فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۱۵۸ مورد.
۲۱.

مصرف مکمل کربو هیدرات ،ویتامین c و واکنش زیر رده های لنفوسیتی به هنگام فعالیت های شدید و درمانده ساز هوازی(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 777 تعداد دانلود : 890
هدف تحقیق حاضر، بررسی تاثیر مصرف کوتاه مدت و بلند مدت مکمل ترکیبی ویتامین C، کربوهیدارت بر روی برخی از اجزای دستگاه ایمنی در پی فعالیت بدنی شدید درمانده ساز تک جلسه ای و چند جلسه ای است. بدین منظور بیست نفر دانشجوی (داوطلب) رشته تربیت بدنی دانشگاه تهران با میانگین سن 1/56 20/8 سال، وزن 7/04 67/50 کیلوگرم، قد 6/33 175/77 سانتی متر و حداکثر اکسیژن مصرفی 5/64 50/60 ملی لیتر / کیلوگرم / دقیقه، انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه ده نفری (تجربی و شاهد) تقسیم شدند. دانشجویان نمونه، مکمل مورد نظر را که شامل 500 میلی گرم ویتامین C به اضافه 200 میلی لیتر محلول 5% ساکاروز بود یا دارونما را در سه مرحله (24 ساعت، 2 ساعت و بلافاصله قبل از فعالیت) مصرف کرده و پس از آن آزمون درمانده ساز بروس را انجام دادند. تمرین درمانده ساز و مصرف مکمل یا دارونما برای دو هفته ادامه داشت، مجدد در آزمون بروس شرکت کردند. نمونه های خونی به منظور تجزیه و تحلیل زیر رده های لنفوسیتی (سلول های nk، CD8 CD4 و نسبت سلول های CD4/CD8 ) در زمان صفر، قبل و بعد از هر آزمون بروس اخذ شد. نتایج نشان داد که دستکاری تغذیه ای دستگاه ایمنی را تحت تاثیر قرار می دهد.
۲۲.

تأثیر ده روز مصرف خوراکی زعفران بر علائم بیو شیمیایی و عملکردی کوفتگی عضلانی تأخیری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زعفران کوفتگی عضلانی تأخیری آنزیم کراتین کیناز آنزیم لاکتات دهیدروژناز نیروی ایزومتریک و ایزوتونیک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 838 تعداد دانلود : 610
هدف: کوفتگی عضلانی تأخیری، معمولاً پس از انجام فعالیت غیر معمول برونگرا روی می دهد و باعث کاهش کارایی و عملکرد ورزشی می شود. درمان های متعددی جهت پیشگیری و درمان این عارضه شایع در ورزش پیشنهاد شده ولی تاکنون روش موثری یافت نشده است. این مطالعه با هدف بررسی اثرات مصرف خوراکی زعفران در طی ده روز برای پیشگیری از علائم بیو شیمیایی و نشانه های عملکردی کوفتگی عضلانی تأخیری متعاقب یک جلسه فعالیت عضلانی اکسنتریک انجام شد. روش پژوهش: تعداد 24 دانشجوی پسر غیر فعال سالم و فاقد علائم کوفتگی عضلانی دانشگاه محقق اردبیلی با دامنه سنی (14/1±6/19سال) به طور تصادفی به دو گروه تجربی (12 نفر) و شاهد (12 نفر) تقسیم شدند. دستگاه پرس پا به دو سنسور ایزومتریک متصل به دستگاه نیروسنج کامپیوتری برای تعیین حداکثر قدرت ایزومتریک مجهز شد. ده روز قبل و نیز پس از 24، 48 و 72 ساعت از انجام پروتکل ایجاد کوفتگی عضلانی، نیروی بیشینه ایزومتریک و ایزوتونیک با انجام آزمون پرس پا تعیین و غلظت آنزیم های کراتین کیناز (CK) و لاکتات دهیدروژناز (LDH) پلاسما اندازه گیری شد. پروتکل ایجاد کوفتگی عضلانی با 80 درصد قدرت ایزوتونیک بیشینه در چهار نوبت و هر نوبت با 20 تکرار و 3 دقیقه استراحت بین هر نوبت اجرا شد. از آزمون های تحلیل واریانس یک عاملی با اندازه گیری های مکرر و تصحیح بونفرونی برای مقایسه تاثیر زعفران در نوبتهای مختلف استفاده شد. از آزمون تی غیر وابسته برای مقایسه نتایج دو گروه در هر مرحله زمانی استفاده شد. یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که مصرف روزانه 300 میلی گرم سرگل زعفران بمدت ده روز موجب کاهش قابل ملاحظه و معنی داری در غلظت آنزیم CK و LDH شد (001/0p<). حداکثر قدرت ایزوتونیک و ایزومتریک گروه تجربی نسبت به پیش آزمون کاهش نداشت ولی حداکثر قدرت ایزومتریک و ایزوتونیک گروه شاهد نسبت به پیش آزمون کاهش شدید و معنی داری را نشان داد (001/0p<). نتیجه گیری: نتایج این تحقیق بدیع نشان می دهد که ده روز مصرف زعفران اثرات قوی پیشگیری کنندگی از کوفتگی عضلانی تاخیری را دارد.
۲۳.

