فضای مساجد ، طراح با تد ابیری چون به حد اقل رساند ن د رگیری حواس مخاطب و یا به کارگیری صحیح نماد ها و نشانه ها و بهره مند ی از نصوص د ینی می تواند تا حد ود ی (و نه به صورت قطعی) د ر راستای شکل د اد ن به اتمسفر فضایی مسجد د خیل باشد . عواملی چون تجربیات احساسی مخاطب هنگام مواجهه با فضا، جریان های فکری حاکم، وقایع تاریخی و شرایط جغرافیایی موضوعاتی خارج از کنترل شخص طراح د ر شکل د اد ن به اتمسفر فضای مساجد هستند . از این رو عوامل مؤثر بر انتقال اتمسفر فضایی یک مسجد د ر بخش هایی قابل کنترل و د ر بخش هایی غیرقابل کنترل هستند . د ر نتیجه هیچ گاه نمی توان اد عا کرد که معماری به تنهایی بتواند عامل تأثیرگذاری د ر انتقال اتمسفر فضای مسجد ی باشد .
تحلیل ظرفیت نهادی توسعه شهری دانش بنیان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۱
5 - 22
حوزه های تخصصی:
امروزه توسعه شهری دانش بنیان با ایجاد فرصت برای تولید، انتشار و استفاده از دانش شهروندان، به عنوان نگرشی برای توسعه پایدار شهرها مطرح شده است و سیاست گذاری آن باید مبتنى بر ظرفیت نهادی محلی برای تغییرات نهادیِ کارا باشد. لذا این پژوهش در پی شناسایی عوامل مؤثر بر ظرفیت نهادی توسعه شهری دانش بنیان اصفهان است و با هدف اکتشافی- تبیینی، با استفاده از روش تحقیق پیمایشی و تحلیل عاملی اکتشافی انجام شده است. رویکرد روش شناختی پژوهش نیز از نظر ماهیت داده ها، کمّی و ابزار اصلی برای گردآوری داده ها، پرسشنامه است. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که هشت عامل مؤثر بر ظرفیت نهادی توسعه شهری دانش بنیان اصفهان با مجموع واریانس 66.309 درصد، تبیین مناسبی از موضوع به دست می دهند که مهم ترین عامل، محیط مشوق و حمایتگر تولید و استفاده از دانش است. از سویی، وضعیت ظرفیت نهادی توسعه شهری دانش بنیان اصفهان با امتیاز 34.16 درمجموع، نامناسب است و در شرایط عدم اراده سیاسی کافی و بینش راهبردی عمیق برای تحقق توسعه شهری دانش بنیان اصفهان، کنشگران و به ویژه مدیران، به دلیل اعتماد کم به یکدیگر، تمایل اندکی برای همکاری دارند و ازاین رو نمی توانند محیطی مشوق و حامی تولید و استفاده از دانش، شامل زیرساخت های سخت (فضاهای شهری مناسب برای حضور و گفتگوی افراد) و زیرساخت های نرم (ارائه مشوق ها و ایجاد آسایش و امنیت شغلی) را فراهم سازند.
پژوهشی بر بازتاب ادوات جنگی در نقوش سنگ قبور دوران اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۲ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۹۴)
446-424
حوزه های تخصصی:
جنگ افزارها از جمله مهم ترین نقوشی هستند که روی سنگ قبور ادوار مختلف ایران اسلامی خودنمایی می کنند. این ادوات جنگی معمولا ساده نقر شده اند و تنها فرم کلی و ظاهری سلاح مورد توجه هنرمندان سنگ تراش قرار گرفته است. پژوهش حاضر به شیوه توصیفی- تحلیلی و تاریخی و با توجه به بررسی های میدانی و مطالعه اسناد کتابخانه ای، نقوش ابزارآلات جنگی موجود روی سنگ قبور و چرایی به کارگیری آنها بر روی مزار متوفی را مورد کنکاش قرار داده و همچنین این نگاره ها را با سلاح های جنگی ادوار اسلامی ایران مقایسه تطبیقی نموده است. مطالعات صورت گرفته نشان می دهد که نقوش ادوات جنگی بیشتر روی سنگ قبور قوچ و شیرهای سنگی و محرابی شکل نقش بسته و شامل شمشیر، تیر و کمان، خنجر، گرز، تفنگ، سپر و نیزه است که در میان آنها، شمشیرهای منحنی بیشترین کاربرد را طی ادوار داشته است. فرم کلی و ظاهری این آلات جنگی منقور روی سنگ قبرها، در راستای کامل با جنگ افزارهای ادوار اسلامی، خصوصاً ادوار ایلخانی، تیموری، صفوی و قاجار بوده و به نوعی نشان از آگاهی هنرمند سنگ تراش به صنعت فلزگری آن زمان است. از طرف دیگر، این نگاره ها بیش تر به دلیل رشادت های شخص متوفی روی سنگ قبر وی حک شده و نشان از بزرگی و احترام، قدرت و شجاعت، پهلوانی و دلیرمندی وی است.
