فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۲۵۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
امروزه مفهوم شهرها بدون فضای سبز در اشکال گوناگون آن، غیر قابل تصور است. فضای سبز در شهرها، به ویژه در شهرهای بزرگ و صنعتی، دارای عملکردهای مختلفی می باشند. بنابراین فضای سبز از یکسو موجب بهبود وضعیت زیست محیطی شهرها شده، از سوی دیگر شرایط مناسبی را برای گذران اوقات فراغت شهروندان مهیا می سازد. نمی توان از اهمیت و نقش فضای سبز شهری در حیات و پایداری آنها و تأثیرات فیزیکی و طبیعی آن در سیستم شهری و بازدهی های مختلف اکولوژیکی، اقتصادی و اجتماعی آن چشم پوشی نمود. با این رویکرد فضای سبز شهری را می توان به عنوان مکان های بیرونی با مقادیر برجسته ای از حیات گیاهی و وجود عمده ای از مناطق شبه طبیعی تعریف نمود. مجموع پارک های شهری در تبریز به احتساب پارک های در حال احداث 1174 هکتار است که در مقایسه با دیگر شهرها در ایران نسبتاً بزرگ می نماید. اگر چه این اندازه ممکن است مطلوب به نظر آید اما بیشتر پارک های در حال احداث در بیرون از مناطق شهری مکان یابی شده اند. و شعاع دسترسی ساکنان شهر به این پارک ها به یک اندازه نیست. بنابراین فرصت برای دیدار از آنها به حداقل می رسد. در این پژوهش با استفاده از روش تحلیل شبکه در محیط GIS نحوه دسترسی معابر به پارک های شهری تحلیل شده و نتایج با روش تحلیل بافرینگ در محیط GIS تحت Spatial Analyzes مقایسه شده است. نتایج تحقیق حاضر نشان می دهد که در تحلیل ساده بافرینگ در محیط GIS مساحت سرویس دهی پارک های شهری 11130 هکتار است که حدود 74% از کل شهر را تحت پوشش قرار می دهد. و مجموع سرویس دهی پارک های شهری در تحلیل شبکه 3127 هکتار (حدود 20% از کل شهر) است که حدوداً سرویس دهی پارک های شهری در روش بافرینگ است. این اختلاف بین قابلیت سرویس دهی واقعی و انتزاعی در روش تحلیل شبکه و بافرینگ عمدتاً ناشی از مکان یابی نامناسب پارک های شهری است. چنانچه در این پژوهش نیز مشهود است بررسی موقعیت واقعی پارک های شهری با روش تحلیل شبکه در محیط GIS رویکردی هدایت شده، بهینه و روشی عملی در فهم و مدیریت فضای پارک های شهری است. زیرا که شعاع دسترسی جزو مهمترین فاکتورها در برنامه ریزی شهری به شمار می آید.
مدل سازی مسیر سنگ ریزش و پهنه بندی خطر آن در محیط GIS مورد: محور هراز، دامنه امام زاده علی- آمل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله مدلسازی سامانه ی اطلاعات جغرافیایی در تلفـیق با مدلسـازی 3 بُعدی جهت ارزیابی خطر سنگریزش مورد استفاده قرار گرفت.مدل 3 بُعدی سنگریزش فرآیندهای پویا و دینامیک را بر اساس یک سطـح سلولی بررسـی مینماید. این مدل از داده های ورودی به شکل پارامترهای توزیعی رستری و عوارض پلیگونی که در محیط GISایجاد شدهاند استفاده میکند.
نتایج حاصل از شبیه سازی فرآیند سنگریزش، مسیر3 بُعدی سنگریزش و سرعت عوارض آن، یا به صورت نقطه ای یا خطی درShp فایل های سه بُعدی ذخیره شد. مدلسازی توزیعی رستری بر پایه مسیرهای3 بُعدی سـنگریزش و تکنیک زمین آمار مکانی، بیانگر توزیع فراوانی مکانی، ارتفاع پرش و یا ارتفاع جهش، و انرژی جنبشی سنگ های در حال ریزش میباشد که بر این اساس توزیع خطر سنگریزش و مسیر حرکت سنگ با احتساب این قبیل ویژگیهای سنگریزشی برای منطقه ی مورد مطالعه بهدست آمد.