آگاهی پزشکان و دانشجویان گروه پزشکی درباره دوپینگ و مصرف مواد نیروزا در ورزش(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 799
هدف از انجام این تحقیق بررسی میزان آگاهی پزشکان و دانشجویان گروه پزشکی درباره دوپینگ و مصرف مواد نیروزا در ورزش است . در این تحقیق توصیفی که جامعه آماری آن را کلیه پزشکان و دانشجویان گروه پزشکی دانشگاه های استان لرستان تشکیل می دادند، 180 پرسشنامه با استفاده از شیوه نمونه گیری در دسترس ، توزیع و 168 پرسشنامه برگشت داده شد که مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج این تحقیق نشان داد که میانگین شناخت کل نمونه ها از 26 دارو و 12 مکمل ذکر شده در این تحقیق به ترتیب 2 /8 و 5/6 است . همچنین میانگین نمره آگاهی از دوپینگ در ورزش 7/6 از 7، میانگین نمره آگاهی از عوارض جانبی داروها و مکمل ها 85/14 از 26، میانگین نمره آگاهی از قانونی بودن آنها 47/14 از 26 و میانگین نمره آگاهی از تاثیر نیروزایی این مواد در ورزش نیز 5/13 از 26 بود.میانگین نمره کلی آگاهی هر فرد که از جمع نمره های کل پرسشنامه تشکیل می شد 50/78 از 162 نمره بود که تفاوت این نمره در مقاطع تحصیلی مختلف در سطح 01/0 = ? کاملاً معنی دار بود. 45 درصد (76 نفر) از نمونه های این تحقیق اطلاعات خود را در زمینه دوپینگ و داروهای نیروزا در ورزش کم و 35 درصد نیز اطلاعات خود را متوسط عنوان کردند. نتایج این تحقیق نیز همچون تحقیقات مشابه در کشورهای دیگر حاکی از آگاهی بسیار کم یا ناچیز پزشکان و دانشجویان گروه پزشکی در زمینه دوپینگ در ورزش است که لزوم تدوین برنامه های آموزشی برای این دسته را هر چه بیشتر آشکار می سازد.
۲۵.

شیوع چاقی، اضافه وزن و پرفشاری خون و عوامل خطرزای مرتبط با آنها در مردان بزرگسال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شیوه زندگی فعالیت بدنی چاقی فشارخون بالا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 735 تعداد دانلود : 449
شیوع چاقی، پرفشاری خون، سطح فعالیت بدنی، و برخی رفتارها و ویژگی های مرتبط با سبک زندگی در 1218 نفـر از رانندگان حمـل و نقـل عمومی درون شهری (رانندگان تاکسی) تهران (میانگین سن شرکت کنندگان 3/12 ± 5/42 سال و وزن آن ها 6/14 ± 9/78 کیلوگرم) بررسی شد. درجه چاقی به شکل خودگزارش دهی و بر اساس رابطه قد به وزن، رفتارهای سبک زندگی، و عوامل دموگرافیک با پرسش نامه برگرفته از مطالعه آدامی و کوردرا (2003) منطبق با شرایط غذایی و سبک زندگی مدیترانه ای و سازگار با شرایط فرهنگی ایران، و فشار خون با فشارسنج دستی ارزیابی شدند. دامنه سن افراد بین 21 تا 71 سال بود. سن کمتر از 35 سال جوان، 36 تا 50 سال میان سال و بیشتر از 50 سال سالمند تعریف شدند. اضافه وزن با شاخص توده بدن 2 kg/m9/29-25 و چاقی با شاخص توده بدن 2kg/m 30< تعریف شد. پرفشاری خون نیز بر اساس معیار سازمان بهداشت جهانی مشخص شد. برای بررسی اختلاف و روابط معناداری بین متغیرها از آزمون های تحلیل واریانس کروسکال والیس، t استودنت، 2 و رگرسیون چندمتغیره استفاده شد. یافته ها نشان داد شیوع چاقی، اضافه وزن، مجموع چاقی و اضافه وزن و پرفشاری خون به ترتیب 6/40، 6/26، 2/67 و 4/35 درصد است. شیوع چاقی، اضافه وزن و پرفشاری خون با افزایش سن، کاهش فعالیت بدنی، سابقه بیماری های مرتبط با قلب و عروق، پایین بودن سطح سواد، افزایش درآمد و بیشتر بودن تعداد اعضای خانواده بیشتر می شد (05/0>p). همچنین، بین چاقی و پرفشاری خون در همه گروه های سنی رابطه معناداری وجود داشت (0001/0>p) و بیشترین شیوع چاقی (3/50 درصد) و پرفشاری خون (1/71 درصد) در گروه سنی بیشتر از 50 سال مشاهده شد (05/0>p). و بالاخره در همه گروه های سنی بیشترین درصد شیوع پرفشاری خون در افراد چاق مشاهده شد. به طورکلی، 2/67 درصد رانندگان تاکسی شهر تهران دارای اضافه وزن و چاق بودند. بین الگوهای غذایی و مقادیر شاخص توده بدن رابطه معناداری وجود نداشت. اما بین چاقی و برخی عادت های غذایی مانند مصرف غذاهای پرچرب و شیرینی جات، میان وعده ها، و دسر بعد از غذا رابطه مثبت (05/0>p) و با انجام فعالیت بدنی منظم و افزایش مراقبت های غذایی بدون توجه به کیفیت آن ها، رابطه منفی وجود داشت. به نظر می رسد پیشگیری از چاقی که یکی از مهم ترین مشکلات تهدیدکننده سلامت عمومی است، همچنین پیشگیری از عواملی که موجب شیوع آن می شوند، مانند عادت های غذایی نامطلوب و کمبود فعالیت بدنی، بیش از پیش در جامعه ایرانی ضرورت دارد تا از بروز بیماری های مرتبط با آن ها جلوگیری شود.
۲۶.