بررسی تکنیک های بافندگی درمحوطه ی باستانی شهر سوخته
منبع:
رهپویه هنرهای صناعی دوره اول پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱
45 - 59
حوزه های تخصصی:
در طول دوران باستان بافندگی به عنوان یکی از مهمترین مشاغل و به عنوان یک صنعت بزرگ فرهنگی و اجتماعی پر اهمیت، مطرح بوده است. این نوشتار که پژوهشی توصیفی و تحلیلی است و داده های کیفی آن به شیوه تحقیق کتابخانه ای جمع آوری شده، با هدف ارائه نمایی کلی از شیوه ی بافندگی عصر مفرغ در جنوب شرقی فلات ایران سامان یافته و تلاشی است در جهت پاسخ گویی به این پرسش که چه شیوه ها و تکنیک هایی در بافندگی شهر سوخته کاربرد داشته است؟ برای نیل به این مقصود داده ها و اطلاعات مورد نیاز از میان منابع و پژوهش های صورت گرفته قبلی استخراج گردیده و تا حصول نتایج علمی مورد تجزیه - تحلیل کیفی قرار گرفته اند. نتایج مطالعات نشان میدهد دسته بندی های پیشین در ارتباط با انواع شیوهها و تکنیک های بافندگی در شهر سوخته، دارای ایرادات اساسی است و با توجه به شواهد موجود، احتمال وجود کارگاه های عظیم تولیدی در محوطه باستانی شهر سوخته تقویت می شود. دسته بندی پیشنهادی برای انواع پارچه های شهر سوخته بر اساس روش بافت به سه دسته کلی بافندگی تاری- پودی، بافندگی حلقوی و بی بافت تغییر خواهد کرد. در پارچه های شهر سوخته که به روش بافندگی تاری- پودی تولید شده اند در هم تنیدگی رشته های تار و پود به کمک تکنیک های مختلف و با طرح هایی متنوع صورت پذیرفته است.
واکاوی سرامیک های گتومونو ژاپن بر مبنای معیارهای زیبایی مینگی
منبع:
رهپویه هنرهای صناعی دوره اول پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱
77 - 88
حوزه های تخصصی:
سرامیک های «گتومونو»، همان سفالینه های دست ساز ژاپنی است که توسط سفالگرانی ناشناس ساخته می شوند و از لحاظ معیارهای زیبای شناختی «مینگی» از امتیاز ویژه ای برخوردارند. مینگی، جنبش پیشه ی هنرهای مردمی ژاپن است که، جهت حفظ آثار دستی ژاپن در مقابل تحولات مدرن ژاپنی پایه گذاری شد. مینگی، در هنر- صنعت سفال و سرامیک در دنیا بسیار شناخته شده است، اما متأسفانه در ایران، به علت کمبود پژوهش و منابع، عموماً ناشناخته مانده است. این مقاله ضمن بررسی نحوه ی شکل گیری جنبش مینگی و ارتباط آن با حوزه ی سرامیک، درصدد است، معیارهای زیبایی شناختی مینگی را جهت شناسائی و ریشه یابی زیبایی های نهفته در سرامیک های گتومونو بومی و مردمی ژاپن مورد استفاده قرار دهد، و با بهره گیری از مفاهیم فلسفی و فرهنگی ژاپن، به تفسیر آن ها بپردازد. در این تحقیق، از روش توصیفی-تحلیلی جهت تبیین مطالب استفاده شده و گردآوری مطالب نیز به صورت کتابخانه ای بوده است. نتایج به دست آمده از پژوهش، نشان داده است: سرامیک های گتومونو که با هدف کاربرد روزانه، به صورت جمعی برای گروه های مختلف مردم ساخته می شود، از دیدگاه زیبایی شناختی از سایر نمونه هایی که به صورت فردی تولید می شوند، برترند؛ چرا که از نیروی سنت بهره مندند و زیبایی شان مدیون سادگی، طبیعت گرایی، کاربردی بودن و دارا بودن قابلیت تکثیر آن هاست، که تمام این موارد در طرح، فرم، و ساخت این آثار به صورت ناخودآگاه توسط سفالگر ناشناس برمبنای اعتقادات بومی، مذهبی و ملی گرایانه چون شینتوئیزم، تائوئیزم و بودیسم، فارغ از هرگونه ادعا و با نهایت خلوص حفظ شده است.