نتایج نشان داد که تنها 15 درصد از مناطق مستعد سنگ ریزش از شدت خطر متوسط به بالا برخوردار بوده که همگی آنها در شیب بالای 60 درصد قرار داشته و از نوع دامنه های واریزه ای می باشند.
ریاضی رنگین کمان
حوزه های تخصصی:
تحلیل شاخص های سکونتی در شهرستان های استان اردبیل با استفاده از روش شباهت به گزینه ایده آل فازی (نمونه موردی: نقاط شهری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسکن، امروزه نه تنها به عنوان یک سرپناه، بلکه به عنوان هویت، امنیت و منبع سرمایه در بین ساکنان یک شهر مطرح است. این مقوله که نقش تعیین کننده ای در شکل گیری شهرها داشته، از لحاظ شاخص های مختلف دچار مشکلات عدیده ای شده است. از طرف دیگر، شایان ذکر است که مناسب بودن مسکن از ابعاد مختلف نقش مهمی در آسایش روحی و روانی ساکنان دارد. بنابراین، شناخت شاخص های مسکن مناسب و تلاش در جهت تحقق سکونتگاه مطلوب، امر مهم در بحث توسعه پایدار شهری است. روش پژوهش حاضر «توصیفی- تحلیلی» است که شاخص های مورد بررسی متشکل از 21 شاخص مسکونی در چهار شاخص اصلی نوع مصالح به کار رفته در بنا، تعداد اتاق، نحوه تصرف و مساحت زیربنای ساختمان مطرح شده است که در چهار مرحله از تکنیک تاپسیس فازی برای رتبه بندی نقاط شهری شهرستان های استان اردبیل استفاده شد. ضمن آنکه در جریان انجام محاسبات وزنی برای شاخص ها در تمامی مراحل، روش AHP به کار رفته است. ترکیب نهایی نتایج به دست آمده با استفاده از روش لکسیکوگراف ترتیبی صورت گرفته است. در نهایت خروجی مطالعه به صورت نقشه و با کمک نرم افزار ARCGIS نمایش داده شده است. نتایج نشان می دهد که نقاط شهری دو شهرستان نیر و نمین گروه برخوردار را تشکیل می دهند، همچنین نقاط شهری چهار شهرستان گرمی، بیله سوار، اردبیل و خلخال در سطح نیمه برخوردار واقع شده اند و نهایتاً اینکه نقاط شهری سه شهرستان پارس آباد، کوثر و مشگین شهر جزو گروه محروم هستند.
تعیین گستره منطقه آسایش زیست اقلیمی استان ایلام با استفاده از شاخص اوانز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ویژگیهای آب و هوایی نقشی برجسته در برنامه ریزی گردشگری هر محل بازی میکنند. هدف این پژوهش، شناخت گستره آسایش اقلیمی روزانه و شبانه به منظور برنامه ریزی گردشگری استان ایلام است. بنابراین، برای شناسایی پراکندگی شرایط دمایی (گرم، آسایش، سرد) هر یک از برجهای سال در گستره استان، مدل اوانز به کار گرفته شد.نخست دادههای اقلیمی کمینه و بیشینه دمای هوا، نم نسبی و سرعت باد در مقیاس ماهانه دو ایستگاه همدید و سه ایستگاه کلیماتولوژی استان در دوره (1387 – 1375) فراهم شد و همگنی آنها با روش درون یابی مورد آزمون قرار گرفت.سپس جداول شرایط دمایی به تفکیک روز و شب برای هر یک از برجهای سال تهیه و نقشههای آسایش زیست اقلیمی استان ترسیم شد. نتایج نشان داد که آسایش روزانه در دو فصل بهار و پاییز، برای ایلام، ایوان و دره شهر به مدت 5 ماه و برای مهران و دهلران به مدت 4 ماه به گونهای پراکنده شده است که برج فروردین در بهار و برج آبان در پاییز در سرتاسر استان آسایش روزانه حاکم است. آسایش شبانه دره شهر و مهران به مدت 6 برج (اردیبهشت تا مهر)، ایلام و ایوان به مدت 4 برج (خرداد تا شهریور) به درازا میکشد. تنها آسایش شبانه 6 ماهه دهلران است که در دو دوره، یکی دو ماهه (فروردین و اردیبهشت) و دیگری چهار ماهه (مرداد تا آبان) جدا شده است. چرا که این شهر در سطح استان تنها شهری است که دو برج خرداد و تیر دارای شرایط اقلیمی گرم میباشد.