تأثیر شش هفته تمرین هوازی و رژیم غذایی بر ترکیب بدنی، پروفایل لیپیدی و شاخص های سندروم متابولیک زنان چاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین هوازی رژیم غذایی مقاومت به انسولین سندرم متابولیک

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : 667 تعداد دانلود : 607
زمینه و هدف: سندرم متابولیک؛ مجموعه­ای از عوامل خطر نظیر: چاقی، هایپرگلیسمیا، پُرفشار خونی، دیس­لیپیدمی است که در توسعه بیماری­های قلبی عروقی و دیابت­ نوع دو سهیم است. هدف این تحقیق بررسی تأثیر شش هفته تمرین هوازی و رژیم غذایی بر ترکیب بدنی، پروفایل لیپیدی و شاخص های سندروم متابولیک زنان چاق بود. روش بررسی: 16 زن داوطلب چاق مستعد و مبتلا به پُرفشارخونی با میانگین سن 44/30±3/74 سال به صورت نمونه­گیری در دسترس، گزینش شدند. برنامه تمرین هوازی شامل دویدن نرم، حرکات موزون یا ایروبیک فزاینده و حرکات کششی بود که طی 18 جلسه با تواتر سه جلسه در هفته انجام شد و هر جلسه به مدت 60 دقیقه طول ­کشید. به علاوه رژیم غذایی کم کالری500 کیلوکالری کمتر از انرژی روزانه بود. پیش و پس از شش هفته مداخله سطوح سرمی شاخص های بیوشیمی خون، گلوکز و انسولین ناشتا به ترتیب با روش آنزیماتیک و ایمونو رادیو متریک اندازه گیری شدند. از شاخصHOMA برای اندازه گیری مقاومت به انسولین استفاده شد. یافته ها: پس از شش هفته مداخله تمرین هوازی و رژیم غذایی کم کالری، کاهش معنی داری در وزن، نمایه ی توده ی بدن، درصد چربی،کلسترول تام، تری گلیسیرید، لیپوپروتئین کم چگال، مقاومت به انسولین، میانگین فشار خون سرخرگی و افزایش معنی داری در لیپوپروتئین پُرچگال و اکسیژن مصرفی بیشینه مشاهده شد. نتیجه گیری: تمرین هوازی و رژیم غذایی منظم تأثیر مطلوبی بر ترکیب بدنی، پُروفایل لیپیدی و بهبود شاخص های سندروم متابولیک زنان چاق دارد
۲۷.

تاثیر یک دوره کاهش بار تمرین به همراه مصرف مکمل کراتین بر عملکرد جسمانی و ترکیب بدنی بازیکنان فوتبال

۲۸.

پاسخ حاد و تأخیری میوستاتین و مقاومت به انسولین به فعالیت مقاومتی دایره ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: میوستاتین مقاومت به انسولین فعالیت مقاومتی مایوکاین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 504 تعداد دانلود : 852
اخیراً نقش میوستاتین در کنترل مقاومت به انسولین مشخص شده است. هدف از این تحقیق، تعیین پاسخ حاد و تأخیری میوستاتین و مقاومت به انسولین به فعالیت مقاومتی دایره ای بود. به این منظور، 12 مرد سالم داوطلب، انتخاب شدند و در دو جلسه فعالیت مقاومتی و کنترل به فاصلة یک هفته شرکت کردند. بعد از یک جلسه آشنایی با فعالیت مقاومتی و اندازه گیری 1-RM، برنامة فعالیت مقاومتی دایره ای شامل هفت حرکت با شدت 55 درصد 1-RM در 3 دور با 15 تکرار اجرا شد. در هر جلسه، نمونه های خون قبل، بلافاصله بعد، یک ساعت بعد و 24 ساعت بعد از فعالیت، به منظور اندازه گیری غلظت میوستاتین، گلوکز و انسولین پلاسما جمع آوری و مقاومت به انسولین محاسبه شد. براساس نتایج آزمون تحلیل واریانس مکرر 4×2، زمان فعالیت تأثیر غیر معنی داری بر غلظت میوستاتین پلاسما داشت. این در حالی است که غلظت میوستاتین پلاسما بلافاصله بعد از فعالیت افزایش و یک ساعت و 24 ساعت بعد از فعالیت به تدریج کاهش یافت. زمان فعالیت تأثیر معنی داری بر غلظت گلوکز و انسولین پلاسما و مقاومت به انسولین داشت. به طوری که، غلظت گلوکز و انسولین پلاسما و مقاومت به انسولین بلافاصله بعد از فعالیت افزایش و یک ساعت و 24 ساعت بعد از فعالیت به تدریج کاهش یافت. تعامل جلسه و زمان تأثیر غیرمعنی داری بر غلظت میوستاتین و گلوکز پلاسما و تأثیر معنی داری بر غلظت انسولین پلاسما و مقاومت به انسولین داشت. بنابراین، فعالیت مقاومتی دایره ای نمی تواند تأثیر قابل توجهی بر پاسخ حاد و تأخیری میوستاتین و مقاومت به انسولین داشته باشد.
۲۹.

اثر کافئین بر پاسخ های متابولیکی و قلبی - عروقی به فعالیت زیر پیشینه در مردان چاق و لاغر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: چاق کافئین فعالیت زیربیشینه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 293 تعداد دانلود : 33
هدف از این تحقیق عبارت بود از بررسی اثر کافئین بر پاسخ های متابولیکی و قلبی- عروقی به فعالیت زیربیشینه در مردان چاق و لاغر. در یک طرح دوسو کور و تصادفی، 6 مرد چاق و 6 مرد لاغر (BMI به ترتیب برابر با22/1± 55/29 و 35/1±27/18) غیرفعال و بزرگسال (سن به ترتیب 83/0±50/22 و 32/1±83/21، قد 12/9±174 و 75/4±17/175، وزن 85/8±31/89 و 58/5±1/56، درصد چربی بدن 62/3±38/26 و 92/3±35/11) 30 دقیقه دویدن روی نوارگردان را با شدت 60 درصد حداکثر اکسیژن مصرفی، یک ساعت پس از مصرف کافئین(5 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن) و دارونما در دو آزمون مجزا و مشابه انجام دادند. تبادلات گازی با کالری سنجی مدار باز و فشار خون نیز در سه مرحله (قبل، یک ساعت پس از مصرف کافئین و بلافاصله بعد از پایان فعالیت) اندازه گیری شد. روش آماری آنالیز واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که کافئین موجب افزایش انرژی مصرفی شد (05/0(P≤، اما تغییر معناداری در نسبت تبادل تنفسی ایجاد نکرد. فشار خون سیستولی و دیاستولی هم با مصرف کافئین در حالت استراحت افزایش نشان داد (05/0 (P≤، اما اختلاف معناداری در ضربان قلب مشاهده نشد. در همه متغیرهای متابولیکی و همودینامیکی، بین گروه چاق و لاغر تفاوت معناداری در آثار کافئین مشاهده نشد. این یافته ها نشان می دهد اثر انرژی زایی ملایم کافئین بدون تغییر در نوع سوبسترای اکسیداسیون در افراد چاق و لاغر ایجاد می شود. این مقدار مصرف کافئین با افزایش فشار خون باعث تغییر در دینامیک قلبی- عروقی می شود. به هر حال به نظر می رسد تفاوت در درصد چربی نمی تواند موجب تغییر آثار کافئین در فعالیت زیربیشینه شود.
۳۰.

تاثیر مصرف امگا-3 و شرکت در فعالیت های هوازی بر sICAM-1 و سایتوکاینهای پیش التهابی در زنان سالمند چاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زنان سالمند sICAM-1 سایتوکاین های پیش التهابی بیماری قلبی- عروقی اسید چرب امگا-3

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
  4. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : 821 تعداد دانلود : 386
چکیده زمینه و هدف: چاقی به عنوان عامل فزاینده بیماری های قلبی- عروقی شناخته شده است. مولکول چسبان بین سلولی و سایتوکاینهای پیش التهابی به عنوان شاخص های التهابی جدید در پیش بینی و پیشگویی بیماری های قلبی- عروقی شناسایی شده-اند. بر این اساس هدف از پژوهش حاضر، تاثیر مصرف امگا-3 و شرکت در فعالیت های هوازی بر sICAM-1 و سایتوکاینهای پیش التهابی در زنان سالمند چاق بود. روش پژوهش: مطالعه حاضر به صورت نیمه تجربی- دوسویه کور بود. بدین منظور 40 زن چاق (30BMI≥) 55 تا 65 سال به صورت غیر تصادفی و آماده در دسترس، انتخابوبهطورتصادفیدر4 گروه10نفریورزش- دارونما، ورزش- مکمل، مکمل و دارونماقرارگرفتند. افراد در گروه مصرف کننده مکمل امگا-3 روزانه (صبح و شب) 2080 میلی گرم مکمل امگا-3 به مدت 8 هفته مصرف کردند. و گروه مصرف کننده دارونما نیز از دارونمای روغن آفتابگردان تولید شرکت زکریا استفاده کردند. برنامه تمرینی شامل تمرینات هوازی با شدت 45 تا 65 درصدضربانقلب بیشینه به مدت8 هفته، 1 ساعت و 3 جلسه در هفته بود. خونگیری پس از 12 ساعت ناشتایی در مراحل پیش آزمون و 48 ساعت بعد از آخرین جلسه تمرین اخذ شد. در راستای تجزیه و تحلیل داده ها، از تحلیل واریانس دو راهه، t همبسته و تست تعقیبی توکی در سطح معنی داری 05/0>P استفاده گردید. یافته ها: نتایج آزمون آماری نشان داد که sICAM-1 سرم نه تنها تحت تاثیر اثرات جداگانه مکمل و تمرین کاهش یافت بلکه مداخله توامان ورزش و مکمل اثر هم افزایی بر کاهش معنی دار غلظت این فاکتور التهابی در زنان سالمند چاق داشت(05/0>P ). از سوی دیگر اثر تمرین و اثر متقابل تمرین+مکمل موجب کاهش معنی دار غلظت TNF-α و IL-6 گردید(05/0>P ). این در حالی بود که اثر مکمل به تنهایی نتوانست موجب کاهش معنی دار این فاکتورها گردد(05/0
۳۱.

تاثیر هشت هفته فعالیت ورزشی منتخب و مکمل استروژن و مکمل استروژن(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 148 تعداد دانلود : 801
سلول های ماهواره ای، سلول های بنیادی ویژه ای هستند که در بیشتر بافت های بدن وجود دارند و به عنوان سلول های ذخیره عمل می کنند. این سلول ها در پاسخ به آسیب های مکانیکی و شیمیایی تکثیر شده و موجب رشد، جایگزینی و ترمیم در بافت می شوند. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاثیر هشت هفته فعالیت ورزشی منتخب و مکمل استروژن بر سلول های ماهواره ای در رت های تخمدان برداری شده از نژاد اسپراگوداولی بود. این تحقیق از نوع آزمایشی است و آزمودنی های آن 35 سر رت از نژاد اسپراگوداولی با وزن 20 ±200 گرم بود. در ابتدا آزمودنی ها تحت عمل تخمدان برداری قرار گرفتند و پس از یک ماه بهبودی کامل به طور تصادفی به چهار گروه کنترل،فعالیت ورزشی،مکمل استروژن، فعالیت ورزشی به همراه مکمل استروژن تقسیم شدند. دو گروهی که فعالیت ورزشی را به تنهایی یا همراه با مکمل استروژن انجام می دادند، یک فعالیت ورزشی منتخب را سه روز در هفته به مدت 8 هفته و با شدت حدود 80-70 درصد Vo2max اجرا کردند. در این مدت گروه مکمل استروژن و فعالیت ورزشی به همراه مکمل استروژن در ابتدای هر هفته 6/0 میلی لیتر استروژن را به صورت تزریق زیر جلدی دریافت می کردند. در انتهای هفته هشتم پس از کشتن رت ها به روش اخلاقی و خارج ساختن عضله نعلی، رنگ آمیزی آن با CD56 انجام گرفت و با استفاده از میکروسکوپ نوری تعداد سلول های ماهواره ای شمارش شد. از تحلیل واریانس یک طرفه برای تجزیه و تحلیل اطلاعات استفاده شد. نتایج نشان داد در گروه فعالیت ورزشی ، تعداد سلول های ماهواره ای 5/1 برابر افزایش یافت. درحالی که در گروه هایی که فعالیت ورزشی را به همراه مکمل استروژن یا مکمل استروژن را به تنهایی دریافت می کردند، به ترتیب کاهش 68 و9/73 درصدی مشاهده شد. همچنین نتایج حاکی از آن است که تغییرات مشاهده شده در تعداد سلول های ماهواره ای فقط در گروه فعالیت ورزشی از لحاظ آماری معنادار بود. تمرینات استقامتی می تواند تکثیرسلول های ماهواره ای عضله نعلی رت ها را افزایش دهد. این فعالیت ها بر عملکرد ژنتیکی فیبرهای عضلانی،تغییر ساختار آنها و سوخت و ساز و تقویت آزادسازی فاکتورهای رشد تاثیر می گذارند که از طریق سیستم پاراکرین عمل می کند و موجب فعالیت سلول های ماهواره ای می شود. فعالیت سلول ها نیز پیش نیازی برای افزایش عملکرد و حجم عضله محسوب می شود.
۳۲.

تاثیرچهار هفته تمرینات اینتروال شدید همراه با مصرف مکمل کراتین بر برخی عملکردهای بی هوازی دختران شناگر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شاخص خستگی کراتین تمرینات اینتروال اوج توان

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
تعداد بازدید : 132 تعداد دانلود : 14
هدف از این تحقیق بررسی تاثیر چهار هفته تمرینات اینتروال شدید همراه بامصرف مکمل کراتین بر اوج توان بی هوازی، میانگین توان بی هوازی و شاخص خستگی، دانشجویان شناگر آماتور می باشد. بدین منظور30 دانشجوی شناگر آماتور دانشگاه شهید چمران اهواز با میانگین سنی 41/1± 10/22 سال و میانگین وزن 31/6 ± 57 انتخاب و به طور تصادفی در 3 گروه (مکمل، شبه دارو، کنترل) قرار گرفتند. گروه مکمل و شبه دارو به ترتیب، طی دوره بارگیری به مدت 5 روز و هرروز 20 گرم (2وعده 10 گرمی) و در ادامه روزی 2 گرم مکمل کراتین و شبه دارو (آرد نخودچی) دریافت کردند. هر 2 گروه مکمل و شبه دارو در یک دوره 4 هفته ای تمرینات اینتروال شنا با شدت 90 -85 درصد ضربان قلب بیشینه شرکت کردند. آزمون وینگیت جهت تعیین اوج توان بی هوازی، میانگین توان بی هوازی و شاخص خستگی در دو مرحله قبل و بعد از 4 هفته تمرین و مصرف مکمل اجرا شد. برای آزمون فرضیه ها، از روشهای آماری توصیفی و استنباطی از جمله آنالیز واریانس چند متغیره (MANOVA) و آزمون پی گیری توکی در سطح معنی داری 05/0 استفاده شد. نتایج نشان داد که مصرف مکمل کراتین همراه با تمرین متغیرهای اوج توان، میانگین توان و شاخص خستگی را تحت تاثیر قرار می دهد. بنابراین از آنجا که مصرف مکمل کراتین منجر به افزایش ذخیره کراتین عضله می شود، عملکرد دستگاه انرژی فسفاژن ودر پی آن اجراهای کوتاه مدت و شدید بهبود می یابد.
۳۳.

تأثیر تمرین استقامتی و مصرف سیر بر حداکثر اکسیژن مصرفی(VO2max) مردان غیر فعال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین استقامتی مکمل سیر مردان غیر فعال

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
تعداد بازدید : 976 تعداد دانلود : 590
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر تمرین استقامتی و مصرف سیر بر VO2max مردان غیر فعال انجام شد. بدین منظور، 33 مرد غیر فعال سالم با میانگین سنی (7/25±5/2 سال) به چهار گروه دارونما، مکمل، تمرین دارونما و تمرین- مکمل تقسیم شدند. گروه دارونما و مکمل هر روز به مدت یک ماه 500 میلی گرم به ترتیب نشاسته و پودر سیر مصرف کردند. گروه سه و چهار علاوه بر مصرف روزانه نشاسته و سیر به مدت یک ماه سه جلسه در هفته به اجرای تمرینات استقامتی بر روی تردمیل پرداختند. به منظور تعیین VO2max از پروتکل بروس و دستگاه تجزیه وتحلیل گاز استفاده شد. نتایج نشان داد، VO2max در سه گروه مکمل (1/28±1/75)، تمرین- دارونما (0/74±2/62) و تمرین- مکمل (1/23±3/55) در مقایسه با گروه دارونما افزایش معناداری داشت(0/05≥P). همچنین، زمان اجرای آزمون در دو گروه تمرین- دارونما (12/77±41/62ثانیه) و تمرین مکمل(28/68±55/55 ثانیه) در مقایسه با گروه دارونما افزایش معناداری داشت(0/05≥P). بنابراین، تمرین استقامتی و مصرف سیر بر VO2max افراد غیر فعال تأثیر داشته، اما مصرف سیر تاثیر مضاعفی بر افزایش VO2max افراد غیر فعال بر اثر تمرین استقامتینداشت
۳۴.

بررسی تغییرات ترکیب بدنی، توان بی هوازی و استقامت عضلانی کشتی گیران تمرین کرده پس از یک دوره مصرف کوتاه مدت و بلند مدت کراتین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ترکیب بدنی توان بی هوازی استقامت عضلانی مکمل کراتین کشتی گیر تمرین کرده