خوانش تحلیلی انیمیشن «خوش قدم»، با رویکرد معرفت شناختی هابرماس
منبع:
مطالعات هنر و رسانه سال سوم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶
129 - 156
حوزه های تخصصی:
«خوش قدم» انیمیشنی کودکانه است که به رغم روایت ساده و دوست داشتنی اش در ضرورت توجه انسان ها به محیط زیست و زیست گاه پنگوئن ها؛ با خوانشِ متن محورِ اخیر، ایده ای متفاوت و البته نگران کننده، از نسبت سلسله مراتبی و استیلاجوی انسانِ برخوردارِ مدرن، از آن فهم می شود. براساس روش تحقیق، این مقاله برگرفته از رویکرد متن محورِ ریکور و چارچوب نظری آن، ملهم از روش شناختی هابرماس، دیگر کمتر نشانی از سرخوشی اولیه در مواجهه با پیام های نوع دوستانه اثر باقی می ماند و در عوض، تأملاتی هراس انگیز از نسبت سوژه به ابژه و نگاه کنترلی انسانِ مدرن به عنوان فاعل شناسا نسبت به محیط و موجودات پیرامونی اش حتی انسان ها و جوامع کمتر برخوردار حاصل می شود. ازجمله اهداف اصلی این پژوهش آن است که نسبت های این داستان را، در خوانشی تمثیلی و استعاری، تا مرزِ میانِ نسبتِ کشورهای شمال و جنوب پیش بَرد و مقدمه ای بر طرحِ شکافِ دوقطبی حاکم بر جهان امروز گشاید و تعابیرِ جدیدی از نسبت های هویت سازِ «خود» و «دیگری» ارایه دهد. بازنماییِ اهمیتِ مقولهزبان، به عنوان بستر تفکر و ارتباط و فهم بین الاذهانی مبتنی بر آرای هابرماس در چارچوب این روایت انیمیشنی، از نتایج این مقاله است که بیش از پیش، جدی گرفتن این رسانه هنری را برای طرح و انتقال مباحث معرفت شناسی و دانشِ سیاسی نشان می دهد.
نوستالژی دو لا بو: در باب کاتالوگ نمایشگاه «والا و سخیف: هنر مدرن و فرهنگ عامه»
منبع:
مطالعات هنرهای زیبا دوره ۲ بهار ۱۴۰۰ شماره ۳
187 - 199
حوزه های تخصصی:
بازنمایی جنسیت در نقاشی و عکاسی عهد ناصری بر اساس نظریه جان سارکوفسکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هنر تصویری دوره ناصری، آمیزه ای از سنت نقاشی مکتب اول قاجار و رویارویی با دستاوردهای مدرن غربی؛ از جمله رسانه جدید عکاسی است. در واقع، بنیان مفهومی هنر تصویری این دوران را می توان محصول برهم کنش نیروهای مختلفی دانست که مسئله بازنمایی و همچنین بازنمایی جنسیت را تحت تأثیر قرار می دهند. هر چند در نقاشی عهد ناصری بازنمایی پیکر آدمی و مفاهیم جنسیتی آن همچنان موضوع و دغدغه اساسی است، لیکن این بازنمایی ها تفاوت هایی بنیادین با دوره های قبل از خود پیدا می کنند. پرسش اصلی این پژوهش، کیفیت بازنمایی جنسیت در نقاشی و عکاسی دوره ناصری و تفاوت های ماهیتی این دو نظام بازنمایی در ارائه تصویر جنسیت از این دوره است. برای پاسخ به این پرسش، از روش توصیفی تحلیلی و همچنین تطبیق تاریخی استفاده شده و برای صورت بندی و تحلیل قابلیت ها و امکانات ویژه تصویر عکاسی در راستای بازنمایی متفاوت ترِ جنسیت نسبت به نقاشی، به نظریه هستی شناسی جان سارکوفسکی تکیه شده است. جامعه آماری مورد مطالعه، پیکرنگاری های درباری عهد فتحعلی شاه و مجموعه ای از نقاشی ها و عکس های دوره ناصرالدین شاه است که نمونه وار بوده و به شکل بارزی به بازنمایی جنسیت پرداخته اند. یافته های پژوهش نشان می دهند که عکاسی، نظامی متفاوت در بازنمایی جنسیت دوره ناصری پی می ریزد که تا پیش از آن در نقاشی ایرانی سابقه ای ندارد. دوربین عکاسی به واسطه مختصاتی همچون؛ درگیر بودن با "خود شیء"، "جزئیات"، "زمان"، "قاب" و "نقطه دید"، تصویری از جنسیت ارائه کرده که در تقابل با کلیشه های بازنمایی جنسیت در نقاشی، به جای آرمان گرایی بر گفتمانی واقع گرا استوار بود.