توسعه شهری مبتنی بر ترکیب کاربری ها؛ مروری بر ادبیات دانشگاهی آن در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه شهری مبتنی بر ترکیب کاربری ها دو سه دهه ای است که به یکی از مهمترین پارادایم های برنامه ریزی شهری در کشورهای آمریکای شمالی و اروپایی تبدیل شده است. این رویکرد از بین مفاهیم جدید توسعه شهری نظیر نوشهرگرایی, توسعه پایدار, ارتقاء رقابت پذیری کاربری های شهری و رشد هوشمند شهری, تولید شده است. با نگاهی به طرح های توسعه شهری که برای بسیاری از شهرهای کشور به ویژه کلان شهرها تهیه شده است می توان اذعان نمود که تبیین نظری و متدولوژیک این پارادایم در ادبیات دانشگاهی توسعه شهری ایران بسیار کمرنگ بوده است. همین موضوع, با هدف مشخص نمودن جایگاه رویکرد مذکور در ادبیات برنامه ریزی و توسعه شهری کشور و تبیین زمینه های بومی سازی آن, مبنای مسأله شناسی این مقاله را تشکیل داده است. برای این منظور اجزاء و محتوای 135 مقاله فارسی که در زمینه برنامه-ریزی و توسعه شهری تهیه و به چاپ رسیده اند, از طریق روش تحقیق توصیفى-تحلیل محتوا و به کمک نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان دادند که جایگاه رویکرد جدید ترکیب کاربری های شهری در ادبیات دانشگاهی ایران بسیار نوپاست و به تازگی در کانون توجهات قرار گرفته است. همچنین پژوهشگران و گروه های درگیر در مسائل برنامه ریزی و توسعه شهری, تا کنون سهم متفاوت اما ناچیزی در توسعه ادبیات این رویکرد در داخل داشته اند و بیشترین سهم در این خصوص مربوط به پژوهشگران شهرساز و بعد جغرافی دانان بوده است. تحلیل محتوای مقالات به روشنی آشکار ساخت که بیشتر پژوهشگران اگرچه به طور مستقیم به مباحث مربوط به رویکرد توسعه شهری مبتنی بر اختلاط کاربری نپرداخته اند اما از لابلای مطالب آنها می توان ضرورت به کار گیری رویکرد توسعه مذکور را در نظام برنامه-ریزی و توسعه شهری کشور پیدا نمود.
برنامه ریزی راهبردی اکوتوریسم با استفاده از مدل ترکیبیSWOT - TOPSIS مورد: پارک جنگلی بلوران کوهدشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه ی گردشگری در فضاهای جغرافیایی و به ویژه اکوتوریسم علاوه بر پیامدهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، آثار زیست محیطی قابلتوجهی برجای می گذارد. این آثار در صورت عدم دقت نظر و تدوین و انجام اقدامات پیشگیرانه در قالب راهبردها، استانداردها و ارزیابی های مستمر و مشخص و روشن اثرات تخریبی بسیاری در ابعاد محیط انسانی و طبیعی در حوزه ی عمل اکوتوریسم بر جای خواهد گذاشت. بر این اساس هدف از انجام تحقیق حاضر بررسی اکوتوریسم در پارک جنگلی شهید کونانی بلوران و ارائه ی استراتژی های مناسب در جهت توسعه ی اکوتوریسم پارک با دقت نظر و رعایت وجوه همه جانبه ی اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی آن است.
این پارک در بخشی از اراضی متعلق به قریه ابوالوفا و قریه بلوران شهرستان کوهدشت با مساحتی حدود 1100هکتار و در دامنه ی شمالی رشته کوه بلوران واقع شده است. روش انجام این تحقیق ترکیبی( روش های پیمایشی و توصیفی- تحلیلی) است. در این راستا یافتههای مقدماتی تحقیق تکنیک SWOTمورد بررسی قرار گرفت و در نهایت 8نقطه قوت،9 نقطه ضعف،7 تهدید و 7 فرصت بررسی شد و 25 استراتژی متناسب و کاربردی ارایه گردید و در نهایت با بهره گیری از تکنیکTOPSIS نقاط قوت، نقاط ضعف، تهدیدات و فرصت ها با شاخص های نظر مسؤولان، گردشگران و مردم روستاهای اطراف رتبه بندی شدند. نتایج تکنیک TOPSIS نشان می دهد که تهدیدات بیرونی تأثیر بیشتری در مقایسه با سایر عوامل در گردشگری پارک دارند از این رو برای توسعه ی اکوتوریسم در این منطقه استراتژی های تدافعی در اولویّت قرارمی گیرند.
فلسفه علم جغرافیا؛ مکتب فرانکفورت و تأثیر آن در آموزش جغرافیا
حوزه های تخصصی:
تحلیل تطبیقی فازی سرمایه اجتماعی و توسعه روستایی مورد شناسی: روستاهای شهرستان میاندوآب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بهبود و تحول کیفیت زندگی ساکنان روستایی نیازمند وجود برخی زیرساختهای اجتماعی است که امر توسعه و فرایند آن را امکان پذیر و روند آن را تسهیل کند. مهمترین مکانیسم بعد اجتماعی مترتب بر توسعه روستایی که زمینه ساز تحولات کالبدی، گسترش امکانات و تسهیلات رفاهی و غیره، سرمایه اجتماعی است. بنابراین هدف از این تحقیق بررسی تطبیقی رابطه سرمایه اجتماعی و توسعه روستایی در روستاهای بالای1000 نفر جمعیت شهرستان میاندوآب است. روشپژوهشاینتحقیقمبتنیبررویکردفازیاست. توسعه یافتگی روستاها ازطریق 79 شاخص به وسیله مدل تاپسیس رتبه بندی شدهاند. برای تعیین سرمایه اجتماعی روستاها از پرسشنامه با حجم نمونه 537 به صورت نمونه گیری سهمیهای استفاده شده است. یافتههای تحقیق نشان میدهد که دادههای تجربی، ناظر بر رابطة فازی دومجموعة سرمایه اجتماعی و توسعه روستایی است. شاخص سازگاری بین این دو مجموعه برابر 816/0 است. اینارزشنشانمیدهدکهفقط 82درصد روستاهای مورد مطالعه این ادعا را تأیید میکنند که سرمایه اجتماعی شرط لازم برای توسعه روستایی است. براین اساس، با95 درصد اطمینان میتوان گفت که سرمایه اجتماعی شرطی ""همیشه لازم"" برای توسعه روستایی است. شاخص پوشش بین دو مجموعه برابربا 75/0 است. این مقدار بیانگر اهمیت تجربی سرمایه اجتماعی برای توسعه روستایی است. شواهدموجوددلالتبرآنداردکه75 درصدازفضای توسعه روستاییتوسطسرمایةاجتماعیپوششدادهشدهاست.
تعیین محدوده های خطر زمین لرزه در مخروط افکنه های فعال با روش تحلیل فضایی بربریان مطالعه موردی: مخروط افکنه گرمسار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فعالیت های نئوتکتونیکی باعث ناپایداری لندفرم های متعددی ازجمله لندفرم های جریانی در ایران شده است. مخروط افکنة گرمسار از مناطقی است که در معرض خطر لرزه ای قرار دارد. در این پژوهش، با استفاده از داده های لرزه ای، نقشه های توپوگرافی و زمین شناسی، روش حریم گذاری پهنه های خطر زمین لرزه ای در مخروط افکنة گرمسار مشخص و تحلیل شده است. همچنین، برای مشخص کردن توان لرزه زایی گسل های اطراف مخروط افکنة گرمسار از روابط پیشنهادی زارع، مهاجر- اشجعی و نوروزی، سلمونز، ملویل و اسمیت استفاده شده است. برای تحلیل فضایی هم از روش بربریان استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد گسل های گرمسار و سرخ کلوت بیشترین توان لرزه خیزی را در اطراف محدودة مورد مطالعه، و گسل های کوه لاله زار و پایین قلعه کمترین توان لرزه خیزی را دارایند. حدود 99 درصد جمعیت مستقر روی مخروط افکنه در محدودة با خطر نسبی بسیار زیاد قرار دارند. حدود 26/40 درصد از جمعیت مخروط افکنه در روستاها مستقرند؛ درحالی که 74/59 درصد از جمعیت فقط در شهر گرمسار متمرکز شده اند. با توجه به این داده ها، لازم است در برنامه های آمایش سرزمین، مقاوم سازی و بیمة خانه ها و تأسیسات انسانی در محدوده های خطر لرزه ای مورد توجه قرار گیرد.