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
تعداد بازدید : 802 تعداد دانلود : 476
هدف از انجام این پژوهش بررسی تأثیر مصرف یک دوره کراتین بر ترکیب بدنی، توان بی هوازی و استقامت عضلانی کشتی گیران تمرین کرده بود. بدین منظور 13 نفر از کشتی گیر با سابقه حداقل 4 سال کشتی حرفه ای با میانگین سنی 91/2 ± 09/21 سال، قد 97/3 ± 63/175 سانتی متر، وزن 6/4 ± 6/78 کیلوگرم و درصدچربی8/1 ±5/14% به صورت تصادفی به دو گروه تجربی (7=n) و کنترل (6=n) تقسیم شدند. گروه تجربی به مدت 5 روز، روزانه 20 گرم (دوره بارگیری) و سپس به مدت 25 روز، روزانه 5 گرم (دوره نگهداری)، کراتین مصرف نمودند در حالیکه گروه کنترل به همین مدت و میزان شبه دارو مصرف کردند. متغیرهایی نظیر وزن، درصدچربی، وزن چربی، وزن بدون چربی، توان بی هوازی بالاتنه و پایین تنه، استقامت عضلانی عضلات شکمی (دراز و نشست) و عضلات کمربندشانه ای (شنا)، در سه مرحله (پیش آزمون، پس از 5 روز و پس از 30 روز) اندازه گیری و داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر تحلیل شد. نتایج نشان داد که دوره بارگیری، باعث افزایش معنی دار در وزن، وزن بدون چربی و توان بی هوازی بالاتنه گردید و تغییر معناداری در سایر متغیرها، مشاهده نشد. پس از دوره نگهداری، تغییر معناداری در متغیرهای مورد مطالعه نسبت به دوره ی بارگیری مشاهده نشد. با توجه به نتایج بدست آمده، به نظر می رسد بارگیری کراتین موجب افزایش معنادار در وزن، وزن بدون چربی و توان بی-هوازی بالاتنه ی کشتی گیران نخبه می گردد و دوره ی نگهداری اگرچه باعث تغییر معنادار این متغیرها نمی گردد، اما، حفظ تغییرات دوره ی بارگیری را سبب می شود.
۳۵.

تأثیر مصرف اسید چرب امگا-3 به همراه تمرینات مقاومتی بر برخی فاکتورهای آمادگی جسمانی در زنان سالمند سالم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: قدرت زنان سالمند تمرین قدرتی توان هوازی امگا-3 آمادگی بدنی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
تعداد بازدید : 125 تعداد دانلود : 486
هدف این تحقیق مطالعه اثر 8 هفته مصرف مکمل اسید چرب امگا-3 به همراه تمرینات مقاومتی بر قدرت، استقامت هوازی و ترکیبات بدنی زنان سالمند سالم بود. تعداد 24 زن سالمند (میانگین± انحراف استاندارد، سن 2/4± 6/79 سال، قد2/4 ± 7/151 سانتی متر، وزن 8/7 ± 8/60 کیلوگرم) بصورت هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی و مساوی در سه گروه تمرینات مقاومتی، تمرینات مقاومتی به همراه اسید چرب امگا- 3 و گروه کنترل قرار گرفتند. آزمودنی های گروه تمرینات مقاومتی برای مدت 8 هفته (هفته ای 3 جلسه) به تمرینات مقاومتی با شدت 60 تا 80 درصد یک تکرار بیشینه پرداختند. آزمودنی های گروه تمرینات مقاومتی به همراه مکمل اسید چرب امگا-3، علاوه بر تمرینات مقاومتی به میزان 3 گرم در روز مکمل اسید چرب امگا-3 مصرف نمودند اما آزمودنی های گروه کنترل تحت هیچ گونه مداخله ای قرار نگرفتند. قدرت اندام فوقانی (دست راست و چپ)، قدرت پایین تنه، استقامت هوازی و ترکیبات بدنی قبل و بعد از 8 هفته برنامه تمرینی ارزیابی شد. از آزمون تی وابسته، آنالیز واریانس و آزمون تعقیبی توکی برای آنالیز داده ها استفاده شد(05/0 P<). بعد از هشت هفته تفاوت معناداری (05/0 P<) در قدرت اندام های فوقانی و پایین تنه بین آزمودنی های سه گروه مشاهده شد. بطوری که گروه تمرینات مقاومتی و تمرینات مقاومتی به همراه مکمل اسید چرب امگا-3 دارای قدرت بیشتری نسبت به گروه کنترل بودند. علاوه بر این آزمودنی های گروه تمرینات مقاومتی و امگا-3 از قدرت بالاتری نسبت به گروه تمرینات مقاومتی برخوردار بودند. در خصوص استقامت هوازی نیز نتایج مشابهی به قدرت عضلانی مشاهده شد. در ارتباط با ترکیبات بدن گروه تمرینات مقاومتی به همراه مکمل امگا-3 دارای کاهش معناداری در نسبت دور کمر به باسن نسبت به دو گروه دیگر بودند. در خصوص شاخص توده بدنی نیز نتایج مشابهی مشاهده شد. از یافته های این تحقیق می توان نتیجه گرفت تمرینات مقاومتی به همراه مکمل اسید چرب امگا-3، تأثیر بیشتری بر قدرت، استقامت هوازی و ترکیبات بدنی زنان سالمند سالم داشت. بنابراین مصرف مکمل امگا-3 به همراه تمرینات مقاومتی برای بهبود عملکرد زنان سالمند سالم توصیه می شود.
۳۶.

تأثیر کوتاه مدت دو نوشیدنی انرژی زا بر توان بی هوازی دانشجویان دختر ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: توان بی هوازی نوشیدنی انرژی زا دختران ورزشکار

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
تعداد بازدید : 599 تعداد دانلود : 951
مقدمه: نوشیدنی­های ورزشی برای بهبود عملکرد ورزشی استفاده می­شوند. هدف از این مطالعه بررسی تأثیر کوتاه مدت دو نوشیدنی انرژی­زا بر توان بی­هوازی دانشجویان دختر ورزشکار بود. روش: در این مطالعه­ی دو سوکور، 12 دانشجوی دختر ورزشکار دانشگاه تهران(0/75±21/1 سال، 5/9±56/9 کیلوگرم، 4/59±167 سانتی­متر; انحراف استاندارد ± میانگین) به صورت داوطلبانه، طی 4 جلسه (بدون نوشیدنی، دارونما، نوشیدنی شارک و جینس) در آزمون بی­هوازی رست شرکت کردند. توان­های بی­هوازی اوج، حداقل، میانگین و شاخص خستگی محاسبه شدند. داده ها جمع­آوری شده با استفاده از آزمون آماری اندازه گیری­های مکرر تجزیه و تحلیل شدند. یافته­ها: هیچ تفاوت معنی­داری بین توان بی­هوازی اوج (0/557=p)، حداقل (0/132=p) ، میانگین (0/853 =p)، و شاخص خستگی (0/13=p)طی 4 مرحله آزمون رست مشاهده نشد. نتیجه­گیری: بر اساس داده­های مطالعه­ی حاضر، به نظر می­رسد مصرف نوشیدنی­های انرژی­زای شارک و جینس نمی­تواند موجب بهبود توان­های بی­هوازی و کاهش خستگی دختران ورزشکار هنگام اجرای آزمون رست شوند.
۳۷.

تأثیر مصرف مکمل کوآنزیم Q10 در دورة تیپر بر برخی شاخص های عملکرد استقامتی دونده های نیمه استقامت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عملکرد استقامتی تیپر دونده های استقامتی کوآنزیم Q10

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی فیزیولوژی ورزشی کاربردی
تعداد بازدید : 135
هدف از مطالعه حاضر، تعیین اثر مصرف مکمل کوآنزیم Q10 در دوره تیپر بر برخی شاخص های عملکرد استقامتی دوندگان نیمه استقامتی بود. بدین منظور، 18 دوندة نیمه استقامت مرد تمرین کرده (سن 26/1±21 سال، وزن 7/4±6/65 کیلوگرم، قد 5/2±179 سانتی متر) به صورت هدفمند انتخاب شدند. روش تحقیق به صورت پیش آزمون ـ پس آزمون با یک گروه کنترل و دو گروه تجربی اجرا شد. آزمودنی ها به دنبال 10 هفته تمرینات ویژه جهت بهبود استقامت هوازی، بی هوازی، آستانة لاکتات، و تحمل لاکتات با شدت 70 تا 95 درصد ضربان قلب بیشینه و تواتر 4 جلسه در هفته (هر جلسه70 تا 90 دقیقه) برای پیش آزمون آماده شدند. سپس، پیش آزمون شامل ضربان قلب استراحتی، زیربیشینه، بیشینه، تست دوی یک مایل، و زمان رسیدن به واماندگی انجام شد (قبل از دورة تیپر) و آزمودنی ها به سه گروه همگن تقسیم شدند: گروه T+Q10 (یک هفته تیپر به همراه 120 میلی گرم کوآنزیم Q10 در روز)، گروه T (یک هفته تیپر به همراه دارونما)، و گروه C (با همان شدت و حجم تمرینات قبلی به همراه دارونما). اعمال تیپرینگ از طریق کاهش تدریجی حجم و افزایش تدریجی شدت تمرینات (تا 135 درصد Vo2max) و با حفظ فرکانس صورت گرفت. پس از اتمام دوره تیپر، همة آزمون هایی که قبل از تیپر انجام شده بود دوباره انجام شد. برای نشان دادن تفاوت های درون گروهی، پس از دورة تیپر، از آزمون T همبسته و برای نشان دادن تفاوت های بین گروهی از آزمون ANOVA استفاده شد. نتایج نشان داد که پس از یک هفته تیپر، ضربان قلب استراحتی و زیربیشینه در دو گروه T و T+Q10 به طور معنی داری کاهش، و رکورد دوی یک مایل و زمان رسیدن به واماندگی به طور معنی داری در دو گروه بهبود یافت (05/0>P)، ولی ضربان قلب بیشینه تغییری نداشت (05/0P>). اما از آنجایی که تفاوت معنی داری در هیچ یک از متغیرها، میان دو گروه T و T+Q10 (پس از یک هفته تیپر) دیده نشد، بنابراین، می توان گفت، در این تحقیق، مصرف کوآنزیم Q10 در دوره تیپر اثر معنی داری بر ضربان قلب استراحتی، ضربان قلب زیربیشینه، ضربان قلب بیشینه، زمان رسیدن به واماندگی، و رکورد دوی یک مایل نداشته است (05/0P>). همچنین، در گروه C، در هیچ یک از متغیرها، تغییر معنی داری دیده نشد (05/0P>). درنهایت، می توان گفت که یک هفته تیپر به همراه مصرف کوآنزیم Q10 بر عملکرد تأثیری نداشته است. درحالی که تیپر به تنهایی اثر معنی داری بر ضربان قلب استراحتی، ضربان قلب زیربیشینه، زمان رسیدن به واماندگی، و رکورد دوی یک مایل داشت، ضربان قلب بیشینه تحت تأثیر قرار نگرفت.
۳۸.

تاثیر تمرینات استقامتی و مکمل آهن بر شاخص های آنمی و سیتوکروم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هموگلوبین فریتین هماتوکریت تمرین استقامتی سلول های قرمز خون سیتوکروم C اکسیداز و مکمل آهن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 385 تعداد دانلود : 567
تحقیقات نشان داده اند که تمرینات استقامتی طولانی موجب فقر آهن (آنمی) در ورزشکاران می شود. این مسئله ممکن است در عملکرد فیزیکی آنان اثر منفی داشته باشد. در این پژوهش تاثیر تمرین استقامتی و مکمل آهن بر شاخص های آنمی (TIBC RBC، HC، Hb و فریتین) و آنزیم سیتوکروم C اکسیداز (COX) موش های نر صحرایی بررسی شد. به این منظور 40 سر موش نر صحرایی نژاد Wistar14848 با میانگین وزن 54/8±05/215 گرم به چهار گروه تقسیم شدند. گروه تجربی I تحت تمرین دو استقامت روی تردمیل به مدت 12 هفته با سرعت m.min-132 به مدت 60 دقیقه در هر جلسه و 5 جلسه در هفته قرار گرفتند (T) . گروه تجربیII ، با همان برنامه تمرینی، روزانه 800 میکروگرم مکمل آهن (سولفات فرو) به صورت خوراکی (Gavage) دریافت می کردند (Ti) . گروه کنترل بدون تمرین بودند (S) و گروه کنترل II ضمن اینکه تمرین نمی کردند، همانند گروه تجربیII مکمل آهن دریافت می کردند (Si). پس از 12 هفته ، موش ها کشته شدند. برای اندازه گیری شاخص های آنمی، نمونه خونی آزمودنی ها در آزمایشگاه برآورد شد. داده ها با استفاده از آنالیز واریانس یکطرفه (One Way ANOVA) در سطح 05/0 P< بررسی شد. تجزیه و تحلیل آماری نشان داد، پروتکل تمرینی موجب شد تا گروه T دچار فقر آهن بدون کم خونی شوند، اما استفاده از مکمل آهن، علاوه بر بهبود شاخص های آنمی، به ا فزایش فعالیت آنزیم سیتوکروم C اکسیداز در گروه Ti منجر شد. قابل توجه اینکه مکمل آهن اثر مثبتی روی موش های غیرفعال نداشت.
۳۹.

