فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۲۱ تا ۳۴۰ مورد از کل ۴۰۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
مطالعه تحولی حل مسئله اجتماعی و نشخوار فکری در زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق، تبیین تفاوت حل مسئله اجتماعی، و نشخوار فکری در گروه های مختلف سنی در زنان شهر شیراز بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه زنان از نوجوانی تا سالمندی که در سال 1393 ساکن شهر شیراز بودند تشکیل می دادند که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 470 نمونه از میان گروه های مختلف سنی (نوجوانی 21-14، جوانی 40-21، میانسالی 60-40، و کهنسالی60 به بالا) انتخاب شد. به منظور سنجش حل مسئله اجتماعی از پرسشنامه حل مسئله اجتماعی دی زوریلا و نزو و نشخوار فکری از سیاهه نشخوار فکری یوسفی (RQ) استفاده گردید. روایی و پایایی این ابزارها در پژوهش های مختلف احراز شده است. تحلیل آماری داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس یکطرفه (ANOVA) و تحلیل واریانس چند متغیره (MANOVA) صورت گرفت. یافته های پژوهش حاکی از این است که بین گروه های مختلف سنی زنان از لحاظ حل مسئله اجتماعی در سه بعد جهت گیری مثبت به حل مسئله، جهت گیری منفی به حل مسئله و سبک اجتنابی حل مسئله و هم چنین از لحاظ نشخوار فکری در دو بعد سردرگریبانی و درون نگری تفاوت معناداری وجود دارد.
بررسی تغییرات باروری زنان بر حسب موقعیت های اجتماعی- اقتصادی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کاهش باروری در ایران مباحث زیادی پیرامون وضعیت جمعیت مطرح کرده است.در این مقاله تغییرات رفتار باروری زنان برحسب وضعیت اجتماعی- اقتصادی زوجین بررسی شده است. با روش تحقیق پیمایش، اطلاعات مورد نیاز از 410 زن همسردار 15 الی 50 سال هی شهر تبریز به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای به دست آمده است. تحلیل های دو متغیره و چند متغیره نشان می دهد سطح تحصیلات زنان مه مترین عامل مؤثر در تعداد فرزند، تعداد فرزند ایده آل، سن ازدواج، به کارگیری نوع وسیله ی پیشگیری از بارداری و داشتن ترجیح جنسی فرزند است. بی سواد بودن زنان و نیز داشتن تحصیلات ابتدایی که بیشتر آنها را در پایگاه اجتماعی پایین قرار می دهد، زمینه های سن ازدواج پایین و در نتیجه باروری بالا را برای آنها فراهم نموده است. در کنار تحصیلات زنان، مرتبه ی شغلی زن و همسرش، میزان درآمد و هزینه ی خانواده و نیز میزان پایگاه اجتماعی- اقتصادی محاسبه شده برای زوجین، در تغییر نگرش به نوگرایی و در نتیجه در رفتار باروری زنان از جمله سن ازدواج آنان مؤثرند. همه ی زنان بررسی شده با سطوح اجتماعی و اقتصادی مختلف، تمایلی برای بالا بردن فرزندآوری از طریق سیاست های تشویقی افزایش موالید ندارند. عقیده ی آنها به ویژه زنان برخوردار از پایگاه اجتماعی- اقتصادی بالا این است که بسته های تشویقی بلندمدت نبوده و نمی تواند تضمینی برای بهتر شدن وضعیت زندگی فرزندانشان در آینده باشد.
مقایسه منزلت های هویتی و رضامندی زناشویی بین متأهلین شاهد و غیرشاهد دانشجو در سطح شهرستان کرج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی مقایسه ای رابطه بین منزلت های هویتی با رضامندی زناشویی زوج های شاهد و غیرشاهد دانشجو می پردازد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری کل دانشجویان متأهل اعم از شاهد و غیرشاهد دانشگاه های شهر کرج است و تعداد نمونه آماری، با توجه به ماهیت پژوهش، 400 نفر (200 نفر دانشجوی متأهل مرد و 200 نفر دانشجوی متأهل زن) تعیین شد. سپس از بین این دانشگاه ها، با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، گروه نمونه انتخاب شدند. اطلاعات لازم برای این پژوهش، از اجرای دو آزمون پرسش نامه منزلت هویت فرد (Eom-Eis-2) و پرسش نامه رضامندی زناشویی انریچ هم زمان به دست آمده اند. برای پاسخ به فرضیه ها و سؤال های پژوهش، با توجه به ماهیت متغیرها، از روش های استنباطی شامل آزمون های Z و t برای معنی داربودن ضریب همبستگی r و آزمون Zr فیشر برای مقایسه همبستگی های دو گروهی و هم چنین آزمون t و U من ویتنی برای مقایسه میانگین ها و مجموع رتبه های دو گروه استفاده شده است. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که هویت یافتگی با رضامندی زناشویی ارتباط مثبت و معنی داری دارد. به عبارتی، میزان رضامندی زناشویی در افرادی که از منزلت هویت یافتگی بالایی برخوردارند بیشتر است. هم چنین یافته حاکی از آن است که اختلاف همبستگی دو متغیر (رضامندی و ابعاد هویت) بین دو گروه متأهلین شاهد و غیرشاهد در بعد هویت یافتگی، به طور مثبت، معنی دار است، ولی در سایر ابعادِ هویت این اختلاف معنی دار نیست.
فمینیسم خط مقدم
اثربخشی آموزش مهارتهای شناختی رفتاری بر انتظارات و اسنادهای زناشویی در زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بدون شک در بروز اختلافات زناشویی عوامل مختلفی مؤثرند که از میان آنها می توان به داشتن انتظارات و نگرش های غیر منطقی در زندگی مشترک اشاره کرد. هدف این پژوهش بررسی تأثیر آموزش مهارتهای شناختی، رفتاری بر انتظارات و اسنادهای زناشویی و ابعاد آنها در زنان شهر اصفهان بود. روش این تحقیق تجربی (آزمایشی) بود که از طرح پیش آزمون پس آزمون، پیگیری با گروه گواه استفاده شد. جامعه آماری تمام زنان شهر اصفهان و نمونه 60 نفر از زنان مراجعه کننده به فرهنگسراهای شهر اصفهان در سال 1394 بود که از بین داوطلبان ثبت نام کننده در این طرح انتخاب، و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابزار اندازه گیری مورد استفاده در پژوهش پرسشنامه انتظارات زناشویی امیدوار (1387) و پرسشنامه پرسشنامه اسنادهای زناشویی (RAM) فینچام و برادبوری (1992) بود. نتایج این پژوهش نشان داد تأثیر آموزش مهارتهای شناختی، رفتاری بر انتظارات زناشویی و ابعاد آن (انتظار از همسر به عنوان دوست و حامی، انتظار از زندگی زناشویی و انتظار از رابطه مطلوب) در مرحله پس آزمون و پیگیری به صورت معناداری اثر گذار بود (005/0p
بررسی نقش آموزش آکادمیک زنان در نحوه مدیریت تعارض در زندگی زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرایند توسعه اجتماعی ، جوامع در حال گذار ، از جمله ایران را دستخوش تغییرات اجتماعی بنیادین و گسترده ای ساخته و ماهیت بنیادین و فرایند سریع و ناموزون آن ، تغییرات اجتماعی متعددی را برای این جوامع و خانواد هها در پی آورده است. پیشی گرفتن زنان نسبت به مردان در سطوح تحصیلی در جامعه در دهه های اخیر یکی از این تغیرات است. مقاله حاضر با بهر هگیری از روش موردپژوهی ابزاری ، درصدد آزمون تئوری های آرچر در مورد عاملیت فردی ، نظریه منابع بلود و وولف ، تئوری منابع در بستر فرهنگی رادمن ، اجزای کنش پارسونز ، تئوری عدم تعادل در ساختار خانواده و نظریه مبادله و همزمان بررسی نقش تحصیلات آکادمیک زنان در بروز تغییرات و بهدنبال آن ، نحوه حل تعارض در زندگی زناشویی بوده است. نتایج تحقیق نشان می دهد تحصیلات دانشگاهی زنان چنانچه باعث تغییر در گرایش هنجاری آنان نسبت به نقش های زناشویی گردد ، در حالی که نگرش همسرانشان به نقش های زناشویی تغییر نکرده باشد ،
ممکن است میزان تضاد در خانواده را افزایش دهد. اما در این میان ، نقش زنان در مدیریت تضاد و برقراری تعادل در خانواده بسیار مؤثر است.