بررسی تنگناهای طبیعی و انسانی برای توسعه فیزیکی- کالبدی شهرها درشهرستان گرمی با استفاده ازGIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه توسعه فیزیکی بی رویه و ناموزون شهری، آثار و پیامدهای متعددی را برجای گذاشته و شهرها را با مسایل و معضلات خاصی روبرو نموده است. ساخت و سازهای غیرمجاز، همجواری های نامناسب در کاربری ها، آلودگی های زیست محیطی و به هدر رفتن زمین های کشاورزی، تخریب اکوسیستم های طبیعی و گسترش به سمت پهنه های آسیب پذیر شهری از نظر مخاطرات محیطی از قبیل دره های سیلابی، دامنه های ناپایدار، حریم رودخانه ها و... نمونه ای از این مشکلات است که امروزه شاهد آنیم. شهرستان گرمی نیز به دلیل موقعیت جغرافیایی خود و قرارگیری بر روی پهنه های پرشیب و کوهستانی دارای محدودیت های متعددی است. بنابراین بررسی و تجزیه و تحلیل پدیده های مختلف طبیعی و عوامل انسانی منطقه و در نهایت ارائه راهکارهای کنترل و برخورد منطقی با این فرآیندها و محدودیتهای حاصل از آنها ضروری است. در همین زمینه، تحقیق حاضر با علم به اهمیت موضوع و با هدف بررسی مناطق مستعد برای توسعه شهری با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی تدوین گردیده است. برای تجزیه و تحلیل فضایی و ارزیابی چند معیاری از نرم افزار Edrisi، و برای استاندارد سازی ارزش ها (مقادیر) و یکسان سازی مقیاس ها در لایه های نقشه ای، از روش استانداردسازی بر مبنای درجه عضویت در تابع فازی استفاده گردید. برای وزن دهی به معیارها نیز روش Critic انتخاب شده و در تحلیل نهایی ارزیابی چند معیاری (برای مکان های مناسب توسعه شهر)، تکنیکTopsis مورد استفاده قرار گرفته و جهات مطلوب توسعه شهری تعیین شده است. نتایج نشان میدهد که توسعه شهر به سمت شمال شرق به علت برخورد با زمینهای مرغوب کشاورزی، بالا بودن سطح آب های زیرزمینی و نزدیکی به خطوط گسل محدودیت دارد و جهت توسعه آن مناسب نیست و با توجه به سایر عوامل متناسب با شاخصهای توسعه، بخشهای شرقی و جنوبی شهر، بهترین جهات توسعه و گسترش شهری گرمی به حساب میآید
تعیین محدوده های بیوکلیماتیک شهر مشهد بر مبنای دادهای ساعتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شاخص زیست اقلیم دمای معادل فیزیولوژیک (PET) جزء شاخص های ترمو فیزیولوژیک است که از معادله بیلان حرارتی بدن انشان مشتق می گردد. این شاخص از پرکاربردترین ها در زمینه ارزیابی های زیست اقلیم محسوب می گردد. در تحقیق حاضر محدوده های بیو کلیماتیک شهر مشهد برای ساعات12,09وUTC 21 (با مطابق30: 09، 15:30 و 21:30 به وقت محلی) و بر اساس داده های اقلیمی دوره 20 ساله (1387-1368) مورد ارزیابی قرار گرفته است. علاوه بر ارزیابی زیست اقلیمی (آسایش اقلیمی، استرس گرمایی و سرمایی) فراوانی وقوع پدیده های فیزیکی ( مثل بارش،یخبندان،طوفان و..) و زیبا شناختی (شامل ابرناکی، شرایط آفتاب) که بر آسایش اقلیمی تاثیر گذارند نیز محاسبه شده است. بر اساس نتایج بدست آمده، دوره آسایش اقلیمی ساعات 9:30 و15:30 شهر مشهد در دو بازه زمانی واقع شده است دوره اول در ابتدای فصل بهار و دوره دوم آن در اوایل فصل پائیز واقع شده است که دوره اول آن طولانی تر است. دوره آسایش ساعت21:30 بصورت پیوسته در تیر و مرداده ماه واقع شده است. در مجموع تعداد روز های همراه با آسایش(2323) در ساعت 15:30(150روز) و بعد از آن ساعت9:30 (139 روز) اتفاق می افتد. ساعت 21:30فاقد تنش های گرمایی است.
ارزیابی و تحلیل فضایی سرانة پارک های شهری (مطالعة موردی: منطقة 6 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهمیت و نقش فضاهای سبز در حیات شهری، پایداری آن و تأثیر محیطی در سیستم شهری و بازده های مختلف اکولوژیکی، اقتصادی و اجتماعی امری انکار ناپذیر است؛ به طوری که اندازه گیری و مدیریت سرانة فضاهای سبز شهری از مباحث مهم در برنامه ریزی و مدیریت شهری تلقی می شود. در این تحقیق، چارچوب یک مدل جدید به منظور اندازه گیری سرانة فضای سبز شهری در منطقة شش شهرداری تهران ارائه شده است. مدل پیشنهادی از دو بخش اصلی محاسبة فاصلة شبکه ای، جاذبه و حوزة نفوذ فضاهای سبز تشکیل شده که برپایة سیستم اطلاعات جغرافیایی اجرا شده است. این مدل می تواند درزمینة پایش، تحلیل و اصلاح سرانة فضاهای سبز شهری به مدیران و برنامه ریزان شهری کمک کند. در این مدل سازی به جای فاصلة اقلیدسی بر تحلیل شبکه و فاصلة شبکه ای- که واقعی تر به نظر می رسد- تأکید شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد نواحی2 و 5 منطقة مورد مطالعه ازنظر برخورداری از میزان فضای سبز شهری، در وضعیت نیمهبرخوردار و اکثر بلوکهای جمعیتی نواحی 1، 3 و 6 در وضعیت محروم قرار دارند. بنابراین، این پژوهش به دلیل نامتعادل بودن فضاهای سبز شهری در این منطقه، ضرورت توجه مدیریت شهری به منظور افزایش سرانه ها و رسیدن به حد استاندارد را توصیه می کند.
تعیین اراضی مناسب توسعة شهری با بهره گیری از مدل های چندمعیاره در شمال ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه، موضوع مکان یابی توسعة آتی شهر مورد توجه برنامه ریزان شهری قرار گرفته است. در سال های اخیر، تغییر شدید کاربری اراضی شهری بر اثر رشد بی برنامة شهرها با توجه به موقعیت مناسب و ارزش بالای زمین به علت حاصل خیزی برای فعالیت های کشاورزی باعث شده است تا تعیین اراضی مناسب در محدوده های شهری از دغدغه های پژوهشگران و متولّیان امور شهری باشد. بنابراین، هدف مقالة حاضر مشخص کردن اراضی مناسب توسعة شهری برای گسترش آتی است. روش شناسی این مقاله بر تلفیقی از تحلیل سلسله مراتبی و تصمیم گیری چند معیاره در GIS استوار است؛ به طوری که در تلفیق نقشه های موضوعی از راهبرد ترکیب خطی وزنی[1]- که از راهبردهای ارزیابی چندمعیاره مبتنی بر (AHP[2]) به شمار می رود- استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد از کل مساحت محدودة مورد مطالعه، 05/58 درصد اراضی محدوده در گروه زمین های با تناسب زیاد و بسیار زیاد برای توسعة شهری قرار دارند که اغلب در قسمت جنوب شرقی و جنوب شهرستان واقع شده اند. همچنین، 33/12 درصد از اراضی تناسب متوسطی دارند و بقیة اراضی یعنی 62/29 درصد تناسب کم و بسیار کمی برای توسعة شهری دارند.