تأثیر مکمل سازی طولانی مدت ال-کارنیتین به همراه تمرین استقامتی بر شاخص های چربی خون و سطوح پلاسمایی لیپوپروتئین لیپاز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین استقامتی لیپوپروتئین لیپاز ال-کارنیتین شاخص های چربی خون

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : 739 تعداد دانلود : 82
این پژوهش که با هدف بررسی تأثیر مکمل سازی طولانی مدت ال-کارنیتین بر شاخص های چربی خون و سطوح پلاسمایی لیپوپروتئین لیپاز در تمرین استقامتی انجام گردید از نوع مطالعات نیمه تجربی می باشد که به منظور انجام آن، ۲۰ دانشجوی غیر ورزشکار به طور تصادفی به دو گروه مکمل (۱۰ نفر با میانگین سنی ۹/۰±۱/۲۰ سال، وزن ۵/۲±۲/۷۴ کیلوگرم و قد ۸/۴±۱/176 سانتی متر) و گروه کنترل (10 نفر با میانگین سنی 6/0±1/20 سال، وزن 6/4±7/67 کیلوگرم و قد 6/4±7/177 سانتی متر) تقسیم شدند. هر دو گروه به مدت شش هفته و هر هفته سه جلسه به تمرینات هوازی بر مبنای اصل اضافه بار پرداختند. شدتبرنامهتمرین درهرجلسه،65الی75 درصد ضربانقلببیشینه هرفردبود. در این مدت، گروه مکمل روزانه 13 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن خود مکمل ال-کارنیتین دریافت کرد و گروه کنترل نیز سه میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن خود نشاسته مصرف کرد. همچنین، پیش و پس از دوره تمرین، نمونه گیری خون به منظور اندازه گیری تری گلیسرید، کلسترول تام، لیپوپروتئین پرچگال، لیپوپروتئین کم چگال، لیپوپروتئین بسیار کم چگال، عامل خطرساز بیماری های قلبی و لیپوپروتئین لیپاز انجام گرفت. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری اس.پی.اس.اس نسخه 20 و آزمون های تی هم بسته و تی مستقل تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نشان می دهد که مصرف مکمل سازی ال-کارنیتین موجب افزایش معنادار لیپوپروتئین پرچگال (0.05>P) و کاهش کلسترول تام و درصد چربی بدن در گروه مکمل شده است (0.05>P)؛ اما شاخص توده بدن، میزان تری گلیسرید، لیپوپروتئین بسیارکم چگال، لیپوپروتئین کم چگال، عامل خطرساز بیماری های قلبیو لیپوپروتئین لیپاز در هر دو گروه تغییر معناداری را نشان نمی دهد. این نتایج بیانگر این است که اگر افراد جوان در کنار تمرینات هوازی از مکمل ال-کارنیتین استفاده کنند ممکن است در افزایش لیپوپروتئین پرچگال و کاهش کلسترول تام و درصد چربی بدن آن ها تأثیر داشته باشد؛ اما بررسی تأثیر مکمل ال-کارنیتین همراه با تمرینات هوازی در شاخص های چربی خون و سطوح پلاسمایی لیپوپروتئین لیپاز نیاز به مطالعات بیشتری دارد.
۴۰.

تأثیر مصرف کوتاه مدت دو نوشیدنی انرژی زا بر عملکرد استقامتی دانشجویان پسر ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نوشیدنی انرژی زا دانشجویان پسر ورزشکار عملکرد استقامتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 855 تعداد دانلود : 316
هدف از این تحقیق، تعیین تأثیر مصرف کوتاه مدت دو نوشیدنی بر عملکرد استقامتی دانشجویان پسر ورزشکار بود. به این منظور، پس از تکمیل پرسشنامة تندرستی و فعالیت بدنی، از میان افراد واجد شرایط، 10 نفر از دانشجویان پسر ورزشکار دانشگاه تهران (با میانگین سنی 07 /2±4 /22 سال، قد 67 /7±8 /180 سانتیمتر و وزن 52 /8±18 /74 کیلوگرم) به صورت تصادفی انتخاب شدند و سه جلسه آزمون بروس را به فاصلة چهار روز از یکدیگر انجام دادند. در هر جلسه با طرح دوسوکور، به طور تصادفی و در شرایط یکسان، 6 میلی لیتر به ازای هر کیلوگرم وزن بدن دارونما، ردبول و هایپ، 40 دقیقه قبل از آزمون مصرف و پس از ثبت ضربان قلب استراحت و سپس 5 دقیقه گرم کردن، آزمون بروس انجام شد. نتایج آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی LSD نشان داد در گروه ردبول و هایپ افزایش معنی داری در VO2max (001 /0=P) و زمان درماندگی (000 /0=P ) مشاهده شد، اما بین این دو گروه تفاوت معنی داری بین ضربان قلب پیش آزمون (592 /0=P) و پس آزمون (029 /0=P) مشاهده نشد. در نتیجه، به نظر می رسد مصرف کوتاه مدت دو نوشیدنی انرژی زای ردبول و هایپ احتمالاً اثر ارگوژنیکی بر عملکرد استقامتی دانشجویان پسر ورزشکار دارد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان