فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۹۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
رمان ادواری «در جستجوی زمان از دست رفته» که توسط مارسل پروست در هفت مجلد، بین سال های 1913 و 1927، به رشته تحریر در آمده است، نه تنها داستان یک دوره خاص است، بلکه نگرشی نوین در شیوه پرداخت و ساختار رمان و گونه ای نوآوری در درون نگری و تجزیه و تحلیل مسائل اجتماعی است. پروست در این رمان به تحلیل مفصل عشق و جنبه های بحث انگیز آن پرداخته است. در «جستجو»، تنها پیامدهای مثبت عشق خیالی، آتشین و مطلق نیست که مورد مطالعه و بحث قرار می گیرد، بلکه ناکامی های عاشقانه که همانا وسوسه، حسادت، نا امیدی و بیماری است، نیز مطرح شده اند. پروست به زیبایی نشان می دهد که انسان در مقابل پیامدهای تلخ عشق، یعنی تیره روزی و شوربختی، کاملاً مسئول نبوده بلکه تقدیر در ایجاد آن نقش بسزایی ایفاء می کند. کلیه جنبه های مطرح شده عشق، شکل های کاملا خودخواهانه عاشق بوده که گواهی بر خود شیفتگی وی اند.
نشانه شناسی شعر: کاربست نظریه مایکل ریفاتر بر شعر «ای مرز پر گهر» فروغ فرخزاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقد نشانه شناختی ازجمله رویکرد های نظام مند نیمه دوم قرن بیستم است که در تبیین ماهیت و کارکرد متون ادبی نقش داشته است. مایکل ریفاتر، منتقد فرانسوی تبار آمریکایی، در کتاب نشانه شناسی شعر (1978)، چارچوبی نشانه شناختی را برای خوانش شعر پیشنهاد کرد که به صورت گسترده مورد استفاده قرار گرفت. مقاله حاضر، نخست رویکرد نظری ریفاتر را معرفی می کند و سپس بر مبنای آن به خوانش شعر «ای مرز پر گهر» از دفتر چهارم اشعار فروغ فرخزاد می پردازد. هدف این تحقیق تلاش برای خوانش دقیق تر و ژرف تر شعر مورد نظر، به استناد چارچوب پیشنهادی ریفاتر است، زیرا فرض ما این است که رویکرد ریفاتر، با توجه به ظرفیت های نظری و دستاوردهای عملی که تا کنون در ارتباط با تحلیل اشعار اروپایی داشته، توانایی تحلیل شعر معاصر فارسی را دارد. در عین حال، اگرچه یافته های این مقاله، به طور مشخص و در وهله اول، در ارتباط با شعر مورد بررسی است و با تعمیم، در مورد اشعار دوره پختگی فروغ فرخزاد مصداق دارد، اما در صورت مؤثربودن می تواند زمینه ای برای استفاده از این رویکرد و حتی رویکردهای نظیر آن برای بررسی اشعار معاصر فارسی فراهم کند تا شاید از این طریق امکان خوانش های خلاقانه تری از این اشعار فراهم آید.
بینامتنیت در شرق بنفشه، اثر شهریار مندنی پور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله تلاشی است برای یافتن ردپای متون دیگر یا به عبارتی بینامتنیت در داستان شرق بنفشه اثر شهریار مندنی پور، نویسندة نسل سوم داستان نویسی ایران. خوانش بینامتنی مخاطب را از ارتباط یک متن با متون دیگر آگاه می کند و بنا بر نظریة بینامتنیت، هیچ متنی در انزوا شکل نمی گیرد و نمی توان آن را بدون ارتباط با متون دیگر خواند یا تفسیر کرد. در داستان شرق بنفشه حضور متون دیگر در متن اصلی به روشنی محسوس است و مؤلف نشانه هایی به کار می برد که با بررسی آن ها می توان جنبه های بینامتنی را تشخیص داد و منابع آن را شناخت. این تحقیق با استفاده از روش تحلیلی و بر اساس نظریة بینامتنیت و بررسی شواهد به دنبال اثبات این فرضیه است که وجوه اشتراک بین داستان شرق بنفشه و سایر آثار مورد بحث، ازجمله غزلیات حافظ، غزلیات شمس، تذکرة الاولیا، بوف کور و ... که در پاره ای موارد ماهیت تقلیدی پیدا می کند، اتفاقی نیست و انگیزة مؤلف از به وجود آوردن عمدی این مجموعه از روابط بینامتنی، ایجاد یک نظام معنایی در جهت رسیدن به مفهومی عرفانی در متن است. پیرنگ همسان، عرفان مشترک، اعتقاد به هستی در نیستی و قدم نهادن به وادی فنا از گزاره های مشترک این اثر با برخی متون دیگراست که در طول داستان از آن ها نام برده می شود. بررسی و تحلیل این اشتراکات در جهت نشان دادن بینامتنیت این اثر با سایر متون مورد بحث و خوانش اثری با مضمونی شرقی از دیدگاه بینامتنی به عنوان نظریه ای امروزی از مهم ترین دستاوردهای این مقاله است.