بررسی تغییرات کاربری اراضی بر اساس تجزیه و تحلیل متریک های سیمای سرزمین با استفاده از سنجش از دور و GIS در منطقه خشک و نیمه خشک دهلران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بسیاری از فعالیتهای انسانی به دلیل عدم توجه به محدودیتهای محیط زیستی بر سیمای محیط تأثیرگذار بوده و اثرات زیست محیطی شدیدی بر اکوسیستمهای طبیعی دارد. این مطالعه به منظور بررسی روند تغییرات سیمای سرزمین در منطقه دهلران استان ایلام انجام شده است. به منظور تهیه نقشههای پوششسرزمین و تحلیل تغییرات، به ترتیب، از تصاویر ماهوارهای (1364) TMو (1386) ETM+و متریکهای مساحت طبقه، تراکم لکه، تعداد لکه، متوسط اندازه لکه، تراکم حاشیه و متوسط شاخص شکل استفاده شد. برای آنالیز گسستگی چشمانداز، متریکهای متنوع الگوی چشمانداز در سطح کلاس با استفاده از نرمافزار FRAGSTATS محاسبه شد. تجزیه و تحلیل متریکهای سیمای سرزمین بیانگر جایگزینی گسترده اراضی مرتعی متوسط توسط اراضی کشاورزی، مرتعیفقیر، مسکونی و بایر بوده است. بر طبق نتایج، افزایش تعداد لکهها و کاهش میانگین مساحت، شاخص مهم تجزیه بوده و روند تخریب و تجزیه سیمای سرزمین به صورت افزایشی بوده است و توجه به وضعیت کاربری و پوشش سرزمین در منطقه، به منظور بهرهبرداری مناسب و پایدار از منابع طبیعی الزامی است.
پست مدرنیسم و شهر با تاکید بر الگوها و طرح های برنامه ریزی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهرنشینی از مشخصه های بارز قرن بیستم محسوب می گردد که همواره تحت تاثیر نگرش های فلسفی و با ارائه طرح و برنامه های خاص در مقاطع زمانی مختلف به دنبال ایجاد رفاه و آسایش برای شهروندان و کاهش معضلات فراروی جوامع است. جنبش مدرنیسم متعاقب انقلاب صنعتی و بر پایه خرد و قدرت تکنولوژی شکل گرفت و شهر نیز به عنوان نماد تمدن مدرن تحولات بزرگی را از آن پذیرفت در همین راستا برنامه ریزی شهری با تکیه بر قدرت تکنولوژی به سمت شهرسازی ماشینی روی آورد اما شهر حاصله از تمدن مدرن در بستر حدود یک قرن دچار مشکلاتی گردید. متعاقب آن دهه های آخر قرن بیستم از طرفی شاهد نگرش فلسفی پست مدرنیسم و از طرف دیگر ظهور پارادایم توسعه پایدار هستیم که علوم مختلف و برنامه های آنها را تحت تاثیر خود قرار داده اند. شهرسازی و برنامه ریزی شهری نیز در انتقاد بر عملکرد مدرنیسم و در چارچوب پارادایم توسعه پایدار به ارائه الگوی توسعه پایدار شهری پرداخته و در طرح و برنامه های خود تحولاتی را داشته است. این تحقیق که با روش توصیفی – تحلیلی و تکیه بر اسناد مکتوب انجام گرفت نشان می دهد که تغییر پارادایم مدرنیسم به پست مدرنیسم در شهرسازی سبب تغییر نگرش در دیدگاه های اقتصادی و اجتماعی در تهیه طرح ها شده است به گونه ای که شاهد جایگزینی طرح هایی مثل طرح های ساختاری – راهبردی و همچنین طرح های استراتژی توسعه شهری و سایر طرح ها به جای طرح های جامع مدرنیستی هستیم که اصل را بر منطقه بندی و تفکیک کاربری اراضی می گذاشت و برنامه ریزی فیزیکی و کالبدی بر ساختار طرح ها سنگینی می کرد و مردم و ویژگی های اجتماعی و اقتصادی و نیاز و خواسته آنها کمتر مورد توجه قرار می گرفت اما در چارچوب پارادایم پست مدرنیسم مطالعات و برنامه ریزی ها جنبه چندبعدی به خود گرفته و تاکید بیشتر بر مشارکت های مردمی است. در همین راستا الگوهای جدید برنامه ریزی شهری با تکیه بر مدیریت بین رشته ای به دنبال تحلیل و تلفیق شرایط اجتماعی – اقتصادی در کالبد شهرها در آینده دارد.
بررسی تأثیر بهینه سازی کاربری اراضی در کاهش فرسایش و رسوب حوضه آبخیز سدّ چم گردلان به کمک GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه تخریب محیط زیست یکی از مشکلات جوامع انسانی ناشی از مدیریت نامناسب در حوضههای آبخیز است. بهینه سازی کاربری اراضی یکی از استراتژیهای مناسب برای دستیابی به توسعه پایدار و کاهش هدر رفت منابع است. تحقیق حاضر در حوضه آبخیز سد چم گردلان استان ایلام با مساحت 46822 هکتار و به منظور تعیین مناسبترین ترکیب کاربری اراضی شامل باغ، کشت آبی، کشت دیم، مرتع و جنگل جهت کمینه سازی فرسایش خاک و رسوب صورت گرفت. با توجه به اهداف مورد نظر در این تحقیق، ابتدا نقشههای توپوگرافی، زمین شناسی، شیب، جهت، طبقات ارتفاعی، زمین شناسی و غیره با استفاده از نرم افزار GIS تهیه شد. سپس از روی هم گذاری دو به دوی نقشه طبقات ارتفاعی با جهت و زمین شناسی با شیب، دو نقشه اولیه تهیه و از روی هم گذاری دو نقشه اولیه، نقشه پایه با 190 واحد همگن به دست آمد. سپس، نخست با استفاده از مدل EPM مقدار فرسایش و رسوب ویژه در حوضه مورد مطالعه در محیط GIS محاسبه شد و نقشه شدت فرسایش ترسیم گردید. بالاخره، برای بررسی تأثیر بهره برداری مناسب از اراضی در کاهش میزان فرسایش و رسوب در مدل EPM، اقدام به بهینه سازی کاربری اراضی از طریق ارزیابی و آمایش سرزمین گردید. نتایج این تحقیق حاکی از آن است که اعمال مدیریت مناسب و آمایش میتواند به طور کلی میزان فرسایش و رسوب حوضه آبخیز را حدود 401276 تن در سال (حدود 54%) کاهش دهد. بنابراین، چنانچه کاربریهای مناسب و سازگار با شرایط طبیعی و محیطی و با هدف استفاده بهینه از طبیعت ارائه و انتخاب شوند، فرسایش در آبخیز مورد مطالعه و در نهایت رسوب تولید شده در حوضه به میزان قابل توجهی کاهش می یابد.
هارپ چیست؟ (تکنولوژی سازنده یا مخرب)
حوزه های تخصصی:
بررسی تطبیقی نظام های کاربری زمین شهری از دیدگاه دو پارادایم مدرنیسم و پست مدرنیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برنامه ریزی مدرنیستی بین سال های 1920 تا 1930 در دو سوی اقیانوس اطلس آغاز شد، گرچه می توان نشانه های آن را در جنبش های اوّلیه ی برنامه ریزی در شهر زیبا یا باغ شهر پیدا کرد. این آغاز با نمودار شدن جنبش مدرنیسم در معماری همزمان بود و در برنامه ریزی شهری غرب تا اواخر دهه ی 1960 پاردایم مسلّط بود. فاجعه های بوم شناختی در طول قرن بیستم منجر به درک تدریجی محدودیت های طبیعی، از جمله زمین شد و رشد آگاهی های زیست محیطی، به عنوان نشانه ای از پست مدرن شدن فرهنگی بروز کرد. انتقادهای صحیح وارد بر جریان مدرنیسم سبب شد که انتقادها و رویکرد های همراه آن، پست مدرنیسم نام بگیرد و تنها وجه اشتراک همه ی آنها، نقد جدّی بر سبک معماری و شهرسازی بود که خود را به نام مدرنیسم مطرح کرده بود. نتایج به کارگیری این دو پارادایم در برنامه ریزی شهری و خاصّه کاربری زمین مشهود و قابل تأمل است. به طوری که تجربه های سطح جهانی نشان می دهد، بازتاب کالبدی فضایی این دو پارادایم در شهرها در قالب طرح ها و برنامه های کاربری زمین متفاوت از یکدیگر بوده و هر کدام دارای ویژگی ها و مؤلّفه های خاصّ خود هستند. دراین نوشتار تلاش شده تا با توجّه به اهمّیّت کاربری زمین و راهبرد های آن برای آسایش و رفاه انسان شهرنشین، مقایسه ای تطبیقی میان این دو پارادایم مهم و اثرگذار بر کاربری زمین انجام شود. نتایج این بررسی حاکی از چرخشی آشکار در قوانین و مقرّرات کاربری زمین در پارادایم پست مدرنیسم نسبت به مدرنیسم است، چنانکه ارزش های مدرنیستی در پارادایم جدید نفی و بازگشت به ارزش های پیش از این دوره، مبنای عمل قرار گرفته است.