فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۹۰ مورد.
مشارکت سیاسی زنان در کشورهای در حال توسعه و بسیج آن ها در چارچوب مشارکت سازمان یافته در فرآیند توسعه پایدار جایگاهی ویژه دارد. این پژوهش با هدف بررسی عوامل مؤثر بر مشارکت سیاسی زنان (مطالعه موردی: معلمین شهرستان پارسیان) انجام گرفت. پژوهش یاد شده با استفاده از روش توصیفی و به شیوه پیمایشی انجام گرفته است. نمونه مورد مطالعه 335 نفر از زنان معلم شهرستان پارسیان بودند که با روش نمونه گیری تصادفی ساده 180 نفر با استفاده از فرمول کوکران به عنوان حجم نمونه انتخاب شده اند. برای گرد آوری داده ها از پرسش نامه محقق ساخته استفاده شد و با استفاده از روش های آماری پارامتری و ناپارامتری به وسیله نرم افزار spss نتایج داده ها مورد تحلیل قرار گرفته است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش های آماریt و تحلیل واریانس و فریدمن انجام شد. نتایج پژوهش نشان دادند که عملکرد و برنامه های آموزش و پرورش، باورهای مذهبی و پای بندی به آن، سطح فرهنگی خانواده ها و اعتماد سیاسی تأثیر معناداری بر مشارکت سیاسی زنان دارند.
شرطیت اذن زوج در فعالیت های سیاسی زوجه از دیدگاه امامیه و حنفیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی شرطیت اذن زوج در فعالیت های سیاسی زوجه از دیدگاه امامیه و حنفیه به صورت کتابخانه ایی و به شیوه توصیفی-تحلیلی انجام شد. چون خانواده بنیادی ترین نهاد جامعه است، خدای متعال به روابط همسران توجه ویژه ای دارد و دستورات و مقررات خاصی را بر اساس رأفت و رحمت بر روابط آنها وضع کرده است. از جمله این دستورات، قراردادن مرد در جایگاه مدیر و سرپرست خانواده است که لازمه این سرپرستی، لزوم هماهنگی زوجه با زوج برای انجام فعالیت هایش است و شارع مقدس این امر را با وضع شرطیت اذن زوج در فعالیت های زوجه محقق کرده است. بر این اساس، فعالیت های سیاسی زنان در قلمرو شرطیت اجازه شوهران قرار می گیرد که برای بررسی نظرات فقهای امامیه و حنفیه در این باره می توان به موضوع خروج زن از منزل و اشتغال زن مراجعه کرد و دیدگاه آنها را به دست آورد؛ بدین صورت که در بحث خروج زن از منزل، مشارکت زنان در فعالیت های سیاسی کشور و در مورد اشتغال زن، دستیابی به مناصب سیاسی قابل طرح است.
مطالعه جامعه شناختی مشارکت سیاسی زنان از دیدگاه اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زنان نیمی از پیکره اجتماع انسانی هستند و شخصیت، رفتار، فرهنگ و اندیشه آنان در شکل گیری جامعه انسانی نقش مهمی ایفا می کند. از آنجا که دین نهادی اجتماعی است که چگونگی برقراری ارتباط بین زنان و مردان در جامعه را تبیین می کند، نگرش ادیان به جایگاه و شخصیت زنان اهمیتی روزافزون می یابد. هدف از انجام این پژوهش، بررسی مشارکت سیاسی زنان در عصر پیامبر(ص) با رویکردی جامعه شناختی است. این تحقیق با روش تاریخی انجام شده است و تکنیک مورد استفاده برای جمع آوری اطلاعات، اسنادی است. اسلام با تغییر نگرش نسبت به زنان، آنها را در شأن انسانی برابر با مردان می داند. توجه ویژه پیامبراکرم(ص) به ساخت جامعه ای مبتنی بر ارزش های انسانی بدون در نظر گرفتن جنسیت و با توجه به آموزه های قرآنی، سبب شد که مشارکت سیاسی زنان صورتی متفاوت نسبت به دوران جاهلیت پیدا کند.
حضور مادرانه زنان در قدرت و سیاست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قدرت و سیاست در جهان مدرن همراه با خشونت و منازعه تعریف می شود . نگارندة این مقاله پیشنهاد می کند تا در کنار مردان، زنان نیز با حضور مادرانه شان در تصمیم گیری های کلان و سیاست ورزی های ملی و جهانی مشارکت داشته باشند تا صلح و مهربانی بر جوامع ملی و جهانی حاکم شود؛ تعاملات هم افزایانه در قدرت و سیاست، جایگزین تقابل های مخرب کنونی گردد؛ و به بیانی دیگر مادرانگی از حوزة خصوصی به حوزة عمومی تسری یابد. در این مقاله نظریه های معرفت شناسانه فیلسوفان زنانه نگر در انتقاد از عدم حضور زنان در قدرت و سیاست مدرن، در کنار آموزه های معرفت شناسانه اسلامی مطرح شده است تا در هر دو فرهنگ غربی و اسلامی، حضور برابر زنان در کنار مردان فضایی امن و مسالمت جویانه برای جوامع بشری ایجاد کند.
تأملی بر نسبت فمینیسم با انقلاب اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در تاریخ ایران معاصر، زنان برای تغییر وضعیت خود بارها به اقدامات جمعی دست زده اند، اما فقط در جریان انقلاب سال 1357 بود که مشارکت آنها سیمایی متفاوت یافت، تاآنجاکه به منزلة شاخصه انقلاب مطرح شد. ازآنجاکه خواسته های زنان، به مثابة یکی از متغیرهای اصلی، توجه پژوهشگران و نظریه پردازان نسل چهارم انقلاب را به خود معطوف کرده است، شناسایی نسبت این مشارکت گسترده با گفتمان فمینیستی در آستانة انقلاب اسلامی ضروری می نماید. ازاین رو، نوشتار حاضر بر آن است تا نشان دهد در جریان منازعات گفتمانی، کدام گفتمان توانست در جایگاه گفتمان مسلط، مشارکت گستردة زنان در مبارزه های انقلابی را رقم زند. به بیان دیگر، واکاوی نقش گفتمان فمینیستی در حضور متفاوت زنان، که نه با سیمای زن سنتی نسبتی داشت و نه با آرمان های گفتمان مدرنیزاسیون پهلوی، هدفی است که مقالة حاضر، در امتداد آن، به مطالعة گفتمان های سنتی، مدرنیزاسیون و مقاومت (مارکسیست، ملی گرا و انقلاب اسلامی) می پردازد. مبتنی بر امکانات مفهومی روش تحلیل گفتمان، یافته های این پژوهش حاکی از آن است که ازیک سو، خواسته های زنانه در نسبت با معنای مرکزی گفتمان های مقاومت، یعنی ضرورت واژگونگی روابط قدرت سیاسی، اساساً مسئله ای انحرافی تعریف شده و ازسوی دیگر، ناسازگی های مندرج در گفتمان مدرنیزاسیون، مخاطبان گفتمان فمینسیتی را دچار نوعی بی اعتمادی و سردرگمی درباب ارادة حکومت در رفع تبعیض واقعی علیه زنان و پاسخ به خواسته های فمینیستی آنها کرد و درنهایت، آنها را با معنای کانونی گفتمان مقاومت پیوند داد و از این رهگذر، وضعیتی را رقم زد که طیف وسیعی از زنان، بی هیچ دغدغة زنانه ای، به جریان مبارزات انقلابی بپیوندند.
تأثیر عفاف در قدرت یابی زنان در جامعه سیاسی ایران (با تأکید بر جمهوری اسلامی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«عفاف» از اساسی ترین تعالیم اخلاقی اسلام بشمار می رود. زنان جامعه اسلامی باید از خودنمایی، خودآرایی و دلربایی در محیط بیرون از خانه پرهیز و مردان جامعه نیز از چشم چرانی و هوسرانی اجتناب ورزند. امام خمینی(ره) بر ترویج فرهنگ صالح به وسیله زنان تأکید دارند. از دیدگاه ایشان زن در عصر پهلوی شیء مانند بوده، اما بعد از انقلاب زنان تابع فاطمه(س) شده و مکتب فرهنگی اسلام را رواج داده اند و به برکت نهضت اسلام زن عضوی فعال در جامعه شده و تا حدودی مقام خود را یافته است. این مقاله بر آن است که با روش تحلیلی، توصیفی به بررسی جایگاه و تأثیر عفاف زنان و قدرت یابی آنان در جامعه سیاسی ایران پس از انقلاب بپردازد و نتیجه پژوهش نشان می دهد که عفاف و حجاب بانوان نه تنها مانعی برای حضورشان در اجتماع نیست بلکه زنان با حفظ عفاف و با پایبندی به آموزه های دینی و بهره گیری از سیره بزرگان دین بویژه امام خمینی(ره) به عنوان عنصری تأثیرگذار در جریان رو به رشد انقلاب اسلامی نقش ایفا می کنند.
حمایتهای ویژه از زنان در معاهدات عام بینالملل
حوزه های تخصصی:
امروزه یکی از مهم ترین مسائل جوامع انسانی مساله رعایت حقوق زنان و حفظ منزلت والای آنان و پرهیز از برخوردهای تبعیض آمیز و مبتنی بر جنسیت با زنان است. در همین راستا دولت ها و سازمان های بین المللی، کنوانسیون ها و اسناد بین المللی مهمی را که همگی در جهت نفی هر گونه تبعیض علیه زنان و احقاق حقوق آنان و برقراری تساوی بین حقوق زن و مرد هستند، تدوین کرده و به تصویب رسانده اند.
معاهدات عام بین المللی هرکدام به نحوی حقوق زنان را مورد تأکید قرار دادند، ولی نتوانستند مدافعان حقوق زنان را راضی کنند. بر این اساس برخی تشکل های زنانه و جریان های فمینیست، تلاش خود را به این سمت معطوف ساختند که سازمان ملل متحد را وادار به عقد معاهداتی نمایند که موضوع اصلى آن، زنان و حمایت های قانونی در جهت برخورداری زنان از حقوق و آزادی های اساسی برپایه تساوی با مردان باشند. در میان اسناد بین المللی ارائه شده برای ارتقای وضع زنان کنوانسیون رفع کلیه اشکال تبعیض علیه زنان مهم ترین سندی است که اساس تفکر سازمان ملل متحد را در این زمینه تشکیل می دهد. این کنوانسیون همانند سایر معاهدات بر اساس و مبنای تفکر فمینیستی و غربی شکل گرفته است و تشابه حقوق مرد و زن را بیان می کند.
تأکید بر تساوی زنان با مردان (و نه تنظیم روابط حقوقی عادلانه متناسب با واقعیات و نیز حفظ ارزش های زنان با تأکید بر رفع محرومیت از زنان) یکی از مبانی فکری حاکم بر کنوانسیون های بین المللی می باشد، که موجب طرح انتقادات فراوانی از سوی کشورهای اسلامی شده است. همچنین یکی دیگر از مهم ترین انتقادات ناظر بر پیگیری حمایت از حقوق زنان در ضمن تأمین ثبات و تقویت بنیان خانواده و تعدیل حقوق و تکالیف زنان و مردان در آن است که این مهم در نگاه نهادهای ملل متحد در اغلب موارد مغفول مانده است.
در اندیشه ى دینى اسلام ضمن تأکید بر حفظ هویت مستقل انسانى براى زن، به نقش هاى بى بدیل او در خانواده توجه شده است. نقش ممتاز زن در خانواده در قالب مادرى و هم چنین ویژگى ها و خصلت هاى منحصر به فردش در ارائه ى نقش همسرى نیز براى وى شخصیتى حقوقى (داراى وظایف و حقوق ویژه) ایجاد کرده است. از سوی دیگر، هویت مستقل در اجتماع از وى فردى مسئول و ذى حق مى سازد. چنانچه براى احقاق حقوق سیاسى ، اجتماعى و اقتصادى او نیز مکانیزم هاى متعددى در شریعت اسلامى تعبیه شده است.
در این مقاله نگارنده در نظر دارد با تبیین اسناد عام و خاص بین المللی، مبانی حمایت کننده حقوق زنان را مورد بررسی قرار دهد، سپس به طور مختصری برخی از انتقادات و ایرادات وارد بر معاهدات بین المللی را مطرح نماید.
راهبرد شبکه بیبیسی با تأکید بر مسئله حجاب
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی مطالعات زنان زن در اسلام حجاب و عفاف
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی ارتباطات آموزش و ارتباطات اقناعی پروپاگاندا یا تبلیغات سیاسی
- حوزههای تخصصی مطالعات زنان زن در حوزه های علم، فرهنگ، هنر و سیاست زن در حوزه سیاست
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی ارتباطات مطالعات مطبوعاتی، رادیویی و تلویزیونی ماهواره
دولت انگلیس دیپلماسی رسانه ای خود را از طریق سرویس جهانی بی بی سی برای جذب مخاطب و هدایت افکار عمومی جهان در راستای منافع غرب (بریتانیا) با جدیت پیگیری می کند؛ به خصوص شبکه بی بی سی فارسی که در شکل دهی به تحولات ایران نقش مهم و ویژه ای بازی کرده و اغلب در تضاد با اصول و سیاست های کشور هدف به برنامه سازی می پردازد.
با توجه به اهمیت جذب مخاطب که توسط بی بی سی صورت گرفته و در این عرصه این شبکه موضوع حجاب را مورد هجوم قرار داده است، این مقاله سعی دارد به تحلیل اهداف و راهبردهای شبکه بی بی سی با محوریت موضوع حجاب بپردازد.
مشارکت سیاسی زنان در ایران و عوامل موثر بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق، جلوه های مشارکت سیاسی و عوامل موثر بر آن را در بین زنان ایران با استناد به تحلیل ثانوی نتایج طرح پیمایشی ""بررسی علل افزایش قبولی دختران در کنکور سراسری با تاکید بر پیامدهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی آن[1]"" در سال 1384 واکاوی نموده است. نتایج حاکی از آن است که میانگین مشارکت سیاسی در هر دو گروه زنان دارای تحصیلات دانشگاهی و شاغل و زنان بدون تحصیل دانشگاهی و غیر شاغل بسیار کم می باشد. برازش خوب مدل نظری بویژه در بین گروه زنان شاغل و دانشگاهی حاکی از آن است که مشارکت سیاسی زنان این گروه بیش از همه تابع سطح آگاهی های سیاسی و نگرش آنان به سیاست است و نگرش به سیاست به عنوان متغیر واسطه ای تابع سطح آگاهی های سیاسی، احساس نابرابری جنسیتی در حوزه سیاست، اعتماد به نهادهای حکومتی و مسئولین کشور و در مرتبه آخر متاثر از سرمایه اجتماعی و بویژه فعالیت های انجمنی است. می توان اذعان داشت که توانمندسازی و کاهش انسداد اجتماعی در بحث توسعه، که ترکیبی از سه مولفه آگاهی، توان تصمیم گیری و سازماندهی است اگر به حوزه مشارکت سیاسی زنان تعمیم داده شود، مستلزم افزایش آگاهی سیاسی، افزایش توان تصمیم گیری سیاسی و سازماندهی سیاسی زنان است. لذا افزایش تحصیلات، ورود به عرصه اشتغال و افزایش بسترهای روابط انجمنی می تواند در افزایش مشارکت سیاسی زنان تاثیرگذار باشد.
بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر مشارکت سیاسی زنان (مطالعه موردی: زنان 18 تا 39 سال شهرستان لامرد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مشارکت سیاسی زنان یکی از موضوعات مهمی است که در حوزه های گوناگون علوم اجتماعی و سیاسی به آن توجه خاص می شود. این مطالعه بر آن است که به بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر مشارکت سیاسی زنان بپردازد و دلایل استقبال محدود زنان ایرانی را در عرصه مشارکت سیاسی کشور بررسی کند.تحقیق مذکور با استفاده از روش توصیفی و به شیوه پیمایشی انجام گرفت. جامعه ی آماری این پژوهش شامل کلیه ی زنان شهرستان لامرد در گروه سنی 18-39 به تعداد 3422 نفر بود که با استفاده از جدول مورگان و روش نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 343 پاسخ دهندگان نهایی پژوهش را تشکیل دادند. جهت جمع آوری اطلاعات در این پژوهش از پرسشنامه محقق ساخته استفاده گردید. روایی محتوایی پرسشنامه مورد تأیید متخصصان قرار گرفت و پایایی پرسشنامه نیز با استفاده از روش آلفای کرونباخ 82/. محاسبه شد. هم چنین با استفاده از روش های آماری توصیفی و استنباطی به وسیله نرم افزار SPSS نتایج داده ها مورد تحلیل قرار گرفت. یافته های و نتایج تحقیق حاکی از آن بود که (وضعیت تأهل، اعتماد سیاسی، خانواده سیاسی، میزان تقید مذهبی، تمایل به کسب قدرت و مقام) در مشارکت سیاسی زنان مؤثر است.
بررسی رفتار انتخاباتی زنان در ایران (مطالعه موردی: رفتار انتخاباتی زنان شهر رشت در انتخابات ریاست جمهوری ایران دوره های دهم ویازدهم، سال های 1388 و 1392)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جوامع برای رسیدن به توسعه، نیازمند بهره گیری از ظرفیت کامل منابع انسانی خویش اند. برپایة مطالعات دفتر توسعة انسانی سازمان ملل متحد (2009)، در کشورهای خاورمیانه، حضور زنان در عرصه های سیاسی و مشارکت سیاسی پایین تر از مردان است. پژوهش حاضر رفتار انتخاباتی جامعة زنان رشت در انتخابات ریاست جمهوری دهم و یازدهم را بررسی می کند. براین اساس، پرسش های پژوهش حاضر عبارت اند از: 1. مدرن شدن جامعة زنان رشتی، چقدر بر مشارکت سیاسی آنان تأثیر داشته است؟ 2. زنان در انتخاب نامزد شایسته تر در انتخابات ریاست جمهوری دوره های دهم و یازدهم، چقدر از آرای همسرانشان تأثیر پذیرفته اند؟ پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعة آماری، همه زنان بالای 18 سال شهر رشت (317,000 نفر) است و حجم نمونه 510 نفر برآورد شده است. برای آزمون فرضیه ها، از آزمون ضریب همبستگی خی دو و نیز تفاوت میانگین (t) استفاده شد. براساس نتایج، بین متغیر مدرن یا سنتی بودن زنان و متغیرهای حضور در انتخابات ریاست جمهوری دوره های دهم و یازدهم، انتخاب مشاور برای برگزیدن نامزد شایسته تر و اهمیت دادن به رأی همسر، رابطه ای معنادار وجود دارد.
بررسی رابطة جامعه پذیری و مشارکت سیاسی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
در این نوشتار کوشش می شود تا تأثیر جامعه پذیری بر مشارکت سیاسی زنان در سطوح بالای تصمیم گیری در ایران پس از انقلاب، با رویکردی توصیفی تحلیلی، بررسی شود. به این منظور، با بهره گیری از روش تحلیل ثانویه و با مراجعه به داده ها و آمارهای موجود در وزارت خانه ها و مجلس شورای اسلامی، در گام نخست به بررسی میزان مشارکت سیاسی زنان در ساختار قوه مقننه و مجریه و قضائیه پرداخته شده و سپس نسبت بین مشارکت سیاسی زنان و جامعه پذیری بررسی شده است. به نظر می رسد که مشارکت سیاسی زنان در ساختار قدرت در جمهوری اسلامی ایران اندک است. در پاسخ به این سؤال، که چرا زنان در ساختار قدرت جمهوری اسلامی حضور اندکی دارند، نتایج پژوهش نشان می دهدکه زنان، بر اثر جامعه پذیری متفاوت و کلیشه های جنسیتی که در فرایند جامعه پذیری از طریق نهادهایی مثل خانواده، رسانه ها، مدارس، نهاد های آموزشی به آن ها القا می شود، سیاست را حیطه ای مردانه تلقی می کنند و تمایلی به مشارکت سیاسی، مخصوصاً حضور در عرصه قدرت، ندارند. به این ترتیب، تمایل نداشتن زنان به حضور در عرصه قدرت، بیش از آن که ناشی از ساختار های حاکم بر جامعه باشد، نشئت گرفته از جامعه پذیری متفاوت دختران و زنان ارزیابی می شود. اما شرط اول، برای افزایش مشارکت و حضور زنان در عرصه قدرت، زدودن و جلوگیری از بازتولید کلیشه ها و هویت های جنسیتی برخاسته از فرهنگ جامعه در فرایند جامعه پذیری است.
نقش زنان حرمسرا در اصلاحات دوره ناصری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مقاله پیش رو، برای بررسی نقش زنان حرم سرا در اصلاحات دوره ناصری، با بهره گیری از رویکرد انتخاب عقلانی به مثابه یکی از نظریه های عمومی جامعه شناسی تاریخی، به توصیف استدلال های ارائه شده از سوی زنان حرم سرا، در مخالفت با سه بازة اصلاحی 1264-1267 (اصلاحات میرزا تقی خان امیرکبیر)؛ 1275- 1278 (اصلاحات شخص ناصرالدین شاه)؛ 1287-1290 (اصلاحات میرزا حسین خان سپهسالار) پرداخته ایم. این مقاله، با نقد نگاه حاکم در تحلیل های تاریخی که زنان حرم سرای شاهی را به ابژه هایی جنسی فرو می کاهد که بازیچه ای برای پیشبرد منافع درباریان، دیوانیان و روحانیان مخالف اقدامات اصلاحی بودند و بر اندام زنانه خود و اغواگری متوسل می شدند، با تمرکز بر دو تن از زنان حرم سرا یعنی مهدعلیا (مادر ناصرالدین شاه) و انیس الدوله (همسر ناصرالدین شاه)، بر انتخاب عقلانی این کنش گران حاضر در عرصه اصلاحات تأکید و استدلال های آنان برای مخالفت با رویه های اصلاحی را بررسی می کند و نشان می دهد که نوع استدلال های آنها در مخالفت با اصلاحات، تفاوت چندانی با دیگر گروه های مخالف رویه اصلاحی در دوره ناصری ندارد
تاثیرخانواده بر مشارکت سیاسی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
الزامات جامعه ایران مانند هر جامعه درحال گذار و یا درحال توسعه مشارکت زنان را به عنوان نیمی از نیروهای فعال جامعه در عرصه های گوناگون ضروری می سازد. از آن جا که خانواده نخستین و مهم ترین عامل جامعه پذیری افراد تلقی می شود لذا، به نظر می رسد میزان تمایلات مشارکت جویانه در خانواده می تواند بر مقدار مشارکت زنان از جمله مشارکت سیاسی آنان تاثیر بگذارد. از راه بحث و گفت و گو در منزل، فرزندان با ارزش ها و نگرش های سیاسی والدین آشنا می شوند و از این راه علاقمندی یا بی علاقگی آنان نسبت به مسایل سیاسی ابراز می شود. لذا، به نظر می رسد وضعیت خانوادگی و موقعیت اجتماعی بر میزان مشارکت سیاسی افراد تاثیر میگذارد. این مقاله براساس نتایج یک پژوهش پیمایشی پهنانگر و از نظر زمانی یک بررسی مقطعی است که در سطح استان آذربایجان شرقی، بین زنان 18 تا 64 سال ساکن در استان به اجرا گذاشته شده است. بر اساس فرمول کوکران، حجم نمونه مورد بررسی 1074 نفر برآورد شده، روش نمونه گیری به صورت خوشه ای چندمرحله ای و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته است. یافته های پژوهش نشان می دهند که والدین پاسخگویان تمایل حدمتوسط و یا متوسط به بالایی به مشارکت سیاسی داشته و در انجمن های گوناگون شرکت و فعالیت می کنند. نتایج آزمون همبستگی بین متغیرهای مستقل و وابسته حاکی از آن است که گرایش به مشارکت سیاسی والدین بر فعالیت آن ها در انجمن ها تاثیر گذار است و مشارکت جویی فرد در انجمن های گوناگون و در نهایت، مشارکت سیاسی وی را متاثر می سازد.