بررسی یکی از اشعار پروین اعتصامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله با در نظر گرفتن نظریه های یاکوبسن، زبان شناس و یکی از صورتگرایان معروف، به بررسی شعر«مست و هشیار» پروین اعتصامی به عنوان نمونه ای ازشعر کلاسیک فارسی پرداخته شده است. با توجه به اینکه به عقیده این منتقد و سایر صورتگرایان، متن ادبی قبل از هر چیز مجموعه ای از پدیده های ویژه زبانی است، شعر مورد نظر از لحاظ ویژگی های ساختاری و چه گونگی توازن موجود در شعر، ویژگی دستوری به ویژه در بررسی افعال و ساختار دستوری، ویژگی آوایی ناشی از وجود قافیه ها، ردیف ها و سرانجام ویژگی واژگانی از لحاظ تکرار کلمات و دامنه معنا شناختی آن ها مورد مطالعه قرار گرفته است. بررسی انجام شده نشان می دهد که پدیده های ویژه زبانی در ایجاد تقابل و رویارویی دو شخصیت موجود در شعر و برجسته سازی محتوای آن نقش بسزایی دارند
تحلیل نشانه- معناشناختی شعر «آرش کمانگیر» و «عقاب» تحول کارکرد تقابلی زبان به فرایند تنشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نشانه- معنا شناسی یکی از ابزارهای علمی تحلیل نظام های گفتمانی است که سازکارهای شکل گیری و تولید معنا را در متون بررسی و مطالعه می کند. در نشانه- معناشناسی با عبور از نشانه شناسی ساخت گرای محض به نشانه شناسی پدیدار شناسی و نشان دادن مسیر حرکت نشانه ها به نشانه های استعلایی، عوامل معرفت شناسانة آثار فرصت بروز و ظهور بیشتری می یابد.
شعر «عقاب» از پرویز ناتل خانلری و «آرش کمان گیر» از سیاوش کسرایی، اشعاری روایت محور هستند که به دلیل در برداشتن ماهیت های شوشی و کنشی گوناگون و پروراندن کنش های ارزش آفرین و اسطوره ساز در نهایت داستان، ویژگی های یک روایت را دارند و از این جهت، برای بررسی و تجزیه و تحلیل نشانه- معنا شناختی گفتمان های حاکم بر آن ها ارزشمند و درخور توجه هستند.
در ابتدا و میانة این دو داستان، نظام های گفتمانی تجویزی و القایی یا تعاملی شناختی جریان دارد. در ادامه، به دنبال گفت وگوها و پدیداری روایت های تعاملی، دو نظام ارزشی شکل می گیرد که از چالش میان آن ها دینامیک معنایی گفتمان تأمین می شود و به نظام تنشی می انجامد که براساس دو ارزش گستره ای و فشاره ای قابل تبیین است.
این پژوهش ضمن تحلیل انواع نظام های گفتمانی مانند نظام گفتمانی تجویزی، القایی و رخدادی در این دو شعر، به بررسی این متون ازدیدگاه نظریات تقابلی گرمس و مربع معنا و گذر از مربع معنایی به فرایند تنشی می پردازد و درپی پاسخ به این پرسش است که شعر روایی فارسی تا چه حد ظرفیت تحلیل نظام های گفتمانی را داراست.
تأملی زبانی در مضمون و شگردهای مضمون سازی در شعر فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفهوم «مضمون» در زبان فارسی مانند بسیاری از مفاهیم ادبی دیگر مفهومی سهل و ممتنع است؛ در نگاه نخست چنان به نظر می رسد که این مفهوم چندان روشن است که نیازی به اندیشیدن از دیدگاهی نظری دربارة آن وجود ندارد و به اصطلاح از بدیهیات حوزة ادبیات فارسی است؛ درحالی که مضمون یکی از مهم ترین مفاهیم انتقادی و مرکزی ادبیات در جهان است. دستیابی به مضامین آثار ادبی در دنیا کاری بسیار تخصصی و دشوار و درعین حال، بنیادی شناخته می شود. ارتباط مضمون با کار نظریه و نقد ادبی نیز بر کسی پوشیده نیست، به گونه ای که برخی یکی از مهم ترین رسالت های نقد ادبی را دست یابی به مضمون می دانند؛ از چنین دیدگاهی مضمون یابی کاری انتقادی است که ضرورتاً باید ذیل نظریه ای ادبی صورت گیرد. معنای چنین رویکردی در وهلة اول آن است که مضمون یابی کاری بسیار تخصصی است؛ درحالی که در جامعة ادبی ما بیشتر با ویژگی آماری تعریف شده است. جستن مضامین در آثار ادبی به هیچ روی کاری صرفا آماری نیست؛ بلکه در بهترین حالت، آمار شاید بتواند آن را عینی نماید و به دست یابی به آن کمک کند. در این زمینه با یقین می توان گفت، با وجود این که مضمون، موضوع اندیشة بسیاری از صاحب نظران زبان و ادبیات فارسی بوده است، هرگز حدود آن مشخص نشده است و به ویژه عملاً کار مضمون یابی بر اساس تعریف علمی آن صورت نگرفته است. مانند بسیاری دیگر از موضوع های ادبی، مضمون نیز مبتلا به ساما ن نیافتگی نظری است. دشواری دیگر در پرداختن به این موضوع، مربوط به ویژگی چندمعنایی کلمة مضمون در زبان فارسی هم هست. در این زمینه به ویژه اختلاط آن با «موضوع» منشأ بسیاری از تشتت ها بوده است و به سردرگمی ها و گاه انحراف ها از معنای علمی آن افزوده است. با عنایت به دشواری های ماهوی موضوع و نیز دشواری های ناشی از گستردگی حوزه تحقیق، در این پژوهش کوشیده شده است در حد توان تصویری از چگونگی دست یابی و مطالعه مضمون در شعر برخی شاعران نشان داده شود.
تاثیرسعدی بر آثار ولتـر (فیلسوف قرن 18 فرانسه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیقات وسیعی درباره سعدی و غرب تا به حال انجام شده است، اما سهم سعدی در آثار ولتر، این فیلسوف روشنگر که امروز حتی به نام پیش کسوتِ تساهل و تسامح شناخته شده است و تمام دوران طولانی زندگیش را برای بهبود جوهره وجود انسانی چه از طریق حکایات (معروف ترین آن ها زدیگ یا صادق) و چه از طریق تحقیقات تاریخی (تاریخ شاهان یا تتبع بر اخلاقیات) صرف کرد بسیار است. فیلسوفی چون ولتر در سعدی همان آنی را پیدا کرد که تا آخر قرن 17 افکار مسالمت جویانه اش به خصوص نزد سیاحان پروتستان ستایش شد. از اوایل قرن 18 روشنگران برای اشاعه مرام فلسفی خود بر پایه انسانگرایی مسیحی کلاسیک جدید خلاف کلاسیک یونان باستان در جهت بهبود وضع سیاسی و مذهبی جامعه فرانسه بر مبنای وضع قوانین و اعتلای اخلاقیات احتیاج به منابع زنده و مستدل از کشورهای بر سر زبان و دور از اروپا داشتند. خواهان آن بودند که با نشان دادن فرهنگ غنی دیگری کمبودها و خود باوری های بی محتوای طبقه فرهنگ زده فرانسه را انتقاد کنند. شواهد و تحقیقات نشان می دهد که ولتر بیش از آنچه به طورگذرا بخواهیم در باره اثر پذیریش از سعدی در قسمتی از حکایاتش بگوییم به او مدیون است. جای پای او را چه مستقیم آنجا که خود اعتراف می کند و چه غیر مستقیم آنجا که در تاملات و واکنش هایش انعکاس می یابد، می توان جست وجو کرد. در ادبیات ولتر نه تنها شرق افسانه ای با طنز و استعاراتش نفوذ دارد، بلکه فلســـفه اخلاقی، خداپرستی و سیاسی و بالاخره ایده آل انسان دوستی سعدی نیز در نوشته هایش(1) حلول کرده است؛ به همین دلیل هم منابعی را که نشان می دهند ولتر از سعدی بهره ها برده است، نباید از نظر دور داشت، زیرا این منابع می توانند ادعای تفاهم ولتر با سعدی را در این پژوهش ثابت کنند و دلایلی بر پیشرفت تاثیر افکار سعدی بر میراث گذاران اواخر قرن و شعرا، محققان و مترجمین قرن 19و ادبیات نوین باشند.
بررسی ویژگی های سبکی داستان کوتاه «جشن فرخنده» از جلال آل احمد با رویکرد سبک شناسی انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، سبکشناسی انتقادی در داستان کوتاه را به صورت کاربردی به حوزة پژوهشهای سبکشناسی فارسی معرفی کرده ایم. پرسش اساسی تحقیق این است که ایدئولوژی پنهان متن در داستان کوتاه «جشن فرخنده» اثر جلال آل احمد چیست، چه مؤلّفههای سبکیای به کشف آن منجر میشود و ایدئولوژی پنهان متن چه کارکردی دارد. فرض بر این است که در این داستان ایدئولوژی ساز کاری برای مشروعیت بخشیدن به ستیز علیه سلطه است. این پژوهش به روش لایهای انجام شده است. ابتدا لایة بیرونی و بافت موقعیتی متن مورد بررسی قرار گرفته، سپس دو لایة روایی و متنی شامل کانونسازی، میزان تداوم و جنبههای آن، و خردلایههای واژگانی، نحوی و بلاغی بهعنوان مؤلفههای سبکی برجسته تجزیه، و تمام لایههای یادشده مرتبط با یکدیگر و در ارتباط با گفتمانهای رایج در زمان نویسنده تحلیل شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد در این متن، تقابل، مؤلفة سبکیِ مهم و معناداری است. ویژگیهای سبکی متن، از تقابل شخصیتها و تقابل گفتمانها تا برجستگی قطب منفی کلام، نشان دهندة ایدئولوژی پنهان متن است که عبارت است از نارضایتی نویسنده، بهعنوان روشنفکری منتقد که طیفی از جامعه را نمایندگی میکند؛ از هر دو جریان اجتماعی و سیاسی مذکور در داستان. این ایدئولوژی سازکار مشروعیت بخشیدن به ستیز علیه سلطه را سازمان دهی می کند. هدف پژوهش، کاربرد سبکشناسی انتقادی در تجزیه و تحلیل داستان کوتاه فارسی و آشکار کردن این امر است که با برقراری ارتباط بین ویژگیهای سبکی و کلانلایة گفتمانی شامل بافت موقعیتی، لایة بیرونی متن و مقولههای ایدئولوژی و قدرت، میتوان به تفسیر و درک و دریافت عمیق تری از متن- اصلی ترین هدف دانش سبکشناسی- دست یافت.
مرغابی وحشی اثر ایبسن و مرغ دریایی اثر چخوف: تراژدی کلاسیک از منظری مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تراژدی که از چالش بر انگیز ترین ژانر های ادبی به شمار می رود همواره توجه کسانی را که در پی درک بهتر خویش و دنیای اطرافشان بوده اند به خود جلب کرده است. قرن ها پس از زایش تراژدی در یونان باستان، همواره بزرگ ترین نمایشنامه نویسان مغرب زمین می کوشیدند تا حس خود را نسبت به جنبه های تراژیک زندگی در قالب آثاری ماندگار بیان کنند. اما با از بین رفتن تدریجی زمینه های لازم برای خلق تراژدی این صورت هنری در اواخر قرن هفدهم چنان رو به زوال رفت که بسیاری از صاحب نظران عرصه هنر ادعا کردند که تراژدی در شکل نمایشی به گذشته تعلق دارد. در زمانی که دیدگاه های حاکم، بر تضاد روحیه مدرن با تفکر تراژیک تاکید داشتند، هنریک ایبسن و آنتون چخوف در اواخر قرن نوزدهم توانستند آثار تراژیک قابل توجهی خلق کنند. اثر حاضر تلاشی است در جهت نشان دادن چگونگی خلق این آثار که تراژدی انسان مدرن را به خوبی به تصویر می کشند. به این منظور دو اثر مرغابی وحشی و مرغ دریایی انتخاب شده اند: دو اثری که در بردارنده صورت ها و مفاهیم تراژیک نو هستند. همچنین اثر حاضر نگاهی به تراژدی یونان دارد تا دریابد مفهوم تراژدی در دوران ایبسن و چخوف تا چه اندازه از دید تراژیک در عصر باستان فاصله گرفته است.
بررسی تحول روایت: از روایت کلاسیک تا روایت پست مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این بررسی از دوران باستان آغاز شده است و تا دوران پست مدرن ادامه دارد. در یک تقسیم بندی کلی، به بررسی روایت های کلاسیک، مدرن و پست مدرن از عالم پرداخته شده است. این تقسیم بندی به این معنا نیست که با ظهور تفکر و هنر مدرن، تفکر و هنر کلاسیک و با ظهور تفکر پست مدرن، هنر و تفکر مدرن و کلاسیک به کلی به فراموشی سپرده شده است. این ایده امری نا معقول است و با دستاوردها و دیدگاه های پست مدرن در تضاد به نظر می رسد.
هدف اصلی در پژوهش حاضر روشن سازی تحول روایت و به ویژه جایگاه سوژه از آغاز دوران باستان تا دوره پست مدرن است. در این مقاله کوشیده ایم تحول های روایت را همراه با مصداق های زبانی و هنری آن بررسی کنیم و نشان دهیم که چگونه روایت های زبانی و هنری، از دیر باز تا کنون دستخوش تغییر شده اند
سبکهای زبانی در فارسی و نمود ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهمترین مباحث زبان شناسی «سبک های زبانی» (language styles) است. در یک جامعه زبانی، افراد بر اساس میزان رسمی بودن موقعیت مکالمه، میزان صمیمیت خود با مخاطب و میزان فاصله جایگاه اجتماعی خود از مخاطب، اشکالی کاربردی از زبان را به کار می برند که به «سبک زبانی» معروفند. هدف از نگارش مقاله این بوده است که سبک های متفاوت زبانی در فارسی امروزی مشخص شوند. یکی از دستاوردهای این پژوهش این است که چارچوبی روشن برای در نظر گرفتن تفاوت های سبکی در گرد آوری و توصیف داده های زبانی در پژوهش ها مشخص می شود. همچنین به این طریق مبنایی برای ویرایش متون مختلف و نقد آثار ادبی در جنبه های مرتبط با سبک های زبانی گذارده می شود. پس از بررسی سبک های زبانی در فارسی و توصیف پیوستار سبکی برای آن، پنج سبک محترمانه (deferential)، رسمی (formal)، نیمه رسمی (semiformal)، محاوره ای (colloquial) و عامیانه (slangy) در زبان فارسی مشخص شده و مثال هایی از آثار ادبی برای این سبک ها ذکر شده است
کلیله و دمنه به عنوان نمونهای از ادبیات جهانی: بازتاب آن در ادبیات ایران و آلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فابل یا آنچه در زبان فارسی حکایت حیوانات نامیده می شود، نمونه ای از انواع آثار ادبی است که در طی سده ها همچون جهانگردی کره زمین را پیموده، به دفعات بازنویسی گردیده و آثار مشابهی به تقلید از آن سروده شده اند چه به زبان اصلی و چه دیگر زبان های دنیا. یک نمونه از این آثار کلیله و دمنه است، که نمونه ادبیات جهانی می باشد. این مجموعه حکایات، به اروپا نیز راه یافت، جایی که با استقبال بزرگی روبرو و به زبان های گوناگون اروپایی ترجمه شد. اما در زبان فارسی هم به عنوان الگو و اساس بسیاری از آثار ادبی بکار گرفته می شود. برای نمونه می توان از شاعر نامدار ایرانی مولانا جلال الدین رومی نام برد که تعدادی از حکایت های کلیله و دمنه را بر گرفته و در نقش تمثیل در مثنوی به کار برده است. در این مقاله، مقایسه کوتاهی میان حکایت های برگرفته از کلیله و دمنه و باز سروده های مولانا صورت می گیرد و همچنین حکایت های مشابهی از فابل نویسان آلمانی دوره روشنگری معرفی می گردد.
آخرین تیر «بررسی تطبیقی اسطوره آرش و فیلوکتتس»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یافتن وجوه مشترک میان اسطوره های اقوام هم ریشه، امری بدیهی است. این مقاله اسطوره آرش را از ادبیات باستانی ایران با فیلوکتتس از ادبیات باستانی یونان مقایسه می کند. براساس این اسطوره ها، قهرمان هر دو داستان با پرتاب تیری، به دو جنگ فرسایشی نسبتاً طولانی مدت در برابر دشمنانشان پایان می بخشند؛ بدین معنی تا زمانی که تیر و کمان آرش به کار نمی افتد، جنگ و گریز بی فرجام دوازده ساله ایران و توران به سرداری منوچهر و افراسیاب به سرانجام نمی رسد و تا وقتی که تیر و کمان فیلوکتتس به میدان نمی آید، نبرد ده ساله یونانیان برای تسخیر تروا پایان نمیپذیرد. نویسندگان در این تطبیق، با توجه به اسطوره شناسی تطبیقی ، شباهت های دو روایت را در دو بخش ساختاری و معنایی ذیل نه محورِ «نوع سلاح دو قهرمان و ارتباط آن با نیروهای مافوق بشری، دخالت خدایان در پرتاب تیر، ارتباط دو قهرمان با امر قدسی و پیوند آن دو با مکان های مقدس، فرجام کار قهرمانان از منظر مینوی، پایان دادن به دو جنگ فرسایشی، نقش محاصره در دو داستان و تاثیر اسطوره ها بر ادبیات پس از خود» و تفاوت های ساختاری و معنایی آن دو را ذیل هفت محور «مکان، زمان و ویژگی های آن، قالب روایت، انگیزه قهرمانان، ارزش های ملی، پایان کار دو نبرد و تفاوت در پایان کار قهرمانان از لحاظ مرگ و زندگی»، بررسی می کنند. نتایج بررسی، خویشاوندی و تجربه های مشترک اقوام هم خانواده هندو اروپایی را، که در حماسه ها و قصه های آن ها تجلی یافته است، نشان می دهند.
نمایش شخصیت ها و شخصیت های نمایشی در تاریخ بیهقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاریخ بیهقی از جمله متون کمیابی است که با استفاده از شگرد های ادبی، هم به تاریخی به ظاهر مستند و هم به متنی خلاق بدل شده است. یکی از این شگرد ها بهره گیری از فضای داستانی و از آن میان نیز، شخصیت پردازی ویژه در این اثر است. این مقاله در صدد است با بررسی شخصیت در این متن، ثابت کند نه تنها ارائه شخصیت در این اثر از رویکرد توصیفی که ویژه تاریخ است گذر می کند، بلکه حتی از شخصیت پردازی داستانی نیز فراتر می رود و با شگرد های برجسته سازی نمایشی، از ویژگی های شخصیت های نمایشیِ متون دراماتیک برخوردار می شود. در تاریخ بیهقی گرچه شخصیت ها برگرفته از واقعیت های تاریخ اند، اما در متن دوباره خلق می شوند. شخصیت پردازی در این اثر نزدیک به بسیاری از رمان های امروزی است که در آن علاوه بر اشاره مستقیم به ویژگی های ظاهری شخصیت ها، گفتار و رفتار آن ها و احساسات و درونیاتشان، با ارتباطی منطقی و حساب شده برای مخاطب به نمایش گذاشته می شود و شخصیت های قابل درک، باورپذیر، قابل تجسم، زنده و پویا برای مخاطب ترسیم می شود. در این اثر نویسنده می کوشد شخصیت ها، به شیوه های گوناگون همچون گفت وگو، کنش و در کشاکش ارتباط با دیگر شخصیت ها و موضع گیری در مسائل و موضوعات مختلف، خود را به مخاطب معرفی کنند و با این روش، موفق به خلق شخصیت های نمایشی می شود. مبانی این پژوهش را نظریه های شخصیت پردازی تشکیل می دهد و تحلیل ویژگی های شخصیت پردازی سینمایی به منزله روش شناسی پیشنهادی آن تنظیم می شود.
مرگ اندیشی خیامی در آثار دو شاعر فارسی و عربی: صلاح عبدالصبور و نادر نادرپور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«اندیشه خیامی» حضور شگفت انگیزی در شعر دنیای امروز دارد؛ همین امر وی را شاعری پرآوازه و جهانی کرده است. دید گاه ویژه خیام به مرگ و زندگی در شعر شاعران امروزی فارسی زبان و عرب زبان انعکاس درخوری یافته است. شاید نابسامانی و آشفتگی دنیای معاصر و جریان های فکری و فلسفی حاکم بر ادبیات امروز، از عوامل اساسی این رویکرد به مرگ اندیشی خیامی باشد.
صلاح عبدالصبور- شاعر معاصر دنیای عرب- و نادر نادرپور- شاعر دوران کنونی ادبیات فارسی- از جمله شاعرانی می باشند که به پدیده حاکم و ویران گر هستی یعنی مرگ پرداخته اند و سهم به سزایی از شعر خود را به این موضوع پرابهام و رمزآلود اختصاص داده اند. هدف از این تحقیق بررسی تاثیر اندیشه خیامی و تبیین آن در شعر این دو شاعر می باشد. مقایسه شعر این دو نشان می دهد که هر دو شاعر از یک سرچشمه الهام گرفته اند و تحت تاثیر نگاه مرگ گریزانه خیامی بوده اند و آن را با معانی کهن تصوف ایرانی و فلسفه هستی گرایی (اگزیستانسیالیسم) امروزی در آمیخته اند .
بررسی اگمونت، اثر گوته از بعد درام تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گوته در اگمونت از یک موضوع تاریخی قرن شانزدهم که برای او بیانگر تاریخ اولیه آلمان است، بهره جسته و با اعمال تغییرات مطابق دیدگاه خود شخصیتی آفریده است که با تصورات او از یک درام تاریخی که تلفیقی از گذشته و حال، رئالیسم و ایده آلیسم است، سنخیت داشته باشد. گوته از اگمونت که در تاریخ شخصیت برجسته ای نیست، جوانی ساخته است که از تمامی وابستگی ها رهاست و یک عاشق بی پروای باب میل اوست و قرابت وی به مردم برای او انسانی است. اگمونت گوته بسیار دوست داشتنی تر از اگمونت تاریخی است و از محبوبیت خاصی در بین مردم برخوردار است. شخصیت به تصویر کشیده شده در این درام تاریخی برای گوته که در دوران جوانی خود شیفته عدالت خواهی و آزادی بود، سمبل مبارزه بر علیه استبداد می باشد، استبدادی که از آن گوته و اگمونت بیزار بودند. در این مقاله تفاوت شخصیت تاریخی اگمونت و شخصیت ارایه شده از وی در درام تاریخی اگمونت و هدف گوته از ارایه چنین شخصیتی در زمان تحریر آن مورد مداقه قرار می گیرد.
عبور از مربع معنایی به مربع تنشی: بررسی نشانه - معناشناختی ماهی سیاه کوچولو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ژولین گرمس ، روایت شناس و معنی شناس فرانسوی لیتوانی تباراست. او که از بارزترین متفکران اروپایی «تحلیلی مؤلفه ای» در معناشناسی به شمار می رود، کوشیده است الگوی منسجم و نظام مندی در باب مطالعه روایت و داستان ارائه کند. این نوشته تحلیلی نشانه- معناشناختی از داستان ماهی سیاه کوچولو است و سعی دارد فرآیند نشانه- معناشناختی این گفتمان را بر اساس الگوی مطالعاتی گرمس مورد مطالعه قرار دهد.
نگارندگان در بررسی حاضر به مطالعة فرآیند نشانه- معناشناسی داستان «ماهی سیاه کوچولو» می پردازند تا پاسخ مناسبی برای این پرسش بیابند: عناصر اصلی و دخیل برای تولید معنا در داستان «ماهی سیاه کوچولو» کدامند؟»؛ به عبارت دیگر سازکارهای تولید معنا در این داستان کدام است ؟
هدف از ارائة این مقاله بررسی ویژگی های روایی این داستان است تا مشخص شود چگونه روایت از خود عبور می کند تا حصر روایی را بشکند و تکثر روایی ایجاد کند؟
محمد غنیمی هلال و جایگاه او در ادبیات تطبیقی عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تالیف در زمینه ادبیات تطبیقی عربی با عبد الرزاق حمیده، ابراهیم سلامه و نجیب العقیقی آغاز شد. هر یک کتاب هایی را با عنوان الادب المقارن برای تدریس در دانشگاه تالیف کردند. این کتاب ها بر خلاف عنوانشان «الادب المقارن» در محتوا ارتباطی به ادبیات تطبیقی نداشته و نتوانستند اصول این علم را بر اساس مکتب فرانسه ـ مکتب رایج عصر ـ تبیین نموده و تعریف روشنی برای آن ارائه نمایند تا بتوان بر اساس آن به بررسی نمونه های تطبیقی در این عرصه پرداخت؛ زیرا مؤلفان آن ها متخصص این رشته نبودند. تاسیس اصول ادبیات تطبیقی در کشور های عربی با محمد غنیمی هلال (1917-1967) آغاز شد. او با تالیف کتاب الادب المقارن به تبیین قواعد نظری و عملی این رشته پرداخته، ادبیات تطبیقی را بررسی روابط ادبیات ملی در خارج از مرزهای زبان آن ملت و مطالعه ارتباط تاریخی میان آن ها تعریف نموده و پژوهش های تطبیقی خود را بر اساس این اصول بنیان نهاده است. هلال در تالیف این کتاب از استادان فرانسوی اش اثر پذیرفته است.
هلال با تدریس ادبیات تطبیقی در دانشگاه های مصر به تبیین مفاهیم این علم پرداخت و از این رهگذر شاگردان بسیاری تربیت نمود که آثار ارزشمندی را در این زمینه تالیف کردند. با مقایسه آثار آن ها با آثار هلال، شباهت های زیادی میان مباحث کتاب هایشان در دو حیطه نظری و تطبیقی (عملی) مشاهده می شود که بیانگر تاثیر هلال بر پژوهش های آن ها است. هدف این مقاله ، نشان دادن نقش هلال در تاسیس و تبیین مفاهیم نظری و عملی ادبیات تطبیقی عربی است که چگونه با وجود تلاش هایی که پیش از وی صورت گرفته، او بنیانگذار این علم گردیده و فعالیت های پس از خود را در این زمینه سمت و سو داده است.
بررسی داستان های اولیهء چخوف " مرگ کارمند، "چاق و لاغر"، "بوقلمون صفت"(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از ویژگى هاى برجستهء داستان هاى آنتون چخوف، نویسندهء نوآور ر وسیه، ساده نویسى وکوتاه نویسى است. آثارش حجم کم، زبان شیوا و واژه هاى پرمعنا دارند. در این مقاله ابتدا به چگونگى فعالیت ادبى نویسنده و انتشار آثار اولیهء وى با اسامى مستعار و سپس به ویژگى هاى محتوایى و نحوهء به کار گیرى کلمات و عبارانى که داراى مفاهیم درونى اند اشاره مى شود، پس از آن ساختار داستان هاى اولیهء او "مرگ! کارمند،، "چاق ر لاغر" و "بوقلمون صفت " مورد بررسی قرارمی گیرند. از ویژگى هاى ساختارى داستان هاى چخوف، مى توان به وجودقهرمان هاى پشت صحنه که نقشى سازنده در گسترش جریان اثر دارند، اشاره کرد. چخوف در داستان هاى اولیهء خود، گاهى بدون اشاره به شکل ظاهرى قهرمان و یا با اشاره هاى بسیارکوتاه، یعنى فقط در حد یک یا چند کلمه، به بررسی شخصیت آنان مى پردازد.