شناسایی کیفیِ پدیده تعارض خانواده – کار و چگونگی مدیریت آن در بین زنان معلمِ متأهلِ شهر دلوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با روش کیفی به ارزیابی پدیده تعارض خانواده – کار و چگونگی مدیریت آن در بین زنان معلمِ متأهل و بچه دار شهر دلوار پرداخته است. تحلیلِ مصاحبه ها نشان داد عوامل مرتبط با این تعارض و مدیریت ان را می توان در سه مقوله محوری "" سرمایه اجتماعی(نوعی و خاص) "" ، "" عوامل تکنولوژیک""، و "" خود مدیریتی فردی( مدیریت ابزاری، شناختی و عاطفی) ""؛ و یک مقوله هسته "" اجتماعی، تکنو و فردی محور بودن پدیده تعارض خانواده – کار"" جای داد. مقوله هسته بیانگر این واقعیت است که عوامل اجتماعی، تکنولوژیک و فردی، در تعامل با هم، کمیت و کیفیت تعارض تجربه شده زنان مورد مصاحبه را تحت تأثیر قرار می دهند. متناسب با ارزیابی های مصاحبه شوندگان، نبود سرمایه اجتماعی نوعی( سازمانی) زمینه تشدیدکننده این تعارض بوده، در مقابل، و ضعیت سرمایه اجتماعی خاص(خانوادگی)، به ویژه همسر، در بین مصاحبه شوندگان ناهمگون بوده، به طوریکه خانم های برخوردار از حمایت اجتماعی خاص میزان خیلی کمتری از این نوع تعارض را به نسبت سایر زنان تجربه کرده اند. عوامل تکنولوژیک که در تحقیقات پیشین اصلا مورد توجه قرار نگرفته اند، زمینه تشدید تعارض تجربه شده همه زنان مورد مصاحبه را فراهم کرده اند. تاکتیک های فردی اتخاذ شده، نیز، هر چند برای مدیرت تعارض مؤثر بوده اند، اما آنها بیشتر ابزارهایی بوده اند که با هدف تخفیفِ تنش خانوادگی در جهتِ تأیید برتری مردان و خودقربانی کردن زنان در حوزه خانواده عمل کرده اند تا اینکه کاهنده فشار مضاعفِ تعارض خانوده کار باشند.
بررسی تعارض کار- خانواده در بین پرستاران زن و مرد شهرستان سبزوار و رابطه ی آن با رضایت کاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در تحقیق حاضر به مطالعه ی تعارض کار- خانواده در پرستاران زن و مرد شهرستان سبزوار، و ارتباط آن با رضایت شغلی پرداخته شده است. جامعه ی آماری این پژوهش را 200 پرستار متأهل در سه بیمارستان شهرستان سبزوار تشکیل می دهند که 86 نفر از آنها مرد و 114 نفر آنها زن می باشند و بر اساس سرشماری انتخاب شده اند. در انجام (GDI) این پژوهش از دو مجموعه پرسشنامه، که شامل پرسشنامه ی رضایت شغلی و پرسشنامه ی تعارض کار و خانواده می باشد، استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که تعارض کار و خانواده در میان پرستاران زن به گونه ای معنی دار بیش از چنین تعارضی در بین مردان می باشد، این امر می تواند ناشی از بر عهده داشتن همزمان نقش های شغلی و خانوادگی زنان بر اساس سنت های فرهنگی در جامعه باشد، که کاهش رضایت شغلی در پرستاران زن را در پی داشته است. با وجود این میزان رضایت پرستاران مرد از کار خود نسبت به پرستاران زنِ جامعه ی مطالعه شده، کمتر است. احتمالا این یافته تا حد زیادی ناشی از کلیشه های فرهنگی ای است که وظایف مرتبط با نقش پرستاری را متناسب با زنان پنداشته، و حضور مردان را در این حرفه بر خلاف هنجارهای رایج می داند.
بررسی حقوقی وضعیت تابعیت و بی تابعیتی زنان از منظر حقوق بشر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظام بین المللی حقوق بشر در حوزه تابعیت و بی تابعیتی با تصویب اسناد متعدد جهانی و منطقه ای در طول قرن بیستم توسعه یافته است. این امر بیان گر آن است که تاثیر وضعیت بی تابعیتی بر حمایت حقوق بشری در سطح بین المللی مورد توجه قرار گرفته است. با توجه به ارتباط در حال توسعه میان تغییر غیرارادی تابعیت و بی تابعیتی ، این مقاله با روش توصیفی و تحلیلی سازمان های وابسته به سازمان ملل و اسناد حقوق بشری مرتبط با تابعیت و کاهش بی تابعیتی زنان را مورد توجه قرار داده است. تا زمان کنوانسیون لاهه مربوط به تعارض قوانین تابعیت مصوب 1930 و پروتکل لاهه در زمینه بی تابعیتی مصوب 1930 محدودیتی بر دولت ها در جهت پیشگیری از بی تابعیتی به موجب حقوق بین الملل تحمیل نمی شد. در این مقاله بررسی می شود که چگونه این اسناد بین المللی حقوق بشری در خصوص موضوعات تابعیت و بی تابعیتی نسبت به حاکمیت اولیه دولت موضع متفاوتی اتخاذ کرده است. در همین راستا مشخص خواهد شد که نظام بین المللی حقوق بشر محدودیت هایی را بر حاکمیت دولت در حوزه تابعیت تحمیل می کند. امروزه به موجب حقوق بین الملل اختیارات یک دولت در اعطا و سلب تابعیت خود نامحدود نیست و نظام بین المللی حقوق بشر محدودیت هایی را در این خصوص به منظور کاهش بی تابعیتی زنان تحمیل می کند.