بررسی جامعه شناختی برخی عوامل مؤثر بر میزان مشارکت سیاسی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی عوامل اجتماعی – اقتصادی مرتبط با مشارکت سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کیفیت مشارکت زنان در زندگی سیاسی تحت تأثیر ساخت های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، تاریخی و پایه های ایدئولوژیکی روابط اجتماعی می باشد. با توجه به این که زنان دارای نقش دوگانه ای در حوزه های تولیدی و بازتولیدی می باشند، اما هنوز مشارکت آنها در ساختار رسمی سیاسی و فرایندهای آن، جایی که تصمیمات با در نظر گرفتن استفاده از منابع اجتماعی تولید شده به وسیله مردان و زنان گرفته می شوند، مهم تلقی نمی شود. بنابراین، بررسی جایگاه زنان در سیاست، مستلزم توجه به کلیت سیستم و ساختار اجتماعی و دگرگون نشدن روابط ساختاری می باشد. روش پژوهش این مقاله پیمایش بوده و اطلاعات از راه ابزار پرسشنامه جمع آوری شده است. جامعه آماری زنان 18 سال به بالای شهر برازجان می باشد. تعداد 273 نفر با استفاده از جدول لین به عنوان نمونه به شیوه تصادفی ساده برای مطالعه انتخاب شدند. از اعتبار صوری برای سنجش روایی و آلفای کرونباخ برای سنجش پایایی گویه ها استفاده شد .میزان آلفای کرونباخ برای مشارکت سیاسی 86% می باشد. از روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل واریانس برای آزمون فرضیه ها و روش رگرسیون برای سنجش مدل پژوهش استفاده شد. یافته ها نشان می دهند که محل تولد، تحصیلات، شغل، طبقه اجتماعی، جهت گیری مذهبی، درآمد، استفاده از رسانه های جمعی، سیاسی بودن خانواده، سیاسی بودن دوستان و علاقه به برنامه های سیاسی با مشارکت سیاسی زنان رابطه معناداری دارند. بین سن، وضعیت تأهل و قومیت با مشارکت سیاسی رابطه معناداری مشاهده نشد. تحلیل رگرسیون چندمتغیره نشان داد که پنج متغیر جهت گیری مذهبی، سیاسی بودن دوستان، علاقه به برنامه های سیاسی، استفاده از رسانه های جمعی و تحصیلات در مجموع 47 درصد از تغییرات در متغیر وابسته را تبیین کردند
دین و سیاست در فرهنگ فاطمی
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی مطالعات زنان زن در اسلام جایگاه زن
- حوزههای تخصصی مطالعات زنان زن در اسلام شخصیتها
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن انسان و جامعه در قرآن انسان در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن حکومت وسیاست در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی حکومت وسیاست در روایات
- حوزههای تخصصی مطالعات زنان زن در حوزه های علم، فرهنگ، هنر و سیاست زن در حوزه سیاست
علل شکست زنان چپ گرای فعال در جنبش زنان از انقلاب مشروطه تا کودتای 28 مرداد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع این پژوهش، جنبشِ زنانِ ایران از انقلاب مشروطه تا کودتای 28 مرداد است. این نوشتار می کوشد به این پرسش پاسخ گوید که «چرا فعالیت های زنان چپ گرا در جنبشِ زنانِ ایران، در این برهه ی زمانی شکست خورد؟» برای ریشه یابیِ این رخداد، از نظریه ی کارکردگراییِ پارسونز استفاده شده است. مدعای این پژوهش چنین است که: سازمان های چپ گرای فعال در جنبشِ زنانِ ایران، به دلیل مطابقت نداشتن با فرهنگ اجتماعی ایران، دنبال نکردن اهداف اولیه (کسب حقوق زنان) و پایدار نبودن شکست خوردند. نتیجه ی بررسی ها نشان می دهد که گروه های زنانِ چپِ فعال در جنبش زنان ایران، در دوره ی پهلوی دوم، به علت وابستگی به احزاب چپ، به ویژه حزب توده صدمات بسیاری دیدند و مشکلاتی که ستون های حزب توده را به لرزه درآورد، سازمان های زنانِ وابسته به این حزب را هم گرفتار کرد و به شکست فعالیت های آنها در جریان جنبشِ زنانِ ایران منجر شد.
بررسی عوامل موثر بر آگاهی ها و مشارکت سیاسی - اجتماعی خانواده
حوزه های تخصصی:
تحولات سریع اجتماعی هر روز نیازهای جدیدی را در جامعه ایجاد می کند. برنامه ریزی مناسب فرهنگی برای پاسخگویی به نیازهای خانواده های نیروهای مسلح به منظور افزایش دانش و بینش سیاسی- اجتماعی آنان و افزایش سطح مشارکت آنان در فعالیتهای سیاسی- اجتماعی توسط دفتر امور زنان، نیازمند شناسایی وضع موجود دانش و آگاهی خانواده ها و میزان تمایل آنان به مشارکت در فعالیت های سیاسی- اجتماعی و عوامل تأثیر گذار بر آن می باشد. هدف این مطالعه، پاسخ گویی به نیاز بالا و شناسایی میزان آگاهی ها و سطح مشارکت سیاسی- اجتماعی خانواده های نظامی و عوامل فردی و اجتماعی مؤثر بر افزایش یا کاهش آن بود که در این مقاله به بررسی عوامل انگیزشی مؤثر می پردازیم.
جامعه آماری این مطالعه کلیه خانواده های نظامی در شهر تهران بود که با استفاده از روش نمونه برداری تصادفی چند مرحله ای به تعداد 512 نفر شامل 285 نفر همسر و 227 نفر از دختران ساکن در شهرک های نظامی انتخاب و با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته، مورد مطالعه قرار گرفتند. داده های به دست آمده با استفاده از نرم افزارهای spss و lisrel حول مدل مفهومی طرح مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که میزان تمایل آنان به مشارکت در فعالیت های سیاسی- اجتماعی بیشتر از حد متوسط است. همچنین با افزایش انگیزه های همبستگی، قدرت و پیشرفت افراد، میزان تمایل به مشارکت سیاسی- اجتماعی آنان افزایش می
بررسی جایگاه و نقش زنان خاورمیانه در مشارکت سیاسی
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی مطالعات زنان زن در سطح ملی و جهانی زن در کشورهای عربی و اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی سیاسی و انقلاب و جنگ جامعه شناسی سیاسی
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی خانواده
- حوزههای تخصصی مطالعات زنان زن در حوزه های علم، فرهنگ، هنر و سیاست زن در حوزه سیاست
مشارکت عامه ی مردم در امور سیاسی که خود ناشی از تمایل مشارکت جویانه ی آنان نسبت به نظام سیاسی است، یکی از نتایج و دستاوردهای مراحل پیشرفته ی دموکراسی است، بنابراین مشارکت را می توان یکی از معیارهای موفقیت توسعه ی فراگیر بشمار آورد. زنان به عنوان نیمی از نیروی انسانی موجود در جوامع بشری که خود یکی از مهم ترین منابع توسعه اند، نقشی به سزا در توسعه ی جوامع انسانی ایفا می کنند. مردان تاکنون نخواسته اند و یا نتوانسته اند از منافع زنان به گونه ی کافی حمایت نمایند. در نتیجه مشارکت زنان در همه ی فعالیت های اجتماعی، مانند عرصه ی سیاست ضروری است، به گونه ای که می توان گفت نقش اقلیت داشتن زنان در امور سیاسی موجب عقیم ماندن دموکراسی در جامعه می شود. گزارش توسعه ی انسانی سازمان ملل متحد که رتبه ی کشورهای گوناگون جهان را در امر توسعه ی انسانی مشخص می کند، در آخرین گزارش خود در سال 2009 اقدام به تهیه ی گزارشی از اقدام های کشورهای تحت مطالعه پیرامون میزان پایبندی و اهتمام دولت ها در زمینه ی تحقق اهداف برنامه های «توانمند سازی جنسیتی» نموده است که در این جدول به میزان مشارکت و دخالت زنان در سیاست توجهی ویژه شده است. در این پژوهش که به صورت تحلیلی ـ توصیفی صورت گرفته است، پژوهشگران در پی یافتن پاسخی برای پایین بودن میزان مشارکت سیاسی زنان در منطقه ی خاورمیانه هستند و به همین منظور با بررسی تطبیقی جایگاه کشورهای منطقه در رتبه بندی دموکراسی جهانی و میزان مشارکت سیاسی و اقتصادی زنان منطقه، سعی در شناسایی دلایل این موضوع دارند که در نهایت، با دسته بندی موانع مشارکت سیاسی زنان، به موانع سیاسی، فرهنگی، آموزشی و همچنین موانع فیزیولوژیکی به نتیجه گیری از مباحث طرح شده پرداخته خواهد شد