طراحی فضاهای مسکونی بر پایه اصول روان شناسی محیطی در شهر اهواز (نمونه موردی:منازل ویلایی تایپ B در شهرک مسکونی نفت اهواز)
حوزه های تخصصی:
با توجه به رشد سریع جمعیت،متاسفانه شاهد بحران کمبود فضای شخصی و خلوت برای افراد در جامعه در رابطه با موضوع مسکن می باشیم.مسکن به عنوان یکی از دیده های واقعی،نخستین مسئله ای است که بشر همواره با آن دست به گریبان بوده و در تلاش برای دگرگونی و یافتن پاسخی مناسب،معتدل و اندیشیده، برای آن است.در روان شناسی محیطی به تاثیر متقابل رفتار،عوامل و شرایط فیزیکی معماری و فضاهای محیط پیش از دیگرجنبه ها اهمیت داده است.با توجه به این رویکرد،کیفیت فضایی آن باید به گونه ای باشد که فرد به آن تعلق داشته و هویت فردی خود را آن بازیابد تا در آن به آسایش برسد.هدف از نگارش این پژوهش طراحی فضاهای مسکونی بر پایه اصول روان شناسی محیطی و کشف مولفه های موثر بر رفتار ساکنین در فضاهای مسکونی می باشد.پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی، ماهیت وگردآوری داده ها مطالعاتی(توصیفی)-استباطی(تحلیلی) و از نوع کمی-کیفی می باشد که روش های مختلف تحقیق پیمایشی-قیاسی استفاده می شود.پرسشنامه به نقش سه پارامتر موثر بر فضای مسکونی به وسیله طیف لیکرت اعتبار م دهد.برای تحلیل داده های پرسشنامه در نرم افزار آماری spss ازآزمون همبستگی پیراسون و رگرسیون خطی،ارتباط سه پارامتر مشخص گردیده و پس از برآیندها،فرضیه های پژوهش را مورد آزمون t-test قرار می دهیم.یافته های نوشتار حاضر بیانگر آن است که شناخت عوامل تاثیرگذار روان-شناسی محیط در ایجاد فضاهای مسکونی باعث درآیش بر آسایش و آرامش انسان می شود و پیوستگی ابعاد روانی انسان با معماری و نقش کالبدی محیط در ایجاد آرامش و شاد زیستن سود بخش است.در این راستا با طراحی بناهایی که اصول پایداری در فرآیند طراحی آن مورد پروا قرار می گیرد می توان موقعیت منحصر به فردی را بابت ارتقا سلامت فردی و اجتماعی کاربران در شهر ایجاد کرد.
بررسی و تحلیل صلیب مجازی کلیسای سنت استپانوس جلفای تبریز (از منظر انواع بینامتنیت ژرار ژنت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کلیسای سنت استپانوس در جلفای تبریز، از جمله بناهایی است که حداکثر سطوح خارجی و داخلی آن با انواع تزیینات مختلف آراسته و تقدس داده شده است. در میان انبوه تزیینات، چندین کتیبه شاخص مشابه شمایل های کلیسا با ترکیب و فاصله مشخص، بر روی دیوارهای بیرونی کلیسا در چهار جهت اصلی قرارگرفته است. با اتصال مجازی این کتیبه ها به هم دیگر، یک فرم خاص و معنادار شکل گرفته و به لحاظ فرمی یک صلیب را تشکیل داده اند و به لحاظ محتوایی دارای ارتباط و از هم گرفتگی معنایی زیادی می باشند. این رمزنگاری و پنهان کاری صلیب به واسطه کتیبه ها در میان انبوه نقوش برجسته، ضرورت این پژوهش را برای واکاوی و بررسی فرم و محتوای آن ایجاب کرده و مساله اصلی پژوهش حاضر می باشد. بر این اساس، ابتدا، واکاوی معانی نمادها در کتیبه ها صورت گرفت؛ سپس، تحلیل و بررسی این کتیبه ها بر اساس آرای بینامتنیت از منظر ژرار ژنت در جهت خوانش روابط فی مابین کتیبه ها به لحاظ ارتباط فرم و محتوای بین آن ها برای تایید فرم صلیب مجازی صورت می گیرد. این پژوهش از نوع کیفی محسوب می شود. روش گردآوری داده ها با استفاده از منابع کتابخانه ای بوده است و بررسی میدانی از طریق مشاهده عینی بوده و تحلیل داده ها به شیوه توصیفی و تحلیلی می باشد و در پی پاسخ به پرسش های زیر است: 1) آیا انتخاب، ترکیب بندی، چینش و پنهان کاری این کتیبه ها آگاهانه بوده و از پیوند مجازی آن ها به هم دیگر، یک صلیب مجازی به لحاظ فرمی تشکیل می شود؟ 2) ارتباط بین این کتیبه ها به لحاظ فرم و محتوایی به چه شیوه است و آیا آگاهانه این انتخاب در دو محور افقی و عمودی صلیب صورت گرفته و به لحاظ محتوایی بر تشکیل صلیب مجازی تاکید دارند؟ با توجه به تحلیل انجام شده می توان نتیجه گرفت که، کتیبه ها به صورت آگاهانه از عناصر و محتوای هم دیگر اقتباس شده اند و ساختار ترکیب و چینش این کتیبه ها در چهار جهت اصلی باعث شکل گیری یک صلیب مجازی شده است. هم چنین، با توجه به معنای نمادین هرکدام از این کتیبه ها به صورت جداگانه، در محورهای افقی و عمودی صلیب به صورت مجزا و باهم، این پنهان کاری صلیب کاملا آگاهانه به نظر می رسد.
تحلیل و ارزیابی روند طراحی بیمارستان های کودکان از طریق رویکرد طراحی مشارکتی بر اساس نردبان هارت (نمونه موردی: بیمارستان کودکان رویال منچستر)
منبع:
رف سال اول تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
4 - 17
حوزه های تخصصی:
علی رغم درک تأثیر محیط ساخته شده بر روی کودکان، توجه کمی به طراحی محیط بیمارستان های کودکان با درنظرگرفتن نظرات کودکان صورت گرفته است. صدای آن ها معمولاً به درستی شنیده نمی شود زیرا توسط بزرگسالان تفسیر می گردد. اغلب اوقات، مطالعات در مورد کودکان در ارتباط با نیازهایشان بر گفتگو با والدین متکی بوده است. بااین حال، برای ایجاد احساس تعلق خاطر در کودکان نیاز است که آن ها سهم خود را در طراحی ببینند. هدف این مقاله بررسی روند شناسایی ترجیحات کودکان و چگونگی اعمال آن در طی فرایند طراحی بیمارستان بر اساس سطوح مختلف نردبان مشارکت هارت است. هشت پله مشارکت از پله پایین به سمت بالا عبارتند از: ۱) سوءاستفاده ۲) حضور نمایشی ۳) تظاهر به مشارکت ۴) مأمور اما مطلع ۵) مشاور و مطلع ۶) ابتکار عمل با بزرگسالان و تصمیم گیری مشترک با کودکان ۷) ابتکار عمل و هدایت باکودکان و ۸) ابتکار عمل با کودکان و تصمیم گیری مشترک با بزرگسالان. در این مقاله به مشارکت کودکان در روند طراحی بیمارستان کودکان رویال منچستر پرداخته شده است و سعی شده است تجربیات در رابطه با مشارکت کودکان در روند طراحی بررسی شود. این پژوهش از نوع کیفی و مشتمل بر رویکردی تفسیری است و روش های جمع آوری اطلاعات در آن بر پایه مطالعات اسنادی، پیمایش میدانی و مصاحبه است و سعی شده تا در سه گام به مرور مبانی نظری متأخر پیرامون مشارکت، مصاحبه نیمه ساختاریافته و تفسیر داده ها به روش تحلیل محتوا و ارائه راهبردی پرداخته شود. یافته های پژوهش حاضر که بر مبنای تفسیر مصاحبه با تیم طراحی و افرادی که در پروسه طراحی حضور داشتند تدوین شده، در گام اول مشتمل بر بررسی و ارزیابی فرایند مشارکت در طول طراحی است. در گام دوم با تدوین مزایا و مشکلات به ارائه پیشنهادها می پردازد. نتایج نشان می دهد که مشارکت در یک فرایند طراحی، فرصت های ارزشمندی را برای بیان دیدگاه های کودکان فراهم می کند و اطمینان حاصل می کند که الزامات مربوط به کاربر (کودکان) در تمام مراحل فرایند در دسترس است و با تغییر تدریجی به راه حل های طراحی، آن ها از بین نمی روند.
نابودی هرم (نگاهی اجمالی به مفاهیم اساسی هستی شناسی شئ محور)
منبع:
مطالعات هنرهای زیبا دوره ۲ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶
151 - 153
حوزه های تخصصی:
بررسی علل پیدایش نمای نئوکلاسیک (رومی) با تأکید بر رویکرد رفتارگرایی جان بی واتسون (نمونه موردی: ساختمان های مسکونی شهر «شاهین شهر»)
منبع:
پژوهش های معماری نوین دوره اول زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
97 - 118
حوزه های تخصصی:
مبحث نما، نماسازی و طراحی نما در فرآیند طراحی معماری بنا همواره از اهمیت بنیادین برخوردار بوده و این روال با کم ترین نوسان تا دهه اخیر در هنر معماری تداوم یافته است. علی رغم این، نما یکی از شاخصه های مؤثر در ایجاد کیفیت بصری برای مخاطبان می باشد. لیکن امروزه شاهد، ظهور نماهایی با نام نئوکلاسیک(رومی) در بستر شهرهای ایران هستیم، این نوع نماها، از عناصر مشابهی مانند؛ ستون،پله های ورودی، تناسب،نظم و تقارن و مصالح سنگی استفاده می کند. معماری نئو کلاسیک پیش تر در ایران الهام بخش ساختمان های حکومتی بوده است، اگرچه به تناسبات دقیق معماری کلاسیک و بینش فکری آن کمتر توجه داشته است. از این رو جهت گیری هدف این پژوهش به این سمت خواهد بود که در پیدایش نمای نئوکلاسیک چهار شاخص اقتصادی، اجتماعی، زیبایی شناسی و مد و سلیقه باتوجه به رویکرد رفتارگرایی واتسون بارزتر مطرح شود. با این فرض به نظر می رسد که این چهار شاخص با توجه به رویکرد رفتارگرایی جان بی واتسون در پیدایش نمای نئوکلاسیک حائز اهمیت است. روش تحقیق پیمایشی است. در این نوشتار ابتدا از لحاظ تاریخی به تحلیل خواستگاه این نماها در معماری یونان، روم، نئوکلاسیک، قاجار و پهلوی پرداخته شده است. سپس با توجه به رویکرد روان-شناسی واتسون هر یک از محرک های محیطی را از طریق پرسش نامه با مقیاس لیکرت و در نظر گرفتن جامعه آماری در شاهین شهر و محاسبه تعداد خانوار با استفاده از فرمول کوکران پرداخته شده است. با تحلیل و ارزیابی پرسش نامه با استفاده از نرم افزار SPSS و پاسخ دریافت شده از محرک ها به این نتیجه دست یافته ایم که به ترتیب شاخص اقتصادی، زیبایی شناسی، مد و سلیقه و اجتماعی در پیدایش نمای نئوکلاسیک از نظر رویکرد رفتارگرایی واتسون موجب انگیزه برای خریداری این نماها شده است.