بررسی شیوه های تصمیم گیری در بین خانواده های زنان شاغل و غیر شاغل و رابطهآن با اختلافات زناشویی زوجین درشهرستان شوشتر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق موضوع بررسی شیوه های تصمیم گیری در بین خانواده های زنان شاغل و غیر شاغل و رابطهآن با اختلافات زناشویی زوجین درشهرستان شوشتر مورد مطالعه قرار گرفت و متغیر های مستقل تحقیق از چارچوب نظری پژوهش(نظریه منابع، مبادله، تئوری تضاد) استنتاج و در قالب دو فرضیه اصلی و پنج فرضیه فرعی طرح شد. برای بررسی، دو گروه نمونه هر کدام به حجم 70 نفر از بین جامعه آماری تحقیق انتخاب شدند. درانتخاب گروه نمونه اول از بین زنان شاغل متأهل، با توجه به کوچک بودن جامعه و معیارهای در نظر گرفته شده، از روش تمام شماری استفاده شد؛ ولی درانتخاب گروه نمونه دوم از بین زنان غیر شاغل متأهل، با توجه به وسیع بودن جامعه، از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای استفاده شد. و اطلاعات با استفاده از دو پرسشنامه محقق ساخته در مورد متغیرهای تحقیق جمع آوری، و به وسیله نرم افزار SPSS مورد تحلیل قرار گرفت و متناسب با سطح سنجش متغیرها از آمارهای توصیفی (مد و میانگین و... ) و آمارهای استنباطی(آزمونt، تحلیل رگرسیون و... ) استفاده شد. نتایج در مورد فرضیات تحقیق نشان داد که: 1- شیوه های تصمیم گیری در بین خانواده های زنان شاغل و غیر شاغل متأهل متفاوت است. 2-شیوه های تصمیم گیری در خانواده بر اختلافات زناشویی زوجین تأثیر دارد. 3- متغیر های مستقل تحصیلات زن، درآمد زن و مالکیت شخصی زوجین از لحاظ آماری بر شیوه های تصمیم گیری در خانواده تأثیر دارد. 4- متغیر های مستقل در آمد شوهر، تحصیلات شوهر، فاصله سنی زوجین، مدت زمان ازدواج زوجین بر شیوه های تصمیم گیری در خانواده از لحاظ آماری معنادار نیست.
اثربخشی آموزش مثبت نگری بر اساس مفاهیم قرآنی بر عزت نفس و امید به زندگی زنان معتاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مطالعه با هدف بررسی اثربخشی آموزش مثبت نگری بر اساس آیات قرآن بر عزت نفس و امید به زندگی زنان آسیب دیده اجتماعی (معتاد) انجام شد. طرح پژوهش از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمام معتادان زن (29 نفر) مراجعه کننده به مراکز درمان اعتیاد شهرستان رودسر در سال 1395 بود که از آن میان 24 زن، که در نمره عزت نفس کوپر اسمیت و امید به زندگی میلر، کمترین نمره را کسب کرده بودند به شکل تصادفی در دو گروه آزمایش (12 نفر) و کنترل (12 نفر) گمارده شدند. سپس، آموزش مثبت نگری اسلامی طی ده جلسه 90 دقیقه ای برای گروه آموزش اجرا شد در حالی که گروه کنترل آموزشی دریافت نکرد. در پایان، هر دو گروه به پرسشنامه ها پاسخ دادند. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که ارتباط مثبت معناداری بین مثبت نگری و امیدواری وجود دارد در حالی که این رابطه درباره عزت نفس معنادار نبود؛ به عبارت دیگر مثبت نگری می تواند در افزایش احساس امیدواری نقش مؤثری داشته باشد؛ اما پرورش عزت نفس به عوامل دیگری نیز وابسته است.
فمینیسم داستان زندگی من نیست
منبع:
کتاب ماه ۱۳۸۹ شماره ۲۶
حوزه های تخصصی: