فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۹۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
اندیشه ی مشارکت زنان در فرایند توسعه ی سیاسی با رویکرد عدالت جنسیتی- عدالت در منش و کارکرد اجتماعی، اندیشه ای فرا فقهی (فقه در احکام) و در حوزه ی اندیشه دین شناختی رشد- توسعه (تفقه در دین) از مبانی فلسفه دینی تا مبانی معرفت شناختی تا مبانی هستی شناختی- انسان شناختی، عرصه ی اخلاق و فقه احکام و تا عرصه ی تحقیق توسعه ی دین شناختی است. پردازش گفتمان تحقیق و توسعه ای دین شناختی اندیشه ی ترقی (رشد- توسعه) در فصلی از بازخوانی درون زای خویش در سطوح سه گانه ی مبانی نظری، الگوی مطلوب و نیز الگوی علمی تحقیق و توسعه به اصل عدالت جنسیتی در تدبیر فرایند ترقی و به طور خاص عرصه ی تحقیق و توسعه ی سیاسی می رسد. فصلی از نظریه ی دین شناختی رشد- توسعه و گفتمان عدالت جنسیتی، در عرصه ی مشارکت زنان در فرایند توسعه ی سیاسی، تحلیل و دریافت می شود. ایده ی تبیین شده به روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از داده های کتابخانه ای به قلم آمده و اینک پیش روست.
بررسی جایگاه و نقش زنان خاورمیانه در مشارکت سیاسی
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی مطالعات زنان زن در سطح ملی و جهانی زن در کشورهای عربی و اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی سیاسی و انقلاب و جنگ جامعه شناسی سیاسی
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی خانواده
- حوزههای تخصصی مطالعات زنان زن در حوزه های علم، فرهنگ، هنر و سیاست زن در حوزه سیاست
مشارکت عامه ی مردم در امور سیاسی که خود ناشی از تمایل مشارکت جویانه ی آنان نسبت به نظام سیاسی است، یکی از نتایج و دستاوردهای مراحل پیشرفته ی دموکراسی است، بنابراین مشارکت را می توان یکی از معیارهای موفقیت توسعه ی فراگیر بشمار آورد. زنان به عنوان نیمی از نیروی انسانی موجود در جوامع بشری که خود یکی از مهم ترین منابع توسعه اند، نقشی به سزا در توسعه ی جوامع انسانی ایفا می کنند. مردان تاکنون نخواسته اند و یا نتوانسته اند از منافع زنان به گونه ی کافی حمایت نمایند. در نتیجه مشارکت زنان در همه ی فعالیت های اجتماعی، مانند عرصه ی سیاست ضروری است، به گونه ای که می توان گفت نقش اقلیت داشتن زنان در امور سیاسی موجب عقیم ماندن دموکراسی در جامعه می شود. گزارش توسعه ی انسانی سازمان ملل متحد که رتبه ی کشورهای گوناگون جهان را در امر توسعه ی انسانی مشخص می کند، در آخرین گزارش خود در سال 2009 اقدام به تهیه ی گزارشی از اقدام های کشورهای تحت مطالعه پیرامون میزان پایبندی و اهتمام دولت ها در زمینه ی تحقق اهداف برنامه های «توانمند سازی جنسیتی» نموده است که در این جدول به میزان مشارکت و دخالت زنان در سیاست توجهی ویژه شده است. در این پژوهش که به صورت تحلیلی ـ توصیفی صورت گرفته است، پژوهشگران در پی یافتن پاسخی برای پایین بودن میزان مشارکت سیاسی زنان در منطقه ی خاورمیانه هستند و به همین منظور با بررسی تطبیقی جایگاه کشورهای منطقه در رتبه بندی دموکراسی جهانی و میزان مشارکت سیاسی و اقتصادی زنان منطقه، سعی در شناسایی دلایل این موضوع دارند که در نهایت، با دسته بندی موانع مشارکت سیاسی زنان، به موانع سیاسی، فرهنگی، آموزشی و همچنین موانع فیزیولوژیکی به نتیجه گیری از مباحث طرح شده پرداخته خواهد شد
تاثیر فرهنگ سیاسی بر مشارکت سیاسی زنان و دانشجویان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
در این نوشتار کوشش می شود تاثیر فرهنگ سیاسی بر مشارکت سیاسی زنان و دانشجویان با رویکردی توصیفی، تحلیلی نمایانده شود. فرض اصلی مقاله این است که هر چند مهلفه های فرهنگ سیاسی در ایران همچون: فرهنگ آمریت، تابعیت، عدم تساهل و سعه صدر، خشونت و سیاست گریزی سبب کاهش مشارکت سیاسی زنان و دانشجویان در طول تاریخ گردیده است، لیکن در مقاطع خاص تاریخی مشارکت سیاسی افزایش یافته است. چنانکه در انقلاب مشروطه، مشارکت سیاسیِ عملی به طور چشمگیری افزایش یافت و حتی زنان نیز برای اولین بار دست به فعالیت های سیاسی زدند. به طور مشخص در انقلاب اسلامی ایران، مشارکت سیاسی زنان به کمال رسید. در این انقلاب برای نخستین بار زنان نقشی و سهمی برابر با مردان یافتند. این انقلاب تجلی مشارکت سیاسی در ایران بود. هر چند اندک اندک از گرمی آن کاسته شد.
کارکرد و میزان آمادگی زنان ایرانی برای مقابله با کنش های جمعی اعتراض آمیز
حوزه های تخصصی:
بسیاری از صاحب نظران و تحلیل گران سیاسی و اجتماعی بر این باورند که وقوع کنش های جمعی اعتراض آمیز از جمله ویژگی های بسیاری از جوامع کنونی است. چه، سیاست ها و فرآیندهای حاکم بر آن جوامع مانع از برآوردن برخی مطالبات و انتقادات برخی شهروندان می گردد. از همین روی، گروه های اپوزیسیون با تدابیر از پیش طراحی شده، شهروندان معترض و ناراضی از جمله زنان را تهییج و تحریک به بروز کنش های ضد امنیتی و مخرب می نمایند. تجارب کشورهای مختلف نشان می دهد که نهاد های سیاسی و امنیتی تنها زمانی، می توانند کنشگران معترض را از استمرار رفتارهای ضد امنیتی باز دارند که از گروه های مختلف از جمله زنان، برای مقابله با آنان بهره گیرند.
اما به کارگیری هر یک از گروه ها، از جمله زنان، برای مقابله با کنشگران معترض مستلزم آگاهی از میزان آمادگی و استقبال آنان برای مقابله با معترضان است. به همین سبب در پژوهشی روشمند و ملی میزان آمادگی دختران و زنان ایران برای مقابله با بحران های شهری ( و کنش های اعتراض آمیز ) مورد سنجش قرار گرفت. یافته ها، بیان گر آمادگی نسبتاً بالای زنان و دختران ایرانی برای مقابله با بحران های شهری بود. اما در این زمینه تفاوت های معناداری بین زنان استانهای مختلف، و نیز زنان بسیجی، سپاهی و عادی وجود داشت.
دلورس و مریم
زنان در جنگ
سازمان های زنان در ایران عصر پهلوی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
از اواخر دوره قاجار و هم زمان با انقلاب مشروطیت و علی رغم عدم حضور زنان در صحنه سیاست رسمی و محدودیت در ایفای نقش به عنوان صاحبان قدرت سیاسی شاهد فعالیت سیاسی زنان در صحنه های غیر رسمی و تلاش آنان برای تشکیل سازمان ها و احزابی که اهداف خاص زنان را پیگیری کند، هستیم که این مهم با تحولات بسیار تا زمان انقلاب اسلامی و پس از آن نیز ادامه پیدا کرده است. بر این اساس، سوال اصلی که این پژوهش درصدد پاسخگویی به آن می باشد، این است که آیا سازمان ها و احزاب زنان که در ایران در دوره انقلاب مشروطه تا انقلاب اسلامی تشکیل شد دارای استقلال از حکومت بودند یا اینکه بیشتر به صورت نهادهایی وابسته به نهاد دولت تشکیل می شدند و عمل می کردند؟ فرضیه ای که به این پرسش پاسخ می دهد، این است که سازمان ها و احزاب سیاسی زنان که در دوره مشروطه تا انقلاب اسلامی تشکیل شدند، هر چند شاید در آغاز مستقل از دولت می بودند، اما با گسترش فعالیت هایشان با مانعی به نام دولت مطلقه روبه رو می شدند. بدین ترتیب، اهداف و عملکردشان تابع کنترل دولت قرار می گرفت و استقلال خویش را تا حد زیادی از دست می دادند. برای انجام این پژوهش، از روش تاریخی استفاده شده و به ویژه اساسنامه دو سازمان مهمی که در دوران پادشاهان اول و دوم پهلوی، یعنی کانون بانوان و سازمان زنان ایران، به فعالیت پرداختند، مورد بررسی قرار می گیرد.